واژه «توسل» دوبار در قرآن آمده است. این واژه به معنای تقرب جستن، منزلت جستن و نزدیک شدن به غیر توسط چیزی، به کار رفته است. با ژرفنگری در منابع اسلامی به این نتیجه میرسیم که توسل انواع فراوانی دارد. بعضی از انواع توسل، به اتفاق همه دانشمندان اسلام جایز، بعضی از آن ممنوع و حرام و بعضی دیگر مورد اختلاف است. توسل به حق نبی، توسل به آثار نبی و توسل به دعای نبی و اولیای الهی بعد از حیات، از انواع اختلافی است. از روایات اسلامی استفاده میشود که توسل جستن به ذات نبی و آثار آن حضرت و اولیای الهی هیچ اشکالی ندارد. از زمان صدر اسلام نیز سیره صحابه، تابعین و مسلمانان همین بوده است؛ ولی در قرون بعد، افرادی از جمله ابنتیمیه این امر را ممنوع اعلام کردند که شکاف بزرگی بین مسلمانان ایجاد شد. محمدبنعبدالوهاب نیز در قرن دوازدهم آن را تشدید نمود و این مسئله باعث اختلاف میان مسلمانان شد.
تمایز روح و نفس در قرآن و روایات به ندرت مورد توجه اذهان قرار گرفته است؛ و عمدتاً به عنوان دو کلمه مترادف در مصداق حقیقت انسان نگریسته می شود. لذا نوشتار حاضر، مقوله نفس و روح را در سه حیطة لغت، قرآن و روایات مورد تحقیق و بررسی قرار داده است و در هر بخش با استقصای نمونه های آن دو، کاربرد و مصادیقشان را معین ساخته. در این مقال با استناد به وجوه و دلایل قرآنی و روایی و نیز بیانات لغویان و علمای تفسیر و در پرتو استقصاء انجام شده تمایز بین آنها مطرح می شود. حاصل آنکه اکثر مفسران، متکلمان و محدثان براساس مبانی نصوص دینی، به تمایز هرچه بیشتر میان نفس و روح اصرار می ورزند؛ لیکن در تفکر فلسفی صرفاً به کاربرد مصداقی نفس و روح به عنوان حقیقت انسانی عنایت شده؛ لذا آن دو را مترادف می گیرند. اگر جه مفسران و متکلمان در مواجهه با آیات و روایات مربوط به روح، صرفاً به بیان مصادیق آن همت گماشته اند. و این تفسیر نیز به طور پراکنده و با تشتّت آراء انجام گرفته است، لیکن همچنان می توان این تمایز را در فرهنگ قرآنی و روایی مشاهده نمود. یکی از عوامل عدم توجه به این تفاوت، پراکندگی در آراء این گروه، قناعت نمودن به بیان اقوال صحابی و تابعین است و به ندرت به تحلیل و استدلال اقدام نموده اند.
افزون بر آیات قرآن، روایات بسیاری در منابع شیعه و سنی درباره مادر و جایگاه ارزنده اش بازگو شده است. یکی از فراگیرترین سخنانی که به عنوان سخنی از حضرت رسول2 گزارش شده، فراز «الجنه تحت أقدام الامهات» است. نوشتار پیش رو نگاهی است به سند و متن این فراز. شگفت است سخنی به این اندازه پرآوازه، جایگاهی در منابع ارزشمند شیعه و سنی ندارد. پس از بررسی های انجام گرفته در سند و متن این فراز، روشن شد که این فراز را دو عامل جعل حدیث و نقل به معنا در منابع سنی سامان داده اند و سند و متنی ساخته و پرداخته شده که سازندگانش به ویژگی های کذاب و مجهول بودن نامبردارند.