فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری و مطالعه پیمایشی رابطه نگرش به اتانازی، یعنی پایان دادن آسان به زندگی بیماران در حال مرگ، را با دامنه متنوعی از متغیرهای شخصیتی مطالعه کرد. 118 دانشجو به مقیاس نگرش به اتانازی، پرسش نامه شخصیت هگزاکو، مقیاس شادی فاعلی، علاقه به دین، و مقیاس های سامانه های گرایش رفتاری/ بازداری رفتاری پاسخ دادند. نتایج نشان داد که پذیرش اتانازی با دینداری، شادی، صداقت- فروتنی، توافق و وظیفه شناسی، رابطه منفی داشت. اما رابطه آن با سامانه های رفتاری معنادار نبود. بر پایه این نتایج، علاوه بر دینداری، متغیرهای دیگری چون شخصیت و عاطفه در قضاوت اخلاقی ما نقش دارند. یافته های پژوهش بر پایه مفاهیم نوع دوستی و خودمختاری مبتنی است.
شاخص های تقدیم اهم ّبر مهم در تزاحم های اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مباحث اخلاق کاربردی و فلسفه اخلاق، بحث «تزاحم های اخلاقی» است؛ چرا که گاهی انسان در انجام وظایف اخلاقی یعنی فضایل یا رذایل دچار تزاحم می شود. برای رفع تزاحم علمای اخلاق، شیوه هایی ارائه نموده اند. یکی از شیوه های حل آن، که در این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته، از طریق قاعده عقلی «تقدیم اهم بر مهم» می باشد. این مقاله در دو بخش این بحث را بررسی می کند: اول معناشناسی و بررسی های مفهومی مفاهیمی همچون تعارض، تزاحم، اهم و مهم و دوم، که مهم ترین بخش مقاله است، به بررسی اهمیت و ضرورت، مراتب حل تزاحم های اخلاقی و شاخص های تقدیم اهم بر مهم پرداخته است.
بررسی انتقادی اخلاق در نظر فردریش نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
واکاوی مفهوم انسان معنوی در اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله دغدغه های انسان معاصر یافتن معنا برای زندگی است. در معنابخشی به زندگی اصل معنویت راستین نقشی بی بدیل دارد. این پژوهش در پی آن است تا ضمن معرفی منظومه معناداری در زندگی، انسان معنوی، شاخص های بارز انسان معنوی و آثار و کارکردهای حاکمیت، فرآیند معنویت بر زندگی انسان دین دار را از منظر اسلام تحلیل نماید. براین اساس مهم ترین محور در این پژوهش، چشم انداز انسان معنوی در زندگی دنیوی اوست که در چهار محور اساسی در این مقاله بررسی می شود. با توجه به دیدگاه جامع و غنی استاد مطهری تحلیل محورهای مقاله بر اساس نظریات ایشان سامان یافته است.
روش این پژوهش، اسنادی و کتابخانه ای است که مراحل سه گانه توصیف، تحلیل و تبیین را می پیماید.
تبیین ماهیت انسان از دیدگاه اسلام و غرب و عوامل تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
این پژوهش به ماهیت انسان از دیدگاه اسلام و غرب و نقش آن در علوم تربیتی پرداخته است. روش پژوهش کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی (تحلیل اسنادی) است. یافته ها دلالت دارد بر اینکه انسان، موضوع تربیت است و هرگونه طرحی در این زمینه، مسبوق به نگاه انسانشناختی ویژه ای است. ماهیت انسان از دیدگاه اسلام شامل اصالت فطرت، انسان به منزله عامل، هدفمندی و کمال گرایی و حیات طیبه است در حالی که در غرب اصالت فرد، سکولارسیم، مادی گرایی و رویکرد تجربی و امانیسم از مهمترین گزاره های تربیتی است. با توجه به جامعیت دین اسلام، تربیت دینی با محوریت تعالی و تکامل معنوی انسان، تلاش دارد که انسان را از مرحله دانستن به مرحله بودن سوق دهد و خیر اعلی را به منزله ارزش، فراسوی امور علمی و ... قرار دهد .
رویکرد عقلگرایی در برنامه درسی بر اساس معرفت شناسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، که با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی و با هدف بررسی رویکرد عقلگرایی حاکم بر برنامه درسی مطابق با معرفت شناسی ابن سینا انجام شده، بر این فرض مبتنی است که دیدگاه های معرفت شناختی فیلسوفان بر کل ساختار و عناصر برنامه درسی اثر می گذارد و رویکرد متمایزی را فراروی آن قرار می دهد. در این تحقیق، مشخص شد که معرفت شناسی ابن سینا با عقل و تجربه آمیخته است؛ با وجود این، وی تجربه های حسی را مقدمه ای برای کسب معرفت عقلانی و برخورداری از قدرت تفکر و استدلال می داند و جایگاه رفیع و کارکردهای مهمی را برای عقل در نظر می گیرد. از نظر او با اینکه حس و عقل در بیشتر موارد به هم وابسته است، عقل معیار معرفت است و تجربه و روشهای تجربی در صورتی اعتبار می یابد که از پشتوانه عقلی برخوردار شود. چنین نگرشی، رویکرد عقلگرایی را در برنامه درسی در پی داشت که برای تبیین و توضیح آن از مهمترین ویژگیهای جهتگیری فرایند شناختی میلر، دیدگاه رشد و توسعه فرایندهای ذهنی و عقلی آیزنر و ولنس و ایدئولوژی انسانگرایی خردگرای آیزنر، کمک گرفته شد. به رغم ویژگیهای مشترک، تفاوتهایی نیز بین رویکرد عقلگرایی ابن سینا و دیگر رویکردهای شناختی و عقلی برنامه درسی به دست آمد که برخی از آنها بیان شد و تأثیر آن بر مهمترین عناصر برنامه درسی مورد بررسی قرار گرفت.
تأثیر مبانی وجودشناختی و مابعدالطبیعی ملاصدرا در حل بعضی مسائل بنیادین اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در این نوشتار به دنبال آن هستیم تا موضع صدرالمتألهین را در حل بعضی مسائل بنیادی اخلاق، از قبیل عینیت گرایی یا ذهنیت گرایی، نتیجه گرایی یا تکلیف گرایی، وظیفه گرایی یا فضیلت گرایی، که ذهن فیلسوفان دین و اخلاق معاصر را به خود مشغول ساخته است، درک و دریافت نماییم. از این رو با کنکاش در منظومه فلسفی ملاصدرا نخست مبانی و پیشفرض های وی، متناسب با مسائل مذکور، استخراج گردید، و آن گاه از دریچه مبانی یادشده، نگاهی به چشم انداز وی در اخلاق انداختیم، و پاسخ مسائل مذکور را جویا شدیم. در بازخوانی نظریات این فیلسوف اسلامی فطرت گرایی را می توان به عنوان محوری در حل مسائل مزبور معرفی کرد. ملاصدرا بر اخلاق به عنوان امری فطری و تمایز بخش نوعیت انسان ها به لحاظ فطرت ثانویه انگشت می نهد. نتیجة پژوهش حاضر دریافت تصویری از جمع بین عینیت گرایی و ذهنیت گرایی، نتیجه گرایی و تکلیف گرایی، فضیلت گرایی و تکلیف گرایی بر اساس مبانی هستی شناختی ملاصدرا همچون اصالت وجود، و وحدت تشکیکی آن، ضرورت و سنخیت علت و معلول، حرکت جوهری نفس، و اتحاد آن با بدن، نقش سازندة علم و عمل در اخلاق، خیربودن غایات نسبت به فاعل آن، عینیت کمال مطلوب، رابط بودن مخلوقات نسبت به واجب تعالی، فطری بودن اصول کلی اخلاقی، و بر محوریت فطرت گرایی وی است.
بررسی و نقد نگاه پست مدرنیسم به تعلیم و تربیت ارزش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«پست مدرنیسم»، که در بستر سکولار غرب زاده شد، دارای ویژگی های زیر است: بر نسبی گرایی و کثرت گرایی تأکید و هرگونه باور یقینی و ارزش مطلق را مردود می داند؛ با ذات گرایی سر ستیز داشته، هویت انسان را برساختة اجتماعی می پندارد؛ ابتنای ارزش ها بر واقعیت های تکوینی و تأثیرات ضروری اعمال بر سرنوشت انسان را برنمی تابد. در اهداف تربیتی، بر نهادینه سازی کثرت گرایی، تقویت روحیة خودسامانی در فراگیران تأکید و در اصول تربیتی بر پرهیز از جزم گرایی، مبارزه با نظام مندی و تأکید بر آزادی های فردی اصرار می ورزد. در روش های تربیتی نیز بر گفتمان فراگیرمحوری، توجه جدی به حاشیه نشین ها و نفی الگوپذیری تأکید دارند.
این اندیشه، به رغم برخورداری از یک سلسله نقاط قوت، همچون مبارزه با «جهانی سازی»، مبارزه با «علم گرایی» و تأکید بر «پویایی»، از نقاط ضعف فراوان نیز رنج می برد. مهم ترین آنها، گسیختگی فکری و تناقض آشکار در اندیشه، نادیده انگاشتن واقعیت ها و معرفت های یقینی، همچنین ارزش های ثابت و فطری است.
نگرشی تربیتی به جایگاه حکمت و دانش در دنیای معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دوران گذشته، فلسفه یا حکمت که شامل همة علوم می شد، دانشی مقدس بود که با ماورای طبیعت پیوند داشت. اما با استقلال و گسترش علوم تجربیِ جدید، رفته رفته این نگاه قدسی کم رنگ تر شد، تا اینکه در دوران متأخر به کلی از میان رفت. آنچه امروزه از واژة علم و دانش به ذهن متبادر می شود، مجموعه ای از اصول و قوانینی است که با آنها می توان بر طبیعت تسلط یافت و از آن برای منافع دنیوی بهره برداری کرد. بر اساس چنین نگرشی، هیچ نگاه رمزگونه ای به طبیعت نیست و نباید در پی چیزی ورای آن بود. چنین نگرشی از نظر تربیتی پیامدهای نا گواری دارد. این نوشتار مسائل مذبور را با روش توصیفی ـ تحلیلی، بررسی می کند؛ پس از آن وظیفة نظام تربیتی ما را، در وضع یادشده، آشنا کردن متربیان خود با این نگرش پنهان، پیامدها، و راه های مقابله با آن می داند.
نقش ابزاری موسیقی در اتصاف نفس به فضائل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر موسیقی بر اخلاق انسان با توجه به قدمت تاریخی کاربرد اخلاقی و تربیتی آن، امری انکارناپذیر است. دیدگاه اخلاق غیردینی با استقبال از موسیقی، از آن به عنوان ابزاری برای تربیت روح و کسب خصال خوب انسانی بهره گرفته است. البته در این دیدگاه، جایی برای موسیقی های غیرمعتدل و معارض با خصال اخلاقی و انسانی وجود ندارد و تنها به آن نوع از موسیقی توجه شده که از نظر فرم و محتوا در جهت اعتدال و ارزش های اخلاقی قرار داشته است. گرچه به لحاظ منطقی، نسبت بین موسیقی و غنا عموم و خصوص مطلق است، در دیدگاه اخلاق اسلامی، حساسیت های شدید در باب غنا جایگاه موسیقی های ارزشی را نیز متزلزل کرده است. این مقاله درصدد بررسی کیفیت تأثیرگذاری موسیقی بر خُلقیات نفسانی انسان و تبیین جایگاه ابزاری موسیقی در کسب اوصاف اخلاقی انسان در دانش اخلاق است.
نظریه عرفانی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق و عرفان دو مطلوب متعالی برای انسان هستند. ازاین رو، تأمل در نسبت عرفان و اخلاق، هم برای عرفان پژوهان و هم برای پژوهشگران اخلاق اهمیت دارد. اما برخی عرفان را ناسازگار با اخلاق و گروهی آن را فوق اخلاق دانسته اند. عزلت و انزوای عرفا و استغراق عارفان در ذکر و مراقبه و درون نگری موجب شده است که به نظر برخی، اخلاق و دگردوستی در زندگی عارفان کم رنگ باشد. از سوی دیگر، نه از اخلاق می توان گذشت، نه می توان عرفان را نادیده گرفت، بلکه مطلوب جمع میان آنهاست. غرض این نوشتار دفع شبهه ناسازگاری اخلاق و عرفان و ارائه نظریه ای عرفانی درباره منشأ اخلاق از راه تأمل در آموزه های عرفانی است. جان کلام در نظریه عرفانی اخلاق این است که عشقِ برخاسته از خداآگاهی عرفانی، منشأ اخلاق و دگردوستی است.
نقد و بررسی اصول تعلیم و تربیت فمینیسم لیبرال از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با نگاه نقد بیرونی، آن هم با توجه با مبانی انسانشناختی اسلام و نیز بر اساس آیات و روایات به نقد اصول تعلیم و تربیت فمینیسم لیبرال مبتنی بر مبانی انسانشناختی آن پرداخته و به این نتیجه دست یافته ایم که برخی از اصول تعلیم و تربیت فمینیسم لیبرال به صورت جزئی با مبانی اسلام سازگار است و برخی نیز با اسلام سازگار نیست و برخی دیگر نیز کاملا با آنچه در اسلام مطرح است در تضاد است و در تربیت اسلامی با اصولی کاملا ضد اصول تعلیم و تربیت فمینیسم لیبرال رو به رو هستیم.
تحلیلی بر صفت «هلوعیت» در انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
نظام هستی و انسان از منظر قرآن به «احسن» تعبیر شده است. با این وصف ما با مفاهیمی چون «هلوعیت» انسان در آموزه های قرآنی مواجهیم. حرص ورزی و جزع، معنای هلوع بودن اوست. «هلع» این است که وقتی انسان به فقر می رسد، بی تابی و وقتی به بی نیازی رسید، از دیگران منع می کند. در نکوهش یا ستایش هلوعیت، دیدگاه های متفاوتی ارائه شده است. در دو دیدگاه عمده یکی هلوعیت را جبلّی و انسان را طبعاً متصف به صفات مذموم می داند. در برابر این نظر، دیدگاه علامه «هلع» را خیر و سوء اختیار انسان را عامل تخریب آن می داند. در این میان برخی مثل قاضی باقلانی (به نقل فخر رازی) بین حالت نفسانی هلع و افعال ناشی از هلع تفکیک کرده و مذمت ها را متوجه افعال می داند، نه حالت نفسانی هلع. مؤیدات چهارگانه ای برای دیدگاه دوم وجود دارد: 1. تصریح حکمت 108 نهج البلاغه به قلب و حالات متضاد که تفسیر خاص خود را دارد؛ 2. بیان امام سجاد× در مناجات شاکین و تحلیل آن؛ 3. تحلیل کلیت رذیله ها دربیان امام خمینی و تبیین آن؛ 4. دیدگاه فیض کاشانی و تأیید برداشت مختار نگارنده.
سبک زندگی خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
سبک زندگی خانوادگی در آیین اسلام همانند درختی است که ریشة آن، باورها و اندیشه ها و ساقه و شاخه هایش، ارکان و وظایف اعضای خانواده می باشد. از این رو، سبک زندگی خانوادگی دارای ابعاد زیادی است. پژوهش حاضر در صدد بررسی سبک خانوادگی در قرآن و سنّت پیشوایان معصوم(ع) در ابعاد تشکیل خانواده و ازدواج، محیط خانواده و ادارة آن و همسرپروری می باشد. از منظر قرآن کریم و سنّت پیشوایان معصوم (ع)، باورها و اعتقادات نقشی اساسی در خانواده دارند و ازدواج را امر مقدّسی می داند و همگان را به این امر فرا خوانده است و به آن تشویق می نمایند و معیارهای تقوا، عقل، اخلاق نیک و همتایی در انتخاب همسر را مورد توجّه قرار می دهند و مدیریّت خانواده را به مرد و لزوم مسئولیّت پذیری اعضای خانواده نسبت به یکدیگر مخصوصاً مسئولیّت تربیت دینی پدر نسبت به فرزندان و همکاری زن و شوهر در خانه را ضروری می دانند و تأکید به رفتار شایسته با همسران و محبّت و مهرورزی نسبت به آنان می نمایند.
تحلیل مناسبات ادراکات زیبایی شناختی و تربیت و تبیین مبانی و اصول تربیت زیبایی شناختی از دیدگاه شهید مطهری و علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
این مقاله جستاری است در مورد ارتباط زیبایی شناسی و تربیت که با تحلیلی در مورد تربیت زیبایی شناختی همراه شده است. زیبایی از گذشته مورد توجه اندیشه ورزان جهان بوده و هر کس به تناسب تعریفی که از زیبایی به نوعی نسبت خود را با تربیت زیبایی شناختی رقم زده است. در بخش اول این نوشتار سه ارتباط میان این دو مقوله بنیادین، یعنی حس زیبایی شناسی انسان و تربیت تبیین می شود که عبارت است از 1 زیبایی شناسی به عنوان مبنا و اصل 2 زیبایی شناسی به عنوان قوه و متعلَق تربیت 3 این همانی زیبایی شناسی و تربیت. در بخش دوم، آرای علامه جعفری و شهید مطهری در باب ادراکات زیبایی شناختی مورد بررسی قرار می گیرد و بر اساس آن از سه منبای الف نقش ذهن و عوامل اجتماعی در ادراکات زیبایی شناختی ب شکل پذیری تصویر در قوه مخیله توسط ورودی های حسی و ج ذو مراتب (تشکیکی) بودن زیبایی در عالم، سخن به میان می آید و بر اساس هر یک از این سه مبنا به ترتیب اصول تربیت زیبایی شناختی از جمله 1 کنترل و ارتقای ذائقه زیبایی شناختی 2 مدیریت توجه و تطهیر قوه خیال و 3 ارتقای ساحت وجودی متربی ارائه می شود.
کرامت انسان در سیرة امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت انسان و بررسی ابعاد و شئون مختلف او مورد اهتمام ادیان، مکاتب و شماری از رشته های علوم بشری است. «کرامت ذاتی انسان» به معنای شرافت، بزرگی و والایی او، نقطة تلاقی بسیاری از انگاره های انسان شناسانه است. نوشتار پیش رو، پژوهشی کتابخانه ای و اسنادی است که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است و می کوشد تا با تمرکز بر سیرة هشتمین پیشوای شیعیان، امام علی بن موسی الرّضا (ع) برخی از ابعاد کرامت انسان را در کلام گهربار و رفتار تابناک آن حضرت به بحث بگذارد. یافته های پژوهش حاکی از جایگاه ویژة کرامت انسان در سیرة امام رضا (ع)است.همچنان که این یافته ها بیانگر تمایز این دیدگاه با دیدگاه های رقیب و غیر وحیانی است. مهم ترین ویژگی های نظریّة کرامت انسان در سیرة امام عبارتند از؛ برخورداری از صبغة توحیدی، سازگاری با دیگر آموزه های اخلاقی، اعتدال و میانه روی، برخورداری از ضمانت اجرایی درونی و جامع نگری.
مبانی و عناصر اخلاق در اندیشه محمد بن زکریای رازی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، بیان نظریه اخلاقی محمد بن زکریای رازی است که با توجه به مبانی و مؤلفه های نظریه اخلاقی آن دانشمند به تلخیص درآمده است. رازی که در تراوشات فکری خود، بویژه در نگرش به موضوعات اخلاقی از سقراط و افلاطون پیروی کرده، خود نیز از نظامی اخلاقی برخوردار بوده است. این نظریه که به اخلاق سلامت محور و فرد گرایانه خلاصه می گردد، ویژگی ها و جهت گیری های خاصی هم بدنبال داشته است. رازی همچون یک اپیکوری، مناسب ترین وضعیت اخلاقی را در یک زندگی معتدل می بیند که در آن، نیازهای طبیعی، بدون اینکه از حالت اعتدال خارج گردند، برآورده می شوند. او جوانب اخلاقی را متمرکز بر خاستگاه عقل می داند و به واسطه عقل، مراقبت از انفعال و سرکوبی هوی را توصیه می کند و در عمل نیز، طبیبانه به اخلاق می پردازد و بر آن شده است تا با روش پیشگیری – بهبود و درمان، پیشرفت اخلاقی را محقق سازد.
آیین جوانمردی، به مثابه الگویی اخلاقی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به جهان امروز و گسترش عرفان های نوظهور و گاه غیراخلاقی، و گروش هر چه بیش تر انسان ها به آن ها، گفته می شود که ما در عصر بازگشتِ بشر به معنویت، یا بازگشتِ معنویت به زندگی بشر، به سر می بریم. در این جاست که ذخیره ها و میراث های فرهنگی جامعه، به مثابه قوای دفاعی بدن آدمی در دوران هجوم بیماری، به کار می آید. رسوم و آداب مربوط به مسلک «فتوت» و «جوانمردی»، از جمله این ذخایر معنوی و فرهنگی ایران و اسلام است که به صورت یک سلسله تعالیم اخلاقی و معنوی و یک نوع حکمت عملی برای عامه مردم درآمده و در دوره های فترت، کارساز بوده است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با تعمق در متون «جوانمردان» و «فتوت نامه ها» و نیز با بررسی سنت های به جا مانده از ایشان، مثل اخلاق و رفتار زورخانه ای و پهلوانی، نظام جوانمردی را معرفی کنیم که با دارا بودن اصول اخلاقی و تعلیمی خاص، همواره منادی ارزش های اصیل انسانی و اخلاقی همچون «برابری» و «برادری» و «تندرستی» و «عدالت ورزی» و ... بوده است و خود این اصول و مبانی اخلاقی، می تواند الگویی مناسب برای جامعه باشد.
اقدامات جبرانی؛ نقد و بررسی دلایل موافقان و مخالفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقدامات جبرانی، تبعیض مثبت یا تبعیض معکوس واژگانی است که امروزه در اخلاق کاربردی برای مجموعه ای از اقدامات و امتیازاتی به کار می روند که به منظور جبران ظلم ها و تبعیض های تاریخی که بر گروه ها و طبقاتی از جامعه تحمیل گشته، برنامه ریزی شده است. ظلم ها و تبعیض های مذکور می تواند عامدانه یا سهواً و یا از روی غفلت اِعمال شده باشد. این اقدامات و امتیازات در ابتدا برای سیاه پوستان و زنان در نظر گرفته شد، اما درباره هر گروه و طبقه دیگر جامعه که مورد ظلم و تبعیض واقع شده اند نیز به اجرا گذاشته می شود. شکل هایی از اقدامات جبرانی در ایران نیز اِعمال شده؛ ازجمله واگذاری سهام عدالت و اختصاص سهمیه برای پذیرش دانشجویان مناطق محروم. موافقان این اقدامات استدلال های خود را در دو دسته عمده سامان داده اند: استدلال های گذشته نگر و استدلال های آینده نگر. این نوشتار پس از طرح استدلال های مذکور و گزارش نقد های مخالفان، به بررسی و ارزیابی دلایل دو طرف پرداخته است. نگارندگان استدلالی را با استفاده از نظریه های محرومیت نسبی ـ که در علوم سیاسی مطرح است ـ به نفع اقدامات جبرانی طرح کرده اند که به نظر می آید در کنار دیگر استدلال هایِ موافقان اِقدامات جبرانی، این موضع را تقویت می کند. استدلال مذکور از نوع استدلال های آینده نگر است.