فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تبیین الگوی ارتباطی میان ارکان سرمایه اجتماعی با ریسک پذیری جوانان در راستای برپایی و توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان تنکابن بوده است. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی– تحلیلی و هم بستگی است. داده ها با دو روش مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان تنکابن بوده که از میان آن ها تعداد ۳۶۵ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با انجام معادلات ساختاری به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل مسیر با ضریب ۴۸ درصد نشان داد که تا حدودی ریسک پذیری جوانان روستایی در محدوده مورد مطالعه متأثّر از مؤلفه های سرمایه اجتماعی بوده و هم چنین، مؤلفه های سرمایه اجتماعی علاوه بر اثر مستقیم در ریسک پذیری جوانان روستایی، دارای اثر غیرمستقیم نیز بوده است. در میان مؤلفه های مورد بررسی، بیش ترین میزان اثرگذاری به ترتیب، مشارکت با میزان ۲۲/۰، اعتماد اجتماعی با میزان ۱۹۵/۰، تعلّق مکانی با میزان ۱۰۶/۰ و هم بستگی و انسجام اجتماعی با میزان ۱۰/۰ بوده است. محدودیت ها: پراکندگی روستاها و بالابودن هزینه های مراجعه به روستاهای نمونه تحقیق از مهم ترین محدودیت ها بوده است. راه کارهای عملی: افزایش میزان تعامل و ارتباط مؤثّر و سطح اعتماد بین کارآفرینان جوان روستایی با ایجاد شبکه های اجتماعی بین کارآفرینان، گسترش فرهنگ کارآفرینی در میان جوانان روستایی، حمایت از ریسک و خلّاقیت های جوانان در جوامع روستایی و فرهنگ سازی و افزایش آگاهی مدیران و سایر اقشار جوامع نسبت به مزایای کارآفرینی. اصالت و ارزش: نقطه قوت تحقیق حاضر، توجّه به نقش سرمایه اجتماعی در ریسک پذیری و کارآفرینی در میان جوانان روستایی است که تا کنون تحقیقات کم تری پیرامون این موضوع انجام شده است.
بررسی و مقایسه الگوهای اقتصادی تولید در ایل قشقایی فیروزآباد و سنجش و گرایش آنان به تغییر شیوع معیشت
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش نقش بین المللی ایران در منطقه پس از انقلاب اسلامی(سال1357) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. برای انجام این پژوهش، شیوه ها و زمینه های مختلفی که ایران از طریق آن تلاش کرده است حوزه نفوذ خود را در منطقه توسعه بخشد، مطرح و بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت های ایران عمدتا در ابعاد فرهنگی- مذهبی(اعزام مبلغ به خارج از کشور)، بهداشتی- درمانی، توسعه و عمران، رسانه ای و ورزشی انجام شده است و این اقدامات تا حدی به ایفای نقش بین المللی ایران در منطقه کمک کرده است. این گونه اقدامات ایران نشان از علاقه و توانمندی ایران برای حضور در خارج از مرزهایش دارد. شرایط جغرافیایی کشور و آرمانهای فرامرزی انقلاب اسلامی نیز بستر این امر را فراهم آورده است. این تحقیق به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام شده و چگونگی حضور ایران در محیط فراملی را برای ایفای نقش منطقه ای خود تبیین می کند
بهره برداری از مراتع و لزوم متنوع سازی معیشت خانوارهای روستایی مطالعة موردی: شهرستان ماهنشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی تجدیدشونده و زیستگاه تأمین کنندة نیازهای معیشت بشر، وضعیت این منابع را به رغم اهمیت زیست محیطی آنها به شدت نامطلوب کرده است. از این رو در پیش گرفتن تدابیری برای کاهش فشار بر این منابع و استفادة بهتر از آنها ضروری به نظر می رسد. ادامة این روند علاوه بر کاهش بازده این منابع باعث تهدید معیشت بسیاری از خانوارهای بهره بردار نیز خواهد شد. مقالة حاضر به بررسی بهره برداری جامعة روستایی در شهرستان ماهنشان (در استان زنجان) و لزوم متنوع سازی در معیشت آنان برای کاهش فشار بر منابع طبیعی می پردازد. این پژوهش از نوع مطالعات موردی است که داده های آن با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، تشکیل گروه های متمرکز، مشاهدة مشارکتی و ترسیم نقشه های روستا گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزار spss و برای داده های کیفی از ابزار تحلیلی SWOT استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر، وابستگی زیاد بهره برداران به دام و مرتع را نشان می دهد، درحالی که استعدادهای بالقوة دیگری در روستا وجود دارند که به درستی از آنها بهره برداری نمی شود. از مهم ترین دلایل این مسئله می توان به ضعف دانش و آگاهی بهره برداران و ضعف خدمات ترویجی اشاره کرد. باغ داری، پرورش زنبور عسل و آبزی پروری ازطریق آموزش و ترویج روستاییان، راهکارهایی جایگزین یا مکمل دام داری برای ارتقای درآمد و بهبود معیشت بهره برداران و همچنین ممانعت از کاهش دام و فشار بر مراتع به شمار می آیند. با تقویت دانش و مهارت بهره برداران ازطریق برنامه های ترویج کشاورزی و اعمال دیگر سیاست ها می توان انتظار داشت که در آینده از فشار بر منابع طبیعی کاسته شود و از سایر سرمایه ها و استعدادها نیز بهره برداری درستی به عمل آید.
تأثیر تنوع اقتصادی بر پایداری نواحی روستایی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی بررسی تأثیر تنوع اقتصادی بر پایداری در نواحی روستایی شهرستان شهرکرد، به عنوان رهیافتی برای بهینه سازی طرح ها و برنامه های آینده، کمک در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها در جهت توسعه پایدار نواحی روستایی خواهد بود و نیز ارائه راهکارهای مناسب برای حفظ و تقویت پایداری در نواحی روستایی است.
روش: این پژوهش از نوع تحقیقات تحلیلی- پیمایشی است که در این پژوهش، از مجموع ۵۴ روستای شهرستان شهرکرد، ۲۷روستا از چهار بخش مرکزی، لاران، بن و سامان در سه سطح جغرافیایی (کوهستانی، درّه ای و دشتی) به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شده اند و با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۷۵ خانوار از ۱۷۰۳۲ خانوار به عنوان حجم نمونه خانوار تعیین شده است. آن گاه، برای هر روستا نسبت یا سهم جامعه نمونه، با توجه به نسبت هر روستا به کلّ جامعه از نظر تعداد خانوار محاسبه شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش برای دست یابی به نمونه پژوهشی، نمونه گیری تصادفی طبقه بندی (طبقه ای) متناسب (نسبی) است. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه می باشد که روایی آن از سوی اساتید گروه های جغرافیا و علوم اجتماعی مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ برابر (۶۵۳/۰) به تأیید رسیده است.
یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS، تأثیر تنوع اقتصادی بر پایداری، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج آزمون هم بستگی گویای آن است که بین دو متغیّر تحقیق، در سطح ۰.۷۶۵ در هم بستگی پیرسون رابطه وجود دارد و این رابطه در سطح خطای ۱ درصد معناداراست. همچنین، نشان دهنده هم بستگی مستقیم بین تنوع اقتصادی و ابعاد پایداری روستایی است؛ علاوه بر این، روستاها را از نظر پایداری اقتصادی، در سه سطح جغرافیایی « درّه ای (رودخانه ای)، دشتی و کوهستانی» نیز رتبه بندی کرده که روستاهای رودخانه ای به دلیل بهره مندی از تنوع درآمدی، دارای پایداری بالاتری نسبت به سایر نواحی می باشند.
راهکارهای عملی: در این راستا، بهترین راهکار برای ارتقای وضعیت درآمدی روستاییان از طریق تنوع بخشی به اقتصاد با تأکید بر توان محیطی آن ها به دست می آید.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی- اقتصادی بازارچة مرزی سِرو بر توسعة مناطق روستایی پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی تأثیرات اجتماعی- اقتصادی بازارچة مرزی سِرو (در استان آذربایجان غربی) بر توسعة مناطق روستایی پیرامون پرداخته است. در این مطالعه از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، روستاهای پیرامون بازارچة سِرو بودند. منطقة مطالعه شده براساس نظر کارشناسان به سه لایه با فاصله های سه، شش و نُه کیلومتری از بازارچه دسته بندی شدند. درمجموع 14 روستا در این سه لایه شناسایی و مطالعه شدند. در هر روستا به روش نمونه گیری تصادفی ساده، سرپرست خانوار مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامة محقق ساخته انجام شد. برای تعیین اعتبار ابزار پژوهش از اظهار نظر استادان و متخصصان ذی ربط و برای تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ 66/0 تا 84/0 برای متغیرهای گوناگون به دست آمد که نشان از بهینگی پرسشنامه داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19 بهره گرفته شد. یافته های تحلیل واریانس نشان دادند که بین روستاها (سه لایة مورد مطالعه) از نظر وضعیت شاخص های اقتصادی اجتماعی، تفاوت معناداری وجود دارد. تأثیر بازارچة سِرو بر شاخص های رفاه اجتماعی، اقتصاد روستایی، صنایع دستی و مشارکت اجتماعی در روستاهای لایة اول (سه کیلومتری) مشهود و به صورت کاهشی بود. از طرفی در لایه های دوم و سوم ازنظر شاخص های مذکور تفاوتی مشاهده نشد، بنابراین بازارچه موجب کاهش وضعیت این شاخص ها شده است و اثر کاهشی بر کیفیت زندگی تا لایة دوم قابل ره گیری است. تحلیل اثر کل نشان می دهد که محدودة تأثیر این بازارچه تا شعاع شش کیلومتری بوده و اثر اقتصادی آن در منطقة روستایی پیرامون بیش از اجتماعی و کاهشی بوده است.
وضعیت اشتغال در مناطق روستایی ایران طی سال های 1385 1335 (مطالعه موردی: مناطق روستایی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته دور تا کنون، اشتغال در ترقی و توسعه جامعه بشری نقش بسزایی داشته است و در سال های اخیر، اهمیت اشتغال در همه ابعاد زندگی افراد به وضوح دیده می شود. پژوهش پیش رو که از نوع توصیفی تحلیلی است با هدف بررسی روند اشتغال در مناطق روستایی کشور طی دوره های گذشته (1385-1335)، به صورت موردی در مناطق روستایی استان اصفهان انجام گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، اطلاعات مورد نیاز را با تکیه بر مستنندات مرکز آمار طی سال های 1335 تا 1385، جمع آوری کرده و به کمک نرم افزارهای GIS و Excel اقدام به ترسیم نمودارها و نقشه های مورد نیاز شد. نتایج پژوهش نشان داد، شاخص های جمعیت در سن فعالیت و میزان بیکاری در مناطق روستایی استان افزایش داشته و شاخص های جمعیت فعال، نرخ عمومی فعالیت، نرخ واقعی فعالیت و نرخ اشتغال، از روند کاهنده ای پیروی کرده است؛ به این صورت که نرخ اشتغال در سال 1385 نسبت به سال 1335 در مناطق روستایی استان اصفهان حدود 5/8 درصد کاهش داشته است. همچنین نتایج پژوهش گویای آن است که طی دوره های مورد بررسی، اکثر شاغلان روستاهای استان اصفهان از بخش کشاورزی به سمت فعالیت در بخش های دیگر، به ویژه خدمات تمایل دارند. درمجموع در ناحیه دشتی تعداد شاغلان در بخش های صنعت و خدمات افزایش داشته و در بخش کشاورزی کاهش یافته است. در ناحیه خشک و بیابانی تعداد شاغلان بخش های کشاورزی و صنعت کاهش و تعداد شاغلان بخش خدمات افزایش یافته و در ناحیه کوهستانی معتدل، همانند دو ناحیه دیگر، شاغلان بخش کشاورزی کاهش یافته و شاغلان بخش های صنعت و خدماتی نسبتاً تغییر نکرده است.
آسیب شناسی توسعه کسب وکارهای خانوادگی روستایی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعة کسب وکارهای روستایی از راهبردهای اصلی پیشبرد توسعة پایدار روستایی به شمار می آید. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی در استان گلستان انجام شده است. اطلاعات لازم برای تحقیق، از طریق مصاحبة نیمه ساختارمند با نمونه ای برگزیده از مدیران کسب وکارهای خانوادگی (37=n) به دست آمده است. با استفاده از فرایند کدگذاری مرسوم در نظریة بنیانی، متن به دست آمده از مصاحبه ها تحلیل شده و یافته های حاصل از تحلیل در ساختاری ماتریسی شامل کدهای باز (105 کد)، محوری و انتخابی تدوین شده است. براساس کدهای طبقه بندی شدة موضوعی (7 طبقه)، مسائل عمدة توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی شامل اینها هستند: مساعدنبودن محیط کسب وکار در مناطق روستایی؛ توسعه نیافتگی بازار؛ گذار و شکاف بین نسلی در انتقال ارزش ها، مهارت ها و فرهنگ کسب وکارهای خانوادگی روستایی؛ نبود پشتیبانی رسمی نهادمند؛ برهمکنش نابسود خانواده و کسب وکار؛ ناکارآمدی مدیریت تولید و کارکردهای کسب وکار؛ و فشارهای اجتماعی. سرانجام، سازه های مفهومی شناسایی شده برای توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی به هم پیوند زده شده و الگوی «آسیب شناسی توسعة کسب وکارهای خانوادگی روستایی» ترسیم شده است.
اثرات خشکسالی بر اقتصاد نواحی روستایی شهرستان های سیروان و چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه مورد مطالعه پژوهش، دارای اقتصاد مبتنی بر کشاورزی است و به دلیل تغییرات اقلیمی و وقوع پدیده خشکسالی، بخش کشاورزی آن به شدت آسیب دیده است. در این تحقیق، اثرات خشکسالی بر اقتصاد نواحی روستایی شهرستان های سیروان و چرداول مطالعه شده است. جامعه آماری از کشاورزان شهرستان های سیروان و چرداول تشکیل شده است که در سال های 91-1385 در معرض خشکسالی قرار بوده است. این پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 367 نفر تعیین شده که به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای با توجه به اصل تسهیم به نسبت، در بین روستاهای مورد مطالعه، نمونه های مورد نظر انتخاب شده است. روایی گویه ها در پرسشنامه توسط نظرات متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با انجام پیش آزمون و محاسبه آلفای کرونباخ (797/0) سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نماگرهای آمار توصیفی و استنباطی و همچنین برای ارزیابی وضعیت منطقه از نظر شدت خشکسالی، از شاخص استاندار شده بارش (SPI) استفاده شده است. نتایج محاسبه شاخص SPI برای شهرستان های سیروان و چرداول نشان داد که هر دو شهرستان در دوره 91-1385 با خشکسالی مواجه بوده و در سال آبی 87-86 شاهد خشکسالی شدید و بی سابقه ای بوده اند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نیز حاکی از آن بوده که خشکسالی در شهرستان سیروان، بر اقتصاد کشاورزی به ترتیب در چهار زمینه مهم رکود تولید، افزایش بدهی کشاورزان، پیدایش فقر و تغییر در کشاورزی تأثیر بیشتری داشته است و در شهرستان چرداول بیشترین تأثیر خشکسالی به ترتیب بر ایجاد بحران معیشت، پیدایش فقر، تغییر در کشاورزی و بحران بدهی بوده است.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر تخلفات ساختمانی در شهرهای کوچک (نمونه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر امروز برآیند نیروهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سیاسی مختلفی است که در فیزیک و هندسه آن بروز و ظهور کالبدی یافته و هر کدام از این نیروها از طریق کُنشگران خود یعنی شهروندان به گونه ای کالبد شهر را تحت تأثیر قرار می دهند؛ پاره ای قانونمند و باضابطه و عده ای فراقانون و بی ضابطه. در این میان مدیریت شهری در راستای اداره بهینه و پایدار شهر بر اساس برنامه های توسعه با چالش های متعددی روبه روست. یکی از چالش های عمده، تخلفاتی است که در حوزه ساخت وساز رایج است و تأثیر شایان توجهی بر پیکره شهر بر جای می گذارد. این تخلفات تحت تأثیر عملکرد و نفوذ نیروهای پیش گفته در حوزه های مختلف متفاوت و متنوع است. این تحقیق با هدف پی بردن به ماهیت این تخلفات و نیز بررسی راهکارهای مدیریتی آن در شهر بابلسر، به عنوان یکی از شهرهای کوچک و ساحلی کشور، پایه ریزی شده است تا ضمن تحلیل روند این تخلفات و بازشناسی علل و عوامل مؤثر بر آن، شناخت بهتری از وضع موجود حاصل گردد و بستری مناسب برای برنامه ریزی های آتی و مدیریت بهینه شهری فراهم آید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از نرم افزارهای GIS است. برای دستیابی به این هدف ابتدا شهر بابلسر به چهار حوزه تقسیم بندی گردید و همه اطلاعات تخلفات ساختمانی بر اساس حوزه بندی استخراج و جدول ها و نقشه های مورد نیاز تهیه و تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که بیشتر تخلفات ساختمانی در شهر بابلسر مربوط به واحدهای مسکونی است. مؤثرترین عوامل در بروز تخلفات ساختمانی نقص در قوانین ساختمانی، نبود قوانین بومی، ناهماهنگی مدیریت های مختلف شهری، کمبود تسهیلات برای اقشار کم درآمد، نبود نظارت شبانه روزی در بحث تخلفات ساختمانی و نقصان حمایت های قضایی است.
بررسی وضعیت اقتصادی نواحی روستایی و تاثیرآن بر مهاجرتهای روستایی شهرستان شیروان
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت اقتصادی نقاط روستایی شهرستان شیروان، بیانگر که توزیع نامتعادل اراضی کشاورزی و درآمد بین خانوارهای روستایی است. پایین بودن متوسط اراضی هر خانوار باعث کاهش درآمد خانوارهای روستایی شده است؛ به گونه ای که میزان درآمد خانوارهای روستایی این شهرستان کمتر از درآمد خانوارهای روستایی کشور می باشد. در نتیجه میزان بالای مهاجرت جمعیت روستایی ریشه در مسائل اقتصادی دارد. همچنین نحوه خدمات رسانی و چگونگی اجرای پروژه های مختلف خدماتی نیز باعث تشدید مهاجرت روستاییان می شود. میزان کمبود مسکن در نقاط روستایی در دهه گذشته، روند رو به کاهشی را نشان می دهد. رونق ساخت وساز واحدهای مسکونی از یک سو و مهاجرت جمعیت روستایی از سوی دیگر بر روند کاهشی میزان مسکن در این نقاط تاثیر گذاشته است.
تحلیل اثرات اعتبارات خرد بر پایداری اقتصاد روستایی (مورد مطالعاتی: اعتبارات صندوق کارآفرینی امید در شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه توسعة اقتصادی پایدار، اﺻﻠﻰترین هدف اقتصادی کشورهای درحاﻝتوسعه است و در این زمینه، اعتباراﺕ خرد ﻣﻰتواند به عنوان رهیافتی کارآمد، نقش مهمی در دﺳﺖیابی به معیشت پایدار در نواحی روستایی ایفا کند. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اثرات اعتبارات خرد بر پایداری اقتصاد روستایی و در نهایت پاسخ به این سؤال است که پرداخت اعتباراﺕ خرد در روستاهای منطقة مورد مطالعه، چه تأثیری بر پایداری اقتصاد روستایی و مؤلفهﻫﺎی مربوط به آن شامل عدالت اقتصادی، ثبات اقتصادی و رفاه اقتصادی داشته است.
روش: روش انجام مطالعات در این پژوهش، مبتنی بر روشﻫﺎی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. همچنین اطّلاعات مورد نیاز از طریق روشﻫﺎی میدانی و اسنادی گردآوری شدﻩاند. جامعة آماری مورد نظر، مشتمل بر خانوارهای ساکن روستاهای شهرستان نیشابور است که از صندوق کارآفرینی امید وام خوداشتغالی دریافت کرده اند. 276 خانوار بر اساس فرمول کوکران به عنوان جامعة نمونه تحقیق به طور تصادفی انتخاب شده است. روایی پرسش نامه از طریق روش اعتبار محتوایی از نوع صوری مورد تأیید قرار گرفته و پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ برابر با 939/0 به دست آمده است. دادﻩهای جمعﺁوری شده توسّط آمار توصیفی و استنباطی(x2 ﺗکبعدی و t ﺗکمتغیره) تحلیل و نتیجهﮔیﺮی شده است.
یافتهﻫﺎ: یافتهﻫﺎی پژوهش نشان ﻣﻰدهد که ارایة اعتبارات خرد، بر پایداری اقتصاد روستایی تأثیر معناداری داشته و آن را بهبود بخشیده است.
نتیجهﮔیﺮی: برای پایداری اقتصاد روستاها، رویکرد توسعهﺍی مطلوب است که به اقشار پایینﺩست به مثابة عاملان و پایش گران سیاستﻫﺎی پیش گیرانه مانند اعطای اعتبارات خرد نگاه کند.
کاربرد رهیافت فازی در تعیین الگوی بهینه کشت در راستای نیل به اهداف توسعه پایدار روستایی: زیربخش زراعت، شهرستان آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت مدیریت واحدهای زراعی، استفاده از مدل های برنامه ریزی ریاضی در تعیین الگوی بهینه کشت نقشی به سزا دارد. در تحقیق حاضر، روش برنامه ریزی آرمانی فازی در راستای بهینه سازی الگوی کشت در قالب اهدافی شامل پنج سناریو (بیشینه سازی سود، نیل به خودکفایی در محصولات اساسی زراعی، توسعه پایدار کشاورزی، افزایش اشتغال، و دستیابی هم زمان به اهداف یادشده) مورد توجه قرار گرفت. اهمیت این اهداف در دستیابی به توسعه پایدار روستایی است که در آن، پایداری سه بعد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی را دربرمی گیرد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق تکمیل 124 پرسشنامه از سطح شهرستان آمل به دست آمد. نتایج الگوها نشان داد که در صورت لحاظ کردن اهداف به طور هم زمان، تعاملی میان مدل فازی سناریوهای یک تا چهار به وجود می آید؛ در این مدل، به آرمان های اقتصادی و اجتماعی کمتر توجه شده و در مقابل، آرمان های زیست محیطی و خودکفایی تا حد زیادی تأمین شده است.
اثرات اقتصادی - اجتماعی و محیط زیستی کارخانه سیمان هگمتان بر روستای شاهنجرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصادی به عنوان یک رکن اساسی در مجموعه سیاست های هر کشور،ازیک سو با صنعت،تکنولوژی و از سوی دیگر با آلودگی های زیست محیطی ارتباطی نزدیک دارد. هدف از این مطالعه، شناسایی مهم ترین اثرات کارخانه سیمان برمحیط زیست و وضعیت اقتصادی –اجتماعی مردم روستای شاهنجرین در شهرستان رزن بوده است. جامعه ی آماری تحقیق 2300 نفر از ساکنین روستای شاهنجرین بوده که با استفاده از جدول مورگان و کرجسی تعداد 175 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که مقدار آلفای کرونباخ 76% محاسبه گردید. آمارو اطلاعات با استفاده از روش تحلیل عاملی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان داد که مهم ترین اثرات کارخانه سیمان بر روستای شاهنجرین در دسته عوامل اقتصادی و اجتماعی شامل افزایش اشتغال، پیشرفت اقتصادی در منطقه، افزایش امکانات و خدمات، به وجود آمدن شغل های جانبی، بهبود درآمد مردم روستا، راضی بودن مردم و افزایش کیفیت راه روستایی بوده است؛ همچنین عوامل زیست محیطی شامل تخریب اراضی زراعی و آلودگی منابع خاک و کاهش بهره وری کشاورزی و آلودگی صوتی در رده های بعدی قرار گرفته اند.
تحلیل اثرات اقتصادی و اجتماعی کشت پسته در توسعه روستایی شهرستان دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های نهفته در منابع تولیدی و محصولات کشاورزی تولید شده، امکان تحولی را فراهم می سازد که بخش کشاورزی بتواند از راه های مختلف، نقش اساسی و محوری خود را در فرآیند توسعه و بالاخص توسعه روستایی ایفا نماید. بنابراین با توجه به قابلیت های خاص هر منطقه، نقش برجسته برخی از محصولات در ایجاد فرصت های شغلی مناسب، خدمات عمومی و توسعه زیرساخت های روستایی و به طور کلی توسعه روستایی را نمی توان نادیده گرفت. در این تحقیق، با توجه به اهمیت محصول پسته در زندگی ساکنان نواحی روستایی دهستان دامنکوه در شهرستان دامغان، به مطالعه آثار اقتصادی و اجتماعی کشت پسته بر روستاها و کشاورزان پرداخته است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. نمونه مورد مطالعه، 318 خانوار پسته کار است که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان داد که آثار اقتصادی کشت پسته در شاخص های رفاه اقتصادی، امنیت اقتصادی و کیفیت اشتغال، نسبت به آثار اجتماعی کشت پسته در شاخص های مشارکت و سرمایه اجتماعی در منطقه مورد مطالعه، بیشتر می باشد و هم چنین بین ویژگی های اقتصادی و اجتماعی کشاورزان پسته کار در شاخص های سن، سابقه کشت، میزان تحصیلات، میزان آشنایی با بازار، میزان استفاده از مکانیزاسیون، میزان سرمایه گذاری، تحول اراضی زیر کشت، میزان استفاده از اعتبارات بانکی، میزان استفاده از خدمات مشاوره ای، تعداد افراد تحت تکفل، میزان سطح زیر کشت، عملکرد محصول در هکتار، استفاده از روش ها و نهاده های جدید، انگیزه کشت و مالکیت اراضی مورد بهره برداری، و آثار اقتصادی و اجتماعی کشت پسته در منطقه مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد.
تأثیرات پروژه های صنعتی بر توانمندسازی جوامع محلی (مطالعه موردی: پالایشگاه شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی از مؤلفه های الگوی جدید توسعه است که امروزه در گفتمان ها و اعمال توسعه ای مفهوم مرکزی شده است و بازگوکننده رویکرد توسعه ای پایین به بالا و درون زاست. پژوهش حاضر قصد دارد تأثیرات صنعت نفت و گاز را بر توانمندی شهرستان شازند بررسی کند. توانمندی با دو بُعد عاملیت و ساختار فرصت ها و با شاخص های ظرفیت اجتماعی، اقتصادی، انسانی، اکولوژیکی، کالبدی و ساختار فرصت ها با استفاده از روش توصیف و تحلیل کمّی و ابزار پرسش نامه سنجش شد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 378 نفر با نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ظرفیت اجتماعی با میانگین 51/2، اقتصادی 73/2، انسانی 49/2 بعداز احداث پالایشگاه در سطح متوسط و ظرفیت کالبدی با میانگین 06/2، اکولوژیکی 54/1 و ساختارفرصت ها 98/1 در سطح بسیارنامطلوبی قرار دارد. درمجموع میزان توانمندی جوامع تحت تأثیر پالایشگاه در سطح متوسط و رو به پایین است و تا سطح مطلوب فاصله بسیارزیادی دارد؛ به عبارت دیگر نبود تعامل مناسب بین صنعت نفت و جامعه محلی سبب بی تأثیربودن بر توانمندی جامعه محلی شده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ایجاد خوشه های کسب وکار روستایی در شهرستان چرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش، توصیفی است که از میان روش های توصیفی از پیمایش بهره برده است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان با تجربه کاری درزمینه خوشه های کسب وکار بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 44 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات موردنیاز با انجام مصاحبه ساختارمند و استفاده از پرسش نامه 9 ارزشی ال ساعتی گردآوری شد. متخصصان مرتبط با موضوع، روایی پرسش نامه را تأیید کردند. پایایی پرسش نامه نیز با بررسی میزان ناسازگاری ماتریس های تصمیم به دست آمده از قضاوت هرکدام از پاسخ دهندگان تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه 23 نرم افزار SPSS و نسخه 11 نرم افزار Expert choic، انجام شد. نتایج نشان دادکه، از میان معیارهای بررسی شده، معیار عوامل اقتصادی بیشترین و معیار زیرساخت ها کمترین اهمیت را برای ایجاد خوشه های کسب وکار در شهرستان چرام داشته اند.
بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در بین جوانان روستایی (مطالعة موردی: شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف کلی بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت کارآفرینانه در بین جوانان روستایی انجام شد.
روش: این تحقیق به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 9207 نفر از جوانان روستایی شهرستان کنگاور، در استان کرمانشاه بود، با استفاد از جدول بارتلت 225 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. روایی ابزار تحقیق با بررسی دیدگاه های اعضای هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه تعیین شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون راهنما و آلفای کرونباخ تأیید شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها مشخص شد که جوانان روستایی از لحاظ شناسایی فرصت های کارآفرینانه در وضعیت ضعیفی قرار دارند. یافته ها نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی جوانان روستای در حد متوسط است و تفکر استراتژیک نیز در همین حد بود. در بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، مؤلفه آینده نگری و در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت اجتماعی بالاترین اولویت را در بین جوانان روستایی به خود اختصاص داده اند. نتایج برازش مدل به وسیله نرم افزارAMOS گویای آن بود که در مجموع، سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک به ترتیب 0.54 و 0.49 درصد از تغیرات تشخیص فرصت کارآفرینانه را پیش بینی و تبیین می کند. از بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، بهادادن به زندگی جوانان روستایی و از بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، سه متغیر آینده نگری، تفکر مفهومی و فرصت طلبی بین جوانان روستایی، رابطه مستقیمی با تشخیص فرصت های کارآفرینانه توسط آن ها دارند. مدل نهایی پژوهش، گویای آن است که متغیرهای سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک بر روی تشخیص فرصت کارآفرینانه نقش مثبت دارند؛ به طوری که تقویت مؤلفه های سرمایه اجتماعی در بین جوانان روستایی می تواند ارتباط تنگاتنگ با تفکر استراتزیک آن ها داشته باشد.
محدودیت ها: یکی از مهم ترین محدودیت های این پژوهش، بعد جغرافیایی تحقیق و پراکندگی روستاهای مورد بررسی بود.
راهکارهای عملی: بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد داد که باید به جوانان روستایی، آموزش های مختلفی نظیر مهارت های اجتماعی، مدیریتی، مهارت بیان گری، متقاعدسازی و سازگاری اجتماعی ارایه داد.
اصالت و ارزش: محققان و برنامه ریزان روستایی می توانند از یافته های این تحقیق برای شناسایی و ارتقای هرچه بهتر فرصت های کارآفرینی در روستاها استفاده کنند و بیش از پیش به این موضوع توجه داشته باشند.
شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر رکود صنعت قالی بافی در نواحی روستایی با استفاده از روش کیو (مورد مطالعه: شهرستان گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت فرش دست باف یا به عبارتی قالی بافی از کهن ترین صنایع بومی نواحی روستایی ایران ازجمله استان گلستان شناخته می شود. این صنعت در چند دهه گذشته با دلایل گوناگونی که اغلب ناشی از تحولات پیشرفته در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور است، با در زمینه تولید مشکل و رکود مواجه شده است. در این پژوهش سعی بر آن شد تا با بهره گیری از روش شناسی کیو، بر پایه نتایج پژوهش های مرتبط با فرش دست باف ایران و تجزیه وتحلیل فضای گفتمانی موجود، شناخت جامعی از علل رکود صنعت فرش بافی در منطقه بررسی شده ارائه شد. پس ازآن با استفاده از مشارکت متخصصان دیدگاه های مختلف شناسایی و دسته بندی شد. بدین صورت گامی فراتر از مجموعه تحلیل هایی که تاکنون ارائه شده برداشته شد. در گام بعدی به روش نمونه گیری هدفمند 26 نفر از خبرگان فرش دست باف ترکمن برای انجام مرحله مرتب سازی کیو مشارکت کردند. پس از پایان مرتب سازی، ماتریس داده ها برای تحلیل در نرم افزار SPSS تشکیل شد. برپایه منطق روش شناسی کیو، از روش تحلیل عاملی کیو استفاده شد که اصلی ترین روش برای تحلیل ماتریس داده های کیو بود.یافته های پژوهش نشان می دهد از دیدگاه کارشناسان از میان مجموعه عوامل تأثیرگذار بر رکود صنعت قالی بافی در نواحی روستایی شهرستان گنبدکاووس دو عامل «عقب ماندگی فنی در تولید فرش دست باف» و «بهره وری کمتر فرش بافی در مقایسه با دیگر فعالیت های اقتصادی» تأثیر بیشتری داشت. براساس نتایج پژوهش به نظر می رسد چیرگی بر رکود فعالیت قالی بافی در منطقه مطالعه شده بیش از هر چیز به عواملی از این دست نیاز دارد: نگرش سیستمی به اقتصاد روستایی و برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر جریان های متنوع و متناسب با شرایط متغیر آینده در بازار فرش دست باف.
سنجش و سطح بندی مناطق روستایی استان های ایران براساس شاخص های اشتغال
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل اقتصادی و اجتماعی موجود در مناطق روستایی عصرحاضر مسئله اشتغال می باشد و امروزه اشتغال تنها یک امتیاز پر منزلت نیست بلکه یک ضرورت برای بقاست که اهمیت و نقش اساسی در مهاجرت های روستا- شهری و تعادل های منطقه ای ایفا می کند. هدف این پژوهش بررسی و سطح بندی مناطق روستایی استان های کشور به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های « توصیفی، اسنادی و کمی– تحلیلی» است. برای گردآوری داده ها در این پژوهش از مستندات مرکز آمار ایران به ویژه نتایج آمارگیری نیروی کار استفاده گردیده است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از مدل Topsis و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. در پایان با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) سطح بندی مناطق روستایی استان های کشور جهت تحلیل فضایی وضعیت اشتغال نمایش داده شده و جایگاه هر یک از استان ها در برخورداری از شاخص های اشتغال مشخص گردیده است. نتایج حاصل از یافته ها حاکی از آن است که در مناطق روستایی ایران شکاف و نابرابری زیادی از نظر شاخص های اشتغال وجود دارد به گونه ای که به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال، استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان در سطح بسیار ضعیف و استان های آذربایجان شرقی، زنجان، آذربایجان غربی و اردبیل در سطح بسیار قوی قرار گرفته اند.