فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
حق به شهر، یک حق بشری، شامل تعلق شهر به شهروندان و مشارکت آنان در امورشهری است. قرارگرفتن این حق در چارچوب حقوق بشر بجای حقوق مدنی بدین معناست که هر انسانی صرف نظر از جنس، سن، نژاد و ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، تنها به دلیل انسان بودن شایسته بهره مندی از این حق است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شاخص های مطلوبیت فضای شهری بر میزان تحقق حق به شهر است. بدین منظور از نظریه ی حق به شهر لوفور و نظریه شاخص های مطلوبیت فضای شهر لینچ به عنوان چارچوب اصلی پژوهش حاضر استفاده شد. روش مطالعه از نوع پیمایشی است که از تکنیک پرسشنامه با حجم نمونه 305 نفر، استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که؛ مؤلفه ی مشارکت در شهر با ضریب تأثیر استاندارد شده 21 درصد ، مؤلفه ی اختصاص دهی 18 درصد و شاخص های مطلوبیت فضای شهر (روانشناسی ۱9 درصد ، اجتماعی 16 درصد) بیشترین سهم را در پیش بینی متغیر وابسته ی میزان تحقق حق به شهر داشتند.
تحلیلی بر توزیع فضایی جرائم در پارک های شهری (مطالعه موردی پارک های شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل توزیع فضای جرائم و امنیت اجتماعی در پارک های شهر تهران و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات مدنظر درباره 23 نوع جرم وقوع یافته در 39 پارک شهر تهران در سال 1393 است که از مراکز نیروی انتظامی گردآوری شده اند. برای تحلیل داده ها از تکنیک «ویکور» به منظور رتبه بندی پارک ها، از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی برای نمایش فضای جرائم و برای تحلیل همبستگی از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج، نشان می دهند که پارک های هنرمندان، نهج البلاغه، دربند، شفق و سعادت آباد، ازنظر امنیت رتبه های خیلی خوبی دارند و پارک های ولایت، لویزان و چیتگر در رتبه های آخر قرار گرفته اند. به همین دلیل، لزوم افزایش امنیت در این پارک ها به شدت حس می شود. همچنین، یافته ها نشان می دهند ازنظر امنیت، رابطه مثبت و معناداری بین دو متغیر مساحت و رتبه پارک وجود دارد.
شهروندی بوم شناختی و هوش معنوی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر زیانبار فعالیت های انسان بر جهان طبیعی نگرانی های عمومی فراوانی به همراه داشته، به طوریکه، منجر به شکل گیری نوع جدیدی از شهروندی تحت عنوان شهروندی بوم شناختی شده است. شهروندی بوم شناختی بر مسئوولیت پذیری داوطلبانه و متعهدانه شهروندان در ارتباط با جهان طبیعی بنا شده است. در این پژوهش، ارتباط شهروندی بوم شناختی با هوش معنوی با استفاده از روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از دیدگاه های بوم شناسی انسانی، پارادایم بوم شناختی جدید و بوم شناسی ژرف استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مولفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، وضعیت شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است و در طیف 6 گزینه ای لیکرت، در بین گزینه های 4 و 5 قرار می گیرد. همچنین در میان ابعاد 11 گانه شهروندی بوم شناختی، همه ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار هستند اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. همچنین، نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین هوش معنوی و مولفه های آن با شهروندی بوم شناختی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد (363/0r=). نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد که از میان ابعاد چهارگانه هوش معنوی، دو بعد ""جامع نگری و بعد اعتقادی"" و ""سجایای اخلاقی"" توانسته اند 5/27 درصد واریانس مربوط به شهروندی بوم شناختی را تببین کنند.
بررسی میزان آگاهی از حقوق و مسئوولیت های شهروندی نسبت به امور شهری و عوامل اجتماعی مرتبط آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش چشمگیر شهرنشینی در سالهای اخیر مسائل خاصی را به وجود آورده است و مدیریت های شهری
امروزی قادر نخواهند بود با روشهای سنتی رایج در گذشته، برای ارائه ی خدمات یک سویه موفقیتی به دست
آورند؛ آنچه امروزه توسعه ی شهری را تضمین می کند، مشارکت تمامی شهروندان است. بنای مشارکت در
روند مدنیت جامعه مبتنی بر موضوعیت حق و مسئوولیت است که در این میان به نظر می رسد موثرترین راه
حل، ارتقای سطح دانش شهروندان است؛ بدین منظور، تحقیق حاضر در صدد بررسی میزان آگاهی شهروندی
شهروندان نسبت به امور شهری و عوامل اجتماعی موثر بر آن با تکیه بر نظریه های شهروندی )مارکس، ترنر،
هابرماس( است. این تحقیق به روش پیمایشی انجام گرفته است، به این ترتیب که پس از تقسیم شهر ساری
به مناطق سه گانه، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی تعداد 437 نفر به عنوان جمعیت نمونه
انتخاب شدند. جمعیت تحقیق کلیه ی شهروندان شهر ساری با ضابطه ی سنی 18 سال و باالتر هستند. نتایج
داده ها از توصیف متغیرهای وابسته ی تحقیق حاکی از آن بوده که آگاهی از حقوق بیشتر از مسئوولیت هاست.
نتایج تبیینی نشان می دهد که از میان سه متغیر مستقل)رسانه های جمعی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، مشارکت
مدنی(رسانه های جمعی و مشارکت مدنی با آگاهی از مسئوولیتها و پایگاه اقتصادی- اجتماعی و رسانه های
جمعی با آگاهی از حقوق معنادار بوده اند و رسانه های جمعی مهم ترین متغیر تبیین کننده ی آگاهی از حقوق
و مسئوولیت ها هستند.
عوامل ﻣﺆثر بر ارتقای کیفیت محیط پیاده راههای شهرهای ایرانی- اسلامی (مورد مطالعه: پیاده راه میدان امام حسین (ع) و هفده شهریور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ شهرسازی ایرانی – اسلامی مولفه های وحدت، تعادل، توازن، زیبایی، همزیستی انسان با طبیعت و توسعه پایدار شهری همواره مورد توجه بوده است. یکی از ویژگی ها و اهداف شهر آرمانی ایرانی _ اسلامی حضور انسان و تعاملات اجتماعی فرهنگی آن در محیط های شهری از جمله پیاده راههای شهری بوده که نقش مهمی در سرزندگی شهرها داشته است. پژوهش حاضر در پی دستیابی به چگونگی ساماندهی کاربری های محور پیاده راه میدان امام حسین (ع) و هفده شهریور به منظور ارتقای کیفیت محیط شهری است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری 442 نفر از کسبه شاغل محدوده پیاده راه است. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی با بهره گیری از فن ترکیبی SWOT و AHP است. یافته های پژوهش با توجه به ماتریس به دست آمده نشان می دهد که در حال حاضر وجود کاربری های خاص از جمله مسجد امام حسین (ع)، ساختمان شهرداری منطقه 12 و بافت تاریخی با وزن 178/0 و موقعیت اقتصادی شامل بازارچه های واقع در حواشی میدان امام حسین (ع) و بازارچه شهرستانی در محدوده با وزن 166/0 به رونق پیاده راه کمک می کنند، اما کاربری های فوق نمی توانند پویایی کل فضای پیاده سازی را منجر شوند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل اقتصادی، حمل و نقل و دسترسی و توسعه فعالیت های اجتماعی _ فرهنگی به عنوان مهم ترین عوامل ﻣﺆثر در رونق پیاده راه مورد مطالعه می باشند. مهم ترین استراتژی ارتقای کیفیت عملکردی پیاده راه، توجه به نقش اقتصادی و در مراحل بعد نحوه دسترسی و نقش اجتماعی آن است؛ بنابراین جهت پویایی فضای پیاده راه باید به تجمیع و ترکیب بعضی از کاربری ها و تغییر آنها به کاربری های تجاری و خدماتی جاذب سفر ازجمله کاربری های فرهنگی، آموزشی، اداری، گردشگری، رفاهی و غیره پرداخته شود.
رابطه ی آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیّت زندگی در بین زنان 44-25 سال شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیّت زندگی در ایران بویژه در بین زنان، در وضعیّت مطلوبی نیست. با توجه به اینکه تحقق کیفیت زندگی در شاخص های عینی و ذهنی، پیوند نزدیکی با آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی شان دارد، این تحقیق تلاش کرده است تا رابطه آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی را مورد بررسی قرار دهد. روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان 25-44سال شهر شیراز می باشد که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش کیفیت زندگی، پرسشنامه کیفیّت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) است و ابزار تحقیق جهت سنجش آگاهی از حقوق شهروندی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته و مشتمل بر سه بُعد حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که با استفاده اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از آزمون مجدّد، تحلیل پایایی گردید. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهند، کیفیّت زندگی زنان در سطح متوسّط است. نتایج تحلیلی تحقیق نشان دادند، رابطه معنادار و مثبتی بین آگاهی از حقوق شهروندی و کیفیت زندگی وجود دارد. به علاوه، در بین متغیّرهای زمینه ای و جمعیّتی، تنها متغیّر تحصیلات دانشگاهی رابطه معناداری با کیفیت زندگی دارد. نتیجه گیری این تحقیق این است که در راستای ارتقای کیفیّت زندگی زنان باید آگاهی آنان از حقوق شهروندی شان که در قانون اساسی کشور انعکاس یافته است، افزایش یابد.
بار عاطفی رابطة گردشگران با جامعه میزبان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «توصیف بارِ عاطفیِ رابطة گردشگران با جامعة میزبان مشهد» و با استفاده از روش تحلیل ثانویه انجام شده است. داده های این پژوهش از پیمایش «بررسی نگرش زائران به مردم و خدمات رسانان در شهر مشهد» اخذ شده است. با استفاده از ادبیات موجود در روان شناسی و جامعه شناسی احساسات، به ویژه دسته بندی احساسات پلاچیک و ترنر، احساسات پیوست شده به صفاتی که زائران به مشهدی ها نسبت داده بودند، تحلیل شد. نتایج نشان داده است که بار عاطفی این رابطه بیش از آنکه منفی باشد، مثبت است. بعد امنیت ترس در این فضا کمتر مطرح است. پذیرش بیشترین سهم را در مثبت ساختن بار عاطفی رابطه و نفرت بیشترین سهم را در منفی ساختن آن داشته است. احساسات منفی، نشانگر میزانی از فاصله بین انتظارات گردشگران و تجربة سفر آنهاست. ادراک گردشگران از نقضِ «خود» و احترام مورد انتظار از سوی میزبان، نقضِ مؤلفه های اخلاقی و هنجارهای اجتماعیِ مطابق با تصور «فرهنگ بالای اجتماعی» و در نهایت نقضِ انصاف و عدالت در تعامل از سوی شریک مشهدی، احساسات منفی نفرت، رد و خشم ایجاد کرده است
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تعلق مندی نسبت به محیط زیست (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس را می توان بخشی از فضای مفهومی نگرش های زیست محیطی دانست. احساسات زیست محیطی که دلالت های تعلق گرایانه دارند، بی شک تأثیری مهم بر رفتارهای همسو در قبال محیط زیست خواهند داشت. این پژوهش به بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر احساس تعلق شهروندان تهرانی نسبت به محیط زیست با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه پرداخته است. روابط دو متغیره مابین ارزش های زیست محیطی، تجربه ارتباط با طبیعت، جامعه پذیری زیست محیطی و دینداری با متغیر وابسته، قابل تأیید و تعمیم هستند. رگرسیون چند متغیره حاکی از آن است که مدل نظری توانسته است 48 درصد از تغییرات متغیر وابسته را در میان نمونه تحقیق توضیح دهد. تحلیل مسیر متغیرهای مستقل با متغیر وابسته نیز نشان می دهد که متغیرهای تجربه ارتباط با طبیعت با 0.617 و ارزش های زیست محیطی با 0.346 درصد، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته داشته اند.
تحلیل جامعه شناختی نقش عوامل فرهنگی بر رفتارهای زیست محیطی شهری مورد مطالعه (شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر، رفتارهای زیست محیطی به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عوامل بر محیط زیست مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان محیط زیست قرار گرفته است. رفتارهای زیست محیطی ضمن اینکه بر بیشتر مسائل و تهدیدهای زیست محیطی تأثیر می گذارند خود نیز از عواملی تاثیر می پذیرند. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان تأثیر عوامل فرهنگی بر رفتارهای زیست محیطی مسئولانه انجام گرفته است. چارچوب نظری تحقیق، نظریه کنش معقولانه آیزن و فیش بین، مدل فیتکائو و کسل و مدل اوالندر و توجرسون است. جامعه ی آماری شامل شهروندان بالای 15 سال شهرکرمانشاه بوده که بر طبق فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 410 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شده اند. این تحقیق با رویکرد کمی و با روش پیمایش انجام شده و ابزار گرداوری داده، پرسشنامه بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین رفتارهای زیست محیطی شهروندان متوسط رو به بالا (1/3 ) است و بین متغیرهای ارزش، باور و آگاهیهای زیست محیطی با رفتار زیست محیطی رابطه ی معنا داری وجود دارد در حالی که متغیر تحصیلات با آن رابطه نداشت. همچنین رفتارهای زیست محیطی برحسب جنسیت، تاهل و گروه های سنی متفاوت است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد متغیرهای مستقل تحقیق13/0 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. در یک نتیجه ی کلی می توان گفت که عوامل فرهنگی در واقع می توانند پیش بینی کننده ی سیاست های ترویج رفتارهای زیست محیطی مسئولانه باشند.
مطالعه تطبیقی کنش دگردوستانه شهروندان تهرانی (دو مقطع 1384- 1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر وضعیت کنش های دگردوستانة شهروندان تهرانی را در دو مقطع به تصویر می کشد و روند تغییرات عوامل اثرگذار بر این امر اخلاقی را نشان می دهد. به منظور تحقق این هدف تلاش شد با اتکا به رویکردهای فلسفی، جامعه شناختی، روان شناختی و زیستی چارچوب مفهومی مناسبی تدوین شود و با استفاده از روش پیمایش در سال های 1384 و 1394 به پرسش ها و فرضیات پاسخ داده شود. شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله و حجم نمونه به ترتیب 419 و 400 نفر بوده است. نتایج نشان داد در هر دو پیمایش از میان متغیرهای اثرگذار- سرمایة اجتماعی، سرمایة فرهنگی، سرمایة اقتصادی، نگرش دگردوستانه و نوع دینداری- بیشترین تغییرات کنش دگردوستانه را سرمایة اجتماعی تبیین می کند. همچنین، در هر دو پیمایش رابطة نگرش دگردوستانه و کنش دگردوستانه معنادار بوده و رابطة نوع دینداری با کنش دگردوستانه در پیمایش سال 1384 معنادار بوده و در پیمایش سال 1394 معنادار نبوده است.
تبیین جامعه شناختی صور مختلف مشارکت در بین شهروندان شهر خلخال و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی صور مختلف مشارکت(اجتماعی، سیاسی، روانی، فرهنگی و اقتصادی) در بین شهروندان شهر خلخال و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. در این پژوهش آنچه مورد توجه است، ضرورت اهمیت دادن به ابعاد مشارکت است. چارچوب نظری و مدل نظری با استفاده از نظریه ی نظریه پردازانی همچون تالکوت پارسونز، لیپست، هابرماس، دوتوکویل، لرنر، روستو و... ارائه شد. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد، از اعتبار صوری و سازه ای استفاده شد و قابلیت اعتماد نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. جامعه ی آماری پژوهش شامل شهروندان 18 سال به بالای شهر خلخال هستند که تعدادشان طبق آمار اداره ی ثبت احوال 36000 نفر است. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 380 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو شیوه ی آمار توصیفی و استنباطی و با بهره گیری از نرم افزار spss، پس از تهیه ی جدول ماتریس، اطلاعات در قالب جداول یک بعدی و دوبعدی تنظیم شد. یافته های پژوهش نشانگر این بودند که متغیرهای مستقل اعتماد اجتماعی، پیوند گروهی، رسانه های جمعی و پایگاه اجتماعی و اقتصادی با متغیر وابسته مشارکت رابطه ی معنا داری دارد.
تحلیل فضایی- جامعه شناختی جرم سرقت از منزل در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه همراه با موج وسیع تغییرات اجتماعی و شکل گیری شرایط آنومیک، بسیاری از شهرها ناگزیر به همزیستی با پدیده ای به نام جرم هستند که امنیت اجتماعی شهروندان را تهدید می کند. در این نوشتار، با رویکردی میان رشته ای به بررسی جرم سرقت از منزل و نقش نابرابری بر آن و تحلیل فضایی- جامعه شناختی آن در شهر کرمانشاه پرداخته می شود. این پژوهش، به روش تحلیل همبستگی و روش تحلیل آمار فضایی انجام گرفته است. داده های تحقیق، برگرفته از آمارهای موجود در مرکز تحقیقات ناجا و استانداری کرمانشاه هستند. برای سنجش سطح توسعه یافتگی و سطح برخورداری محله ها، روش تاکسونومی عددی و موریس به کار رفته است. مطابق یافته ها، سطح برخورداری محله ها توزیع یکسانی ندارد و به پنج سطح نابرابر تقسیم می شود. نتیجة آزمون خوشه بندی نشان می دهد توزیع سرقت، از الگوی متمرکز تبعیت می کند و در شهر، کانون های جرم خیز شکل گرفته است. همبستگی بین نابرابری و سرقت از منزل نیز از نظر آماری معنادار نیست. محله های کرمانشاه از نظر نرخ جرم شرایط یکسانی ندارند؛ به طوری که در برخی از محله ها، کانون جرم شکل گرفته است؛ درحالی که بقیة محله ها با نگاه جغرافیای جرم، محدوده های پاک هستند. به عبارت دیگر، شکل گیری جرم در فضاهای مختلف متفاوت است. بااین حال، نقش نابرابری در سرقت از منزل مشهود نیست.
تبیین سناریوهای مشارکت جویانه و دمکراتیک نهادی در ساختار نظام حکمروایی منطقه کلا نشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حکمروایی مناطق کلا نشهری» رویکردی نوظهور در اداره و برنامه ریزی شایسته، اثربخش، مردم سالارانه تمامی عناصر جامعه شهری در یک منطقه کلانشهری قلمداد می شود. در غیاب این رهیافت یکپارچه نگر، منطقه کلا نشهری تهران به عنوان شاخص ترین و بزرگ ترین منطقه کلا نشهری در ایران؛ از جمله مناطق وسیع، پراهمیتو درعین حال فاقد ساختارهای یک نظام حکمروایی شایسته، واجد ساختار مدیریتی یکپارچه، جاذب مشارکت شهروندی و تمرکززدا، عملاً نتوانسته است ظرفیت های فراوان جذب مشارکت کارآمد، مؤثر و مردم سالارانه شهروندان و نقش آفرینی نهادهای برخواسته از آرا و دیدگاه های آنها در این منطقه را زیر چتر یکپارچه سیاستگذاری و اجرا گرد هم آورد و عملا به منطقه ای بالای تفرق روزافزون سیاسی و سیاستی بدل شده است. این پژوهش با رویکرد تحلیل، توصیفی و تجویزی ضمن بررسی چالش های رویه ای و محتوایی سازوکارهای غیرمشارکت جویانه موجود در عرصه حکمروایی منطقه کلا نشهری تهران، چهار سناریو در قالب یک پیشنهاد فرایندمحور ارائه شده است که در آن ابتدا روش انتخاب غیرمستقیم مدیر منطقه کلا نشهری و روش انتخاب مستقیم شورای منطقه کلا نشهری مورد تأکید قرار گرفته و پس از ایجاد بسترهای سیاسی و اجتماعی، روش انتخاب مستقیم مدیر منطقه کلا نشهری و انتخاب مستقیم شورای منطقه کلا نشهری پیشنهاد شده است.
شورای اجتماعی محلات شهر مشهد: مشارکت شهروندی بهینه ی محله مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های جلب مشارکت محله ای، ایجاد شوراهای اجتماعی محلات شهر مشهد بوده است که به دلیل شکل ساختاری، برنامه ها و مصوبات از الگوی نوینی تبعیت می کند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه ی رویکرد نوین در مشارکت شهروندی با توجه به وضعیت شورای اجتماعی محلات مشهد در سه محور مشارکت شهروندی، شهرداری و سازمانی است. روش اجرای پژوهش تحلیل ثانویه و پیمایش بوده که در آن با مطالعه ی اسناد، مصوبات و آیین نامه های شورا و همچنین گردآوری اطلاعات از 166 نفر از اعضای شورای اجتماعی محلات مشهد، صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ابعاد وضعیت سازمانی شورا، وضعیت اعضای شورا، وضعیت درونی شورا، وضعیت مردمی شورا و وضعیت محلی شورا وضعیت مناسب است. بهترین وضعیت شورا در شناسایی بهتر مشکلات محله، انگیزه ی داوطلبانه بودن عضویت در شورا، اعتماد مردم به شهرداری، هویت اجتماعی و احساس تعلق و برنامه های مرتبط با وضعیت محله و بدترین وضعیت شورا نیز ضعف در جلب مشارکت های مردمی محله، دسترسی اعضا به مسئولان شهر، انگیزه ی مالی مشارکت در شورا، اقتدار و قدرت شورا در محله و حمایت مالی از شورای محله است.
اولویت بندی ریسک های ناشی از تغییرات اقلیمی در کلان شهر تهران با روش فازی AHP و ارائه راهبردهای پیشگیری، کاهش اثرات و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید تغییرات اقلیمی در دنیا باعث بروز اثرهای جدی بر محیط زیست شهرها و وقوع خطرهای جبران ناپذیر می شود. پیش بینی 10 ساله تغییرات پارامترهای اقلیمی در کلان شهر تهران که همواره با مشکلات روزافزون زیست محیطی مواجه است، حاکی از آن است که میزان دما و بارش تا سال 2021 با شیب بیشتری نسبت به گذشته افزایش خواهد یافت که این تغییرات می توانند باعث بروز اثرها و ایجاد خطرهایی برای محیط زیست شهرها شوند. شناسایی اثرهای کنونی و آینده این تغییرات بر محیط زیست شهری می تواند به برنامه ریزی جهت کاهش ریسک ها و بهره مندی از فرصت ها بینجامد. در مطالعات قبلی مهم ترین ریسک های احتمالی تغییرات پارامترهای اقلیمی در شهر تهران شناسایی شده است و در این تحقیق تعداد 11 ریسک احتمالی متأثر از تغییرات دمایی و بارش در شهر تهران انتخاب شده و سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی F-AHP به وزن دهی، رتبه بندی و اولویت بندی ریسک ها پرداخته شده است. سپس راهبردهایی به منظور پیشگیری، کاهش ریسک ها و سازگاری با تغییرات پارامترهای اقلیمی جهت بکارگیری در برنامه ریزی های 5 ساله شهر تهران ارائه شده است. این راهبردها با استفاده از ابزارهای سوات و ماتریس داخلی و خارجی تدوین شده و سپس به منظور کمی سازی استراتژی ها از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد، بهینه ترین راهبردها، گروه راهبردهای تدافعی می باشند.
عوامل مؤثر بر سرانه مصرف آب خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناخت متغیرهای مؤثر بر سرانه مصرف آب و رابطه بین هر یک از این متغیرها است. این تحقیق از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن را شهروندان منطقه 3 آب و فاضلاب شهر تهران (مناطق 2 و 5 شهرداری) تشکیل می دهند. در فرایند گردآوری اطلاعات، ابتدا مصرف هر یک از مشتریان از طریق اطلاعات دریافتی از اداره آب و فاضلاب مشخص و سپس از طریق مراجعه به درب منزل 325 خانوار و پر کردن پرسشنامه پژوهشگرساخته به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد: بین نگرش به مصرف بهینه آب و مسئولیت پذیری با سرانه مصرف آب خانواده رابطه معنا داری وجود دارد. به بیان دیگر، با افزایش نگرش به مصرف بهینه آب و مسئولیت پذیری، سرانه مصرف خانواده کاهش می یابد. بین سایر متغیرها (اعتماد به شرکت آب و فاضلاب، آگاهی و دانش نسبت به مصرف آب، تبلیغات شرکت آبفا و اعتماد نهادی) با سرانه مصرف رابطه معناداری وجود ندارد.
سیاست گذاری محلّی و احساس تعلق به محلّه؛ مطالعه ای در محله ی کوهسار (منطقه ی چهار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش آغازین در این پژوهش عبارت است از «آیا سیاست گذاری های محلّی بر ارتقای سطح احساس تعلق به محله کوهسار مؤثر بوده است؟» برای انجام این پژوهش یک روش ترکیبی طراحی شد. در بخش کیفی از دو روش مطالعه ی میدانی و اقدام پژوهی و در بخش کمّی از روش پیمایش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در مطالعه ی میدانی مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بود و در اقدام پژوهی از تکنیک های مختلف PRA و در پیمایش نیز از پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها نشان می دهد اقداماتی که در طولانی مدت در محله انجام شد، احساس تعلق به محله را کاهش داده است. سیاست گذاری ها عمدتاً متکی بر نوسازی بوده و موجب انشقاق بیشتر در ساکنان محل شده است. مهاجرت فزآینده به یا از محله بر کاهش سطح تعلق به محله افزوده است. ارزان بودن قیمت مسکن و عدم امنیت، محله کوهسار را به مکانی گذرگاهی تبدیل کرده است.
محله، مسکن و خشونت: مطالعه ی موردی مناطق حاشیه ای و غیر حاشیه ای شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق حاشیه ای شهرها مستعد پرورش انواع انحرافات اجتماعی از جمله رفتارهای خشونت آمیزند که به اعتقاد جامعه شناسان، فضای محله و خصوصیات مسکن ازجمله عوامل مهم مؤثر بر آن است. در این مطالعه که به روش پیمایشی انجام شده است، چهار منطقه در شهر کرمانشاه شامل دو منطقه ی حاشیه ای به نام های جعفرآباد و دولت آباد و دو منطقه ی غیرحاشیه ای به نام مسکن و الهیه از نظر شاخص های محله، مسکن و سایر متغیرها مورد مقایسه قرار گرفته اند. جامعه ی آماری پژوهش را جوانان 15 تا 29 ساله ساکن در این چهار ناحیه تشکیل می دهند که از میان آنان 400 نفر به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. بر اساس نتایج پژوهش، وضعیت مالکیت مسکن و تراکم تعداد افراد در مسکن بر میزان خشونت مؤثرند. سایر عوامل مؤثر بر میزان خشونت عبارتند از: تجربه ی خشونت والدین در کودکی، مصرف دخانیات، رواج خشونت در محله و میزان مذهبی بودن. یافته های پژوهش نشان می دهند که عوامل فرهنگی و اجتماعی بیش از متغیرهای اقتصادی (درآمد) و بوم شناختی (کیفیت مسکن) بر رفتارهای خشونت آمیز تأثیر دارند.
مصرف گرایی: از اجبار تا لذت مطالعه ای جامعه شناختی پیرامون مصرف گرایی در میان ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش فزاینده کالاهای مصرفی همسو با روند رو به تزاید مکان های مصرف و ارتقای نسبی سطح زندگی، مصرف گرایی را به پدیده شایع جوامع معاصر مبدل کرده و موجب شده است تا مفسران اجتماعی از مصرف کالاها بیش از تولید آن ها به عنوان نیروی پیش برنده جوامع معاصر یاد کنند. این امر پژوهش های جامعه شناختی را ضرورتاً با پرسش از عوامل موجد مصرف گرایی درگیر ساخته است. مقاله حاضر در همین راستا مطالعه عوامل موثر بر مصرف گرایی را در کانون توجه خود جای داده است. تحقیق با روش ترکیبی و استفاده توأمان از دو تکنیک پرسش نامه و مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق مؤید آن است که مصرف الزاماً به نحوی یک سویه متأثر از جبر و تعینات ساختاری- طبقاتی نبوده و بایستی آن را در تلفیق عوامل ذهنی و عینی و نیز در پیوند با موضوعاتی همچون تمایزطلبی و لذت جویی (هدونیسم) فهم کرد.
بررسی جامعه شناختی خانه های دوم در ایران و بررسی پیامدهای آن (مطالعه موردی شهرستان فراهان) .اباذر اشتری مهرجردی ، حسین میرزایی سید احمد فیروزآبادی ، حسین ایمانی جاجرمی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای بزرگ در نتیجه مهاجرت مشکلات زیادی دارند. در مقابل، امکانات برخی گروه ها و قشرها باعث شده آنها به دنبال فضایی برای گذران اوقات فراغت خود و خانواده باشند که از مسائل و مشکلات شهری به دور بوده و با ارزش های والدین خانواده نزدیک تر باشد. این تحرک به شکل گیری موج شهرنشینی دیگری در خارج از قلمرو شهرها و ایجاد خانه های دوم در روستاهای خوش آب وهوای نزدیک شهرهای بزرگ از جمله اراک منتج شده است. در این مطالعه از نظریات مهاجرت معکوس و سبک زندگی بهره برده ایم. در این مطالعه از قالب روشی آمیخته هسه بایبر بهره برده و روش کیفی اساس کار بوده و روش کمی در کنار آن استفاده شده است. جامعه آماری، بخش مرکزی شهرستان فراهان شامل 32 روستا که با تمام شماری به روش ترکیبی ارزیابی شدند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که خانه های دوم بیشتر در روستاهای فارس زبان گسترش یافته. مالکان ساکن قم و اراک (کمتر از50 درصد) تعطیلات آخر هفته و مناسبت ها درحالی که ساکنان تهران (بیش از 50 درصد) تنها در مناسبت ها مراجعه می کنند. لوازم موجود و چیدمان همه منازل ترکیبی از سنتی و مدرن است، تقریباً همه خانه ها در 5 تا 10 سال قبل ایجاد شده اند. حدود 10 درصد مالکان زن بوده، پایگاه اقتصادی اجتماعی اغلب آنها متوسط و بالا بوده، حدود دوسوم بیش از 50 سال سن دارند، 90 درصد دارای لیسانس و کمتر بودند. همه مالکان با ساکنان نسبت فامیلی داشتند، دوسوم اعلام کردند پوشش آنها بهتر از پوشش شهری آنها برای تمایز و نشان دادن تمکن مالی است. در برخی روستاها ایجاد خانه های دوم باعث بروز تشنج و اختلاف میان ساکنان شده و در برخی اثرات اجتماعی فرهنگی مثبتی چون ایجاد اتحاد و همدلی و جلب مشارکت آنان در اقدامات روستا داشته است. تم های استخراج شده شامل دستیابی به ارزش ها و نیازهای فرامادی بازگشت به هویت نمایش یا اثبات منزلت بالا احساس یا ابراز تمایز مصرف بر مبنای مد و ذائقه همه چیزپسند بوده است.