مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد برساختی و روش شناسی نظریه داده بنیاد[1] به بازسازی معنایی چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر درحال حاضر می پردازد. روش تحقیق کیفی است و از روش نظریه پردازی داده بنیاد و تکنیک مصاحبه عمیق برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. مهم ترین پرسش های تحقیق پیش رو این بوده است که«چه جنبه از زندگی آذری زبانان در دو دهه قبل تغییر کرد که تمایل به فارسی صحبت کردن در آنها زیاد شد؟»چه تغییراتی درحال حاضر رخ داده که تمایل به ترکی صحبت کردن در آنها بیشتر شده است؟ یافته های به دست آمده شامل شش مقوله عمده به این شرح است. متعین های نیاز به نمایش جلال طبقات فرادست، شدت و میزان تعاملات بین طبقاتی، تمایل به تغییر نگرش و رفتار دربارة زبان، عدم توانمندی در ارتباط متقابل، فضای اجتماعی تعامل میان طبقات فرادست و فرودست؛ تشخص آوری زبانی، جست وجوی راه های ورود به طبقه فرادست از طریق تغییرات زبانی و پیروان تغییرات ارزشی در فرودستان. مقوله هسته ای این بررسی فقدان تمایل به تغییرزبان گفتاری است که مقولات عمده فوق را دربرمی گیرد. [1]. Grounded Theory
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.