تحقیقات علوم قرآن و حدیث
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال سیزدهم پاییز 1395 شماره 3 (پیاپی 31) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله شفاعت اثر مستشرق آمریکایی خانم والری جف هافمن است که در دائره المعارف قرآن لایدن، یکی از دائره المعارف های برجسته و مورد رجوع جهانی پیرامون قرآن کریم منتشر شده است. از آنجا که نقد و ارزیابی اینگونه آثار زمینه آشنایی افکار عمومی با اسلام حقیقی را فراهم می سازد لذا پژوهش حاضر به منظور مشخص نمودن فضای فکری مستشرقان در خصوص آموزه های قرآنی برای پژوهشگران مسلمان به ارزیابی این مدخل پرداخته است. نوشتار پیش رو ضمن اشاره به محتوای مقاله، نظریات نادرست هافمن درباره شفاعت را با استفاده از مصادر معتبر اسلامی و استدلال های متقن در بوته نقد قرار می دهد. در این جستار مشاهده می شود نظریه های ذکر شده با تتبع اندک و سطحی از آیات قرآن و متأثر از مبانی فکری گروهی از اهل تسنن و برگرفته ازبرخی روایات در کتب ایشان بوده که مخالف دلالت های قرآنی و احادیث قطعی صادر شده در این زمینه است .
بررسی دیدگاه شیخ طوسی در تفسیر آیاتِ ""علم حادث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفه و کلام اسلامی، مبحث علم الهی است. علم از صفات ذاتی خداوند است که همه معلوم ها را به طور مطلق، و بدون هیچ قید و شرطی دربرمی گیرد. آیات پرشماری نیز در قرآن کریم با علم خداوند و گستره و خصوصیات آن ارتباط دارند. از آن جمله آیاتی است که علم خداوند را بر حصول شرط یا پدیدار شدن حالتی متوقف می کند. بنابراین مفسِّر قرآن، به پیروی از اصول و مبانی اعتقادی باید از ظاهر این آیات بگذرد و بر پایه سازوکارهای تفسیری، معانی سازگاری با اصول اعتقادی برای این دست آیات بیابد.
متکلِّمان و مفسِّران شیعه امامی بر پایه ادله عقلی و نقلی در این حوزه، دیدگاه ها و وآراء خویش را بیان می کنند. در این میان، شخصیت شیخ طوسی بسیار قابل توجه است. شیخ طوسی، زعیم و مرجع دینی شیعه، بزرگ فقیه، متکلّم و مفسِّر قرآن است. وی را به حق می توان از سرآمدان عرصه کلام و تفسیر دانست. شیخ طوسی در تفسیر گرانسنگ التبیان به گونه ای آیات مرتبط با علم الهی را تفسیر نموده است که با اصول و مبانی کلامی سازگار آمده است. وی در تفسیر این دست آیات، وجوهی را بیان می کند که در چهار عنوان قابل بررسی است. از میان این وجوه، تفسیر حدوث علم به تحقق معلوم رجحان دارد.
توجه به سازوکارهای شیخ طوسی در تفسیر این آیات می تواند در تفسیر قرآن کریم، به ویژه آیاتی که به ظاهر خویش با اصول و مبانی کلامی ناسازگار است، راهگشای همه پژوهشگران عرصه تفسیر قرآن کریم باشد.
جایگاه کذب و بدعت در تضعیف غالیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه محدثان عوامل گوناگونی در پذیرش روایات راویان دخیل است که آسیب در هر یک از آن ها می تواند منجر به تردید در پذیرش روایات راوی گردد. گرچه در شرایطی خاص می توان از برخی از آسیب های وارد شده بر متن یا سند روایات چشم پوشی نموده و به صحت آن ها حکم نمود، اما دروغ گویی و اشتهار راوی به بدعت گذاری به سبب خلل جدی که در عدالت راوی وارد می سازند، از جمله عواملی هستند که از دیدگاه حدیث پژوهان فریقین بدون هیچ استثنایی منجر به سقوط قطعی روایات راوی از حجیت می گردند. در این مقاله با تأمل در شواهد و توصیفاتی که در کلام پیشوایان معصوم (ع) درباره راویان بیان گشته و نیز بررسی اقوال دانشمندان علم رجال، این فرضیه به اثبات رسیده است که دو عامل دروغ گویی و بدعت گذاری در میان گستره راویان حدیث شیعی، بیش از همه در غالیان نمود داشته و اشتهار غالیان به این دو امر از مهمترین دلایل جرح آنان بوده است.
تبیین حدیث با قرآن ، امکان ومصادیق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد عمومی وتلقی رایج در میان دانشمندان اسلامی به خصوص محدثان ،مفسران وفقیهان ،همواره این بوده که این حدیث است که میتواند مبیّن و مفسِر قرآن باشد و از ایفای این نقش توسط قرآن نسبت به حدیث ، غفلت شده است . و این در حالی است که با واکاوی آیات مرتبط با روایات ، به این حقیقت دست می یابیم که در پاره ای موارد ، می توان وضعیت و مضامین روایات را نیز با بهره گیری از آیات تبیین نمود .
هم چنان که تخصیص حدیث با حدیث نیز جای بحث به نظر نمی رسد و می توان برای آن به حدیث نبوی لاتنتفعوا من المیته باهاب ولاعصب [ از پوست و پی مردار استفاده نکنید .] مثال زد ضرورت عرضه داشتن احادیث بر قرآن -در صورت مشکوک بودن آن ها یا به گونة مطلق – سخن به میان آمده است .می توان این روایات را به دو دستة کلی تقسیم نمود ، دستة نخست روایاتی که بر لزوم کنار نهادن احادیث نا موافق با قرآن تأکید
مصادیق مهم و قابل ذکر در این فرایند عبارتند از :
تبیین صحت و سقم حدیث با قرآن ، تخصیص ، تفسیر و نسخ حدیث با قرآن و استدلال بر مضمون حدیث با قر آن .
کاربرد نظریه حوزه معنایی در مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه معنایی با دو رویکرد درزمانی و هم زمانی قابل بررسی است که در بررسی درزمانی تغییراتی معنایی همچون تعمیم یا گسترش معنایی، تخصیص معنایی، مجاز، استعاره، ترفیع معنایی و تنزل معنایی مورد توجه قرار می گیرند. بر این اساس، پاره ای از واژگان قرآنی در مقایسه با دوره جاهلی دچار توسعه مفهومی و افزایش مدلول های خود شده اند و برخی دیگر مفهومی تخصصی یافته و کاهشی در مدلول های آنها رخ داده است. همچنین فرایندهایی همچون مجاز، استعاره، ترفیع و تنزل نیز در بخشی از واژگان های قرآنی قابل مشاهده است. شناسایی این دسته از تغییرات و دسته بندی آنها می تواند در روشن شدن معنای واژگان قرآنی تأثیر بسزایی داشته باشد. همچنین با بررسی هم زمانی حوزه معنایی و در نظر گرفتن باهم-آیی های همنشینی و متداعی واژه ها، امکان دست یافتن به روابط موجود بین واژگان های قرآنی و ترسیم آنها بصورت شبکه ای از مفاهیم به پیوسته در قالب ترسیم روابط افقی و عمودی واژگان ها وجود دارد. مقاله حاضر با روشی توصیفی به بررسی درزمانی و هم زمانی حوزه معنایی می پردازد و در صدد تبیین کاربرد این موضوع در بررسی واژگان قرآنی است.
بررسی و ارزیابی دیدگاه شهید مطهری درباره حدیث «مجدد دین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیث معروفی از پیامبر(صلى الله علیه و آله) روایت شده که برابر با آن خداوند در هر قرنی کسی را در میان این امت بر می انگیزد تا دین را تجدید کند. این حدیث ابتدا در سنن ابی داود و سپس در بسیاری از جوامع روایی اهل سنت نقل شده و برخی نیز بر صحت حدیث از نظر سند و محتوا اجماع دارند، در شیعه نخستین بار شیخ بهایی آن را گزارش کرده است. شهید مطهری در آثار خود نسبت به اصالت این حدیث تشکیک کرده و آن را از نظر سند به جهت وجود ابوهریره، ضعیف دانسته است و از جهت مضمون نیز، چهار اشکال بر آن وارد کرده است. به نظر می رسد، این اشکالات در رد حدیث ناتمام باشد، زیرا صرف وجود ابوهریره موجب ضعف حدیث نخواهد بود، چنان که بسیاری از محدثان شیعه از او روایت نقل کرده اند. درباره اشکالات محتوایی نیز: اولا؛ واژه «رأس» در حدیث قید اتفاقی می باشد، ثانیا؛ «مَن» در حدیث از الفاظ عام بوده و بر بیش از یک نفر نیز دلالت دارد، ثالثا؛ اشتباه در تعیین مصادیق دلیلی بر وضع حدیث نخواهد بود. رابعا؛ بنابر دلایلی چند نمی توان روایت مجدد را متأثر از اندیشه فلسفی ایرانیان باستان دانست.
ارزیابی صحت ارجاعات سیوطی به راویان و مصادر پیشین در «الجامع الصغیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الجامع الصغیر سیوطی، یکی از جوامع روایی معروف اهل سنت است که با روش الفبایی (بر حسب ابتدای روایات) تدوین شده است. این تحقیق به بررسی میزان صحت استنادات کتاب مذکور به راویان و مصادر روایی پیشین که سیوطی از آنها نقل کرده (و در نگاه اول به نظر می رسد ارجاعات وی همگی دقیق هستند) پرداخته است.
پژوهش حاضر، با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کمّی و بر اساس نمونه ای که به روش سیستماتیک و طبقاتی تهیه شده است، به بررسی 400 روایت از روایات این کتاب پرداخته و طبق قوانین علم احتمال، نتایج آن را با خطای 5 درصد به کل کتاب تعمیم داده است.
نتایج نشان داده است با خطای 5 درصد می توان گفت در کل کتاب الجامع الصغیر، در % 6/9 موارد ارجاعات بر اساس مصادر روایی موجود در زمان ما نادرست هستند. نادرستی این ارجاعات به علت فقدان روایت در نسخه موجود از آن کتب در زمان ما یا عدم تصریح به نام کتاب و اکتفا به نام نویسنده کتاب (با این که آن نویسنده تالیفات روایی متعدد داشته است) و یا اشتباه در انتساب روایت به راوی است.