فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۸۰۳ مورد.
ممیزی مدیریت منابع انسانی در صنعت سیمان ایران و نقش آن در بهبود بهره وری سازمانی
حوزههای تخصصی:
نتایج ممیزی برای مدیریت، درباره میزان مشارکت مدیریت منابع انسانی در تحقق اهداف استراتژیک سازمان باز خورد ایجاد میکند. ممیزی مدیریت منابع انسانی به طور هدفمند نشان میدهد که عملکرد مدیریت منابع انسانی تا چه حد درجهت بهبود بهره وری عمل میکند. هدف این مقاله، بررسی تفاوت میزان بهره وری سازمانی قبل و بعد از ممیزی مدیریت منابع انسانی در صنعت سیمان ایران است. نتایج این تحقیق نشان داد که بهره وری سازمانی پس از اجرای ممیزی مدیریت منابع انسانی، نسبت به قبل از آن بهبود یافته است. هم چنین مشخص شد که میزان شاخص توازن فعالیت های کاری ـ خانوادگی پرسنل پس از ممیزی، تغییر معناداری نکرده است که در انتها به بررسی دلایل عدم تغییر مناسب این شاخص و راهکارهای ارتقای آن پرداخته شده است.
پیاده سازی ارگونومی در شرکت کویر تایر بمنظور پیشگیری از آسیبهای اسکلتی-عضلانی
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته ، صنایع بطور فزاینده ای متوجه مزایای کاربرد ارگونومی در طراحی محیط های کار و مشاغل شده اند. مدیران صنایع بخوبی آموخته اند که انتقال دانش ارگونومی به داخل سازمان و بومی کردن آن متناسب با نیازهای حال و آینده سازمان رویکردی موثر در راستای بهبود سلامت سازمان است. پروژه ارگونومی در شرکت کویر تایر این پتانسیل را دارد که علاوه بر ایجاد بستری مناسب بمنظور جلوگیری از آسیبهای ارگونومیکی ناشی از کار در سطح شرکت، به انتقال و بومی شدن دانش ارگونومی در سطح منطقه نیز منجر گردد
این پروژه با هدف نهادینه کردن ارگونومی در شرکت کویر تایر بمنظور پیشگیری از آسیبهای اسکلتی-عضلانی به مرحله اجرا در آمده است. در طراحی این پروژه هدف اصلی این بوده است که شرکت کویر تایر با تکیه بر مشارکت کلیه افراد درگیر کار و توانمند کردن آنان به استقرار سیستمی پویا در راستای ارتقاء سلامت و بهره وری کارکنان ، فرآیند ها و در نهایت کل سازمان نایل آید و از این رهگذر علاوه بر تامین اهداف ارگونومی شامل سلامت ، رضایت و راحتی ، به بالابردن سطح کیفیت و بهره وری نیز دست یابد
نتایج عملی اولیه پس از اتمام آموزشهای گسترده این پروژه تا پایان سال 87 نشان داد که تیم های ارگونومی قادرند با ابزارهای بروز و کارآمد که طی 3 سال آموزش در سالهای 84 الی 86 فرا گرفته اند اقدامات اصلاحی و پروژه های بهبود، به منظور کاهش و یا حذف مغایرت های ارگونومی را بخوبی به انجام رسانند. طراحی و اجرای بیش از یکصد اقدام اصلاحی و پروژه بهبود گواهی بر این مدعاست که امید است تعریف و اجرای اقدامات اصلاحی و پروژه های بهبود ارگونومی در سالهای آینده نیز با حمایت مدیریت تداوم یابد
حضور موثر کمیته راهبری در کلیه مراحل اجرایی این پروژه نشان داد که خواست داخلی شرکت بهمراه اهتمام تیم های ارگونومی بعنوان دو ویژگی مکمل می توانند در اجرای چنین پروژ ه هایی تضمین کننده موفقیت آن باشند
رویکرد نظری استراتژی منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با ورود به سده بیست و یکم، از نیروی انسانی به عنوان شریک استراتژیک و با ارزش ترین سرمایه سازمان یاد می شود. بدیهی است سرمایه به خودی خود حاصل نمی شود و صرف داشتن آن کفایت نمی کند. چه بسیار افرادی که دارای سرمایه بوده اند اما به جهت غفلت و ندانم کاری آن را به باد داده اند. به طریق مشابه، سرمایه انسانی را نیز می بایست به دست آورد، حفظ نمود و از آن به نحو بهینه جهت ایجاد ارزش افزوده، بهر برداری کرد. این امر، نیازمند تفکر و عمل است. تفکری که ارزش این سرمایه را بداند و عملی که شیوه جذب، پرورش و نگهداشت آن را نشان دهد. مدیریت استراتژیک منابع انسانی بیانگر این تفکر و استراتژی منابع انسانی نمایانگر این عمل است. اما اینکه استراتژی مزبور می بایست دارای چه ویژگی ها و کارکردهایی باشد، موضوعی است که نظریه های مختلفی پیرامون آن مطرح شده است.تشریح این رویکردهای نظری در قالب رویکردهای استراتژیک و غیراستراتژیک، موضوعی است که مقاله حاضر به آن می پردازد.
بررسی عوامل مرتبط با تمایل به اشتغال مجدد بازنشستگان نیروهای مسلح
حوزههای تخصصی:
بازنشستگی، مرحله ای از زندگی انسان است که به عنوان دوران پس از اشتغال مورد توجه مدیریت، جامعه شناسی کار و شغل و روان شناسی اجتماعی قرار گرفته است. لازم است ابعاد مختلف و مسایل دوران بازنشستگی مورد مطالعه و پژوهش قرار گیرد تا علت استرس ها، نگرانی ها و نارضایتی های این دوران شناسایی و برای رفع آن چاره جویی گردد.
آنالیز داده های گردآوری شده، نشان می دهد که 5/15 درصد از بازنشستگان جامعه ی آماری درخواست بازگشت به خدمت داشته اند. در آزمون فرضیه های تحقیق نیز مشخص گردید که بیش تر ابعاد فردی، سازمانی، اقتصادی، اجتماعی و روان شناختیِ شناسایی شده بر متغیر اعاده به خدمت تأثیرگذار می باشند.
تبیین رابطه کیفیت زندگی کاری و عملکرد مدیران گروههای آموزشی دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه رابطه کیفیت زندگی کاری و عملکرد مدیر گروههای آموزشی دانشگاه اصفهان در یک نمونه 60 نفری از مدیر گروهها از بین جامعه آماری 99 نفری با اجرای پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون و پرسشنامه محقق ساخته عملکرد شغلی انجام گرفته است. عملکرد شغلی مدیر گروهها در این پژوهش توسط اساتید گروهها مورد سنجش قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بوده و برای تعیین مولفه برتر و موثرتر از بین مولفههای کیفیت زندگی کاری، تحلیل رگرسیون گام به گام صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در این پژوهش، ضریب همبستگی بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد شغلی 763/. که در سطح 01/. معنادار میباشد. همچنین همه مولفههای کیفیت زندگی کاری (پرداخت کافی، محیط ایمن، تامین فرصت رشد، قانونگرایی در کار، وابستگی اجتماعی، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی و توسعه قابلیتهای انسانی) با عملکرد رابطه مثبت و معنیداری داشتهاند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین مولفههای کیفیت زندگی کاری متغیرهای توسعه قابلیتهای انسانی، قانونگرایی در سازمان کار، فضای کلی زندگی و یکپارچگی و انسجام اجتماعی به عنوان متغیرهای پیشبین، معیار ورود به معادله نهایی رگرسیون برای توضیح تغییرات عملکرد مدیر گروهها (متغیر ملاک)، را به دست آوردهاند.
بررسی تأثیر آموزش و فرهنگ سازی در اصلاح الگوی تغذیه کارکنان رسمی مراکز نظامی استان تهران در سال 1387
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه اخیر روند عوامل ناتوانی و مرگ زودرس از بیماریهای عفونی و واگیردار به بیماریهای مزمن و تحلیلرونده تغییر یافته است. در این میان ارتباط بین الگوی تغذیه نادرست و بیماریهای مزمن از جمله بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان و دیابت شناخته شده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش بر اصلاح الگوی تغذیه کارکنان رسمی سپاه تهران انجام گرفته است.
مواد و روشها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی 422 نفر از کارکنان رسمی پنج مرکز نظامی استان تهران که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. پس از تهیه پرسشنامه و تعیین روایی و پایایی آن ، سطح آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان نسبت به الگوی تغذیه ارزیابی و سپس بر اساس اطلاعات به دست آمده، برنامه آموزشی تهیه و با توزیع آن در بین کارکنان اجرا گردید و سه ماه بعد از اجرای برنامه، آزمون ثانویه (post test) انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS14 و آزمون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
نتایج:پس از مداخله ی آموزشی، میانگین امتیازات آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان در مورد الگوی صحیح تغذیه به طور معنی داری (001/0p<).افزایش پیدا کرد. بطوریکه میانگین و انحراف معیار سطح آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای کارکنان در قبل از مداخله به ترتیب (09 /17 ) 99/62، (32 /6 ) 04/44، و (48 /11 ) 36/38 بود که بعد از مداخله به ترتیب به (53 /18 ) 47/73، (33 /14 ) 04/58، و (65 /25 ) 57/55 افزایش یافت .
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه و سایر مطالعات انجام شده نشان می دهد اجرای برنامه های آموزشی می تواند بر اصلاح الگوی تغذیه تاثیر مثبت داشته باشد . نتایج این تحقیق می تواند می شود برای اصلاح الگوی تغذیه کارکنان سایر سازمان ها مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تطبیقی ابزار اطلاعات بازار کار در برنامه سازی منابع انسانی در برخی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی نیروی انسانی در خدمات بررسی موردی در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگمان امروزه تقویت توانمندی افراد در بخش عمومی میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت خدمات ارائه شده از سوی سـازمانها ایفا نماید. امروزه مزیتی که سازمانها برای پیشی گرفتن از یکدیگر دارند نه در بکارگیری فناوری جدید، بلکه در بالا بودن اعتماد به نفس و میزان تعهد کارکنان به اهداف سازمانی نهفته است. به عبارتی عنصر خلاقیت و دانش به عنوان عنصر برتری بخش در رقابت مطرح شده است. در تحقیق حاضر 20 عامل اثر گذار بر توانمند نمودن کارکنان شامل اطلاعات، اختیار، تیم کاری، شیوه رهبری، آموزش، تعلق سازمانی، تجربه اندروزی، روشن بودن اهداف و خط مشی، مشارکت، عدم تمرکز، دسترسی به منابع، مسئوولیت، تشویق، غنیسازی شغل، هدایت و حمایت، معنیدار بودن شغل، اعتماد به نفس، ابهام نقش، اهمیت قائل شدن به کارکنان و محیط شناسایی گردیدند، که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، پنج عامل با مقدار ویژه بالای 1 احصاء که تحت عناوین " توجه به رشد فردی و طراحی شغلی، "توجه به مسایل نیروی انسانی و تیمهای کاری"، "سبک رهبری"، "توجه به رسمیت و شفافیت" و "توجه به محیط و عدم تمرکز" نامگذاری گردیدند. پنج عامل مذکور بر روی هم 533/64 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین نمودند و عامل اول یعنی عامل توجه به رشد فردی و طراحی شغلی با ارزش ویژه 746/7 و تبیین 729/38 درصد از واریانس به عنوان مهمترین عامل تاثیرگذار بر توانمندسازی کارکنان تعیین گردید که نشان دهنده درجه اهمیت این عامل میباشد.
ارائه چارچوبی برای عوامل انسانی مرتبط در امنیت سیستمهای اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"امنیت اطلاعات یک مسأله حیاتی است و امروزه سازمانها در سراسر دنیا با آن روبهرو هستند. امنیت سیستمهای اطلاعاتی هم فناوری و هم افراد (عوامل انسانی) را در برمیگیرد. در بیشتر تحقیقاتی که در زمینه امنیت سیستمهای اطلاعاتی صورت گرفته؛ یک نوع دید و رویکرد فنی وجود داشته است. پژوهش حاضر در راستای الگوی جدیدی است که آن را ""مسأله انسانی"" و""مسأله سازمانی"" مینامند. این الگو بر ""امنیت اطلاعات رفتاری"" تمرکز دارد و در آن بر این نکته که کاربران و در کل عوامل انسانی، ضعیفترین و سستترین عنصر آسیبپذیر در مدلهای امنیت سیستمهای اطلاعاتی مطرحند تأکید میشود. در این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت امنیت، برای سازمانهای امروزی، یک مدل مدیریتی برای بررسی نقش عوامل انسانی در امنیت سیستمهای اطلاعاتی ارائه میشود. هدف این پژوهش، به طور خاص شناسایی و مدلسازی سازه های مدیریتی حیاتی و اساسی مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستمهای اطلاعاتی است. در این راستا، سازههای ""حمایت مدیریت عالی، آموزش امنیتی، فرهنگِ امنیتی، مهارت امنیتی، تقویت خطمشی امنیتی، تجربیات و خودباوری افراد"" بهعنوان فاکتورهای مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستمهای اطلاعاتی معرفی میشوند. روششناسی این مطالعه، ترکیبی از تکنیکهای کیفی و کمّی تحقیق است. از طریق تکنیکهای کیفی و بررسی پیشینه موضوع، متغیرهای کلیدی مؤثر بر امنیت سیستمهای اطلاعاتی شناسایی شدهاند.
سپس با توجه به مدل مفهومی پژوهش که از مرور پیشینه و منابع موضوع و بررسی نتایج تحقیقات قبلی بهدست آمده است، ابزار جمعآوری دادهها (پرسشنامه) طراحی شده و نسبت به جمعآوری دادهها از طریق نمونههای انتخابی (خبرگان و سازمانی) اقدام شده است. پس از آن دادههای جمعآوری شده توسط SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند و طبق آن، مدل نهایی تحقیق با عنوان "" مدل عوامل انسانی مؤثر بر امنیت سیستمهای اطلاعاتی"" ارائه شده است."
مدیریت منابع انسانی
حوزههای تخصصی:
ارایه ی مدل بهسازی منابع انسانی با تأکید بر نقش فنآوری های نوین
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی، نه تنها منجر به افزایش توانمندی کارکنان می شود؛ بلکه زمینه ی تشویق کارکنان به خلاق بودن و تولید دانش جدید و نیز یک پارچگی و همکاری های متقابل و کاهش هزینه ها را فراهم می نماید. هدف مقاله ی حاضر، بررسی مؤلفه های بهسازی نیروی انسانی و ارایه ی مدل مناسب برای اجرای موفق روش های بهسازی نیروی انسانی می باشد. نتایج تحقیق، نشان می دهد که در حوزه ی بهسازی نیروی انسانی، فعالیت های متناسب صنعت برق صورت گرفته است. دوره های آموزش و کارآموزی و تدوین مدل های متناسب با آن در سطح گسترده ای برگزار شده است. براساس تعداد دوره های برگزار شده و بررسی اثربخشی آن ها، به طور کلی این حوزه از وضعیت مناسبی در نیازسنجی ها، تحلیل روش ها و اجرای برنامه ها برخوردار است. بنابراین، با توجه به مدل ارایه شده، کسب مزیت رقابتی، ارتقای کیفیت و قابلیت های منابع انسانی، بهره وری، کارآفرینی و... مستلزم بهسازی منابع انسانی و توجه به مؤلفه های آن، به عنوان مهم ترین معیار برای مدیریت منابع انسانی صنعت برق کشور می باشد.
تحلیلی بر تناسب شغل با شخصیت
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه توانمندسازی کارکنان و اثربخشی سازمانی در ادارات و سازمان های دولتی شهرستان رفسنجان
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه توانمند سازی کارکنان و اثربخشی سازمانی در ادارات و سازمانهای دولتی شهرستان رفسنجان است. برای این منظور توانمندسازی کارکنان با ابعادی همچون احساس شایستگی، احساس اعتماد، احساس مؤثر بودن، احساس خودمختاری و احساس معنی¬دار بودن شغل سنجیده می¬شود. اثربخشی سازمانی از روش مبتنی بر فرایند درونی سازمان و توسط عواملی همچون فرهنگ سازمانی، جو سازمانی، روابط انسانی، روش تصمیم¬گیری و پاداش¬های سازمانی سنجیده می¬شود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی جامعه آماری شامل کارمندان ادارات و سازمان¬های دولتی شهرستان رفسنجان است. نمونه مربوط با روش نمونه¬گیری طبقه¬ای متناسب با حجم و پس از مشخص شدن تعداد نمونه هر سازمان بصورت تصادفی انتخاب، و سپس دو پرسشنامه پس از تعیین روایی و اعتبار به منظور سنجش توانمندسازی کارکنان و اثربخشی سازمانی بین آزمودنی¬ها (325 نفر) توزیع و جمع¬آوری شد. اطلاعات جمع¬آوری شده از نمونه آماری با نرم¬افزارSPSS و با استفاده از آمار توصیفی شامل میانگین، میانه، جدولهای فراوانی و نمودارهای مختلف و همچنین آزمودنی¬های آمار استنباطی شامل آزمون کندال و اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده¬های جمعآوری شده، وجود رابطه بین توانمندسازی کارکنان و اثر بخشی سازمانی در ادارات و سازمان¬های دولتی شهرستان رفسنجان را تأیید کرد همچنین بین احساس شایستگی،