فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۶۵۴ مورد.
واقع گرایی در داستان های «مدیر مدرسه» آل احمد و «زقاق المدق» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی جهان را آنگونه که هست به نمایش می گذارد، نه آنگونه که می خواهیم. رمان واقع گرا نیز تصویری از جامعه با تمام زشتی و زیبایی های آن است. رمان نویس، حادثه ای را در یک مکان مشخص، یک برهه زمانی معین و با کمک شخصیت های داستانی ترسیم می کند و با انتخاب زاویه دید به آن جهت می دهد. تصویری که در پس پرده زمان، مکان، شخصیت ها و از زوایه دید نویسنده ارائه می شود، نشان از تاریخ اجتماعی جامعه به همراه تحولات سیاسی و اقتصادی آن دارد. مدرسه آل احمد و کوچه نجیب محفوظ دو مکان هستند در دو دوره زمانی خاص؛ در جامعه ای که در آن قدرت های استعماری و استبداد داخلی با اقدامات خود سرنوشت مردم سرزمین خود را رقم می زنند. سرنوشت این مردم، موضوع داستان این دو نویسنده است.
بازتاب فرهنگ و ادب ایران در شعر عبدالوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالوهّاب البیاتی (متوفّای 1999 م) یکی از شاعران بزرگ و نامدار جهان معاصر عرب به شمار می آید او در بخشی از آثار و سروده های خود تحت تأثیر بزرگان شعر و شخصیّت های تاریخی ایران بوده است. از میان شاعران معاصر عرب، وی بیشترین توجّه را به ایران داشته و اندکی قبل از مرگش به ایران سفر کرده است. این سفر کوتاه مدّت، نتایج و بازتاب گسترده ای در شعر او داشته است. او از شهرها و شخصیّت های ایرانی به عنوان نمادی برای بیان دردها و استبدادی که بر جامعه اش سایه افکنده است بهره می برد و آنچه را در دل دار د به کمک این نقاب ها به تصویر می کشد. البیاتی از شخصیّت هایی چون خیّام، سهرودی، حافظ و از حلاّج به عنوان شخصیّت هایی آرمانی برای بیان رنج انسان امروز یاد می کند و از میان شهر های ایران نیز از نیشابور ، تهران، شیراز و اصفهان مکرّر یاد می کند؛ چراکه میان آن ها و وطن ستمدیدة خود شباهتی بی نظیر می یابد. در این مقاله، تلاش شده است تا چگونگی این تأثیرپذیری ها توسّط عبدالوهّاب البیاتی از نام ها و شهرهای ایرانی به نمایش گذاشته شود.
پایداری در شعر فرخی یزدی و ابراهیم طوقان (همگونی در مضم ون، ن وآوری در سب ک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر فرّخی یزدی، شاعر آزادة مشروطه و ابراهیم طوقان، شاعر مبارز فلسطینی از گونه های شعر پایداری به شمار می رود که از لحاظ مضمون، به هم نزدیک، اما از نظر ساختار شعری، تا حدودی با هم متفاوت است و هر کدام از آن دو، به منظور بیان اندیشه های سیاسی، اجتماعی خود، ابتکارهای شعری ویژه ای به وجود آورده اند. فرّخی برای بیان اندیشه های ضدّ استعماری و استبدادستیزانه خویش، «غزل سیاسی» را پدید آورد؛ اما طوقان به منظور بیان همان مضمون ها، با استفاده از موشّحات و اوزان ضربی، ابتکاراتی ویژه در شعر عربی ایجاد نمود. هر دو شاعر از زبانی ساده، واژگان امروزی و طنز به خوبی استفاده نموده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی وجوه مشترک و تفاوت های شعر پایداری این دو را بررسی و مقایسه می نماید. یافتة این پژوهش، گویای آن است که خلّاقیت های هنری هر کدام از آن دو، مسائل سیاسی و اجتماعی را در قالب و شکلی متفاوت از دیگری بازتاب داده است.
تأثیر اندیشه های خیامی در شعر سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه ها و تأمّلات فلسفی خیّام، تأثیری ژرف بر شعر و ادب معاصر عربی گذاشته اند. سایة پرسش های
حیرت آلود او که از طریق ترجمة رباعیات به زبان عربی در جهان عرب نفوذ کرده، در جای جای آثار ادبی و در شعر بسیاری از شاعران معاصر عرب بوضوح مشاهده می گردد. سیّد قطب، ادیب، متفکّر و شاعر نا م آشنای معاصرِ مصری، از جمله شاعرانی است که در آثار ادبی- نقدی خود از خیّام و تأمّلات فلسفی او فراوان سخن گفته است و علاوه بر آن، در شعر نیز، از اندیشه های خیّام عمیقاً متأثّر بوده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی دیدگاه های سیّد قطب دربارة خیّام، شعر او را از منظر تأثیرپذیری از
اندیشه های خیّامی واکاوی نموده است. یافته های این پژوهش گویای آنند که سیّد قطب در یک مرحله از عمرش، دچار یک نوع سرگشتگی بوده است و اشعاری که او در این برهة زمانی سروده است، آمیخته به حیرت و به شدّت متأثّر از اندیشه های خیّام است.
آرمان شهر در اندیشه فروغ فرّخزاد و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرمان شهر بازتابی از آرزوی نویسنده برای تکامل و بقاست. به نظر می رسد آرمان شهرهای شاعران صرف نظر از ملیّتشان، خصوصیّات مشترکی داشته باشد؛ چراکه ادبیّات و به تبع آن شعر ریشه در روح انسان دارد و ویژگی های آرمان شهرها نیز بر اساس اصول انسانی زندگی بشری شکل می گیرند و در عصر جدید ادبیّات تطبیقی بستری مناسب را برای پژوهش در این زمینه فراهم آورده است.
این مقاله بر پایه مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی، که با نگاهی فرامرزی وجود شباهت بین آثار ادبی را، برآمده از روح مشترک بشری می داند، آرمان شهر در اشعار دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی– فروغ فرّخزاد و نازک الملائکه- را بررسی می کند. به این منظور ابتدا عمده ترین دغدغه های فروغ و نازک را که سبب پی ریزی شهری آرمانی گردیده است، بیان کرده، سپس، ویژگی های آرمان شهرهای این دو شاعر را برمی شمرد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد: 1. قرابت های فرهنگی، دینی و جغرافیایی در نزدیکی دیدگاه دو شاعر نقش بارزی ایفا می کند. 2. آرمان شهر بازتابی از دغدغه های اجتماعی و عاطفی فروغ و نازک است. 3. خلق شعرهای آرمانی، بیش تر حاصل دوره پختگی و کمال آن هاست. 4. هرچند عوامل شکل دهنده و ویژگی های آرمان شهر فروغ و نازک شبیه یکدیگرند، امّا تفاوت هایی نیز دیده می شود. 5. هر دو شاعر به خوبی توانسته اند رسالت شاعرانه خود را در بیان درد و رنج های ملّت خویش ادا کنند.
بررسی تطبیقی سیرالعباد سنایی غزنوی و رسالة الغفران ابوالعلاء معرّی از دیدگاه فرجام شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های غالب در آثاری نظیر سیرالعباد و رساله الغفران، که مبنای روایی در آن ها سفر روح است، فرجام شناسی است. در این جستار مطالعه این موضوع، با گذری بر مفهوم فرجام شناسی و نگاهی مختصر به انعکاس آن در باورهای ملل و ادیان مختلف آغاز گردیده و با بررسی تطبیقی سیرالعباد و رساله الغفران در سه قطب فرجام شناسی یعنی فرجام شناسی در ساختار کلی روایت، استفاده از رمزهای عالم ماده و بهره گیری از مبانی عقیدتی، جهت نیل به اهداف تحقیق ادامه یافته است. مقایسه این دو اثر بر اساس مکتب آمریکایی در حوزه مطالعات تطبیقی صورت گرفته است.
بازتاب استعمارستیزی در اشعار ملک الشعرای بهار و احمد صافی نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوایل قرن بیستم برای اعراب دوران حساسی بود. آن ها هنوز از استبداد عثمانی خلاصی نیافته بودند که به استعمار خارجی گرفتار آمدند و به نحوی تحت الحمایة استعمارگران شدند. در این میان عراق، همچون برخی کشورها، مورد توجه دولت استعماری بریتانیا قرار گرفت. از آن پس جنبش ها، شورش ها، و اعتراض هایی در این کشور عربی شکل گرفت، اما برای ملت ایران وضع به گونه ای دیگر بود. هر چند که ایران مستعمره نبود، اما استعمارگران در آن به سبب موقعیت ویژة استراتژیکی و ذخائر زیر زمینی و همسایگی با شوروی سابق نفوذ فوق العاده زیادی داشتند.
حضور استعمارگران در این سرزمین ها موجب موضع گیری ملت مسلمان در مقابل رفتار ظالمانة آنان شد. قشرهای مختلف مردم از سیاست مدار گرفته تا روشن فکر در برابر آن ها واکنش نشان دادند. در این میان نقش شاعران آزاد اندیش، به ویژه بهار و صافی نجفی، چشم گیر بود. آن ها با اسلحة قلم و شعر وارد عرصة مبارزه شدند و باب جدیدی در استعمار ستیزی گشودند. این مقاله درصدد است چگونگی بازتاب استعمار ستیزی در اشعار این دو شاعر را به شیوة تحلیل محتوا تبیین کند.
بررسی سنجشی مضامین سیاسی اشعار سپیده کاشانی و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ادبیات به عنوان یکی از شاخه های جامعه شناسی هنر، ساخت و کارکرد اجتماعی ادبیات را بررسی نموده و در تحلیل آثار ادبی بیشتر به عوامل بیرونی آن توجه دارد. از این منظر، ادبیات هر ملت می تواند تصاویری فرضی را از واقعیت های موجود ارائه داده و نکته های کلی تاریخ اجتماع را به عنوان سندی اجتماعی در اختیار پژوهشگران این عرصه قرار دهد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و آماری به بررسی اشعار سیاسی سپیده کاشانی و نازک الملائکه، دو تن از شاعران نوگرای پارسی و عربی پرداخته شده است. حاصل این نوشتار ضمن این که نشان از بازتاب مضامین سیاسی مشابه همچون جنگ، حوادث سیاسی داخلی، مسائل سیاسی دیگر کشورها، شخصیت های مهم سیاسی، زنان و مبارزه و ... در اشعار هر دو شاعر دارد، گویای تفاوت هایی است که به دلیل شرایط خاص محیطی هر یک از آنان ایجاد گردیده است. بی شک تأثیرپذیری هر دو شاعر از بسترهای سیاسی و اجتماعی عصر خویش علاوه بر آن که بر حضور فعال زنان شاعر در عرصه های اجتماعی و ادبی اشاره دارد، می تواند تأیید روشنی بر نظریة اجتماعی ادبیات نیز به شمار آید.
مقایسة شهر و روستا در شعر قیصر امین پور و جودت فخرالدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر تحولات سریع و دگرگونی های اقتصادی و فرهنگی ـ اجتماعی در ادبیات قرون اخیر امری انکارناپذیر است. مکتب ادبی «رمانتیسیسم» با گرایش به طبیعت و پناه جویی به آن و رویکرد عاشقانه به عناصر سادة طبیعی، که با فطرت انسانی هم خوانی دارد، در حقیقت کوششی برای رخنه به ماورای واقعیت است. در میان عناصر این مکتب «روستا»، به منزلة رمز بازگشت به فطرت و ارزش های اصیل انسانی و رجوع به دنیای پاک کودکی، و «شهر»، به منزلة رمز پیچیدگی و شلوغی و غربت و تنهایی، از زاویة دید شاعران گوناگون با ملیت های مختلف مطرح شده است. در این اثر پژوهشی، تطبیقی میان نگاه دو شاعر ایرانی و عرب معاصر، زنده یاد «قیصر امین پور» و «جودت فخرالدین»، صورت گرفته است تا به دلیل وجود زمینه های اشتراک فراوان به تأثر هر دو شاعر از گرایش های یادشده پرداخته شود.
بررسی تطبیقی بادة عرفانی در شعر حافظ و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باده سرایی یکی از غرض های برجسته شعر غنایی به شمار می آید که در ادبیّات پارسی و عربی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. همین توجّه و اهمیّت به این مسأله، سبب پدید آمدن دو گونة ادبی در ادبیّات آنها شده که در ادب پارسی «ساقی نامه» و در ادبیّات عرب «خمریات» نام گرفته است. در این غرض شعری، «شراب» در مفهوم اولیه خود، همان باده انگوری و زمینی است؛ اما در مفهوم ثانویه، به نمادی معنوی برای بیان حالات روحانی و عرفانی بدل می شود. در این میان، شاعران عارف مسلک، مفهوم روحی و معنوی باده را برای وصف مفاهیم و عقاید خود برگزیده اند. تعبیر شراب از واژگان کلیدی و کاربردی شعر حافظ شیرازی و ابن فارض مصری، است که این امر سبب بروز تفسیرهای متفاوت و بعضاً متعارضی از شعر آن دو گشته است. گروهی آن را اشارتی به مستی آنها از خلقت الهی تفسیر کرده و در مقابل گ روهی دیگ ر از آن تع ریفی زمینی به دست می دهند. این نوشتار بر آن است تا ضمن ارائ ه تص وی ری درست و شف اف از مفهوم باده و باده گساری در جهان بینی هر دو شاعر، به مقایسه تطبیقی اشعارشان در این زمینه بپردازد. شراب در جهان بینی هر دو شاعر، نه تنها جنبه روحی و معنوی، بلکه در برخی از موارد جنبه جسمی و مادی نیز پیدا می کند که این موضوع در اشعار حافظ نسبت به ابن فارض نمود بسیار بیشتری یافته است که گاه شناخت و تمییز را بر مخاطب دشوار می سازد.
تطبیق کلی ابواب سه ترجمة کلیله و دمنه و تحلیل منشأ و موضوعات ابواب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های پژوهش های ادبیّات تطبیقی، بررسی ترجمه ها از یک منبع به زبان های گوناگون است. این مقاله در زمینه تطبیق کلّی و جزئی کلیله عربی ابن مقفّع، با ترجمه های فارسی منشی و محمّد بخاری است و نگارندگان تلاش نموده اند تا دیدگاهی تحلیلی درباره منشأ و موضوع ابواب و نیز راز تفاوت ترجمه ها ارائه دهند. حکایات هندی که برای آموزش درس سیاست و مسائل جهانی بوده اند، به نسبت تفکّر و فرهنگ مترجمین جنبه اخلاقی و غیراخلاقی به خود گرفته اند. با وجود انطباق کلّی بیشتر ابواب و حکایات سه کتاب، اختلافاتی در حوزه لفظ، معنا و مفهوم مشاهده می شود. منشی به جهت بینش ایرانیش گه گاه اقوال صوفیانه را در ترجمه اش جا داده است؛ امّا سعی نکرده به متن، جنبه اخلاقی بیشتری ببخشد. ترجمه او از لحاظ سبک، به متن اصلی سانسکریت پنچه تنتره، نسبت به سایر ترجمه ها نزدیک تر است. ترجمة بخاری، اصل متن عربی را در ترجمه نقل کرده و از حذف و اضافات پرهیز داشته است. ترجمة او جدا از چند بابی که در این ترجمه وجود ندارد، در بقیه موارد از لحاظ سبک نوشتار و ساده نویسی به متن عربی ابن مقفّع نزدیک تر از سایر ترجمه هاست. او نیز به مانند منشی از آوردن الفاظ رکیک خودداری نکرده است.
تصویرپردازی شعری در شعر عاشورایی فارسی و عربی (تصویر استعاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرپردازی یکی ازمباحث اساسی زیباییشناسی در کلام است که از دیر باز مورد توجه اهل ذوق و فن بوده است. شاعران، تصویر را جزء جدایی ناپذیر شعر خود می دانستند و ناقدان از این منظر به تحلیل و ارزیابی آثار ادبی پرداختند. نقد تصویری، به ویژه در دوران معاصر، بسیار مورد توجه اهل ادب قرار گرفته است.
از طرفی شعر عاشورایی به عنوان بخش عظیمی از میراث ادبیات متعهد ملل همواره تصویرگر عاشورا بوده و هست. این هنر ادبی همواره با شکل و محتوا به دنبال ترسیم زیبا و در عین حال روشن حوادث و آرمان های این نهضت عظیم بوده است.
روشن کردن این بخش از زیبایی های ادبی در شعر عاشورایی معاصر هدفی است که در این پژوهش تلاش می کنیم با در پیش گرفتن روش توصیفی- تحلیلی و براساس اصول مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی و از طریق بررسی شعر بیش از چهل شاعر از شاعران صد سال اخیر دو ملت، به آن دست یابیم؛ لذا پس از استخراج تصویرهای استعاری از اشعار گزیده شدة دو زبان که به میزان برابر از دو شعر انتخاب شده اند، از جدول ها و نمودارهای مورد نیاز استفاده کردیم تا خواننده دیدی آماری نیز به دست آورد.
وسعت و تنوع تصاویر در شعر فارسی، ابتکار و نوآوری و ارائة تصاویر جدید در این زبان بیش از شعر عربی، حضور برجستة عناصر عاشقانه و عارفانه در شعر عاشورایی فارسی و تنوع و گستردگی عناصر تشکیل دهندة تصاویر در شعر فارسی، بخشی از نتایج این پژوهش به شمار می روند.
روایت شناسی داستان های کوتاه نادر ابراهیمی و اکرم هنیه (مطالعه موردی: داستان «غیرممکن» و «هزیمة شاطر حسن»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه روایت شناسانه، با تأکید بر ساختار روایت می کوشد با عبور از رویه یا سطح و ساختار متن، به لایه های درونی آن دست یابد. در حقیقت، نویسنده با ایجاد نوع خاص روایت و راوی در داستان خود، سلسله ای زنجیروار از «نویسنده، پیام و گیرنده» را به کار می گیرد. در این پژوهش، تلاش شده است تا به روش توصیفی - تحلیلی، از یک سو با استفاده از فرضیة مدل کنشی گریماس، ارتباط میان شخصیّت های داستانی و از سوی دیگر به یاری
روایت شناسی پراپ یعنی فرایند پایدار و ناپایدار، ساختار و مناسبات درونی نشانه های متن دو داستان کوتاه «غیر ممکن» از نادر ابراهیمی، نویسندة ایرانی و «هزیمة شاطر حسن» (شکست شاطر حسن) از اکرم هنیه، نویسندة فلسطینی را مورد بررسی قرار دهد. نتایج نشان از آن دارند که این دو نویسنده با ایجاد نوع خاص روایت و راوی در داستان خود، سلسله ای زنجیروار از نویسنده، پیام و گیرنده را به کار گرفته اند. دو داستان مذکور از طرح بسیار مناسبی برخوردارند؛ چراکه هیچ حادثه ای در آن ها نیست که با کلّیت داستان بی ارتباط و در القای مفهوم کلّی داستان، نقشی نداشته باشد. زاویة دید در آن ها، دانای کلّ است و در طول روایت، صحنه پردازی های مختلف راوی قابل مشاهده اند. علاوه بر آن، به ندرت ممکن است شخصیّت اصلی، حامل کلّ جهان بینی یا اعتقادات یک نویسنده باشد؛ امّا بررسی این دو داستان نشان می دهد که ابراهیمی و هنیه به خوبی توانسته اند خود را تمام و کمال به صورت شخصیّت های اصلی داستان درآورند و به این وسیله، اعتقادات و جهان بینی خویش را در قالب این شخصیّت ها به خواننده ارائه نمایند. از دیگر نکاتی که این دو نویسنده به آن توجّه داشته اند، استفاده از داستان کوتاه برای به تصویر کشیدن اوضاع نابسامان مملکتشان است؛ زیرا در جوامعی که مدام دستخوش ناآرامی و بی ثباتیند، نویسنده بیشتر به نوشتن داستان کوتاه اکتفا می کند تا اوضاع سیاسی- اجتماعی جامعه تقریباً تثبیت یابد.
تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی مطالعه مورد پژوهانة (امثال مولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمت های خسروانی و اندیشه های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی نماید، موضوع از زاویة جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مُوَلََّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینه های تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهش های بعدی هموار کرده ایم. افزون بر این، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده ، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان پ ژوهشگران حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است.