اناجیل چهارگانه به عنوان معروفترین بخش عهد جدید، در آغاز آن جای گرفتهاند. به رغم پژوهشهای وسیع انجام گرفته درباره تاریخ نگارش، هویّت نویسندگان و درستی و پیوستگی سند آنها، وحدت نظر قاطعی در اینباره وجود ندارد. البته، در کنار چالشها و تردیدهای جدّی و بر اساس برخی قراین و شواهد، حدس و گمانهای نیرومندی نیز مطرح است.
واژه «انجیل»، دوازده بار در قرآن به شکل مفرد یاد شده است. تصریح بر وحیانی بودن آن و به عنوان مجموعه آیات نازل شده بر حضرت عیسی علیهالسلام، گواهی آن بر حقّانیت تورات، تصدیق آن از سوی قرآن، بشارت انجیل درباره بعثت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و فراگیر شدن دعوت او، و تحریف، کتمان و حذف بخشی از آموزههای آن از مواردی است که در قرآن ذکر شده است.
نزول مجموعهای از آیات وحیانی به نام انجیل ـ و نه کتاب به معنای شناخته شده آن ـ مورد تأیید و تأکید قرآن است؛ ولی درباره نگارش آن در زمان حیات مسیح علیهالسلام به دست و یا املای وی، نفیا و اثباتا گزارشی ندارد. به رغم وجود انجیلهای فراوان، از جمله اناجیل چهارگانه رسمی در عصر نزول قرآن و پیش از آن، قرآن با کاربرد صیغه مفرد در همه آیات مربوط به آن، بر یکی بودن انجیل نازل شده بر مسیح علیهالسلام اصرار دارد. نتیجه آنکه وحیانی بودن اناجیل موجود از نظر قرآن، به شدت دچار چالش است. البته گفتنی است که تأیید اجمالی اناجیل عصر نزول و بخشی از آموزههای تحریف ناشده آنها از برخی آیات قرآن برمیآید.
نویسنده با طرح این پرسش که سهم مربی در تربیت با سهم متربی چه نسبتی دارد؛ برابر است یا بیشتر و یا کمتر، نخست به مفهوم شناسی واژگان مربوط به تربیت در قرآن همچون تربیت، تزکیه، انبات و صنع پرداخته، سپس معیارهای مربی یا متربی محوری را مورد بحث قرار داده است. آنگاه از دیدگاه غربیان راجع به این پرسش سخن گفته است و در ادامه دیدگاه قرآن را توضیح داده است. بر اساس نتیجهگیری نویسنده، دیدگاه قرآن متربی محور است، نه مربی محور.
از واژه صابئین و صابئون سه در قرآن یاد شده است. نگرش قرآن نسبت به آیین صابئین همانند دیگر ادیان توحیدى مبتنى بر گرایش به مبدأ و معاد و رستگارى در آخرت است با این همه دیده مىشود که مترجمان و مفسران قرآن در تبیین مفهوم این واژه و تعیین مذهب گروندگان به این آیین با شک و ابهام و به گونهاى سربسته و نامفهوم سخن گفته و حتى پارهاى از فقیهان از یادکرد این گروه در شعار اهل کتاب استنکاف ورزیدهاند. این مقاله تحقیقاتى است در معناشناسى واژه صابئین با رویکرد تفسیرى، فقهى، تاریخى با تأکید بر این نکته که کاربرد این واژه در یک مقطع از تاریخ دچار تحویل گردیده است و این آمیختى در انتساب واژه موجب گردیده تا نزد مترجمان و مفسران قرآن و برخى فقیهان این چنین پراکندگى آراء پدید آید. روش این مقاله تبیین سه آیه مورد نظر از قرآن و مقایسه ترجمههاى گوناگون فارسى از این واژه و بررسى اسناد تاریخى و آراء تفسیرى مفسران و فقیهان و بیان دیدگاه ایشان است.
تفسیر موضوعی به رغم داشتن پیشینه دیرینه، اصطلاح جدیدی است. مفسّر در تفسیر موضوعی، مسئله یا سؤالی را به قرآن عرضه میکند و با جمعآوری و بررسی تمام آیات مربوط به آن، نظر قرآن درباره آن را به دست میآورد. تفسیر موضوعی به دو شکل جزءنگر و کلنگر است. در شکل نخست، تلاش میشود نظر قرآن در یک یا چند موضوع به دست آید. اما در شکل کلنگر دیدگاه قرآن در تمام موضوعات قرآنی استخراج میشود. در این شکل، باید موضوعات را به شکل منطقی تقسیم و مرتب کرد. در تفسیر موضوعی پس از عرضه موضوع به قرآن، باید با مطالعه دستکم یک بار از اول تا آخر قرآن، آیات مربوط جمعآوری گردد و سپس این آیات دستهبندی و هریک در جایگاه خود فهم شود و در نهایت، مجموع آیات با توجه به آیات دیگر و تمام قراین تفسیر گردد. تفسیر موضوعی ذومراتب است و در شکل کامل آن باید مسئله موردنظر با مجموع نظامها و موضوعات دیگر ملاحظه شود.