فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعادل از اجزای کلیدی مهارت های حرکتی برای حفظ پاسچر و اجرای مهارت های ورزشی پیچیده است. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تعادل ایستا، پویا در ورزشکاران چهار رشته ورزشی شامل ژیمناستیک، فوتبال، بسکتبال و شنا و یک گروه افراد غیرورزشکار بود. 40 زن ورزشکار با 5 سال سابقه ورزشی (10 ژیمناستیک با میانگین سن 31/0± 50/14 سال، قد 75/7± 20/155 سانتی متر و وزن 91/3±70/49 کیلوگرم، 10 فوتبالیست با میانگین سن 47/1 ±80/22 سال، قد 12/5 ±60/160 سانتی متر، وزن 87/4 ±95/52 کیلوگرم، 10 بسکتبالیست با میانگین سن 7/10 ±60/21 سال، قد 75/6 5/165 سانتی متر و وزن 27/6±43/57 کیلوگرم و 10 شناگر با میانگین سن 63/1± 3/23 سال، قد 46/5 ±5/163 سانتی متر و وزن 42/4± 50/55 کیلوگرم) و 10 زن غیرورزشکار (با میانگین سن 94/0± 7/23 سال، قد 27/3± 4/161 سانتی متر و وزن 54/3± 6/54 کیلوگرم) در این تحقیق شرکت کردند. برای ارزیابی تعادل ایستا و پویا به ترتیب از آزمون های بس و ستاره استفاده شد. داده ها پس از بررسی توصیفی با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) در سطح 05/0 ≥P تجزیه و تحلیل آماری شدند. تحلیل داده ها نشان داد در آزمون تعادل ایستا، خطا به طور معنی داری در ژیمناست ها در مقایسه با افراد غیرورزشکار و شناگران و در فوتبالیست ها در مقایسه با شناگران کمتر است (05/0 P) و در آزمون تعادل پویا طول رسش به طور معنی داری در ژیمناست ها در مقایسه با افراد غیرورزشکار و بسکتبالیست ها و در فوتبالیست ها در مقایسه با افراد غیرورزشکار بیشتر است (05/0 P). نتایج تحقیق حاکی از آن بود که شناگران تعادل ایستای کمتر و بسکتبالیست ها تعادل پویای کمتری در مقایسه با دو گروه ورزشی دیگر دارند که ممکن است یک عامل پیش بین برای اسپرین های مچ پا در آینده باشد. بنابراین به مربیان و پزشکیاران ورزشی پیشنهاد می شود برنامه های غربالگری (screening) منظم را با استفاده از آزمون های تعادلی بس و ستاره انجام دهند و تعادل ورزشکاران را ارزیابی و افرادی را که به ضعف تعادل دچارند شناسایی کنند.
رابطه بین ناهنجاری زانوی پرانتزی با اجرای برخی آزمون های آمادگی جسمانی– حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ناهنجاری زانوی پرانتزی و اجرای برخی آزمون های آمادگی جسمانی– حرکتی است. برای انجام این تحقیق، 60 فوتبالیست نوجوان با میانگین سن 78/0 ±2/15 سال، وزن 39/3 ±9/58 کیلوگرم و قد 21/6 ±166 سانتی متر انتخاب شدند. برای ارزیابی وضعیت بدنی آزمودنی ها از روش کندال و خط شاقولی استفاده شد. ناهنجاری زانوی پرانتزی با استفاده از کولیس اندازه گیری و ثبت شد. همچنین برای بررسی اجرای آزمودنی ها از آزمون اسکوات روی یک پا و به¬دست آوردن حداکثر فاصله، بیشترین فاصله به¬دست آمده از پرش روی یک پا (لِی¬لِی)، انجام سه پرش متوالی روی یک پا و به دست آوردن بیشترین فاصله، پرش عمودی و آزمون تی استفاده شد. برای بررسی اختلاف آزمون ها در دو گروه تحقیقی از t مستقل استفاده شد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، اختلاف معنی داری بین دو گروه، در اجرای آزمون ها یافت نشد (پرش عمودی (005/0P=)، اسکوات روی یک پا و به¬دست آوردن حداکثر فاصله (019/0P=)، بیشترین فاصله به¬دست آمده از پرش روی یک پا (011/0P=)، انجام سه پرش متوالی روی یک پا و به¬دست آوردن بیشترین فاصله (008/0P=) و آزمون تی (003/0P=)). نتایج تحقیق نشان می¬دهد وضعیت بدنی در متغیرهای اجرا در فوتبالیست ها تأثیرگذار است و ناهنجاری زانوی پرانتزی می تواند باعث تضعیف اجرا شود.
نُرم انحناهای ستون فقرات پشتی (کایفوز) و کمری (لوردوز) مردان و زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود تحقیقات فراوان در مورد انحناهای کمری و پشتی (سینه ای)، هنوز در باره درجه طبیعی آنها توافق عمومی وجود ندارد؛ از این رو تحقیق حاضر با هدف تعیین نورم محدوده طبیعی برای جامعه ایرانی، با توجه به سن و جنسیت، انجام شده است. جامعه آماری، جمعیت کل کشور و نمونه های تحقیق، 2400 نفر شامل 1200 نفر مرد و 1200 نفر زن در پنج رده سنی بود که از اقشار و مشاغل مختلف جامعه در پنج منطقه جغرافیایی کشور انتخاب شده بودند. قوس کمری و کایفوز نمونه¬ها، با استفاده از خط¬کش منعطف اندازه¬گیری شد. با توجه به یافته ها، میانگین و نرم قوس پشتی برای پسران کمتر از 14 سال (4/8±82/40)، گروه سنی 15- 24 سال (10 ±77/41)، گروه سنی 25- 44 سال (47/10±80/42)، گروه سنی 45- 64 سال (48/8±19/43)، گروه سنی بیش از 65 سال (98/9±37/43) و در میان زنان برای دختران کمتر از 14 سال (77/10±06/36)، گروه سنی 15- 24 سال (50/10±50/38)، گروه سنی 25- 44 سال (34/11±71/41)، گروه سنی 45- 64 سال (22/12±83/44)، گروه سنی بیش از 65 سال (62/14±37/50) بوده است. همچنین، میانگین و نرم قوس کمری برای پسران کمتر از 14 سال(24/11±45/34)، گروه سنی 15- 24 سال (80/11±20/32)، گروه سنی 25- 44 ساله (56/12±46/41)، گروه سنی 45- 64 سال (35/10±52/40)، گروه سنی بیش از 65 سال (21/11±37/37)، و در گروه زنان برای گروه سنی کمتر از 14 سال (09/12±26/40)، گروه سنی 15-24 ساله (01/12±92/46)، گروه سنی 25- 44 سال (04/14±34/50)، گروه سنی 45- 64 سال (29/15±22/51)، گروه سنی بیش از 65 سال (54/16±94/45) بوده است. با وجود ماهیت توصیفی تحقیق حاضر، پیشنهاد می شود نتایج آن به عنوان شاخص و معیاری برای مقایسه و قضاوت های بعدی در باره میزان انحناهای قوس کمری و پشتی (لوردوز کمری و کایفوز پشتی) افراد در سنین و جنسیت های مختلف در کشور قرار گیرد.
اثر بانداژ کشکک بر درد و کنترل وضعیتی پویا در فوتسالیست¬های زن مبتلا به سندرم درد پتلوفمورال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مشکلات و آسیب های زانو، به¬ویژه در میان زنان ورزشکار، سندرم درد پتلوفمورال (PFPS) است که می تواند عملکرد ورزشکاران را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر بانداژ کشکک بر درد و کنترل وضعیتی پویای افراد مبتلا به PFPS و مقایسه آن با گروه غیرمبتلاست. این تحقیق به روش نیمه¬تجربی روی 30 زن ورزشکار نخبه رشته فوتسال با میانگین سن 37/2± 22، قد 9/4±1/163 سانتی¬متر و وزن7/9 ± 76/61 کیلوگرم انجام شد که نیمی از آن¬ها به PFPS مبتلا بودند. نمونه ها به روش هدفمند از میان بازیکنان لیگ دانشگاه تهران انتخاب شدند. تعادل پویا در دو مرحله قبل و بعد از بانداژ، به¬وسیله دستگاه تعادل¬سنج بایودکس در دو سطح بی¬ثباتی کم (6) و زیاد (3) اندازه¬گیری شد. میزان درد در گروه مبتلا حین انجام حرکت اسکات، با استفاده از شاخص دیداری سنجش درد ثبت شد. برای مقایسه داده ها در هر گروه از آزمون t زوجی وابسته و برای مقایسه اثر بهبودی بانداژ بین دو گروه از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه مبتلا ،درد قدامی زانو پس از بانداژ کاهش یافت (05/0>P) و تنها شاخص ثباتی قدامی خلقی در هر دو سطح بی¬ثباتی بهبود یافت. در گروه غیرمبتلا، شاخص¬های قدامی خلفی و طرفی در سطح بی¬ثباتی زیاد بهبود یافتند، ولی در سطح بی¬ثباتی کم، تنها شاخص قدامی خلفی بهبود یافت. مقایسه اثر بهبودی بانداژ بین دو گروه، در سطح بی¬ثباتی کم نشان¬دهنده تأثیر بیشتر بانداژ در گروه مبتلا (05/0>P) و نبود تفاوت در سطح بی¬ثباتی زیاد است (05/0<P). دلایل ارتقای تعادل در این تحقیق را می توان به اثر تحریک¬های پوستی بانداژ، اثر کاهش درد، افزایش حس عمقی یا افزایش فعالیت عضله چهارسر نسبت داد. به نظر می رسد این عوامل موجب افزایش ارسال اطلاعات حسی به مراکز کنترل حرکتی می¬شود و ارتقای تعادل را در پی دارند. هرچند بانداژ کشکک توانسته است درد قدامی زانو را کاهش و تعادل پویا را ارتقاء دهد، انجام بررسی های بیشتر لازم به نظر می رسد. همچنین پیشنهاد می شود کاربرد بانداژ کشکک علاوه بر افراد مبتلا، برای پیشگیری در افراد مستعد آسیب نیز استفاده شود.
ارتباط میزان شیوع آسیب و عملکرد بانوان لیگ برتر فوتبال در برابر راه¬کارهای پیش گیری از آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات مختلف، میزان آسیب¬¬های ورزشی از 5/0 تا 35 آسیب در هر هزار ساعت بازی گزارش شده است، در حالی که گرم کردن و سرد کردن صحیح، استفاده از تجهیزات مناسب و شرکت در برنامه های بدن سازی می تواند تا حد زیادی مانع از بروز آسیب شود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ارتباط میزان شیوع آسیب و عملکرد بانوان لیگ برتر فوتبال با راه کارهای پیش¬گیری از آسیب است. از میان بازیکنان لیگ برتر فوتبال بانوان کشور 120 نفر (میانگین سنی 15/3±4/21) به¬صورت تصادفی انتخاب شدند و رابطه میزان شیوع آسیب با عملکرد بازیکنان نسبت به گرم کردن، سرد کردن، استفاده از ساق¬بند و شرکت در تمرینات انعطافی و قدرتی، همچنین مکانیسم و محل آسیب بررسی شد. برای جمع آوری اطلاعات از برگ ثبت اطلاعات آسیب و پرسشنامة هاوکینز و فولر (1998) با ضریب پایایی 79/0 استفاده شد. نتایج نشان می¬دهد در میان راه کارهای پیش گیری از آسیب، بالاترین میزان عملکرد بازیکنان در اثر گرم کردن قبل از تمرین (7±8/98) به دست آمد و کمترین میزان عملکرد آنها مربوط به اجرای تمرینات انعطاف پذیری (28±68/26) به صورت انفرادی بود. همچنین بین میزان سرد کردن با شیوع آسیب رابطة معنی داری وجود دارد، ولی بین سایر متغیرها ارتباط معنی داری به دست نیامد (p≤0.05). از طرفی، بیشترین فراوانی آسیب در مچ پا و زانو بود در حالی که بیشترین میزان آسیب، طی مکانیسم برخورد با یکدیگر مشاهده شد. با توجه به یافته های تحقیق، عملکرد بازیکنان در خصوص گرم کردن و سرد کردن در حد مطلوبی است، اما در مورد شرکت در تمرینات انعطاف پذیری و قدرتی در سطح پایینی قرار دارد که احتمالاً برگزاری کارگاه های آموزشی و جلسات تمرینی انسجام یافته می تواند باعث ارتقای سطح عملکرد بازیکنان شود. همچنین می توان گفت که اجرای راه کارهای پیش گیرانه، میزان شیوع آسیب را کاهش می دهد، اما میزان اثرگذاری آن به نوع و ساختار برنامه بستگی دارد.
ارتباط بین انحناهای صفحه ساجیتال ستون فقرات و کنترل وضعیت بدنی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم تعادل در جنبه های مختلف زندگی و لزوم بررسی عوامل مؤثر بر آن، پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین انحناهای ستون فقرات در صفحه ساجیتال و کنترل وضعیت بدنی پویا انجام شد. در این پژوهش که از نوع همبستگی است، 45 پسر (سن 1±13 سال، وزن 6±56 کیلوگرم و قد 9±161 سانتی¬متر) از طریق نمونه گیری ساده و در دسترس شرکت کردند. وضعیت ستون فقرات آزمودنی ها، با استفاده از دستگاه اسپاینال موس بررسی شد و از آزمون استاراکسکورژن (SEBT ) نیز برای ارزیابی کنترل وضعیت بدنی پویا استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون چندمتغیره در سطح معنی¬داری 05/0α≤ تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد دو متغیر لوردوز و کایفوز، با هم می توانند 11% از تغییرات میزان دست یابی در جهت قدّامی را تبیین کنند که این میزان از نظر آماری معنی¬دار بوده است (11/0=R2adjusted ,036/0=Pvalue ,60/3=42,2F) و با توجه به ضریب β مثبت و بزرگ تر متغیر پیش¬گویی لوردوز می توان گفت که احتمالاً لوردوز، در مقایسه با کایفوز، نقش مهم تری در تعادل در جهت قدامی دارد، اما انحناهای ستون فقرات در صفحه ساجیتال رابطه معنی¬داری با میزان فاصله دست یابی در جهت های خلفی، داخلی و خارجی نداشتند. بر اساس نتایج می¬توان گفت، با وجود اثرات منفی افزایش میزان طبیعی انحراف های ستون فقرات در صفحه ساجیتال، این مسئله توانسته است بر اجرای فعالیت هایی که نیاز به کنترل وضعیت بدنی پویا دارند اثر گذاشته و در بعضی موارد، حتی به حفظ تعادل پویای فرد کمک کند.
آسیب دیدگی شدید ورزشی، انگیزش و تحلیل رفتگی : پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال آسیب دیده با توجه به کارکرد تئوری انگیزش خود-مختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهة اخیر بررسی ابعاد روان شناختی ورزشکاران آسیب دیده در دوران توانبخشی و بازگشت به رقابت، توحه محققان زیادی را به خود جلب کرده است. در این پژوهش میزان خرده مقیاس های انگیزشی و تحلیل رفتگی ورزشکاران زبدة هندبال قبل و بعد از آسیب دیدگی بررسی شده و با تکیه بر تئوری انگیزش خود – مختاری دسی و ریان به پیش بینی تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی پرداخته شده است. آزمودنی های مورد بررسی این تحقیق 28 هندبالیست آسیب دیدة فصل رقابتی 87-86 لیگ حرفه ای ایران بودند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل پرسشنامة مقیاس انگیزش ورزشی (SMS) پل لیتیر و همکاران (1995)، پرسشنامة تحلیل رفتگی ورزشی (ABQ) ریدیک و اسمیت (2001) و پرسشنامة مشخصات فردی (محقق ساخته) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون های t همبسته، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. با توجه به تحلیل آماری در زمینة رابطة تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزشی، نتایج نشان داد رابطة معنی دار و معکوسی بین تحلیل رفتگی با خرده مقیاس های انگیزش درونی (870/0 - =r؛ 000/0=P) و انگیزش بیرونی (706/0 - =r ؛ 000/0=P) و رابطة معنی دار و مستقیمی بین تحلیل رفتگی و بی انگیزشی آزمودنی ها (878/0=r ؛ 000/0=P) وجود دارد. همچنین نتایج آماری در زمینة پیش بینی تحلیل رفتگی نشان داد 6/81 درصد میزان تحلیل رفتگی با توجه به میزان انگیزش ورزشکاران تبیین می شود. به علاوه، خرده مقیاس های بی انگیزشی (771/= R2) و انگیزش درونی (757/0=R2) به ترتیب مهم ترین عوامل پیش بینی کنندة تحلیل رفتگی بودند، اما انگیزش بیرونی مبین پیش بینی کنندة قوی تحلیل رفتگی نیست (499/0= R2). نتایج نشان داد بین خرده مقیاس های انگیزشی و میزان تحلیل رفتگی ورزشکاران پس از آسیب دیدگی رابطة معنی داری وجود دارد و تحلیل رفتگی این ورزشکاران را می توان از روی خرده مقیاس های انگیزشی آنها برآورد کرد. بنابراین، توجه به کارکرد مهم خرده مقیاس های انگیزشی در دوران توانبخشی و بازگشت به ورزش پس از آسیب دیدگی حائز اهمیت است و توجه به رفتارها و نگرش های ورزشکاران راهنمای مناسبی برای کمک به بهبود و توانبخشی آنان خواهد بود.
دیدگاه فیزیوتراپیست های ایرانی به کاربرد مهارت های روان شناسی در برنامه های بازتوانی ورزشکاران آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر عبارت است از بررسی دیدگاه فیزیوتراپیست های ایرانی به کاربرد مهارت های روان شناسی در برنامه های بازتوانی ورزشکاران آسیب دیده. برای این منظور، فیزیوتراپیست های 65 باشگاه ورزشی در سه شهر تهران، اصفهان، و شیراز به صورت هدفدار انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه استانداردشده روان شناسی ورزش و فیزیوتراپی (PSPQ) بود که آروینن بارو و همکاران در سال 2007 استفاده کردند و در مجله بازتوانی به چاپ رسید. در این پرسشنامه وضعیت روانی ورزشکاران آسیب دیده از دید فیزیوتراپیست ها، مهارت های روانی مورد استفاده آن ها در درمان ورزشکاران، و برخی موارد دیگر ارزیابی شده بود. در مجموع، 52 نفر پرسشنامه ها را به طور کامل برگرداندند. نتایج این تحقیق نشان داد 98 درصد فیزیوتراپیست ها معتقد بودند ورزشکاران آسیب دیده از لحاظ روحی تحت تاثیر آسیب قرار می گیرند. همچنین، 1/96 درصد درمان ورزشکار آسیب دیده را از لحاظ روانی مهم دانستند. در تحقیق حاضر، 75 درصد از فیزیوتراپیست ها عنوان کردند که تاکنون هرگز ورزشکاران آسیب دیده را به علت مشکلات روانی ناشی از آسیب به روان شـناسان ارجــاع نداده اند. 73 درصد از آن ها به روان شناسان معتبر دسترسی نداشتند، و 8/78 درصد از آن ها هیچ روش استاندارد و خاصی برای ارجاع ورزشکاران آسیب دیده به روان شناسان نمی شناختند. به گفته فیزیوتراپیست ها، تمایل به ادامه ورزش (7/0±5/4) مهم ترین مشکل روانی ورزشکاران آسیب دیده بوده است. از نظر فیزیوتراپیست ها، اعتماد به نفس(1/46 درصد) مهم ترین خصوصیت روانی برای موفقیت در برنامه بازتوانی است، ضمن آنکه افزایش اعتماد به نفس (96/0±2/4)، تشویق به مثبت نگریستن به درمان (99/0±4)، و آموزش فنون ریلکسیشن عضلانی (1/1±7/3) به ترتیب مهم ترین تکنیک های روانی فیزیوتراپیست ها در درمان ورزشکاران آسیب دیده بوده است. در مجموع 5/86 درصد، آموزش در زمینه روان شناسی را برای فیزیوتراپیست ها لازم و ضروری دانسته اند. ایجاد همکاری متقابل بین روان شناسان و فیزیوتراپیست ها و برگزاری کارگاه ها و سمینارهای روان شناسی در رفع نیازهای آموزشی فیزیوتراپیست ها در زمینه مهارت های روان شناختی کمک کننده است.
اثر یک دوره تمرین تعادلی هشت هفته ای برعملکرد تعادلی دختران نوجوان مبتلا به پای گود ایدئوپاتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند که وجود ناهنجاری در ساختار طبیعی پا می تواند بر تعادل بدن تأثیر منفی داشته باشد (6)، اما با وجود اهمیت زیاد عملکرد تعادلی مناسب در سن مدرسه، اثرگذاری تمرینات تعادلی بر حفظ تعادل بدن نوجوانان و دانش آموزانی مبتلا به ناهنجاری های ساختاری بررسی نشده است؛ بنابراین، هدف این تحقیق، بررسی اثر یک دوره تمرین تعادلی هشت هفته ای بر عملکرد تعادلی دختران نوجوان مبتلا به پای گود ایدئوپاتیک است. پژوهش از نوع تجربی- مداخله ای است و به صورت پیش¬آزمون-پس-آزمون با گروه کنترل انجام شده است. 24 دختر نوجوان با پای گود ایدئوپاتیک که سابقه ابتلا به بیماری عصبی-عضلانی و آسیب دیدگی دراندام تحتانی نداشتند، انتخاب و به-صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته در برنامه تمرینات تعادلی شرکت کردند. قبل و پس از برنامه تمرینی، عملکرد تعادلی استاتیکی و دینامیکی آزمودنی ها در هر دو گروه اندازه¬گیری و مقایسه شد. تعادل استاتیکی و دینامیکی، به ترتیب با سیستم امتیازدهی بر اساس تعداد خطا و سیستم ثباتی بایودکس سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنالیز واریانس با اندازه های تکراری با سطح معنی¬داری ۰۵/۰ استفاده شد. نتایج نشان داد تعداد خطاها در آزمون تعادل استاتیکی، پس از گذراندن دوره تمرینی کاهش معنی¬داری داشت. همچنین گذراندن دوره تمرینی، به بهبود شاخص های ثباتی در گروه تجربی منجر شد (001/0=p)، ولی در شاخص های ثباتی گروه کنترل تغییری دیده نشد (684/0=p). با توجه به یافته های تحقیق، تمرینات تعادلی می تواند روشی مناسب برای بهبود عملکرد تعادلی نوجوانان مبتلا به کف پای گود ایدئوپاتیک باشد؛ بنابراین، گنجاندن برنامه تمرینات تعادلی به عنوان روشی مؤثر در فرآیند درمان ضعف کنترل تعادل بدن افراد با ناهنجاری پای گود و همچنین جای دادن در برنامه ورزشی مدارس توصیه می شود.
اثر خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی بر تعادل پویا در فوتبالیست های مرد
حوزههای تخصصی:
با توجه به رابطه بین خستگی عضلانی ناشی از فعالیت های ورزشی با تعادل پویا، هدف این پژوهش بررسی اثر خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی بر تعادل پویا در فوتبالیست های مرد بود. به این منظور 20 نفر از دانشجویان مرد فوتبالیست رشته تربیت بدنی که هفته ای 3 بار در تمرینات تیم فوتبال دانشگاه شرکت داشتند با میانگین و انحراف استاندارد سنی 73/0 24/20 سال، قد 28/4 27/170 سانتیمتر، وزن 24/9 38/67 کیلوگرم و شاخص توده بدن 02/2 22/23 کیلوگرم بر مترمربع، بدن سابقه آسیب در اندام تحتانی، به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل پویای آزمودنی ها، پس از گرم کردن مختصر (10-5 دقیقه کشش و دو نرم)، از تست تعادل ستاره (SEBT) در هشت جهت استفاده شد. به منظور ایجاد خستگی در عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی آزمودنی ها، از ایزوکینتیک بایودکس استفاده شد. تعداد جلسات آزمون چهار جلسه بود که ترتیب آنها براساس محل و صفحه حرکتی به صورت تصادفی انتخاب می شد. در هر یک از جلسات خستگی در یکی از گروه های عضلانی پلانتاردورسی فلکسور و اورتور/ اینورتورهای مفصل مچ پا و فلکسور/ اکستنسور و آبداکتور/ آداکتورهای مفصل ران به صورت انجام انقباضایت مکرر تا رسیدن به 50 درصد گشتاور حداکثر اولیه، با فاصله 72 ساعت و تا حد ممکن در شرایط مساوی اعمال شد. پس از اجرای برنامه خستگی پس آزمون SEBT به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون t همبسته و تحلیل واریانس (طرح اندازه گیری مکرر) در سطح معنی داری 05/0 P استفاده شد. نتایج نشان داد که خستگی ایزوکینتیک عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی موجب کاهش معنی دار فاصله دستیابی در آزمون SEBT می شود. ضمن اینکه اعمال برنامه خستگی در عضلات مفصل ران به کاهش بیشتر فاصله دستیابی آزمودنی ها نسبت به عضلات مچ پا منجر شد. با توجه به یافته های تحقیق، خستگی عضلات پروگزیمال نسبت به دیستال اندام تحتانی در تعادل پویای بازیکنان فوتبال بیشتر اثرگذار است.
تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی منتخب بر قدرت، تعادل و کیفیت زندگی بیماران MS
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر یک دوره تمرین منتخب ترکیبی بر قدرت، تعادل و کیفیت زندگی بیماران MS بود. 45 نفر از بیماران مراجعه کننده به انجمن MS ایران به طور داوطلبانه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند که باتوجه به معیارهای ورودی و خروجی پژوهش، فقط 38 نفر آنها انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (میانگین سن 001/6 ± 631/31 سال، وزن 194/12 ± 684/62 کیلوگرم، قد 587/7 ± 115/165 سانتی متر) (19 = n) و تجربی (میانگین سن 031/6 ± 500/32 سال، وزن 915/9 ± 527/64 کیلوگرم و قد 557/8 ± 055/165 سانتی متر) (19 = n) تقسیم شدند. گروه تجربی، یک نوع تمرین منتخب ترکیبی فزاینده شامل تمرینات کششی، هوازی، قدرتی و تعادلی را به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند. گروه کنترل در این مدت هیچ فعالیت ورزشی نداشتند. از آزمودنی ها یک هفته قبل و بعد از دوره تمرینی، آزمون قدرت، تعادل و کیفیت زندگی به عمل آمد. آزمون قدرت از طریق اجرای یک تکرار بیشینه (1RM) حرکت باز کردن زانو، تعادل از طریق آزمون برگ (BBS) و کیفیت زندگی با ابزار MSQOL - 54 سنجیده شد. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که قدرت و تعادل بیماران در گروه تجربی به دنبال ترکیبی افزایش معنی داری داشت. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که 8 هفته تمرین ترکیبی موجب بهبود وضعیت جسمانی و احساسی کیفیت زندگی بیماران می شود، ولی این بهبود، معنی دار نیست. باتوجه به یافته های تحقیق، می توان با طراحی یک برنامه تمرینی ترکیبی مناسب، بیماران MS را از مزایای انواع تمرینات ورزشی به طور همزمان بهره مند ساخت.
مقایسه میزان افت ناوی و زانوی عقب رفته در ورزشکاران با و بدون سابقه آسیب رباط متقاطع قدامی (ACL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناهم¬راستایی¬های اندام تحتانی از آنجا که ممکن است باعث اعمال فشار غیرطبیعی بر رباط ACL شوند، احتمال خطر آسیب این رباط را افزایش می دهند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه ناهم¬راستایی¬های پوسچرال ایستای اندام تحتانی ورزشکاران با سابقه آسیب رباط متقاطع قدامی زانو با گروه کنترل و بررسی ارتباط پیش¬بین آن ها با آسیب ACL در ورزشکاران است. 18 ورزشکار (5 فوتبالیست، 5 بسکتبالیست، 5 کشتی¬گیر، 3 تکواندوکار) با سابقه آسیب ACL (میانگین± انحراف استاندارد: سن 5/4±7/24 سال، قد 2/8±6/177 سانتی¬متر و وزن 5/8±9/72 کیلوگرم)، با 18 ورزشکار بدون سابقه آسیب ACL (میانگین± انحراف استاندارد: سن1/4±4/24 سال، قد7/7±4/179 سانتی¬متر و وزن 7/5±1/72 کیلوگرم) از نظر سن، عضو و رشته ورزشی همگن شدند. اطلاعات فردی، پزشکی و سوابق ورزشی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه، مصاحبه و مراجعه به پرونده پزشکی- ورزشی (در مورد آسیب¬دیده ها) جمع¬آوری شد. زاویه زانوی عقب¬رفته، به¬وسیله گونیامتر یونیورسال با دقت 1/0 درجه و افت ناوی با روش برودی در هر دو گروه اندازه-گیری شد. از میانگین و انحراف معیار برای توصیف اطلاعات و از آزمون t مستقل و رگرسیون لجستیک در سطح (05/0 ≤ p) برای تحلیل آماری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد میزان افت ناوی در گروه دارای آسیب ACL بیشتر از ورزشکاران سالم است، در حالی که میان مقادیر زاویه زانوی عقب¬رفته دو گروه اختلاف معنی¬داری مشاهده نشد (05/0 ≤p). نتایج این تحقیق از این فرضیه حمایت می کند که پرونیشن بیش از حد مفصل تحت قاپی اندازه¬گیری شده از طریق افت استخوان ناوی، عاملی برای بروز آسیب ACL است.
تأثیر تمرینات قدرتی بر کنترل پوسچر پویا و ایستا در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین قدرتی و افزایش قدرت عضلانی بر کنترل پوسچر پویا و ایستا در زنان سالمند سالم انجام شد. 24 زن سالمند که سابقه فعالیت ورزشی منظم نداشتند، با میانگین سن2/4±33/62 سال, وزن 5/6±66/73 کیلوگرم، قد 3/6±83/156 سانتی¬متر، به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. کنترل پوسچر پویا در این افراد، قبل و بعد از دوره تمرین (12 هفته تمرین قدرتی) با استفاده از آزمون های پیشروی در اندام فوقانی در جهت خلفی قدامی و جانبی و در اندام تحتانی اندازه¬گیری شد. برای ارزیابی کنترل پوسچر ایستا از آزمون OLST استفاده شد. از آمار توصیفی و آزمون t همبسته برای مقایسه نتایج قبل و بعد از دوره تمرین در سطح معنی-داری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان می دهد در آزمون های FRLT ، LERT، FRT، FRRT که بیانگر اندازه تعادل پویا هستند، اختلاف معنی¬داری وجود دارد، اما در داده هایOLST که اندازه تعادل ایستا را نشان می دهد، تفاوت معنی¬داری مشاهده نمی¬شود. نتایج تحقیق نشان می دهد استفاده از فعالیت¬هایی که قدرت را در اندام تحتانی و عضلات تثبیت¬کننده بدن افزایش می دهد، تضمین¬کننده بهبود تعادل پویا و کنترل پوسچر در زنان سالمند سالم است.
تأثیر تمرین در آب بر تعادل مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات فیزیولوژیکی مربوط به افزایش سن و مشکلات عضلانی می توانند خطر حوادث و آسیب¬ها را در میان سالمندان افزایش دهند و با توجه به اهمیت ویژه کنترل تعادل در انجام فعالیت های حرکتی، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تأثیر هشت هفته تمرین در آب بر تعادل ایستا و پویای مردان سالمند است. بدین منظور 28 مرد سالمند که از سلامت عمومی برخوردار بودند، انتخاب و به¬طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. اندازه گیری تعادل ایستا و پویای آزمودنی ها یک روز قبل از شروع دوره و در پایان هشت هفته، با استفاده از آزموت¬ شارپند رومبرگ (تعادل ایستا با چشمان باز و بسته) و آزمون ارزیابی عملکردی (تعادل پویا) انجام شد. گروه تجربی به مدت هشت هفته¬ (سه جلسه در هفته) در برنامه تمرین در آب شرکت کردند و گروه کنترل تنها به فعالیت های عادی روزانه خود در طول دوره پرداختند. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف استاندارد سن، قد و وزن آزمودنی ها استفاده شد و تعیین تغییرات درون گروهی و بین گروهی با به-کارگیری روش آماریt همبسته و مستقل (05/0>P) و با استفاده از نرم افزار 13SPSS انجام شد. یافته ها نشان می دهد اگرچه در زمان آزمون های تعادل ایستا (با چشمان باز و بسته) و پویا در پیش آزمون، بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معنی¬داری وجود نداشت (مقادیر p به¬ترتیب 158/0، 921/0، 844/0)، اما این تفاوت در پس آزمون معنی¬دار بود و افراد عملکرد گروه تجربی از گروه کنترل بهتر بود (001/0=p)؛ بنابراین با توجه به نتایج تحقیق، برنامه های آب¬درمانی می تواند به¬عنوان روشی مؤثر در افزایش تعادل ایستا و پویا در میان سالمندان استفاده شود.
نورم ملی وزن کوله پشتی برای دانش آموزان پسر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین نورم ملی وزن کوله¬پشتی برای دانش¬آموزان پسر ایرانی در مقاطع تحصیلی مختلف بود. نمونه آماری شامل 2000 نفر (ابتدایی: 790 نفر با میانگین سن 1/9 سال، وزن 9/31 کیلوگرم و قد 7/135 سانتی متر؛ راهنمایی: 600 نفر با میانگین سن 2/13 سال، وزن 32/48 کیلوگرم و قد 9/154 سانتی متر؛ دبیرستان: 610 نفر با میانگین سن 6/16 سال، وزن 85/62 کیلوگرم و قد 74/169 سانتی متر) بود که به طور تصادفی خوشه ای از پنج منطقه جغرافیایی مختلف کشور انتخاب شدند. این مطالعه طی دو مرحله اجرا شد: در مرحله اول که 2000 دانش آموز مورد پیمایش اولیه قرار گرفتند، ویژگی¬های جمعیت-شناختی نمونه ها و وزن مطلق (کیلوگرم) و نسبی (درصد وزن بدن) کوله پشتی آن ها اندازه گیری و ثبت شد. سپس، چارک های اول تا سوم وزن نسبی کوله پشتی حملی موجود در توزیع طبیعی داده ها برای هر یک از مقاطع تحصیلی به¬دست آمد. در مرحله دوم اثر حمل بارهایی به میزان چارک های اول تا سوم وزن نسبی کوله¬پشتی بر پارامترهای فیزیولوژیکی (ضربان قلب، فشار خون، اکسیژن مصرفی، هزینه انرژی و تهویه دقیقه ای) 54 دانش¬آموز در آزمایشگاه، با استفاده از دستگاه گاز آنالایزر مطالعه شد. همچنین در ادامه، اثر حمل این بارها بر میزان دردهای جسمانی دانش¬آموزان، با استفاده از مقیاس DRS بررسی شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد حمل کوله¬پشتی با وزن¬هایی معادل 30/11%، 50/10% و 9% وزن بدن و بیشتر، به ترتیب در دانش¬آموزان مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان به تغییرات منفی معنی داری در عملکرد فیزیولوژیکی و نیز افزایش معنی دار میزان دردهای جسمانی آن ها منجر می شود. همچنین، با وجود آسیب¬پذیر بودن ساختارهای عضلانی- اسکلتی در سنین کمتر، نتایج تحقیق نشان داد که دانش¬آموزان دبستانی، در مقایسه با دانش¬آموزان مقاطع بالاتر کوله پشتی سنگین تری حمل می کنند. با توجه به نتایج، به طور کلی نورم طبیعی و حداکثر وزن نسبی مجاز کوله¬پشتی، به ترتیب برای دانش¬آموزان ابتدایی، 5/9% و 11% وزن بدن، راهنمایی، 8% و 5/9% وزن بدن و دبیرستان، 7% و 5/8% وزن بدن تعیین شده است. بر همین اساس، نورم و حداکثر وزن مجاز کوله¬پشتی بر حسب کیلوگرم برای پایه های اول تا پنجم ابتدایی با وزن طبیعی، به¬ترتیب (10/2 و 35/2)، (40/2 و 80/2)، (70/2 و 15/3)، (10/3 و 50/3) و (40/3 و 90/3) کیلوگرم، برای پایه های اول تا سوم راهنمایی با وزن طبیعی، به ترتیب (55/3 و 22/4)، (80/3 و 50/4) و (12/4 و 90/4) کیلوگرم و برای پایه های اول تا سوم دبیرستان با وزن طبیعی، به ترتیب (25/4 و 15/5)، (36/4 و 30/5) و (60/4 و 60/5) کیلوگرم تعیین شده است؛ بنابراین، با توجه به رعایت نکردن حمل وزن مجاز کوله پشتی از سوی دانش¬آموزان ایرانی که تاکنون به دلیل نبود نورم ملی در مدارس، عادی به نظر می رسید و آثار منفی خود را بر دردها و ناهنجاری های قامت آن ها برجای می گذاشت، پیشنهاد می شود دانش آموزان، والدین، مدیران و مسئولان آموزش و پرورش از نتایج تحقیق حاضر به عنوان مبنا و نورم وزن کوله پشتی استفاده کنند.
تغییرات الکترومیوگرافی عضلات تنه دانش¬آموزانِ پسرِ دوازده سال، متعاقب حمل کیف با وزن¬های مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تجهیزات غیراستاندارد موجب تغییر شکل عضلات و آسیب¬های جبران¬ناپذیر در دانش¬آموزان خواهد شد. عوارضی نظیر اسکولیوز، افتادگی شانه و لوردوز از عوارض ثانویه حمل کیف¬های سنگین در مدارس است. ارائه دستورالعمل¬های لازم برای قرار گرفتن پوسچرهای مناسب و استفاده از وسایل و تجهیزاتی که سبب فراهم شدن این امر می¬گردند مهم تلقی می شود و مانع از عوارض جسمانی بعدی در دانش¬آموزان خواهد شد. هدف از این پژوهش، مطالعه تغییرات الکترومیوگرافی (سطح فعالیت الکتریکی) عضلات راست شکمی، بخش فوقانی سینه¬ایِ بزرگ، بخش فوقانی ذوزنقه و ارکترو اسپاین دانش¬آموزان پسر دوازده سال در حمل کیف با وزن¬های10، 15 و 20 درصد وزن فرد بود. جامعه آماری، دانش¬آموزانِ پسر دوازده ساله مقطع راهنمایی شهرستان اهواز و 12 نفر که دست برتر آنها راست بود و از سلامت جسمانی برخوردار بودند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، دستگاه الکترومیوگرافی و سیستم تله¬متریک بود. نتایج تحلیل فرضیه¬ها با استفاده از روش آزمون t مستقل نشان داد که در حمل کیف با وزن¬های مختلف، با افزایش وزن کیف بیشترین سطح فعالیت را به ترتیب بخش فوقانی عضله ذوزنقه، عضله ارکترو اسپاین، بخش فوقانی عضله سینه¬ایِ بزرگ و عضله راست شکمی دارا هستند. این یافته¬ها پیشنهاد می¬کند که فشارهای فیزیولوژیکی وابسته به حمل کیف مدرسه بر روی عضلات تنه می¬تواند با کاهش بارِ کیف به 10 تا 15 درصدِ وزن بدن دانش¬آموز، به حداقل برسد.
روایی روش ابداعی پردازش تصویر در اندازه گیری زاویه Q در حالت درازکش
حوزههای تخصصی:
تغییرات زاویه Q، مهم ترین عامل بروز سندروم درد کشککی-رانی در تحقیقات مختلف گزارش شده است. در این پژوهش یک روش غیرتهاجمی جدید برای اندازه گیری زاویه Q ارائه شده است. هدف از پژوهش حاضر، طراحی و تعیین روایی یک سیستم اندازه گیری زاویه Q در حالت درازکش است. این روش با استفاده از پردازش تصاویر گرفته شده از پایین تنه مقدار زاویه Q را محاسبه می کند. به این منظور زاویه Q هجده زانو با میانگین و انحراف استاندارد سن 24/2 ± 55/23 (سال)، وزن47/10 ± 00/73 (کیلوگرم) و قد 28/8 ± 77/175(سانتی متر) با استفاده از روش ابداعی پردازش تصویر و روش CT scan در وضعیت درازکش محاسبه و مقدار همبستگی بین این دو روش از طریق ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شد. نتایج نشان داد که بین زوایای Q به دست آمده از روش ابداعی پردازش تصویر با روش CT scan در حالت درازکش ارتباط معناداری وجود دارد (001/0P=). و مقدار همبستگی (92/0r =) به دست آمد. براساس نتایج به دست آمده، روش ابداعی پردازش تصویر همبستگی زیادی با روش CT scan در اندازه گیری زاویه Q دارد، بنابراین از روش ابداعی پردازش تصویر می توان به عنوان یک روش با دقت زیاد در کنار دیگر روش ها استفاده کرد.
وضعیت بافت استخوانی در شناگران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری پوکی استخوان یا استئوپروز که اپیدمی خاموش عصر حاضر لقب گرفته، می تواند در زندگی حرفه ای و آینده ورزشکاران مشکل ایجاد کند و آنها را از ادامه فعالیت باز دارد. تحقیقات نشان می دهد فعالیت بدنی، گامی اولیه و حیاتی برای جلوگیری از پوکی استخوان است؛ اگرچه، به نظر می رسد فعالیت های بدنی تأثیر یکسانی بر بافت استخوانی ندارند. تحقیقات نشان می دهد فعالیت هایی که تحمل کننده وزن بدن می باشند، باعث افزایش تراکم مواد معدنی استخوان ها می¬شوندT در حالی که درباره تراکم مواد معدنی استخوان در ورزش هایی که تحمل کننده وزن بدن نیستند (مانند شنا) نتایج ضد و نقیضی گزارش شده است. هدف تحقیق حاضر برآورد میزان شیوع استئوپنی و استئوپروز و همچنین سنجش تراکم و محتوای مواد معدنی استخوان در شناگران حرفه ای است. بدین منظور، ترکم مواد معدنی مهره های کمری 13 شناگر نخبه (سن 37/1±31/19 سال، قد 17/5±39/178 سانتی متر، وزن 4/9±92/75 کیلوگرم، شاخص توده بدن 33/3±91/23 کیلوگرم بر متر مربع) و 13 نفر غیرورزشکار (سن 98/1±39/19 سال، قد 11/6±46/174 سانتی متر، وزن 4/12±08/69 کیلوگرم، شاخص توده بدن 19/3±62/22 کیلوگرم بر متر مربع) توسط دستگاه DEXA اندازه گیری و بر اساس هنجارهای مربوط، در سه گروه نرمال، استئوپنی و استئوپروز جای گرفتند. نتیجه اصلی تحقیق حاضر این است که بر اساس معیار Z-score، 5/61 درصد از شناگران نخبه، در ناحیه مهره های کمری دچار ناهنجاری استئوپنی می باشند، در حالی که در گروه کنترل، 5/38 درصد از آزمودنی ها ارزش های BMD پایین تر از نرمال (7/7 درصد استئوپروز و 8/30 درصد استئوپنی) دارند. همچنین، مقایسه تراکم و محتوای مواد معدنی بین شناگران و آزمودنی های گروه کنترل، تفاوت معنی¬داری نشان نداد، ولی تراکم و محتوای مواد معدنی در شناگران مقادیر پایین تری داشت و مقادیر P محاسبه شده قابل تأمل می باشند. اساساً، فشارهای مکانیکی وارد بر استخوان ها از دو راه کشش عضله، هنگام انقباضات عضلانی و شوک وارد بر بدن از طرف زمین ایجاد می شود و به نظر می رسد عامل دوم نقش مؤثرتری در توسعه و افزایش BMD داشته باشد. شناگران نخبه معمولاً بین 3 تا 5/3 ساعت در روز به فعالیت حرفه ای می پردازند. در نتیجه، در مقایسه با هم ردیفان غیر ورزشکار خود 3 تا 5/3 ساعت در روز کمتر با زمین در تماس¬اند و شوک کمتری از سوی زمین به آنها وارد می شود. از طرف دیگر، به نظر می رسد ورزش های قدرتی و کوتاه مدت بیشتر از ورزش های استقامتی مانند شنا، استخوان ساز (استئوژنیک) می باشند؛ بنابراین به شناگران توصیه می شود برای جلوگیری از کاهش تراکم مواد معدنی، علاوه بر فعالیت حرفه ای خود، به فعالیت هایی بپردازند که به ساختار اسکلتی بدن شوک وارد می کنند مانند دویدن، پریدن و غیره.