آماده سازی جامعه برای ورود به عصر غیبت دو دلیل داشت:
کاهش ارتباط مستقیم معصوم با مردم و مرتبط ساختن آنان با عاملان و نایبان ایشان و دیگر، آگاهی بخشی به مردم و تنویر افکار عمومی برای معرفی حاکمان جور و قرار دادن جامعه در مسیر حرکت به سوی تاسیس دولت حق و شناخت وظیفه شرعی در عصر غیبت.
در این نوشتار، دو شیوه نظری و عملی پیشوایان معصوم در آماده سازی ذهنیت شیعیان برای ورود به عصر غیبت بررسی می شود. بُعد نظری همان روایاتی است که ائمه معصوم درباره غیبت فرزندی از نسل فاطمه خبر داده اند و بعد عملی نیز سیره سیاسی پیشوایان معصوم است که مهم ترین آن، مواردی هم چون در پیش گرفتن سیاست تقیه، صبر و انتظار، کاهش ارتباط مستقیم معصوم با مردم، تاسیس سازمان وکالت، توقیع و نامه نگاری با شیعیان، پنهان نگه داشتن علایم حمل و تولد حضرت مهدی و سرانجام غیبت صغرا به منزله زمینه ورود به عصر غیبت کبرا به شمار می رود
چکیده
در نوشته حاضر، روند و جریان تاریخ نگارى شیعیان در سدههاى نخستین بررسى شده است. طرح دو دیدگاه در باره جهتگیرى مذهبى گزارشهاى موجود در مصادر تاریخى اهلسنت، و نیز بررسى واژهها و اصطلاحات تاریخنگارى در کتابهاى فهرست شیعه، بهویژه رجال نجاشى، و همچنین تجزیه و تحلیل نوشتههاى تاریخى شیعیان، از جمله مباحث این نوشته است. نتیجه این پژوهش آن است که شیعیان به تاریخنگارى (بهویژه حوزهها و محورهایى، مانند غیبت امام دوازدهم که دیگر فرقهها به آن کمتر توجه داشته) اهمیت دادهاند. البته از آنجا که به صاحبان قدرت، اعتماد نداشته به روند تاریخنگارى عمومى و تاریخ خلافت، رغبت چندانى نشان ندادهاند. در ادامه، شیوه و سبک تاریخنگارى «جلودى» یکى از مورخان پرتألیف، اما گمنام شیعه بررسى شده است.