مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
پایبندی دینی
حوزه های تخصصی:
یکی از عرصه های مهمی که در مطالعات اجتماعی و پژوهش های فرهنگی برای شناخت تحولات ارزشی و نگرشی و سبک های جدید زندگی مورد توجه قرار می گیرد عرصه فراغت است، زیرا به سبب در برداشتن الزامات کمتر و آزادی عمل بیشتر می تواند ارزش ها و نگرش ها و ذائقه های فرهنگی را بازنمایی کند. ازاین رو مطالعه و پژوهش در اوقات فراغت جوانان که نسلی پیشرو و نمایانگر روند تغییرات فرهنگی جامعه هستند هم برای شناخت این روندها و هم برای برنامه ریزی و سیاست گذاری فرهنگی ضروری می نماید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش مطالعه الگوهای فراغت دانشجویان غیر تهرانی و شناخت مسائل و مشکلات اوقات فراغت آنان است. مطالعة چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان و شناسایی عوامل احتمالی مؤثر در آن به ما کمک می کند تا بتوانیم نیازها و علایق فراغتی آنان را شناخته و کمبودها و مشکلات فراغتی را در این گروه با دقت بیشتری بررسی کنیم. این مطالعه بر روی نمونه ای احتمالی از دانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه تهران انجام گرفته و یافته های آن حاکی از آن است که در گذران اوقات فراغت، دختران بیشتر به شیوه های فعالانه و پسران بیشتر به شیوه های سرگرمی خواهانه گرایش دارند. به طور کلی میزان استفادة دانشجویان پسر از امکانات فراغتی خوابگاه، به مراتب بیشتر از دختران بوده است. بیش از نیمی از دانشجویان از نحوه گذران اوقات فراغت خود ناراضی بوده و مهم ترین دلیل نارضایتی آنها محدودیت امکانات تفریحی و مشکلات مالی بوده اما محرومیت از امکانات تفریحی در دختران و محدودیت های مالی در پسران بیشتر ذکر شده و در مجموع دانشجویان دختر با مشکلات فراغتی بیشتری مواجه بوده اند. همچنین شیوه گذران اوقات فراغت دانشجویان با برداشت آنان از فراغت، ارزش ها و نگرش ها، سبک زندگی، میزان پایبندی دینی و میزان برنامه ریزی آنها برای فراغت ارتباط دارد.
سنجش میزان اعتماد اجتماعی در بین ساکنان شهر بندر عباس و عوامل موثر برآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی سنجش اعتماد اجتماعی و ابعاد آن در بین مردم شهر بندرعباس وعوامل موثر برآن می پردازد. به منظور بررسی اعتماداجتماعی در شهر بندرعباس، 295 نفر از افراد بالای 15 سال ساکن شهر بندرعباس اعم از (زن و مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای متناسب و تصادفی ساده انتخاب شدند. این تحقیق به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از روش های آماری در دوبخش آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بر اساس نتایج تحقیق، میانگین اعتماداجتماعی در بین ساکنان شهر بندرعباس در حد متوسط وکمتر ازآن است. نتایج تحقیق، حاکی از وجود رابطه معنی دار بین متغیرهای سن،میزان تحصیلات ، احساس تعلق جمعی و پایبندی دینی با میزان اعتماد اجتماعی می باشد. بین نوع شغل و میزان درآمد با میزان اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری وجود نداشت و نیز تفاوت معنی داری در بین دو گروه جنسیت زنان و مردان با میزان اعتماد اجتماعی وجود نداشت. وضعیت تاهل نیز رابطه معنی داری با اعتماد اجتماعی نشان داد ومیزان اعتماد اجتماعی دربین افراد متاهل بیشتر از مجرد است.
بررسی تطبیقی سبک زندگی ساکنان بافت قدیم و جدید در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جلوه های عینی و ملموس هویت تاریخی هر شهری در بافت های سنتی و کهن آن نمود می یابد. بالطبع در اثر گذشت زمان، چنین بافت هایی که حکم شناسنامه ی شهر را دارند، دچار فرسایش فیزیکی می شوند. این در حالی است که با رشد شهرنشینی، بافت های جدید شهر با شاخص های مدرن شکل یافته و روز به روز به حجم و اهمیت آن افزوده می شود. بخصوص امروزه با تغییر شیوه ی زیستن افراد، حضور عناصر زندگی مدرن و سبک زندگی شهرنشینی، این مسأله اهمیت خود را بیشتر نشان می دهد. سبک زندگی مفهومی اساسی در زندگی افراد است که بیانگر عقاید، گرایشات و شیوه های تفکر آنان است و در واقعیت نمود پیدا می کند. اهمیت یافتن انتخاب در جامعه ی ایران بیش از هر چیز در عرصه ی کالاهای مادی و مصرفی درحال وقوع است و تغییر چهره ی شهرهای بزرگ ایران و روند فزاینده ی توجه به سطحی ترین بخش مصرف این مسأله را به خوبی بیان می دارد. بنابراین این مقاله به بررسی سبک زندگی در دو بافت قدیم و جدید در شهر کاشان با جامعه ی آماری مورد مطالعه، می پردازد. روش تحقیق پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. حجم نمونه500 نفر تعیین و پرسشنامه به طور مساوی از بین دو بافت قدیم و جدید شهر کاشان تکمیل شده است. همچنین از آمارهای استباطی (تی و من ویتنی) استفاده گردید. نتایج بررسی نشان می دهد که بین سبک زندگی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، پایبندی دینی، مصرف گرایی و سنت گرایی با بافت قدیم و جدید شهری رابطه وجود دارد.
تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی بر تمایل به مصرف مشروبات الکلی در میان جوانان استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مشروبات الکلی یکی از ناهنجاری های اجتماعی است که عوامل بسیاری در گرایش شهروندان به آن مؤثر هستند. در سال های اخیر مصرف مشروبات الکلی نه تنها رشد قابل توجهی داشته بلکه به سنین پایین و جنس زن نیز سرایت گسترده داشته است. در این راستا، هدف مطالعه حاضر تبیین عوامل مؤثر بر تمایل به مصرف مشروبات الکلی در استان کردستان است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل جوانان 18 تا 29 ساله شهرهای بانه و سنندج هستند و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 342 نفر برآورد شده و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته روا (براساس نظر خبرگان) و پایا (براساس ضریب آلفای کرونباخ =87/0) بوده و داده ها با کمک نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و آزمون همبستگی تحلیل شدند. یافته ها و نتایج: نتایج نشان دهنده وجود ارتباط معنادار بین متغیرهای وضعیت آنومیک فردی، امید به آینده، در دسترس بودن مشروبات، پایبندی دینی و سابقه مصرف خانوادگی و متغیر «گرایش به مصرف مشروبات الکلی» است. همچنین متغیرهای امید به آینده، کنترل و نظارت خانواده، پیوندهای افتراقی، پایبندی دینی و مذهبی (فردی و خانوادگی)، حدود 68 درصد از واریانس گرایش به مصرف مشروبات الکلی در جامعه هدف را تبیین می کنند.
نقش پایبند ی های دینی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی معنوی در پیش بینی هراس و اضطراب مرگ سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۱۱ (پیاپی ۳۲)
231-246
حوزه های تخصصی:
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پایبندی دینی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی معنوی در پیش بینی هراس و اضطراب مرگ سالمندان انجام پذیرفت. روشروش اجرای این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه سالمندان شهر اردبیل در سال 1395 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 110 نفر از سالمندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس های پایبندی دینی، حمایت اجتماعی ادراک شده، بهزیستی معنوی و هراس- اضطراب مرگ استفاده شد. داده های پژوهش نیز با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته هانتایج نشان داد بین پایبندی دینی و حمایت اجتماعی ادراک شده با اضطراب مرگ سالمندان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0 p< ). همچنین بین بهزیستی معنوی با اضطراب مرگ رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0 p< ). با توجه به ضرایب بتا پایبندی دینی (دین داری 32- درصد)، حمایت اجتماعی ادراک شده 29- درصد و بهزیستی معنوی 27- درصد به شکل معناداری اضطراب مرگ را تبیین می کنند (05/0 p< ). نتیجه گیریدر نتیجه می توان بیان نمود که پایبندی دینی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی معنوی در زمره متغیر های مرتبط با اضطراب مرگ سالمندان بودند و توانایی پیش بینی آن را دارند.
دگرگونی ارزش های دینی و انقلابی در بین دو نسل از خانواده های مذهبی ساکن در خیابان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران متعاقب انقلاب اسلامی تغییرات چشمگیری در زمینه باورها و ارزش های فرهنگی پدید آمد و در طول چهار دهه اخیر با فراز و نشیب هایی همراه شد تا آن جا که امروز در بین نسل های گوناگون خانواده شهری شاهد تفاوت های بارزی در نظام های ارزشی و باورهای دینی هستیم. از این رو برای شناخت چند و چون این تغییرات، در پی مطالعه جهت گیری ارزش های دینی و انقلابی در دو نسل از افراد خانواده های مذهبی و انقلابی برآمدیم. روش تحقیق، تلفیقی(کیفی، کمی) و فنون گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه بوده و نمونه مورد مطالعه متشکل از 40 خانواده بوده که به شیوه هدفمند از میان خانواده های مذهبی ساکن خیابان ایران برگزیده شده اند. یافته های پژوهش نمایانگر وجود تفاوت های نسلی در نوع دینداری افراد مورد مطالعه است. در زمینه تغییر وضعیت دینداری، یافته ها نشان می دهد که بعد مناسکی بیش از سایر ابعاد دستخوش تغییر بوده است. با در نظر گرفتن سه بعد اعتقادی، مناسکی و پیامدی، میزان دینداری افراد نسل اول بیشتر از افراد نسل دوم بوده است. به علاوه تفاوت بین نسل اولی ها و نسل دومی ها بر حسب جنس نیز متغیر و در زنان بیشتر از مردان بود. در زمینه رویکرد به انقلاب و نظام هر دو نسل ناقد فاصله گرفتن نظام از ارزش های اولیه انقلاب و خواهان بازگشت به آنها بودند اما نسل دومی ها رویکرد نقادانه تری داشتند. در زمینه رویکرد به نظام، یافته های کمی نیز نشان می دهد که میزان اعتماد به نظام سیاسی در هر دو نسل پایین اما در نسل دومی ها پایین تر بوده است.
رابطه بین سبک های دلبستگی و پایبندی دینی در دانشجویان دختر: نقش میانجی ابعاد کارکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ابعاد کارکرد خانواده در رابطه بین سبک های دلبستگی با پایبندی دینی دانشجویان است. روش کار: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه الزهراء در حال تحصیل سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ را در برمی گیرد که 318 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های پایبندی دینی، سبک دلبستگی و سنجش ابعاد کارکرد خانواده و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادله های ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که رابطه بین سبک دلبستگی ایمن، پایبندی دینی و عملکرد خانواده مثبت و معنادار است. رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با ابعاد کارکرد خانواده منفی و معنادار است. نتیجه تحلیل مسیر نیز نقش واسطه ای ابعاد کارکرد خانواده در رابطه بین سبک های دلبستگی و پایبندی دینی را تأیید کرد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که سبک های دلبستگی بر رفتار افراد در روابط انسانی تأثیر دارند همچنین ابعاد کارکرد خانواده تعامل بین سبک های دلبستگی و پایبندی دینی را توجیه کرده و در تقویت پایبندی دینی افراد با سبک های دلبستگی مختلف نقش دارند.