پنجمین ویژگى عبادالرحمان «انفاق متعادل» است، به گونهاى که نه اسراف و افراطى در آن صورت بگیرد و نه بخل و تفریط. این مفهوم امروزه به عنوان «اقتصاد» معروف است و حتى در کتب روایى نیز بابى بدان اختصاص یافته است.
رعایت تعادل در همه امور پسندیده و حتى حکم عقل و بلکه نقل است؛ چنانکه در روایات به این موضوع اشاره شده است: «خیرالامور اوسطها». بنابراین، اختصاصى به انفاق ندارد، بلکه همه عبادات واجب و مستحب را شامل مىشود. عدم رعایت تعادل در انفاق، طبق برداشت از آیه شریفه مورد بحث (فرقان: 67) حرام است و در مقابل، رعایت آن واجب؛ اما هر یک از این دو داراى مراتبى هستند. مؤمن واقعى کسى است که سر بر فرمان مولا دارد و هرچه را او حکم براند اطاعات کند؛ نه گامى پیش نهد و نه گامى پس.
تمام مکاتب اخلاقى، به ویژه اسلام، به نوعى بر اعتدال و رعایت حدّ وسط صحّه گذاشته و بدان توصیه کردهاند. از انجام امور ـ واجب یا مستحب ـ توجه به تکالیف و وظایف متزاحم لازم است؛ چراکه گاهى پرداختن بیش از حد به یک وظیفه موجب بازماندن از وظیفهاى مهمتر مىشود.
فراگیران نخبه، نیازها و استعدادهایى دارند که در قالب برنامه هاى عادى مدارس و مراکز آموزشى برآورده نمى شوند و به درستى پرورش نمى یابند. از این رو، باید تغییراتى در این نوع برنامه ها به وجود آورد. در این مقاله، راه کار و شیوه هایى براى تغییر در محتوا، روش و محیط آموزشى کلاس هاى عادى ارائه شده است. روش هاى «شتاب بخشى»، «غنى سازى» و «پیچیده سازى» براى تغییر محتوا، روش «حل مسئله» و «آفرینندگى» براى تغییر شیوه تدریس، و روش هاى «سرعت»، «گروه بندى» و مانند آن براى تغییر محیط آموزشى به کار گرفته مى شوند.