فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳٬۱۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
طبق حکم عقل و برخی از آیات و روایات حکومت فقیه در زمان غیبت ضروری است، در این تحقیق به این سؤال ها پاسخ داده شده که کدام دلیل عقلی روشن و چه آیه آشکاری و کدام روایت معتبری بر ضرورت حکومت فقیه جامع در زمان غیبت دلالت دارد؟ تحقیق حاضر درصدد است تا با استفاده از دلیل عقلی مالکیت خدای تعالی بر زمین و داشتن حق مدیریت، از واگذاری آن به معصوم و مانع ایجاد شده در زمان غیبت و لزوم حاکمیت فقیه بحث کرده و از آیه منع تحاکم به طاغوت و آیات عدم حکم بما انزل الله و چگونگی استفاده لزوم حکومت فقیه در زمان غیبت از این دو دسته آیه بحث کند و در بخش روائی به این بپردازد که اشکال های سندی و دلالی مقبوله عمربن حنظله و توقیع اسحاق بن یعقوب در اثبات ولایت فقیه چگونه جواب داده می شود؟ لذا براساس ادله پیش رو در فرض حصول شرائط، خواهیم گفت که حکومت فقیه جامع در زمان غیبت ضرورت دارد. در این تحقیق جمع آوری داده ها کتابخانه ای بوده و به روش توصیفی _ تحلیلی ضمن ذکر آراء برخی از دانشمندان، در مواردی بعد از نقد، ادله جدیدی بیان شده است.
مبانی انسان شناختی حکومت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هنگام سخن گفتن از مبنای یک پدیده، مراد و منظور آن بنیان ها و پایه هایی است که آن رخداد بر آن استوار گردیده و به اقتضای آن بنیان شکل خاصی یافته است. حکومت به طور عام و حکومت دینی نیز پدیده ای است که بر یک دسته بنیان ساخته شده و به اقتضای آن مبناها، شکل و صورت خاصی به خود گرفته است. برای ساخته شدن یک حکومت و نوع خاصی از آن که حکومت دینی است، بنیان های متعددی مورد نیاز است. دسته ای از این بنیان ها، بنیان های نظری بوده که اشاره به باورهای اصیل و اساسی مردمان دارند و در ذیل مهم ترین آنها بنیان های هستی شناختی، معرفت شناختی، الهیاتی، ارزش شناختی و انسان شناختی واقع شده اند. بنابراین، مبانی انسان شناختی حکومت و حکومت دینی، آن دسته از باورهای اصیل و اساسی هستند که در حوزه شناخت انسان قرار گرفته و باورهای حکومت دینی راجع به انسان را شکل داده اند. در این نوشتار، با مراجعه به منابع دارای حجیت در دین، به مهم ترین پایه های انسان شناختی حکومت دینی رسیده ایم و تلاش کرده ایم در یک نظم منطقی آنها را عرضه داریم.
واکاوی انتقادی سرّانگاری چرایی غیبت امام زمان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
177 - 213
حوزههای تخصصی:
اگرچه باور به غیبت امام زمان(ع)، از باورهای قطعی و بی چون و چرای مذهب امامیه شمرده می شود؛ اما مسئله چرایی غیبت و تحلیل آن به کمک خرد، روایات و داده های تاریخی حیات امامان معصوم(ع) از دیرباز در تراث امامیه مطرح بوده و گاه، با چالش ها و نگرش های متفاوت روبه رو بوده است. به نظر می رسد بیشترین مباحث پیرامون چرایی غیبت در سایه سار روایات معصومان؟ع؟، شکل گرفته است و از آن جا که در روایات، با دو دسته روایت مواجه هستیم؛ دسته ای که از علل غیبت سخن یاد کرده و دسته ای دیگر که آن را سرّی از اسرار الهی شمرده است؛ برخی با تکیه بر روایات سرّ، بر این باورند که بشر با شناخت و فهم ناقص خویش، راهی برای دست یابی به چرایی غیبت ندارد؛ از این رو، هرگونه تلاشی را در این راستا، بی ثمر، ناپسند و مذموم شمرده اند در این مقاله، پس از مفهوم شناسی سرّ، به نقل هریک از این روایات پنج گانه سرّ پرداخته، سند و دلالت هریک از آنها را بررسی نموده و سرانجام، پندار یادشده را باطل ساخته و بر امکان دست یابی به علت غیبت پای فشردیم.
تحلیل نقش «رهایی از بیعت طاغوت ها» در علت غیبت امام زمان (عج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
7 - 36
حوزههای تخصصی:
بحث از چرایی غیبت امام زمان؟عج؟ حتی پیش از غیبت ایشان مورد توجه بوده و از امامان پرسش شده است؛ گاه نیز خود ایشان به تبیین علت غیبت پرداخته اند؛ از این روی، در روایات فراوانی از اهل بیت، سخن از چرایی غیبت با عناوین متعددی انعکاس یافته است: 1. اجرای سنّت انبیای پیشین؛ 2. خشم و غضب الهی؛ 3. آزمایش و امتحان مردم؛ 4. خوف قتل؛ 5. رهایی از بیعت طاغوت ها؛ 6. ستم پیشگی مردمان؛ 7. خارج شدن مؤمنان از صلب کافران؛ 8. فرصت یابی مدعیان حکومت شایسته. براساس برخی از این احادیث، علت غیبت امام مهدى؟ع؟ این است که، آن حضرت با وجود غیبت و نهان زیستی از یوغِ بیعت با طاغوت هاى زمان آزاد مى شود و تعهد و بیعت با هیچ حاکمى را برعهده ندارد، تا بتواند در زمان قیام خود آزادانه تلاش کند. دیگر امامان از روى تقیه حکومت ها را به رسمیت مى شناختند، ولى امام مهدى؟ع؟ مأمور به تقیه نیست. این مقاله، پس از بررسی سند و دلالت 10 روایات متناظر با این عنوان، نقش «رهایی از بیعت طاغوت ها» را در غیبت امام زمان؟عج؟ واکاوی و تحلیل نموده است. با توجه به رسالتی که امام زمان؟عج؟ بر دوش دارد، به خلاف دیگر امامان، مأمور به تقیه نیست؛ او مأمور به قیام است و مکلف است تا براساس واقعِ دین عمل کند؛ شدّت فشار و ستم کاری خلفای جور، چنان عرصه را بر او تنگ کرده است که به فرض که او را نکشند، او باید با تقیه رفتار کرده، با ایشان بیعت کند؟! از این رو، برای رهایی از بیعت با طاغوت ها نگزیر به غیبت و نهان زیستی خواهد بود.
تحلیل و بررسی راه کارهای مواجهه با مهدی نمایی
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
38 - 80
حوزههای تخصصی:
باور به ظهور حضرت مهدی عج از مهم ترین عقاید جامعه ی شیعی است که زمینه ی رهایی از ناامیدی و ناکامی ها را فراهم می کند؛ بااین حال، همواره ظهور جریان های مهدی نما، تهدیدی برای این باور معنابخش بوده اند. از همان روزهای نخستین عصر غیبت تا کنون، افراد و گروه هایی در این زمینه ادّعاهایی از نوع: نیابت، سفارت، بابیّت، ارتباط، وکالت، یا حتّی مهدی بودگی داشته اند. ظهور این جریان ها در ابتدا ممکن است چالش نهاد دین به نظر بیاید، ولی در روزگار مدرن می تواند به یک چالش اجتماعی تبدیل شده و زمینه ی پیدایش فرقه های جدید و نیز شکاف اجتماعی میان شیعیان را فراهم کند و حتّی تهدیدی برای بقای جامعه باشد. به همین دلیل سالیانی ا ست که مواجهه و مبارزه با مهدی نمایی علاوه بر اینکه مورد توجه متکّلمان و الهی دانان است، در علوم اجتماعی نیز مورد توجّه و تدقیق قرار گرفته است؛ بااین حال هنوز توافق چندانی بر مناسب ترین راه کار این مواجهه در دست نیست. این پژوهش، کوشیده است تا با استفاده از روش مصاحبه ی نخبگانی با کارشناسانی از حوزه ی جامعه شناسی که بر این موضوع تمرکز داشته اند، و تحلیل محتوای آن، به مناسب ترین راه کارهای مواجهه با پدیده ی مهدی نمایی دست یابد. این راه کارها گاه به شیوه ی تعلیم مهدویّت اشاره دارد و گاه به روّیه های درمانی می پردازد. برخی از کارشناسان بر تغییر گفتمان مهدویّت و کاستن از سویه های عاطفی آن تأکید دارند و برخی دیگر بر تأکید بر رویّه های قانونی و قضایی. بااین حال ، همه کارشناسان، مهدی نمایان را یک مسئله اجتماعی می دانند و نه کلامی.
نقش موضوعیتی جابر جعفی در نشر آموزۀ رجعت (نقدی بر دعاوی ناصر القفاری)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
51 - 68
حوزههای تخصصی:
ناصر القفاری اندیشمند وهابی معاصر، ضمن متهم انگاشتنِ جابربن یزیدجعفی، او را جاعل و ناشر روایات رجعت خوانده، و با ادعای نقشِ موضوعیتی وی در گسترش این آموزه، در صدد انکار اصالت آن برآمده است. این امر در حالی است که افزون بر مخدوش بودن مقدماتِ دعاوی قفاری، و ناتوانی وی در تمییز جابر بن یزید با جابر بن عبد الله صحابی، احادیثِ باب رجعت، با طرق متعدد و مستقل از جابر ین یزید، به نحو متواتر گزارش شده و صرف نظر از آیاتِ مثبت رجعت، گزارش های متعلق به سده نخست نیز از وجود آموزه ی رجعت در میان اصحاب امیرالمؤمنین حکایت دارد. هم چنین مطالعه میراث مکتوب امامیه نشان می دهد که اولا گزارش های جابر در باب رجعت فراوان نیست و از راویان هم طبقه با وی چون ابوبصیر اسدی، روایات بیشتری در باب رجعت گزارش شده، و ثانیاً گزارش گریِ جابرجعفی به عنوان یک راویِ ممدوح و بهره مند از توثیقات خاص و عام، مورد قبول امامیان است. در نتیجه نه تنها جابر بن یزید، نقشِ موضوعیتی در نشر آموزه ی رجعت ندارد، بلکه نقش طریقیتی او نیز آنچنان که قفاری ادعا کرده، پر رنگ و انحصاری نیست.
بررسی تطبیقی نقش استقلال در حفظ قلمرو سرزمینی در حکومت دینی در مقایسه با حکومت های پادشاهی ایران معاصر (از قاجار تا کنون)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
157 - 175
حوزههای تخصصی:
واکاوی نقش استقلال در حکومت های معاصر ایران حاکی از آن است که رویکرد حکومت های سه گانه قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی تفاوت آشکاری با یکدیگر داشته است. گرچه حفظ کرامت سرزمینی در بیان دولت ها مورد توجه بوده است، اما در رخدادهای بیرونی بخش های فراوانی از سرزمین ایران در مناقشات نظامی و سیاسی از دست رفت. در این پژوهش حفظ قلمرو سرزمینی با نگاه استقلال حاکمیت ها مورد توجه قرار گرفته شد و این مهم تبیین شد که حکومت های سه گانه مذکور چه مقدار توانستند از عنصر استقلال در حفظ و یکپارچگی سرزمینی بهره مند شوند و سرانجام تبیین شد که حکومت دینی کنونی(جمهوری اسلامی) توانست با استفاده از عنصر استقلال و با تکیه بر توان داخلی و اعتماد به ملت ایران استقلال کشور را از گزندهای فراوان در امان نگه دارد.
روش شناسی مقام معظم رهبری در تقابل با انحرافات عقیدتی عصر غیبت با محوریت اندیشه جهاد تبیین
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
163 - 194
حوزههای تخصصی:
انحرافات عقیدتی، به معنی بازگشت از اعتقادات صحیح به سوی التقاط و کج اندیشی است که راهبری و مقابله با آن در عصر غیبت به واسطه دوری جامعه از امام، شکلی متفاوت به خود می گیرد. این نوشتار، با روش تحلیلی_توصیفی و با هدف روش شناسی مقام معظم رهبری در تقابل با انحرافات عقیدتی عصر غیبت شکل گرفته و محور کار خود را بر پایه اندیشه جهاد تبیین قرار داده است. مقام معظم رهبری به عنوان یکی از نخبگان عصر غیبت، جهاد تبیین را بهترین راه آگاه سازی جامعه نسبت به انحرافات و نیز موفق ترین طریق دفاع از دیدگاه حق در برابر انحرافات دشمنان می دانند. با توجه به تقسیم انواع مختلف انحرافات در سه بخش فردی، فتنه دشمنان خارجی و پرسش ها و شبهات داخلی؛ شیوه تبیین در هر نوع، متفاوت از دیگری خواهد بود. مخاطب اصلی جهاد تبیین، افراد ناآگاه، غیرمغرض و کسانی هستند که تصوری از اسلام و اندیشه های اسلامی ندارند؛ بااین حال، تبیین می تواند خنثی کننده حربه ها و مغالطات دشمنان نیز باشد. روش های تبیینی مورد تأیید مقام معظم رهبری، در روایت صادقانه حقایق، تبیین منطقی آرمان ها و اهدف و در بیان دستاوردهاست؛ ازاین رو نگهداشت جامعه از انحرافات عصر غیبت با تبیین اموری چون: مسئله امامت در ادبیات شیعه امامیه، اثبات تولد شخص مهدی، شناخت و مراجعه به منابع اصیل اسلامی، توجه به نشانه های قطعی ظهور، درک صحیح از معنای انتظار و سیستم نیابت عامه انجام می پذیرد.
رنج در زندگی و تأثیر منجی بر کاهش آن از چشم انداز نهج البلاغه
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
65 - 88
حوزههای تخصصی:
وجود رنج در زندگی انسان واقعیتی بدیهی و ناخوشایند است. موضوع رنج کشیدن انسان همواره مورد بحث علما و دانشمندان بزرگ بوده تا میزان رنج کشیدن انسان و احتمال برخورد وی با تجربه های تلخ کاهش یابد. از گذشته تا به حال تحقیقات علمی گوناگونی در حوزه های مختلف دین، روان شناسی و جامعه شناسی صورت گرفته است. برای تسکین و تسهیل رنج ابتدا باید شناخت صحیحی از عوامل ایجادکننده آن داشت. نوشتار حاضر با مبنا قراردادن اعتقاد به اشتراک برخی از مسائل مانند رنج در تمام انسان ها و در تمام اعصار و نیز خطاناپذیر بودن علم ائمه اطهار (ع) عوامل رنج در نهج البلاغه را بررسی و نقش منجی در تسکین برخی از این عوامل از نگاه نهج البلاغه را تبیین می کند. مقاله حاضر باروش توصیفی-تحلیلی، علل و عوامل رنج در دو دسته عوامل رنج های انتخابی و غیرانتخابی را بیان می کند. با جست وجو در نهج البلاغه مشخص شد که بیشترین عوامل رنج انسان دررابطه با انتخاب های اوست. از عوامل رنج های انتخابی مواردی مانند حرص و طمع، کوتاهی در ادای حقوق دیگران، حسد، فقر، اختلاف و تفرقه و از عوامل رنج های غیرانتخابی، عواملی مانند فقدان عزیزان، فتنه، آزمایش و... را می توان نام برد.
تحلیل گفتمان خطبه توحیدیه امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
56 - 96
حوزههای تخصصی:
این تحقیق درصدد است خطبه توحیدیه امام رضا (ع) را به صورت تحلیلی توصیفی، مبتنی بر رویکرد روش عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام) در پنج فضای گفتمانی «فضای نظری ساختاری»، «فضای معنایی ارزشی»، «فضای ارتباطی هویتی»، «فضای گفتمانی»، و «فضای فراگفتمانی» مورد تحلیل قرار دهد. هدف این پژهش، رمزگشایی سبک بیانی امام در ارائه مفاهیم عمیق فلسفی توحید و کشف لایه های زیرین معنایی خطبه و ناگفته های غایب آن، سپس استخراج گفتمان حاکم بر آن و فرایندهای مؤثر بر شکل گیری آن است. نتیجه پژوهش حاکی است که پیوستگی و انسجام عبارت ها، گزینش واژگان مأنوس و رایج، دقت در نظم و چینش آن ها و موسیقی برآمده از واژگان و عبارت های آهنگین و سجع و قافیه، موجب شده، سبک بیان خطبه شیواترین و رساترین سبک برای ادای معانی عمیق فلسفی شود و متنی را به وجود آورد که سرتاسر عبارت های آن، واحد منسجمی را تشکیل می دهد که غیرقابل تفکیک هستند. در تحلیل این خطبه همچنین شاهد نمونه هایی از بینامتنیت ها هستیم، امام رضا (ع) آیات قرآن را محور اصلی بحث خود قرار می دهند، برخی از فرازهای خطبه تداعی کننده تضمین های قرآنی و برخی تداعی کننده فرمایش های حضرت امام علی (ع) هستند که در کشف فضای گفتمانی خطبه تاثیرگذار است. دال های اساسی، فراگفتمانی و نقشه معنایی به دست آمده از تحلیل این خطبه نشان دهنده عمق معنایی آن درباره شناخت خداوند متعال است که به طور اختصار شامل موارد ذیل است: 1. ایمان کامل به خداوند، 2. تفاوت نداشتن ذات با صفات خدا، 3. خدا معلول نیست.
مقایسه تطبیقی ادعای مهدویت محمد بن تومرت و سید محمد فلاح براساس رسائل اعزما یطلب و کلام المهدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
157 - 178
حوزههای تخصصی:
مهدویت و مبانی آن، در تحولات نقاط مختلف تاریخ اسلام تأثیر بسیار زیادی داشته است. دو جریان مدعی مهدویت با نگاشتن رساله های مهدوی برای دست یابی به اهداف سیاسی خود، نهضت خویش را آغاز کرده و برای مشروعیت بخشیدن به حرکت خویش، آن را در قالب منجی گرایانه و اصلاح طلبانه مطرح کردند. محمدبن تومرت و سیدمحمد فلاح، از مدعیان مهدویت هستند که در غرب و شرق جهان اسلام ادعای فعالیت سیاسی و فکری داشتند. بر این اساس آنچه مهم به نظر می رسد؛ بررسی ادعای مهدویت محمدبن تومرت و سیدمحمد فلاح با استفاده از رسائل اعزمایطلب و کلام المهدی می باشد. این پژوهش با رویکردی مقایسه ای و تحلیلی و با تاکید بر رسائل سیاسی آنها، تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که گفتمان مهدویت چگونه توانست جنبش فکری آنها را تبدیل به حرکتی سیاسی کند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که طرح مسائل فکری مهدویت در رساله ها، تأثیر زیادی در مشروعیت بخشیدن جنبش های آنها داشته و با استمداد مهدویت موفق شدند در ابتدا جنبش خود را تبدیل به قدرت سیاسی کنند. اما با توجه به برداشت های سیاسی و تحریف این گفتمان و تبدیل آن به ابزاری برای کسب قدرت، در ادامه هر دو جریان دچار افول گشتند.
اخلاق صلح در فرهنگ رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
29 - 53
حوزههای تخصصی:
«صلح» جوهره اصلی همه ادیان و صلح گرایی غایتی است که تمامی ادیان به ارائه راهکارهایی درباره آن پرداخته اند. در فرهنگ رضوی به پشتوانه اصولی چون عدالت، رشد فکری و اجتماعی، مدارا و عفو، صلح از بنیادی ترین اصول در مناسبات بین المللی منظور شده و ایجاد صلح پیش از آنکه عملی مادی باشد، امری معنوی است که به تکریم حقوق واقعی بشر متکی بوده و برخلاف ادبیات حقوقی بین المللی معادل یک مفهوم سلبی؛ یعنی محدود به نبود جنگ نیست، بلکه فراتر از آن، مفهومی ایجابی و به معنای همزیستی مسالمت آمیز با حفظ کرامت انسانی است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته حاکی از آن است که در فرهنگ رضوی برخلاف دیدگاه غیرواقع بینانه و قوم محورانه برخی مستشرقان غربی چون برنارد لوئیس، هانتینگتون و ... که اسلام را دین ناسازگار با صلح و دموکراسی و منبع خشونت و تروریسم معرفی می کنند، اسلام پیام آور صلح و دوستی است و این قابلیت را دارد که نسبت ب ه دیگر تئوری و پارادایم های تئوریک موجود در عرصه روابط بین الملل، ارائه دهن ده ی ک تئوری جدید و جامع باشد؛ چراکه قلمرو اجرای صلح در فرهنگ رضوی علاوه بر صلح در مفهوم خاص، صلح در معنای عام را نیز در برمی گیرد؛ در این فرهنگ، برخلاف آنچه در ادبیات حقوق مخاصمات مسلحانه اشاره می شود، دفاعِ مشروعِ پیش دستانه وجود ندارد، چراکه صلح امری مقدس و جهاد اقدامی انسان دوستانه و در راستای گسترش صلح و امنیت در پرتو حاکمیت الهی، نفی حاکمیت طاغوت و دفاع از مظلوم و مبارزه با بی عدالتی است.
بررسی نظرات کولین ترنر، هاینس هالم، و ژوزف الیاش پیرامون مشروعیت تشکیل حکومت در دوران غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع جایگاه علما در دوران غیبت و تشکیل حکومت دینی از جمله موضوعاتی است که به دلیل دارا بودن شاخصه های کلیدی و تأثیرگذار همواره مورد توجه محققان مسلمان و غیرمسلمان بوده است. مشاهده تغییر و تطورات در حیطه وظایف علمای شیعی و ورود ایشان به عرصه های سیاسی اجتماعی و طرح مسائلی همچون نظریه ولایت فقیه و اداره حکومت توسط فقهای شیعی، و خصوصا مشاهده نمونه حکومتی جمهوری اسلامی ایران، مستشرقان را بر آن داشت تا به شکل ویژه ای به بررسی و نقد این موضوع بپردازند. مستشرقانی همچون کولین ترنر،هاینس هالم و ژوزف الیاش در بررسی موضوع مورد نظر، ضمن تمرکز بر منابع روایی شیعی، و همچنین بیان گزاره های تاریخی از قرون اولیه تا دوران معاصر، سعی در مخدوش ساختن مبانی مشروعیت تشکیل حکومت در دوران غیبت داشته اند. در مقاله پیش رو در مرحله نخست به بیان ادله و دیدگاه این مستشرقان، و در ادامه به بیان اشکالات و نقدهای وارده بر آنها پرداخته شده است.
قلمرو دخالت حکومت دینی در تربیت اسلامی مردم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اجرا و نهادینه کردن حکومت دینی در جامعه اسلامی نیازمند تربیت اسلامی مردم و اداره آنها در حیطه قوانین و شریعت الهی است. در این رابطه دلایل قرآنی و روایی در ابعاد مختلف تربیت دینی وارد شده است که براساس آن خداوند حاکمیت دینی را به آل محمد؟ص؟ واگذار کرده و این امر با حکومت جهانی امام زمان؟عج؟ تا روز قیامت تداوم می یابد. حاکم جامعه اسلامی برای اجرای قوانین الهی، می بایست عادل بوده و ضمن مبارزه با انحرافات به اصلاح امور مردم بپردازد. اصل حاکمیت دینی در منابع اسلامی مشروع دانسته شده، اما حدود و قلمرو این دخالت مورد بحث است که دلایل موافق در این زمینه از آیات و روایات آمده است و در عین حال ادله مخالف در زمینه تکالیف فردیِ افراد درجامعه مطرح شده که بیانگر حفظ حقوق و مصالح عمومی در مقابل حریم خصوصی است. هدف این تحقیق دست یابی به دلایل قرآنی و رواییِ محدوده دخالت حاکمیت اسلامی در تربیت اسلامی افراد و جامعه بوده که براساس روش جمع آوری کتابخانه ای، با شیوه توصیفی _ تحلیلی به تحلیل داده ها پرداخته است.
اقتباس ها و امتصاص های قرآنی در ادعیه رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
148 - 176
حوزههای تخصصی:
کلام گهربار ائمه اطهار(ع) پس از قرآن کریم، گران قدرترین میراث دین مبین اسلام بوده که مبتنی بر آیات قرآن کریم صادر شده و تفسیری حقیقی و روشن از این کتاب آسمانی ارائه می دهد. به همین منظور، تحلیل و بررسی این مطلب که در کلام نورانی اهل بیت(ع) چه میزان آیات قرآنی کاربست داشته و چه نوع رابطه بینامتنی میان آن ها و آیات قرآنی برقرار است، یکی از مسائل پژوهشی مورد علاقه اندیشمندان حوزه علوم قرآن و حدیث است. در این مقاله به مطالعه مجموعه کامل ادعیه امام رضا(ع) پرداخته و تلاش شده در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوا، موضوعات اصلی این ادعیه و میزان و کیفیت بهره مندی از آیات قرآنی در آن ها نشان داده شود. در مرحله دوم با استفاده از روش بینامتنیّت به تحلیل انواع روابط بینامتنی موجود در متن ادعیه پرداخته و ضمن ارائه گزارشی دقیق از انواع این روابط، نمونه هایی از پیچیده ترین نوع روابط بینامتنی صورت گرفته میان این ادعیه و آیات قرآن در قالب نفی متوازی یا امتصاص را توضیح داده ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموعه 104 دعای صادر شده از امام رضا(ع)، 540 آیه قرآنی به صورت مستقیم و غیرمستقیم اقتباس شده که بخش عمده آن ها به صورت غیرمستقیم و با رابطه بینامتنی نفی متوازی یا امتصاص بوده که در واقع تلاشی برای تکمیل معنای متن حاضر به واسطه بهره مندی هوشمندانه از متن غایب و همچنین افزایش معنای متن غایب در پرتو توجه مضاعف به متن حاضر است. این مطلب نشان می دهد آن امام همام ضمن بیان نکات آموزشی و معرفتی در ادعیه، در پرتو تأکید مضاعف بر عناصری خاص، به تفسیر آیات قرآن و تبیین کاربرد صحیح آنها نیز اشاره کرده اند.
واکاوی تاریخی مفهوم «الجفاه الطغام»؛ توصیفی از حضرت علی (ع) درباره شامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعبیر «الجفاه الطغام» در سه خطبه نهج البلاغه، خطاب به اهل شام بکار رفته است. امام علی(ع) این گروه را تندخو و در شمار اراذل و اوباش جای داده که تنها اتحاد، موجب پیروزی شان شده است. نکته قابل توجه، استعمال جفاه طغام به دو صورت معرفه و نکره و اظهار تعجب علی(ع) از جفاه طغام است که بدون دریافت «مَعُونه»، به اطاعت از معاویه درآمده اند. درباره این نسبت، شارحان، تعجب امام(ع) را تنها به تبعیت بدون عطا منحصر کرده اند. برخی از شارحان معنای لغوی را پاداش و مستمری دانسته اند اما تعجب خود را این چنین ابراز داشته که محال است معاویه به سپاهیان، عطایی نداده باشد؛ تحلیل برخی آن است که مَعونه به معنای پرداخت های مازاد بر حقوق ماهیانه است که به تیمارداری ستوران و تعمیر اسلحه اختصاص می یافته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی مفهوم جفاهطغام را بازشناسی کرده است. در پایان این نتیجه به دست آمد که هرگروه عالی رتبه یا دون پایه ای که اقتدار، وفاداری و اطاعت از حاکمیت حضرت علی(ع) را نادیده گرفته، ب ه فکر تصاحب قدرت یا معترض سیاست های حضرت بوده و امنیت ش هرها را ب ره م زند، همگی در شمار موصوفان به «الجفاه الطغام» قرار می گیرند. در این میان، گروه هایی هویت یابی شدند که از معاویه، معونه و عطایی دریافت نمی کردند که دقیقا با توصیف امام، سازگار است. با شناخت هویت طغام این نکته حاصل شد که اظهار تعجب علی (ع) تنها از جفاهطغام نیست که بدون معونه از معاویه اطاعت می کنند؛ بلکه حضرت متعجب از صحابیانی هستند که حقوقی برابر را نپذیرفته و روش های ایشان را خوش ندارند.
نفاق سیاسی خواص در دین گریزی عوام و تأثیر آن در ناکارآمدی حکومت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نفاق پدیده ای است که در آموزه های دین به این صفت و نیز پیامدهای آن در سطوح مختلف اشاره شده است. نفاق آن هم درسطح خواص، خسارت های زیان بار به بار می آورد. از جمله پیامدهای جبران ناپذیر این صفت مذموم، بدبینی و فاصله گرفتن مردم از دین و شریعت است. خواص در صورت ضعف و تزلزل در ساحت شناخت و بینش، جهت دست یافتن به قدرت یا حفظ جایگاه خود، تدریجاً صفت نفاق را پیدا می کنند. تاریخ نیز بیانگر این حقیقت است که عملکرد منافقانه برخی خواص، آسیب های جبران ناپذیری وارد نموده است. رویکرد اساسی در این جستار، بررسی نفاق خواص جامعه در حکومت دینی و تأثیر آن در دین گریزی عوام است. این جستار در مقام بررسی این مسئله است که ابتلای خواص جامعه مبتلا به این پدیده مذموم و عملکرد منافقانه آنان الزاماً در عوام تأثیر منفی گذاشته و باعث بدبینی و حتی فاصله گرفتن آنها از دین شود. خواص منافق در طول تاریخ لطمات جبران ناپذیری بر پیکره جامعه وارد نموده اند. در عصر حاضر بعد از تحقق حکومت اسلامی در منطقه و اتمام دوران دفاع مقدس، مدعیان دین و خدمت به مردم تدریجاً در بدنه نظام نفوذ نمودند. آنان با استفاده ابزاری از دین و نمادهای آن، در راستای عوام فریبی، اعتماد توده مردم را نسبت به خود جلب نمودند. عملکرد نابه هنجار آنان عامه مردم را دچار تضاد نمود، موجب گردید مردم نسنجیده به پای دین بگذارند. هدف اساسی در این جستار، بررسی پیوند ناگسستنی میان نفاق خواص جامعه و تأثیرگذاری عملکرد منافقانه آنان در عرصه های مختلف از جمله در عرصه سیاست و مدیریت جامعه، بر اعتقادات دینی توده مردم و در نتیجه دین گریزی آنان است. پرسش اصلی نیز این است: چگونه نفاق سیاسی خواص جامعه موجب ناکارآمدی دین می شود؟ روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات عمدتاً کتابخانه ای است.
مفهوم مهدویت در تحقق تمدن اسلامی از منظر رهبران انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
37 - 52
حوزههای تخصصی:
تمدن اسلامی بر پایه شریعت استوار گردیده است و کلیه مؤلفه های آن بسان؛ دین، اخلاق، علم و عدالت مطابق با قرآن کریم و سنت رسول الله و امامان شیعه بوده و در کل توحیدی است. از طرفی هم، مهدویت از جمله مفاهیمی است که در طول تاریخ اسلام و قرون متمادی همواره راه نجات از استبداد و ستم و تحقق عدالت اجتماعی بوده است. پس اتخاذ چنین رویکردی به مفهوم مهدویت در انسجام انقلاب اسلامی و شکل گیری تمدن بزرگ اسلامی مؤثر است. لذا هدف از انجام این پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که مهدویت از چه طریقی می تواند در تحقق تمدن اسلامی نقش داشته باشد؟ بنابراین در این مقاله تلاش می-شود تا ابعاد و زوایای مختلف این موضوع با بهره گیری از روش تحقیق کتابخانه ای مورد توصیف و تحلیل قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد که، مهدویت آرمان غایی و هدف اصلی انقلاب اسلامی ایران است، اما برای دست یابی به آن و پیدایش و حفظ تمدن اسلامی باید به الزاماتی همچون، توجه مستمر به آموزه ها و اندیشه-های مهدویت، جهاد تبیین برای راهنمایی مردم و زمینه سازی ظهور، انتظار محوری در سبک زندگی اسلامی در همه سطوح و نیز تربیت افراد متدین و عالم توجه نمود تا بدین طریق، موانع برداشته شود و جامعه به سوی ترقی و تعالی حرکت نماید.
شبکه سازی جهانی در پرتو موعودباوری در فرآیند هندسه نظم نوین جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
113 - 130
حوزههای تخصصی:
موعودباوری، از ارزش ها و ویژگی های مشترک در میان پیروان ادیان حکایت دارد و دارای ظرفیت هایی است که می توان با تکیه بر آنها شبکه گسترده ای را در سطح جهان و در میان ملل مختلف، ایجاد نمود. ارزش های مشترکی که موعود گرایی و باور به منجی موعود، آنها را در پی دارد؛ در شبکه سازی جهانی و به تبع آن در هندسه نظم جدید جهانی نقش دارند. در این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی _ تحلیلی به نقش موعود گرایی و منجی باوری در پیوند دادن مردم دنیا با همدیگر و در شبکه سازی جهانی، با تأکید بر جایگاه آن در هندسه نظم جدید جهانی، مورد بررسی قرار داده شده؛ و به این سوال اصلی که: چگونه می توان با تکیه بر موعود باوری به شبکه سازی جهانی در هندسه نظم جدید جهانی کمک نمود؟ پاسخ داده است. مفروض این است که تکیه بر ویژگی ها و ارزش های مشترک می تواند زبان مشترکی را در میان همه باورمندان به منجی موعود ایجاد نماید و از این طریق روابط اجتماعی تقویت می شود و همبستگی اجتماعی به وجود می آید؛ و به تبع آن شبکه ای از روابط بین جوامع مختلف که در هندسه نظم جدید جهانی دارای تأثیر است ایجاد خواهد شد. تبیین ویژگی هایی چون: تصویر روشن از آینده جهان، نجات خواهی، عدالت طلبی و ظلم ستیزی، که از موعود گرایی برگرفته می شوند و در ایجاد هم افزایی و در نهایت شبکه سازی جهانی با تأکید بر نظم نوین جهانی نقش دارند؛ از یافته ها و نوآوری های این مقاله است.
رصد محیطی تحولات آخرالزمانی مبتنی بر موعودگرایی در غرب و آمریکا در دوره معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۶
141 - 147
حوزههای تخصصی:
سرعت و شتاب تحولات در دوره حاضر به گونه ای است که بسیاری از تحلیلگران، این دوره را آخرالزمان و تحولات آن را مبتنی بر موعودگرایی و در راستای نزدیک شدن به دوره ظهور ارزیابی می کنند؛ و البته گستره این تحولات در جهان اسلام و به ویژه غرب آسیا و نیز جهان مسیحیت و یهود به ویژه در امریکا و غرب چشمگیرتر است؛ لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و بعضًا رسانه ای مهم ترین تحولات آخرالزمانی در جبهه غرب معاصر به ویژه امریکا را بررسی نموده و از این طریق زمینه پژوهش در مسئله «نقش نزاع ایدئولوژیک در عرصه موعودگرایی در تقابل انقلاب اسلامی و غرب» را فراهم آورد؛ نتایج این پژوهش نشان می دهد بازتعریف مفهوم انتظار مسیحا به تلاش و فعالیت و اقدام جمعی برای زمینه سازی ظهور مسیحا و ترویج گسترده آن و در پی آن پدیده صهیونیسم، اشغال فلسطین و حمایت های همه جانبه آمریکا و دولت های غربی از اسرائیل، شکل گیری جریان مسیحیت صهیونیست یا همان صهیونیسم مسیحی، حضور ملموس مسیحاباوری در ادبیات سیاسی سیاست مداران و اندیشمندان غرب معاصر به ویژه امریکا، پدیدآمدن مراکز و سازمان های متعدد فکری، فرهنگی و سیاسی براساس موعودباوری، تولید انبوه آثار هنری و رسانه ای در راستای موعودباوری، تدوین قوانین براساس مسیحاباوری، اسلام ستیزی با تکیه بر آموزه مسیحا و معرفی حضرت مهدی (عج) به عنوان آنتی کریست یا همان ضدمسیح، مشروعیت بخشی به ایران ستیزی براساس مقوله نجات و منجی و مانع ظهور معرفی نمودن ایران و ارتقاء کلان مطالعات معطوف به منجی در غرب معاصر با محوریت امریکا از جمله مهم ترین تحولات آخرالزمانی مبتنی بر موعودگرایی در آمریکا و غرب معاصر است.