اولویت بندی استراتژی های مؤثر به لحاظ میزان اثر بخشی مفروض در زمان، تحلیل موقعیت و انتخاب استراتژی بهینه، مسیر روشن تر و ساده تری را برای اجرای پیشنهادات و انجام اقدامات مؤثر فراهم می سازد. از این رو در تحقیق حاضر برای ساماندهی بافت فرسوده قیطریه از ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی استفاده شد. بافت فرسوده قیطریه در شمال تهران واقع شده، اما به لحاظ برخی شاخص های اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی دارای شاخص های پایین بوده و عدم توازن فضایی میان این بافت و بافت حوزه فراگیر آن مشهود است. هدف از این پژوهش تدوین راهبردهایی با اولویت زمانی جهت تسریع در ساماندهی این بافت است. برای این منظور گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان شهری و تهیه پرسشنامه در قالب روش دلفی صورت گرفته است. سپس نظرات گروه دلفی در ماتریس عوامل درونی و بیرونی و همچنین ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی به کار گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد که راهبردهای ارتقای کیفیت زندگی، مشارکت مدنی، ایجاد فضاهای فراغتی و عمومی، به کار گیری فن آوری و روش های نوین، سیمای بصری و پیاده راه ها و برنامه های کنترلی کاهش آسیب های اجتماعی حاصل از فرآیند برنامه ریزی راهبردی کمی، که نتایج این برنامه ریزی بر مبنای کیفیت اطلاعات در مرحله ورودی و مقایسه ای برنامه ریزی راهبردی شکل گرفته است، به عنوان اولویت دارترین راهبردها جهت ساماندهی بافت فرسوده محله قیطریه مشخص شدند.
مطابق با اصول و مبانی شناخت در اندیشه اسلامی، زاویه ای که از آن هر چیزی و از آن جمله مبانی معماری و شهرسازی اسلامی مورد مطالعه، تعریف و تحلیل قرار می گیرد، زاویه عقل و حکمت است. هنرمند، معمار و یا شهرساز مسلمان، از راه دل (از دریچه عقل و حکمت الهی)، ملکوت (یعنی جنبه باطنی و عقلانی)، هستی و موضوعات جاری درآن (از جمله حقیقت باطنی شهر) را مورد مطالعه قرار می دهد، و به دانشی شفاف، حقیقی و مطابق با واقع دست مییابد. براساس این بینش، شفافیت، خوانایی، پایداری و استحکام ساختار نظری و عملی هر چیزی، در پایداری و استحکام ذاتی عقل مایه به کار گرفته شده در آن است. تردیدآلود بودن و مشکوک بودن، ابهام و تزلزل پذیری در هر نظامی ( ازجمله نظام سازمانی یک شهر) نتیجه مستقیم جهل (یعنی عدم عقل محوری و یا عدم فعالیت عقل درآن) است. بهره مندی معمار و معماری (و یا شهرساز و شهرسازی) از اندیشه ای عقل مند و برهانی (و به عبارتی، دارای استدلالات منطقی)، آن ها را از انواع شک ها و تردیدهای ممکن می رهاند، و نوعی استحکام و استقلال و پایداری حقیقی و اصیل و تزلزل ناپذیر در مفهوم، ساختار انسانی و حتی کالبدی شهر به وجود می آورد. ذات عقل، «یکتایی» است. و میوه آن، وحدت و یگانگی است، و هرگز کثرت و تضاد و تزاحم در آن راه ندارد.
در معرفی آثار موزه ای مجموعه ای از اشیاء با طیف رنگ آبی، با نام سنگ لاجورد، آبی مصری و خمیر لاجورد نام گذاری می شود. با توجه به شکل ظاهری، ساختار و زمینه رنگی در یک مقایسه کلی تأکید می گردد لاجورد سنگی متشکل از چند کانی متفاوت نظیر سودالیت، کلسیت، پیریت و لازوریت است. جزء سنگ های دگرگونی است که دارای سطحی صیقلی و مات بوده و به رنگ های آبی تیره دیده می شود که از آن در ساخت اشیاء کوچک و به عنوان سنگ تزیینی استفاده شده است و بیش از 6000 سال قدمت دارد. آبی مصری به عنوان نخستین رنگدانه مصنوعی دست ساخته بشر بوده که در دو مرحله پخت مجزا ساخته می شود. دارای طیف رنگی از آبی کمرنگ تا آبی فیروزه ای است و برای اولین بار در مصر و بین النهرین حدود 2500 ق.م ظاهر شده و سپس در سراسر مدیترانه تا 800 میلادی به صورت گسترده استفاده شده است. با تأکید بر تفاوت ساختار و ماهیت این دو ماده، بکار بردن اصطلاح خمیر لاجورد در معرفی آثاری با زمینه رنگی آبی، علمی نبوده و غیر قابل استناد است. ازاین رو پژوهش های علمی و مطالعات آزمایشگاهی در راستای طبقه بندی، شناخت ماهیت و نام گذاری این مجموعه آثار، دارای اهمیت ویژهای است. در بررسی حاضر مطالعات آزمایشگاهی و بررسی ساختاری تعداد 10 عدد از آثار شاخص موزه ملی ایران مربوط به محوطه های تاریخی حسنلو، زیویه و تخت جمشید از هزاره اول پیش از تاریخ تا دوره هخامنشی انجام پذیرفته است که با عنوان لاجورد و خمیر لاجورد به ثبت رسیدهاند. این مجموعه دربرگیرنده اشیاء کاربردی و تزئینی با تنوع در ابعاد آن ها شامل عودسوز، سر شاهزاده هخامنشی، پلاک، گل میخ و تعداد دیگری از اشیاء است. آزمایش های انجام شده با استفاده از روش های دستگاهی میکروسکوپ الکترونی روبشی SEMبا سیستم تجزیه EDX و تعیین ترکیب شیمیایی به روش دستگاهی پراش پرتوایکس XRD بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده ماهیت تمامی اشیاء مورد مطالعه آبی مصری شناسایی شده و در هیچ کدام از آن ها ترکیبات لاجورد وجود نداشت. حاصل این آزمایش ها دلایلی مستند بر ضرورت بازنگری و تغییرات در برخی عناوین اشیاء لاجورد، حذف اصطلاح خمیر لاجورد و جایگزینی واژه صحیح آبی مصری است.