فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه به عنوان کنشی اجتماعی تنها توسط عوامل روانشناختی و آموزشی تبیین نمی شود، بلکه عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز بر روی آن تأثیر گذار هستند. هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل تأثیر عوامل جامعه شناختی سرمایه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، جنسیت و تحصیلات با میانجی گری سبک زندگی فرهنگی بر میزان مطالعه شهروندان شهر اهواز است. روش شناسی: روش انجام پژوهش، همبستگی و از نوع تحلیل مدل معادلات ساختاری (SEM) است که یک روش همبستگی چند متغیری می باشد. پژوهش های متعدد در سطح جهان نشان داده اند که مؤلفه های جمعیت شناختی و جامعه شناختی بر میزان و نوع مصرف کالاهای فرهنگی از جمله مطالعه تأثیرگذار هستند. با استفاده از نظریات جامعه شناختی و به ویژه نظریات بوردیو، مجموعه ای از عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مطالعه در قالب مدلی نظری ارائه شده است. در طراحی مدل پیشنهادی پژوهش، متغیرهای سرمایه ی فرهنگی،سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی اقتصادی، جنسیت و تحصیلات، متغیرهای مستقل؛ متغیر سبک زندگی فرهنگی به عنوان متغیر میانجی و میزان مطالعه به عنوان متغیر وابسته هستند. دوازده فرضیه مربوط به اثرات مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای جامعه شناختی بر روی میزان مطالعه در نظر گرفته شد. یافته ها: مقادیر شاخص های برازندگی مربوط به الگوی پیشنهادی پژوهش حاکی از آن است که اکثر شاخص های برازندگی در مدل پیشنهادی پژوهش در حد مطلوبی قرار دارند که برازش این مدل تا حدود زیادی قابل قبول است. در خصوص فرضیه های مربوط به اثر مستقیم، یافته ها نشان داد که سرمایه ی فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سبک زندگی فرهنگی، جنسیت و تحصیلات اثر مستقیم مثبت بر میزان مطالعه ی شهروندان شهر اهواز دارند؛ و تنها سرمایه اقتصادی اثر مستقیم مثبت بر میزان مطالعه شهروندان اهواز ندارد. در خصوص فرضیه های مربوط به اثر غیرمسقیم، یافته ها نشان داد که سرمایه ی فرهنگی، سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و تحصیلات از طریق سبک زندگی فرهنگی اثر غیرمستقیم مثبت بر میزان مطالعه ی شهروندان شهر اهواز دارد؛ و تنها جنسیت از طریق سبک زندگی فرهنگی اثر غیرمستقیم مثبت بر میزان مطالعه ی شهروندان شهر اهواز ندارد. بحث و نتیجه گیری: همسو با نتایج این پژوهش در مطالعات تجربی حوزه مطالعه، تأیید شده است که خواندن به تحصیلات و جنسیت وابسته است. همچنین عوامل جامعه شناختی، متغیر مستقل مهمی بر میزان مطالعه هستند. زیرا افراد در موقعیت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی متفاوت دارای میزان متفاوتی از اوقات فراغت هستند. در هر صورت، می توان استدلال کرد که افرادی که متعلق به رده های اجتماعی بالاتر هستند و سرمایه فرهنگی بالاتری دارند، بیشتر می خوانند. بنابراین عوامل جامعه شناختی مثل سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سبک زندگی فرهنگی بر میزان و نوع مطالعه تأثیر قوی دارند. مطالعه بیش از آنکه عملی فردی باشد، فرایندی اجتماعی است. این کنش اجتماعی متأثر از عوامل مختلف زمینه ای و اجتماعی است که برای ترویج مطالعه بایستی این عوامل را در نظر گرفت. توضیح مطالعه از نگاه جامعه شناختی نه تنها عوامل اجتماعی که مطالعه را تحت تأثیر قرار می دهند روشن می سازد، بلکه مطالعه را به عنوان شکل خاصی از تعامل اجتماعی و سرمایه فرهنگی به صورت جامع تری تحلیل می کند.
بررسی رابط کاربر کتابخانه های دیجیتالی خارج از کشور از نظر ویژگی ها و قابلیت های مبتنی بر نشانه گذاری اجتماعی برای استفاده در کتابخانه های دیجیتالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش قابلیت ها و ویژگی های مورد استفاده در رابط کاربر کتابخانه های دیجیتالی برتر دنیا در استفاده از نشانه گذاری اجتماعی که به کاربران امکان تولید، شناسایی، مرور، سازمان دهی و اشتراک محتوا را با استفاده از برچسب ها و سازمان دهی آن ها در طول فرآیند تعامل با کتابخانه دیجیتالی می دهد، شناسایی می کند. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی-توصیفی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر را کتابخانه های دیجیتالی خارج از کشور تشکیل می دهد که از این میان ده کتابخانه دیجیتالی برتر دنیا به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. به منظور گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی بر اساس متون و بررسی چهار وبگاه مبتنی بر نشانه گذاری اجتماعی (لایبری ثینگ، دلیشز، آمازون و گوگل بوک) فراهم شد. روایی ابزار با دریافت نظرهای ده نفر از متخصصان علوم اطلاعات و دانش شناسی ایران و برای پایایی نیز از آزمون آلفای کرونباخ (87/0) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که به جزء دو کتابخانه دیجیتالی «Google Books» و «Ibiblio» سایر کتابخانه های دیجیتالی برتر دنیا از ویژگی های وب 2، در تولید، مدیریت، مرور، جستجو و اشتراک محتوا استفاده نمی کنند و متکی بر ابزارهای سنتی وب 1 هستند. این یافته ها از دو جنبه ارزشمند است نخست آنکه تصویری روشن از ویژگی ها و قابلیت های اساسی رابط کاربر نظام های مبتنی بر نشانه گذاری اجتماعی فراهم می آورد. دوم آنکه این پژوهش، وضعیت رابط کاربر کتابخانه های دیجیتالی برتر دنیا را از نظر به کارگیری این قابلیت ها بررسی می کند که می تواند مبنایی برای طراحی رابط کاربر کتابخانه های دیجیتالی داخل کشور باشد.
بررسی میزان پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی توسط اعضای هیأت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش-شناسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع اطلاعاتی الکترونیکی نقش مهمی در فرایند آموزش و پژوهش اعضای هیأت علمی ایفا می کنند، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت پذیرش این منابع توسط اعضای هیأت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی ایران براساس نظریه اشاعه نوآوری «راجرز» بود. روش پژوهش، پیمایشی از نوع توصیفی-همبستگی بوده است. براساس جدول نمونه گیری کوکران، از بین 170 نفر عضو هیأت علمی، 122 نفر به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه ی الکترونیکی محقق ساخته که روایی آن به تأیید 7 نفر از استادان رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی و علوم اجتماعی رسیده بود و با توزیع آزمایشی پرسش نامه بین 25 نفر از اعضای جامعه که در مطالعه نهائی شرکت نداشتند پایایی آن 82/0 محاسبه و سپس گردآوری داده ها صورت گرفت. داده ها به وسیله ی آمار توصیفی و تحلیلی با نرم افزار SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون t نشان داد بین میانگین آهنگ پذیرش اعضای هیأت علمی برحسب سن، سابقه کار، مدرک تحصیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) و محل اخذ آن، تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون کولموگروف-اسمیرونوف نیز نشان داد منحنی آهنگ پذیرش منابع اطﻼﻋﺎتی الکترونیکی در میان نمونه مورد مطالعه، نرمال بوده و برهمین اساس، آهنگ پذیرش این منابع در طول زمان، به صورت S شکل در آمده است. به طور کلی، یافته ها نشان داد نظریه اشاعه نوآوری «راجرز» (2003) در زمینه دسته های پذیرندگان نوآوری و منحنی S شکل، در بین اعضای هیأت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی ایران، صادق است.
میزان همکاری های علمی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ یک در سطح ملی و بین المللی براساس مدارک نمایه شده در پایگاه ISI بین سال های 2004 تا 2008(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی همکاری های علمی (همکاری در تألیف مقالات نمایه شده در پایگاه استنادی مؤسسه اطلاعات علمی) پژوهشگران دانشگاه های علوم پزشکی تیپ یک طی سال-های 2004 تا 2008 انجام شده است. روش: در این پژوهش از روش پژوهش سندی با ابزار علم سنجی براساس شاخص هم تألیفی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، ایران، شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز، جندی شاپور اهواز و کرمان هستند. برای گردآوری داده ها ابتدا تمامی مدارک مربوط به هر دانشگاه براساس دستور جست وجوی مشخص، از پایگاه استنادی مؤسسه اطلاعات علمی به دست آمده و پس از آن از روش های آماری توزیع فراوانی و درصد فراوانی در قالب جدول و نمودار و از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن برای تحلیل روابط بین متغیرها استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که بیش ترین میزان نسبت همکاری های علمی داخلی به کل تولیدات علمی به ترتیب مربوط به دانشگاه های علوم پزشکی کرمان، ایران و شهید بهشتی بوده است. همچنین اغلب همکاری های علمی خارجی با پژوهشگران کشور آمریکا و پس از آن با کشورهای انگلستان و کانادا صورت گرفته است. حوزه موضوعی داروشناسی و داروسازی بیش تر از سایر موضوعات در همکاری های علمی داخلی و خارجی مورد توجه قرار گرفته است. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نیز نشان دهنده وجود رابطه معنی دار میان تولیدات علمی دانشگاه ها و همکاری های علمی داخلی آن ها، تولیدات علمی و همکاری های علمی خارجی و نیز میان همکاری های علمی داخلی و همکاری های علمی خارجی است. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر ضمن این که نمایی از وضعیت همکاری های علمی پژوهشگران دانشگاه های علوم پزشکی تیپ یک را ارائه می دهد؛ حوزه های موضوعی را که در این همکاری ها مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته اند را مشخص کرده است.
پیوند آموزش و کتابخانه
تفننی در کنار کار اصلی
مطالعه حوزه های اطلاع سنجی، کتاب سنجی، علم سنجی و وب سنجی در جهان
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تحلیل محتوای کتاب ها و پایان نامه های اطلاع سنجی، کتاب سنجی، علم سنجی و وب سنجی در جهان است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش کاربردی بوده و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 730 عنوان کتاب انگلیسی موجود در پایگاه اطلاعاتی آمازون و 1069 عنوان پایان نامه انگلیسی نوشته شده در پایگاه اطلاعاتی پروکوئست است که در یک طرح موضوعی 15گانه طبقه بندی شده اند. ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی و ابزار تحلیل داده ها، نرم افزار EXCEL می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیشتر کتاب های نوشته شده در حوزه های اطلاع سنجی، کتاب سنجی، علم سنجی و وب سنجی در جهان تألیفی بوده و روند نشر صعودی داشته اند و بیشتر رویکرد موضوعی آن ها تحلیل اختراعات، تحلیل استنادی، کتاب سنجی و ارتباطات علمی است. همچنین روند نشر پایان نامه ها نیز صعودی بوده و بیشتر رویکرد موضوعی آن ها تحلیل استنادی، کتاب سنجی، وب-سنجی، علم سنجی، ارتباطات علمی و ارزیابی عملکرد پژوهشگران است و کمترین رویکرد موضوعی کتاب ها و پایان نامه های حوزه های سنجش علم در جهان موضوعات اطلاع سنجی، همکاری علمی، هم استنادی، هم نویسندگی، مصورسازی اطلاعات و دانش، ارزیابی وب سایت ها و ضریب تأثیر مجلات است. علاوه براین بیشترین پژوهش های حوزه های سنجش علم در رشته های علوم کامپیوتر، آموزش عالی، مدیریت، کتابداری و علم اطلاعات، علم و دانش عمومی و فناوری اطلاعات و کمترین آن در رشته های اخلاق، تاریخ، فلسفه، حقوق، مطالعات زنان، نانوتکنولوژی، روانشناسی، فیزیک، شیمی، مذهب، ریاضی، کارآفرینی، جغرافی، تحلیل اختراع، زیست، شیمی، محیط زیست و آمار انجام شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که موضوع کتاب ها و پایان نامه های اطلاع سنجی، کتاب سنجی، علم سنجی و وب سنجی مبتنی بر تحلیل استنادی بوده و پراکندگی موضوعات بیشتر است.
تحلیل پتنت بااستفاده از داده کاوی برای شناسایی و تعیین ارتباطات میان فناوری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل ارتباطات میان فناوری ها می تواند بینشی برای اتخاذ استراتژی های فناورانه و به حداکثر رساندن سود فراهم کند. پتنت ها، بخشی جدایی ناپذیر از حقوق مالکیت فکری هستند و اطلاعات قابل توجهی درباره فناوری های توسعه یافته را در بر می گیرند. باتوجه به حجم فزاینده پتنت ها، روش داده کاوی برای تحلیل پتنت پیشنهاد شده است. در روش پیشنهادی، از قوانین وابستگی وزن دار برای تحلیل پتنت استفاده می شود و اهمیت نابرابر پتنت ها و همچنین سطوح فناوری از نظر اهمیت تجاری و تاثیر فناورانه در نظر گرفته شده است. هدف این پژوهش، یافتن روشی پایدار برای شناسایی ارتباطات میان فناوری ها براساس تحلیل پتنت است، که وابسته به دانش ذهنی متخصصان یک حوزه ی خاص فناوری نباشد. برای دستیابی به این هدف یک فرآیند چهار مرحله ای شامل جمع آوری داده، تشکیل پایگاه داده ساخت یافته، اجرای داده کاوی، شناسایی و تعیین میزان ارتباطات میان فناوری ها و ترسیم گرافیکی آن ارائه شده است. رویکرد تحلیلی پیشنهادی با یک مطالعه موردی اجرا و ارزیابی شده است .
انعکاس مفاهیم ""علم اطلاعات و دانش شناسی"" در درسنامه های دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی میزان انعکاس مفاهیم حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در درسنامه های دوره ابتدایی.
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی صورت گرفته است. جامعه پژوهش ۴۴ درسنامه شش پایه اول دوره ابتدایی بود. داده ها با استفاده از سیاهه وارسی پژوهشگر ساخته گردآوری و در ۱۱ دسته موضوعی دسته بندی شد.
یافته ها: تعداد ۶۱۹۴ مفهوم از علم اطلاعات و دانش شناسی در درسنامه ها به کار رفته که پایه ششم با 5/30% در رتبه اول، پایه پنجم در رتبه دوم (9/18%)، و پایه دوم در رتبه سوم (3/16%) قرار داشت. در بین کتاب ها ""آموزش قرآن"" با ۲۴۶۶ مورد در رتبه اول، ""فارسی"" در رتبه دوم (۱۵۶۳ مورد)، و ""اجتماعی"" در رتبه سوم (۷۳۰ مورد) قرار گرفت. 8/38% مفاهیم در متن درس ها، 7/36% در تصویرها، 1/23% در تمرین ها، و ۱۴% در پانویس ها به کار رفته بود. از نظر موضوعی، موضوع ""مواد کتابخانه ای"" با 8/63% در رتبه اول، ""مطالعه و کتاب خوانی"" در رتبه دوم (5/12%)، و ""چاپ و نشر"" در رتبه سوم (۸/۸%) قرار گرفت.
نتیجه گیری: برای گنجاندن مفاهیم علم اطلاعات و دانش شناسی در درسنامه ها سیاست مشخص و مدونی وجود نداشته است و در میزان انعکاس موارد، چه در پایه های مختلف و چه در کتاب های مختلف، توازنی وجود ندارد. با وجود تحولات به وقوع پیوسته در حوزه فناوری های اطلاعاتی و اطلاع رسانی، این حوزه کمترین میزان انعکاس را در بین موضوعات به خود اختصاص داده است که نیاز به تجدید نظر و بازنگری اساسی دارد.
نگاهی به نمایه نشریه پوهش و سازندگی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها مجموعه های کتابخانه ای و منابع کتابخانه ای و اطلاعاتی انواع منابع اطلاعاتی نشریات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری نمایه سازی و چکیده نویسی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات ذخیره و بازیابی اطلاعات
نما یا نمایه
خبرنگاری در حوزه کتاب
تحلیل و مقایسه برنامه های راهبردی کتابخانه های دانشگاهی: ارائه الگویی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تعیین و شناسایی مؤلفه های برنامه راهبردی کتابخانه های دانشگاهی است تا با توجه به این مؤلفه ها، کتابخانه های دانشگاهی بتوانند در مسیر پیشبرد اهداف خود بهتر گام بردارند.
روش: این پژوهش با روش توصیفی و با مرور متون مربوط به برنامه ریزی های راهبردی و بررسی برنامه های راهبردی کتابخانه های دانشگاهی انجام شد؛ با بررسی تعداد ۶۵ برنامه ریزی راهبردی کتابخانه های دانشگاهی جهان، مؤلفه های مشترک در برنامه های راهبردی کتابخانه های دانشگاهی را شناسایی و متداول ترین مؤلفه ها در قالب الگویی ارائه گردید.
یافته ها: با بررسی برنامه های راهبردی دانشگاه ها، ۲۲ مؤلفه یا شاخص مهم از بین شاخص ها انتخاب گردید که بیش از ۵۰ درصد کتابخانه ها مؤلفه های برگزیده شده را دارا بوده اند، با توجه به این شاخص ها یافته ها نشان داد، بسیاری از کتابخانه ها به بیشتر مؤلفه های (شاخص های) موردنیاز در برنامه ریزی های راهبردی اشاره نموده و تا حدودی از برنامه ریزی راهبردی خوبی برخوردار بودند و به بیشتر اصول اصلی و مواردی که لازمه برنامه ریزی راهبردی است توجه داشتند.
ارائه چارچوبی مفهومی برای تعریف عملیاتی از محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوا یکی از واژگانی است که همواره مورد توجه محققان و متخصصان در رشته های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال، پژوهشگران از دیدگاه و بافت خاص خود به این مفهوم و تعریف آن توجه کرده اند که در موارد بسیار دارای اختلاف و تفاوت های فراوانی است. پرسش اصلی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، آن است که مفهوم محتوا واقعاً به چه معناست. برای پاسخ به این پرسش، پس از شناسایی تعاریف گوناگون این واژه در بافت های رشته های مختلف و بر اساس روش ارزیابی تطبیقی، اقدام به مقایسه این تعاریف شده است. در ادامه، با استناد بر تحلیل این نتایج، چارچوبی مفهومی با نام ( 3C ) برای نمایش فرایند خلق محتوا ارائه شده است. بر اساس این چارچوب، محتوا، یک آفرینش ذهنی حاصل از فرایند ذهنی شکل گرفته در ذهن خالق محتواست که به بیان ها و قالب های مختلف در آمده و با قرار گرفتن در محمل هایی از نوع محصول، سرویس یا دستورالعمل از طریق مجرای ( Conduit ) متناسب با آن به دریافت کننده ( ) مناسب می رسد. این چارچوب نشان می دهد که مفهوم محتوا حاصل یک فرایند چندگانه است و عدم کارکرد هر یک از اجزا، آن را بی معنا می کند. سپس، به منظور اعتباریابی چارچوب ارائه شده، این چارچوب در 5 بافت متفاوت تحلیل و تفسیر شده است و در انتها نیز سؤالاتی که نیاز است پژوهشگران به منظور توسعه این چارچوب به آن ها پاسخ دهند، به عنوان پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده مطرح شده است.