فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۴۱ تا ۷٬۶۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.
نظم اجتماعی
حوزههای تخصصی:
گونه های فراغت و تاثیر آن بر سلامت اجتماعی جوانان
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی افراد می تواند از طریق بهبود وضع اوقات فراغت و بهره وری بهتر از آن ارتقاء یابد. لذا پژوهش حاضر بر آن است تا به این سوال اساسی پاسخ دهد که آیا نحوه گذران اوقات فراغت بر سلامت اجتماعی افراد تاثیر می گذارد یا نه؟ و اگر این تاثیر مثبت است میزان و رابطه هر یک ازانواع اوقات فراغت با سلامت اجتماعی افراد چگونه است؟ در این مطالعه تحقیقی از مدل سلامت کییز برای سنجش سلامت اجتماعی و از مدل دو مازیه برای سنجش گونه های فراغت استفاده شده است. روش تحقیق، از نوع پیمایش مقطعی، کاربردی و از نوع تحقیقات پهنانگر می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، جوانان 15الی 29 ساله شهرهای استان آذربایجان شرقی و حجم نمونه برابر با 594 نفر می باشد که از طریق فرمول کوکران تعیین شده است . بر اساس نتایج بدست آمده، سلامت اجتماعی پاسخگویان در سطح متوسط و فراغت در سطح متوسط به پایینی قرار دارد. هم چنین، بین نحوه گذران اوقات فراغت و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و متوسط به بالایی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان دهنده این است که 1/18 درصد از تغییرات مربوط به سلامت اجتماعی به سبک های گذران اوقات فراغت فرد مربوط می شود. در بین گونه های فراغت، فراغت هنری بیشترین و فراغت عملی کمترین تاثیر را بر روی سلامت اجتماعی پاسخگویان دارد و در این راستا، تنها تاثیر فراغت عملی بر روی سلامت اجتماعی معنادار نبوده است.
نگرش سنجی پدیدة دیررسی ازدواج (مورد مطالعه: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای مهم اجتماعی است که به لحاظ تأثیرگذاری بر اعضا و نیز بر سطوح مختلف جامعه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. عامل پیدایش خانواده نیز ازدواج است که معمولاً با بلوغ جنسی و اجتماعی افراد رخ می دهد، اما با پیچیده ترشدن جوامع از جملهجامعه ایرانی، فاصله میان بلوغ جنسی و بلوغ اجتماعی- اقتصادی محسوس تر شده و در طولانی شدن دورة نوجوانی و افزایش سن ازدواج انعکاس یافته است. با توجه به تحولات جمعیتی و اجتماعی در دهه های اخیر، مسئله اجتماعی تأخیر سن ازدواج، ممکن است به بحران تبدیل شود و حیات جامعه را تهدید کند. براین اساس در پژوهش حاضر، به بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سن ازدواج، در قالب اصطلاح «دیررسی ازدواج» پرداخته می شود. این مطالعه پیمایشی است. جامعة آماری آن شهر ایلام است و براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 384 نفر از شهروندان 20 سال به بالا به عنوان نمونة آماری انتخاب شده اند. براساس نتایج، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، بر مسئلة دیررسی ازدواج تأثیر دارند که از این میان، تأثیرگذاری مستقیم عامل فرهنگی، بیش از سایر عوامل بوده است که به تبع آن، هویت خاصی در جامعه شکل گرفته که تأثیر بسزایی بر تحقق ازدواج جوانان دارد. درمجموع براساس نتایج، عامل فرهنگی متغیر میانی (درون داد) و عوامل اقتصادی و اجتماعی، متغیرهای بیرونی مؤثر بر مسئلة دیررسی ازدواج به شمار می روند.
کارل مارکس و میلتون فریدمن بر سر یک سفره
حوزههای تخصصی:
بررسی بار آموزشی اعضای هیات علمی در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی وظایف آموزشی و پژوهشی اعضای هیات علمی دانشگاه یکی از مهم ترین مسائل مربوط به حوزه آموزش عالی است. این مقاله در صدد توصیف میزان بار آموزشی (ساعات واقعی تدریس) اعضای هیات علمی، ارتباط بار آموزشی با تخصص اعضای هیات علمی و همچنین ارتباط بین رضایت اعضای هیات علم یو کمیت و کیفیت وظایف وبار آموزشی آنها بر حسب سه متغیر دانشکده، جنسیت و مرتبه علمی است. این پژوهش به دو شیوه کمی و کیفی انجام شده است. ابزار اندازه گیری داده ها شامل اسناد و مدارک و مصاحبه است. جامعه آماری تحقیق کلیه اسناد و مدارک آموزشی 222 عضو هیات علمی دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 1386-1385 است.علاوه بر آن برای جمع آوری اطلاعات تکمیلی با 16 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه نیز مصاحبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از اسناد و مدارک از آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از تجزیه و تحلیل استقرایی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میانگین بار آموزشی اعضای هیات علمی در دو نیمسال 68/50 بوده است که به طور متوسط اعضای هیات علمی دانشگاه مازندران بیش از دو برابر ساعات موظف خود تدریس نموده اند. تعداد عنوان دروس در کل دانشگاه 3293 می باشد و با احتساب حدود 228 عضو حق التدریس و 222 عضو هیات علمی رسمی در دانشگاه، هر عضو به طور متوسط7 عنوان درس را بر عهده دارد. نتایج مربوط به مصاحبه ها نیز بیانگر ساعات زیاد تدریس، تنوع دروس و نارضایتی اعضای هیات علمی از کمیت و کیفیت وظایف آموزشی است.
سنجش برخی شاخص های توسعه اجتماعی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: استان هرمزگان). یعقوب زارعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اجتماعی نقش مهمی در حل مشکلات اساسی و مقابله با فقر ایفا کرده و سعی در توزیع مجدد منابع و بهبود وضعیت موجود و کارآمدتر شدن بنیان های جامعه دارد. این بُعد از توسعه که در پی استقرار عدالت، کاهش نابرابری های اجتماعی اقتصادی، توزیع عادلانه، کاهش محرومیت و توانمندسازی فقراست از طرق سنجه های متعدد و در سطوح مختلف قابل اندازه گیری است. در این پژوهش توسعه اجتماعی در مناطق روستایی تحت 52 مؤلفه در قالب آخرین داده های رسمی مرکز آمار ایران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر بنیادی و روش به کارگرفته توصیفی تحلیلی است که با تکیه بر مطالعات اسنادی کتابخانه ایی و با استفاده از تکنیک وایکور فازی برای تحلیل سطوح درجه توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان های استان هرمزگان به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش نیز مناطق روستایی استان هرمزگان، مشتمل بر 2257 روستا در قالب 13 شهرستان بوده است. یافته های پ ژوهش ضمن صحه بر توسعه ناموزون استان هرمزگان در ابعاد اجتماعی و مشهود بودن شکاف توسعه، حاکی از آن است مناطق روستایی شهرستان بستک با ضریب 15/0 به لحاظ میانگین برخورداری از مؤلفه های توسعه، دارای بیشترین توسعه و مناطق روستایی شهرستان های پارسیان، حاجی آباد، سیریک، ابوموسی، بندرلنگه، بندرعباس و جاسک در زمره محروم ترین مناطق از نظر توسعه اجتماعی قرار گرفتند. همچنین مناطق روستایی شهرستان های قشم بشاگرد، رودان، خمیر و میناب در سطح متوسطی از توسعه در زمینه اجتماعی قرار گرفتند. این بررسی معتقد است دستیابی به توسعه اجتماعی مطلوب و تحقق رفاه نسبی در مناطق کمتر توسعه یافته، محروم و بسیار محروم، مستلزم بازنگری در وضعیت کنونی، برنامه ریزی برای افزایش کمی و کیفی منابع موجود، به کارگیری ظرفیت های جدید، سیاست گذاری های نوین اجتماعی و اتخاذ راهبرد عدالت اجتماعی در تخصیص هدفمند خدمات است.
بررسی اثرات پروژه های عمرانی بر رفاه در نقاط روستایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحقیقی در پی بررسی اثر پروژه های عمرانی بر رفاه در مناطق روستایی استان فارس است. کانون توجه در این تحقیق خانوارهای روستایی و روستاها بوده است. بنا به ماهیت تحقیق از دو روش پیمایشی و شبه تجربی سود برده شده. بدین صورت که تعدادی روستا به عنوان روستاهای تجربی انتخاب شدند، داده های تحقیق از طریق دو دسته پرسشنامه خانوار (300 پرسشنامه خانوار) و روستا (40 روستای نمونه که 20 روستای آن تجربی و 20 روستا کنترل بوده است) تکمیل گردید. در این تحقیق شش فرضیه مطرح شد. تحلیل این فرضیات تفاوت معناداری بین روستاهای تجربی و کنترل به لحاظ شاخص های متفاوت رفاهی را نشان داده است. پنج فرضیه از شش فرضیه مطرح شده در سطح اطمینان 95 درصد مورد تایید قرار گرفتند و یک فرضیه هم معنادار نشد.
بررسی میزان آگاهی از حقوق و مسئوولیت های شهروندی نسبت به امور شهری و عوامل اجتماعی مرتبط آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش چشمگیر شهرنشینی در سالهای اخیر مسائل خاصی را به وجود آورده است و مدیریت های شهری
امروزی قادر نخواهند بود با روشهای سنتی رایج در گذشته، برای ارائه ی خدمات یک سویه موفقیتی به دست
آورند؛ آنچه امروزه توسعه ی شهری را تضمین می کند، مشارکت تمامی شهروندان است. بنای مشارکت در
روند مدنیت جامعه مبتنی بر موضوعیت حق و مسئوولیت است که در این میان به نظر می رسد موثرترین راه
حل، ارتقای سطح دانش شهروندان است؛ بدین منظور، تحقیق حاضر در صدد بررسی میزان آگاهی شهروندی
شهروندان نسبت به امور شهری و عوامل اجتماعی موثر بر آن با تکیه بر نظریه های شهروندی )مارکس، ترنر،
هابرماس( است. این تحقیق به روش پیمایشی انجام گرفته است، به این ترتیب که پس از تقسیم شهر ساری
به مناطق سه گانه، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی تعداد 437 نفر به عنوان جمعیت نمونه
انتخاب شدند. جمعیت تحقیق کلیه ی شهروندان شهر ساری با ضابطه ی سنی 18 سال و باالتر هستند. نتایج
داده ها از توصیف متغیرهای وابسته ی تحقیق حاکی از آن بوده که آگاهی از حقوق بیشتر از مسئوولیت هاست.
نتایج تبیینی نشان می دهد که از میان سه متغیر مستقل)رسانه های جمعی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، مشارکت
مدنی(رسانه های جمعی و مشارکت مدنی با آگاهی از مسئوولیتها و پایگاه اقتصادی- اجتماعی و رسانه های
جمعی با آگاهی از حقوق معنادار بوده اند و رسانه های جمعی مهم ترین متغیر تبیین کننده ی آگاهی از حقوق
و مسئوولیت ها هستند.
ریشه های روانی و اجتماعی قمار در ایران
حوزههای تخصصی:
زبان و فرهنگ
مشکلات اجتماعی آلزایمر
حوزههای تخصصی:
رابطه کیفیت زندگی کاری و دلبستگی شغلی در بین کتابداران کتابخانه های دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و دلبستگی شغلی در بین کتابداران کتابخانه های دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز می باشد.
روش:پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتابداران دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز می باشد. به دلیل کم بودن حجم جامعه با روش سرشماری تمام افراد جامعه شامل 60 کتابدار با استفاده از پرسش نامه های کیفیت زندگی کاری و دلبستگی شغلی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با روش همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از همبستگی ساده نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و دو مؤلفه ی قانون گرایی و فرصت رشد مداوم با دلبستگی شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0p)
سیر تحول مفهوم رفاه اجتماعی
حوزههای تخصصی: