"فصلنامه پژوهش و سنجش، نشریهای علمی ـ رسانهای با گرایش رادیو و تلویزیون است. این نشریه از سال 1372 با صاحب امتیازی سازمان صداوسیما آغاز به کار کرد و در طول سالهای پرفراز و نشیب فعالیت، مشی علمی و رسانهای مطالب خود را همواره با دقت مورد توجه قرار داد. چنان که به نظر میرسد راز ماندگاری و اثربخشی آن که کم و بیش اقبال و تأئید شخصیتها و مجامع علمی ـ رسانهای را نیز به همراه داشته ناشی از همین ویژگی مهم یعنی خارج نشدن از مشی علمی و رسانهای بوده است.
با اینکه نشریه از ابتدا به سازمان صداوسیما تعلق داشته است، محل تولد و نشو و نمای آن مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامهای این سازمان بود و ادامه کار آن نیز تا سالها در همین مرکز تحقق یافت اما از آنجا که تغییرات گسترده مدیریت این مرکز در سالهای گذشته امکان برنامهریزی و استقرار مشی ثابت را از میان برده بود از سال 1376 مدیر مسئولی نشریه از عهده مدیریت مرکز خارج شد و به نگارنده که از همان سالها به عنوان پژوهشگر در زمره همکاران ثابت سازمان درآمده بود سپرده شد.
وجه مثبت این اقدام، امکان برنامهریزی دراز مدت و زمینهسازی برای تداوم رشد و حرکت رو به پیش نشریه و جلوگیری از تغییرات مختلف و گاه سلیقهای شدن آن بوده است اما یک مسئله همچنان وجود داشت و آن نیاز به تأئید و حمایت نهایی مدیریت در حال تغییر مرکز تحقیقات بود که سابقه کار نشریه نشان میدهد همین امر در مقاطعی باعث کندی یا توقف بدون دلیل نشریه و ادغام دو شماره در یک جلد شده است. در سال 1379 که بنابر یک ضرورت سازمانی، مدیر مسئول از مرکز تحقیقات به «اداره کل همکاری با مراکز علمی و همانگی پژوهشها» در حوزة ستادی معاونت تحقیقات و برنامهریزی سازمان منتقل شد، با حمایت و تأئید رئیس محترم سازمان و معاون محترم تحقیقات و برنامهریزی، نشریه از مرکز تحقیقات به این ادارة کل انتقال یافت و طی سالهای 1383 - 1379 ، 15 شماره از فصلنامه در آنجا منتشر شد. نگارنده و بسیاری از همکاران و کسانی که با نشریه ارتباط دارند معتقدند این اقدام در حفظ و تداوم رشد نشریه نقش موثر و غیر قابل انکاری داشته است. سرانجام در شهریور 1383 باز هم بنا به اقتضای سازمانی، مدیر مسئول به مرکز تحقیقات بازگشت و ادارة کل یاد شده در مرکز تحقیقات ادغام شد. به این ترتیب نشریه باز به مرکز تحقیقات انتقال یافت و این شماره از نشریه نخستین شمارهای است که مجدداً در مرکز تحقیقات منتشر میشود.
شماره حاضر به موضوع «رسانه و زن» اختصاص یافته است. این مقوله مدتها بود که در دستور کار نشریه قرار داشت. علاوه بر آنکه حوزة نظری بحث بهویژه با رویکرد بومی و فرهنگ کشور ما نیازمند امعاننظر اندیشمندان و صاحبنظران است، نیازهای علمی حوزة تولید و ساخت برنامهها در سازمان صداوسیما نیز ضرورت پرداختن به این مسئله را ایجاب میکند. برای نشریة «پژوهش و سنجش» که رفتن از سطح به عمق در مباحث، جزء ضرورتهای آن است، کنکاش و واکاوی مسائلی مانند «رسانه و زن» با یک شماره خاتمه نمییابد و لزوم پرداختن به آن از زوایای دیگر همچنان احساس میشود. با این همه آنچه در این مجموعه آمده است محصول تلاش دستاندرکاران نشریه و ارائة مطالب مقدور است، نه آنچه ضرورت دارد در این زمینه تهیه شده و انتشار یابد. امید است این مقالات که درباره محورهای مهمی در باب مطالعات راهبردی و کاربردی زن و رسانه تهیه و تدوین یافته است مورد قبول و استفاده همه خوانندگان و علاقهمندان واقع شود. محورهای مهمی که در این مقالات مورد توجه قرار گرفته است عبارتند از: تاریخچة رسانههای زنان، بازنمایی تصویر زنان در رسانهها و تصویر مطلوب زن در رسانه از منظر ارزشهای دینی، بازتاب مسایل و موضوعات مربوط به زنان در رسانهها، خشونت علیه زنان، تقابل نگاه بومی و رویکرد جهانی در طرح موضوع زن و رسانه و سهم و جایگاه زنان در حوزة مشاغل رسانهای.
حال که انطباق مسئولیت انتشار فصلنامه و اداره این مرکز امکان آیندهنگری و برنامهریزی دقیقتر را فراهم آورده است انتظار میرود با بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما و برخورداری از همکاری شورای علمی صاحبنظر و دلسوز همواره شاهد رشد و بالندگی و توسعه کمی و کیفی نشریه برای پاسخگویی به نیازهای گسترده این حوزه باشیم.
"
جستجو برای دستیابی به اطلاعاتی درباره موضوعی خاص در کتابخانه، شباهت زیادی به جستجوکردن سوزن در انبار کاه دارد؛ بویژه اگر ندانید که چگونه دنبال این اطلاعات بگردید. امروزه یکی از مهمترین وظایف کتابدار بازیابی اطلاعات است؛ یعنی، یافتن اطلاعات لازم با استفاده از منابع موجود کتابخانهای. بسیاری از کتابخانه های دانشگاههای مهم، دارای میلیونها جلد کتاب و همچنین انواع مجله و روزنامه و اسناد مختلفی هستند(اغلب به زبانهای مختلف). علاوه براینها اطلاعات جدید هم، همچنان وارد کتابخانهها میشود. هرساله در ایالت متحده، هزاران جلد کتاب جدید و نیز تعداد بیشماری نشریات علمی، مجلههای عمومی و گزارشهای دولتی منتشر میشود.
نیازهای منابع انسانی، در دهه آینده، برای شرکتهای رسانهای پابهپای سایر حرفهها پیش خواهند رفت. جمعیتشناسی درحال تغییر کارکنان، ازجمله ظهور زنان و رنگین پوستان در مدیریت، نه تنها در چهره کار تاثیر میگذارد، بلکه مفاهیم کار را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
گرچه رقابت و سودهمچنان استفاده از شیوههای تصمیم محوری را ایجاب میکند، انتخابهای مدیران تحت تاثیر تاریخ و تجارب کاری آنها قرار خواهد گرفت.
شیوههای رهبری را کسانی شکل خواهند داد که مسئولیت پذیرند. شیوههای مرجعمدار، کنترل کننده و ازبالا به پایین احتمالا به کلی نابود نخواهند شد، اما به موازی آن شیوههای نوینی شکل خواهند گرفت. درآینده افراد روشناندیشی که آماده رویارویی با بحران باشند و بتوانند محیطهای کاری مطلوب را برای ارضای نیازهای حرفههای متعهد و تحصیل کرده فراهم آورند مورد نیاز خواهد بود. رهبرانی که بتوانند تواناترین و باهوشترین ها را به عرصه بکشانند، به هنگام کمبود نیروی کار بسیار باارزشاند. همچنان که مدیرانی که این کارکنان جدید را به شرکت کنندگانی عالی بدل میکنند، مورد نیازند.
و سرانجام، محتوای فرهنگی برای رهبری مهمتر و مهمتر میشود. نمادها، زبان و فضای کار منعکس کننده تحولات جمعیت شناختی، رقابتی، وفناوری خواهند بود. رهبران آینده نیاز دارند که مفاهیم جدید را درک کنند آنها را از نو تعریف و در محیط کار تدوین کنند.
"سیاستگذاری برنامههای دینی صدا و سیما موضوع بحث میزگردی است که با شرکت آقایان حجج اسلام محمدیان مشاور محترم رئیس سازمان و بیات مدیر محترم رادیو معارف و آقای براهیمی یکی از کارشناسان برگزار شده و آقای فارسیجانی مدیر محترم گروه معارف شبکه جامجم اداره آن را بر عهده داشته است. شرکتکنندگان ابتدا در مورد نسبت رسانه و دین به گفتگو پرداختهاند و کوشیدهاند امکان ابلاغ پیام دینی از رسانه را تبیین کنند. آنان ضمن بررسی و کنکاش در برنامههای دینی صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نقش گروههای معارف در برنامهسازی صدا و سیما، ویژگیهای سیاستگذاری مطلوب برای برنامههای دینی و نیز چگونگی اجرای این سیاستها و سریان آن در حوزههای برنامهریزی و برنامهسازی صدا و سیما را بیان کردهاند.
ضمن سپاس از شرکتکنندگان در میزگرد خوانندگان گرامی را به مطالعه آن دعوت میکنیم."
برجام، توافقنامه ای بین ایران، آمریکا و کشورهای اروپایی برای حل و فصل مناقشات هسته ای ایران بود. اما با خروج ترامپ از برجام، این توافقنامه به اهداف خود دست نیافت. ایران، یکسال پس از خروج آمریکا نیز به تعهدات خود عمل کرد ولی پس از یکسال به تدریج اجرای تعهدات خود را کاهش داد. رسانه های گوناگون بر مبنای گفتمان خود، نسبت به پوشش اخبار کاهش تعهدات برجامی ایران، اقدام کردند. العربیه فارسی و خبرگزاری صداوسیما، دو رسانه مهم منطقه هستند که هرکدام از زاویه نگاهی متفاوت و بر اساس گفتمان های خود، این اخبار را برای مخاطبان فارسی زبان خود پوشش دادند و ما در این پژوهش به مطالعه، بررسی و تحلیل گفتمان این دو رسانه پرداخته ایم. روش پژوهش این مقاله، تحلیل گفتمان بر مبنای رویکرد گفتمان کاوی ون دایک است. بازه زمانی مورد مطالعه در این پژوهش، از روز چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ تا 20 آبان ماه 1398 است. متون موردمطالعه 8 خبر از مجموع 141 خبر العربیه فارسی و 7 خبر از بین 329 خبر خبرگزاری صداوسیما است که در بازه زمانی مذکور به پوشش اخبار کاهش تعهدات برجامی ایران پراخته اند، نمونه ها، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های مقاله نشان می دهد در العربیه فارسی، ایران عامل ناامنی منطقه خاورمیانه و تهدیدی برای جامعه جهانی معرفی می شود گفتمان ایران هراسی ترویج می شود. در مقابل خبرگزاری صداوسیما برگفتمان مقاومت، اقتدار و ضداستکباری تاکید دارد و معتقد است ایران به منظور حفظ منافع ملی اقدام به کاهش تعهدات برجامی خود کرده است.
ناگفته پیداست که تحقیق، اصل اساسی علم است(رنه مگریت) و بدون پیشینه تحقیقی، هیچ علمی امکان پیدایش ندارد وقابل انتقال نیز نیست. علوم ارتباطات و تحقیق در رسانه ها، شاید امروزه یکی از بحث انگیزترین موضوعات دانشگاهی است، در قرنی که آن را پیشاپیش سپهر انقلاب ارتباطات خواندهاند، تحقیق در علوم ارتباطات(که دراینجا ما به رسانهها بیشتر میپردازیم)زیربنای توسعه و سازگاری با جهان پیرامون است.
این نوشتار که مروری اجمالی برروشهای رایجتر تحقیق در رسانههای همگانی است، بیشتر به این قصد نگاشته شده است،که خوانندگان علاقهمند را با اصول و روشهای تحقیق رسانههای آشنا سازد و همچنین راهنمایی قابل دسترسی، برای پژوهشگران و یا دانشجویان علوم ارتباطات باشد ولی نباید انتظار داشت که با خواندن این نوشتار، پاسخ تمام پرسشهایی که دربرابر پژوهشگری نسبتا تازه کار قراردارد، داده میشود، برعکس این نوشتار کوشیده است تا حد امکان پرسشهای بیشتری دربرابر او قرار دهد و اورا به جستجو و کاوش و به کاربستن این پرسشها و در نتیجه، آزمون و خطا ترغیب کند. البته در پایان برخی مراجع مهمتر و قابل دسترسی تحقیقاتی برای کمک بیشتر به این پژوهشگران، فهرست شده است.
چند سالی است که موضوع تولید برنامه های مشارکتی به یکی از مسائل قابل اعتنای سازمان صدا و سیما تبدیل شده است. کمبود بودجه و وابستگی برنامه سازی به سرمایه، یکی از زمینه های اهمیت یافتن این شیوه از برنامه سازی است. چالش های موجود در این عرصه، زمینه ساز انتخاب موضوع مقاله ای با عنوان آسیب شناسی برنامه سازی مشارکتی در سیمای جمهوری اسلامی و راهکارهای اصلاح آن شد. هدف از این مقاله تلاش برای فهم این مسائل و آسیب ها در مسیر تولید بایسته این نوع از برنامه سازی است، و در ادامه ارائه راه حل هایی برای رفع آن ها با هدف ارتقاء سطح برنامه سازی مشارکتی است. سؤال اصلی مقاله؛ آسیب ها و مسائل برنامه سازی مشارکتی کدامند؟ و با چه راه کارهایی می توان بر کارایی و تعالی این نوع برنامه ها افزود؟ بعد از بررسی روند ساخت برنامه های مشارکتی از سه منظر مدیریتی، تولید و پخش، و نظارت و ارزیابی؛ مسأله اصلی مقاله «فقدان لایه مدیریتیِ مستقل متکی بر مشاوره خلاق، حد فاصل بین بخش تولید شبکه ها و حامیان مالی برنامه ها است».در روش پژوهش، از روش کیفی و مصاحبه عمیق با مدیران، برنامه سازان و کارشناسان حوزه تولید، استفاده شده است. در یافته ها به سه دسته چالش ها از منظرهای مدیریتی، تولیدی و پخشی، و نظارتی دست یافته و در مجموع با 17 کدمحور تقسیم بندی شده، راه کارهایی نیز از این سه منظر، برای پیشنهاد بهبود وضعیت موجود ارائه شده است. تشکیل یک کمیته اعتبارسنجیِ برندها، بازمهندسی کم کردن هزینه ساختِ برنامه ها، افزایش اعتماد و اقبال مخاطبان، و تشکیل گروهی متمرکز متشکل از کارشناسان اقتصاد و رسانه، به منظور واسط گری بین حامیان مالی با رسانه ملی، از جمله نتایج و پیشنهادات این مقاله است.
عصر حاضر را عصر تصویر جهان و فرهنگ حاکم بر آن را فرهنگ تصویری می نامند. بر همین اساس، رویکرد شناخت علمی و تحقیقات دانشگاهی پیرامون پدیده های مختلف، با حرکت به سمت پژوهش های بصری، در حال تغییر است. زیرا اطلاعات بصری، توصیف را آسان، جذاب، سریع و باورپذیرتر از متون مکتوب ساخته اند. هدف این پژوهش، بررسی نقش فیلم مستند در فرهنگ تصویری معاصر- نه صرفاً به مثابه یک رشته هنری- بلکه به منزله روش پژوهش بصری در پیوند با برخی رشته های علمی در مرحله انجام و انتشار نتایج این پژوهش هاست. این پژوهش، کیفی است و با روش مرسوم مطالعات اسنادی کتابخانه ای، به توصیف و تحلیل مجموعه ای از اسناد علمی پژوهشی می پردازد که شامل اطلاعاتی درباره پدیده ها و موضوعاتی است که قصد مطالعه آنها وجود دارد. این مقاله نشان می دهد چرا و چگونه می توان از فیلم مستند برای انجام و انتشار پژوهش های بصری پیرامون موضوعات مختلف از جمله تاریخ نگاری، انسان شناسی، طبیعت شناسی و به طور کلی، جهان شناسی بصری استفاده کرد. همچنین ضرورت درک و پذیرش فیلم مستند به مثابه روش پژوهش بصری از سوی جامعه علمی، پژوهشگران و فیلم سازان مستند را یادآور می شود؛ زیرا اگر نقش و اهمیت فیلم مستند در ارتباط با فعالیت های پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی، درک و نتایج آن تبیین شود، در آن صورت می توان برای دوران جدیدی از فعالیت های پژوهشی و فیلم سازی مستند برنامه ریزی کرد.
میان دو پارادایم از مخاطبان تلویزیونی تمایزی آشکار وجود دارد .در پارادایم نخست به بینندگان به مثابه عموم یا گروهی از شهروندان نگریسته یم شود حال آن که درپارادایم دوم مخاطب به مثابه بازار یا گروهی از مصرف کنندگان در نظر گرفته می شود . به عقیده ین انگ ، هر کدام از این دو ترکیب جایگزین شونده ، با یکی از دو تشکیلات عمده و نهادین تلویزیونی یعنی پخش تجاری و پخش عمومی ارتباطی تنگاتنگ پیدا می کند نگارنده در این فصل به بررسی این نکته می پردازد که دو مفهوم فوق الذکر از مخاطب افزون بر آن چه انگ گفته است پارادایم های بنیادین خط مشی برنامه سازی و بالطبع اساس گفتمان مشروعیت بخشی به سیاستگذاری برنامه ای را تشکیل می دهند .در انی مقاله چگونگی روند تغییرات به وجود آمده در گفتمان سیاست گذاری برنامه ای همپای تحولات اخیر در دنیای تلویزیون چند شبکه ای مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در اروپای غربی مقررات و ضوابط پخش به طور سنتی بر ارزش های کلی همچون جهان شمولی تنوع عقاید ودامنه وسیعی از برنامههای قابل ارائه تاکید دارد. همین ارزش های اساسی هستند که در جهت مشروعیت بخشی به جایگاه ممتاز موسسات و نهادهای ملی پخش عمومی به خدمت گرفته می شوند.
"رادیو و تلویزیون در بین وسایل ارتباط جمعی به همان اندازه که فراگیر و مورد استفاده قشرهاو گروههای مختلف اجتماعی است ، در معرض ارزیابی و نقد همگان نیز قرار دارد .
"
دراین مقاله، نویسنده که پژوهشگر صداوسیماست توسعه را تعریف میکند و وجود دو شرط را برای تحقق آن ضروری میداند: نخست، وجود ظرفیت مادی و معنوی در نظام؛ و دوم، اجرای هدفها برای تامین نیازها. نویسنده هشت عامل تسریعکننده یا بازدارنده توسعه را، درزمینه مدیریت در سازمان، بررسی و سپس پیشنهاد میکند که با تشکیل همایشی مشابه نشست شیراز، در 26 سال قبل، وضعیت سازمان در موقعیت کنونی جهان، به ویژه در زمینه «ساخت و نقش رسانهها»، موردبررسی قرار میگیرد.
پایش منابع فارسی؛ نمایه کتاب ها، مقالات و پایان نامه های سبک زندگی به زبان فارسی
پایش منابع انگلیسی؛ نمایه برخی کتاب ها، مقاله ها و پایان نامه های سبک زندگی به زبان انگلیسی
پایش آثار برتر؛ معرفی تفصیلی کتاب «مصرف و سبک زندگی» نگاشته: محمد فاضلی