فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مقاله ی پیش رو تأثیر شبکه ی اجتماعی در رفتارها و نیات باروری زنان بررسی شده است. این مطالعه به شیوه ی پیمایش نمونه ای در میان زنان متأهل 35-18 ساله ی ساکن شهر تهران اجرا و داده های آن با استفاده از ابزار پرسش نامه ی محقق ساخته گردآوری شد. یافته ها نشان داد که متوسط باروری ایده آل زنان بررسی شده 1/2 فرزند، باروری مطلوب 9/1 فرزند و تعداد فرزندان زنده متولد شده زنان (CEB) تا زمان بررسی 3/1 فرزند است. همچنین، نتایج بررسی نشان داد والدین زنان پاسخ گو نفوذ و فشار بیشتری در فرزندآوری و همچنین حمایت و مراقبت از فرزندان آنها دارند. نتایج تحلیل چند متغیره نشان داد، در کنار متغیرهای جمعیتی نظیر سن، تحصیلات و درآمد، هنجارها و رفتارهای باروری افراد مهم در شبکه ی اجتماعی (نظیر برادر، خواهر و دوستان) و همچنین حمایت خانوادگی تأثیر معناداری در نیات و رفتارهای باروری زنان دارد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که باروری نه تنها تحت تأثیر خصوصیات فردی و جمعیت شناختی است، بلکه از خصوصیات و رفتارهای افرادی که فرد با آنها در تعامل است و شبکه ی اجتماعی که بدان تعلق دارد نیز تأثیر می پذیرد. مکانیزم این اثرگذاری از طریق فرآیندهای یادگیری، سرایت، نفوذ و فشار اجتماعی است.
بررسی تغییرات باروری زنان بر حسب موقعیت های اجتماعی- اقتصادی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش باروری در ایران مباحث زیادی پیرامون وضعیت جمعیت مطرح کرده است.در این مقاله تغییرات رفتار باروری زنان برحسب وضعیت اجتماعی- اقتصادی زوجین بررسی شده است. با روش تحقیق پیمایش، اطلاعات مورد نیاز از 410 زن همسردار 15 الی 50 سال هی شهر تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمده است. تحلیل های دو متغیره و چند متغیره نشان می دهد سطح تحصیلات زنان مه مترین عامل مؤثر در تعداد فرزند، تعداد فرزند ایده آل، سن ازدواج، به کارگیری نوع وسیله ی پیشگیری از بارداری و داشتن ترجیح جنسی فرزند است. بی سواد بودن زنان و نیز داشتن تحصیلات ابتدایی که بیشتر آنها را در پایگاه اجتماعی پایین قرار می دهد، زمینه های سن ازدواج پایین و در نتیجه باروری بالا را برای آنها فراهم نموده است. در کنار تحصیلات زنان، مرتبه ی شغلی زن و همسرش، میزان درآمد و هزینه ی خانواده و نیز میزان پایگاه اجتماعی- اقتصادی محاسبه شده برای زوجین، در تغییر نگرش به نوگرایی و در نتیجه در رفتار باروری زنان از جمله سن ازدواج آنان مؤثرند. همه ی زنان بررسی شده با سطوح اجتماعی و اقتصادی مختلف، تمایلی برای بالا بردن فرزندآوری از طریق سیاست های تشویقی افزایش موالید ندارند. عقیده ی آنها به ویژه زنان برخوردار از پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا این است که بسته های تشویقی بلندمدت نبوده و نمی تواند تضمینی برای بهتر شدن وضعیت زندگی فرزندانشان در آینده باشد.
فمینیسم خط مقدم
زنان ، نظام آموزش عالی کشور و اشتغال
حوزههای تخصصی:
مقایسه منزلت های هویتی و رضامندی زناشویی بین متأهلین شاهد و غیرشاهد دانشجو در سطح شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای رابطه بین منزلت های هویتی با رضامندی زناشویی زوج های شاهد و غیرشاهد دانشجو می پردازد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کل دانشجویان متأهل اعم از شاهد و غیرشاهد دانشگاه های شهر کرج است و تعداد نمونه آماری، با توجه به ماهیت پژوهش، 400 نفر (200 نفر دانشجوی متأهل مرد و 200 نفر دانشجوی متأهل زن) تعیین شد. سپس از بین این دانشگاه ها، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، گروه نمونه انتخاب شدند. اطلاعات لازم برای این پژوهش، از اجرای دو آزمون پرسش نامه منزلت هویت فرد (Eom-Eis-2) و پرسش نامه رضامندی زناشویی انریچ هم زمان به دست آمده اند. برای پاسخ به فرضیه ها و سؤال های پژوهش، با توجه به ماهیت متغیرها، از روش های استنباطی شامل آزمون های Z و t برای معنی داربودن ضریب همبستگی r و آزمون Zr فیشر برای مقایسه همبستگی های دو گروهی و هم چنین آزمون t و U من ویتنی برای مقایسه میانگین ها و مجموع رتبه های دو گروه استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هویت یافتگی با رضامندی زناشویی ارتباط مثبت و معنی داری دارد. به عبارتی، میزان رضامندی زناشویی در افرادی که از منزلت هویت یافتگی بالایی برخوردارند بیشتر است. هم چنین یافته حاکی از آن است که اختلاف همبستگی دو متغیر (رضامندی و ابعاد هویت) بین دو گروه متأهلین شاهد و غیرشاهد در بعد هویت یافتگی، به طور مثبت، معنی دار است، ولی در سایر ابعادِ هویت این اختلاف معنی دار نیست.
بررسی تعارض کار- خانواده در بین پرستاران زن و مرد شهرستان سبزوار و رابطه ی آن با رضایت کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به مطالعه ی تعارض کار- خانواده در پرستاران زن و مرد شهرستان سبزوار، و ارتباط آن با رضایت شغلی پرداخته شده است. جامعه ی آماری این پژوهش را 200 پرستار متأهل در سه بیمارستان شهرستان سبزوار تشکیل می دهند که 86 نفر از آنها مرد و 114 نفر آنها زن می باشند و بر اساس سرشماری انتخاب شده اند. در انجام (GDI) این پژوهش از دو مجموعه پرسشنامه، که شامل پرسشنامه ی رضایت شغلی و پرسشنامه ی تعارض کار و خانواده می باشد، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تعارض کار و خانواده در میان پرستاران زن به گونه ای معنی دار بیش از چنین تعارضی در بین مردان می باشد، این امر می تواند ناشی از بر عهده داشتن همزمان نقش های شغلی و خانوادگی زنان بر اساس سنت های فرهنگی در جامعه باشد، که کاهش رضایت شغلی در پرستاران زن را در پی داشته است. با وجود این میزان رضایت پرستاران مرد از کار خود نسبت به پرستاران زنِ جامعه ی مطالعه شده، کمتر است. احتمالا این یافته تا حد زیادی ناشی از کلیشه های فرهنگی ای است که وظایف مرتبط با نقش پرستاری را متناسب با زنان پنداشته، و حضور مردان را در این حرفه بر خلاف هنجارهای رایج می داند.
اثربخشی آموزش مهارتهای شناختی رفتاری بر انتظارات و اسنادهای زناشویی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک در بروز اختلافات زناشویی عوامل مختلفی مؤثرند که از میان آنها می توان به داشتن انتظارات و نگرش های غیر منطقی در زندگی مشترک اشاره کرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارتهای شناختی، رفتاری بر انتظارات و اسنادهای زناشویی و ابعاد آنها در زنان شهر اصفهان بود. روش این تحقیق تجربی (آزمایشی) بود که از طرح پیش آزمون پس آزمون، پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری تمام زنان شهر اصفهان و نمونه 60 نفر از زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان در سال 1394 بود که از بین داوطلبان ثبت نام کننده در این طرح انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه انتظارات زناشویی امیدوار (1387) و پرسشنامه پرسشنامه اسنادهای زناشویی (RAM) فینچام و برادبوری (1992) بود. نتایج این پژوهش نشان داد تأثیر آموزش مهارتهای شناختی، رفتاری بر انتظارات زناشویی و ابعاد آن (انتظار از همسر به عنوان دوست و حامی، انتظار از زندگی زناشویی و انتظار از رابطه مطلوب) در مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری اثر گذار بود (005/0p
بررسی شیوه های تصمیم گیری در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل و رابطهآن با اختلافات زناشویی زوجین درشهرستان شوشتر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق موضوع بررسی شیوه های تصمیم گیری در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل و رابطهآن با اختلافات زناشویی زوجین درشهرستان شوشتر مورد مطالعه قرار گرفت و متغیر های مستقل تحقیق از چارچوب نظری پژوهش(نظریه منابع، مبادله، تئوری تضاد) استنتاج و در قالب دو فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی طرح شد. برای بررسی، دو گروه نمونه هر کدام به حجم 70 نفر از بین جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند. درانتخاب گروه نمونه اول از بین زنان شاغل متأهل، با توجه به کوچک بودن جامعه و معیارهای در نظر گرفته شده، از روش تمام شماری استفاده شد؛ ولی درانتخاب گروه نمونه دوم از بین زنان غیر شاغل متأهل، با توجه به وسیع بودن جامعه، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. و اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه محقق ساخته در مورد متغیرهای تحقیق جمع آوری، و به وسیله نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و متناسب با سطح سنجش متغیرها از آمارهای توصیفی (مد و میانگین و... ) و آمارهای استنباطی(آزمونt، تحلیل رگرسیون و... ) استفاده شد. نتایج در مورد فرضیات تحقیق نشان داد که: 1- شیوه های تصمیم گیری در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل متأهل متفاوت است. 2-شیوه های تصمیم گیری در خانواده بر اختلافات زناشویی زوجین تأثیر دارد. 3- متغیر های مستقل تحصیلات زن، درآمد زن و مالکیت شخصی زوجین از لحاظ آماری بر شیوه های تصمیم گیری در خانواده تأثیر دارد. 4- متغیر های مستقل در آمد شوهر، تحصیلات شوهر، فاصله سنی زوجین، مدت زمان ازدواج زوجین بر شیوه های تصمیم گیری در خانواده از لحاظ آماری معنادار نیست.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر اساس مفاهیم قرآنی بر عزت نفس و امید به زندگی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر اساس آیات قرآن بر عزت نفس و امید به زندگی زنان آسیب دیده اجتماعی (معتاد) انجام شد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام معتادان زن (29 نفر) مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان رودسر در سال 1395 بود که از آن میان 24 زن، که در نمره عزت نفس کوپر اسمیت و امید به زندگی میلر، کمترین نمره را کسب کرده بودند به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. سپس، آموزش مثبت نگری اسلامی طی ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آموزش اجرا شد در حالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. در پایان، هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که ارتباط مثبت معناداری بین مثبت نگری و امیدواری وجود دارد در حالی که این رابطه درباره عزت نفس معنادار نبود؛ به عبارت دیگر مثبت نگری می تواند در افزایش احساس امیدواری نقش مؤثری داشته باشد؛ اما پرورش عزت نفس به عوامل دیگری نیز وابسته است.
شناسایی کیفیِ پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهلِ شهر دلوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش کیفی به ارزیابی پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهل و بچه دار شهر دلوار پرداخته است. تحلیلِ مصاحبه ها نشان داد عوامل مرتبط با این تعارض و مدیریت ان را می توان در سه مقوله محوری "" سرمایه اجتماعی(نوعی و خاص) "" ، "" عوامل تکنولوژیک""، و "" خود مدیریتی فردی( مدیریت ابزاری، شناختی و عاطفی) ""؛ و یک مقوله هسته "" اجتماعی، تکنو و فردی محور بودن پدیده تعارض خانواده – کار"" جای داد. مقوله هسته بیانگر این واقعیت است که عوامل اجتماعی، تکنولوژیک و فردی، در تعامل با هم، کمیت و کیفیت تعارض تجربه شده زنان مورد مصاحبه را تحت تأثیر قرار می دهند. متناسب با ارزیابی های مصاحبه شوندگان، نبود سرمایه اجتماعی نوعی( سازمانی) زمینه تشدیدکننده این تعارض بوده، در مقابل، و ضعیت سرمایه اجتماعی خاص(خانوادگی)، به ویژه همسر، در بین مصاحبه شوندگان ناهمگون بوده، به طوریکه خانم های برخوردار از حمایت اجتماعی خاص میزان خیلی کمتری از این نوع تعارض را به نسبت سایر زنان تجربه کرده اند. عوامل تکنولوژیک که در تحقیقات پیشین اصلا مورد توجه قرار نگرفته اند، زمینه تشدید تعارض تجربه شده همه زنان مورد مصاحبه را فراهم کرده اند. تاکتیک های فردی اتخاذ شده، نیز، هر چند برای مدیرت تعارض مؤثر بوده اند، اما آنها بیشتر ابزارهایی بوده اند که با هدف تخفیفِ تنش خانوادگی در جهتِ تأیید برتری مردان و خودقربانی کردن زنان در حوزه خانواده عمل کرده اند تا اینکه کاهنده فشار مضاعفِ تعارض خانوده کار باشند.
زن؛ رئیس خانواده
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت زنان روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی (نمونه موردی: زنان متأهل روستاهای شهرستان کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به نقش گسترده زنان روستایی در فرایند توسعه از اهمیت زیادی برخوردار است. زنان روستایی نه تنها نیروی عمده ای در ایجاد تحول و منبعی بالقوه برای پیشبرد اقتصاد روستایی و افزایش هر چه بیشتر رشد تولیدات مواد غذایی به شمار می روند، بلکه دارای نقش اساسی در ابعاد فرهنگی و معنوی این تحولات و پیشرفت ها هستند. پژوهش حاضر که با هدف بررسی بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت زنان متأهل روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی در روستاهای شهرستان کرمانشاه است، یک پژوهش میدانی با تکنیک پیمایش بوده و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان متأهل روستاهای شهرستان کرمانشاه است که تعداد 380 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین نوع روابط خانواده، باورگرایی فرهنگی مرتبط با جنسیت، اعتماد اجتماعی، استفاده از رسانه های داخلی، پایگاه اقتصادی خانوار و سن به عنوان متغیرهای مستقل و مشارکت زنان روستایی به عنوان متغیر وابسته است. یافته های پژوهش حاکی از ارتباط بین نوع روابط خانواده (17/0)، باورگرایی فرهنگی مرتبط با جنسیت (28/0-)، اعتماد اجتماعی (33/0)، استفاده از رسانه های داخلی (22/0)، و سن (26/0) با مشارکت زنان روستایی در امور خانوادگی و اجتماعی است. لازم به ذکر است که همبستگی چندگانه متغیرهای پیش بین با مشارکت زنان روستایی متوسط (54/0R=) است. همچنین متغیرهای پژوهش به طور کلی توانسته اند به میزان 291/0 تغییرات متغیر مشارکت زنان روستایی را تبیین معنادار کنند (291/0R2=). اما بین پایگاه اقتصادی خانوار و مشارکت زنان روستایی ارتباط معناداری مشاهده نشد.
اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای در خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی زنان1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای در خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی زنان خانه دار انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بوده است. با استفاده از نمونه گیری غیر تصادفی 40 زن خانه دارِ داوطلب، در شهر تبریز انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای قرار گرفتند. خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی آزمودنی ها قبل و بعد از انجام مداخلات به وسیله مقیاس خودپنداره بک و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسن و همکاران اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس بررسی شدند. نتایج نشان داد که آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای می تواند خودپنداره و عاطفه مثبت را افزایش دهد و عاطفه منفی را در زنان خانه دار کاهش دهد (p<0/05). نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای برای بهبود خودپنداره و عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی روش مناسبی می باشد. این روش احتمالاً به واسطه ی افزایش آگاهی زنان خانه دار نسبت به حالت های درونی خودشان، توانایی ایجاد روابط سازنده، کنترل بیشتر بر عواطف، شناخت ها و رفتارها و تقویت استقلال شخصی می تواند خودپنداره و عاطفه مثبت را افزایش دهد و عاطفه منفی را کاهش دهد.
اثربخشی آموزش سبک زندگی در رضایت مندی و فرسودگی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش سبک زندگی در رضایت مندی و فرسودگی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان انجام شده است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسرای خانواده شهر اصفهان در بهار سال 1395 می باشد که 30 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده اند (هر گروه متشکل از 15 نفر). گروه آزمایش در طول 12 جلسه هفتگی، آموزش سبک زندگی را دریافت نمودند. ابزار سنجش بکار رفته در این پژوهش شامل، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1989) و پرسش نامه فرسودگی زناشویی پاینز(MBQ) (1996) می باشد که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در مورد گروه آزمایش و گواه اجرا شده است. داده ها از راه نرم افزار SPSS-21 و روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که آموزش سبک زندگی باعث افزایش رضایت مندی زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی می شود که این یافته ها در سطح 05/0P< معنادار است. با توجه به این یافته ها، می توان از راه آموزش سبک زندگی به زوجین کمک کرد تا با اصلاح سبک زندگی خود، باعث غنی سازی زندگی مشترک خود شوند.