فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
6 - 26
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر، ترسیم قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر است. اخلاق تفسیر شامل کدام حوزه های معرفتی می شود؟ «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» ساحت هایی هستند که زیر چتر آموزه های اخلاقی و قلمرو دانشِ اخلاق کاربردی بالیده اند. «اخلاق تفسیر» نیز بخشی از اخلاق کاربردی است که بر اصول و ضوابط اخلاقیِ فرایند تفسیر تمرکز دارد. کنش «تفسیر» می تواند به مثابه عمل متعاقب باور تفسیریِ مفسّر ملتقای «اخلاق باور» باشد و از جهتی به مثابه فرایندی مسئله محور و دارای روش و چارچوب نظری با «اخلاق پژوهش» پیوند داشته باشد و نیز به منزله یک رشته علمی با «اخلاق علم» در ارتباط باشد؛ به این معنا که گاهی مراد از تفسیر، مدلّل نمودن باورهای مفسّر است، گاه تفسیر در مقام پژوهش قرار می گیرد و گاه در مقام علم.«اخلاق تفسیر» می تواند با هر کدام از این ساحت ها، فضای کاربرد مشابهی داشته باشد. بنابراین، فرضیه این تحقیق این است که بر اساس تلقی های گوناگون از دانش «تفسیر»، مقوله «اخلاق تفسیر» می تواند در ذیل «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» قرار گیرد. نسبت اخلاق تفسیر به هر کدام از این دانش ها مقتضی و مستلزم پیش فرض هایی است که این پژوهش عهده دار تبیین آن هاست.
غایت در فلسفه اخلاق؛ منظری قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
111 - 139
حوزههای تخصصی:
غایت در اخلاق از مهم ترین موضوعاتی است که در اخلاق هنجاری و فرا اخلاق بررسی می شود. این مقاله با تکیه بر مباحث فلسفه اخلاق غربی و آیات قرآن کریم، از رهگذر مفهوم شناسی غایت و مباحثی نظیر تعدد یا وحدت غایت و تفاوت غایت در نظریه های هنجاری، به بررسی رابطه غایات متعدد و مختلف دست یازیده و در نهایت، غایتِ مورد اشاره قرآن کریم را تحلیل کرده و شاخصه های آن را بر شمرده است. به نظر می رسد که در فلسفه اخلاقِ غرب نظام رتبی بین مصادیق غایات به «لذت» ختم می شود، اما در ادبیات قرآنی، از آنچه در فلسفه اخلاق غرب، «غایت» خوانده می شود، با واژه هایی چون «فلاح» و «فوز» تعبیر شده است. با توجه به معناشناسی فلاح و فوز، «فلاح» مقدمه فوز است که از نظر رتبی، بالاترین وآخرین غایتِ قرآنی قلمداد می شود. فلاح، جنبه رهایی و خلاصی از شُرور دارد و در مقام ارائه راهکار برای رسیدن به نتیجه مطلوب است، اما فوز همان نتیجه مطلوبی است که در پی فلاح می آید و رهایی از عذاب، نائل شدن به رحمت الهی و بهره مندی از نعمت های جاودانه بهشتی و خلود در آن را همراه دارد و بالاترین مصداقِ فوز رسیدن به مقام «رضوان الهی» است. البته، نباید از نظر دور داشت که می توان تحلیلی غیر غایت گرایانه از مباحث قرآنی نیز ارائه کرد.
لذت و معنای زندگی از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در آثار ابن سینا مفهوم سعادت یا نیک بختی از جهاتی نزدیک به مفهوم معنای زندگی به مثابه غایت زندگی است. وی نیک بختی را مطلوب بالذات و غایت لذاته معرفی می کند و آن شرط لازم و کافی برای معنادار شدن زندگی است. از منظر او میان لذت و معنای زندگی ارتباطی عمیق وجود دارد. لذت، ادراک حضوری قوه مدرکه فرد است به آن چه که در نظرش کمال و خیر به شمار می آید. دیدگاه شیخ در نفس شناسی تأثیر مستقیمی بر مبحث معنای زندگی و لذت دارد. وی باتوجه به قوای ادراکی نفس، مراتب مختلفی برای نیک بختی و لذت در نظر می گیرد که از میان آن ها نیک بختی و لذت عقلانی یا روحانی نقش بسیار مهمی در رسیدن به معنا ایفا می کند. همچنین از میان قوای نفس تنها قوه عقلانی است که با مرگ از بین نرفته و در عالم آخرت معنای زندگی و لذت نهایی توسط آن رقم می خورد. او معتقد است همان گونه که معنای زندگی دارای ارزش ذاتی است، لذات عقلی و شهودی نیز دارای ارزش ذاتی است. لذت عقلی-شهودی نه تنها شرط لازم برای معناداری، بلکه شرط کافی آن نیز است. در این پژوهش معنای زندگی از نظر ابن سینا و نقش لذت در رسیدن به آن، با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی شده است.
تبیین مؤلفه های تربیت اقتصادی بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق تجارت [معیشت یا اخلاق اقتصادی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
یکی از مسائل جدید در تعلیم و تربیت کشورهای پیشرفته وارد کردن برنامه های تربیت اقتصادی به سیستم آموزشی در کنار آموزش مهارت های اولیه و ضروری است، که این مسئله ناشی از اهمیت روزافزون این موضوع می باشد. این پژوهش با هدف تبیین مؤلفه های تربیت اقتصادی براساس آموزه های اسلامی صورت گرفت. روش انجام پژوهش، تحلیل متن به روش قیاسی−استقرایی بود. جامعه آماری پژوهش آیات قرآن کریم بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، آیات مرتبط با موضوع پژوهش، تا رسیدن به حد اشباع، مورد بررسی قرار گرفت. از پرسشنامه محقق ساخته به منظور دریافت تأیید نظر متخصصان جهت بررسی تناسب مقوله های استخراج شده با اهداف پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش در تبیین مؤلفه های تربیت اقتصادی براساس آموزه های اسلامی، شامل استخراج 48 مؤلفه ذیل سه مفهوم کلی تولید، توزیع و مصرف است. به تفکیک در ذیل مفهوم تولید، 3 مقوله عوامل تولید، کسب و کارهای مولد و عوامل بهره وری تولید با 19 زیرمقوله، در ذیل مفهوم توزیع، 3 مقوله هدف توزیع، ابزارهای مالی توزیع و آسیب شناسی توزیع ثروت با 16 زیرمقوله و در ذیل مفهوم مصرف، 2 مقوله نیازها و انگیزه های ایجاد مصرف و ویژگی های مصرف با 13 زیرمقوله، استخراج و طبقه بندی شده است.
نقد احساس گرایی آیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چیستی حقیقت گزاره های اخلاقی و اینکه احکام اخلاقی از سنخ قضایای واقعی است یا اعتباری؛ یکی از مسائل مهم فلسفة اخلاق است. تاکنون دیدگاه های مختلفی دربارة تحلیل گزاره های اخلاقی ارائه شده است. یکی از دیدگاه های معروف، که در زمرة دیدگاه های غیرشناختی قرار می گیرد، دیدگاه احساس گرایی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، اثبات ناکارآمدی احساس گرایی آیر است که از جمله اولین نظریه پردازان این مکتب می باشد. بی اهمیت جلوه دادن آموزه های اخلاقی، بیهوده پنداشتن تعالیم وحیانی انبیاء، نفی استدلال و مشاجرات عقلانی، نسبی گرایی و ناموجه دانستن قضاوت و داوری اخلاقی، از جمله نقدهای وارد بر این نظریه است که به واسطة انگاره بی معنایی مفاهیم و احکام اخلاقی و ذهنی انگاشتن آنها، همچنین به واسطه کارکرد صرفاً عاطفی گزاره های اخلاقی و غیرقابل انتقال بودن آن به مخاطبان به دست می آید.
تبیین رشد انسان بر اساس صورتبندی پیوستار مفهوم شناختی تعقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رشد انسان بر اساس پیوستار مفهوم شناختی تعقل است. این تبیین بر آیات قرآن کریم، بررسی تفسیر المیزان و اتکا به مبانی و اصول حکمت متعالیه بویژه اصالت وجود، حرکت جوهری و وحدت تشکیکی متکی است. روش این پژوهش تحلیل مفهومی است. مفهوم تعقل با استفاده از چهار شیوه تحلیل مفهومی یعنی بررسی بافت یا سیاق مفهوم، بررسی ترادف کلمات و عبارات، تحلیل بر حسب مفهوم متضاد و تحلیل بر حسب شبکه معنایی از نوع ارتباط اندراجی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، تعقل مفهوم مشکک است که در کلام خدای تعالی به معنای ادراک مشروط با سلامت فطرت نه تعقل تحت تأثیر غرایز و امیال نفسانی به کار رفته است و مرکزیت آن را ایجاد ربط منسجم با حقیقت بر عهده دارد. به کارگیری مفاهیم گوناگون برای عقل ناظر به حیثیت های متفاوت فعالیت ادراکی و ارادی نفس است که قدر مشترک آن در مفهوم عقل منعکس می شود که همه فرایندها و کارکردهای ادراکی، ارادی و عملی را می تواند در برگیرد. تعقل یک پیوستار طولی دارد و شامل مراتبی نظیر نهیه، حجر، تفکر، تفقه، قلب، حلم و لب می شود و رشد، حرکت پیوسته در مراتب تعقل است که این مراتب همان مراتب رشد است. متناسب با پیوستار طولی تعقل ساختار رشد در این مراتب هم افزایی و تغییر است و تکامل و رشد در مراتب تعقل حاصل تعامل مستمر کارکردهای شناختی و عملی است.
انسان کامل از دیدگاه شهید مطهرى و علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال طلبى را مى توان هدف نهایى انسان دانست، گرچه در تعیین مصداق، ممکن است خطاهایى صورت پذیرد. با توجه به اینکه میل به کمال ذاتى انسان است، اندیشمندان در طول تاریخ، ویژگى هایى براى انسان کامل ذکر کرده اند. این تحقیق درصدد تبیین و تطبیق دیدگاه علامه طباطبائى و شهید مطهرى در خصوص انسان کامل است. روش پژوهش توصیفى بوده و با توجه به بررسى تطبیقى نظرات، از تحلیل محتوا استفاده شده است.
یافته ها حکایت از این دارد که انسان کامل انسانى داراى ارزش هایى مانند: عبادت، خدمت به خلق و آزادى است که همه در او به صورت هماهنگ رشد کرده و رشد هرکدام از این ارزش ها به حد اعلا رسیده است. در فرایند تحقیق، آنچه به دست آمده هماهنگى و هماوایى بین نظرات این دو اندیشمند در زمینه انسان کامل است، گرچه در تعیین مصداق «انسان کامل»، امکان شناخت و نوع نگاه به او، اختلاف نظر است.
اخلاق در سایه سکوت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
101 - 121
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار ضمن تبیین اجمالی سخن سالاری و شلوغی زایدالوصف حاکم بر جهان مدرن به ویژه پس از عصر دیجیتال، از به محاق رفتن سکوت و غفلت از اهمیت آن سخن رفته است. معنای سکوت و تحلیل و تعریف آن و بررسی ارتباط این پدیده با مفاهیمی چون بیان، سخن و صدا دستمایه بخش بعدی بحث است. معرفی گونه های گوناگون سکوت از قبیل سکوت معنایی، آوایی، راهبردی، ترفندی، نشانه ای و… بخش بعدی بحث را قوام بخشیده است. پس از تمهید مقدمات مذکور و بر اساس مباحث گفته شده، زیستِ ساکتانه یا زندگی مبتنی بر سکوت معرفی و مصادیق اخلاقی، دینی و عرفانی آن تبیین شده است. کارکردهای اخلاقی و سه گانه سکوت از منظر اخلاق اسلامی بخش دیگری از نوشتار پیش رو را به خود اختصاص داده است. در بخش پایانی، نقش محوری و مغفول سکوت در اخلاق صلح مورد تأکید قرار گرفته و از خطرات دیدگاه های کلام محور به این مقوله سخن به میان آمده است. بر اساس یافته های مقاله، «سکوت» جزئی مهم از زیست اخلاقی بوده و مشخصاً مبنایی است مناسب و مستحکم برای اخلاق صلح.
مبانی اخلاق اجتماعی در معنویت گرایی جدید و چالش های آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
123 - 149
حوزههای تخصصی:
معنویت جدید مدافع کسب هنجاری، معنوی و اخلاقی از درون است و خود را در مخالفت با نهاد های رسمی دینداری تعریف می کند. با توجه به این رویکرد درون گروانه، ممکن است معنویت گراییِ جدید نوعی انزواطلبی معنوی به حساب آید، اما می توان نشان داد که معنویت گرایانِ جدید در امور اجتماعی مشارکت فعّال دارند و خود را در همدلی، همدردی و همیاری اجتماعی پیش گام می دانند. در این مقاله بر آنیم تا مبانی ارزش شناختی و مُدل نظری ارتباطات اجتماعی در معنویت گرایان جدید را بررسی کرده و نشان دهیم که فعالیت ها ی نوع دوستانه این جریان، برای اخلاقی خوانده شدن، با چه چالش هایی روبه روست. در این مقاله با برشمردن و تحلیل چالش های موجود بر سر اخلاقی خواندن تعاملات اجتماعی در معنویت گرایی جدید - با تأکید بر نسبی گرایی و خودگروی اخلاقی - در صدد بوده ایم تا زمینه پاسخ به این پرسش را فراهم آوریم که آیا فعالیت ها ی خیرخواهانه معنویت گرایان جدید را می توان به مثابه امری اخلاقی نگریست و آیا معنویت گرایی جدید می تواند در گسترش اخلاق اجتماعی نقش ایفا کند؟
تعابیر سه گانه اخلاق در مختصات فکری دکارت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دکارت را پدر فلسفه جدید نامیده اند؛ زیرا وی با درانداختن شیوه خود در روش، در پی تأسیس الگوی جدیدی از معرفت شناسی بود. این روش در تمام ابعاد فلسفه وی نمایان است به گونه ای که نظام اخلاقی وی بر این روش استوار است، وی برخلاف شهرتی که در روش به دست آورد، هرگز نتوانست به همان میزان، در اخلاق که دغدغه وی بود، مقبولیت عام بیابد؛ زیرا وی نتوانست طرحی جامع و منسجم در اخلاق پی ریزی کند. این پژوهش، به معرفی اخلاق در مختصات فکری وی می پردازد. هدف این پژوهش، تبیین اخلاق دکارتی در سه حوزة اخلاق موقت، اخلاق باور و اخلاق دائم می باشد. نتیجه بررسی توصیفی تحلیلی هر یک از این حوزه ها، آن است که اخلاق موقت برخلاف اسمش، اخلاقی پایه برای دو تعبیر دیگر اخلاقی مدنظر ماست. اخلاق دائم را هم باید «مستنتج» نامید. در تبیین ارتباط هر یک از این اخلاقیات، که به صورت پلکانی قرار دارند، باید اذعان کرد که نمی توان از اخلاق موقت، جهشی به سوی اخلاق دائم داشت. اخلاق موقت، مقدم بر روش، اخلاق باور دوشادوش روش و در نهایت، اخلاق دائم مؤخر از روش دکارتی است. در هر یک از این عرصه ها نقدهایی مطرح شده است.
مبدأ فضائل و رذائل از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اهمیت اخلاق و تهذیب نفوس انسانی، همواره یکی از دل مشغولی های انسان بوده است. بدون وجود فضائل اخلاقی، زندگی بی معناست. در حقیقت فضائل اخلاقی کمالات انسانی را تعیین می کنند و به زندگی انسان معنا می بخشند. اما تحقق این هدف والا، بدون پیدا کردن مبدأ واقعی برای فضائل امکان پذیر نخواهد بود؛ زیرا تنها با وجود مبدأ واقعی برای فضائل، امکان گفت وگو از فضائل مطلق و تأثیرگذار در سعادت انسان وجود دارد. از این رو، بسیاری از مکاتب اخلاقی برای تحقق این هدف و رسیدن انسان به سعادت، همواره در تکاپو بوده و سعی در ارائه مبدأ واقعی برای فضائل داشته اند. برای پیدا کردن مبدأیی واقعی برای فضائل اخلاقی، باید کمال حقیقی انسان را به دقت تعیین نمود. بر اساس دیدگاه مرحوم علامه طباطبائی، وصول به توحید در مراتب مختلف آن، کمال حقیقی انسان به شمار می آید. این تحقیق بر آن است تا با روش توصیفی اثبات کند که از دیدگاه علامه طباطبائی، توحید ام الفضائل و مبدأ همة فضائل اخلاقی می باشد.
ماهیت تشکیکی مفاهیم اخلاقی و نقش آن در تفسیر گزاره های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
عمدة مفاهیم اخلاقی کمالات وجودی هستند و کمالات وجودی مانند خود وجود مشکک و ذات مراتب (فازی) هستند. ماهیت تشکیکی مفاهیم اخلاقی، مهم ترین ویژگی دانش اخلاق است که باید در تفسیر گزارة اخلاقی لحاظ شود؛ به این صورت که نباید انتظار داشت متن اخلاقی تنها بر یک سطح ثابت از معنا دلالت کند. موضوع و محمول در گزاره های اخلاقی هر کدام سطوح متعددی دارند. نسبت میان این چنین موضوع و این چنین محمولی نیز تنها یک سطح ندارد، بلکه نوعی تناسب و تناظر یک به یک میان آن سطوح را ارائه می دهد؛ یعنی نسبت های متعددی میان سطوح متوالی موضوع و محمول بیان می کند. این استظهار بر اساس فهم ظاهریِ عرفی و ارتکازِ مقامِ تخاطب شکل می گیرد و از باب رعایت «مناسبات عرفی میان حکم و موضوع» است. بدون این نگاه فازی در تفسیر بسیاری از آیات و روایات دچار تکلف می گردیم و دفاع از بسیاری متون اخلاقی دشوار است. این مقاله در صدد ارائة یک روش تفسیری برای گزاره اخلاقی است و ذیل مقولة فقه الاخلاق می گنجد. دستاورد این مقاله گرچه کاملاً عرفی و ارتکازی است، از دید نوع مفسران و شارحان حدیث مخفی مانده است. البته اشاره ها و مؤیداتی برای آن در کلمات برخی از آنان دیده می شود.
تحلیل ماهیت عدالت در عرصه خالق با تأکید بر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت شناخت ماهیت اشیا تا بدانجاست که حتی گاهی انسان را از اقامه استدلال برای اثبات خصوصیات متعدد برای امر مورد نظر، بی نیاز می سازد. «عدالت» از زیربنایی ترین دغدغه های فکری بشر در حوزه اخلاق و اجتماع به شمار می آید که درباب خصوصیات و ویژگی های آن بسیار گفته شده؛ اما تبیین ماهیت عدالت گاهی مورد غفلت قرار گرفته است. پرسش اصلی در این نوشتار، در باب ماهیت عدالت و چیستی آن است که با محوریت آرای ابن سینا به بررسی آن پرداخته و چنین نتیجه گرفته شده است که چون ابن سینا برای عدالت ماهیت مستقلی قائل نیست؛ بنابراین به تعریفی حقیقی برای عدالت نپرداخته است و سپس با رد این نظریه بوعلی که عدالت، اجتماع سه فضیلت عفت، شجاعت و حکمت است، به تبیین اصالت عدالت، و تفریع فضایل سه گانه مذکور بر آن پرداخته شده است. عدالت، حقیقتی است یگانه که در هر قوه ای و به اقتضای همان قوه فضیلت خاصی از آن اعتبار می شود. بنابراین، اساس همه فضایل، عدالت است و سایر فضایل، از تجلیات عدالت به شمار می روند. در نهایت به نظریه «سیال بودن ماهیت عدالت» و هم چنین «تفکیک عدالت از اعتدال» پاسخ داده شده و نیز به نسبت میان عدالت فلسفی و فقهی پرداخته شده است.
بایسته های اخلاقی فیلترینگ و پالایش محتوا در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر اخلاقی، مهم ترین هدف پالایش محتوا یا فیلترینگ پیشگیری از نقض اخلاق در فضای مجازی است؛ ولی تحقق چنین هدفی مستلزم آن است که همه مرتبطان با فیلترینگ با تکالیف خود آشنا باشند و برای عمل به آن ها تلاش کنند. تا این وظایف و دشواری های آن ها شناسایی نشود، نمی توان انتظار داشت فیلترینگ هم در خدمت اخلاق باشد و هم اخلاقی اِعمال شود. این مقاله افزون بر معرفی مهم ترین وظایف شهروندان و نهادهای حاکمیتی درباره فیلترینگ، دشواری های آن را تحلیل می کند و برای کاهش آن ها راهکارهایی می دهد. وظایفی چون اطلاع رسانی، نظارت، دور نزدن فیلترینگ، همدلی و همراهی کاربران و نهادها و رازداری و امانت داری، و دشواری هایی چون خطای انسانی و فنی، تعارض وظایف اخلاقی و ضعف انگیزه را معرفی می کنیم. برای تبیین هرچه بهتر، وظایف را به مشترک و اختصاصی تقسیم کرده ایم. مبحث دیگر مقاله، تعریف وظیفه اخلاقی، اهمیت آن و مبانی و منشأ الزام وظیفه خلاقی است.
چیستی و چرایی اخلاق مدیریت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
52 - 68
حوزههای تخصصی:
امروزه الزامات سازمانی تأثیری گریزناپذیر بر حیات و رفتار فردی و اجتماعی ما دارند و از این رهگذر، منشأ بسیاری از کنش های اختیاری و صفات اکتسابی ما آدمیان خواهند بود. در چنین وضعیتی بسیار محتمل است که مسئولیت اخلاقی این کنش ها و صفات، نه بر عهده افراد و گروه ها، بلکه تا حدود زیادی بر عهده سازمان ها و نهادهای اجتماعی باشد. سازمان ها و نهاد های اجتماعی با شخصیت حقوقی شان متعلق مسئولیت اخلاقی می شوند که وظیفه پی گیری و تأمین الزامات این مسئولیت بر عهده مدیران آن سازمان ها و نهادهاست. به این ترتیب، مفهوم «اخلاق مدیریت» شکل می گیرد که در این مقاله نخست به روشی توصیفی ۔ تحلیلی و با نگاهی تازه این مفهوم را بازخوانی کرده ایم و با عنایت به ویژگی های کاربردی مسائل اخلاقی در مدیریت به اشکالاتی که ممکن است بر ضرورت اخلاق در عرصه مدیریت وارد شود، پاسخ گفته ایم و در ادامه، تقریرهای گوناگونی که از ضرورت اخلاقی بودن مدیران در متون اخلاق کاربردی این حوزه آمده است را با اتخاذ رویکردی اسلامی، تحلیل و بررسی کرده ایم. در نتیجه این تحلیل، کوشیده ایم تا با اصلاح انگاره های کارکرد گرایانه و سود انگارانه محض، به نگاهی اصیل و نامشروط به ضرورت اخلاق برای مدیریت دست یابیم.
ورزش و رشد اخلاقی: مروری بر تأثیر ورزش ها بر تحول اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه این ایده که ورزش ها در اشکال گوناگون خود، می توانند به تحول منش های اخلاقی و تربیت اخلاقی افراد یاری رسانند، مقبولیتی عام دارد. نگاهی به مباحث اخیر در این زمینه، نشان می دهد که این دیدگاه، مخالفان جدی دارد. برخی روان شناسان ورزش، با اتکاء به یافته های تجربی در دهه های اخیر، درباره کارکرد اخلاقی ورزش ها، دست کم در برخی اَشکال آن، تردیدهایی جدی دارند. هدف این مقاله، مروری اجمالی بر اهم یافته های تجربی در حوزه تأثیر ورزش بر تربیت اخلاقی است. مقاله با روش توصیفی و مروری، به مهم ترین تحقیقات تجربی در این حوزه می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مطالعات تجربی، که عمدتاً در سطح ورزش های قهرمانی و رقابتی انجام شده است، تصویری روشن و مؤثر از تأثیر این گونه ورزش ها بر تحول و تربیت اخلاقی ارائه نمی کند.
وجودشناسی دلایلِ انگیزشی عمل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
69 - 90
حوزههای تخصصی:
در مباحث جاری درباره دلایل عمل، یکی از سؤالات راجع به وجودشناسی دلایل است و این که دلایل چگونه چیزهایی هستند. اگر چه این بحث مستقیماً و صرفاً درباره عمل اخلاقی نیست، مبنای بعضی بحث های دیگری است و لوازم مهمی برای نظریه اخلاقی دارد. یکی از دیدگاه ها در این باره امرِ واقع گرایی (factualism) است. طبق این دیدگاه، دلایلِ عمل از مقوله امرِ واقع (fact) هستند. در مقابل، کسانی به روان شناسی گرایی قائل هستند که طبق آن دلایل عمل از مقوله امورِ روان شناختی اند. در این جا بعضی نقدها به امرِ واقع گرایی را معرفی و ارزیابی می کنیم. از نظر منتقدان، امرِ واقع گرایی به این دو لازمه ناپذیرفتنی متعهد است: 1) تبیین ناظر به واقع نیست؛ 2) دلایل نقش عِلّی در عمل ندارند. در مقابل، از این پیشنهاد دفاع می کنیم که در نقدها به امرِ واقع گرایی، تفکیکی میان دلایل (انگیزشی و تبیینی) نادیده گرفته شده است. برای تقویت این پاسخ، توضیح می دهیم که تفکیک دلایل انگیزشی از دلایل تبیینی بنا به ملاحظاتی مستقل از نزاع وجودشناسی دلایل طرح می شود و از این رو، توسل امرِ واقع گرایی به تفکیک راهکاری موضعی (ad hoc) نیست. بدین ترتیب، هم از امرِ واقع گرایی در مقابل بعضی نقدها دفاع می کنیم و هم به اهمیت تفکیک دلایل انگیزشی از دلایل تبیینی توجه می دهیم.
نقد و اصول حاکم بر آن، در سیرة علمی علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نقد، داوری و تشخیص قوت و ضعف اثر، نشان دادن کاستی ها و نمودن راه های تازه و حفاظت از سلامت و حریم دانش است. در هر عصری افرادی هستند که به عرضة آثار نازل، سست و بی پایه اقدام می کنند. ازاین رو، لازم است ناقدان با التزام به اخلاقیات و اصولی خاص، اقدام به نقد آثار نموده و مدافع و حافظ سلامت علمی جامعه باشند. علامه طباطبائی نیز محقق و عالمی فرهیخته و ناقدی متخصص بودند که سره را از ناسره تشخیص می دادند. این مقاله تلاش دارد ضمن تحلیل معنای نقد و بیان مهم ترین اصول اخلاق نقد، مصادیقی از رعایت اخلاق نقد در سیرة علمی علامه طباطبائی بررسی کند. بررسی سیره علمی ایشان از خلال منابع مکتوب و به روش کتابخانه ای، حاکی از این است که علامه طباطبائی مهم ترین اصول حاکم بر نقد مانند داشتن انگیزة الهی و معنوی، آزاداندیشی و پرهیز از تعصب، نقدپذیری و انصاف علمی، پشتکار و خستگی ناپذیری، داشتن تخصص نقد، برهانی و مستدل نویسی، جسارت علمی، حفظ حرمت ها و عدم هتاکی در نقد را رعایت کرده است.
بررسی پنج شاخص اخلاقی در اندیشه و عمل امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
اخلاق برگرفته از تعالیم دین اسلام در اندیشة امام خمینی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و نقش تعیین کننده ای در تهذیب، تربیت، رشد و کمال انسان و شکل گیری جامعه اخلاقی و مطلوب دین اسلام دارد. امام خمینی هم در اندیشه، مروج قواعد اخلاقی بود و هم با عملکرد خود در چارچوب شاخص های بسیار مهم اخلاقی، یک انسان نمونه بود. به گواه تمام کسانی که امام را می شناختند هیچ عرصه ای از زندگی ایشان خالی از ارزش های اخلاقی نبود و در پایبندی شاخص های اخلاقی، عملکرد تحسین برانگیزی داشته است و رفتارش مؤید گفتارش بوده است. عملکرد امام به خصوص در عرصة سیاست ورزی حجت را بر همگان تمام کرد و ثابت نمود در سایة تهذیب و تخلق به اخلاق حسنه، می توان همیشه از خود یک انسان الهی به نمایش گذاشت و در همة عرصه ها بر اساس شاخص های اخلاق عمل کرد.
ارتباط اخلاق و زیبایی شناسی در فلسفه شوپنهاور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
67 - 99
حوزههای تخصصی:
اخلاق و زیبایی شناسی مهم ترین ارزش های حیات آدمی هستند که نسبت میان آن ها از دیر باز مورد پرسش اندیشمندان بوده است. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین ماهیت و نحوه ارتباط این دو حوزه در فلسفه آرتور شوپنهاور می پردازیم. شوپنهاور اخلاق و زیبایی شناسی را دو راه رهایی از اراده پدیداری و خودخواهی می داند. ماهیت اخلاق، شفقت و نیکوکاری است که از طریق فرا روی از خودِ پدیداری حاصل می شود و با عدالت، یعنی یکسان دیدن خود و دیگران همراه است. درک زیباشناسانه و نبوغ هنری نیز با نفی خودبینی و فرا رفتن از نگاه سود گرایانه و منفعت طلبانه میسر است که به گشودگی قلب و شناخت مثال مطلق می انجامد. بدین سان، آدمی هم در هنر و هم در اخلاق به نظاره حقیقتِ خود و هستی نائل شده و با نفی اراده، خودِ درونی اش را با واقعیت فی نفسه یکی می یابد. بسیاری از صورت های هنری مانند تراژدی می توانند به نفی اراده خودخواهانه و اخلاق مدد رسانند. اخلاق نیز با فرا بردن نگرش آدمی از خود پرستی و سود جویی زمینه درک و نگرش زیباشناسانه را فراهم می کند.