فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۰۱ تا ۷٬۱۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی تطبیقی انواع هنجارشکنی های دانش آموزان مقطع دبیرستانی در مدارس دولتی شهرستان خواف و شهر بیرجند می پردازد.جمعیت آماری تحقیق را دانش آموزان سال سوم مقطع متوسطه در سال تحصیلی 85- 84 تشکیل می دهند که متناسب با جمعیت دانش آموزی هر یک از دو شهر مذکور به ترتیب نمونه ای با حجم250 نفر و300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که دانش آموزان شهرستان خواف در مقایسه با دانش آموزان شهر بیرجند از پای بندی بیشتری به هنجارهای دینی، احساس آنومی ا کمتر، فرصت های خانوادگی معدودتر، پیوند با خانواده، مدرسه و جامعه بیشتر، ارتباط با دوستان هنجارشکن کمتر و پایگاه اجتماعی– اقتصادی پایین تری برخوردارند، که به نظر می رسد علت آن را باید در ساخت سنتی تر جامعه خواف جستجو کرد. علاوه بر این، در تحلیل رگرسیون چند متغیری در نمونه آماری مورد مطالعه خواف، متغیرهای پای بندی به هنجارهای دینی، پیوند با خانواده و پیوند با جامعه و در نمونه آماری مورد مطالعه بیرجند متغیرهای فرصت های خانوادگی، پیوند با مدرسه و پیوند با جامعه به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین پیش بینی متغیر وابسته (هنجارشکنی دانش آموزان) داشته اند.
جهانی شدن فرهنگ
مقالات ویژه: فرصتی دیگر برای بازسازی دولتی قانونی
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۸ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران چالشها و فرصت های ایران در جهان کنونی چالشهای داخلی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
اسلام گرایی؛ پدیده ای چندبعدی، مفهومی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام گرایی یکی از اثرگذارترین پدیده های معاصر به شمار می آید که برخی از مهمترین رویدادهای سیاسی و اجتماعی منطقه خاورمیانه را رقم زده و نقطه کانونی تحقیقات متعددی بوده است. استدلال مقاله حاضر آن است که درک عمیق تر این پدیده پیچیده و پویا مستلزم تلقی اسلام گرایی به عنوان مفهومی میان رشته ای است؛ یعنی مفهومی مهاجر که در مرز رشته های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی می ایستد و امکان بررسی آن در چارچوب یک رشته یا رهیافت خاص ممکن نیست. این تلقی سبب می شود فهمی میان رشته ای از این پدیده به دست آید؛ چه آنکه ابعاد مختلف این پدیده از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد و از ساده سازی یا تقلیل گرایی در تحلیل اجتناب می شود. برای دوری از انتقاداتی که در زمینه نفی روش یا رد تخصص گرایی برآمده از رشته ها بر مطالعات میان رشته ای وارد شده است و همچنین عدم انجام مطالعه ای چندرشته ای، سازماندهی و کامیابی پژوهشی با این رویکرد در گرو تعامل و گفتگوی انتقادی میان حوزه های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی است. از این رو مطالعه اسلام گرایی در تلاقی یافته ها و تجارب دانش ها و رهیافت های گوناگون قرار می گیرد و اختلافات و تناقضات میان آنها نیز، نه نفی، که از طریق گفتگوی انتقادی مقایسه می شود. از این امر که می توان با عنوان پیوند از آن نام برد و نگاه فرایندی بر آن حاکم است، حدود و ویژگی های رشته ها و رهیافت های مختلف حفظ می شود، اما محدودیت های ناشی از وضعیت درون نگر آنها جای خود را به انعطاف پذیری می دهد. هدف نهایی مقاله آن است که نشان دهد بررسی پدیده اسلام گرایی بدون توجه به این گونه تلقی، به لحاظ علمی، نه ممکن است و نه مطلوب.
تجددگرایی و همسرگزینی تحقیقی مقایسه ای در بین زنان مناطق1 و 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، شناسایی گرایش به تجددگرایی و نگرش به مراسم ازدواج و آثار آن در واسطه های گزینش همسر و نگرش به مهریه است که با نام «تجددگرایی و همسرگزینی؛ تحقیقی مقایسه ای در بین زنان مناطق 1 و 11 شهر تهران» در سال 1388 انجام شده است.
نظریه کارکردگرایی ساختاری به مثابه چارچوب نظری انتخاب شد و روش تحقیق، شیوه پیمایش است. انتخاب نمونه به روش نمونه گیری تصادفی صورت گرفته و حجم نمونه 285 نفر است که از این میان 165 نفر مربوط به منطقه 1 و 120 نفر متعلق به منطقه 11 است. فرضیه های این تحقیق بررسی رابطه بین نقش واسطه ها و انتخاب فردی و مراسم ازدواج و نگرش به مهریه با میزان گرایش افراد به تجددگرایی است که در نتایج آزمون فرضیه ها مشخص شد در کل بین تجددگرایی و همسرگزینی رابطه معناداری وجود دارد، زیرا هرچقدر متغیر مستقل افزایش می یابد، نقش واسطه های انسانی در انتخاب همسر و برپایی مراسم ازدواج کم رنگ می شود، ولی نگرش به مهریه و انتخاب فردی کمترین رابطه را با تجددگرایی داشته است.
شناخت مؤلفه های بنیادگرایی دینی در ایران با رویکرد بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در این مقاله، مورد مطالعه و پژوهش است، اندیشه های سیاسی و اجتماعی برگرفته از آثار مستقیم چهار چهره شاخص بنیادگرایی دینی در ایران معاصر است تا بتوان بر اساس روش تحلیل تماتیک به الگویی دست یافت که بیانگر مؤلفه های نظری این طیف از اسلام گرایی سیاسی با رویکردی کاملاَ بومی باشد. در این مجال داده های متنی، مورد توصیف، سازماندهی و سپس تفسیر قرار می گیرد، به گونه ای که داده های متنی ابتدا تنظیم و سازماندهی می شوند تا مقوله های هر اندیشه به طور مجزا از داده های متنی به نظم درآمده، ظاهر شوند و بعد از تعیین مقولات مشترک، حمایت تماتیک یا موضوعی از آن ها به عمل آید. این فرآید تا اشباع تماتیک، ادامه دارد و سپس در نهایت یک الگوی تماتیک بومی از بنیادگرایی در ایران ارائه و تفسیر می شود که بیانگر مؤلفه های اندیشه های این طیف از نخبگان و کنشگران سیاسی و اجتماعی در عرصه تحولات ایران معاصر است و به این مفهوم در حوزه جامعه شناسی سیاسی ایران، معنا می بخشد.
سوروکین
جامعه و آموزش
بسترهای تقنینی و اجرایی تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستره ای از مسائل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زندگی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را به دلیل حذف و یا تضعیف حضور کارکردی همسر آنها تهدید می کند؛ از جمله مواردی که مشکلات عدیده ی این زنان را تقلیل می دهد و مایه ی دلگرمی بیشتر آنها می شود، تأمین زندگی و روشن بودن وضعیت آینده این قشر است که فراهم نمودن حداقل امکانات آن وظیفه ی هر دولتی است. تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست با لحاظ جایگاه ویژه ی زنان در آموزه های غنی اسلام و فرهنگ کشور ایران از یک سو و اهمیت ایفای رسالت خطیر مادری آنها در تربیت نسل آینده ی کشور از سوی دیگر نظام جمهوری اسلامی را نسبت به این قشر، دغدغه مند کرده است. این پژوهش سعی نموده آخرین وضعیت مربوط به ساختارهای تقنینی و عملکرد نهادهای مجری تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را بررسی کند. روش پژوهش کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد تحلیلی- توصیفی و استنتاجی است. نتیجه ی پژوهش حاکی است، گرچه تأمین اجتماعی این قشر در اولویت سیاستگذاری های قوانین راهبردی کشور است، اما سایر قوانین و همچنین نهادهای اجرایی، پاسخگوی سیاست های مدنظر قوانین کلان نیستند؛ لذا تغییر سیستم های حمایتی به بیمه ای و تأسیس یک نهاد حمایتی گسترده که خدمات تأمین اجتماعی در کشور را ارائه کند، ضروری است.
نقد و بررسی کتاب: در پی «بی دولتی فرهنگ»
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و روانی بر احساس نشاط (مورد مطالعه : دانش آموزان 18- 16 ساله شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و روانی بر احساس نشاط دانش آموزان دبیرستانی شهر اهواز صورت گرفته است. روش مطالعه تحقیق پیمایشی و جامعه آماری آن دانش آموزان دبیرستانی 18- 16 ساله شهر اهواز است و شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. داده ها با پرسشنامه گردآوری شده است و از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مبتنی بر نتایج تحقیق، میانگین احساس نشاط دانش آموزان در سطح مطلوبی است . سایر نتایج نیز بیانگر آن است که بین احساس نشاط و متغیرهای عزت نفس، احساس محرومیت نسبی، شبکه روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و احساس ناامنی، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بر اساس ضریب تعیین رگرسیونی می توان گفت که 40/0 درصد تغییرات متغیر وابسته از طریق متغیرهای وارد بر مدل رگرسیونی تبیین گردیده و سهم متغیر عزت نفس در تبیین واریانس احساس نشاط بیش از سایر متغیرها است. بنابراین هر چه عزت نفس، اعتماد اجتماعی و شبکه روابط اجتماعی در حد بالا و احساس محرومیت نسبی در حد پایینی باشد، به همان اندازه احساس نشاط در بین دانش آموزان بیشتر خواهد بود.
مشارکت خیرین در ارائه خدمات به آموزش و پرورش موانع و راهکارها
حوزههای تخصصی:
هدف و روش تحقیقات اجتماعی در ایران
حوزههای تخصصی:
نقش آموزش در پیشگیری جامعه مدار از نقض حقوق شهروندی توسط ضابطان دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مهار بزهکاری و داشتن جامعه ای که نرخ ارتکاب جرم در آن کم باشد، از جمله دغدغه های دیرین بشر است. این موضوع در مورد جرایم علیه حقوق شهروندی آنگاه که مرتکبان آن کنش گران عدالت کیفری، از جمله ضابطان عام دادگستری هستند، اهمیت بیشتری می یابد. برای رسیدن به این مهم، تاکنون انواع تدبیرهای قهرآمیز و غیر قهرآمیز اتخاذ شده است. قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در کنار تدابیر کیفری و قهرآمیز، در اقدامی پسندیده از افزایش آگاهی ضابطان دادگستری و آموزش آن ها سخن به میان آورده است. هدف پژوهش حاضر نیز، بررسی میزان اهمیت نقش آموزش در پیشگیری جامعه مدار از نقض حقوق شهروندی و ارائه راهکارهایی برای کاهش نرخ نقض حقوق شهروندی است. روش: این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته و جمع آوری مطالب نیز با استفاده از شیوه کتابخانه ای انجام شده است. یافتهها و نتایج: نقش آموزش در سه حوزه قانون، حقوق شهروندی و اخلاق حرفه ای در پیشگیری از نقض حقوق شهروندی در قالب تدابیر پیشگیرانه جامعه مدار قابل بررسی است، زیرا یکی از اهداف پیشگیری جامعه مدار، سالم سازی فرایند جامعه پذیری اشخاص است. از این رو، با اتخاذ تدابیر آموزشی-پرورشی و دخالت در سامانه ی شخصیتی افراد و رفع خلأهای رفتاری آنها می توان از نقض حقوق شهروندی توسط ضابطان دادگستری پیشگیری کرد.