فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۰۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های حفظ زبان ها و گویش ها کوشش برای ثبت علمی دقیق آن هاست. در این مقاله سیستم آوایی گویش کوردهی به گونه ای مختصر مورد بررسی قرار می گیرد. پس از معرفی واج ها و واج گونه های گویش کوردهی، ساختار هجایی سپس فرایند های آوایی و آنگاه مشخصات زبر زنجیری گویش مورد بررسی قرار گرفته است.
نگاهی به سنت فرهنگ نویسی در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ نگاری ریشه در تمدن بشری دارد . ایرانیان ، آشوریان و چینیها دارای سنت فرهنگ نویسی بوده اند . خاستگاه این سنت به حفظ زبان از بیم زوال باز می گردد . اما در میان ملت عرب علاوه بر این ، رویکردی دینی یافته است . پیشینه فرهنگ نگاری در میان این ملت به نگارش رساله های کوچکی باز می گردد که بیشتر از باب آفرینش انسان ، گیاهان و درختان بوده است . روش بنیانگذاران این سنت بیشتر شفاهی و به بادیه رفتن بود و به تدریج روشمند و به جهتی دو مکتب معناگرا و لفظ گرا و حتی بنا به شیوه و شخصیت صاحبان آن به مکتب خلیل ، مکتب ابوعبید ، مکتب جوهری و مکتب برمکی تقسیم شد .
نگاهی به کتاب گنجینه گویش شناسی فارسی عبدالنبی سلامی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پویای گروهی: مدل راهبردی میانجی گری در آموزش مهارت شنیداری (Group Dynamic Assessment: An Inventory of Mediational Strategies for Teaching Listening)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پویای گروهی که مبتنی بر فرضیه اجتماعی- فرهنگی ویگوتسکی می باشد اخیراً به عنوان روشی برای شناسایی حوزه تقریبی رشد زبان آموزان در کلاس مطرح شده است (پانر و لنتالف، 2010؛ شعبانی، 2010). این مقاله بر آن است تا کاربرد ارزیابی پویای گروهی را به عنوان روشی برای شناسایی راهبردهای میانجیگری که یک مدرس زبان انگلیسی در تعامل خود با گروهی از زبان آموزان در زمینه مهارت شنیداری مورد استفاده قرار داده به تصویر بکشد. هدف دیگر این مقاله شناسایی تاثیر آموزش مبتنی بر ارزیابی پویای گروهی بر یادگیری جمعی می باشد. روش اجرایی این ارزیابی به صورت میکروژنتیک، طولی و تعاملی می باشد. جمعی از زبان آموزان در گروه سنی 20 تا 25 در این مطالعه شرکت کردند. مواد آموزشی مورد استفاده در جلسات ارزیابی شامل فایل های شنیداری VOA بوده است. تحلیل کیفی نمونه های تعاملی این روش یک مدل راهبردی میانجیگری متشکل از انواع مختلف بازخوردهای مسقیم و غیرمستقیم را نشان می دهد. بررسی ها نشان داد که روش داربست جمعی (دوناتو، 1994) زمینه را برای توزیع کمک (پلات و بروکس، 1994) بین زبان آموزان در فضای اجتماعی کلاس فراهم می کند به طوری که داوطلبین اولیه و ثانویه به طور متقابل از کمک های یکدیگر بهره می گیرند (پانر، 2009). با استفاده ازمدل راهبردی میانجیگری فرایندهای میکروژنتیک و تکاملی زبان آموزان در طول زمان شناسایی شد. هم چنین مشخص شد حوزه تقریبی رشد گروهی فراتر از حوزه تقریبی رشد انفرادی عمل می کند. در پایان، با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود راهبردهای میانجیگری شناسایی شده در این تحقیق به عنوان راهنما برای مدرس زبان انگلیسی در هنگام تعاملات خود با حوزه تقریبی رشد زبان آموزان در کلاس مورد استفاده قرار گیرد.
لهجه های محلی ایران
حوزههای تخصصی:
زبانشناسی: رابطه زبان و تفکر
حوزههای تخصصی:
زبانشناسی: استعمال «که، دیگه، آخه، ها» در فارسی
حوزههای تخصصی:
گویش کمزاری جزیره لارک: آزمون ملاک های رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور آزمودن ملاک های رده شناسی آوایی، واجی، صرفی، نحوی و معنایی بر داد ه های گردآوری شده از گویش کمزاری جزیره لارک، واقع در جنوب غربی خلیج فارس نگارش یافته است. پژوهش حاضر از آن رو اهمیت دارد که تا کنون هیچ گونه توصیف زبان شناختی از گویش کمزاری جزیره لارک ارائه نشده و این امر در شرایطی روی داده است که گویش کمزاری یک گویش ایرانی در خطر است که در مرز شبه جزیره عربی، یعنی در محلی که به لحاظ جمعیتی تحت سیطره زبان عربی قرار دارد، به آن تکلم می گردد. داده های مقاله حاضر، در یک پژوهش میدانی که در پاییز سال 1387 در جزیره لارک صورت گرفت، توسط نگارنده جمع آوری شده است. برای گردآوری داده های گویشی 33 مصاحبه با دوازده گویشور صورت گرفت. مصاحبه ها بر اساس چهار نوع پرسش نامه مختلف که بر مبنای اولویت های ساختاری و واژگانی متفاوتی سامان یافته اند انجام شد. از جمله ویژگی های آوا ـ واج شناختی مهم این گویش، به وجود آواهای لثوی سایشی کناری، برگشتی روان، کامی روان و کامی خیشومی می توان اشاره کرد. الگوی هجایی در کمزاری و فارسی نو همانند است. توالی مضاف ـ مضافٌ الیه و موصوف ـ صفت و استفاده از پیش اضافه ها، وجود پسوند نشان گذار و اشاره در کمزاری، از شواهد به دست آمده در این پژوهش است. فعل بی زمان در کمزاری به کار نمی رود و در این گویش مطابقه بین عدد و معدود برقرار است. در کمزاری تمایز جنس دستوری دیده نمی شود. نمایه اعداد از دو تا ده بین کمزاری و دیگر گویش های ایرانی تفاوت نشان نمی دهد، بااین حال صورت به کاررفته برای عدد یک در این گویش با دیگر گویش های ایرانی تفاوت دارد. بررسی ساخت های خویشاوندی بیشترین شباهت را بین کمزاری وگویش های لری نشان می دهد.
تعریف طنز از دیدگاه زبان شناسی
حوزههای تخصصی:
پژوهشی درباره ی زبان ارمنی
حوزههای تخصصی:
این مقاله بحثی است درباره زبان ارمنی و اینکه به چه گروهی از زبان ها تعلق دارد، و چه نظریه هایی در مورد آن ارائه شده است.در ادامه، دوره های اصلی و فرعی زبان ارمنی در سده های گوناگون، با ذکر ویژگی های هر دوره و تحول آنها، معرفی شده است.شرحی نیز پیرامون رسم الخط زبان ارمنی، تعداد حروف الفبای این زبان و تغییراتی که بعدها در آن پیدا شد، و ابداع الفبای ارمنی و تأثیر آن در زبان نوشتاری و ترجمه آمده است.
ابیانه و گویش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش ابیانه ای یکی از گویش های مرکزی ایران به شمار می رود و مانند دیگر گویش های مرکزی دارای ویژگی های منحصربه فردِ آوایی، صرفی (ساخت واژی) و نحوی است و در حوزه واژگان نیز نسبت به فارسی معیار، متفاوت و قابل بررسی است. در مقاله حاضر پس از مقدمه ای کوتاه درباره ابیانه، به برخی از ویژگی های آوایی، ساخت واژی و نحوی این گویش پرداخته می شود. پس از تحلیل داده های گویشی، مشاهده شد که یکی از ویژگی های بارز و قابل تأمل این گویش در مقایسه با فارسی معیار (تهرانی)، متفاوت بودن جای تکیه یا به عبارت دیگر جلوتر بودن آن است. بررسی فرایندهای دیگر از قبیل حذف آوای پایانی و تغییرات تاریخی چند آوا در مقایسه با فارسی میانه از جمله موارد دیگری است که به آن پرداخته شده است. هم چنین در حوزه ساخت واژه درباره تفاوت هایی از قبیل تمایز جنس مذکر و مؤنث ، شمار، صرف افعال لازم و متعدی، ضمایر متصل و منفصل، ترکیبات وصفی و اضافی نسبت به فارسی معیار بحث شده است. در حوزه نحو نیز تحلیلی در باب آرایش واژه ها در انواع جملات مانند خبری (اِسنادی و غیر اِسنادی)، پرسشی (استفهامی و غیراستفهامی)، امری (مثبت و منفی) و جایگاه اجزای جمله در آنها و مبحث حروف اضافه به صورت پس اضافه، نشانه مفعولی «را» و پیش اضافه ارائه شده است.
فرهنگ نگاری گویشی (مطالعه موردی: بررسی فرهنگ نگاری در گیلکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران، از سرزمین هایی است که از دیرباز، زبان ها و گویش های بسیاری در آن رواج داشته است؛ ولی با وجود این تنوع زبانی در کشورمان، عمر پژوهش درباره زبان های ایرانی، چندان طولانی نیست و به صورت اساسی و تخصصی، از یک سده تجاوز نمی کند. در مواردی نیز هنوز مطالعه علمی درباره زبان ها یا گویش ها شروع نشده و آگاهی ما از برخی زبان ها و گویش های ایرانی، اندک است. یکی از روش های مورد استفاده برای معرفی زبان یا گویشی خاص، تدوین فرهنگ لغت برای آن است. به طور کلی، هر مجموعه ای از واژه های گرد آمده را می توان فرهنگ نامید؛ اما برای معرفی زبان ، چنین فرهنگ هایی مورد نظر نیستند؛ بلکه آن هایی هستند که به روشی علمی و دقیق نوشته شده باشند. سابقه فرهنگ نویسی برای زبان فارسی در کشور ما نشان می دهد که فاصله ما با فرهنگی درست و علمی، بسیار زیاد و این مسئله درباره گویش های ایرانی، بسیار متفاوت است؛ زیرا برای بسیاری از گویش ها، فرهنگ لغتی تدوین نشده و یا اگر تدوین شده باشد، برای متخصصان حوزه زبان شناسی، قابل استفاده نیست و تنها تعدادی از گویشوران، از آن ها لذت می برند. نوشتن فرهنگ لغت هایی که واژه های یک گویش را به طور دقیق معرفی کند و برای اهل زبان و متخصصان، قابل استفاده باشد، به اصولی نیازمند است که با پیروی از آن می توان فرهنگ لغاتی کم عیب تر نوشت. در این مقاله کوشیده ایم برخی اصول ضروری در حوزه فرهنگ نگاری گویشی را ذکر و بررسی کنیم و برای نشان دادن اهمیت این کار، مطالعه موردی و آسیب شناسی در حوزه فرهنگ نگاری برای زبان گیلکی صورت گرفته است. از بخش های این مقاله می توان اصول فرهنگ نگاری گویشی، فرهنگ نگاری برای زبان گیلکی و آسیب شناسی فرهنگ های گیلکی را نام برد.
رویکرد دستور زایشی و برخی دستورهای منشعب از آن به واژه و مدخلهای واژگانی و مقایسه آن با مدخلهای واژگانی در برخی فرهنگهای دوزبانه انگلیسی - فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به نحوه نگرش دستور زایشی و همچنین برخی دستورهای منشعب از دستور زایشی به واژه و مدخلهای واژگانی، از آغاز شکل گیری تا دهه نود میلادی، پرداخته شده است. دستور زایشی بیشتر به یک نظریه نحو- محور معروف است و ممکن است سایر جنبه های زبانی که در این نظریه مورد توجه قرار گرفته اند از دیده ها مخفی مانده یا کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. این مقاله نشان می دهد که اهمیت واژه و مدخلهای واژگانی در نظریه زایشی همپای دیگر نظریه ها از دهه پنجاه میلادی تا اواخر دهه نود به مرور رو به ازدیاد بوده است. شاید بتوان ادعا کرد که در حال حاضر اطلاعاتی که در صورتهای متاخرتر نظریه زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن در مدخلهای واژگانی ارائه می شود کاملترین اطلاعاتی است که می توان در مدخلهای واژگانی لحاظ کرد. در ادامه مقاله با بررسی یک مدخل واژگانی در سه فرهنگ لغت دو زبانه انگلیسی - فارسی نشان داده شده که در این فرهنگها اطلاعات متفاوتی، چه به لحاظ کمیت و چه کیفیت، در مدخلهای واژگانی ارائه شده که در عین حال حتی در کاملترین فرهنگ نیز این میزان اطلاعات کمتر از اطلاعاتی است که در صورتهای متاخرتر دستور زایشی و برخی رویکردهای منشعب از آن برای مدخلهای واژگانی در نظر گرفته شده است. نتیجه آنکه: باوجودآن که به دلیل محدودیت فضای فرهنگهای غیر الکترونیکی و فراوانی و حجم زیاد مدخلهای واژگانی در نظریه های یاد شده، ممکن است امکان ارائه مدخلهای واژگانی به صورتی که در این نظریه ها آمده وجود نداشته باشد اما این بدان معنا نیست که با الهام از این نظریه ها نمی توان به غنای مدخلهای واژگانی در فرهنگهای لغت افزود. بنابراین راه گرچه دشوار اما پیمودنی است.