فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مهم ترین جهت گیری ها و مضامین اسناد و سیاست های مصوب در ایران است. از آنجا که شورای عالی هماهنگی ترافیک عالی ترین مرجع سیاست گذاری در امور حمل و نقل کشور است، کلیه مصوبات این شورا از ابتدا تا مصوبه 105، تمام شماری و با ابزار پرسشنامه معکوس تحلیل محتوا شده است. این مصوبات از لحاظ خاستگاه های نظری، نوع مشکلات احصاشده توسط شورا و میزان توجه آنها به معیارهای مهم سیاست گذاری حمل و نقل واکاوی شده است. یافته ها نشان داد: بیشترین دغدغه شورا طی دو دهه گذشته، آلودگی هوا بوده است و شورا متمایل بوده با روش شهروندمداری به آن پاسخ دهد. مهم ترین مبنای نظری نیز نظریه حمل و نقل پایدار بوده است، اما از لحاظ استراتژی، تنوع و پراکندگی فراوانی در سیاست ها مشاهده می شود، همچنین اشکال و انواع تناقضات و بلاتکلیفی ها نیز در سیاست های مصوب حمل و نقل این شورا دیده می شود
شهرنشینی تطبیقی
مطالعه ی نقش رسانه های جمعی در تحقق شهروندی بوم شناختی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، در اثر به هم خوردن تعادل زیستی به شکل توسعه ی شهری و آلودگی های زیست محیطی، مسؤولیت و وظیفه ی جوامع انسانی درباره ی محیط زیست اهمیت بیشتری یافته است. در این راستا، مفهوم شهروندی بوم شناختی با تأکید بر وظیفه مندی و مسؤولیت پذیری انسان در ارتباط با جهان اکولوژیک شکل گرفته است. از طرف دیگر، رسانه های جمعی با سیطره ی خود بر تمامی جنبه های زندگی انسانی، نقش انکارناپذیری در تحقق شهروندی بوم شناختی دارند. از این رو، در این پژوهش نقش رسانه های جمعی در تحقق شهروندی بوم شناختی با روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه ی آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است. همچنین در میان ابعاد 11 گانه ی شهروندی بوم شناختی، همه ی ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار بوده اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان می دهد که رسانه های جمعی با شهروندی بوم شناختی ارتباط معناداری ندارد اما هر دو بعد رسانه های جمعی داخلی و خارجی ارتباط معناداری با شهروندی بوم شناختی دارند به طوری که، ارتباط رسانه های جمعی داخلی مثبت و رسانه های جمعی خارجی منفی بوده است.
سنجش میزان تأثیر ارزش های اجتماعی بر احساس امنیت شهری (مطالعه ی موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم امنیت، یکی از شاخصه های کیفیت زندگی در شهرهاست و آسیب های اجتماعی از مهمترین پیامدهای مختلف ناامنی به شمار می روند. در این راستا، پژوهش حاضر به دنبال سنجش میزان تأثیر ارزش های اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی در مناطق شهری است. بنابراین تحقیق حاضر مبتنی بر مباحث نظری اندیشمندانی نظیر باری بوزان، گیدنز، پارسونز در حوزه ی امنیت اجتماعی در فضای شهری و همچنین نظریات کلمن و پاتنام در حوزه ی ارزش های اجتماعی و مفهوم هم ارز آن تحت عنوان سرمایه ی اجتماعی متمرکز است. اهمیت بررسی موضوع درباره ی احساس امنیت اجتماعی از اینجا ناشی می شود که بدون شناخت عوامل مؤثر و مرتبط بر امنیت در افراد، تأمین امنیت اجتماعی در سطح جامعه امکان پذیر نخواهد بود. بر این اساس شناسایی تأثیر ارزش های اجتماعی مؤثر بر امنیت اجتماعی از پیش شرط های اساسی برای برنامه ریزی شهر سالم برای ارتقای سطح امنیت اجتماعی است. پژوهش حاضر به همین دلیل در پی شناسایی مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی در شهر تهران صورت گرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش پیمایشی است. جامعه ی آماری این تحقیق را ساکنان مناطق 22 گانه ی شهر تهران تشکیل می دهند که طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 شامل 8154051 نفر است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم است، نمونه ی آماری از ساکنان شهر تهران برابر 385 نفر انتخاب گردیده است. یافته ها نشان می دهند که بین متغیر های مستقل (ارجحیت جنسی، خود پنداری طبقاتی، فردگرایی- جمع گرایی، عدالت اجتماعی، تقدیرگرایی، غرور ملی و اعتماد بین شخصی) و متغیر وابسته (امنیت اجتماعی در مناطق شهری) رابطه ی مستقیم وجود دارد.
عوامل مؤثر بر رضایتمندی خانوارهای مهاجر به شهر تهرانن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پدیده مهاجرت و آثار آن بر خانوارهای مهاجر به شهر تهران پرداخته است . هدف تعیین میزان تغییرات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مهاجرین و میزان تأثیر پذیری مهاجرین از جنبه های مختلف محیطی در قالب تفاوتهای اجتماعی ، اخلاقی ،رفاهی و نگرشی در مقایسه با افراد بومی است . تحلیل نهایی این پژوهش بر روی 400 خانوار ، شامل 200نفر ازمهاجرین و 200نفرافراد بومی (متولد تهران) به عنوان گروه گواه، در بین خانوارهای معمولی ساکن در مناطق3، 6 و12 شهر تهران که لزوماً دارای فرزند بالای 10 سال بوده اند انجام گرفته است .
نتایج پژوهش بر اساس تحلیلهای دومتغیری آزمونهای تاو-کندالc و کای اسکوار پیرسون نشان می دهد که رابطه معنی داری بین تحرک اجتماعی و پایگاه اجتماعی مهاجرین وجود دارد . همچنین بین تغییر وضعیت اخلاقی مهاجرین و افراد بومی تفاوت معنی داری وجود دارد که در جریان تحلیل مسیرمیزان تأثیرات متغیرها بر تغییر وضعیت مهاجر و سپس ارزیابی مجددفرد مهاجر ودر نهایت تآثیر آن بر تمایل به مهاجرت معکوس و ماندگاری بررسی شده است . تبیین فرضیات با تکیه بر دیدگاههای کارکردی و کلاسیک مهاجرت صورت گرفته است .
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقای هویت شهر و افزایش حس تعلق شهروندان در طراحی بناهای اداری فرهنگی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ هویت در طراحی محیط ساخته شده و تجلی آن در بناهای امروزی از مهم ترین اهداف طراحان است. اما فرآیند جهانی شدن امکان هویت یابی بومی را کاهش داده، موجب بحران هویت و معنا در معماری معاصر شده و پیامدهایی چون عدم تعلق به مکان و کاستی های روان شناختی را در پی داشته است.در تحقیق حاضر از روش توصیفی و پیمایشی استفاده شد، که به یافتن متغیرهای مؤثر در ارتقای هویت و افزایش حس تعلق شهروندان پرداخته شد. در ابتدا با مطالعه کتابخانه ای مولفه های مؤثر پژوهش استخراج گردید و به صورت چهارچوب نظری تدوین گردید. جامعه آماری تحقیق شهروندان شهر رشت و نمونه مورد تحقیق 407 نفر می باشد. ابزارجمع آوری اطلاعات میدانی پرسشنامه بسته پاسخ می باشد که بعد از اعتیار یابی مورد استفاده قرار گرفت. نهایتاً با تحلیل پاسخ ها به وسیلة نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل شد. مطابق یافته های تحقیق، با ایجاد نفوذپذیری، غنای حسی، توجه به نمای ساختمان ها، نمادها و نشانه های بومی، خوانایی در فرم کالبدی و توجه به زمینه در طراحی، می توان موجب ارتقای هویت محیط و افزایش حس تعلق شهروندان گردید.
نقش سرمایه های اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی (نمونه ی موردی: محلات شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه ی اجتماعی و دلبستگی مکانی از مفاهیم مهم و از دارایی های یک اجتماع محلی محسوب می شوند.
ارزش های اجتماعی یک مکان می تواند حس تعلق و دلبستگی افراد به محل زندگی را بهبود بخشده و از این طریق
پایداری و هویت مندی محلات را تضمین کند. در این راستا و برای ارتقای ارزش های اجتماعی محلات شهری، در
این مقاله سعی شده است نقش سرمایه ی اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی شهر همدان مورد بررسی
قرار گیرد. در پژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری
در بستر مطالعات کتابخانه ای و همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه ی تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی
و از ابزار پرسش نامه بهره گرفته شده است. همچنین با توجه به اهداف و سوال های تحقیق برای محاسبه و تحلیل
مقدار بارهای عاملی و ضریب همبستگی بین مؤلفه ها و شاخص های سرمایه ی اجتماعی و احساس دلبستگی به
مکان از نرم افزارهایSpss وLisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه های اجتماعی یک مکان
تأثیر معناداری در فرآیند دلبستگی مکانی افراد نسبت به محله های مورد مطالعه دارد. در این روند و در فرآیند
دلبستگی به مکان چهار عنصر انسان، مکان، ارزش های اجتماعی مکان و زمان، به عنوان بعد چهارم نقش موثری را
می توانند در طراحی و ارتقای دلبستگی افراد به محلات شهری داشته باشند به طوری که زمان می تواند با عواملی
چون گذشته تعاملی با مکان، خاطرات و رویدادها، طول مدت آشنایی افراد با یک مکان، میزان حضور و استفاده از
آن و خاطره انگیزی مکان نقش مهمی در فرآیند دلبستگی به مکان داشته باشد.
تأویل کارکردشناختی فضاهای عمومی محله ای از منظر هویت نمونة موردی: محلة نازی آباد و مهران تهرانروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعة شهر ایرانی، محلات همواره یکی از قدیمی ترین و پایه ای ترین عوامل ساختاری شهرها به شمار می رفتند که در مقام ابژه ای قابل تأمل و به دور از نگاهی نوستالژیک، از ویژگی های تکامل یافته ای برخوردار بودند. از مصادیق این تکامل یافتگی که خود نیازمند مداقة مفصل است، می توان به وجود طیفی از فضاهای عمومی از مشترک میان چند خانوار تا مشترک میان تمامی ساکنان محله اشاره کرد که زمینة بسط و رونق تعاملات اجتماعی در سطوح مختلف محله را فراهم می کردند.
با آغاز دورة شهرنشینی فزاینده از اوایل دهة 1340، شهر ایرانی با تغییرات معناداری در کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود مواجه شد. از این رو و در مقایسه با کارکرد و اهمیت این فضاها، نوشتار تلاش دارد تا روشنگری را در خصوص کارکرد فضاهای عمومی در پشتیبانی از هویت محلات شهری ایجاد کند. به این منظور دو محلة «نازی آباد» و «مهران» که وجوه مشترکی از منظر سال های شکل گیری و طبقة اجتماعی ساکن، و وجوه افتراقی در سازمان فضایی و کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود دارند، مورد مطالعة تطبیقی قرار گرفتند.
در تبیین چارچوب نظری پژوهش از نظرات و آرای صاحب نظرانی چون راپاپورت[1]، رالف[2]، کارمونا[3]، لینچ[4] و گِل[5] بهره گرفته شد. همچنین در انتخاب روش تحقیق، با توجه به ماهیت پژوهش که معنای خود را وام دار مجموعه عوامل چندبعدی است، از تلفیق دو روش کمّی و کیفی بهره گرفته شد.
نتایج پژوهش برآمده از خلال پرسشگری ها و مصاحبه های عمیق، نشان از نقش بسزای فضاهای عمومی در تولید و پشتیبانی از معیارهای برسازندة هویت در محلات شهری دارد.
رابطه سرمایه اجتماعی و رضایت مندی از مهاجرت درشهرستان بهارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت یکی از عوامل مهم در توسعة منطقه ای و مورد توجه سیاستگذاران است. این پدیده کارکردهای مختلفی دارد. میزان رضایت یا نارضایتی از فرایند مهاجرت ممکن است نشانه ای از کارکرد مثبت یا منفی آن برای مهاجران باشد. هدف این پژوهش، بررسی رابطة سرمایة اجتماعی و رضایتمندی از مهاجرت در میان مهاجران ۱۸ سال به بالا در شهرستان بهارستان است. این پژوهش با استفاده از نظریه تحلیل شبکه انجام شده است. پژوهش، پیمایشی است و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعة آماری مورد مطالعه، شامل مهاجران ۱۸ سال به بالا در شهرستان بهارستان، از توابع استان تهران است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سازمان آمار در سال ۱۳۹0، تعداد 72,039 مهاجر وارد شهرستان بهارستان شده اند. از این تعداد، 325 نفر به شیوة تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد رضایتمندی از مهاجرت، با متغیرهای اعتماد، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی همیارانه، مشارکت غیررسمی خیریه ای و مشارکت غیررسمی مذهبی، رابطة معنادار دارد. همچنین براساس نتایج، رابطة بین دو سازة سرمایة اجتماعی و رضایتمندی از مهاجرت در سطح بالایی معنادار است و هر اندازه افراد در ساختار اجتماعی جدید دارای سرمایة اجتماعی بالاتری باشند، رضایتمندی از مهاجرت افزایش می یابد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش سازه ی دلبستگی مکانی در میان شهروندان شهر تبریز (پژوهشی در حوزه ی جامعه شناسی شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی از مفاهیم چندبعدی و بین رشته ای است که توجه جامعه شناسان شهری را به خود جلب کرده است. دلبستگی به مکان، ارتباطی نمادین با مکان است که با دادن معانی عاطفی و حسی مشترک فرهنگی، توسط افراد به مکان خاص یا یک سرزمین شکل می گیرد. شهر یکی از مکانهای مهمی است که می تواند مورد دلبستگی شهروندان قرار گیرد و این دلبستگی نتایج اجتماعی بسیاری در پی دارد. هدف این مقاله، ساخت و اعتباریابی مقیاس دلبستگی به شهر محل سکونت است. روش پژوهش پیمایش است و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، شهروندان 15 تا 75 ساله شهر تبریز هستند. حجم نمونه 420 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. اعتبار محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر چند تن از استادان جامعه شناسی تأیید گردیده و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، اعتبار سازه ای این مقیاس چهارعاملی با 38 گویه بررسی شد که از عامل اول (وابستگی کالبدی) 6 گویه، از عامل دوم (وابستگی اجتماعی) 4 گویه، از عامل سوم، (هویت کالبدی) 5 گویه و از عامل چهارم، (هویت اجتماعی) 5 گویه در مقیاس ساخته شده باقی ماندند. در ادامه ی بررسی اعتبار سازه ای، فرضیه ی رابطه میان سابقه ی سکونت و دلبستگی مکانی براساس ادبیات پژوهش ساخته آزمون گردید که معنادار بود. پایایی این پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ و به روش حذف گویه مطالعه شد که آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های چهارگانه و مقیاس دلبستگی مکانی دارای مقادیر قابل قبولی بود. در نهایت، مدل چهارعاملی متغیر پنهان دلبستگی مکانی توسط تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید که از برازندگی مناسبی برخوردار بود؛ بنابراین، مقیاس ساخته شده ی دلبستگی مکانی، ابزاری مناسب برای اندازه گیری این مفهوم در متن شهری ایران تشخیص داده شد.
کاربرد فن ارزیابی مشارکت روستایی در برنامه ریزی سکونتگاه های غیررسمی شهری (پژوهش موردی: سکونتگاه اسلام آباد، منطقة 2 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های غیررسمی به عنوان یک مسئله و واقعیت شهری فراروی مدیریت شهری و منطقه ای کشورهای مختلف دنیا، در شهرهای بزرگ و کوچک پذیرفته شده است. براساس تجربه های گذشته و تحول های بسیار امروز، جست وجوی راه حل های نوین و کارآمد به منظور کاربرد در ارتقای کیفیت این سکونتگاه ها و تبدیل آن ها به بخش قابل زیست کالبد و جامعة شهری، به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان، مدیران شهری و نیز یکی از مباحث مهم پژوهشی مبدل شده است. هدف اصلی این مقاله، بررسی کاربرد فن ارزیابی مشارکتی روستایی در فرایند ارتقای کیفیت محیطی در سکونتگاه غیررسمی اسلام آباد در منطقة 2 شهرداری تهران است. روش پژوهش، کیفی و نوع آن کاربردی است. برای انجام پژوهش از ابزارهای پرسشنامه، مشاهدة میدانی و تکنیک گلوله برفی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فن ارزیابی مشارکتی روستایی در مورد سکونتگاه مورد مطالعه، کاربرد مناسبی دارد و از طریق این فن، ضمن رسیدن به چشم اندازهای مشترک در مورد وضعیت موجود، میزان انحراف های میان دیدگاه ساکنان با دیدگاه های رسمی برنامه ریزان و مسئولان شهری به خوبی نشان داده می شود. با وجود این، می توان با تدوین سناریوهایی که هم احکام فرادست را درنظر بگیرد و هم به شکاف بین نیازها، انتظارهای ساکنان و دیدگاه مسئولان شهری توجه کند، به شرط اجرای صحیح سناریوها به نتایج مطلوبی دست یافت.