فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۶٬۷۷۵ مورد.
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۷ شماره ۷۵
مبلغان و مهدویت
داستان قرآنی/بابل
جلوه های حـماسی عاشورا
حوزههای تخصصی:
خطاهاى رایج در ترجمه متون تاریخ و تمدن اسلامى
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون از جمله فنونى است که در تحقیقات تاریخى کاربرد فراوانى دارد از این رو، هر گونه اشتباه در برگردان الفاظ، عبارتها و مفاهیم موجب گمراهى پژوهشگر تاریخ و بروز اشتباهاتى در نتایج تحقیقات مىگردد. بر این اساس، لازم است تا کار ترجمه به دست خبرگان این فن یا متخصصان تاریخ سپرده شود و بایسته است که مترجمان در کار خود، نهایت دقت و بهرهگیرى از منابع اطلاعاتى را در زمینه متن مورد نظرشان صرف نمایند.
متأسفانه مشاهده مىشود که در شمار قابل توجهى از متون ترجمه شده از زبانهاى اروپایى در زمینه تاریخ و تمدن اسلامى، اشتباهات ترجمهاى چشمگیرى وجود دارد که ناشى از عوامل گوناگون، بهویژه عدم تخصص مترجمان در این متنهاست و بیشتر این خطاها در حوزه اسامى خاص (افراد، اماکن و اصطلاحات) و تبدیل تاریخهاى هجرى به میلادى و برعکس بروز مىیابند.
انگیزههای فضیلتسازی برای اقوام و شهرها
حوزههای تخصصی:
روایات بسیاری از پیامبر و بزرگان صحابه در متون روایی، جغرافیایی و تاریخی مسلمانان بهویژه تاریخهای محلی، در مدح یا قدح اقوام، شهرها و منطقههای گوناگون آمده است؛ چنانکه برخی از نویسندگان، در فصل ویژهای از کتابشان، از فضایل و مناقب شهر خاصی یاد کردهاند. پارهای از این روایات، به پیشبینی بخشی از رویدادهای آینده و برخی دیگر از آنها، به تأثیرگذاری مردم شهر یا قومی خاصی در حفظ اسلام و نکوداشت آنان میپردازند.
تطبیق این روایتها با رویدادهای تاریخی، این پرسش را پدید میآورد که آیا اختلافهای سیاسی ـ مذهبی و تنوع نژادی جامعه اسلامی، در رواج چنین اخبار و احادیثی تأثیر گذارده است؟ این نوشتار با بازبینی اوضاع سیاسی، اجتماعی و مذهبی جامعه اسلامی در قرنهای یکم تا چهارم هجری قمری، میکوشد که درستی یا نادرستی سه فرضیه را درباره تأثیرگذاری عاملهای زیر در فضیلتسازی برای شهرها و قومها بررسد:
1. گرایشهای قومی؛
2. انگیزههای سیاسی (رقابت برای کسب قدرت و مشروعیت سیاسی)؛
3. اختلافهای مذهبی.
وکلای حضرت مهدی (عج)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۷ شماره ۷۴
حوزههای تخصصی:
انگلستان و گسترش فرقه بهائیت در ایران (با تأکید بر عصر پهلوى)
حوزههای تخصصی:
کى از مباحث مطرح و مهم در دوران معاصر، پدیده استعمار و استعمار ستیزى است. اندیشمندان اروپایى، از جمله ژرژ بالاندیه در بیان وضعیت استعمارى یک کشور به مؤلفههایى چون سلطه تحمیلى، ارتباط تمدنهاى ناهمگون، وابستگى سیاسى و استعمار اقتصادى اشاره کردهاند. مصداق چنین وضعیتى در روابط ایران و انگلستان در قرن نوزدهم و بیستم کاملاً مشهود است. در عصر قاجار به دلیل ویژگىهاى ساختارى قدرت، شرایط مناسب براى گذار از جامعه سنتى به جامعه توسعه یافته فراهم نبود، از این رو نارضایتى طبقات اجتماعى در ایران افزایش یافت. بهائیان به عنوان فعالترین ناراضیان سیاسى، نقش اساسى در دامن زدن به بحرانها ایفا کرده و انگلیسىها نیز از این بحرانها غافل نبودند. در راستاى شناسایى فرقه بهائیت، بسیارى از محققان و پژوهشگران معاصر به پیوند مستحکم بهائیان با دولت استعمارى انگلستان پرداخته و دست پنهان این کشور را در گسترش و تداوم این فرقه در عصر قاجار و پهلوى مؤثر دانستهاند.
در این مقاله ـ فارغ از هر گونه غرض ورزى ـ با تکیه بر اسناد و مدارک موجود به علل توجه انگلیسىها به بهائیان، ارتباط متقابل آنها در دوران یاد شده و پیامدهاى حاصل از این ارتباط پرداخته شده است.
فرهنگ تشیع و نقش آن در تجدد بومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۷
حوزههای تخصصی:
علما توانستند با بسط فرهنگ تشیّع، نوعی بیداری خاص در مردم ایران به وجود آورند و برای بسط این فرهنگ، از عنصر «سیاست» و «حکومت» به خوبی استفاده کردند. آنان ابتدا با نفوذ در دربار شاهان مغول و سپس همکاری با دستگاه سلاطین صفوی، توانستند فرهنگ تشیّع را در بین عامه مردم ایران بسط دهند. اما در عین حال، اولاً، هرگز به این سلاطین مشروعیت ندادند، ثانیا، هیچگاه در دستگاه سلاطین ذوب نشدند، بلکه همواره فاصله معنوی خود را با آنها حفظ میکردند و این بر جذّابیت آنها میافزود. نتیجه آن شد که با بسط فرهنگ تشیّع، فرهنگهای محلّی و قومی در تحت فرهنگ اصلی، که همان فرهنگ مذهبی تشیّع است، دارای یک هویّت مشخص ملّی گشتند و نتیجه این تکامل در مردم ایران بسط نظری و عملی نظریه «ولایت فقیه» بود که در مشروطه شکل نازل و اجمالی آن اتفاق افتاد و شکل کامل و تفصیلی آن در انقلاب اسلامی رخ نمود.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و استراتژی ایشان در برابر خط نفاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۹
حوزههای تخصصی:
در این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در برخورد با منافقان چه تدبیر و شیوه رفتاری را اتخاذ میکردند. بدینروی، پس از توضیح مفاهیم «کافر»، «فاسق»، و «منافق» و تفکیک میان آنها، به بررسی الگوهای رفتاری پیامبر در برابر منافقان پرداختهایم. بر اساس یافتههای این پژوهش، موضع اصلی پیامبر در برابر منافقان، عفو و مدارا بود که به شکلهای گوناگون تجلّی مییافت; ولی ایشان در مواقع ضرورت، از خشونت نیز بهره میگرفتند. پیامبر با منافقان، که دشمنان داخلی حکومت و جامعه اسلامی بودند، به عنوان یک پدیده روانی و اجتماعی برخورد کردند و موضع سیاسی و نظامی در برابر آنان نگرفتند. آن حضرت تدابیری اندیشیدند که آنان در جامعه اسلامی منزوی و کمتأثیر شوند و در نتیجه، مسلمانان از خیانتها و نیرنگهای آنان مصون بمانند.