باید مختص سازمان طراحی شود زیرا از طرفی ساختار، فرهنگ، استراتژی ها و اهداف از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است و از دیگر سو نیاز سازمان های مختلف به چابکی نیز متفاوت است. مدل حاضر توجه به ویژگی های سازمان مدیریت پسماند شهرداری شیراز بومی سازی شده و برای اندازه گیری سطح چابکی فعلی این سازمان مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به کیفی بودن ماهیت پژوهش برای طراحی مدل، روش فرا ترکیب مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدا مدل های چابکی مختلف مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از روش فراترکیب ابعاد و مولفه های اندازه گیری چابکی سازمان استخراج شده است. معیارها و مولفه های اصلی مدل عبارتند از: محرک ها، توانمند سازها، قابلییت های کلیدی و راهبردهای چابکی ، تعیین سطح چابکی مورد نیاز، اهداف چابکی و نتایج چابکی. سپس تمامی سطوح مدل (سه سطح معیار، زیرمعیار و نکات راهنما) با استفاده از روش گروه متمرکز نهایی شده و ابزار اندازه گیری چابکی سازمان بر اساس سطح سوم مدل(نکات راهنما) طراحی شده است. در نهایت سطح چابکی سازمان مدیریت پسماند شهرداری شیراز به وسیله ی این مدل توسط ارزیابان سازمانی مورد سنجش قرار گرفت که نتایج ارزیابی نشان می دهد سطح چابکی سازمان مدیریت پسماند شهرداری شیراز در حال حاضر متوسط می باشد.
در این مقاله، یک مدل بهینه سازی جهت انتخاب بهترین سبد پروژه از بین پروژههای موجود، بهترین سطح
استخدام منابع، سپس زمانبندی پروژههای انتخاب شده جهت بیشینه کردن ارزش خالص فعلی با رعایت
محدودیتها ارائه شده است. چون مدل توسعه یافته در زمره مسایل سخت از نظر محاسباتی قرار دارد، لذا برای
حل این مساله یک الگوریتم فراابتکاری بر مبنای الگوریتم ژنتیک پیشنهاد شده است. در الگوریتم حل
پیشنهادی علاوه بر کاربرد عملگرهای معمول ژنتیک مانند تقاطع و جهش از عملگرهایی هوشمند جهت
جستجوی محلی در حوزه منابع و جابجایی فعالیتهای با جریان مالی منفی استفاده شده است. پارامترهای
کلیدی الگوریتم در راستای تسریع همگرایی آن با استفاده از روش تاگوچی تنظیم شده است. سپس تعداد 90
مساله آزمایشی، شامل 30 مساله در ابعاد کوچک، 30 مساله در ابعاد متوسط و 30 مساله در ابعاد بزرگ با
استفاده از روش پیشنهادی حل شده وکارایی آن گزارش شده است. همچنین در مسائل سایز کوچک
جوابهای حاصل از الگوریتم ژنتیک با جوابهای بهینه موضعی مدل ریاضی بدست آمده با نرمافزار لینگو
مقایسه شده، که میانگین جوابهای حاصل از الگوریتم ژنتیک بهتر از جوابهای بهینه موضعی حاصل از لینگو
بوده است. در مسائل سایز متوسط و بزرگ که هیچ جوابی با استفاده از لینگو در زمان محدود شده بدست
نیامده بود، نتایج نشان میدهد که جوابهای حاصل از الگوریتن پیشنهادی دارای پایداری مناسب میباشند.
تأخیر یکی از اتفاقات رایج در پروژه های عمرانی کشور است؛ به نحوی که شناخت عوامل تأخیرات این پروژه ها و تعیین میزان اثرگذاری آن ها بر دستیابی به اهداف تعیین شده ضروری است. در این تحقیق سعی شده است، شناسایی عوامل مؤثر بر تأخیر پروژه های ساختمانی با استفاده از بررسی مطالعات پیشین، اسناد پروژه ها و نظرات خبرگان انجام گیرد. سپس، از آن جایی که عوامل نهایی شناسایی شده در واقعیت بر یکدیگر اثرگذارند، نقشه شناختی فازی برای عوامل مؤثر بر تأخیر و عوامل سنجش یا همان اهداف مدیریت ترسیم می گردد. سپس با استفاده از الگوریتم یادگیری ترکیبی، اثرگذاری هر عامل تأخیر بر عوامل سنجش ارزیابی شده و با روش تحلیل پوششی داده های فازی، اولویت بندی عوامل انجام می شود. نتایج تحقیق در استان آذربایجان غربی نشان می دهد که عوامل ""ضعف فنی دستگاه نظارت در رفع مشکلات فنی و اجرایی کارگاه"" ، "" عدم برآورد دقیق حجم کار، تجهیزات و زمان پروژه"" و "" تعدد مراکز تصمیم گیری در اجرای پروژه"" مهمترین عوامل تأخیر در پروژه ها هستند.