فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ حیات بشر مخاطرات طبیعی همواره وجود داشته اند، اما به واسطه رشد تصاعدی جمعیت و تراکم انسان ها در تمام عرصه های زیستی به خصوص در نواحی پرخطر، امروزه بشر شاهد بلایای بزرگی چون سیل، گردباد، خشکسالی و غیره می باشد. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین ساختاری مؤلفه های تببین کننده مخاطرات طبیعی در توسعه کلان شهر اهواز است. از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اهواز تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند قضاوتی(30نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری((ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده چهار سطح است و نتایج نشان داد که عوامل سیل و ریزگردها اساسی ترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آن ها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
نقش تاب آوری اجتماعی در کاهش آسیب های ناشی از عوامل طبیعی متاثر از مناطق کویری (مطالعه موردی گردو غبار در شهرستان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
68 - 87
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی واقعیتی است که امروزه بخش قابل توجهی از مناطق جنوبی شهرستان سمنان را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به اینکه در برخی مواقع، پیشگیرى از وقوع این مخاطرات طبیعی میسر نمی باشد، لذا بررسی میزان تاب آوری در برابر بلایای طبیعی از اهمیت بالایی برخوردار است.هدف پژوهش حاضر نقش تاب آوری اجتماعی در کاهش آسیب های ناشی از عوامل طبیعی (گرد وغبار)متاثر از مناطق کویری ، شهرستان سمنان می باشد.پژوهش حاضر ازحیث هدف کاربردی و از توع تحلیلی-توصیفی می باشد. این پژوهش با استفاده از مدل فازی به دنبال ارزیابی میزان تاب آوری ساکنین جنوبی شهرستان سمنان در برابر گرد وغبار می باشد، در این راستا تعداد 40 پرسشنامه در اختیار کارشناسان و متخصصان قرار گرفت که پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ و روایی آن توسط متخصصان جغرافیا و برنامه ریزی شهری و علوم اجتماعی تایید شد.سوالات مشتمل بودند بر ابعادچهارگانه (کالبدی،اجتماعی، اقتصادی و نهادی) که توسط کارشناسان پاسخ داده شد.یافته ها: حاکی از آن است که: سوال اصلی پژوهش درسطح معنی داری رد شده است.و بیشترین میزان تاب آوری در بعداجتماعی،اقتصادی ونهادی،میزان تاب آوری ازمیانگین فرضی به گونه ای معنادار بزرگتر است که سه سوال فرعی پژوهش مورد تایید قرار گرفتند.با توجه به یافته های تحقیق بین میزان تاب آوری و مولفه های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی،و نهادی رابطه معناداری وجود ندارد. با این توضیح که هرچه میزان هر یک از مولفه ها پایین تر باشد میزان تاب آوری نیز کاهش پیدا می کند نتایج تحلیل ها و آزمون های آماری نشان می دهند وضعیت تاب آوری شهرسمنان چندان مطلوب نیست و تاب آوری گرایش به سمت آسیب پذیری دارد.همچنین مقادیر تاب آوری شهر سمنان با استانداردها فاصله دارد.
مکانیابی سایت دفن زباله در شهرستان هفتکل (استان خوزستان) با استفاده از تکنیک های GIS مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
38 - 67
حوزههای تخصصی:
مدیریت پسماند شهری یکی از چالش های عمده مدیریت شهری در نقاط مختلف دنیا است. این مسئله در کشورهای در حال توسعه که بخش عظیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده اند، شدیدتر است. هدف پژوهش حاضر، مکانیابی سایت دفن زباله در شهرستان هفتکل، استان خوزستان می باشد. در این مطالعه سه معیار اصلی مورفولوژیکی، محیطی و اقتصادی-اجتماعی در نظر گرفته شد. زیر معیارها شامل شیب، ارتفاع، زمین شناسی، فاصله از گسل ها، فاصله از چاه های آب زیرزمینی و فاصله از آب های سطحی، فاصله از راه ها، فاصله از خطوط انتقال نفت و گاز، فاصله از خطوط انتقال برق فشار قوی، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از مناطق حفاظت شده و کاربری اراضی می باشد. با توجه به شرایط شهرستان و به کمک نظر کارشناسان، معیار اصلی مورفولوژیکی با 443/0 بیشترین امتیاز و اهمیت را در بین معیارهای اصلی به خود اختصاص داد. همچنین در بین زیرمعیارها شیب، زمین شناسی، فاصله از چاه های آب زیرزمینی و فاصله از راه ها بیشترین امتیاز را بدست آوردند. در این مطالعه از تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی نظیر Weighted Sum، Fuzzy Overlay و Boolean استفاده شد که در بین روش های مورد استفاده روش Fuzzy Sum و Weighted Sum بیشترین اراضی مناسب را جهت احداث سایت دفن زباله معرفی و روش های Fuzzy Gamma 0.3 و Fuzzy Product جزوه سختگیرانه ترین توابع بودند و به ترتیب 171.14 کیلومترمربع و 124.01 کیلومترمربع از اراضی شهرستان هفتکل را مناسب جهت احداث سایت دفن زباله معرفی کردند. سایت کنونی دفن زباله شهرستان هفتکل، طبق منطق بولین در مکان نامناسب قرار گرفته و در بقیه روش های مطالعه شده در محدوده متوسط قرار دارد.
برآورد کربنات کلسیم خاک با استفاده از تصاویر ماهواره ای و طیف سنجی فروسرخ نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: از مزایای دانش سنجش از دور و طیف سنجی مرئی – فروسرخ نزدیک، سرعت و سادگی و هزینه اندک آن، در مقایسه با روش قدیمی است. سنجش از دور دانش گردآوری داده ها، با حداقل تماس مستقیم فیزیکی با اشیای مورد اندازه گیری است. طیف سنجی مرئی – فروسرخ نزدیک دامنه ای از جذب را با سرعت آنالیز بالا، در مقایسه با روش سنتی، برآورد می کند. هدف از این تحقیق به کاربردن داده های ماهواره لندست 8 و طیف فروسرخ نزدیک، در کاربری های کشاورزی و جنگل در دشت گیان نهاوند، استان همدان، برای تخمین کربنات کلسیم خاک است.مواد و روش ها: 48 نمونه خاک از عمق 30- 0 سانتی متری برداشته و سپس هواخشک، و از الک دومیلی متری عبور داده شد. برخی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک ها اندازه گرفته شد. به منظور مطالعات سنجش از دور، تصویر لندست 8 متعلق به تاریخ نمونه برداری (سپتامبر 2019) به کار رفت. مقادیر محاسبه شده هریک از قطعات نمونه در محیط ERDAS imagine 9.1 ایجاد شد. ارزش هر باند، برای 48 نقطه، در محیط اکسل وارد و در نهایت، مراحل توصیف های آماری متغیرها انجام شد. در روش سنجش از دور، انعکاس طیفی نمونه ها روی ده باند اصلی استخراج و پردازش شد. سپس همبستگی بین ارزش باندهای اصلی، ترکیب باندها، و شاخص های کلسیت با مقدار کلسیت خاک انجام شد. با برازش انواع رگرسیون های چندمتغیره بدون حذف داده های پرت، بهترین مدل انتخاب شد. آنالیز طیفی خاک های مورد نظر با استفاده از دستگاه طیف سنج زمینی، با دامنه طول موج 2500-350 نانومتر، انجام شد. پس از ثبت طیف ها، انواع روش های پیش پردازش مورد ارزیابی قرار گرفت. همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی در محیط SPSS 24.1 سنجیده شد.نتایج و بحث: نتایج آزمایشگاهی نشان داد که میانگین کربنات کلسیم خاک، در کاربری کشاورزی و جنگل، به ترتیب 30 و 22/22% است. طبق نتایج، باندهای 10 و 11 رابطه معنی داری با کلسیت خاک در کاربری جنگل داشته اند (05/0>p). دوازده ترکیب باندی در سطح 5% و شش ترکیب باندی در سطح 1% با میزان کلسیت خاک، ارتباط معنی داری نشان دادند. همچنین شاخص R1 ((باند 2/ باند 5)/(باند 4/ باند 5))، با کلسیت خاک، رابطه معنی داری داشت (05/0>p). رگرسیون بین کلسیت محاسبه شده در آزمایشگاه و معادله حاصل از تصویر ماهواره ای، در کاربری های کشاورزی، برابر (45/0=r2) به دست آمد. در روش طیف سنجی، بیشترین همبستگی در طول موج 612 نانومتر (**85/0=r2) مشاهده شد. براساس مدل سازی با رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLSR)، مقدار ضریب تبیین در گروه کالیبراسیون درمورد کلسیت 8/0 و مقادیر RMSE برابر با 8/4%، مقدار ضریب تبیین در گروه اعتبارسنجی برابر با 5/0 و مقدار RMSE برابر با 8/7% محاسبه شد. از بین مدل های برازش یافته با رگرسیون چندمتغیره، در تصاویر ماهواره ای، مدل SMLR برای برآورد کلسیت مناسب به نظر می رسد. مدل رگرسیونی حداقل مربعات جزئی، برای برآورد کلسیت به روش طیف سنجی نیز، تقریباً مناسب بوده است.نتیجه گیری: نتایج کلی نشان داد که مدل برآوردشده از روش آماری رگرسیون، در سنجش از دور، توانسته است میزان کلسیت خاک را در اراضی کشاورزی برآورد کند و میزان به دست آمده براساس روش سنجش از دور و آزمایشگاه اختلاف ناچیزی با یکدیگر دارند. بنابراین می توان گفت روش سنجش از دور، در برآورد کلسیت خاک، موفق بوده است. نتایج طیف سنجی نیز نشان داد که مدل PLSR، در برآورد مقدار کلسیت خاک، مدل مناسبی است؛ به شرط آنکه تعداد نمونه ها بیشتر باشد. در برآورد کلی، می توان نتیجه گرفت روش طیف سنجی مرئی – فروسرخ نزدیک دارای صحت بیشتری از روش سنجش از دور و تیتراسیون است؛ منتها به تعداد نمونه های بیشتری نیاز دارد. توصیه می شود، برای افزایش صحت کار، تعداد نمونه های طیف سنجی افزایش یابد و برای مقایسه بهتر بین دو کاربری نیز، تعداد نمونه های انتخابی برابر باشد.
پهنه بندی مناطق دارای ظرفیت گردشگری گمیش تپه براساس مدل تاپسیس در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظرفیتهای گردشگری از سرمایه های ویژه هر کشور و منطقه محسوب میگردد که معرفی ، طبقه بندی و برنامه ریزی آن برای گسترش صنعت گردشگری ازاهمیت بالایی برخورداراست و همچنین از دهه 1990 به علت رکود کشاورزی و مشکلات بعدی آن در جوامع روستایی ، متخصصان و برنامه ریزان بر مهم بودن گسترش گردشگری روستایی تاکید کرده اند . هدف از این تحقیق ارتقاء وبهبود گردشگری (شهر گمیش تپه)می باشد. در این پژوهش جهت تهیه اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است که نخست به جمع آوری آمارواطلاعات ومطالعات انجام شده درسطح منطقه ( شامل : پارامترهای اقلیمی ،ژئومورفولوژی ،زمین شناسی ،هیدروژئولوژی ، انسانی ومحیطی ) وتهیه نقشه های موردنیازازجمله : دما ، بارندگی ، ساعات، فرسایش ،شیب ،زمین شناسی ،گسل ها ،آبهای زیرزمینی ، آبهای سطحی ،کاربری اراضی ،خطوط ارتباطی ،مناطق حفاظت شده ،مراکزجمعیتی ،با استفاده از GISصورت می گیردو با توجه به اطلاعات به دست آمده به بررسی جاذبه ها ، امکانات ، خدمات و وضعیت گردشگری در منطقه پرداخته و سپس با استفاده از مدل TOPSIS به رتبه بندی و سطح بندی ظرفیتهای گردشگری گمیش تپه صورت گرفته است . با توجه به نتایج تحقیق منطقه چارقلی با رتبه تاپسیس 612 / . بعنوان منطقه مناسب گردشگری انتخاب شد .
برآورد ضریب رواناب با تلفیقی از ابزار Arc CN – Runoff، SCS – CN و رابطه تجربی ICAR (مطالعه موردی: محدوده مطالعاتی سلسله – استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تعیین مقدار ضریب رواناب یکی از بزرگ ترین مشکلات و منبع اصلی فقدان اطمینان در بسیاری از پروژه های منابع آب است. در بیشتر پژوهش هایی که در زمینه منابع آب انجام می شود، مقادیر ضریب رواناب از جدول های مقادیر با توجه به شرایط منطقه مورد مطالعه برداشته می شود. نگرانی اصلی، در این روش، انتخاب مقادیری است که به صورت ذهنی طبق روشی مبهم انتخاب می شوند و قضاوتی شخصی را درباره داده های مفید منعکس می کنند؛ ازاین رو برای تعیین ضریب رواناب باید روشی مناسب انتخاب شود.مواد و روش ها: به منظور اجرای این پژوهش، از داده هایی شامل اطلاعات مدل رقومی ارتفاعی، کلاس های کاربری اراضی، بافت خاک و آمار هواشناسی و هیدرولوژیکی (بارش و رواناب) مرتبط با منطقه مورد پژوهش، طی دوره آماری بیست ساله ای (1380-1400)، استفاده شد. با استفاده از نقشه کاربری اخذ شده اراضی، نقشه کاربری اراضی محدوده در نُه کاربری طبقه بندی شد. همچنین برای تهیه نقشه گروه های هیدرولوژیکی خاک، نقشه بافت خاک در عمق 200سانتی متری محدوده مطالعاتی سلسله به کار رفت و با توجه به نوع بافت خاک، گروه هیدرولوژیکی خاک مختص هر محدوده استخراج شد. در نهایت، گروه هیدرولوژیک خاک در سه دسته (A,B,C) قرار گرفت. نقشه لایه کاربری اراضی و گروه های هیدرولوژیکی خاک وارد محیط ابزار Arc CN – Runoff شد و در نهایت، عملیات تلفیق روی دو لایه اعمال و لایه کاربری اراضی – گروه هیدرولوژیکی (Land Soil) تهیه شد؛ این لایه جدید فقط سطح پوشیده شده با دو لایه را نشان می دهد و نقشه شماره منحنی رواناب، نگهداشت سطحی خاک، حجم، ارتفاع و ضریب رواناب براساس این لایه تهیه می شود. در نهایت، مقدار ضریب رواناب در سه حالت وضعیت رطوبتی خشک، متوسط و مرطوب برآورد شد و مقایسه ای صورت گرفت.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد، در محدوده مطالعاتی سلسله، میزان ضریب رواناب (CR) در سه حالت وضعیت رطوبتی خشک، متوسط و تر، به ترتیب برابر با 26/0، 53/0 و 77/0 است. بنابراین حالت رطوبتی خشک، در قیاس با متوسط، 68% کاهش و حالت رطوبتی تر، در مقایسه با متوسط، 37% افزایش داشته است. بررسی همبستگی بین ضریب رواناب و مشخصات محدوده مطالعاتی نشان داد که در محدوده مطالعاتی سلسله، ضریب رواناب تحت تأثیر شش ویژگی فیزیوگرافی محدوده مطالعاتی مساحت، شیب، طول آبراهه و ضریب گراولیوس، حداکثر ارتفاع و تراکم آبراهه ای است. مقدار شماره منحنی رواناب (CN) در حالت رطوبتی خشک، متوسط و تر برای کل محدوده، به ترتیب برابر با 65، 81 و 92 برآورد شد. میزان نگهداشت سطحی خاک (S) در حالت رطوبتی خشک، متوسط و تر، درمورد کل محدوده، به ترتیب برابر با 74/138، 60/59 و 42/23 میلی متر به دست آمد. میزان ارتفاع رواناب (Q) در حالت رطوبتی خشک، متوسط و تر، درمورد کل محدوده، به ترتیب 78/27، 73/55 و 31/79 میلی متر برآورد شد. میزان حجم رواناب (V) در حالت رطوبتی خشک و متوسط و تر، درمورد کل محدوده، به ترتیب 64/3710، 03/7164 و 46/10070هزار مترمکعب حاصل شد.نتیجه گیری: این شرایط نیازمند اجرای اقدامات اساسی به منظور افزایش پوشش گیاهی، شامل عملیات چاله کندن و جویچه تراز همراه با طرح های افزایش پوشش گیاهی، اغلب به صورت بوته کاری و بذرپاشی گیاهان مرتعی در محدوده است و بارش منطقه می تواند رطوبت کافی را برای موفقیت آنها فراهم کند. استقرار سامانه جمع آوری آب باران نیز، با توجه به نفوذپذیری کم خاک منطقه، می تواند مؤثر باشد و از آن در افزایش پوشش گیاهی و دیگر مصارف استفاده شود.
تحلیل نقش بازآفرینی شهری بر کاهش مصرف انرژی در کاربری مسکونی (مورد مطالعه: منطقه10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین ه و ه دف: بهینه سازی و کاهش مصرف انرژی، هدفی متعالی در راستای کاهش مخاطرات محیطی و توسعه پایدار شهری است. از این رو، در این پژوهش به نقش بازآفرینی شهری در کاهش مصرف انرژی در کاربری مسکونی منطقه 10 شهرداری تهران پرداخته شده است. روش پژوهش: تحقیق حاضر از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی و از نظر ماهیت و روش، تحقیقی توصیفی_ تحلیلی است. این تحقیق، مشتمل بر تلفیقی از الگوریتم های یادگیری است که به روش کمّی اجرا شده است. جامعه آماری، کلیه ساختمان های مسکونی منطقه ۱۰ شهرداری تهران می باشد. شاخص های ارزیابی مشتمل بر میزان مصرف آب، برق وگاز خانوارها به علاوه ۳۵ شاخص دیگر است که در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی قرار داده شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش فرآیند گوسی با کرنل جنگل تصادفی و روش پرستیرون چند لایه بهره گرفته شده است. همچنین از نرم افزارArc GIS برای تحلیل فضایی واحدهای ساختمانی و نرم افزار Excel برای محاسبات و دسته بندی داده ها استفاده شده است. یافته ها و نتیجه: یافته ها بیانگر آن هستند که با توجه به ضریب همبستگی 42/0و ریشه میانگین مربعات خطا 24/0 میانگین خطای مطلق 19/0، بخش آزمایش برای پارامتر خروجی آب دارای بهترین عملکرد در مدل فرآیند گوسی بوده است و در بخش آزمایش پارامتر برق، ضریب همبستگی 99/0، ریشه میانگین مربعات خطا 001/0 و میانگین خطا مطلق 001/0 در مدل فوق، دارای بهترین عملکرد از بین مدلسازی بوده و همچین در بخش آزمایش مصرف گاز، ضریب همبستگی 47/0، ریشه میانگین مربعات 39/0خطا و خطای مطلق 33/0 دربین مدلها مدل فوق دارای بهترین عملکرده بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد که مقادیر این شاخص درصد قابل قبولی برای تعیین بهترین مدل با توجه به ضریب همبستگی بالاتر و ریشه میانگین مربعات خطا و میانگین خطای مطلق کمتر برای آنالیز حساسیت پارامترهای مستقل قرار دارد.
ارائه الگو و راهبردهای مطلوب برای توسعه فضاهای ورزشی استان سمنان با بهره گیری از لجستیک معکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
22 - 37
حوزههای تخصصی:
عدم وجود لجستیک معکوس در ورزش سبب شده است تا آثار بسیار مخربی در محیط زیست به واسطه ورزش و رویدادهای ورزشی در سطح استان سمنان بوجود آید. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگو و راهبردهای مطلوب برای توسعه فضاهای ورزشی استان سمنان با بهره گیری از لجستیک معکوس می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی می باشد. از 180 نفر خبرگان 120 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به سوالات پرسشنامه ایی شامل: شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، پدیده اصلی، راهبردهای توسعه، پیامدهای توسعه که در بخش کیفی توسط خبرگان تایید و روایی و پایایی آن مورد تایید بود به روش نمونه گیری در دسترس پاسخ دادند. برای توصیف وضعیت فضاهای ورزشی استان سمنان از نرم افزار GIS استفاده شد و برای بررسی و تحلیل مدل اندازه گیری از آزمون تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. . یافته ها نشان داد شهرستان شاهرود از لحاظ فضای ورزشی در وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر شهرستانهای استان قرار دارد. در بین راهبردهای شناسایی شده، سیاست گذاری در ورزش استان مبتنی بر اهداف زیست محیطی باید در بالاترین اولویت قرار گیرد نظارت بر حسن انجام فعالیت های لجستیک معکوس در ورزش استان با تاکید بر اصول زیست محیطی و راهبرد تامین منابع مالی مورد نیاز جهت انجام اقدامات لجستیک معکوس در بدنه ورزش استان اولویت عملیاتی شدن دارند. و در نهایت آموزش و توانمندسازی نیروهای انسانی متخصص در ورزش استان در راستای اهداف زیست محیطی تا مسیر توسعه لجستیک معکوس ورزش استان را هموار سازد. همچنین نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل توسعه لجستیک معکوس در ورزش استان بود. بنابراین ضرورت دارد خط مشی های توسعه فضاهای ورزشی در استان توسط سازمان های متولی، شناسایی و تحلیل شده باشد.
توسعه پایدارشهری با تاکید بر مخاطرات و محدودیت های ژئومورفولوژیکی طبیعی شهر مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
102 - 118
حوزههای تخصصی:
تعیین جهات مناسب برای توسعه شهری از جمله دغدغه های برنامه ریزان شهری بوده است. ژئومورفولوژیست ها نیز یکی از راهکارها دخالت خود در برنامه ریزی شهری را تعیین جهات توسعه شهر بر اساس یافته های ژئومورفولوژیک می دانند. توسعه فیزیکی شهرها در ارتباط مستقیم با بستر طبیعی و عوارض ژئومورفولوژی است. توسعه شهرها در مناطق نیمه کوهستانی مانند بجنورد به دلیل محدودیت های ژئومورفولوژیکی و ناپایداری دامنه ها از حساسیت بالائی برخوردار است.این مخاطرات به دلیل غیر منتظره ی خود، در بیشتر موارد خسارت جانی ومالی بسیاری بر جای می گذارد. زلزله مخاطرات محیطی می باشدکه وقوع آنها باعث تلفات وخسارت های زیادی می شود زلزله ها با توجه به(دوره بازگشت) احتمال وقوع آنها وجود دارد. از این رو تشخیص مناطق مستعد زلزله وزمین لغزش، برای به کارگیری روش های پیشگیری یا مقابله با ناپایداری مناطق به منظور کاهش خطر و ریسک حاصل از آنها، بسیار اهمیت دارد. هدف از این مطالعه،مکان یابی شهرها با تاکید بر محدودیت های ژئومورفولوژیکی است. به این منظور، ابتدا از میان مهم ترین عوامل مؤثر برزلزله 6عامل مقدار شیب، جهت شیب، جنس مصالح زمین شناسی، فاصله از گسل، شتاب زمین لرزه و میزان بارندگی که تهیه داده های شان برای همه شهرستان و شهر بجنورد امکان پذیر بود، بر پایه قضاوت مهندسی در محیط GISکلاسه بندی شدند. وسپس نقشه پهنه بندی خطر احتمال زلزله در محیط GISتهیه شد. بنابراین نقشه خطر زمین وزلزله به طراحان و مهندسان در جهت انتخاب مکان یابی مناسب برای اجرای طرح های توسعه پایدار شهری کمک بزرگی می کند که مکان یابی مناسب برای اجرای توسعه پایدار بدون در نظر گرفتن محدودیت ها و برنامه ریزی و مدیریت آن ممکن نخواهد بود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که این استان بیشترین تهدید را از لحاظ محدودیت های ژئومورفولوژیکی زلزله را دارد.
تحلیل حساسیت رفتار طیفی برگ گیاه در برابر متغیرهای بیوفیزیکی – بیوشیمیایی برگ با استفاده از مدل انتقال تابش PROSPECT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تعیین نحوه اثرگذاری محتوای بیوشیمیایی برگ در بازتاب و رفتار طیفی آن، ازطریق سنجش از دور، می تواند به درک فرایند اکوسیستم و پارامترهای آن، همچون تنش آبی گیاه، کمک شایان توجهی کند. ویژگی های نوری تاج پوشش بسیار تحت تأثیر ویژگی های نوری برگ ها و خاک زمینه است. همچنین به دلیل دردسترس نبودن اطلاعات دقیق درباره ویژگی های نوری برگ ها، تفسیر اطلاعات طیفی را که ازطریق سنجش از دور گرد می آیند، با محدودیت هایی روبه رو کرده است. ساختار داخلی برگ میزان انعکاس و عبور را در کل طیف الکترومغناطیس، کنترل می کند اما، برای کسب اطلاعات دقیق و توصیف جامع درباره ویژگی های نوری برگ، مدل های فیزیکی توسعه یافته اند. مدل های برگشت پذیر همانند PROSPECT علاوه بر محاسبه پاسخ طیفی برگ، امکان محاسبه مقدار کمّی ویژگی های درونی برگ، مانند میزان کلروفیل، محتوای آب و ساختار برگ را فراهم می کنند. با استفاده از ویژگی برگشت پذیری، می توان براساس طیف جمع آوری شده ازطریق سنجنده ها، کمّیت آب برگ ها و زیست توده آنها را مشخص کرد. بنابراین استفاده از این مدل ها و تلفیق آن با داده های دورسنجی که برای گیاه غیرتخریبی است، امکان پایش در بُعد زمان و مکان را فراهم می آورد و می تواند راه گشای مطالعات و مدل سازی های مرتبط با ویژگی های درونی برگ گیاهان باشد.مواد و روش ها: در این پژوهش، اثر کمّی متغیرهای بیوفیزیکی – بیوشیمیایی برگ شامل محتوای کلروفیل برگ، ساختار برگ و محتوای آب آن در میزان بازتاب تحلیل شده است. برای این منظور، مدل انتقال تابش PROSPECT که برای شبیه سازی رفتار طیفی برگ گیاهان توسعه داده شده، به کار رفته است. در نتیجه، تأثیر کمّیت پارامترهای برگ شامل کلروفیل، محتوای آب و ساختار برگ در شکل منحنی طیفی برگ بررسی شده است. روش کار بدین ترتیب است که به منظور مطالعه تأثیرات ناشی از هریک از پارامترها، دو پارامتر دیگر ثابت در نظر گرفته می شوند و با تغییر مقدار پارامتر مورد نظر، منحنی های طیفی متناظر با مقادیر انتخاب شده، با به کارگیری مدل PROSPECT استخراج می شود. با مقایسه منحنی های حاصل و تحلیل آنها، تأثیر پارامتر مورد نظر در بازتاب طیفی برگ مطالعه و بررسی می شود.نتایج و بحث: نتایج تحقیق حاکی از آن است که افزایش کلروفیل، با اثر در کاهش انعکاس، به افزایش میزان شاخص های گیاهی مثلثی منجر می شود. براساس ساختار برگ و لایه های داخلی، در محدوده فروسرخ نزدیک، امکان تشخیص گیاهان تک لپه ای، دولپه ای و نیز گیاهان پیر وجود دارد. همچنین در محدوده فروسرخ نزدیک، میزان انعکاس در گیاهان پیر، گیاهان دولپه ای و تک لپه ای به ترتیب کاهش می یابد. در محدوده فروسرخ نزدیک، در گیاهان دولپه ای که دارای پارانشیم اسفنجی اند، بیشتر از گیاهان تک لپه ای انتظار بازتاب می رود. گیاهان تک لپه ای، به دلیل بازتاب کمترشان در محدوده 1400 تا 1900 نانومتر، از سایر گیاهان تفکیک پذیرند. اثرگذاری محتوای آب در بازتاب طیفی برگ از طول موج 1000 نانومتر آغاز می شود و تا پایان محدوده انعکاسی، 2500 نانومتر، ادامه دارد و با افزایش محتوای آب، کاهش بازتاب رخ می دهد. خشک شدن گیاه، تا مراحلی، تأثیر چندانی در بازتاب ندارد ولی خشکیدن آب برگ، بیشتر از مقداری معین (03/0 تا 04/0 گرم بر سانتی متر مربع) باعث افزایش چشمگیر بازتاب، به ویژه خارج از باندهای جذبی آب می شود. بنابراین با پیداکردن نقاط بحرانی منحنی بازتاب در مقابل محتوای آب می توان به تشخیص تنش های شدید آبی در گیاهان کمک کرد. با بررسی نمودارها می توان پی برد که نقطه بحرانی در حوالی محتوای آب 03/0 تا 04/0 گرم بر سانتی متر مربع اتفاق می افتد.نتیجه گیری: با یافتن نقاط بحرانی منحنی بازتاب در مقابل محتوای آب، می توان تنش های شدید آبی در گیاهان را تشخیص داد. در مدل PROSPECT، اثر خاک زمینه در بازتاب طیفی گیاهان در نظر گرفته نمی شود؛ بنابراین استفاده از مدل هایی مانند SAIL و SLC پیشنهاد می شود که برای این منظور ارتقا یافته اند. همچنین با توجه به اینکه خروجی مدل PROSPECT منحنی طیفی برگ گیاه است، می توان استفاده از مد ل های انتقال تابش تاج پوشش گیاه، مانند مدل SAIL و SLC را نیز بررسی کرد.
روشی بهبودیافته به منظور طبقه بندی طیفی مکانی تصاویر ابرطیفی به کمک الگوریتم های ژنتیک وزن دار و شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: فنّاوری سنجش از دور ابرطیفی، در دو دهه گذشته، شاهد پیشرفت چشمگیری بوده است. این پیشرفت در طراحی و ساخت سنجنده ها و همچنین در توسعه و اجرای روش های پردازش داده بسیار مشهود است. امروزه بیشتر تحقیقات، در زمینه فنّاوری سنجش از دور ابرطیفی، بر طبقه بندی این تصاویر تأکید دارد. روش های طبقه بندی تصاویر ابرطیفی در دو دسته طبقه بندی طیفی یا مبتنی بر پیکسل و طبقه بندی طیفی– مکانی یا مبتنی بر شیء قرار می گیرند. در این تحقیق، به طبقه بندی طیفی – مکانی تصویر ابرطیفی، در محیطی شهری، پرداخته شده است. ازآنجاکه محیط های شهری، از نظر عناصر به کاررفته در آنها، ویژگی های پیچیده ای دارند، داده های ابرطیفی به شناسایی و استخراج و تولید نقشه از عناصر سازنده آنها کمک مؤثری می کنند. شناسایی مواد گوناگون در محیط های شهری اهمیت بسیاری در زمینه کاربردهای گوناگون، همچون ارتباط تلفن های همراه، واقعیت مجازی، معماری و مدل سازی شهری و برنامه ریزی و مدیریت شهرها دارد.مواد و روش ها: در این تحقیق، برای ارزیابی روش پیشنهادی از دو تصویر ابرطیفی پاویا و برلین، که جزء تصاویر معیار در حوزه سنجش از دور ابرطیفی است، استفاده شد. در روش پیشنهادی، ابتدا ابعاد تصویر ابرطیفی به کمک الگوریتم PCA کاهش می یابد؛ سپس ده ویژگی مکانی میانگین، انحراف معیار، درجه تباین، یکنواختی، همبستگی، نبودِ تشابه، انرژی، آنتروپی، تبدیل موجک و فیلتر گابور از روی باندهای کاهش یافته استخراج می شود. در ادامه، الگوریتم ژنتیک وزن دار بر ویژگی های طیفی و مکانی به دست آمده اعمال می شود و در انتها، ویژگی های حاصل به کمک الگوریتم MLP طبقه بندی می شود.نتایج و بحث: در آزمون های انجام شده در زمینه الگوریتم ژنتیک، کروموزوم ها دارای ژن هایی برابر با تعداد ویژگی های طیفی و مکانی اند. در این آزمون ها، میزان تقاطع و جهش به ترتیب برابر با 5/0 و 05/0 در نظر گرفته شد. همچنین، برای ایجاد تناسب بین دو پارامتر دقت و زمان محاسبات، تعداد جمعیت اولیه 30 و حداکثر تعداد تکرار، برای توقف، 100 در نظر گرفته شد. البته در عمل، درمورد هر دو تصویر ابرطیفی با توجه به استفاده از شرط فعال برای توقف الگوریتم، روند تکرار به مرحله 100 نمی رسد و قبل از آن، الگوریتم به وضعیت پایدار می رسد و متوقف می شود. الگوریتم طبقه بندی MLP با سه لایه پنهان، شامل و 6 و 8 نورون، اجرا و با پانصد تکرار ارزیابی شد. روش طبقه بندی پیشنهادی بیان شده با الگوریتم های SVM، MLP و MSF مقایسه شد. در هر دو تصویر ابرطیفی، نقشه حاصل از روش پیشنهادی در مقایسه با سایر الگوریتم ها مناطق یکنواخت تری را دربرمی گیرد. روش پیشنهادی، در تصویر پاویا، باعث افزایش 13، 7 و 6درصدی و در تصویر برلین، باعث افزایش 9، 6 و 5درصدی پارامتر ضریب کاپا، در قیاس با به ترتیب الگوریتم های SVM، MLP و MSF شده است. دلیل این افزایش دقت روش پیشنهادی می تواند استفاده از اطلاعات نزدیک ترین همسایگی و دو مرحله کاهش ابعاد باشد.نتیجه گیری: در این تحقیق، روشی جدید به منظور طبقه بندی طیفی – مکانی تصاویر ابرطیفی معرفی شد. در روش پیشنهادی، ابتدا ابعاد تصویر ابرطیفی کاهش یافت و ده ویژگی، به منزله اطلاعات نزدیک ترین همسایگی ها، از باندهای کاهش یافته استخراج شد. در ادامه، الگوریتم ژنتیک وزن دار روی ویژگی های به دست آمده، به منظور کاهش وابستگی بین آنها، اعمال شد. الگوریتم ژنتیک یکی از کارآمدترین و مؤثرترین روش ها در کاهش ابعاد تصاویر ابرطیفی است. در الگوریتم باینری ژنتیک، هر کروموزوم دارای مقادیر یک و صفر است؛ درحالی که در الگوریتم ژنتیک وزن دار، مقادیر وزنی بین صفر و یک است. روش پیشنهادی روی دو تصویر ابرطیفی پاویا و برلین اجرا شد که آزمایش ها برتری کمّی و کیفی به کارگیری این روش را نشان می دهد. کم بودن دقت نتایج در تصویر برلین می تواند به دلیل پیچیدگی این تصویر، در مقایسه با تصویر پاویا باشد.
پیامدهای زیست محیطی، سیاسی و امنیتی خشک شدن دریاچه ارومیه با استفاده از سنجش از راه دور بر پادگان های ارتش جمهوری اسلامی ایران در حوضه دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
7 - 25
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق هدف پیامدهای محیط زیستی، سیاسی و امنیتی خشک شدن دریاچه ارومیه با استفاده از سنجش از دور بر پادگان های ارتش جمهوری اسلامی ایران در حوضه دریاچه ارومیه می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، در زمره تحقیق کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی - پیمایشی است. برای پایش ریزگردهای نمکی دریاچه ارومیه از تصاویر ماهواره ای سنتینل 5، مادیس و لندست 8 برای سال 2000 تا 2022 از سامانه گوگل ارث انجین استفاده شده است. در این تحقیق از توصیف ها و تحلیل های فضایی موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی (سامانه GEE و نرم افزار Arc Gis 10.8.1) بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیامدهای امنیتی ریزگردها در دو پادگان مهاباد و سقزاز نظر بعد دفاعی و امنیتی را در سال 2015 نشان می دهد عبارتست از: افزایش میزان ترددهای غیر مجاز، به وجود آمدن روزنه های امنیتی، اختلال در تردد نیروی انسانی گشت زن، کاهش میدان دید بخصوص در مواقع ایجاد باد و توان دید بانی، اختلال در آماده باش و پشتیبانی و اختلال در شبکه های مخابراتی مهمترین پیامد های امنیتی دفاعی بحران ریزگردها می باشد. در سال 2022 میزان پراکندگی مکانی ریز گردهای نمکی فقط بر یک پادگان پراکنده نشده است و بیشتر پادگانهای ارتش در منطقه تحت تاثیر ریزگردهای نمکی دریاچه قرار گرفتهاند و در همین سال بیشترین میزان ریزگردهای نمکی بر پادگانهای ارومیه، شکاری تبریز، قوشچی، سقز و مهاباد پراکنده شده است. پیامدهای امنیتی ریزگردها در کل منطقه از نظر بعد دفاعی و امنیتی و سیاسی نشان می دهد که این ریزگردها باعث اختلافات قومی – مذهبی بین اقوام ترک و کرد، افزایش نارضایتی عمومی، کاهش همبستگی اجتماعی شهروندان با دولت، افزایش اعتراضات خیابانی و شورشهای شهری در منطقه، تحریک قومیت ها و نارضایتی بیشتر، افزایش جرائم امنیتی شده است.
تشخیص تغییرات در داده های سنجش از دور با استفاده از شبکه توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
139 - 163
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تشخیص تغییرات، در داده های سنجش از دور، وظیفه ای بسیار مهم در علوم محیط زیست، مدیریت منابع طبیعی، برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران هاست. با وجود پیشرفت های اخیر در این زمینه، بسیاری از روش های موجود صرفاً به چالش های خاصی می پردازند و قادر به دادن راه حلی جامع، برای انواع متفاوت داده ها و کاربردها نیستند. این محدودیت ها شامل ناتوانی در مدیریت داده های چندطیفی، فراطیفی و راداری، و نیز ناتوانی در بیان نتایج دقیق و سریع با استفاده از پردازش موازی و بهینه سازی منابع پردازشی می شود. علاوه براین، روش های فعلی اغلب به تشخیص تغییرات باینری محدود می شوند و قادر به شناسایی دقیق نوع ویژگی های تغییریافته نیستند. بنابراین هدف اصلی این تحقیق توسعه روشی نوآورانه و جامع برای تشخیص تغییرات است که بتواند این محدودیت ها را برطرف کند و در دنیای واقعی، کاربردهای مؤثری داشته باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه، روش جدیدی مبتنی بر ترکیب شبکه ترانسفورمر و مدل توجه خودکار مطرح می کنیم که قادر به پردازش و تحلیل داده های سنجش از دور، با دقت و کارآیی بالاست. این روش از داده های چندطیفی، فراطیفی و راداری بهره می برد که از ماهواره های سنتینل – 2، QuickBird و TerraSAR-X به دست آمده اند. این داده ها در بازه های زمانی متفاوتی جمع آوری شده و شامل اطلاعات گوناگون، ازجمله تغییرات پوشش گیاهی، کاربری زمین و تغییرات ساختاری اند. روش پیشنهادی از تکنیک های ادغام ویژگی ها بهره می برد که با استفاده از لایه های کانولوشن و ترانسفورمر، اطلاعات موجود در داده ها را ترکیب می کند و دقت تشخیص تغییرات را افزایش می دهد. علاوه براین استفاده از مکانیسم توجه فضایی به شناسایی روابط مکانی بین ویژگی ها کمک می کند و با تمرکز بر نواحی کلیدی، دقت تشخیص تغییرات را بهبود می بخشد. شبکه مبتنی بر ترانسفورمر که برای تعیین شباهت توسعه یافته است، با مکانیسم های توجه خودکار تقویت شده که امکان دریافت روابط پیچیده بین ویژگی ها را در دنباله های زمانی فراهم می کند. این ویژگی، به ویژه برای تشخیص تغییرات جزئی که ممکن است در سایر روش ها نادیده گرفته شوند، اهمیت دارد. در بستر عملیاتی، روش پیشنهادی روی سیستمی با کارآیی بالا، شامل یک CPU 24 هسته ای Xeon E5-2697 v2، 28 گیگابایت حافظه، دیسک SSD با ظرفیت 200 گیگابایت و یک کارت گرافیک RTX 2080 Ti با 11 گیگابایت RAM و CUDA 11 اجرا و ارزیابی شد.نتایج و بحث: نتایج این تحقیق برتری روش پیشنهادی را در مقایسه با روش های موجود نشان می دهند. ارزیابی ها براساس معیارهای دقت، بازخوانی، F1-score، دقت کلی (OA) و هم پوشانی متقاطع (IoU) انجام شد. این روش توانست، در تمامی این معیارها، عملکردی بهتر از روش های دیگر نشان دهد. به طورخاص دقت کلی افزایش چشمگیری یافت و در برخی مجموعه داده ها، به بیش از 95% رسید. این نتایج حاکی از آن است که روش پیشنهادی نه تنها قادر به تشخیص دقیق تغییرات باینری است بلکه می تواند نوع ویژگی های تغییریافته را نیز با دقت بالا شناسایی کند. این قابلیت ها به دلیل استفاده از تکنیک های پیشرفته یادگیری عمیق و پردازش موازی به دست آمده اند. همچنین استفاده از چارچوب SoFRB باعث بهبود کارآیی روش پیشنهادی شده و امکان پردازش داده های حجیم را، در زمان کمتر، فراهم کرده است. تحلیل های ما بیان می کند که روش پیشنهادی می تواند، با مجموعه داده های متفاوت، انطباق بالایی نشان دهد و در شرایط گوناگون کارکرد مؤثری داشته باشد. به علاوه، این روش می تواند ابزار کارآمدی در زمینه های متفاوت، ازجمله نظارت بر محیط زیست، برنامه ریزی شهری، کشاورزی دقیق و مدیریت بحران ها باشد.نتیجه گیری: روش پیشنهادی ترکیبی از تکنیک های مدرن یادگیری عمیق و پردازش موازی است که دقت و کارآیی تشخیص تغییرات در داده های سنجش از دور را بهبود چشمگیری بخشیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که روش پیشنهادی نه تنها در شرایط آزمایشگاهی بلکه در کاربردهای عملی نیز مورد اعتماد است. به طورخاص این روش می تواند در نظارت بر تغییرات محیط زیست، شناسایی تغییرات در زیرساخت های شهری و مدیریت بحران های طبیعی و انسانی، نقش مؤثری داشته باشد. این نتایج نویدبخش کاربردهای گسترده این روش در حوزه های گوناگون است. همچنین تحقیقات آینده می تواند شامل بهبودهای بیشتری در زمینه های گوناگون، مانند بهینه سازی مدل، استفاده از داده های بیشتر و متنوع تر و بررسی تأثیر استفاده از تکنیک های جدیدتر یادگیری عمیق و پردازش موازی باشد.
سنجش کارکرد عناصر منظر شهر در جذب گردشگر(مطالعه موردی محلات شهر چالوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
79 - 93
حوزههای تخصصی:
توسعه صنعت گردشگری در مناطق مختلف در گرو فاکتورهایی است که در فضای شهر، گردشگری شهری را رقم می زند این امر تحت تاثیر منظر شهر و مجموعه عوامل سازنده آن می باشد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف سنجش منظر شهر چالوس در جذب گردشگر صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش کار توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش تمامی شهروندان بالای 20 سال محلات شهر چالوس هستند که روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت اتفاقی از مردم شهر و گردشگران به تعداد 484 نمونه ( بر اساس فرمول کوکران ) می باشد. جهت تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ (0.734) استفاده و در راستای تحلیل داده ها از ابزار پرسشنامه و تحلیل آن در SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون میانگین، آزمون T تک نمونه ای و نیز تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داده است که در ارزیابی شاخص توپوگرافی در جذب گردشگر این نتیجه حاصل می گردد که محله 10 در بهترین و محله 6 در بدترین وضعیت، هندسه ساختمان ها محله 9 در بهترین و حوزه مرکزی در بدترین وضعیت، خیابان ها و شبکه گذرگاهی محله 10 در بهترین وضعیت و محله 8 در بدترین وضعیت ، تابلوهای اطلاع رسانی حوزه ساحلی در بهترین و محله 6 در بدترین وضعیت، نمای ساختمان ها محله 4 در بهترین و حوزه مرکزی در بدترین وضعیت، مبلمان شهری حوزه مرکزی در بهترین و محله 5 در بدترین وضعیت، فضای سبز محله 10 در بهترین و محله 12 در بدترین وضعیت، مصالح ساختمانی محله 10 در بهترین و محله 12در بدترین وضعیت، نورپردازی در جذب و ماندگاری گردشگر در شهر چالوس، حاکی از آن است که حوزه مرکزی در بهترین وضعیت و محله 1 در بدترین وضعیت قرار دارد.
مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل ترکیبی CA-ANN در جنگل های مانگرو خمیر و قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: درحال حاضر یکی از مهم ترین مسائل محیط زیستی جهان تغییرات کاربری اراضی و افزایش ناپایداری در اکوسیستم های طبیعی و مناطق تحت حفاظت است. جنگل های مانگرو در مناطق ساحلی گرمسیری رشد می کنند و یکی از آسیب پذیرترین و درمعرض خطرترین اکوسیستم های جهان شمرده می شوند. تغییرات کاربری اراضی به طورکلی در یکپارچگی این اکوسیستم های طبیعی تأثیر می گذارد و همچنین به تغییرات زیستگاه منجر می شود و تهدیدی برای زندگی گیاهان و حیوانات به شمار می رود. پیامدهای مستقیم این تغییرات و تأثیرات ناشی از آن شامل کاهش سلامت و مساحت جنگل های مانگرو، تشدید گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی، کاهش کیفیت آب ساحلی، کاهش تنوع زیستی، تکه تکه شدن زیستگاه های ساحلی و همچنین تخریب منابع زیستی خواهد بود. بنابراین پایش مکانی – زمانی تغییرات کاربری اراضی و مدل سازی و پیش بینی روند این تغییرات می تواند به مدیریت یکپارچه و برنامه ریزی صحیح درمورد جنگل های مانگرو کمک کند. بر این اساس، در مطالعه حاضر، تغییرات مکانی – زمانی کاربری های اراضی جنگل های مانگرو خمیر و قشم طی سال های 1989-2023 بررسی شد. علاوه براین به منظور مدل سازی و پیش بینی روند این تغییرات، مدل ترکیبی CA-ANN براساس متغیرهای توصیفی ارتفاع، شیب، تراکم جمعیت، فاصله از سکونتگاه ها مرکز شهر و جاده ها، برای سال 2060 مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: جنگل های مانگرو خمیر و قشم (منطقه حفاظت شده حرا)، با مساحت 86,258 هکتار، در استان هرمزگان واقع شده است. در این مطالعه، تغییرات مکانی – زمانی کاربری های اراضی این منطقه، با استفاده از مجموعه تصاویر ماهواره ای لندست (1989-2023) در سامانه تحت وب گوگل ارث انجین (GEE) بررسی شد. علاوه براین، به منظور مدل سازی و پیش بینی این تغییرات، مدل ترکیبی شبکه عصبی مصنوعی و اتومای سلولی (CA-ANN)، براساس متغیرهای توصیفی ارتفاع، شیب، تراکم جمعیت، فاصله از سکونتگاه ها و مرکز شهر و جاده ها، بررسی شد و نقشه روند احتمالی تغییرات کاربری اراضی، برای سال 2060 نیز تهیه شد. در نهایت، با استفاده از مدل رگرسیونی حداقل مربعات معمولی (OLS)، میزان تأثیرگذاری این متغیرها در روند تغییرات کاربری های اراضی منطقه تحلیل شد.نتایج و بحث: مطابق نتایج، جنگل های مانگرو خمیر و قشم در سال 2023، در مقایسه با سال 1989، روندی کاهشی را نشان می دهند. نتایج پیش بینی تغییرات کاربری اراضی نیز نشان داد، در سال 2060، پهنه های جزرومدی و اراضی لخت افزایش و در مقابل، جنگل های مانگرو و پهنه های آبی کاهش خواهند یافت. همچنین بیشترین تغییرات به کاهش جنگل های مانگرو (در مناطق شمالی و جنوب شرق منطقه) و افزایش سایر مناطق غیرطبیعی (پهنه های جزرومدی و اراضی لخت در محدوده بندر خمیر، در شمال و شمال شرق منطقه و همچنین حاشیه روستاهای لافت تا گوران) بازمی گردد و با توجه به مقادیر احتمال انتقال، پوشش های جنگلی مانگرو مستعد تبدیل شدن به سایر مناطق غیرطبیعی هستند . برمبنای نتایج تحلیل مدل رگرسیونی نیز، عمده ترین متغیرهای توصیفی تأثیرگذار در تغییرات کاربری اراضی شامل فاصله از سکونتگاه ها و جاده ها است، زیرا در این رویشگاه های طبیعی، دسترسی و امکان توسعه فعالیت های انسانی بیشتر است. در این زمینه، تداوم افزایش تغییرات کاربری های اراضی، در جنگل های مانگرو خمیر و قشم، به نابودی و انقراض گستره وسیعی از این ذخایر ارزشمند زیستی در جنوب کشور منجر می شود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه جنگل های مانگرو در خمیر و قشم جزء مناطق حفاظت شده محیط زیست و مرزهای مدیریتی محسوب می شوند، اجرای پروژه های پیشنهادی و احداث هرگونه زیرساخت و توسعه در این منطقه باید با توجه به طرح های مدیریتی (زون بندی) و ارزیابی های زیست محیطی انجام شود. از سویی، تغییرات کاربری ها باید در خارج از مرز مدیریتی منطقه محدود شود تا کاهش یکپارچگی و ازهم گسیختگی زیستگاه، در این رویشگاه های طبیعی، به حداقل برسد. بر این اساس، کاهش تأثیرات نامطلوب ناشی از تغییرات کاربری اراضی، در این منطقه، نیازمند برنامه ریزی مناسب و مدیریتی یکپارچه در بهره وری صحیح از این منابع طبیعی است. یافته های این مطالعه می تواند به ذی نفعان نیز، در ایجاد فرصتی برای توسعه راهبردهای مناسب به منظور حفاظت از جنگل های مانگرو خمیر و قشم و احیای این رویشگاه ها، یاری رساند.
آسیب شناسی خسارات محیطی و مدیریت بحران پس از زلزله در بافت فرسوده با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی شهر قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود هکتارها بافت فرسود یکی از مشکلات بزرگی است که شهر قشم با آن مواجه است. این بافت های فرسود جزء مناطق بسیار پر خطری هستند که با وقوع زلزله دچار مشکلات زیادی می شوند. عدم استحکام لازم ساختمان ها، عرض کم معابر برای امدادرسانی پس از زلزله، نبود امکانات کافی برای مدیریت بحران، آسیب پذیری این مناطق را افزایش داده است. از کل مساحت شهر قشم حدود 40 درصد را بافت فرسوده شامل می شود که با وقوع زلزله می تواند شهر را با بحران جدی مواجه کند. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهر قشم در برابر وقوع زلزله یکی از اهداف مهم برای برنامه ریزی شهری و کالبدی می باشد. این پژوهش بافت فرسوده شهر قشم را از لحاظ مدیریت بحران زلزله بر اساس معیارهای نوع کاربری، تراکم جمعیت، تعداد طبقات، تراکم ساختمانی و عرض معابر درون شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج نشان داد که حدود ۷۸ درصد از مساحت شهر قشم در برابر خطر وقوع زلزله آسیب پذیر است. همچنین عواملی چون تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی بیشترین میزان تاثیر در آسیب پذیری شهر قشم را دارند. چرا که بافت های فرسوده شهر بیشترین میزان تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی را در نواحی مورد تحقیق دارند. علاوه بر ارزیابی آسیب پذیری شهری، فرایند مکانیابی سکونتگاه های دائمی و مراکز مدیریت بحران نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نواحی ایمن با آسیب پذیری بسیار کم برای سکونتگاه های دائمی، و مراکز مدیریت بحران نزدیک به نواحی پرخطر با آسیب پذیری بسیار زیاد انتخاب شدند. با توجه به حیاتی بودن مدیریت بحران و آسیب پذیری شهری در مقابل زلزله، این پژوهش می تواند برای رشد و توسعه و کاهش آسیب پذیری مناطق فرسوده در برابر وقوع زلزله مورد استفاده مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
تدوین راهبردهای برندسازی براساس ابعاد کالبدی و زیست محیطی شهر هوشمند در منطقه شش تهران محله یوسف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
50 - 63
حوزههای تخصصی:
سهم مطالعه در تئوری برندسازی مکان این است که به طور کلی شهرها و مقاصد جنبه های هوشمند خود را در استراتژی برندسازی خود لحاظ نمی کنند. بنابراین باید تلاش کرد تا درک کرد که برندسازی تنها مدیریت و ارتباطات یک برند نیست. این باید یک فرآیند کامل مدیریت، در حال تکامل دائمی باشد، که تمام جنبه های کلیدی هویت، واقعیت و توسعه شهرها و مقاصد را در بر گیرد، تحقیق حاضر از مبنای هدف، از نوع کاربردی و از منظر روش شناسی، کمی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و تحقیقات میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. برای نمونه گیری از جامعه آماری، برنامه ریزان شهری منطقه شش تهران محله یوسف آباد در نظر گرفته می شوند. بدین منظور در این مطالعه، از نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. حجم نمونه آماری با توجه به نامعلوم بودن آمار دقیق تعداد افراد متخصص در زمینه برنامه ریزی شهری، با نظر اساتید و مشاوران، 30 نفر می باشد. روایی پرسشنامه، روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 88/0 تعیین گردید. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار SPSS استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد بین مولفه های کالبدی و زیست محیطی برندسازی شهری محلسف اباد با شهر هوشمند رابطه معناداری وجود دارد. همچنین می توان با استفاده از برگزاری نمایشگاه ها و رویدادهای مختلف، اطلاع رسانی آنلاین (یا برندسازی شهری در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی) و وبسایت های طراحی شده با نام دامنه مخصوص به شهر، میزان نامحدودی از اطلاعات را درباره محله یوسف آباد به مخاطبین خود انتقال داده و با ارائه تورهای گردشگری مجازی، علائم و عناصر هویت بصری شهر، شعارتبلیغاتی، تقویمِ رویدادهای شهر، امکان برنامه ریزی و رزرو آنلاین امکانات و دیگر امکانات نامحدود، بر درک مخاطبان از آن محله اثرگذار باشند.
ارزیابی ارتباط تاب آوری با خطرپذیری در مواجهه با مخاطرات طبیعی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تحلیلی دیمیتل و تحلیل شبکه ای ANP (مطالعه موردی: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
64 - 78
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه بروز مخاطرات طبیعی و ایجاد خسارات و تلفات ناشی از این مخاطرات در نقاط مختلف جهان موجب گردیده تا ایمن تر نمودن شهرها و نقاط شهری، به یک چالش درازمدت اما دست یافتنی تبدیل شود. تاب آور ساختن شهرها در ابعاد مختلف، راهی مناسب و کارا در جهت تقویت ساختار شهر برای مقابله با بحران ها و مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی است. براین اساس این هدف از این پژوهش بررسی رابطه تاب آوری شهر بندرعباس با وضعیت خطرپذیری در برابر سوانح طبیعی می باشد. روش کار: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش بررسی توصیفی - تحلیلی، روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (مصاحبه و پرسش نامه) و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تحلیلی دیمیتل و تحلیل شبکه ای ANP استفاده می گردد. متغیرهای مورد بررسی در جهت تبیین تاب آوری شهر بندرعباس به شرح وضعیت فضاهای باز، کاربری های ناسازگار، زمین (بستر)، مقاومت ساختمان، دسترسی، مالکیت، تراکم هستند که در پارادایم ارائه شده مورد واکاوی قرار می گیرند. پس از جمع آوری امتیازات و حاصل ضرب امتیازات در ضرایب به دست آمده، از فرایندهای آماری به مدل تاب آوری شهری اقدام به اندازه گیری نهایی میزان تاب آوری شهری در بندرعباس شده است، نتایج: نتایج نشان می دهد، مقدار آن 44398/5 محاسبه گردیده که نشان دهنده که نیاز مبرم به تدوین برنامه ها و ساختار اصلاحی برای افزایش سطح تاب آوری در این منطقه شهری را دارا هستند.
بررسی سطح توسعه یافتگی اقتصادی در شهرهای مناطق آزاد تجاری با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس (مورد مطالعه: منطقه آزاد ارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
36 - 49
حوزههای تخصصی:
منطقه آزاد قلمرو معینی است که اغلب در داخل یا در مجاور یک بندر واقع شده اند و در آن تجارت آزاد به سایر نقاط جهان مجاز شناخته شده است و کالاها را می توان بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به این منطقه وارد یا از آن خارج نمود . مناطق آزاد تجاری نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی کشورها در جهان دارند.هر فعالیت اقتصادی جدید تأثیر بسیار زیادی برتوسعه میزبان خواهد داشت.فعالیت اقتصادی موفق منجر به ایجاد ارزش افزوده و سودآوری مشوق و انگیزه ای برای جذب سرمایه گذاران بیشتر در منطقه به معنی افزایش فرصت های شغلی است که توسط مردم محلی پر می شود. با ایجاد فرصت های شغلی جدید سطح رفاه درمنطقه ارتقا خواهد یافت.با توجه به اهمیت این موضوع این پژوهش به تحلیل توسعه یافتگی اقتصادی منطقه آزاد تجاری ارس درمی پردازد . هدف اصلی پژوهش میزان توسعه یافتگی شهرهای منطقه آزاد ارس و رتبه بندی هریک می باشد.تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی و از نظر روش در چارچوب روش توصیفی-تحلیلی قرار می گیرد. جمع آوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای ومیدانی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین و کارکنان ادارات شهری شهرهای پیرامون منطقه می باشند. که علت انتخاب این جامعه تاثیر منطقه آزاد ارس بر زندگی این ساکنین و آگاهی نخبگان و کارکنان است.50 نفر از این افراد به صورت تصادفی انتخاب شده است؛ همچنین برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است.برای سنجش پایایی تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده می گردد. جهت بررسی پژوهش مورد نظر از تکنیک تاپسیس و روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شهرستان جلفا از نظر شاخص های توسعه یافتگی اقتصادی رتبه اول،هادیشهر رتبه دوم،بخش مرکزی و سیه رود به ترتیب رتبه 3 و 4 را به خود اختصاص داده اند
شناسایی عوامل تاثیر گذار در ارتقاء و رشد "کمک نوآور های ورزشی در اقلیم های مختلف شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
26 - 35
حوزههای تخصصی:
در دنیای پر تحول امروز،فن آوری با شتاب فزاینده ای در حال تغییر و تحول است .هدف از مطالعه حاضر شناسایی عوامل تاثیر گذار در ارتقاء و رشد کمک نوآور های ورزشی در اقلیم های مختلف شهر تهران می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی از دسته تحقیقات بنیادی به صورت آمیخته (کیفی وکمی) با استفاده از طرح نظام مند نظریه داده بنیاد انجام گرفت است.جامعه آماری در دو بخش کیفی و کمی بررسی شد. در بخش کیفی فضاهای ورزشی شهر تهران با توجه به اقلیم های مختلف از مناطق شمالی و جنوبی به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در بخش کمی جامعه آماری شامل مدیران، مسئولان اجرایی، اساتید و صاحب نظران اماکن وفضاهای ورزشی تهران است، که با توجه به استفاده از روش معادلات ساختاری 220 نفر از به عنوان نمونه آماری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .جهت تجزیه و تحلیل در بخش کیفی از نرم افزار Gis استفاده شد.در بخش کمی از آزمون های روایی و پایایی همگرا ، برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کلوموگروف اسمیرنوف و برای بررسی روابط بین متغیرهای تحقیق از معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شد. نتایج نشان داد مناطق شمالی شهر تهران از وضعیت مناسب تری جهت کمک نوآورهای فضاهای ورزشی برخوردار است. از آنجاکه سند راهبردی نظام جامع ورزش کشور به طور اخص به کسب و کار اکمک نواوری و کار آفرینی توجه نکرده،بنابراین، لازم است با در نظر گرفتن مأموریت این شرکت های نو ظهور ، راهبردها و اولویت هایی از قبیل کاهش موانع اداری راه اندازی کسب وکارهای جدید و فعالیت های کارآفرینانه، آموزش این نوع فعالیت های استارت آپی در تمام سطوح آموزشی با تمرکز بر دانشکده های تربیت بدنی و تقویت ارتباط مراکز علمی دانشگاه ها با صنعت ورزش برای کشور در نظر گرفته شود.