فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۸۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی جامعه شناختی گونه شناسی خانواده و فرزندمداری در خانواده های ایرانی بر حسب حوزه ی قدرت، مشارکت، سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی، جنسیت، تحصیلات والدین، میزان دموکراتیک بودن، مستبد بودن و تعداد فرزندان است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه ی آماری تمام خانواده ها در مناطق 22گانه مناطق شهری تهران است و حجم نمونه 386 خانواده است که با روش خوشه ای به دست آمده است. روش اصلی در تحلیل داده ها پیرسون، رگرسیون، و مدل سازی معادله ی ساختاری با نرم افزار Amos است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وجود فرزندمداری در خانواده های مورد بررسی تأیید گردید، اما این به معنی حذف مردمحوری در فضای خانواده نیست بلکه می توان گفت، هرم قدرت تا حدی تغییر شکل پیدا کرده است، به نحوی که هنوز هم پدر به معنی اصلی ترین تصمیم گیرنده و مشارکت کننده در امور کلان خانه ایفای نقش می کند، اما عامل هسته ای شدن و مشارکت در خانه بیشترین تأثیر را در پیش بینی فرزندمداری دارد.
عناصر محیطی و فردی تأثیرگذار بر احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به نیازهای زنان در برنامه ریزی فضاهای عمومی مترادف با به رسمیت شناختن و دعوت آنان به حضور در این فضاها و در نهایت، اجتماع است که می تواند بستری برای تأمین و امکان مشارکت زنان را در فعالیت هایی اجتماعی فراهم کند. احساس ناامنی از جانب زنان در فضاهای شهری، مشارکت کامل آن ها را در اجتماع محدود می کند و افزون بر آسیب های روانی بر فرد، بر خانواده و جامعه نیز اثر می گذارد. هدف این پژوهش، بررسی عناصر محیطی تاثیرگذار بر احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی برخی مناطق شهر شیراز می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و نمونه گیری در جامعه آماری 608810 نفری مناطق 1،4 و 5 شیراز است. نمونه آماری 245 نفری از زنان کاربر فضاهای عمومی داده های پژوهش را تکمیل می کنند. برای آنالیز داده ها، 9 متغیر مستقل سن، اشتغال، تحصیلات، دسترسی و کیفیت کاربری، ویژگی های روان شناختی فضای عمومی، کیفیت کاربری ارضی، آلودگی محیطی فضای عمومی، الگوی طراحی فضای عمومی و عناصر محیطی فضای عمومی که همگی به گونه مستقیم بر مقدار احساس امنیت زنان تأثیرگذارند، در مدل تحلیل مسیر وارد شد. یافته های تحلیل مسیر داده ها حاکیست در مجموع، بیش ترین تغییرات متغیر وابسته به اثر عامل کیفیت کاربری ارضی فضاهای عمومی شهر (271/0) مربوط می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به شهروندی اجتماعی فعال (مورد مطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ابعاد شهروندی اجتماعی فعال و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان هیجده سال و بالاتر استان یزد است. این پژوهش با روش پیمایش مقطعی انجام شد و دادههای آن با ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. حجم نمونه برابر 650 نفر برآورد شده و شیوه نمونهگیری، چندمرحلهای بوده؛ به طوری که پس از رعایت مراحل نمونهگیری، از چهار شهرستان یزد، تفت، بافق و بهاباد و از هر شهرستان یک شهر و دو روستا متناسب با حجم جمعیت هر کدام، افراد نمونه تخصیص یافتند. براساس نتایج حاصل از پیمایش، میانگین نمره شاخص گرایش به شهروندی اجتماعی فعال بر حسب طیف 1 تا 5 قسمتی برابر 45/3 است که از حد وسط طیف، کمی بالاتر است. میانگین نمرات گرایش به شهروندی اجتماعی فعال در بین زنان نسبت به مردان به طور معناداری بالاتر است و با افزایش سطح تحصیلات، میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال نیز افزایش می یابد. نتایج رگرسیون خطی ساده، تأثیر مثبت عوامل نگرش به نظام سیاسی، برخورداری از حقوق شهروندی، اعتماد اجتماعی، احساس امنیت اقتصادی، احساس اثربخشی اجتماعی را جداگانه بر میزان گرایش به شهروندی اجتماعی فعال مورد تأیید قرار داد اما چنانچه همه متغیرهای مستقل تحقیق وارد تحلیل رگرسیون گام به گام شوند، نتایج نشان میدهد که متغیرهای اعتماد اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، میزان تحصیلات و جنس در گام نهایی، صلاحیت حضور در مدل را پیدا میکنند. این چهار متغیر در مجموع 23 درصد از تغییرات گرایش به شهروندی اجتماعی فعال را تبیین میکنند. همچنین براساس نتایج به دست آمده، متغیرهای نگرش به نظام سیاسی و برخورداری از حقوق شهروندی با حضور متغیرهای دیگر موجود در مدل، اثر خالص و معنادار خود را از دست میدهند اما اثرگذاری غیرمستقیم آنها نسبتاً بالاست.
مطالعه کیفی دلایل و زمینه های زباله گردی در شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، دلایل و زمینه های روی آوردن به زباله گردی را مورد مطالعه قرار داده است. میدان پژوهش این مقاله، فضاهای عمومی شهر زاهدان می باشد و به منظور بررسی این موضوع از نظریه زمینه ای به عنوان یک استراتژی فرایند محور شناخته شده در پژوهش های کیفی، استفاده شده است. مشارکت کنندگان در مطالعه حاضر 9 نفر از زباله گردان بوده اند که در سطح مناطق و محلات شهر زاهدان مشغول فعالیت بودند و به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. مقوله های عمده حاصل از استخراج و کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه ها عبارت اند از: «تنگناهای شغلی و ضرورت تأمین معاش»، «عدم حمایت دولتی/سازمانی»، «اعتیاد»، «فقدان حمایت خانوادگی»، «حفظ کرامت انسانی» و «عدم منع اجتماعی». از انتزاع این مقولات و درسطحی بالاتر، مقوله هسته این تحقیق، «زباله گردی؛ پیامد حمایت اجتماعی ناکافی» حاصل شده است. این یافته ها می توانند تصویری روشن از دلایل و زمینه های روی آوردن به زباله گردی ارائه دهند.
تبیین عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر فرهنگ شهروندی شهروندان تهرانی در سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ شهروندی شهروندان تهرانی در سال مورد مطالعه است. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم جمع آوری شده است. اعتبار و روایی مقیاس ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان تهرانی در سال 1393 است که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 1112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و از مناطق 22گانه شهر تهران به روش تصادفی انتخاب و بررسی شده اند. نتایج، وجود همبستگی مثبت و معنا دار بین هر یک از متغیرها با میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی را تأیید کرد. تحقق فرهنگ شهروندی مستلزم تقویت و ارتقای هر یک از متغیرها و تغییر نگرش نسبت به مفهوم شهر، به منزله پیکری واحد و موجود زنده، روح حاکم بر شهر و پویایی جریان زندگی شهری با تأکید بر عوامل اجتماعی و فرهنگی است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی شهروندان در مناطق حاشیه نشین شهرها (نمونه مورد مطالعه: مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی در نظام دموکراسی غیر مستقیم، نقش حیاتی ایفا می کند. انتخاب، ساز و کار اصلی برای تحقق حاکمیت مردمی است. قدرت نهایی از آن مردم است و مردم این قدرت را از طریق فرآیند مشارکت سیاسی به نمایندگان واگذار می کنند. در این میان مشارکت به شهروندان امکان می دهد تا مقامات مسئول را جایگزین کرده و دولت را تغییر دهند. از این رو، مشارکت باعث می گردد تا متصدیان امور در مقابل ملت پاسخگو و مسئول باشند. مقاله حاضر که نتیجه پژوهشی تجربی در حوزه سیاسی - اجتماعی است، به دنبال بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی شهروندان در مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه است. به عبارت دیگر سئوالات اساسی این است که عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی شهروندان در مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه کدامند؟ برای پاسخگویی به سئوال مطرح شده، تعداد 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیده و مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش به کار گرفته شده، روش میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار مورد استفاده، پرسشنامه می باشد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد، بین میزان سیاسی بودن اطرافیان، گرایش به هویت ملی، اعتماد اجتماعی، دینداری، جنس و وضعیت تأهل با مشارکت سیاسی شهروندان ارتباط وجود دارد؛ اما بین پایگاه اقتصادی با مشارکت سیاسی شهروندان ارتباط معناداری مشاهده نشد.
بررسی عملکرد شهرداری در چهارچوب حکمروایی خوب و شایسته شهری (مورد مطالعه: نواحی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش این پژوهش، با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی آن، توصیفی- تحلیلی می باشد که داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. هدف از این پژوهش بررسی عملکرد شهرداری ایلام بر اساس شاخص های حکمروایی شایسته و خوب شهریاست و محدوده جغرافیایی آن، شهر ایلام است که در سرشماری سال 1390 برابر 172 هزار و 213 نفر بوده است. جامعه آماری تحقیق نیز 42 هزار و 613 خانوار ساکن شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار بوده است که به روش تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شد که مقدار محاسبه شده 86/0 به دست آمد. در این تحقیق، پنج شاخص: مسئولیت پذیری، پاسخگویی، مشارکت، برابری (عدالت)، اثربخشی و کارآمدی، مورد استفاده قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss و آزمون T تک نمونه ای استفاده شده و ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که سطح تمام شاخص های حکمرانی خوب در شهر ایلام، پایین تر از سطح متوسط طیف لیکرت است؛ لذا می توان گفت که نواحی این شهر از لحاظ این مؤلفه ها در سطح نامطلوبی قرار دارند.
عودلاجان؛ روایت مرگ یک محله: مطالعة پیامدهای معنایی تغییرات فضایی، در محلة عودلاجان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، پیامدهای معنایی تغییرات فضا را در محلة عودلاجان تهران بررسی کرده است. این محله، یکی از قدیمی ترین محلات شهر تهران است که در سال های اخیر، با هجوم منطق اقتصادی بازار، تغییرات فراوانی کرده و از یک محلة فرهنگی تاریخی به یک محدودة اقتصادی حاشیه ایِ بازار تهران، تبدیل شده است. این تغییرات فضا بافت معنایی و نشانه ای محله را هم تغییر داده است. در این تحقیق، با روش نظریة داده بنیاد، فرآیند مرگ محلة عودلاجان و این تغییر و تحولات ارزیابی شده و نظریة روش شناختی غالب این نظریه، نظریه گلیزری (1978) است. اطلاعات، با استفاده از مصاحبة نیمه ساخت یافته و مشاهدة میدانی جمع آوری شده اند و یافته ها نشان می دهند شش موضوع اصلی درهم تنیده، مراحل مرگِ محلة عودلاجان را ایجاد کرده اند. این مباحث عبارت اند از: ویرانیِ پیشینة تاریخی؛ جدال نهادها؛ رواج ناامنی؛ مردانه شدن فضا؛ زوال همسایگی و مرگ هویت محله ای. درواقع، منطق اقتصادیِ سودمحورِ بازار تهران، برای کسب مشروعیتِ حضور در این محله، هم پای بی نظمی ها و جدال نهادها عاملی بنیادی در آغاز تغییرات فضا و تسریع روند آن بوده است. این عامل، مسائل دیگر مطرح شده در این موضوعات را ایجاد یا تشدید کرده است. دراین میان، موضوع اصلی «اقتصادی کردن فعالیت های محله ای» است که هم پای منطق اقتصادی ارتباط این مباحث را محکم کرده است.
بررسی رابطة هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، رابطه هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج بررسی شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریه های هوش اخلاقی لنیک و کیل و نظریه عقب ماندگی فرهنگی آگ برن است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه ای انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان 60-18ساله بودند که گواهینامه رانندگی داشتند و طی بازه زمانی 2 ماه قبل از انجام پژوهش، در سطح شهر یاسوج رانندگی کرده بودند. حجم نمونه 367 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. اعتبار متغیرهای تخلف رانندگی و آگاهی ترافیکی از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آنها با استفاده از همسانی درونی به روش کودرریچاردسون تعیین شد. همچنین برای سنجش اعتبار سازه هوش اخلاقی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای سنجش پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج توصیفی پژوهش، نشان می دهد میزان تخلف ترافیکی در بین رانندگان بسیار زیاد است. نتایج تحلیلی تحقیق، رابطه ای معکوس و معنادار را بین هوش اخلاقی و آگاهی از تخلف رانندگی نشان می دهد؛ به گونه ای که با افزایش هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی تخلفات ترافیکی کاهش می یابد. این دو متغیر، با هم حدود 18درصد از تغییرات متغیر تخلف رانندگی را تبیین می کنند.
تجربه احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی بسترها، دلایل و پیامدهای احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری به مدد تحلیل کیفی است. میدان مطالعه پژوهش، فضاهای همگانی شهر سنندج است که موضوع ها و ابعاد فضایی و تعاملی آن با استفاده از تکنیک های مصاحبه عمیقِ فردی، مشاهده مستقیم و مشاهده مشارکتی مطالعه شده و داده های این مطالعه در قالب روش نظریه پردازی داده بنیاد تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که احساس ناامنی زنان در فضاهای شهری سنندج محصول یک سری عوامل اثرگذار همچون «تنش های ساختاری» و «جامعه هراسی» و نیز برخی شرایط تسهیل کننده، مثل «مکان های پربرخورد» و «بازنمایی خود» است. زنان مورد مطالعه همچنین بر این باورند که احساس ناامنیِ آنها را دلایل و انگیزهای خاصی که در کردار و گفتار و حرکات مردان قابل رؤیت است، تقویت می کند. احساس ناامنی زنان پیامدهایی فردی و جمعی دارد. به سبب این احساس، زنان در سطح زندگی فردی به «تمهیدات پیشگیرانه» روی می آورند، پیامد این احساس ناامنی در سطح جامعه نیز به شیوع و تشدید «زوال اعتماد اجتماعی» می انجامد.
شیوه های اثربخش در پیشگیری از برون کوچی نخبگان علمی (مطالعه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با به کارگیری چه شیوه های مؤثری، می توان در ممانعت از برون کوچی نخبگان علمی موفق عمل کرد؟ هدف اصلی این مقاله ارائه تحلیلی جامعه شناختی از پاسخ اعضای بنیاد ملی نخبگان استان مازندران به سؤال مذکور بوده است. وجه مشترک بررسی علل های مؤثر در مهاجرت و شیوه های اثرگذار و موفق برای ممانعت از برون کوچی نخبگان علمی از منظر پاسخ دهندگان، نخست آن است که آنها هم عوامل مهاجرت و هم شیوه های ممانعت را متنوع و متعدد می دانند، و دوم، آنها این عوامل و شیوه ها را نه به ویژگی های نخبگان بلکه به شرایط و عوامل اجتماعی نسبت داده اند (تحلیلی جامعه شناختی). اگرچه از نظر این آزمودنی ها، بیشتر عوامل و شیوه های اشاره شده به شرایط و نحوه عمل عامل های اجتماعی در بیرون فضای علم مربوط می شود (رویکرد برونگرا) تا عوامل و شیوه های مربوط به شرایط اجتماعی داخل فضا و نهاد علم (رویکرد درونگرا)، اما آنها اصلاح نابسامانی های معین در هر دو محیط اجتماعی داخل و خارج فضای علم و تعامل میان آنها را راهبردی موفق برای ممانعت از خروج نخبگان علمی می دانند.
مقایسه سبک های فرزند پروری،دشواری در تنظیم هیجان و تاب آوری در جوانان مجرم و غیر مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سبک های فرزند پروری ،دشواری در تنظیم هیجان و تاب آوری در جوانان مجرم وغیر مجرم شهر ایلام می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زندانیا محکوم به جرائم عمومی و جوانان عادی شهر ایلام می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد280(140نفر از هر گروه)به عنوان نمونه این پژوهش انتخاب شدند.ابزار های مورد پژوهش شامل پرسشنامه اقتدار والدین و پرسشنامه دشواری در نظم بخشی هیجانی و پرسشنامه تاب آوری کانر - دیویدسون می باشد.جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریاس چند متغیره استفاده شد.یافته های این پژوهش نشان داد که بین سبک های فرزند پروری ،دشواری در تنظیم هیجان و تاب آوری در جوانان مجرم و غیر مجرم در سطح1% >pتفاوت معناداری وجود دارد،با توجه به تأثیر مؤلفه های فوق در پدیده ی گرایش به جرم در بین جوانان توجه به آنها مهم در راستای کاهش این پدیده مخرب اجتماعی می باشد.
تحلیل جامعه شناختی رعایت اخلاق شهروندی در فضای شهری (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر پایه ی نظریه های حوزه ی مطالعات شهری از جمله شهرنشینی و اخلاق شهروندی و با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رعایت اخلاق شهروندی در بین شهروندان تهرانی انجام شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه ی محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه ی آماری مناطق 22 گانه ی شهر تهران و تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 470 نفر و نحوه ی انتخاب نمونه ها از طریق شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که میزان رعایت اخلاق شهروندی در بین شهروندان شهر تهران با 49 درصد در سطح متوسط رو به بالا قرار دارد. و همچنین نتایج سطح تبیینی اخلاق شهروندی حاکی از آن است که متغیرهای نوع تصور از حس شهروندی(366/0 )، نوع تصور از تکلیف شهروندی(154/0 ) نوع تصور از اهمیت شهرنشینی(328/0 )، نوع تصور از همنوایی با سایر شهروندان(468/0 )، نوع تصور از نظارت وجدان جمعی بر عملکرد فرد در فضاهای شهری(280/0 )و نیز نوع تصورات شهروندان از فایده مندی خودشان(460/0 ) بر میزان رعایت اخلاق شهروندی اثرگذار است. در واقع این متغیرها به عنوان عوامل اثرگذار، نقش بسزایی در تبیین جامعه پذیری اخلاق شهروندی در راستای رعایت آن در تمامی عرصه های فضاهای شهری دارند.
بررسی تطبیقی سبک زندگی ساکنان بافت قدیم و جدید در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های عینی و ملموس هویت تاریخی هر شهری در بافت های سنتی و کهن آن نمود می یابد. بالطبع در اثر گذشت زمان، چنین بافت هایی که حکم شناسنامه ی شهر را دارند، دچار فرسایش فیزیکی می شوند. این در حالی است که با رشد شهرنشینی، بافت های جدید شهر با شاخص های مدرن شکل یافته و روز به روز به حجم و اهمیت آن افزوده می شود. بخصوص امروزه با تغییر شیوه ی زیستن افراد، حضور عناصر زندگی مدرن و سبک زندگی شهرنشینی، این مسأله اهمیت خود را بیشتر نشان می دهد. سبک زندگی مفهومی اساسی در زندگی افراد است که بیانگر عقاید، گرایشات و شیوه های تفکر آنان است و در واقعیت نمود پیدا می کند. اهمیت یافتن انتخاب در جامعه ی ایران بیش از هر چیز در عرصه ی کالاهای مادی و مصرفی درحال وقوع است و تغییر چهره ی شهرهای بزرگ ایران و روند فزاینده ی توجه به سطحی ترین بخش مصرف این مسأله را به خوبی بیان می دارد. بنابراین این مقاله به بررسی سبک زندگی در دو بافت قدیم و جدید در شهر کاشان با جامعه ی آماری مورد مطالعه، می پردازد. روش تحقیق پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. حجم نمونه500 نفر تعیین و پرسشنامه به طور مساوی از بین دو بافت قدیم و جدید شهر کاشان تکمیل شده است. همچنین از آمارهای استباطی (تی و من ویتنی) استفاده گردید. نتایج بررسی نشان می دهد که بین سبک زندگی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، پایبندی دینی، مصرف گرایی و سنت گرایی با بافت قدیم و جدید شهری رابطه وجود دارد.
رابطه عدالت اجتماعی ادراک شده با میزان مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی پایدار شهری به مفهوم حرکت بر محور انسان- محیط بوده و توسعه ی امکانات شهری با توجه به ملاحظات محیطی و عدالت اجتماعی را مورد توجه قرار می دهد. با توسعه و شهری شدن زندگی بشر مفاهیم مربوط به توسعه ی پایدار به این حیطه وارد گردیده و توسعه ی پایدار شهر محصول نگاه های جدید به عدالت اجتماعی، فضایی و محیطی نسبت به شهر است. عدالت اجتماعی در شهر به معنی حفظ منافع گروه های مختلف اجتماعی به وسیله ی توزیع بهینه ی منابع شهری، درآمدها و هزینه هاست. مباحث عدالت محیطی با تأکید بر مترادف بودن مفاهیم عدالت محیطی و عدالت اجتماعی، لزوم حسابرسی اجتماعی از نهادها و سازمان های دولتی و نظیر اینها را به عنوان پایه و اساس حسابرسی محیطی، ضروری می شمارد. در پژوهش حاضر ابعاد چهارگانه ی عدالت اجتماعی ادراک شده شامل فردگرایی اقتصادی، نیاز، برابری و انصاف و رابطه ی آن با مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر تبریز مورد تحلیل قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه ی عدالت اجتماعی ادراک شده با میزان مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر تبریز است. بر این اساس به منظور گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، شهروندان مناطق ده گانه ی شهرداری شهر تبریز بوده و حجم نمونه ی محاسبه شده 384 نفر هستند. با توجه به اهداف و مدل مفهومی تحقیق برای تحلیل روابط بین متغیرها و آزمون فرضیه های تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، رابطه ی مستقیم بین ابعاد چهارگانه ی عدالت اجتماعی ادراک شده با میزان مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر وجود دارد.
رابطه سرمایه اجتماعی و رضایت مندی از مهاجرت درشهرستان بهارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت یکی از عوامل مهم در توسعة منطقه ای و مورد توجه سیاستگذاران است. این پدیده کارکردهای مختلفی دارد. میزان رضایت یا نارضایتی از فرایند مهاجرت ممکن است نشانه ای از کارکرد مثبت یا منفی آن برای مهاجران باشد. هدف این پژوهش، بررسی رابطة سرمایة اجتماعی و رضایتمندی از مهاجرت در میان مهاجران ۱۸ سال به بالا در شهرستان بهارستان است. این پژوهش با استفاده از نظریه تحلیل شبکه انجام شده است. پژوهش، پیمایشی است و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعة آماری مورد مطالعه، شامل مهاجران ۱۸ سال به بالا در شهرستان بهارستان، از توابع استان تهران است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سازمان آمار در سال ۱۳۹0، تعداد 72,039 مهاجر وارد شهرستان بهارستان شده اند. از این تعداد، 325 نفر به شیوة تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد رضایتمندی از مهاجرت، با متغیرهای اعتماد، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی همیارانه، مشارکت غیررسمی خیریه ای و مشارکت غیررسمی مذهبی، رابطة معنادار دارد. همچنین براساس نتایج، رابطة بین دو سازة سرمایة اجتماعی و رضایتمندی از مهاجرت در سطح بالایی معنادار است و هر اندازه افراد در ساختار اجتماعی جدید دارای سرمایة اجتماعی بالاتری باشند، رضایتمندی از مهاجرت افزایش می یابد.
جایگاه شهرداری در اعمال سیاست اجتماعی محلی در متن قوانین شهرداری (مطالعة موردی: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت جایگاه شهرداری در اعمال سیاست اجتماعی محلی در چارچوب قانونی موجود، به تمام شماری اسناد بالادستی و تمامی قوانین مربوط به شهرداری ها (به ویژه شهرداری تهران) پرداخته است. برای این منظور، از روش تحلیل محتوای کیفی- کمی و تحلیل مضمونی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد بسیاری از مأموریت ها در مقررات داخلی شهرداری آمده، اما در قالب قوانین فراسازمانی نیامده است؛ بنابراین، انجام آن ها را با ابهام همپوشی با سایر دستگاه ها مواجه می کند. در بعضی از حوزه های سیاستی نظیر «بهداشت عمومی»، «حمل ونقل» و «اوقات فراغت»، جایگاه مهمی برای شهرداری درنظر گرفته شده است؛ اما شهرداری در بعضی از محورهای رفاهی به ویژه «امور خانوادگی»، «حفظ سطح درآمد»، «مسکن»، «مراقبت اجتماعی» و «امنیت اجتماعی»، نقش رفاهی چندانی ندارد. همچنین بعضی از گروه ها (سالمندان و مهاجران) به روشنی به عنوان گروه هدف شهرداری معرفی نشده اند و به گروه های دیگر به ویژه کودکان و جوانان کم توجهی شده است. نکتة دیگر اینکه در این اسناد، جلب مشارکت شهروندان در زمینة سیاست های اجتماعی از سوی شهرداری، به طورعمده در سطح اجرا پیش بینی شده است. نتایج این پژوهش، علاوه بر کسب معرفت از جایگاه قانونی شهرداری در اعمال سیاست های محلی، به نهادهای قانونگذار رفاهی برای اصلاح موانع قانونی اعمال این سیاست ها یاری می رساند.
تأثیر پیشگیری غیرکیفری بر میزان احساس امنیت در میان جوانان شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت ازجمله نیازهای بنیادی و طبیعی بشری و دارای دو بعد عینی و ذهنی-روانی است که در این مطالعه بعد ذهنی آن (احساس امنیت) مدنظر است. احساس امنیت به عنوان یک پدیده روان شناختی-اجتماعی، تحت تأثیر تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد ازشرایط متفاوت اجتماعی است که انسان ها برای دستیابی به زندگی سالم و تداوم روابط اجتماعی نیازمند آن هستند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان احساس امنیت در بین جوانان شهر بروجرد می باشد که این میزان درارتباط با تأثیر پیشگیری غیرکیفری بر میزان امنیت مورد سنجش قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه افراد (14-29) سال ساکن شهربروجرد می باشد و روش تحقیق در بخش نظری از روش کتابخانه ای و در بخش آماری از نوع توصیفی- پیمایشی بوده وابزار اندازه گیری از نوع پرسشنامه با طیف لیکرت (از خیلی کم تا خیلی زیاد) می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول عمومی کوکران؛384 نفرحاصل شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار spss و با آمار توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مردم با دید مثبتی به برنامه های پیشگیری غیرکیفری از جرم نگاه کرده و تأثیر آنها را بر سالم سازی محیط و امنیت اجتماعی بسیار مثبت ارزیابی کرده اند. از میان مشخصات فردی: جنسیت، وضعیت تأهل، منطقه سکونت، سن و سطح تحصیلات؛ فقط دو متغیر جنسیت و وضع تأهل در میزان احساس امنیت اثرگذاربوده است و از خود رابطه معنادار نشان داده و بقیه متغیرها در این تحقیق رد شده است.
تفکیک جنسیتی در فضای شهری: مطالعه بوستان بهشت مادران تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با این پیش فرض آغاز شده است که فضا همواره امری آمیخته با قدرت است. بر این اساس سعی شده است جایگاه پارک های تک جنسیتی و به طور مشخص بوستان بهشت مادران را در روابط قدرت مطالعه نماییم. معمولاً در این رابطه دو دیدگاه وجود دارد. برخی چنین پروژه هایی را در جهت رفع تبعیض های جنسیتی می دانند و برخی دیگر بالعکس آن را در جهت بازتولید سلطه جنسیتی ارزیابی می نمایند. نویسندگان مقالة پیش رو قصد دارند با استفاده از نگرش های نظری افرادی چون هانری لوفور و میشل فوکو از دوگانه فوق در تفسیر چنین فضاهایی فراتر بروند تا بتوانند پیچیدگی های میدان تحقیق را در حد توان توضیح دهند. برای این که بحث صرفاً در سطح نظری باقی نماند با 35 نفر از مسئولان، کاربران و مرتبطان بوستان بهشت مادران مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. نقطه تمرکز این مصاحبه ها پیامدهای اجتماعی و سیاسی فضا است. بر اساس چگونگی فهم همین پیامدها کاربران و مرتبطان به چهار تیپ و هر تیپ نیز خود به دو گروه تقسیم شد. سپس با توجه به مفاهیم نظری، نحوه مواجهه تمامی گروه های احصا شده با فضای بوستان مورد تفسیر قرار گرفت. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهند که دو گانه فوق الذکر به هیچ عنوان تحلیل درستی از فضای پارک های تک جنسیتی ارائه نمی دهد. بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم که سلطه بر زنان یا حمایت از آن ها یا به طور کلی هرگونه بحث هویتی کمکی به فهم روابط قدرت موجود در چنین فضاهایی نمی کند و باید معنای این نوع از قدرت را در جایی دیگر جست و آن جایی نیست جز کنترل، رؤیت پذیری و به هنجارسازی بدن ها که از طریق تفکیک بر اساس ویژگی های از پیش تعیین شده اعمال می گردد.
بررسی شهر دوستدار کودک واحساس شادی کودکان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق درحوزه شهرهای دوستدارکودک، به طور خاص در اروپا، از سال 1980 مورد توجه قرارگرفته که با هدف ایجاد فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط پیرامون آن ها بوده است. مسأله اساسی تحقیق حاضر بررسی مفهوم شهردوستدار کودک و ارتباط آن با احساس شادی و نشاط آن ها است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری، کودکان 9 الی 12 سال شهر مشهد بوده است و نمونه ای با حجم 250 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به تصادف و با دقت احتمالی مطلوب (d=0.05) و ضریب اطمینان 0.95 انتخاب شده است. ابزار سنجش متغیر مستقل تحقیق، محقق ساخته و برای متغیر وابسته تحقیق از پرسش نامه استاندارد شده آکسفورد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد 50 درصد از کودکان از فضای شهر مشهد رضایت داشته و آن را مورد پسند خود دانسته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که (0.36) از تغییرات موجود در احساس شادی کودکان، تابع متغیرهای مستقل است. این متغیرها که به ترتیب، بیشترین تأثیرگذاری را بر احساس شادی کودکان داشته اند؛ عبارت اند از: متغیرهای مشارکت اجتماعی کودکان 0.41 درصد، احساس تعلق به شهر مشهد 0.24درصد، متغیر احساس امنیت 0.11 درصد و برخورداری از خدمات و امکانات شهری 0.12 درصد. در این مدل مشارکت اجتماعی کودک، احساس تعلق به شهر مشهد، متغیر احساس امنیت، برخورداری از امکانات و خدمات شهری، احساس شادی را تقویت می کند.