فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
546 - 559
حوزههای تخصصی:
توجه به حفظ محیط زیست و اقتصاد محلی سبب شده است تا در سال های اخیر بومگردی در کانون توجه برنامه ریزان و متخصصین حوزه گردشگری قرار گیرد. جهت دستیابی به اهداف بومگردی، توسعه اقامتگاه های بومگردی یکی از راه های مؤثر است. در این میان، استان گیلان به عنوان یکی از مقصدهای اصلی گردشگری در ایران با دارا بودن تعداد زیادی از جاذبه ها و منابع گردشگری، همواره موردتوجه بسیاری از گردشگران است که در صورت توجه به اصول بومگردی می تواند سبب توسعه استان گردد. بر این مبنا تأسیس اقامتگاه های بومگردی در نواحی روستایی از چند سال گذشته همواره مورد تأکید مسئولین استان بوده است. ازاین رو این تحقیق قصد دارد تا با به کارگیری روش کیفی، مشکلات موجود در حوزه تأسیس و توسعه اقامتگاه های بومگردی در نواحی روستایی استان گیلان را با استفاده از تئوری بنیانی شناسایی نماید. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 41 نفر از متخصصان، فعالان حوزه گردشگری استان، روستاییان و مسئولین به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به کار گرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافتند. بر مبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج شش مقوله هسته ای شامل کاربری اراضی، بازاریابی، مشکلات اداری، جاذبه ها، کمبود آموزش و امکانات و مدیریت و برنامه ریزی است.
عوامل مؤثر بر شبکه زنجیره تأمین(بازار) محصولات موز و انبه در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محصولات گرمسیری از جمله محصولات باغی هستند که مقدار قابل توجهی از این محصولات در روستاهای سیستان و بلوچستان تولید می شود اما به دلیل توجه نکردن به زنجیره تأمین این محصولات و واردات بی رویه، انگیزه روستاییان برای تولید این محصولات روز به روز کاهش یافته است. در این پژوهش به بررسی رابطه عناصر سه گانه بازار یعنی ساختار رفتار عملکرد دو محصول انبه و موز با رهیافت SCP در مقطع زمانی 1398 در روستاهای سیستان و بلوچستان با استفاده از روش سیستم معادلات همزمان پرداخته شده است. نتایج تخمین مدل برای دو محصول انبه و موز نشان داد که در معادله تمرکز سودآوری اثر مثبت و معناداری بر تمرکز در محصول انبه داشته به طوری که با افزایش سودآوری، بازار به شرایط انحصاری نزدیکتر شده و سودآوری تولید کنندگان افزایش می یابد. در معادله تحقیق و توسعه برای هر دو محصول انبه و موز، تمرکز دارای اثر منفی و معناداری بر تحقیق و توسعه است؛ به طوری که با افزایش تمرکز در بین تولیدکنندگان روستایی، بازار به سمت شرایط انحصاری حرکت کرده است. اما سودآوری، دارای اثر مثبت و معنادار بر فعالیت تحقیق و توسعه است که مطابق انتظارات بازار بوده و نشان می دهد با افزایش سودآوری، انگیزه بیشتری برای صرف هزینه تحقیق و توسعه وجود خواهد داشت. در معادله سودآوری برای محصول انبه، با افزایش تمرکز یعنی حرکت به سمت بازار انحصاری، سودآوری نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین توسعه در هر دو محصول، دارای اثر مثبت و معناداری بر سودآوری است. بر اساس تأثیرات مثبت متقابل بین تحقیق و توسعه و سودآوری در دو محصول انبه و موز، پیشنهاد می شود در زمینه تولید، بازاریابی و برندسازی این محصولات در بین روستاییان جهت ایجاد شبکه مبتنی بر زنجیره تأمین این محصولات تحقیقات گسترده ای صورت گیرد و راهکار دستیابی به این مهم تشکیل تعاونی ها یا اتحادیه های محلی محصولات گرمسیری در روستاها است.
تبیین چارچوبی جهت بسط حمایت از توسعه گردشگری روستایی بر اساس تلفیق نظریه های تبادل اجتماعی و تصویر مکان (موردمطالعه نواحی تالابی استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
452 - 469
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین عوامل اثرگذار بر حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان با تمرکز بر توسعه چارچوبی مفهومی بر پایه نظریه تبادل اجتماعی و تصویر مکان انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه ای محقق ساخت بود که پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن به سه شیوه صوری، سازه ای و تشخیصی تأیید گردید. جامعه آماری در این مطالعه، خانوارهای ساکن در روستاهای حوزه چهار تالاب گردشگری استان خوزستان (شادگان، میانگران، بامدژ و هورالعظیم) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نمونه ای به حجم 316 خانوار از میان آن ها انتخاب و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که چارچوب توسعه یافته در این مطالعه بر مبنای نظریه تبادل اجتماعی و تصویر مکان توانسته است برازش مناسبی با داده ها ایجاد نموده و تعداد بیشتری از متغیرهای مؤثر بر حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان را شناسایی نماید. از میان متغیرهای مؤثر شناسایی شده در چارچوب مفهومی مذکور، متغیرهای آگاهی و تصویر مکان بر ادراک آثار اجتماعی-فرهنگی گردشگری و ادراک آثار اجتماعی - فرهنگی گردشگری، بر نگرش نسبت به توسعه گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان تالاب تأثیرگذار بود.
ارزیابی اثرات و پیامدهای اقدامات راهبردی توسعه اقتصادی روستایی مورد: استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غربالگری استراتژیک محیط زیست از توانمندترین روش ها و ابزارها برای ارزیابی اثرات زیست محیطی اقدامات استراتژیک به شمار می رود. هدف تحقیق، کاربرد روش مذکور به منظور غربالگری زیست محیطی اثرات و پیامدهای اقدامات استراتژیک در حوزه توسعه روستایی با تأکید بر«سند راهبردی توسعه اقتصادی شهرستان های استان خوزستان» است. تحقیق حاضر، از نظر هدف کاربردی و مبتنی بر شیوه توصیفی پیمایشی است. غربالگری استراتژیک محیط زیست با استفاده از ابزار چک لیست و ماتریس و در چارچوب فن دلفی و نظرسنجی از 26 نفر از خبرگان و کارشناسان مسئول در حوزه های مختلف برنامه ریزی در ارتباط با 33 مؤلفه محیط زیست انجام شده است. نتایج نشان داد که براساس اجماع گروه خبرگان و مقادیر قطعی اهمیت زیست محیطی برآورد شده، اثرات اقدام استراتژیک مورد نظر در ارتباط با بسیاری از مؤلفه های کلیدی محیط زیست از جمله درجه ریسک بر سلامت محیط زیست، جمعیت، رفاه و معیشت انسانی، منابع آب سطحی، خاک و سطح زمین، پوشش گیاهی، شرایط و عوامل اقلیمی، دارایی ها و منابع طبیعی و تولید پسماند از سطح اهمیت «قابل توجه» برخوردار می باشد و اجرای آن پیامدهای بالقوه قابل توجهی بر محیط زیست خواهد داشت. افزون بر این، اجماع خبرگان در زمینه قابل توجه بودن اثرات اقدام استراتژیک بر سکونتگاه های روستایی و شهری به ویژه مناطق با تراکم فشرده، حمل و نقل و ارتباطات، کاربری اراضی، منظر (چشم انداز)، مناطق طبیعی و محدوده های با مسائل و مشکلات زیست محیطی فعلی بالاتر از حد آستانه «قابل توجه» برآورد شده است. به طور متقابل، اثرات اقدام استراتژیک بر سلامت انسان، پوشش جانوری، ارزش های معماری و باستانی، تزریق مواد خطرناک به محیط زیست کمتر از حد آستانه و«غیر قابل توجه» می باشد.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
464 - 481
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که فراوانی آن به ویژه در نواحی خشک و نیمه خشک بسیار زیاد است. این پدیده در هر منطقه ای می تواند رخ دهد و انسان و محیط زیست را تحت تأثیر قرار دهد، هرچند اثرات آن در مناطق روستایی به دلیل وابستگی معیشت به نزولات جوی بسیار بیشتر از سایر مناطق است. در این زمینه خشکسالی های گذشته حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی به شدت کاهش داده است. بنابراین، عواملی که می تواند در این زمینه اثرگذار باشد از ضرورتی انکارناپذیر برخوردار است. در این راستا این پژوهش با هدف کلی اثرات سرمایه اجتماعی بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای روستایی - کشاورز شهرستان دورود بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 375 سرپرست خانوار برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS23 و Lisel8.54 انجام شد. نتایج گروه بندی خانوارهای روستایی نشان داد که از آنان از نظر سطح تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب تبیین 51 درصد (0/71 =t= 11/89, γ) اثر مثبت و معنی داری بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی دارد.
Tourism Development in Rural Areas; Systematic Review of Studies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
101 - 118
حوزههای تخصصی:
Purpose - This study, reviewing the literature in rural tourism development, has extracted factors affecting tourism development in rural areas . Design/methodology/approach - Using five approaches in rural tourism development and using a systematic review, this study has extracted factors affecting tourism development in rural areas; Therefore, the researcher studied the existing research in this field and finally 33 articles were selected that were appropriate to the purpose of the research. Finding - Factors of tourism development in rural areas fall into four categories: economic, managerial, socio-cultural and attractions. Regarding the economic factors, investing in the region and the region's willingness to invest were more important. Regarding cultural-social factors, much attention has been paid to issues such as villagers' participation, security in the village, the spirit of hospitality and education to the villagers in tourism. Planning and attention by the government, as well as efficient local management, are key factors in management, and about attractions, natural attractions such as natural landscapes, communication attractions such as proximity to cities and having access to roads and Communication and welfare attractions such as having accommodation facilities have been very prominent. Research limitations/implications - Carrying out further studies to classify the factors affecting tourism according to the climatic and cultural diversity of the villages. Weighting of extracted factors and planning on factors that have more weight and conducting studies by providing operational solutions for tourism development are needed. Unable to read some articles because of lack of full text. Practical implications - All economic, managerial, socio-cultural factors and attractions are essential in achieving tourism development with just slight defferent in impact weight. Therefore, it is necessary to have a comprehensive view of all factors in order to policy in rural tourism. The present study also showed the need for research to provide solutions for tourism development; Therefore, considering the community-based, economic, geographical and sustainable development approaches, it is necessary to provide solutions for the development of rural tourism with a comprehensive view of all factors. Originality / value - The novelty of the article is the use of systematic review method, which has received less attention from researchers in this field. The results of this research will be used among three bodies: scientific and elite, social and popular, organizational and managerial.
عوامل مؤثر بر بازآرایی الگوی مدیریت خدمات روستایی با تاکید بر مؤلفه های اقتصادی، مورد: استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت روستایی در ایران پس از طی نمودن فراز و فرودهای بسیار، با تصویب قانون شوراها و شکل گیری شوراهای اسلامی در آبادی های بالای 20 خانوار و در ادامه با تصویب قانون تاسیس دهیاری های خودکفا در روستاهای کشور (14 تیرماه 1377) و استقرار نهاد دهیاری به عنوان بازوی اجرایی شورای اسلامی، تجربه جدیدی را آغاز نمود. اکنون که حدود دو دهه از آغاز فعالیت مدیریت روستایی کشور در الگوی نوین خود می گذرد، در راستای تحقق مدیریت روستایی مطلوب و توسعه پایدار روستایی، بازبینی فرآیندها، اصلاح رویه های جاری و ارتقای مطلوبیت عملکرد این نهاد بسیار حایز اهمیت است. تحقیق حاضر که با هدف ارزیابی و تحلیل عوامل موثر بر بازآرایی الگوی مدیریت خدمات روستایی انجام شده است، از لحاظ ماهیّت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. داده ها به دو روش میدانی و کتابخانه¬ای جمع آوری شده اند. جامعه آماری آن مشتمل برتمامی شهرستان های استان قزوین می باشد. در ادامه به صورت خوشه ای بخش ها، دهستان ها و روستاهای هدف انتخاب شده اند. در مجموع تعداد 427 پرسشنامه از اهالی 40 روستای منتخب استان قزوین تکمیل شده است. براساس نتایج تحقیق در بعد محیطی- کالبدی، مولفه هایی همچون؛ اتخاذ رویکرد پهنه ای به جای نقطه ای، پیوند فضایی و ویژگی های جغرافیایی منطقه و پوشش حداکثری خدمات، در بعد ساختاری-نهادی مولفه های؛ اصلاح قوانین و مقررات، ایجاد سازمان های عمرانی و خدماتی مشترک، افزایش ساعات فعالیت دهیار و امکان ارایه خدمت به روستاهای همجوار، در بعد اجتماعی- فرهنگی مولفه های؛ توزیع عادلانه خدمات، پاسخگویی، شفافیت عملکرد، افزایش تعاملات و توجه به اقشارآسیب پذیر، در بعد اقتصادی نیز مولفه های؛ رعایت صرفه و صلاح اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش بهره وری، منابع درآمدی پایدار، خدمات اشتراکی و نهایتا در بعد انسانی نیز مولفه هایی همچون؛ مشارکت مردم، بخش خصوصی و تعاونی، اصلاح فرآیند انتخاب دهیار و آموزش شهروندی، از نظر پاسخگویان بیشترین نقش را در فرآیند بازآرایی الگوی مدیریت خدمات روستایی داشته اند.
تبیین عوامل مؤثر و چالش های پیش روی توسعه زنجیره ارزش گوشت گوسفند در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
404 - 417
حوزههای تخصصی:
امروزه رقابت جهانی، تغییر بازار و فناوری های جدید با ایجاد زنجیره های ارزش منجر به ارزش افزایی در محصولات تولیدی شده است. هدف از ایجاد زنجیره های ارزش بخصوص در بخش دامپروری، بهبود عملکرد، کاهش هزینه های عملیاتی و آشکار کردن فرصت های نهفته در کسب وکار است. از این رو در تحقیق حاضر به بررسی عوامل مؤثر و نیز چالش های پیش روی زنجیره ارزش گوشت گوسفند پرداخته شد. رویکرد کلی پژوهش تحقیق آمیخته با راهبرد طرح متوالی بود. جامعه موردبررسی در دو بخش کیفی و کمی به صورت جداگانه موردبررسی قرار گرفت. در بخش کیفی 43 نفر به صورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب و در بخش کمی 382 نفر به با روش خوشه ای و تصادفی انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد مشکلات اجتماعی 21/24 درصد، مشکلات مدیریتی 21/41 درصد، مشکلات مالی 67/8 درصد و مشکلات فنی 67/6 درصد واریانس چالش های پیش روی توسعه زنجیره ارزش گوشت گوسفند در استان لرستان را تبیین می کنند. مدل سازی معادله های ساختاری تعاملی در نرم افزار SMART-PLS3 نشان داد معیارهای کلی نیکویی برازش تحلیل عامل تأییدی، نشان دهنده برازش متوسط مدل اندازه گیری متغیرهای چالش های پیش روی توسعه زنجیره ارزش گوشت گوسفند بود. سپس مدل اندازه گیری نشان داد عامل اقتصادی، سیاست های دولت و فناوری اطلاعات با ضریب تعیین 35 درصد بیش ترین نقش را توسعه زنجیره ارزش گوشت گوسفند در استان لرستان دارد. در این راستا در تحقیق حاضر راهکارهای کاهش هزینه های زنجیره تولید گوشت گوسفند از رهگذر سیاست های دولتی و با به کارگیری فرصت های نهفته در فناوری اطلاعات و ارتباطات ارائه شده است.
جایگاه کشاورزی سنتی و مدرن در پایداری اجتماعات روستایی با توجه به معرفی نظریه شبکه روستایی "rural web"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی نقش اساسی و تعیین کننده ای در سرنوشت جامعه روستایی مازندران دارد و با تغییراتی که برای آن رخ می دهد، پایداری جوامع روستایی نیز تحت تأثیر آن قرار می گیرد. هدف تحقیق حاضر بررسی دو نوع کشاورزی سنتی و مدرن و رابطه آن با سیستم پایداری روستایی است. جامعه موردمطالعه در این تحقیق شامل اجتماعات روستایی در شهرستان آمل است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 77 نفر از افراد کشاورز که دارای سابقه طولانی کشاورزی بودند و تجربه دو نوع کشاورزی سنتی و مدرن را داشتند انتخاب گردیدند. در این تحقیق از ابزار پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق درمجموع کشاورزی سنتی با سیستم پایداری تأثیر مستقیم دارد و می توان آن را نوعی از کشاورزی پایدار قلمداد کرد. هر آنچه کشاورزی روستایی به سمت مدرن شدن می رود به شدت بر پایداری روستایی اثر منفی دارد. با توجه به تأکید بر کشاورزی پایدار، پیشنهاد آن است که کشاورزی مدرن صرفاً در جهت منافع اقتصادی و سودبَری سوق نیابد و نگرش کشاورز از این که از کشاورزی مدرن می توان بیشترین سود حاصل گردد تغییر کند.
اثرات تأمین مالی خرد و توانمندسازی زنان روستایی در استان های کرمانشاه و همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناخت ابعاد توانمندسازی و اثرات صندوق های تأمین مالی خرد بر این ابعاد در بین زنان روستایی استانهای کرمانشاه و همدان است. روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی و پارادایم غالب کمی است. جامعه آماری شامل همه زنان عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستانهای همدان و کرمانشاه است که اعتبار دریافت کرده و به روش تمام شماری پیمایش شدند. روایی ظاهری پرسشنامه توسط تعدادی از متخصصین و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به میزان بالاتر از 8/0 مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده های در محیط نرم افزارهای IBMSPSS21 و LISREL8.5 انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که ابعاد توانمندسازی زنان روستایی را می توان در شش بعد قرار داد که این ابعاد با یکدیگر همبستگی کامل داشته و طبق نتایح تحلیل عاملی تأییدی، از اعتبار کافی برای تبیین توانمندسازی زنان روستایی برخوردار بودند. همچنین بعد "اعتماد به نفس زنان روستایی" بالاترین و بعد "توانمندی سیاسی" پائین ترین قدرت تبیین کنندگی متغیر توانمندسازی زنان روستایی را داشتند. نتیجه اثرات تأمین مالی خرد بر ابعاد توانمندسازی زنان روستایی نیز نشان داد که بطور کلی میزان اثرگذاری در حد متوسط بوده و بیشترین اثر بر ابعاد توانائی تصمیم گیری و اعتماد به نفس زنان روستایی است و سپس ابعاد توانمندی سیاسی، موقعیت در جامعه، توانمندی اقتصادی و موقعیت درون خانواده در رتبه های بعدی اثرپذیری قرار دارند. همه ابعاد شش گانه توانمندسازی با یکدیگر همبستگی مستقیم و معنی داری داشتند، لذا توانمندی در هر یک از ابعاد، با توانمندی در سایر ابعاد رابطه معنی داری داشت و این قدرت هم افزایی ابعاد توانمندسازی را نشان می دهد.
راهبردهای مطلوب تقویت اخلاق سبز در رفتار مصرف خانوارهای روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
396 - 429
حوزههای تخصصی:
اخلاق سبز به بایدها و نباید های اعمال انسانی در مواجهه با محیط زیست می پردازد، تقویت اخلاق سبز منجر به بروز رفتار سالم در مصرف می گردد و امکان استفاده نسل های آتی از محیط زیست و منابع طبیعی را فراهم می سازد. مطالعه حاضر در پی ارائه راهبردهای مطلوب تقویت اخلاق سبز در ارتباط با رفتار مصرف خانوارهای روستایی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای است. واحد تحلیل مطلعین محلی در بخش مرکزی شهرستان خواف است. در این مطالعه از دو ابزار در برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک استفاده شد. بر اساس مطالعات میدانی و اسنادی، تعداد 18 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت و 12 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت و تنگنا پیش روی اخلاق سبز خانوارهای روستایی در ارتباط با رفتار مصرف شناسایی گردید و نظرات 75 نفر از مطلعین محلی در قالب پرسشنامه سؤال شد. در ماتریس SWOT با توجه به امتیاز نهایی در 2.64=IFE و در 2.86=EFE، به منظور تقویت اخلاق سبز در ارتباط با الگوی مصرف خانوارهای روستایی، راهبردهای تهاجمی(حداکثر–حداکثر) بهینه شناخته شد. در ادامه راهبردهای مطلوب به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، اولویت بندی گردید. در این ماتریس مهم ترین راهبرد «حمایت گسترده مالی و فنی از دانش بومی در زمینه مصرف به دلیل همسویی با اخلاق سبز»، با امتیاز 1.045 شناسایی گردید. باتوجه به اینکه راه حل واقعی مشکلات محیط زیست باید انسان و رفتارهای انسانی را شامل شود، ضروری است، مدیران جهت اصلاح رابطه انسان با محیط زیست، در پی حمایت از دانش بومی در زمینه های مختلف من جمله مصرف باشند، چرا که با الگوهای منطبق با پایداری سازگار است.
تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی مبتنی بر شاخص های طبیعی مورد: نواحی روستایی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف، پهنه بندی و تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان ازنظر شاخص های محیط طبیعی انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده، تلفیقی از روش های توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مک گراناهان و برای سنجش میزان همبستگی بین متغیر های محیطی و توسعه اقتصادی نقاط روستایی استان هرمزگان از ضریب همبستگی کرامر بهره گرفته شده است. برای وزن دادن به شاخص ها از روش محاسبه جمع امتیازات برای ترکیب شاخص ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در دهستان های استان هرمزگان، بیش ترین درصد فراوانی توسعه اقتصادی مربوط به سطح محدودیت محیطی متوسط و کم بوده و کمترین درصد نیز مربوط به دهستان های با محدودیت محیطی زیاد و محدودیت محیطی بسیار کم است، یعنی از بین 92 دهستان استان هرمزگان، 12 دهستان توسعه اقتصادی با محدودیت محیطی بسیار زیاد، 9 دهستان محدودیت محیطی زیاد، 35 دهستان محدودیت محیطی متوسط، 26 دهستان محدودیت محیطی کم و 10 دهستان محدودیت محیطی بسیار کم هستند. با توجه به نتایج از آزمون همبستگی v کرامر می توان این استنباط را نمود که بین متغیر های محیطی با توسعه اقتصادی روستایی همبستگی و رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد و مقدار سطح معناداری آن ها (0.000) نشان از وجود رابطه بین متغیر های مستقل(عوامل محیطی) و وابسته(توسعه اقتصادی) دارد . درنهایت اینکه، شاخص های بارندگی، منابع آب، وضعیت اقلیم، قابلیت و استعداد اراضی و مخاطرات طبیعی(زلزله و سیلاب) از مهم ترین شاخص های محیطی هستند که در توسعه و عدم توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان نقش دارند.
Analyzing the Effects of Rural Economy Diversification on the Livelihood Assets of Rural Households (Case Study: Khavmirabad District of Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- In this applied study, which has been done by descriptive-analytical method, various agricultural and non-agricultural economic activities, and their impacts on the villagers’ livelihood assets are analyzed. Design/methodology/approach- Data collection was both theoretical using documentary method and empirical using interviews, observation, and distribution of questionnaires among 260 heads of households in the villages of the district. The sample size was determined by the Cochran method from a population size of 2736 households. The questionnaires were distributed among random heads of households as well as the sample villages that were selected by a stratified method. Findings- The analysis showed that the created economic diversity was able to increase the villagers’ livelihood capital, and among them, financial capital has had the greatest impact on improving the level of livelihood capital for the villagers. Research limitations/implications- Among the limitations of the study were the dispersion of a large number of villages in the border area, lack of easy access to these villages, lack of cooperation in providing information, and the villagers’ problem with completing questionnaires. Practical implications- The practical solutions of the study can be: prepare for the development and expansion of tourism (rural, commercial, and nature tourism), Making the necessary legal, administrative, and supportive bases for the development of entrepreneurship and domestic & foreign private sector investment (Iraqi Kurdistan region), Development of trade in goods from the border markets, and Support the formation of fundraising from the micro-savings in the villages for investment and launching production activities in the villages of the district. Originality/Value- Today, the predominant approach of rural planning to eliminate poverty as the most important obstacle to rural development is to provide sustainable livelihoods for villagers. In this regard, the main strategy of this approach is to diversify the rural economy and to bring about various agricultural and non-agricultural income resources in rural areas, so that the villagers’ assets will be increased and/or preserved, which is the core of the sustainable livelihood approach and the main factor of sustainable rural livelihood.
تأثیر جهت گیری های ارزشی - فرهنگی و نگرانی محیط زیستی بر رفتار حفاظت خاک کشاورزان (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
714 - 727
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تأثیر جهت گیری های ارزشی - فرهنگی (تقدیرگرایانه، فردگرایانه، مساوات طلبانه و پایورمحورانه) و نگرانی محیط زیستی در زمینه حفاظت خاک بر رفتار حفاظت از خاک کشاورزان بود. جامعه آماری موردمطالعه کشاورزان روستاهای شهرستان میاندوآب بودند (22750 N =) که 378 نفر از آن ها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن با استفاده از نظرات متخصصان دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده یک مطالعه راهنما و ضرایب آلفای کرونباخ محقق گردید (91/0≤ α ≤ 73/0). نتایج نشان داد نگرانی محیط زیستی در زمینه حفاظت خاک اثر مثبت و معنی داری بر روی رفتار حفاظت خاک داشت. افزون بر این، جهت گیری های ارزشی مساوات طلبانه و پایورمحورانه در زمینه حفاظت خاک دارای اثرات مثبت و معنی داری بر نگرانی محیط زیستی در زمینه حفاظت خاک هستند. این در حالی بود که جهت گیری های فردگرایانه و تقدیرگرایانه در زمینه حفاظت خاک اثراتی منفی و معنی دار بر نگرانی محیط زیستی در زمینه حفاظت خاک داشتند. درنهایت متغیرهای مستقل موجود در چارچوب پژوهش توانستند 5/42 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتار حفاظت خاک را پیش بینی کنند.
شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه کارآفرینی با بازیافت پسماندهای محصول برنج (مورد مطالعه: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان گیلان 238 هزار هکتار اراضی شالیزاری دارد که به طور میانگین از هر هکتار، 29/1 تن کلش در مرحله برداشت و 2/1 تن فل و سبوس در مرحله تبدیل به عنوان پسماند باقی می ماند. بخشی از این پسماندها با قیمت پایین به استان های دیگر ارسال می گردد؛ بخشی دیگر بدون فرآوری برای خوراک دام استفاده می شود و بقیه در طبیعت رها شده و باعث آلودگی محیط زیست می شود در حالی که می تواند فرصت خوبی برای توسعه کارآفرینی و بهبود وضعیت مدیریت پسماند برنج باشد. بدین سان، هدف از این مطالعه، شناسایی عوامل موثر بر توسعه کارآفرینی با بازیافت پسماند برنج بوده است. جامعه آماری تحقیق 191 هزار نفر بهره بردار برنج می باشند که با استفاده از جدول مورگان 400 نفر به عنوان نمونه تعیین شده است. روش تحقیق توصیفی و کمی است. برای تعیین رواﯾﯽ از نظر خبرگان و کارشناسان مرتبط و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ (0.89=α) استفاده شد. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ از ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺴﯿﺮ و ﺿﺮﯾﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ اﺳﺘﻔﺎده گردید. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد در بعد اقتصادی عامل تولید و ویژگی های محصول با ضریب بتا 1/0، در بعد اجتماعی عامل فرهنگی – اجتماعی با ضریب بتا 5/0، در بعد محیطی عامل حفاظت زیست محیطی با ضریب بتا 081/0 و در بعد نهادی عامل مدیریت پسماند با ضریب بتا 026/0 بیشترین قدرت متغیر وابسته پژوهش را در هر بعد تبیین نموده است. از این رو، بعد اجتماعی- فرهنگی با ضریب بتا 5/0 از بقیه عوامل تاثیرگذارتر است که با مواردی همچون ارتقاء سطح آموزش و ایجاد تشکل کارآفرینی پسماند می توان باعث افزایش درآمد، ایجاد اشتغال، حفظ محیط زیست شده و در ایجاد و تقویت کارآفرینی پسماند برنج در منطقه تاثیر گذاشت.
اثرات اقتصادی- اجتماعی احداث پالایشگاه گاز فجر شهرستان جم بر توسعه پایدار نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد خانوارهای روستایی و هم چنین افزایش سطح درآمد آنها امروزه یکی از مهمترین راهبردهای توسعه پایدار اقتصادی سکونتگاه های روستایی در سراسر دنیا تلقی می گردد، یکی از عوامل های مهم مهاجرت های روستایی به مناطق شهری در ایران کمبود فرصت های شغلی و پایین بودن درآمد آنها در این نواحی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات اقتصادی_اجتماعی احداث پالایشگاه گاز فجر شهرستان جم بر توسعه پایدار نواحی روستایی است. این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی با استفاده از روش پیمایشی و کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای شهرستان جم در استان بوشهر است که بر اساس سرشماری سال 1395، برابر با 8793، نفر جمعیت بوده است. در جامعه آماری مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده و حجم نمونه 369، انتخاب شد. به منظور به دست آوردن دیدگاه ساکنان در خصوص مولفه های پژوهش از آزمون های آماری Tتک نمونه ای استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین بررسی اثرات اقتصادی_اجتماعی احداث پالایشگاه گاز فجر شهرستان جم بر توسعه پایدار نواحی روستایی و مولفه های ابعاد اقتصادی و اجتماعی پژوهش وجود دارد. بیشترین اثرات احداث پالایشگاه گاز فجر بر مولفه های اقتصادی، مولفه تغییر در بهبود سطح درآمد و در میان مولفه های بعد اجتماعی، مولفه کاهش روند مهاجرت بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده اند. بنابراین بیشترین رابطه در گویه های بعد اقتصادی بین سطح عمومی رفاه و بهبود وضعیت درآمد و در گویه های بعد اجتماعی بین ارتقاء سطح بهداشت، سلامت و کاهش مهاجرت مؤثر بوده است.
تحلیل نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی، مورد: شهرستان قائن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های توانمندسازی زنان روستایی فراهم آوردن زمینه حضور آنها در فعالیت های اقتصادی و بخصوص فروش تولیدات و محصولات کشاورزی و صنایع دستی است که نیازمند مهیا نمودن شرایط مطلوب از جمله ایجاد بازارهای مناسب برای این محصولات است. لذا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان قائن می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی؛ با روش شناسی توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر ابزار پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. حجم نمونه این تحقیق شامل 80 زن روستایی از 21 روستای شهرستان قائن است که به صورت تمام شماری در زمان مطالعات میدانی به عنوان فروشنده در بازارهای محلی مورد مطالعه حضور داشته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون و مقایسه میانگین و برای رتبه بندی روستاهای مورد بررسی از مدل کوکوسو بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که زنان مورد مطالعه در بعد فردی بیشترین تاثیر را از شرایط بازار پذیرفته اند. همچنین بازار های محلی بیشترین تاثیر را بر توانمندسازی زنانی که در روستاهای قومنجان، تیغدر و روم سکونت دارند داشته است.
The Effect of Good Governance on Increasing the Quality of the Physical Environment of Rural Settlements (Case Study: Central District of Neyshabur County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - In a good governance pattern with a broad participation of people, increasing self-reliance, pluralism, cooperation between actors, and the transfer of power to local levels can be key to solving the problem of rural development, increasing the quality of settlements and the quality of life of villagers; hence creating sustainable villages. Accordingly, the main purpose of this paper was to investigate the effect of good governance on the increase of the physical quality of rural settlements. Design/methodology/approach- The present study is descriptive-analytic. Questionnaires were used to collect data. After applying the Cochran formula, 192 questionnaires were prepared. The population of this study is 13 villages with local managers in Neyshbur. In order to measure the purpose and analyze data, one-sample T-test, Pearson correlation and structural equation modeling using smart PLS software were used. Finding- The results of the research showed that, based on the T-test, there was not a favorable situation in both good rural governance and physical quality of rural settlements. Based on Pearson's test, it was found that in the seven villages of Khanlogh, Sarachah, Bashnij, Mobarakeh, Bahrodi, Hoseinabad and Mirabad the relationship between good governance and physical quality of rural settlements was significant. The results of the PLS model also indicated that a good rural governance of 62% affects the improvement of the physical quality of rural settlements. Practical implications- Proposals that can be effective in improving good governance practice in order to improve the physical quality of rural settlements include: informing and educating people about the principle of construction in villages, effort-making of local managers to attract the cooperation of relevant organizations to improve the physical quality of rural settlements, creating a suitable field for attracting people's conscious participation in improving their physical condition, creating coordination and interaction between local managers to solve physical problems in the village. Originality/value - This study was innovative because it focused on the impact of good rural governance on the increase of the physical quality of rural settlements. In fact, in this research for each of these two variables, separate indices have been considered and the relationship between them has been evaluated.
پیشران های کلیدی تغییر کاربری اراضی کشاورزی و اثرات آن بر نواحی روستایی مورد: دهستان میانجام در شهرستان تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی پیشران ها و آثار تغییر کاربری اراضی در نواحی روستایی دهستان میانجام واقع در شهرستان تربت جام بوده است. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است که جهت جمع آوری اطلاعات برحسب مقتضیات پژوهش از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تحلیل نتایج از دو نرم افزار MICMAC جهت تحلیل پیشران های کلیدی و SPSS جهت ارزیابی اثرات تغییر کاربری اراضی استفاده شده است. نتایج تحلیل پیشران های کلیدی نشان داد به لحاظ اثرگذاری مثبت، مؤلفه بهبود زیرساخت ها نظیر راه های ارتباطی و به لحاظ اثرگذاری منفی، مؤلفه هایی نظیر ناآگاهی از قوانین حفاظت اراضی، فرسایش و عدم محصول دهی مطلوب خاک در اثر شدت بهره برداری ها و مؤلفه های طرح ها و برنامه های تغییر کاربری اراضی مدون، گسترش شهر به سمت روستاهای پیرامونی و خزش شهری، افزایش ساخت و ساز خانه های دوم و ویلاها و توسعه راه های ارتباطی از مهمترین پیشران های تأثیرگذار در تغییر کاربری اراضی را شکل می دهند. در بحث ارزیابی اثرات تغییر کاربری اراضی، بیشترین اثر منفی ارزیابی شده توسط ساکنین روستایی مربوط به کاهش جمعیت تولید کننده روستایی به علت مهاجرت آنها به شهرها و گرایش کم آنها به ماندگاری در حریم روستا است که یک پدیده مخرب اجتماعی محسوب می شود. بیشترین اثر مثبت ارزیابی شده توسط ساکنین روستایی نیز متعلق به شاخص هایی از جمله افزایش بهداشت محیط، ساخت مساکن جدید با مصالح ساختمانی بادوام تر، عریض شدن معابر و تسهیل در تردد وسایل نقلیه ی جدید و بهبود زیرساخت ها بوده است.
عوامل مؤثر بر تخریب مراتع در بین دامداران نواحی روستایی شهرستان نمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت مسئله تخریب منابع طبیعی کشور و با هدف دستیابی به عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در تخریب مراتع، این پژوهش در شهرستان نمین انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق در سه روستای ساقصلو، آغزمان کندی و تیفیه در مجموع 1279 نفر و بهره برداران ذینفع 326 نفر در سه روستا بودند. ابزار پژوهش در این تحقیق پرسشنامه بود که 21 نفر از بهره برداران (خانوارها) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده به صورت پیمایشی مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی پرسشنامه بر اساس دیدگاه کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. سپس داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSSVer.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین متغیر ها، ناکافی بودن میزان درآمد سالیانه از بین عوامل اقتصادی و عدم تشکیل دوره های آموزشی و ترویجی در حد نیاز و مشارکت دادن بهره برداران در اجرای طرح های مرتعداری در سطح بسیار محدود و نبود مدیریت مناسب و حس مسئولیت پذیری از بین عوامل اجتماعی ازجمله عوامل مؤثر در تخریب مراتع محسوب می شوند. تعداد بهره بردار و شیوه بهره برداری بیشترین تأثیر را در تخریب و از بین بردن مراتع داشتند. همچنین تعداد دام و هزینه های زندگی و وضع اقتصادی بهره برداران مرتعی برای گذراندن امرار معاش در روستا از عوامل مؤثر محسوب می شوند. باتوجه به نتایج، مؤلفه هایی که در تخریب مراتع تأثیر داشتند ازجمله میزان دانش و آگاهی، بهبود وضعیت، درآمد و معیشت و اثر گذاری دوره های آموزشی و مشارکت ذینفعان و تشکل های محلی بودند. بنابراین، از آنجائی که روستائیان برای تأمین علوفه موردنیاز دام با کمبود مراتع مواجه هستند، می توان با واگذاری طرح های مرتع داری و اصلاح مراتع به گروه های ذینفع با رعایت ضوابط و اجرای مدیریت برنامه ریزی شده در کاهش تخریب مراتع اقدام نمود.