فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
ارزش های خانوادگی و روش های تحقق آن از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
ارزش های خانوادگی اثری فراوان بر حاکمیت دارد و سبب گسترش ارزش ها در جامعه می شود. متأسفانه در جوامع امروزی این گونه ارزش ها کم اهمیت شده اند و به طور جدی تهدید می شوند. با بررسی منابع اسلامی به این نکته دست می یابیم که اسلام از روش های گوناگونی برای تثبیت و تقویت ارزش های خانوادگی بهره برده است. در نوشتار حاضر، شش روش تربیتی مهم را به منظور تحقق ارزش های خانوادگی بررسی می کنیم. این روش ها عبارت اند از: اعطای بینش، تحمیل به نفس، الگویی، دعا، تمثیل و موعظه که محور مباحث این مقاله را در جهت تحقق ارزش های خانوادگی از دیدگاه اسلام تشکیل می دهد.
خودگرایى و دگرگرایى در فلسفه اخلاق
منبع:
معرفت ۱۳۸۳ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
امکان تغییر اخلاق از دیدگاه ملامهدی نراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چگونگی تأثیر تربیت بر اخلاق و امکان تغییر اخلاق دیدگاه های مختلفی از سوی دانشمندان اخلاقی بیان شده است. این امر ارتباط مستقیمی با مسئله ذاتی یا اکتسابی بودن صفات اخلاقی در انسان دارد. از دیدگاه ملامهدی نراقی این مسئله قابل تفصیل است. وی برخی صفات را قابل تغییر و برخی را غیر قابل تغییر می داند و برای این مدعای خویش ادله ای اقامه کرده است. به نظر می رسد این ادله مکفی نبوده، به تبع آن، نظریه ایشان هم قابل قبول نیست؛ بلکه باید قائل به اطلاق شد؛ یعنی تمام صفات و ملکات انسان اکتسابی است و آنها مطلقاً جبلّی نیستند.
سرشت و ساختار مقالات اخلاقی: اصول راهنما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو می کوشد تا ماهیت مقالات علمی پژوهشی در عرصه اخلاق را بازگوید و منطق حاکم بر آن را آشکار سازد. نگارنده نخست منطق نگارش را به مثابه فرآیند اقناع بیان می کند و بر این باور است که نوشتن آکادمیک تلاشی برای اقناع مخاطبان متخصص و در نتیجه مستلزم تن دادن به قواعدی مشخص است. سپس به تحلیل ماده و صورت مقالات علمی پژوهشی در عرصه اخلاق پرداخته، یکایک اجزای اساسی چنین مقالاتی را معرفی می کند و با برشمردن برخی لغزش های رایج در این زمینه، شیوه مقاله نویسی عالمانه را بازگو می کند. با این نگاه، نویسنده همه اجزای اصلی مقاله را تحلیل کرده و راه نگارش هر یک را گفته است و با بیان اصول راهنمایی برای نگارش چنین مقالاتی در عین تأکید بر اهمیت محتوا، ظرایف ساختاری را نیز خاطرنشان ساخته است.
نقش و جایگاه عقل در اخلاق از منظر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بررسی ارتباط عقل و اخلاق، از مباحث گریز ناپذیر فلسفی در زمینه اخلاق است. فارابی نیز یکی از تأثیرگذارترین فلاسفه مسلمان در حوزه اخلاق است. اما این که از منظر فارابی، عقل چه نقش و جایگاهی در اخلاق دارد، پرسشی است که در این نوشتار در پی پاسخ گویی به آن است. از این رو، ابتدا نظریه عقل از دیدگاه فارابی مطرح می شود. نظریه ای که پایه و اساس آن، بر ارتباط عقل انسانی با عالم مفارق از ماده، به وساطت و فیض عقل فعال گذارده شده است. سپس مفهوم اخلاق از نگاه وی و غایت اخلاق که همان «سعادت» است، تشریح شده، در نهایت، از جنبه های مختلف، جایگاه و نقش عقل را در رسیدن به سعادت بررسی می کنیم. شایان ذکر است که سعادت در دستگاه معرفتی فارابی، یک مفهوم بسیط نیست، بلکه مفهومی مرکب است و برای درک معنای آن، باید ارتباط آن با مفاهیمی چون اراده و اختیار، لذت، معرفت و تعلیم و تأدیب روشن شود. در این میان، پس از تعریف مفهوم عقل و انواع آن از نگاه فارابی، چگونگی بروز و ظهور و نقش آفرینی آن در هر یک از مفاهیم فوق الذکر، روشن شده، مشخص می شود که فارابی بر خلاف برخی فلاسفه اخلاق، فیلسوفی است که جایگاه بسیار پررنگی برای عقل در اخلاق قائل شده است و این مسأله را نیز از مسیرهای گوناگون و با مفاهیم متفاوت، نشان داده است.
آیین جوانمردی، به مثابه الگویی اخلاقی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به جهان امروز و گسترش عرفان های نوظهور و گاه غیراخلاقی، و گروش هر چه بیش تر انسان ها به آن ها، گفته می شود که ما در عصر بازگشتِ بشر به معنویت، یا بازگشتِ معنویت به زندگی بشر، به سر می بریم. در این جاست که ذخیره ها و میراث های فرهنگی جامعه، به مثابه قوای دفاعی بدن آدمی در دوران هجوم بیماری، به کار می آید. رسوم و آداب مربوط به مسلک «فتوت» و «جوانمردی»، از جمله این ذخایر معنوی و فرهنگی ایران و اسلام است که به صورت یک سلسله تعالیم اخلاقی و معنوی و یک نوع حکمت عملی برای عامه مردم درآمده و در دوره های فترت، کارساز بوده است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با تعمق در متون «جوانمردان» و «فتوت نامه ها» و نیز با بررسی سنت های به جا مانده از ایشان، مثل اخلاق و رفتار زورخانه ای و پهلوانی، نظام جوانمردی را معرفی کنیم که با دارا بودن اصول اخلاقی و تعلیمی خاص، همواره منادی ارزش های اصیل انسانی و اخلاقی همچون «برابری» و «برادری» و «تندرستی» و «عدالت ورزی» و ... بوده است و خود این اصول و مبانی اخلاقی، می تواند الگویی مناسب برای جامعه باشد.
عینیت گرایی اخلاقی در آرای قاضی عبدالجبار معتزلی و امام الحرمین جوینی
منبع:
رهنمون ۱۳۸۳ شماره ۷ و ۸
حوزههای تخصصی:
آرزوهای طولانی و فرایند مهار آن در اندیشة علوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
«طول امل» یا آرزوی طولانی نوعی بلندپروازی است که آثار زیان باری بر تمام ابعاد زندگی، اعم از مادی و معنوی بر جای می گذارد و سرانجام فراموشی مبدأ و معاد را به همراه دارد که مایة هلاکت و نابودی انسان می گردد. به این موضوع در سخنان امام علی علیه السلام فراوان تأکید شده است. به هر روی، انسان آرزوهایی دارد. بدین روی، لازم است آنها را مهار کند تا گرفتار بیماری مهلک «طول امل» نگردد. این نوشتار درصدد بیان راه های پیش گیری از ابتلای به این آفت روانی و درمان آن در صورت ابتلاست. یافتة پژوهش مبین آن است که مهار و درمان طول امل طی سه مرحلة متوالی صورت می گیرد: در مرحلة اول، انسان باید به نگرش صحیح نسبت به خود، جهان پیرامون و خالق یکتا دست یابد. در مرحلة دوم، به گزینش و ارزیابی آرزوها اقدام کند و آرزوهای گزینش شده را به اهداف قابل دسترس تبدیل سازد. در مرحلة سوم، به برنامه ریزی و تلاش برای رسیدن به اهداف خود مبادرت ورزد و از اتلاف وقت پرهیز کند.
جهانی شدن و بحران مادری
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن به عنوان پدیده ای فراگیر، حاصل تغییر و تحولاتی است که تمامی جوامع بشری و نهادهای آن را با چالش مواجه ساخته است. هیچ بعدی از ابعاد زندگی بشری نیست که به گونه ای درگیر این فرایند فراگیر نبوده و یا مصون از آن باقی مانده باشد. نهاد خانواده و نقش بی بدیل مادری نیز از این قائده مستثنا نیست و تغییر و تحولاتی را تجربه کرده است. این نوشتار با تاکید برنظریهواترز در تلاش است تا به تأثیر جهانی شدن بر نقش مادری و به بحران کشیدن آن با شیوه اسنادی بپردازد. براساس این نوشتار امروزه در اثر فرایند جهانی شدن شاهد بحران های گوناگون در عرصه های گوناگون هستیم که یکی از بارزترین این بحران ها، بحران مادری است. جهانی شدنِ، برخی افکار و باورها را در حوزه جنسیت و نقش های جنسیت، اساس خانواده و موقعیت مادری دچار معضلات جدی کرده و آن را به مرز بحران رسانده است.
مقاله حاضر با نگاه نقادانه به روند جهانی شدن در حوزه مادری، به بررسی سه بعد از ابعاد این روند(موقعیت ساختاری، بعد فرهنگی و سیاسی) و عناصر هر یک و ارتباط آنان بر تغییرات نقش مادری در جهان پرداخته است.
تحلیل مفهومی و گزاره ای قاعده زرّین اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
«آنچه را بر خود می پسندی، بر دیگران هم بپسند.» این گزاره در اخلاق به قاعده زرّین (طلایی) معروف است. به نظر می رسد دشواری های نظری و کارکردیِ احتمالیِ قاعده به عدم وضوح محتوای آن باز می گردد. بررسی و تحلیل مفهومی و گزاره ای این قاعده نشان می دهد مؤلفه های مهم این قاعده که عبارت اند از: «خود»، «دیگری»، «پسندیدن» و مشارالیه «آنچه» هر کدام حاوی دشواری هایی هستند که در آغاز، امکان فهم و عمل به قاعده را با تردید مواجه می کند. تحلیل گزاره ای قاعده و نقایص ناظر برآن نیز به گونه ای با مؤلفه های مذکور پیوند می خورد. نوشتار حاضر با تدقیق در محتوای قاعده نشان می دهد خودگروی، نسبی گرایی فرهنگی، سلایق متفاوت در پسندها و ناپسندها و بی شماری افعال در مواجهه عملی با دیگران، هیچ کدام زیانی به قاعده نمی زند؛ درنتیجه امکان تصور معقول و عمل به قاعده وجود دارد.
جایگاه ریاضت در تربیت اخلاقی از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
این نوشتار سعی در بازنگری و تقویت جایگاه «ریاضت نفس» در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام دارد؛ ریاضت، روح انسان را «قوت» و «خضوع» می بخشد و این دو خصلت، ضامن موفقیت در همه عرصه ها اعم از فردی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دنیوی و اخروی هستند؛ ریاضت به دو قسم اختیاری و غیر اختیاری قابل تقسیم است که تمام تکالیف شرعی در قسم اختیاری جای گرفته و مقصود از ریاضت غیر اختیاری، ابتلائات و امتحانات الهی است؛ این دو قسم، مکمل یکدیگر در فرآیند تربیت انسانند و با فلسفه خلقت انسان گره خورده اند؛ فلسفه تبعید انسان به محنت کده دنیا، اشرفیت نفس او در میان سایر مخلوقات بود که او را در معرض خطرناک ترین رذیلت اخلاقی یعنی غرور و تکبر قرار داد؛ از آنجا که علاج هر رذیلتی با ضد آن است، ریاضت تنها مسیری بود که نه تنها انسان را از رذیلت تکبر پیراست بلکه او را به زیباترین فضیلت اخلاقی یعنی محبت و عشق الهی نیز بیاراست.
.کرامت اکتسابی انسان از دیدگاه علّامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرامت انسان، به مثابه اساس حقوق بشر و معیار تعامل اجتماعی و بین المللی، در حوزه های مختلف علوم انسانی، از اهمیت ویژه برخوردار است. علّامه طباطبائی که از چهره های کم نظیر علمی جهان اسلام به شمار می رود، کرامت انسان را به صورت عمده به تکوینی و اکتسابی تقسیم می کند. در این نوشتار می کوشیم با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، کرامت اکتسابی، معیار کرامت و مهم ترین ویژگی های آن را از منظر علّامه بیان کنیم. کرامت اکتسابی، در حقیقت دستیابی انسان به کمالات وجودی و مقام قرب الهی و تنها راه وصول به آن خدامحوری است. لذا هر اندازه عبودیت انسان در پیشگاه حق تعالی، آگاهانه تر و مخلصانه تر باشد، به همان اندازه به ارزش و کرامت بیشتر نایل می آید. ازآنجا که کرامت اکتسابی بر اثر تلاش های اختیاری انسان به دست می آید، یک امر ارزشی است و می توان به آن افتخار نمود. چون حرکت تکاملی انسان، به تدریج حاصل می شود، تدریجی و تشکیکی بودن دو ویژگی دیگر کرامت اکتسابی است. به دلیل اینکه همة انسان ها قابلیت کسب کرامت را دارند، نوعی بودن چهارمین ویژگی آن به شمار می رود.
مسئولیت اخلاقی از دیدگاه ابن عربی
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اخلاقی در نظام های عرفانیِ مبتنی بر وحدت وجود، تبیینِ چگونگی مسئولیتِ اخلاقی آدمی است. ابن عربی معتقد است که حقیقتی جز خداوند وجود ندارد و هر فعلی چه خوب تلقی شود چه بد فعلِ خداوند است. نتیجه ی ظاهری این باور «جبر مطلق» و رفع مسئولیت آدمی در قبالِ افعالِ منتسب به اوست. اما عارفان با قبولِ نوعی اختیار برای آدمی، وی را مسئولِ اعمالِ خود می دانند. حلّ این تناقضِ ظاهری، در گرو دقت در معنای وحدت وجود؛ و تجلی خداوند در صورتِ آدمی است. انسان جلوه ی کامل تمامی صفات الهی است و از آنجا که خداوند به یقین دارای قدرت و اختیار است، آدمی نیز موجودی است که در اختیار داشتن، مجبور است. خدا فاعل کردارهای انسان است و این از آن روست که هستی خدا، همان هستیِ انسان یا هستیِ جهان است. ذات حق، مرحله ی اجمال است و جهان مرحله ی تفصیل. از این رو اگر با دیدگاهی وحدت گرایانه به موضوع نظر کنیم، جز حق را، وجودی نیست و طبیعتاً هر فعلی، فعلِ خداوند است و اگر از دیدگاه کثرت گرایانه دقت شود، انسان گونه ای هستی خواهد داشت و به تَبَع این هستیِ خود، فاعل کردارهای خویش خواهد بود؛ فاعلیتی که مسئولیت، لازمه ی آن است. دلِ آدمی که؛ در عرفان، حقیقتِ وی محسوب می شود، در مقابلِ رعیتِ خود که همان اعضاء و جوارح و قوای مختلف است، مسئولیت دارد، هم چنان که در برابر خداوند و دیگران مسئول است. نگرشِ ابن عربی در موارد مذکور مورد قبول ملاصدرا و اکثر پیروان وی تا زمان حاضر، واقع شده است و ایشان کوشیده اند آن را با زبانی فلسفی تقریر کرده و براهینی عقلانی بر آن اقامه کنند.
نظام اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی از منظر واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مقوله واقع گرایی اخلاقی در تفکرات اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته می شود. نظام اخلاقی خواجه نصیر، نظامی فضیلت گرا می باشد که مبتنی بر نفس شناسی شکل گرفته است. تحلیل کامل نفس شناسی خواجه نحوه شکل گیری فضائل اخلاقی و تشریح کامل نظام اخلاقی عناصر واقع گرایانه نظام اخلاقی وی مشخص کرده و بر این اساس به دیدگاه ایشان یعنی دیدگاه فضیلت گرا صحه خواهیم گذاشت.