فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۵۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم علوم دینی و علوم انسانی، فهم معنای متن است. هرمنوتیک یکی از شاخه های علوم انسانی است که به بح ث در مبانی نظری تفسیر و فهم متن می پردازد. علم اصول فقه نیز هدف مشابهی را دنبال می کند زیرا وظیفه ی آن، استنباط حکم شرعی از متون و منابع دینی است و از این روست که اصولیان - در بحث الفاظ - ناگزیر به کشف قواعد فهم متون هستند.
با توجه به زمینه های مشترکی که میان این دو رشته علمی وجود دارد، مطالعه تطبیقی میان آن ها ضروری به نظر می رسد تا با شناخت مبانی مشترک، بتوانیم از اصول و موازین متقن فهم متن درک بهتری داشته باشیم.
از آنجا که در میان شاخه های هرمنوتیک، هرمنوتیک کلاسیک نزدیکی بیشتری با اصول فقه دارد، در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی همراه با گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته است، به بررسی مبانی مشترک میان اصول فقه و هرمنوتیک کلاسیک پرداخته شده است و از این رهگذر شش مبنای مشترک میان آن دو تبیین گردیده است؛ ۱. مؤلف محوری ۲. معیارگرایی ۳. عینیت گرایی و تعین معنا ۴. امکان عبور از موانع تاریخی فهم (أصاله عدم النقل) ۵. تبعیت از قواعد عام فهم ۶- پرهیز از تأثیر پیش فرض ها.
نقد تفسیر وهابیون از آیات «من دون الله»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وهابیون اکثر مسلمانان را تکفیر نموده و آنان را مشرک دانسته و تا حد جواز قتل آنان به پیش رفته اند. یکی از مبانی سخن آنها کج فهمی از مضمون «من دون الله» در آیات است که آن را با توحید در ربوبیت و تدبیر، مغایر دیده و مصداق شرک در ربوبیت دانسته اند؛ آیاتی که اتخاذ ولایت ولیِ «من دون الله» را جایز ندانسته و یا شفیعِ «من دون الله» را رد نموده و یا عبادت «من دون الله» را کفر و شرک شناخته است. آنان گمان کرده اند که در همه موارد «من دون الله» به معنای «غیر الله» است، از این رو مسلمین و به ویژه شیعیان که به ولایت و شفاعت اولیای الهی قائل هستند را مخالف نص صریح قرآن دانسته و به کفر و شرک آنها حکم داده اند. این مقاله با توجه به آیات قرآن و ضوابط تفسیری به بررسی معنای دقیق «دون الله» پرداخته و اثبات می کند که «من دون الله» در همه موارد به معنای «غیر الله» نیست، بلکه با شواهد و قرائن می تواند به معنای «غیر الله» یا «منْ قِبَلِ غیر الله» در مقابل «من قِبَلِ الله» باشد. همچنین در مورد عبادت «من دون الله» نیز همین بحث مطرح می شود.
واکاوی نظریه اخلاقی خواجه نصیر با رویکردی معرفت شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی، یکی از مهم ترین و قابل تأمل ترین نظریات در حوزه اخلاق فلسفی اسلامی است. در این نوشتار، نظریه اخلاقی وی را از منظر معرفت شناسی اخلاق که خود یکی از شاخه های اصلی فرااخلاق است بررسی می کنیم. مسئله ابتدایی، امکان معرفت اخلاقی در نظریه اوست. با توجه به اینکه وی حسن و قبح افعال را عقلی می داند، می توان نتیجه گرفت که معرفت به درستی یا نادرستی، احکام اخلاقی را امکان پذیر لحاظ می کند. دومین مسئله ، روش توجیه احکام اخلاقی است. بر مبنای یافته های این پژوهش، وی درباره توجیه گزاره های اخلاقی، تعریف گرای طبیعت گرا است. درنهایت نیز با توجه به اهمیت مسئله نسبی گرایی در معرفت شناسی اخلاق، مطلق یا نسبی بودن نظریه اخلاقی خواجه نصیر ارزیابی خواهد شد. بر اساس مبانی اصلی نظریه اخلاقی وی می توان نتیجه گرفت که وی نسبی گرایی اخلاقی را رد می کند و کلیت و جهان شمولی احکام اخلاقی را می پذیرد.
اجل معلّق و اجل مسمّی از منظر آیات و تجلّی آن در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع اجل معلّق (قضای مشروط) و اجل مسمّی (قضای محتوم) در ارتباط با زمان مردن آدمیان، از دیرزمان مورد بحث مفسّران اسلامی بوده است. بعضی از آیات قرآن کریم، در اجل معلّق ظهور دارند؛ مثل آیة Pأَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطیعُونِ * یغْفِرْ لَکمْ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ یؤَخِّرْکمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی..: اینکه خدا را عبادت نمایید و تقوا پیشه کنید و از دعوت من اطاعت نمایید تا خداوند گناهانتان را بیامرزد و مرگتان را تا وقتِ نامیده شده (در علم خدا) به تأخیر اندازدO (نوح/ 3 4). لیکن برخی دیگر از آیات در اجل مسمّی ظهور دارند؛ مثل آیة Pنَحْنُ قَدَّرْنا بَینَکمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ: ما زمان مرگ را میان شما تعیین کرده ایم و هیچ کس آن را تغییر نتواند دادO (الواقعه/60). نویسندة این مقاله، نخست با استناد به آیات و روایات، اجل معلّق و مسمّی را به اثبات رسانیده، سپس با استناد به مراتب علم خداوندی، به این نتیجه رسیده که دو گونه بودن اجل آدمی با یکدیگر منافات ندارند؛ چراکه بازگشت اجل معلّق به اجل مسمّی می باشد.
سنجش منزلت و کارایی عقل در فهم متون دینی از نظر ابن تیمیه و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
چکیده
در تاریخ اسلام همواره اشکالاتی نسبت به کارایی و منزلت عقل در معارف دینی مطرح بوده است. نوشتار حاضر به بررسی این موضوع از نگاه ابن تیمیه و علامه طباطبایی می پردازد. ابن تیمیه گرچه خود را یک عقل گرا معرفی کرده است، ادراکات عقلی را یک دلیل مستقل نمی شمرد. از نگاه او، شناخت و معرفت دینی، تنها از راه شرعی میسر است و این راه، متضمن دلایل عقلی و براهین قطعی نیز هست؛ ولی راه کلام و اهل رأی و نیز راه ریاضت و عرفان بدعت است. در مقابل، علامه طباطبایی فهم عقلانی را در کنار ظواهر شرعی و راه ریاضت و مجاهده نفسانی، دارای حجیت ذاتی می داند.
معرفت شناسی گواهی از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
معرفت شناسی گواهی از شاخه های جدید معرفت شناسی است و سعی دارد به سؤالاتی درباره معرفت بخشی گواهی، جایگاه گواهی نسبت به سایر منابع معرفتی و نحوه ایجاد باور توسط گواهی بپردازد. به نظر می رسد که این مباحث برای قاضی عبدالجبار نیز مطرح بوده است. وی گواهی را راهی برای حصول معرفت دانسته و شبهات سمنیه که برای گواهی ارزش معرفتی قائل نبوده اند را رد کرده است. همچنین معتقد است در فرآیند تبادل از راه گواهی، این باور گوینده و خصائص معرفتی اوست که به شنونده منتقل می شود. از سوی دیگر، وی مانند ابوعلی جبائی اعتقاد دارد که گواهی ارزشی همردیف با سایر منابع معرفتی دارد و فروکاستنی به آنها نیست. این دیدگاه های معرفتی زیربنایی برای برخی آرای دین شناختی عبدالجبار ازجمله مبحث اثبات وقوع معجزات شده است.
چیستی و ترابط معنایی «فرهنگ» و «دین» در «فرهنگ دینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقولاتی از قبیل فرهنگ و دین، اصلی ترین عناصر قدرت نرم یک کشور در دنیای کنونی قلمداد می شوند. در هم تنیدگی این دو عنصر، ترکیبی پرقدرت و پرکارکرد به نام «فرهنگ دینی» را شکل می دهد که راز اقتدار و پیشرفت همه جانبه هر جامعه ای است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در تعریف معرفت شناسانه، فرهنگ «ادراک عمومی نسبت به محیط» و در تعریف واقع شناسانه، «وضع و روح حاکم بر مجموعه نگرشها و تعاملات اجتماعی و محیطی» می باشد. بر این اساس، فرهنگ دینی «وضع و روح حاکم بر مجموعه نگرش ها و تعاملات اجتماعی و محیطی جامعه است که از منابع و مبانی دینی برمی خیزد». البته «فرهنگ دینی» بُعد «بایسته مدار» فرهنگ در جامعه است. ابزار گردآوری فیش ها به اصطلاح کتابخانه ای است که داده های دیجیتال و غیر دیجیتال را گرد آورده و روش پژوهش توصیفی تحلیلی بر روی داده ها می باشد
متدولوژی معناشناسی واژگان قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واژه ها به عنوان عنصر اصلی کتاب قرآن، از جایگاه والایی در آن برخوردارند و گام نخست در فهم متن قرآن را به معناشناسی خودشان اختصاص می دهند. این نوشتار با پیش فرض امکان، ضرورت و فوریت معناشناسی واژگان قرآن، بر آن است که روشی جامع در معناشناسی واژه های قرآن ارائه کند. روش معناشناسی قرآن در این نوشته چنین ترسیم شده است که انواع منابع اعم از منابع نقلی، علمی و عقلی جهت معناشناسی شناسایی می شوند و سپس شیوه به کارگیری آنها در فرآیند معناشناسی به صورت نظری و تطبیقی تبیین می شود. از این مطالعه برمی آید که منابع و ابزارهای گوناگونی در معناشناسی واژگان قرآن به کار می آیند. برخی از آنها عبارت اند از: اتیمولوژی، دانش لغت، قرآن، حدیث، عهدین، واژه نامه های دیگر زبان ها و دانش های مرتبط با دانش معناشناسی واژگان قرآن.
پیامدهای اندیشه های اخباریان در حوزه پژوهش های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار و پژوهش های اخباریان که اهتمام ویژه ای به اخبار و احادیث داشته اند، در حوزه علوم حدیث محدود نمی شود و بخش های دیگر علوم اسلامی مانند تفسیر و مبانی آن را نیز در بر می گیرد. آن ها دارای تألیفاتی در حوزه قرآن کریم اند که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، اندیشه هایشان را منعکس می نماید. این اندیشه ها که در دو قرن یازدهم و دوازدهم، تفکر اسلامی و شیعی را با چالش های جدّی مواجه ساخت، پیامدهایی البته مبتنی بر مبانی خاص ایشان دارد که گرچه خود آنان از آن یاد نکرده و به آن ملتزم نبوده اند، نمی توان از منظر علمی از این پیامدها اغماض کرد. در جستار حاضر، این آثار و پیامدها با روش تحلیلی توصیفی بررسی شده اند. از پیامدهای مثبت و خدمات علمی اخباریان می توان به: پررنگ سازی نقش روایاتِ به جای مانده از معصومان در شناخت دین، تدوین جوامع روایی نوین، تألیف تفاسیر گران سنگ روایی، تعمیق و گسترش مباحث فقهی و اصولیِ مبتنی بر کتاب و سنت اشاره کرد. همچنین پیامدهای منفی اخباری گری نیز عبارت اند از: از بین رفتن حجیت روایات معصومان، عدم جامعیت و جاودانگی قرآن موجود، ایراد خدشه به اعجاز قرآن، راهیابی تضادّ و تناقض به قرآن، عدم کارایی آیاتِ فاقد تفسیر روایی، ورود روایات ضعیف به حوزه تفسیر قرآن، ناسازگاری با حکمت بالغه الهی در تضمین هدایت، مهجوریت نسبی قرآن و... .
نقش دین در اتحاد و اختلاف با رویکرد روان شناختی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، پدیده ای همزاد بشر، کارکردهایی در زندگی اجتماعی داشته است؛ مانند تأثیر بر اتحاد و اختلاف آدمیان که موضوع این مقاله است. هدف این مقاله، بررسی تحلیلی موضوع با رویکرد روان شناختی و اخلاقی است. روش تحقیق، مطالعه موردی اسلام و تحلیل محتوای قرآن است. یافته های تحقیق در بخش عوامل و زمینه های اتحاد عبارت اند از: میانجی های روان شناختی- اخلاقی؛ مانند الفت، رحمت، صلح، عدالت، نیکوکاری، سپاسگزاری، گوش دادن به یکدیگر، بخشش و ... .
و در بخش عوامل و زمینه های اختلاف عبارت اند از: میانجی های روان شناختی- اخلاقی؛ مانند ناسازگاری، قتل، ایذا، نزاع، تجاوزگری، شیطان، جاسوسی، بدگویی و ... . نتیجه این پژوهش توصیه مؤکد قرآن به گسترش عوامل اتحاد و پیشگیری از زمینه های اختلاف است.
الگوی مبناگرایی فیلسوفان مسلمان: تحلیل بازگشت و ابتنای گزاره های غیرپایه به گزاره های پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی در ناحیة توجیه که از جانب معرفت شناسان امروزین در دو قالب کلّیِ مبناگروی و انسجام گروی ارائه شده است، در روابط میان باورها و گزاره ها پژوهش می کند. در این جستار، ابتدا به تقریر معرفت شناسان از مبناگرایی اشاره می شود و سپس الگوی پیشنهادی ارائه خواهد شد. براساس این الگو، که ادعا بر آن است که اندیشمندان مسلمان عموماً از آن پیروی می کردند، گزاره ها و باورها به: 1) گزاره های تماماً پشتیبان و 2) گزاره های غیر تماماً پشتیبان تقسیم می شود. این تفکیک بر حیثیت کاربردی مبتنی است. تصویر وابستگییا متکی بودندر عبارت «وابستگی و اتکای باورهای روساخت بر زیرساخت در مبناگروی»، نقش بنیادینی در ارائة الگوی جدید دارد. ازاین رو دو الگو قابل شناسانش است: الگوی استنتاجی یا زایشی-تولیدی و الگوی پشتیبانی. اصل تناقض بر پایة اندیشة فیلسوفان مسلمان، اساسی ترین نوع گزاره های تماماً پشتیبان را تشکیل می دهد. براساس الگوی ارائه شده، برخی از اشکالات بر تقریر عادی از مبناگروی وارد نخواهد بود. در این گزارش، سنجش و پیشنهاد، مشاهده خواهیم کرد که معرفت شناسی فیلسوفان مسلمان از این الگو پیروی می کند و محمل کمتری برای انتقادها نسبت به تقریر عادی دارد.
جایگاه و آثار باور به خدا در سبک زندگی خانوادگی از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
یکی از مهم ترین مباحث اعتقادی، مسئلة باور و شناخت خداست که از عمیق ترین نیازهای انسان و همانند چراغ روشنگری است که مسیر زندگی را برای انسان ها مشخّص می کند و به آن معنا و مفهوم می بخشد و زندگی پاک و واقعی را از زندگی معمولی و طبیعی جدا می سازد. سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد، ولی خانواده به عنوان بستر فرهنگ های گوناگون و زمینه ساز سعادت و شقاوت افراد و جامعه، و بنیادی ترین و اوّلین نهاد اجتماع، شاخص ترین بُعد زندگی انسان می باشد. بنابراین، بحث از سبک زندگی در عرصة زندگی خانوادگی، از مباحث بسیار ضروری است. خدا باوری به عنوان اوّلین باور دینی، مسیر زندگی را برای خانواده ها روشن می کند و آثار زیادی در سبک زندگی خانواده ها دارد: تقویت ایمان، سلامت جسم و روان، آرامش روحی، وحدت و همبستگی، خوش بینی و معنایابی زندگی، تقویت روحیّة رضا و تسلیم، تقوا، آسان شدن مشکلات و ایجاد روحیّة صبر و بردباری از جمله آثار این مبنا می باشد.
تحلیلى بر شئون اخروى امامان علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امامان علیهم السلام جانشینان خدا در نظام هستى اند. بیشترین آشنایى شیعیان با آنها مربوط به مقامات ایشان در همین نظام مادى است. درحالى که در این دنیا به دلیل وجود محدودیت ها، امکان تجلّى تمام مقامات ایشان نیست. این نوشتار، با رویکردى عمدتا حدیثى، به بررسى و تحلیل شئون و مقامات اخروى امامان علیهم السلام در سه مقطع برزخ، قیامت و بهشت مى پردازد. بر اساس مهم ترین یافته هاى این تحقیق، امامان علیهم السلام در هر سه عالم، حجت خدا بر بندگان بوده، شئونى خاص و ویژه دارند که وساطت فیض، حساب رسى اعمال بندگان، تقسیم بهشت و دوزخ از جمله آنهاست.
عشق به خدا در لایه های وجودی انسان؛ بازخوانی آیه میثاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سریان عشق به خدا در لایه های وجودی انسان سخنی است که آیه میثاق بر آن گواهی می دهد. این آیه نه از باب تمثیل است و نه از اقرار عقل بر یگانگی خدا خبر می دهد و نه اخباری است از آنچه در عالم ارواح رخ داده است. بلکه بیان حال درونی انسان است که عقربه وجودی اش همواره رو به خدا دارد، هرچند زنگارهای طبیعت مانع از این سلوک معنوی و فطری باشند. نوشتار پیش رو، پس از مفهوم شناسی فطرت و میثاق، با بیان آرای هم تراز و نقد و بررسی آنها، خواننده را با چهره واقعی آیه از دیدگاه نویسنده مواجه می کند و حقیقت فوق را تقریر می نماید.
بررسی و تحلیل سلول های جنسی (گامت ها) در انسان از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نزول قرآن کریم، هدایت، تعالی و تکامل انسان است. بنابراین، تمام آیات قرآن، حتّی اشارات علمی گذرادر راستای رسیدن به همین هدف است. از جمله مطالب علمی قرآنو روایات، با هدف توجّه دادن به نشانه های توحید و معاد، اشاره به عوامل دخیل در باروری و تولیدمثل جنسی یا همان سلول های جنسی نر و ماده است. در این جستار، که از نوع توصیفی تحلیلی است و به روش مطالعة کتابخانه ای سامان یافته، جویای نظر قرآندر باب عوامل باروری و پیدایش جنین یا سلول های جنسی نر و ماده هستیم. در پی مطالعه و بررسی دسته ای از آیات، این نتیجه به دست آمد که لفظ «ماء» به طور مطلق و یا با بیان ویژگی خاص، لفظ «منی» و مشتقّات آن و لفظ «سلاله» ناظر بر سلول های جنسی (اسپرم و تخمک) بوده، ولی واژة «نطفه»، مطلقاً در برخی آیات ناظر بر سلول های جنسی است و در برخی دیگر، بر تخمک لقاح یافته (سلول تخم) دلالت دارد. کاربرد این واژه در قرآنبا بیان ویژگی خاص، در مواردی مؤیّد سلول جنسی نر و در موارد دیگر، بیانگر سلول تخم حاصل از لقاح اسپرم و تخمک می باشد. همچنین، از برخی آیات، نکات دقیق علمی مربوط به گامت ها قابل استنباط است.
بررسی و تحلیل داستان حضرت یوسف در قرآن کریم در چارچوب الگوی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان یوسف علیه السلام در قرآن کریم، دارای چنان جوهری است که هربار به شکل جدیدی می توان آن را شرح و تفسیر نمود. هدف این مقاله، مطالعه و بررسی زبان شناختی دیدگاه داستان حضرت یوسف علیه السلام با روش توصیفی-تحلیلی و براساس مدل پیشنهادی سیمپسون است. نتایج نشان از آن دارد که راوی از نوع مقوله ب حالت روایی است که افکار، عقاید و احساسات شخصیت اول داستان را بیان می کند. در این داستان از کلام نقل قول آزاد برای بیان حالات و عقاید شخصیت ها استفاده شده است. براساس محور دوم تقسیم بندی سیمپسون، وجهیت غالب در متن، مثبت است که نشان دهنده دیدگاه قاطع راوی، بر حقانیت خداوند و امدادهای غیبی او برای مؤمنان حقیقی است. ابزار زبانی به کار رفته در این وجه، عبارتند از: فعل های امری، فعل های وجهی واژگانی، جملات تعمیم دهنده، جملات بیان کننده عقاید، قیود و صفات ارزیابانه، کلمات احساسی و افعال گزارشی که گزارشگر افکار، ادراکات و واکنش ها هستند و یا کلمات حزن، خوف، شکوی و بث، که در این داستان برای تحقق ترس و اندوه و حزن به کار برده شده است و بر وجهیت مثبت داستان یوسف علیه السلام صحه می گذارد. تفکر غالب در زبان متن روایتی: عدم رستگاری ستمگران، عدم غفلت خداوند در امداد به مؤمنان حقیقی، ناامید نشدن از رحمت الهی و... است. با این حال در پاره ای از موارد از وجهیت منفی برای نشان دادن شک و تردید شخصیت ها نسبت به یکدیگر و مهم تر از آن برای ترسیم نحوه رخ دادن سوء تفاهم ها و ارزیابی طرفین از یکدیگر، استفاده کرده است.
بررسی ارتباط تعبیر خواب و تأویل آیات بر مبنای دیدگاه ابن سینا و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
ابن سینا و پس از وی شیخ اشراق به رابطة میان تاویل و تعبیر اشاره کرده اند و معتقدند که گاهی نفس در بیان حقیقتی معنوی که در خواب یا کشف و شهود مشاهده کرده است، آن را به مشابه یا ضد آن تغییر می دهد که در این صورت نیازمند تفسیر باطنی هستیم. این تفسیر باطنی در صورتی که در مورد کشف و شهود و الهاماتی باشد که در بیداری دریافت شده اند، تاویل نامیده می شود و در صورتی که در مورد مطالب دریافت شده در خواب باشد، تعبیر نامیده می شود. بدین ترتیب تاویل وحی و تعبیر خواب دارای فرایندی واحد هستند. بر این اساس این فرضیه مطرح می شود که قاعدتا باید میان تاویلات عرفانی و تعبیرات خوابگزاران در مورد مصادیق واحد، تشابه و تناظر وجود داشته باشد. این مقاله با تبیین نظریة ابن سینا و شیخ اشراق و بررسی موارد مشابه میان تاویلات عرفا و تعبیرات خوابگزاران به بررسی این موضوع پرداخته است.
رؤیا از منظر ملاصدرا و روانکاوی فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیگموند فروید رؤیا را محصول امیال سرکوب شدة انسان می داند که تا ضمیر ناخودآگاه پس رانده شده اند، ولی در رؤیا مجال ظهور پیدا می کنند. در جهان اسلام، فلاسفة اسلامی، از جمله ملاصدرا، نیز کم وبیش به رؤیا پرداخته و دربارة آن بحث کرده اند. هر چند نگاه فروید به رؤیا با نگاه ملاصدرا تفاوت بسیار دارد، برخی تشابهات میان دیدگاه این دو متفکر قابل ردیابی است. در این مقاله نشان داده شده است که فروید و ملاصدرا از این حیث که معتقدند رؤیا امری است واجد اهمیت فراوان و معرفت بخش، که با ضعف حواس قوت می گیرد و با درجة عقلانیت شخص نسبت مستقیم دارد، اتفاق نظر دارند، اما در تبیین نسبت میان رؤیا و مرگ، رؤیا و روح، رؤیا و غیب و نهایتاً وجود احلام دو نگرش متضاد اتخاذ می کنند.