دراین مقاله نویسنده پس از اشاره به تعاریف و مفاهیم واژه و بررسی آنها، به وجه اشتراک همه آنها یعنی انواع همگرایی در حوزههای جغرافیایی، اقتصادی،ارتباطی - فرهنگی، سیاسی- اجتماعی و نهایتا همگرایی اساسی یا حکومت جهانی میپردازد.
از دیدگاه همگرایی جغرافیایی فرایند جهانی شدن‚ دنیا را کوچکتر و مردم دنیا را به هم نزدیکتر میکند و تحت تاثیر رویدادهای مختلف جهانی قرار میدهد. طرفداران این دیدگاه، جهانیشدن را حرکتی طبیعی، اجتنابناپذیر و بدون دخالت قدرتی جهانی میدانند، اما نویسنده این تعریف را جامع قلمداد نمیکند و بعید میداند که ساکنان مناطق گوناگون کره زمین در بهرهمندی از مواهب طبیعی اختلافی نداشته باشد.
از دیدگاه همگرایی اقتصادی، نویسنده نقش قدرتهای اقتصادی را درجانی شدن تعیین کننده و ادعای ازبین رفتن فقر از کشورهای جهان سوم را ناممکن میداند.
بحث بعدی همگرایی ارتباطی و فرهنگی مبتنی بر توسعه ابزارهای ارتباطی و فناوری ارتباطات است. نویسنده به بررسی اصطلاح دهکده جهانی و یکسانسازی فرهنگها توجه میکند و در ارزیابی این دیدگاه در عین تاکید بروجود نقص در مفهوم و تعریف، اشعار میدارد که جهانیشدن، نابرابری در استفاده از ابزارهای ارتباطی را از بین نبرده بلکه بر شکاف قدرت ارتباطی مردم دنیا افزوده و زمینهساز سلطه صهیونیزم بینالملل و امپریالیسم امریکا بررسانههای خبری شده است.
For over two decades, the ‘information revolution’ in the Middle
East has been framed overwhelmingly in terms of media, more of it,
and in comparisons to mass media – from the advent of any-to-any
communication to ad hoc conceptualizations such as ‘crowd-sourcing’ or
‘citizen journalism’ – that register the multiplication of voices, channels
and eroding boundaries in spheres of communication. The record has
expanded more than conceptualizations of its sociologies in media and
communications studies. It’s time for other questions that elicit additional
and more basic features of Internet practices from choices that shape
individual repertoires and participation to continuities between users
and producers to how actual practices scale up, which actually link micro
and macro processes. To elicit these broader sociologies, and move
beyond the limited social physics of ‘impact’ of the Internet on culture and
lifestyles, I draw on the related sociologies of reference group and network
theory, on Science-Technology-Society studies and sociolinguistics to
bring disruption of existing institutions, on the one hand, and cooptation
by them, on the other, into more unified theory of the play of information
revolution in culture and lifestyles on the Internet.
رسانه ها در دنیای امروز در عرصه های گوناگون نقش برجسته ای دارند. در این میان، رسانه های صوتی تصویری با قابلیت فراگیری از اهمیت ویژه ای برخوردارند. فناوری های نوین ارتباطی و حضور بازیگران متعدد تغییراتی را به این فضا اعمال کرده است که شناخت آینده این حوزه و ارائه راهکارها و جهت گیری های مدیریتی آن را، به ویژه با ملاحظات خاص کشورمان با مشکلات بسیار مواجه کرده است. رفتار بازیگران متعدد و مستقل و تأثیر آن در تکامل سامانه رسانه های صوتی تصویری، نشان از نیاز به شناخت بهتر رفتار بازیگران برای خط مشی گذاری این عرصه دارد. پژوهش حاضر برای پاسخگویی به این پرسش است که مهم ترین مناقشات بازیگران در این عرصه در چه مسائلی است. برای این هدف، روش جدیدی بر پایه روش های موجود در حوزه آینده پژوهی و خط مشی گذاری و با محوریت مسائل کلیدی این حوزه ارائه شده است. در این روش، چهار متغیر نفوذ هر بازیگر بر سایرین، موقعیت بازیگر در هر مسئله، میزان اصرار بر آن و توان اختصاص یافته به منزله نشانگرهای رفتاری بازیگران مطرح می شوند. درنهایت نیز شش مسئله کلیدی شناسایی می شود. نتایج تحلیل ها نشان می دهند که بیشترین تباین نظر بازیگران درباره مسئله اول، دوم و چهارم است. همچنین نتایج این پژوهش می تواند به منظور شناسایی آینده این حوزه به کار رود.
نشر خبر، یکی از مهمترین وظایف وسایل ارتباط جمعی وازجمله کارکردهایی است که این وسایل را به ابزاری قدرتمند برای نفوذ در افکار عمومی وجهت دادن به نگرشها تبدیل میکند. این مقاله ضمن اشاره به برخی از کارکردهای رسانه در زمینهاطلاعرسانی و ارائه توضیحی مختصر در مورد ویژگیهای پیام که تولید عملی یک رسانه بهشمار میرود، به نحوه اعتمادسازی در خبر میپردازد؛ عواملی را که موجب بیاعتمادی مخاطبان نسبت به خبررسانی رسانه میشود مورد کنکاش قرار میدهد و در هر بخش، راههای جلوگیری از این بیاعتمادی را به اجمال بیان میکند. نگارنده عوامل متعددی را در بروز بیاعتمادی مخاطب به اخبار مؤثر دانست اما آنچه در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است، عوامل مؤثر رسانهای براین بیاعتمادی است که چالشهایی را در پذیرش یا عدم پذیرش پیام از سوی مخاطبان پدید میآورد.
در این مقاله چالشهای پیشروی ِ مجلات علمی با دسترسی آزاد شرح داده میشود و پس از صحبت در مورد هر یک از چالشها، راهکارهایی برای عبور از آنها ارایه شده است. رویکرد نویسنده در ارایه راهکارها رویکردی حقوقی و اخلاقی است. مقاله تلاش میکند به انتقادهای مطرح شده در مورد مجلات علمی با دسترسی آزاد پاسخ دهد و نشان دهد که بسیاری از ایراداتی که به اینگونه مجلات گرفته میشود در مجلات علمی پولی هم وجود دارد. با این حال بهشدت از اتخاذ راهبرد "بازگرداندن ایرادها به حریف" اجتناب میشود و تاکید میشود که هر جا کاستی یا اشتباهی وجود دارد جبران شود و نمیتوان فقط به این دلیل که مجلات علمی پولی، هم ایرادهای مشابهی دارند، این ایرادها را نادیده گرفت. نویسنده پس از سالها فعالیت در زمینه مجلات علمی با دسترسی آزاد بهخوبی از ظرفیتها و تواناییهای بالقوه این گونه مجلات آگاه است و این نکته را بهخوبی درک میکند که دسترسی آزاد به مقالهها و محتواهای علمی، تاثیرگذاری آنها را چند برابر میکند. نویسنده در جایی دیگر در مورد اهمیت دسترسی آزاد به مقالههای علمی و دانشگاهی به این موضوع اشاره میکند که نویسندگان این مقالهها تنها کسانی نیستند که از دسترسی آزاد به مقالههایشان سود میبرند (به این دلیل آشکار که مقالههایشان بیشتر خوانده شده و بیشتر به آنها ارجاع داده میشود)، بلکه همچنین آن دسته از خوانندگان دانشگاهی که موسسههای آنها قادر به پرداخت هزینههای مجلات علمی نیستند، پژوهشگرانی که کتابخانههایشان قادر به پرداخت هزینههای مجلات علمی نیستند، خوانندگان عمومی که ممکن است به یک زمینه یا رشته علمی علاقهمند باشند، عموم مردم که از این راه میتوانند با چند و چون و چارچوبهای پژوهشهای علمی آشنا شوند، و حتی بیماران و اطرافیان آنها که میتوانند از آخرین یافتههای علمی و پزشکی آگاه شوند، از دسترسی آزاد به مقالهها بهرهمند میشوند.