فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱٬۷۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ویبریشن کل بدن به عنوان روشی جدید و مکمل برای فعالیت عصبی عضلانی، باعث تحریک مکانیکی این سیستم می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات منتخب ویبریشن بر برخی عوامل آمادگی جسمانی، مقادیر هورمون رشد و IGF-1 دانشجویان دختر تمرین کرده بود. 20 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی با میانگین و انحراف استاندارد سنی 2/2±75/21سال، وزن 28/7±25/54 کیلوگرم و BMI 44/2±1/20 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (10n=) و کنترل (10n=) قرار گرفتند. تمرینWBV به مدت10 روز با فرکانس 30 هرتز و دامنه 10 میلی متر در 6 وضعیت بدنی مختلف انجام شد. نمونه های خونی 24 ساعت قبل و بعد از تمرینWBV اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری t همبسته و مستقل استفاده شد. یافته های تحلیل آماری نشان داد 10 روز برنامه تمرین WBV منجر به افزایش معنی دار قدرت، سرعت، توان، مقادیر هورمون رشد و IGF-1 در گروه تجربی شد (05/0≥P)، در حالی که چابکی در این گروه تغییر معنی داری نداشت. یافته ها نشان داد برنامه تمرینیWBV می تواند به عنوان یک شیوه تمرینی جدید و مکمل در کنار سایر روش های تمرینی جهت بهبود مقادیر هورمون های آنابولیکی و عوامل آمادگی جسمانی استفاده شود
اثر سه نوع برنامه تمرینی مقاومتی (پلایومتریک با و بدون انسداد عروق و قدرتی-توانی) بر عوامل آمادگی حرکتی منتخب دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سه نوع برنامه تمرینی مقاومتی بر آمادگی جسمانی دختران بود. 30 دختر به سه گروه تمرین پلایومتریک با انسداد عروق، تمرین پلایومتریک بدون انسداد عروق و تمرین قدرتی-توانی تقسیم شدند. تمرینات شش هفته اجرا شد. پیش و پس از تمرینات آزمون های آمادگی جسمانی به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه وتحلیل شد.نتایج حاکی از افزایش معنا دار سرعت، توان انفجاری و چابکی در هر سه گروه تمرینی بود.افزایش سرعت در گروه تمرین پلایومتریک با انسداد عروق (8/16درصد) نسبت به گروه تمرین پلایومتریک بدون انسداد عروق (6/9درصد) و تمرین قدرتی- توانی (3/7درصد) تفاوت معنا داری داشت. توان انفجاری دو گروه تمرینی پلایومتریک (7/18 درصد در گروه بدون انسداد و 18 درصد در گروه با انسداد) نسبت به گروه تمرین قدرتی-توانی (6/4درصد) تفاوت معنا داری داشت. در چابکی در دو گروه تمرینات پلایومتریک (7/6 درصد در گروه با انسداد و 5/6 درصد در گروه بدون انسداد) نسبت به گروه قدرتی-توانی (3 درصد) تفاوت معنا داری مشاهده شد. اما در تعادل و توان بی هوازی بین سه گروه تفاوت معنا داری مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت تمرینات پلایومتریک (چه با انسداد و چه بدون انسداد) نسبت به تمرینات قدرتی-توانی، تأثیر بیشتری بر سرعت، توان انفجاری و چابکی دختران ورزشکار دارد.
تأثیر تمرین تناوبی شدید بر تغییرات مولکول چسبان سلولی (sICAM-1) پلاسما، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی مردان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: چاقی عامل فزایندة بیماری های قلبی- عروقی و نیز سطوح پلاسمایی ملکول چسبان سلولی است و در پیشگویی خطر بروز گرفتگی های عروق کرونر نقش مهمی دارد. از این رو، هر مداخله ای که آثار مفیدی بر این موارد داشته باشد، در افزایش سلامت عمومی بسیار ارزشمند است. هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید بر تغییرات مولکول چسبان سلولی (sICAM-1) پلاسما و نیز ارتباط آن با توزیع چربی و نیمرخ های لیپیدی.
روش ها: 18 آزمودنی از جامعة آماری افراد چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، درصد چربی، وزن و شاخص تودة بدنی 34/1± 55/20سال، 07/4±84/26 درصد، 02/9±05/93 کیلوگرم و 33/3±20/31 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم بندی شدند. گروه تجربی در 16 هفتة تمرین تناوبی شدید (8-10 دورة چهار دقیقه ای دویدن در شدت 60-90% ضربان قلب ذخیره با دو دقیقه فواصل استراحتی شامل دویدن در شدت 40-50% ضربان قلب ذخیره)، سه جلسه در هفته شرکت کردند. خونگیری در شرایط ناشتایی جهت ارزیابی مقادیر ICAM-1 و نیمرخ لیپیدی به روش الایزا در آغاز و پایان پژوهش صورت گرفت. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t زوجی در سطح معناداری 05/0 P< تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که سطح ICAM-1پلاسمایی در گروه تجربی کاهش معناداری داشت (002/0P=)، از سوی دیگر تغییرات ICAM-1 در گروه تجربی با گروه کنترل معنادار است (034/0P=). رابطة معناداری بین سطوح ابتدایی ICAM-1 با هر یک از متغیرهای جسمانی و نیمرخ های لیپیدی مشاهده نشد (05/0P> ). در بخش رابطة مجموع تغییرات غلظت ICAM-1 در گروه های تجربی با مجموع تغییرات متغیرهای ترکیب بدنی از جمله تغییرات درصد چربی (48/0 =R، 012/0P =) و وزن تودة چربی (44/0=R، 022/0P =) همبستگی معناداری مشاهده شد. سطوح کلسترول، LDL-C و عوامل خطر در گروه تجربی به طور معناداری کاهش یافت (05/0 P<).
نتیجه گیری: اجرای تمرین تناوبی شدید منجر به کاهش معنادار مولکول چسبان بین سلولی و بهبود نیمرخ لیپیدی می گردد.
آمادگی قلبی- تنفسی، میزان چربی بدن و عاملهای خطرزای بیماری کرونری قلب در پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و هرمی مسطح) بر قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی در جودوکاران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعة اثر یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و هرمی مسطح) بر قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی جودوکاران جوان بود. به همین منظور تعداد 24 نفر از جودوکاران شهر کرمانشاه که حداقل 6 ماه سابقه تمرین جودو داشتند (سن 54/1±03/19 سال، قد 14/4±24/177 سانتی متر، وزن 60/10±73/71 کیلوگرم و چربی بدن04/6±60/13 درصد) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در سه گروه تمرینی با الگوی هرمی دوگانه (8نفر)، الگوی هرمی مسطح (8نفر) و گروه کنترل (8نفر) تقسیم شدند. قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی جودوکاران قبل و بعد از هشت هفته تمرین اندازه گیری شد. پس از اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگراف - اسمیرنف، نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی وجود ندارد (P<0·05). اما تفاوت معناداری بین آن ها و گروه کنترل مشاهده شد. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند دو برنامه متفاوت تمرین مقاومتی مورد استفاده، نتایج مشابهی در افزایش قدرت، استقامت، حجم عضلانی و توان بی هوازی در جودوکاران جوان ایجاد می کنند.
ورزشکاران جوان و مکمل ها
اثر کاهش وزن به روش آب زدایی، بر متغیرهای منتخب فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی در کشتی گیران
حوزههای تخصصی:
اثر همزمان مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج و تمرین مقاومتی بر ترکیب بدن، لپتین سرم و قدرت عضلانی مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات حیوانی، خواص بسیار مفید ازجمله کاهش وزن و بهبود ترکیب بدن را پس از استفاده از اسیدلینولئیک مزدوج گزارش کرده اند. با این حال، درخصوص تأثیر ترکیب با تمرینات مقاومتی، اطلاعات محدودی وجود دارد. بنابراین، در این مطالعه اثر مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج به همراه تمرینات مقاومتی بر ترکیب بدن، لپتین سرم و قدرت عضلانی در مردان غیرورزشکار بررسی شد.در کارآزمایی نیمه تجربی با طرح دوسوکور، 23 مرد غیرورزشکار به صورت تصادفی به دو گروه تمرین + مکمل (یازده نفر) و تمرین + دارونما (دوازده نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت شش هفته (هر هفته سه جلسه) برنامه تمرین مقاومتی را براساس پروتکل کرامر (2004) اجرا کردند. گروه تجربی، روزانه سه کپسول 1000 میلی گرمی اسیدلینولئیک مزدوج و گروه کنترل سه کپسول دارونما (روغن زیتون) مصرف کردند. در ابتدا و انتهای دوره، قدرت عضلانی، ترکیب بدن و لپتین سرم آزمودنی ها سنجیده و داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و همبسته تحلیل شد. براساس یافته ها، در مقایسه با روش تمرین مقاومتی + دارونما، تمرین مقاومتی + مکمل، اسیدلینولئیک مزدوج موجب کاهش معنی دار توده چربی و لپتین سرم و افزایش معنی دار توده بدون چربی شد (05/0p<). این در حالی است که قدرت بالاتنه و پایین تنه دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. با توجه به نتایج می توان گفت تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل اسیدلینولئیک مزدوج می تواند در مردان غیرورزشکار ترکیب بدن را بهبود داده و لپتین سرم را کاهش دهد؛ ولی الزاماً موجب بهبود قدرت بالاتنه و پایین تنه نمی شود.
مقایسه میزان تمرکز توجه و BDNF ناشی از اعمال تمرین استقامتی در دختران و پسران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مغز (BDNF) دانشجویان دختر و پسر غیرورزشکار و همچنین بررسی ارتباط بین تغییرات این دو عامل بود. بدین منظور، 30 دانشجوی غیرورزشکار (میانگین سنی 6/1±1/24 سال)، براساس پیش آزمون استروپ در چهار گروه پسران، دختران، پسران کنترل و دختران کنترل، توزیع شدند، و پس از نمونه گیری خونی، تمرینات خود را براساس پروتکل تمرین استقامتی با شدت 85-70 درصد ضربان قلبی بیشینه و به مدت 40 دقیقه، 3 جلسه در هفته به مدت 5 هفته ادامه دادند. نتایج نشان داد تمرین استقامتی موجب افزایش معنا دار میزان BDNF در هر دو گروه دختران و پسران شد (05/0>P)، ولی زمان پاسخ به آزمون استروپ، فقط در گروه پسران به صورت معنا داری کاهش یافت (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد، تفاوت معنا داری بین پسران و دختران در اثرگذاری تمرین استقامتی بر زمان پاسخ به آزمون استروپ وجود نداشت (05/0P>)، اما میزان BDNF در گروه دختران به صورت معنا داری بیشتر از پسران بود (05/0>P). همبستگی بین تغییرات زمان پاسخ به آزمون استروپ و میزان BDNF در هیچ یک از دو گروه پسران و دختران، از نظر آماری معنا دار نبود (05/0P>). به طور کلی براساس یافته های این تحقیق به نظر می رسد تمرین استقامتی می تواند به افزایش میزان BDNF و بهبود تمرکز منجر شود، اما در این زمینه تفاوت هایی احتمالی بین دختران و پسران وجود دارد که نیازمند تحقیقات بیشتری است.
ورزش و زندگی: چاقی در دوران کودکی؛ نوجوانی و نقش فعالیتهای ورزشی در آن
حوزههای تخصصی:
اثر حفاظتی چهار هفته تمرین روی نوار گردان همراه با مصرف مکمل ویتامین D3 بر سطح عامل رشد عصبی در جسم مخطط موش های پارکینسونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر حفاظتی چهار هفته دویدن روی نوار گردان همراه با مصرف مکمل ویتامین D3 بر روی سطح فاکتور رشد عصبی جسم مخطط موش های پارکینسونی شده با شش هیدروکسی دوپامین می باشد. 48 سرحیوان (با وزن 10± 276 گرم و سن 12 هفته) به شش گروه شم، کنترل، کنترل پارکینسون، ورزش و پارکینسون، مکمل ویتامین D3 و پارکینسون، مکمل ویتامین D3 و ورزش و پارکینسون تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت چهار هفته و هفته ای پنج روز به صورت دو جلسه در روز و به طور مجزا، 15 دقیقه با فاصله زمانی یک ساعت و درمجموع به مدت 30 دقیقه روی نوار گردان با سرعت 15 متر در دقیقه با شیب صفر درجه به تمرین پرداختند. گروه مکمل ویتامین D3 به مدت چهار هفته و هفته ای دو روز مکمل با دوز یک میکروگرم در کیلوگرم به صورت درون صفاقی مکمل دریافت کردند. سپس، مدل تجربی پارکینسون با استفاده از جراحی استریوتاکسی و تزریق 6- هیدروکسی دوپامین با دوز تزریقی 250 میکروگرم در حجم پنج میکرولیتر به داخل جسم مخطط ایجاد شد. همچنین، سطح عامل رشد عصبی جسم مخطط موش ها با روش الایزا اندازه گیری گردید. نتایج نشان می دهد که ورزش به تنهایی با شدت پروتکل تمرینی ارائه شده در این پژوهش می تواند سطح عامل رشد عصبی را افزایش دهد؛ اما این افزایش معنادار نمی باشد (P=0.372). از سوی دیگر، مصرف مکمل ویتامین D3 به تنهایی توانسته است سطوح عامل رشد عصبی را به طور معنا داری (P=0.002) افزایش دهد. علاوه براین، ترکیب آن با ورزش به طور برجسته ای از کاهش سطح عامل رشد عصبی در جسم مخطط موش ها جلوگیری می کند (P=0.001). یافته های ما نشان می دهد که پیش درمان با استفاده از تمرین روی نوار گردان به همراه مصرف مکمل ویتامین D3می تواند سبب افزایش محافظت نرو ن های دوپامینرژیک در برابر تخریب ناشی از 6هیدروکسی دوپامین شود، از این رو می تواندنقش حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون داشته باشند.
طراحی آزمون توان بیهوازی ویژه بسکتبال (BAST)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی آزمون توان بی هوازی ویژه بسکتبال بر مبنای آزمون وینگیت 30ثانیه بود. آزمودنی-ها شامل 14نفر از بازیکنان تیم بسکتبال دانشگاه خوارزمی (قد5/9±75/176سانتیمتر، وزن48/9±05/69کیلوگرم، سن17/2±43/22 سال، چربی بدن20/6±39/15درصد و BMI43/2±21/22کیلوگرم بر متر مربع) بودند. به همین منظور حداکثر، حداقل و میانگین توان و شاخص خستگی پس از اجرای آزمون وینگیت و آزمون جدید (پیمودن مسافت 35متری با توپ بسکتبال با فاصله های استراحتی 10ثانیه ای در6نوبت) محاسبه و میزان لاکتات خون نیز بعد از گذشت 2دقیقه از اجرای هر دو آزمون اندازه گیری شد. برای بررسی میزان همبستگی بین شاخص های توان و شاخص فیزیولوژیکی (لاکتات خون) دو آزمون از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین حداکثر، میانگین وحداقل توان بدست آمده از آزمون جدید و آزمون وینگیت همبستگی معناداری وجود دارد (r=0.64 p=0.002 ، r=0.78 p=0.004، r=0.63 p=0.018) ولی بین شاخص خستگی دو آزمون همبستگی وجود نداشت (r=0.017 p=0.856). در میزان لاکتات 2دقیقه پس از اجرای بین دو آزمون وینگیت و آزمون جدید (به ترتیب 41/12و 078/11میلی مول بر لیتر) تفاوتی مشاهده نشد (p=0.289). در بررسی پایایی آزمون جدید بین حداکثر، میانگین، حداقل توان و شاخص خستگی بعد از دو مرتبه اجرا ارتباط معناداری وجود داشت (r=0.755 p=0.002، r=0.781 p=0.001، r=0.645 p=0.013، r=0.645 p=0.013). ر بررسی عینیت آزمون جدید نیز بین حداکثر، میانگین، حداقل توان و شاخص خستگی توسط دو گروه آزمون گیرنده ارتباط معناداری مشاهده شد (r=0.755 p=0.002 ، r=0.935p=0.000، r=0.751 p=0.002، r=0.789 p=0.000). بنابراین با توجه به آزمون وینگیت 30ثانیه آزمون طراحی شده (BAST ) آزمونی معتبر جهت اندازه گیری توان بی هوازی بازیکنان آماتور بسکتبال است.
کراتینین ، ATP ، قند پلاسما انرژی هزینه کرد و شاخص های توانی پس از دو آزمون بی هوازی متوالی Rast در زنان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی برخی عوامل فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میگرن عبارت است از حمله های مکرر سردرد که به طور معمول یکطرفه و با اختلال پیچیده عصبی-عروقی و تحریک همزمان مسیر های درد اعصاب حسی ترژمینال همراه است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب روی برخی عوامل فیزیولوژیکی بیماران مبتلا به میگرن بود. آزمودنی های تحقیق 22 زن مبتلا به میگرن، در دامنه سنی 22 تا 53 سال بودند که به شکل دردسترس و غیرتصادفی در دو گروه تجربی (13 نفر) و کنترل (9 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی علاوه بر درمان دارویی به مدت دوازده هفته، سه جلسه هفتگی در تمرینات منتخب شامل فعالیت روی نوارگردان، و دوچرخه کارسنج به مدت 35 تا60 دقیقه و با شدت50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب شرکت داشتند. گروه کنترل تحت درمان دارویی، اما غیرفعال، و صرفاً در پیش آزمون-پس آزمون شرکت داشتند. تحلیل آماری داده ها نشان داد که پروتکل تمرینی موجب کاهش معنادار شدت سردرد، سطوح CGRP، درصد چربی؛ و افزایش معناداری در استقامت قلبی- عروقی گروه تجربی شد (05/0>P). شدت سردرد از 23/34 به 30/14 مورد کاهش، سطوح CGRP از50/53 به 45/48 درصد در پس آزمون کاهش، درصد چربی از 45/31 درصد به 25/25 درصد کاهش، و استقامت قلبی- عروقی از 81/24 به 81/41 میلی لیتر/کیلوگرم/ وزن بدن افزایش نشان داد. نتیجه گیری می شود که احتمالاً می توان از تمرینات هوازی به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر درمان های دارویی برای بیماران مبتلا به میگرن استفاده کرد.
آنمی های ورزشی
حوزههای تخصصی:
اثر یک جلسه تمرین مقاومتی با انسداد عروق و بدون انسداد عروق بر لاکتات دهیدروژناز و کراتین کیناز سرمی در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر تمرینات قدرتی با انسداد عروق و بدون انسداد عروق بر شاخص های فشار مکانیکی متابولیکی ناشی از ورزش دختران جوان می باشد. در این پژوهش که با روش نیمه تجربی و طرح متقاطع انجام شد، 14 دختر جوان (با میانگین سنی 2/1±21 سال و شاخص توده بدنی 9/3 ± 23 کیلوگرم بر متر مربع) به فاصله یک هفته و به صورت تصادفی در سه حالت کنترل، تمرینات قدرتی با انسداد عروق و تمرین مقاومتی بدون انسداد قرار گرفتند. تمرین شامل یک جلسه تمرین مقاومتی پایین تنه در سه نوبت تا حد خستگی بود. در گروه با انسداد عروق، قسمت نزدیک به تنه ران توسط تورنیکت هنگام تمرین بسته می شد. شدت در تمرین با انسداد عروق 20 تا 30 درصد یک تکرار بیشینه بود و درگروه بدون انسداد، همین تمرینات با شدت 70 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه، اما بدون محدودیت جریان خون انجام شد. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و نیم ساعت بعد از تمرین حاد به منظور تعیین غلظت کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز LDH)) گرفته شد. همچنین، جهت تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنا داری 0.05>P استفاده گردید. برمبنای یافته ها، تفاوتی در مقادیر کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز دو گروه تمرینی در هیچ یک از زمان ها مشاهده نمی شود؛ بنابراین،به نظر می رسد تمرینات مقاومتی با انسداد عروق، شاخص های فشار مکانیکی متابولیکی ناشی از ورزش مانند کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز را حداقل در کوتاه مدت افزایش نمی دهد و احتمالاً، این تمرینات از منظر فشار مکانیکی متابولیکی ناشی از ورزش برای دختران جوان ایمن می باشند.
نیمرخ غرق شدن گردشگران در سواحل دریای خزر در طی سالهای 1385- 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی الگوی رفتاری و دموگرافی غرق شدن در طی سالهای 1380 تا 1385 در سواحل دریای خزر در استان مازندران بوده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی است. برای دریافت اطلاعات لازم جهت ثبت وضعیت دموگرافی افراد غرق شده از پرسشنامه استفاده شده و تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش نیز با استفاده از آمار توصیفی به وسیله نرم افزارهای آماری Excel 2003 و Spss 13 انجام گرفته است.
بر اساس یافتههای این پژوهش تعداد افراد غرق شده در طی سالهای 1380 الی 1385 وضعیت منحنی شکل را نشان میدهد. علیرغم کاهش تعداد افراد غرق شده به میزان 6/75 درصد در سال 1381 این روند در طی سالهای 1382 و 1383 به ترتیب نسبت به سال قبل از آن 2/34 و6/12 افزایش یافته است؛ اما در سالهای 1384 و 1385 این روند سیر نزولی پیدا کرده به نحوی که تعداد غرق شدهها در این دو سال نسبت به سال قبل از آن به ترتیب 1/28 و 5 درصد کاهش یافته است. یافتههای پژوهش نشان می دهد از هر 100000 نفر غرق شده در دنیا 50 نفر در سواحل استان مازندران جان خود را از دست می دهند. بر این اساس به نظر می رسد با آموزش مناسب و بهره گیری از ظرفیتهای طبیعی گردشگری دریای خزر بتوان خطرات آسیبی ناشی از غرق شدن که سلامت شهروندان و گردشگران را تهدید میکند را کاهش داد.
تأثیر اجرای دو نوع تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در مردان جوان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دو هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات مردان جوان دارای اضافه وزن بود. به این منظور، 16 مرد جوان غیرفعال دارای اضافه وزن داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی HIIT-1، با BMI معادل 6/2±54/26، و گروه HIIT-2 با BMI 29/2 ±32/26 تقسیم شدند. HIIT-1 شامل سه جلسه در هفته، چهار تناوب یک دقیقه ای با چهار دقیقه استراحت و HIIT-2 شامل چهار تناوب 30 ثانیه ای با دو دقیقه استراحت بود. گازهای تنفسی یک روز قبل و بعد از تمرین، به صورت ناشتا برای انجام تجزیه وتحلیل های آزمایشگاهی جمع آوری شد. از آزمون آماری t مستقل برای بررسی تغییرات بین گروهی و از tوابسته برای بررسی تغییرات درون گروهی استفاده شد. تمرینات HIIT موجب کاهش 9 درصدی استفاده از کربوهیدرات و افزایش 43 درصدی استفاده از چربی به هنگام تست بروس در گروه HIIT-1 شد. این تغییرات نسبت به گروهHIIT-2 معنادار بود. تغییرات وزن و درصد چربی بدن تنها در گروه HIIT-1معنادار بود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، اجرای شش جلسه HIIT به بهبود نسبی اکسیداسیون چربی و ذخیره گلیکوژن منجر می شود.
اثر تمرین مقاوتی بر لپتین سرمی در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی، ApoA-I و پروفایل های چربی خون در نوجوانان پسر دچار اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاقی زودرس و انتقال آن به بزرگسالی، احتمال بروز بیماری CAD را افزایش می دهد. پروتئین ABCA1 نقش محوری در فرایند انتقال معکوس کلسترول و پیشگیری از CAD دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی بر مقدار بیان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی، ApoA-I و پروفایل های چربی خون در نوجوانان پسر دچار اضافه وزن و چاق بود. به این منظور 30 دانش آموز (میانگین سن 1/1±35/17 سال، وزن 6/11 ±6/88 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 36/2 ±31/28 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (15n=) و تمرین (15n=) قرار گرفتند. پروتکل تمرین شامل تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی (8 هفته، 4 روز،40 دقیقه در هر جلسه) بود. سنجش میزان بیان پروتئین ABCA1 لنفوستی از طریق همولیز سلولی و روش الایزای حساس انجام گرفت. داده ها به وسیله آزمون آماری T-test در سطح معناداری 05/0>P تحلیل شد.یافته ها نشان داد میزان پروتئین ABCA1 لنفوسیتی (000/0=P) و VO2max (000/0=P) افزایش معنادار و مقادیر پلاسمایی TG (017/0=P)، TC (001/0=P)، LDL-c/HDL-c (026/0=P) و TC/HDL-c (002/0=P)، درصد چربی بدن (015/0=P) و BMI (042/0=P) کاهش معنادار داشتند. اما افزایش مقادیر Apo A-I، HDL-c و کاهش LDL-c و وزن بدن معنادار نبود. نتیجه اینکههشت هفته تمرین استقامتی تناوبی طناب زنی می تواند تأثیرات مثبتی بر پروتئین ABCA1 (به عنوان دروازه بان فرایند انتقال معکوس کلسترول) و پروفایل های چربی خون در نوجوانان با وزن زیاد و چاق داشته باشد.