فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۶۶ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
آیات اجتماعی قرآن کریم، به عنوان بخش مهمی از آموزه های وحیانی، نقش بنیادینی در تبیین روابط انسانی، سامان دهی جامعه و هدایت رفتارهای جمعی ایفا می کنند. اهمیت این آیات، به ویژه در عصر حاضر که جوامع با چالش های متعددی مواجه اند، دوچندان شده است. تحلیل این آیات، نه تنها در فهم دقیق تر آموزه های اجتماعی قرآن، بلکه در ارتقای سطح تعاملات انسانی و تحقق عدالت اجتماعی اهمیت دارد. از سوی دیگر، نظریه کنش گفتاری جان سرل، با تمرکز بر ابعاد کارکردی زبان و نحوه تأثیرگذاری گفتار بر رفتار و مناسبات اجتماعی، بستری نوین برای فهم ژرف تر پیام های اجتماعی قرآن فراهم می آورد. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف تحلیل متن شناختی ۱۲۰ آیه از آیات اجتماعی قرآن کریم که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، تلاش می کند تا با رویکردی میان رشته ای و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، ابعاد مختلف پیام های اجتماعی قرآن را از منظر کارکردهای گفتاری بررسی کند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که آیات اجتماعی، افزون بر ارائه مفاهیم بنیادین اجتماعی با بهره گیری از ساختارهای زبانی و کنش های گفتاری متنوع، در جهت هدایت، ترغیب، اصلاح و جهت دهی رفتارهای فردی و جمعی جامعه عمل می کنند. هر یک از این کنش های گفتاری در آیات اجتماعی قرآن، با اهداف و کارکردهای خاصی به کاررفته است. کنش های اظهاری (35.71%) برای بیان حقایق دینی و اعتقادی، تبیین احکام و توصیف وضعیت مؤمنان و کافران به کاررفته اند و کنش ترغیبی (34.59%) از طریق افعال امری، جملات نهی، هشدارها و استفهام های انکاری و توبیخی تجلی یافته و مخاطب را به انجام یا ترک عملی خاص دعوت می کند. کنش عاطفی (13.16%) در آیاتی که بیانگر احساسات الهی همچون خشم، نفرت، محبت یا همدردی با بندگان است، به چشم می خورد و در جهت تأثیرگذاری عمیق تر بر مخاطب و برانگیختن احساسات او عمل می کند. کنش اعلامی (9.77%) برای توصیف واقعیت های الهی و اجتماعی به کاررفته و در تبیین حقایق و آموزه های اجتماعی نقش دارد. کنش تعهدی (6.77%) نیز در قالب سوگندها، وعده ها و تهدیدهای الهی در آیات اجتماعی قرآن، ضمانت و تعهد بر انجام کاری را بیان می کند.
مبانی عفاف در قرآن و روایات با تأکید بر کارکردهای فردی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
94 - 121
حوزههای تخصصی:
عفاف یکی از ارزش های بنیادین در نظام اخلاقی اسلام، مفهومی چندبعدی است که ریشه در آموزه های قرآنی و روایات دارد. این ارزش که به معنای خودکنترلی، پاک دامنی و پایبندی به حدود الهی است، نه تنها کرامت انسانی را حفظ می کند بلکه روابط اجتماعی را در مسیری سالم و اخلاق مدار تنظیم می نماید. زیست عفیفانه، به عنوان الگویی متعادل برای زندگی، با تقویت خودآگاهی اخلاقی و مقاومت در برابر فشارهای ضد فرهنگی، در جوامع اسلامی معاصر اهمیتی ویژه یافته است. این نوشتار درصدد تبیین مبانی قرآنی و روایی عفاف و بررسی کارکردهای آن در زندگی فردی و اجتماعی است تا چارچوبی منسجم برای بهره گیری از این ارزش در حل مسائل اخلاقی و اجتماعی ارائه دهد و راهکارهایی برای تقویت آن در برابر چالش های فرهنگی پیشنهاد کند. نگارنده در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیده که مبانی عفاف در قرآن و روایات شامل ایمان، تقوا، خویشتن داری، خودشناسی و تهذیب نفس است. این مبانی، عفاف را به راهبردی تربیتی و اجتماعی تبدیل می کنند که در بعد فردی، آرامش روانی، کاهش اضطراب، افزایش عزت نفس و دوری از رفتارهای پرخطر را به دنبال دارد. در بعد اجتماعی، عفاف با ایجاد مرزهای روشن رفتاری، اعتماد عمومی و امنیت اجتماعی را تقویت کرده و آسیب هایی مانند خیانت، مزاحمت و ناهنجاری های اخلاقی را کاهش می دهد. این نتایج نشان دهنده نقش کلیدی عفاف در پایداری خانواده، انسجام فرهنگی و مقابله با چالش هایی مانند نفوذ فرهنگ های غیر اسلامی و تضعیف نهادهای سنتی است
الگوی قرآنی رسانه اسلامی: مدل ارتباطی و کارکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
10 - 51
حوزههای تخصصی:
چکیده:در عصر حاضر، رسانه و ارتباطات جمعی اهمیت بسیاری در تأثیرگذاری بر جوامع دارند. برای ساخت جامعه مطلوب اسلامی، ضروری است که رسانه ها با معیارهای اسلامی تطابق یابند. در این پژوهش، ما به بررسی دو جنبه از مطالعات رسانه ای، یعنی کارکردهای رسانه اسلامی و مدل ارتباطی قرآن کریم پرداخته ایم. این تحقیق با بررسی تئوری های غربی و پژوهش های مسلمانان، به تحلیل داده های قرآنی و نظریات رسانه ای مرتبط پرداخته است. بر این اساس، کارکردهای رسانه اسلامی بر اساس قرآن کریم عبارتند از «جذب و تأثیرگذاری»، «پاکسازی و آماده سازی قلبی و ذهنی»، «جهت دهی و راهنمایی فردی»، و «امت سازی و راهبری». همچنین، مدل ارتباطی قرآن کریم را مبتنی بر سه سطح وحی، ابلاغ و تاویل دانستیم؛ و با ارائه عناصر اصلی ارتباط، عوامل مؤثر بر آنها و فرآیند ارتباطی در هر سطح، بر اساس داده های قرآنی مدل ارتباطی آن را طراحی کردیم. بر همین مبنا، مواردی همچون پارازیت، بازخورد، عوامل مؤثّر بر دریافت پیام و تاثیرات بر گیرندگان، و به ویژه بر نقش اهل بیت (ع) در مدل ارتباطی قرآن تأکید کردیم. به طور کلی، بهره گیری از قرآن کریم به عنوان الگوی رسانه در ساحت های مختلف، می تواند تحول بنیادی در عملکرد و کارآیی رسانه اسلامی به همراه داشته، در رسیدن جامعه به اهداف الهی، راهگشا باشد.
مهارت های رفتاری غیر کلامی و تأثیر آن در ارتباطات اجتماعی از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال اطلاعات، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر از طریق غیر زبان و گفتار ارتباط غیرکلامی است. قرآن در تبیین ارتباط غیر کلامی به اهمیت خصایص ظاهری در روابط فردی و اجتماعی نظیر حالات چهره، نوع نگاه، لبخند، گشاده رویی، گریه، خنده، پوشش و نظایر آن اشاره کرده که بخش قابل توجهی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مهارت های رفتاری غیرکلامی و تأثیر آن در ارتباطات اجتماعی از دیدگاه قرآن پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که حالات چهره بیانگر حالات درونی انسان و از مهم ترین عناصر تعامل میان فردی برای تعامل سالم اجتماعی است. انسان ها می توانند با اتخاذ حالات چهره، متناسب با آن موقعیت، از خود عکس العمل نشان دهند وچهره شاد یا محزون می تواند اطرافیان را خوشحال یا غمگین کند. از مهم ترین کارکردهای مهارت ارتباط چشمی که عامل سلامت ارتباطات اجتماعی ست، کنترل نگاه به ویژه در مورد نگاه به جنس مخالف و نگاه تحقیرآمیز نکردن به دیگران است. مهارت ارتباطی لبخند درانسان ها ایجاد سرور و بهجت نموده، باعث جذب و الفت بین قلوب وسلامت اجتماع می شود. مهارت پوشش و زینت بدن با لباس مناسب، باعث سلامت در ارتباط اجتماعی شده و زمینه پیوستگی و ارتباط با یکدیگر را فراهم می نماید.
ارزیابی رویکردهای روانشناختی رفتار جامعه پسند با محوریت آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
146 - 169
حوزههای تخصصی:
رفتارهای جامعه پسند که مبتنی بر رفتارهای اخلاق مدارانه است و در تعالی فرد و جامعه نقش بسزایی دارد، مورد توجه اندیشمندان مختلف ازجمله روانشناسان، قرارگرفته است، و در مکاتب روانشناسی، ذیل سه رویکرد انگیزه ای، نتیجه گرا و رویکرد وابسته به پسند جامعه تبیین می شود. این رویکردها به دلیل نادیده گرفتن خاستگاه و ریشه رفتارهای جامعه پسند دچار نوعی چالش و خلل و نقص در تبیین رفتارهای جامعه پسند شده اند. این در حالی است که این دست رفتارها از مقوله های حائز اهمیت در تربیت دینی است و ازآنجاکه کمال انسانی از راه تقرب و عبودیت خداوند و به دیگر سخن خدا گونه شدن، هدف اصلی و بنیادین تربیت از منظر قرآن و روایات معرفی شده است؛ تبیین دینی در این زمینه ضرورت دارد. این پژوهش ضمن ارزیابی رویکردهای روان شناختی رفتار جامعه پسند، به این سؤال پاسخ می دهد که بر مبنای آموزه های قرآنی، رفتار جامعه پسند مبتنی بر چه اصولی است؟ با روشی توصیفی تحلیلی و با کنکاش در آیات الهی، این نتایج حاصل شد که قرآن کریم با تبیین خاستگاه و ریشه چنین رفتارهایی و همچنین بیان شاخصه های آن، خلأهای موجود در رویکردهای روان شناختی را برطرف کرده است. دراین راستا مشخص گردید اولاً خاستگاه و ریشه این دست رفتارها در عقل و فطرت انسانی است و نقش رهبری وحی و دین در تعیین حدومرز آن ضروری است و ثانیاً با شاخصه هایی که آموزه های دین مشخص می کند، رفتارهای جامعه پسند باید از حُسن فعلی و فاعلی توأمان برخوردار باشند تا علاوه بر سودرسانی به انسان ها و تعالی جامعه، مهم ترین رسالت آن که تعالی روحی فرد و قرب پروردگار است را نیز به ظهور برساند.
تحلیلی از الگوی قرآنی ساختار قدرت در خانواده؛ با تأکید بر آیه 34 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
86 - 117
حوزههای تخصصی:
خانواده به عنوان یک سازمان کوچک اجتماعی برای پویایی و کارآمدی خود نیازمند ساماندهی و تدبیر امور است. فرزند آوری و استمرار نسل و تربیت و پرورش فرزندان، هدف اصلی تشکیل خانواده در اسلام است که در این زمینه زنان نقش برجسته دارند. این پژوهش با روش اسنادی و با رویکرد توصیفی، تحلیلی و انتقادی، درصدد بررسی و تحلیلی از «الگوی قرآنی ساختار قدرت در خانواده» و جایگاه هر یک از زنان و مردان در آن است. امروزه نقش سنتی زنان در خانواده، به عنوان مادران پرتلاش و مربیان موفق در فرزند آوری و فرزند پروری و نیز نقش مردان پرتلاش در جامعه به عنوان تنها متولیان تأمین معاش خانواده دچار تغییراتی شده است؛ ازاین رو این سؤال مطرح است که در الگو و ساختار قرآنی خانواده در اسلام، این تغییرات چگونه تحلیل و تفسیر می شود و امکانی برای فعالیت های اجتماعی زنان وجود دارد؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که در الگوی قرآنی ساختار خانواده، قوّامیّت به معنای حق مدیریت داشتن، محافظت کردن و سرپرست خانواده بودن بر عهده مردان است. قوامیت مردان در خانواده، هرگز به معنای ولایت و صاحب اختیار بودن نیست. همچنین قوّامیّت، فقط در رابطه با زوجیّت مطرح بوده، جنس مرد بر جنس زن قوّامیّتی ندارد، قلمروی آن نیز نه جامعه بلکه محدود به امور خانوادگی است؛ بنابراین رسالت و وظیفه اصلی مردان، کار و اشتغال و تأمین نیازهای معیشتی، مادی و معنوی خانواده است. رسالت و وظیفه زنان تدبیر امور خانواده است. زنان به عنوان رکن کلیدی خانواده با لحاظ اولویت اول، می توانند وارد عرصه فعالیت های اجتماعی شوند.