فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۱۵٬۳۸۵ مورد.
مبانی حجیت عقل عملی
حوزه های تخصصی:
اصول اقتصادى قانون اساسى با نگاهى به توسعه پایدار
منبع:
معرفت ۱۳۸۰ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
بازخوانی تأثیر تعدی و تفریط در امانت مطالعه تطبیقی در فقه و قانون مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقوق امین در ارتباط با تعدی و تفریط در متعلق عقد امانت در نزد فقهای امامیه با دیدگاه های متفاوتی همچون نظریه مشهور عدم ارتباط مطالبه خسارت با تعدی و تفریط به استناد عموم قاعده علی الید و نظریه رابطه تقصیر با خسارت به استناد قواعد عمومی مسؤولیت و قاعده استیمان همراه بوده است. آگاهی به این مسئله جز با بررسی پیشینه و شناخت مبانی فقهی دیدگاه مشهور عدم ارتباط مطالبه خسارت با تعدی و تفریط در میان فقیهان میسر نیست. از همین رو در این مقاله سعی شده است وضعیت امین در ارتباط با تعدی و تفریط ابتدا در فقه امامیه و سپس حقوق ایران مورد ارزیابی قرار گیرد. در این مقاله نشان داده می شود نظریه ی آن دسته از فقها که محدوده ی مسؤولیت امین را به لحاظ دخالت رابطه سببیت به همراه تعدی و تفریط ممکن دانسته اند با سلطه مالکانه مالک بر مال خود و بنای عقلانی ناشی از قاعده استیمان تطابق بیشتری دارد.
روشنفکرى و موءلفه هاى آن در فرهنگ اسلامى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
روشنفکرى به معنى واقعى کلمه از ارزشهاى والاى فرهنگ اسلامى است. شروع خط روشنفکرى و روشنگرى در تعلیم انبیاى الهى، بویژه پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله و معصومین علیهمالسلام بوده و استمرار صحیح نیز در تعالیم آنان نهفته است. متأسفانه در دو قرن اخیر واژه روشنفکر از بدو ورود به جوامع اسلامى از جمله ایران، دچار بیمارى شده و مورد سوء استفاده قرار گرفته است و به تارى از شبکه عنکبوتى مفهومى استعمارگران تبدیل شده است. بسا کسانىکه از نظر فرهنگ اسلامى فاقد بصیرت و روح روشنفکرى هستند؛ اما نام خود را روشنفکر گذاشتهاند.
اگرچه در قرآن و احادیث واژهاى که به طور دقیق به روشنفکر ترجمه شود یافت نمىشود؛ اما واژههایى را مىیابیم که مفهوم درست روشنفکرى را در خود دارند و محتوا و موءلفههاى دینى روشنفکرى را بیان مىکنند. مىتوان در فرهنگ اسلامى ده عنصر و مفهوم ارزشى ( رحمت، سلام، رشد ، صلح، شرح صدر، ابدى بودن، جامعگرایى، یقینگرایى، حقگرایى و دشمنشناسى) را در موءلفههاى روشنفکرى دینى ذکر کرد که جمع آنها در یک متفکر، نشاندهنده یک روشنفکر حقیقى است.
فقدان هر یک از موءلفههاى مزبور، آفتى در روشنفکر پدید مىآورد که جامعه به سبب آن دچار زیان مىشود. در واقع، آفات روشنفکرى در ایران در دو قرن اخیر ناشى از فقدان همین عناصر، بویژه حقگرایى و جامعگرایى بوده است. در این مقاله ضمن تبیین موءلفههاى نامبرده، بیان شده که چگونه جمع آن عناصر، روشنفکر الهىو حقیقى را بهوجود مىآورد و فقدان هر یک در روشنفکرنماها منشأ چه آفات و آسیبهایى است.
شبهات و ایضاحات حول أصول الفقه
حوزه های تخصصی:
حوزههاى علمیه و تفکر فلسفى غرب
حوزه های تخصصی:
شیوه اکتشاف ملاک و نقش آن در تغییر احکام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی مشروعیت مسئولیت حمایت در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوگیری از فجایع بشری و ایجاد نوعی آرامش نسبی برای انسان هماره از دغدغه های حکومت ها بوده است. از طرفی حکومت ها این گونه تجربه کرده اند که بدون کمک دیگر حاکمیت ها توانایی پیشگیری، واکنش نشان دادن یا بازسازی هجمه ها علیه بشریت را ندارند. پس از پایان جنگ سرد، اوج گیری درگیری های نظامی منطقه ای، وقوع جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسل کشی در برخی از مناطق و فراهم شدن امکان برخورد فعال شورای امنیت با ای گونه مصادیق تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی، نظریه «مداخله بشردوستانه» از سوی جامعه بین المللی مطرح شد و پس از اثبات ناکارآمدی و نیز سوء استفاده برخی کشورها از آن، نظریه جدید «مسئولیت حمایت» مطرح و در قالب برخی اسناد سازمان ملل متحد مورد پذیرش قرار گرفت. در این مفهوم حکومت ها ملزم می شوند تا در صورت اتفاق افتادن برخی جنایات شدید از مردم تحت ظلم حمایت کنند. در این مقاله سعی داریم تا مشروعیت این نظریه را از دیدگاه اسلام بررسی کنیم.
واگرایی های دفاع مشروع و قاعده مقابله به مثل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو تأسیس دفاع مشروع و قاعده مقابله به مثل در جهت صیانت از افراد وضع شده و به دلیل مطابقت با فطرت بشری از سابقه ای طولانی برخوردار است. در حقوق اسلام به این دو نهاد توجه ویژه ای می شود و ادله قرآنی و روایی بسیاری بر مشروعیت این دو نهاد دلالت دارند.
این دو تأسیس با وجود اشتراک هایی در ادله و موضوع و فقدان مسئولیت کیفری و مدنی، در اموری همچون حق و حکم بودن، زمان پاسخ دهی و شرط تناسب تفاوت هایی دارند .تبیین این وجوه افتراق در شناخت دقیق این دو نهاد تأثیر بسزایی خواهد داشت.
مفسد فی الارض
حوزه جبل عامل, شکوه فراموش شده
منبع:
حوزه سال ۱۳۸۳ شماره ۱۲۴
حوزه های تخصصی:
بررسی نظریه ابن تیمیّه در انکار شاگردی ابن عباس نزد امام علی (ع) ، و نقد آن با تکیه بر منابع أهل سنّت
حوزه های تخصصی:
مرجعیّت علمی امام علی، از جمله مسائل مطرح در جامعه اسلامی پس از رسول خدا
بوده است، به گونه ای که از دیرباز، اذهان بسیاری از محّدثان، مفسّران، متکلّمان، فقیهان و تاریخ نگاران را به خود معطوف نموده است. برجستگی علم امام علی تا به اندازه ای بوده که بزرگانی از صحابه هم چون ابن عبّاس ـ که خود، مشهور به «حبرالأمّه»، «بحر»، «ترجمان القرآن»، «رئیس المفسّرین» و «فقیه العصر» است ـ از تربیت یافتگان آن حضرت بوده و به شاگردی خویش، افتخار کرده اند.
ابن تیمیّه، رابطه شاگردی و استادی را میان ابن عبّاس و امام علی انکار می کند. این در حالی است که بنا به اعتراف منابع أهل سنّت، ابن عبّاس همواره تصریح کرده که سرچشمه دانش وی در تفسیر، امام علی بوده و آن حضرت را برترین استاد خویش پس از رسول خدا
معرّفی کرده است.
ابن تیمیّه، در رویارویی با أهل بیت، با اهدافی هم چون مرجعیّت زدایی از ایشان و مرجعیّت سازی برای دیگران، همواره روش تکذیب، تضعیف و توجیه در پیش گرفته، بسیاری از حقایق مسلّم روایی و تاریخی را نادیده گرفته است. دیدگاه وی در انکار شاگردی ابن عبّاس نزد امام علی، به دلیل تعارض با این حقایق، پذیرفتنی نبوده و قابل نقد می باشد.
روش تفکر سیاسى بر اساس فیلسوفان مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان مشایى با طبقه بندى علوم به دانشهاى حِکَمى و غیرحِکَمى، بخشى از دانش سیاسى را در زمره دانشهاى حِکَمى تحت عنوان «سیاست مدن» قرار دادهاند و بخش دیگر آن را که ذیل دانش فقه قرار مىگرفت با نام «سیاسیات» جزو دانشهاى غیرحِکَمى جاى دادند. هر چند هر دو دسته دانشهاى فوق براى «رئیس اول» و «رؤساى افاضل» بیانگر یک حقیقت به دو شکل متفاوت بود ولى «رؤساى سنت» حقایق سیاسى را نه براساس قواعد عقل که به وسیله قواعد زبانشناسى به دست مىآوردند؛ از این رو فرآیند سیاسى در مدینههاى رئیس اول و رؤساى افاضل با آنچه در مدینههاى سنت جارى بود تفاوت مىیافت، هر چند همه این مدینهها فاضله تلقى مىشدند.
فیلسوفان مشایى با تأسیس اصل «سعادت» زندگى سیاسى را بر اساس آن و نه «اصالت فرد» یا «اصالت جمع» یا «اصالت گروه» تحلیل مىکردند. طبقه بندى جوامع به فاضله و غیرفاضله و دسته بندىهاى درونى هر یک از آنها بر همین اساس انجام مىگرفت. «اصالت سعادت» براى آنها زوج مفهومى «سعادت حقیقى» و «سعادت پندارى» را فراهم مىآورد. این اصل همچنین در کاربردى تجویزى، آرمانشهر حیات سیاسى را ترسیم مىکرد.
شیوه رهبرى امام خمینى و سیادت وبرى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
یکى از مباحث مهم پیرامون سیره حکومتى امام خمینى(ره) نوع اقتدار و سیادت سیاسى ایشان است. اغلب جامعه شناسان و پژوهشگران سیاسى در تحلیل این موضوع از الگوى جامعه شناختى ماکس وبر بهره گرفتهاند. مطابق این الگو، اقتدار یا سیادت سیاسى عمدةً بر سه نوعِ سنتى، قانونى - عقلایى و کاریزمایى مىباشد. بسیارى از پژوهشگران، اقتدار سیاسى امام خمینى را از نوع سیادت کاریزمایى تلقى کردهاند. پرسش اصلى در این گفتار نقد و بررسى چنین برداشتى از سیره حکومتى امام خمینى است. نگارنده این بحث را با مفروض قرار دادن الگوى وبر؛ در دو مقام پى گرفته است. در مقام اول با فرض اینکه اگر چنین برداشتى درست باشد؛ چگونه است که پدیده عادى سازى و روزمرّه شدن سیادت کاریزمایى در ایران بعد امام خمینى(ره) روندى کُند و بطىء دارد. اما مقام دوم بحث با فرض نادرست بودن چنین برداشتى (کاریزمایى بودن سیادت امام خمینى)، به این رویکرد توجه شده که اساساً به دلایل مختلف، امام خمینى(ره) با علم به توانایىهاى ذاتى خود و میزان نفوذ در قلوب مردم ایران؛ هرگز سعى نکردند سیره حکومت دارى شان را بر سیاست کاریزمایى استوار نمایند. همین نکته اساسى دلیل عمده ما بر بطىء بودن فرایند عادى سازى (ترمیدور) در ایران بعد امام خمینى(ره) است.
عاشورا، خاستگاه انقلاب اسلامى ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در مقام تحلیل انقلاب اسلامى ایران، یک رویکرد، آن را ملهم از نهضتحسینى و مکتب عاشورایى مىداند و در همین بستر با بررسى عوامل اصلى محدثه انقلاب، آنها را عوامل مبقیه انقلاب نیز دانسته، بر حفظ و استمرار آنها پاى مىفشارد .
نویسنده در این مقاله با مفروض گرفتن تاثیر پذیرى انقلاب اسلامى ایران از نهضت امام حسین (ع) به دنبال نشان دادن نوع تاثیرگذارى عاشورا بر انقلاب اسلامى و تداوم آن است و در این راستا عناصر رهبرى، مکتب و ملت را در هر دو حرکتبا معرفى شخصیت رهبران جبهههاى حق و باطل به بحث مىگذارد .
مقاله حاضر مىکوشد، به این سؤالات پاسخ دهد:
1 . آیا عاشورا بر انقلاب اسلامى تاثیر گذاشته است؟
2 . اگر عاشورا بر انقلاب اسلامى تاثیر داشته در چه زمینهها و به چه صورتى بوده است؟
3 . آیا عاشورا، همانگونه که در پیدایش و پیروزى انقلاب اسلامى تاثیر گذاشت، قادر استبر تداوم آن نیز تاثیر بگذارد؟ نیل به این مقصود و هدف، چگونه و از طریق پیمودن چه راههایى امکان مىیابد؟