فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، افزایش جمعیت شهرنشین و رشد بی رویه و کنترل نشده شهرها در سرتاسر جهان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، موجب بروز مسائل زیست محیطی بسیاری نظیر نابودی باغات و زمین های کشاورزی اطراف شهرها و از بین رفتن منایع طبیعی شده است. یکی از اجزای اصلی در استراتژی فعلی برای مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر تغییرات زیست محیطی، تحلیل و سنجش میزان پوشش و تغییرات کاربری زمین است. در همین راستا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم های اطلاعات جغرافیایی و همچنین، با به کارگیری روش زنجیره مارکوف، به مدل سازی تغییرات کاربری زمین در استان قم بپردازد. به همین منظور، با استفاده از تصاویر سری زمانی ماهواره های لندست 5 ،4 و 8 (در طول 30 سال و در سه بازه زمانی) و انجام پیش پردازش ها (تصحیحات اتمسفری و توپوگرافی)، کاربری های اصلی زمین مانند مناطق مسکونی و صنعتی، زمین های کشاورزی، مراتع، کویر و شوره زار و دریاچه نمک و آب استخراج شدند. تجزیه و تحلیل نقشه های به دست آمده در این دوره 30 ساله نشان می دهد که مساحت مراتع در استان از سال 1365 تا 1395 کاهش یافته، به طوری که از 5600 به 4848 کیلومترمربع رسیده است. همچنین، مساحت اراضی کشاورزی در طی دوره 30 ساله حدود 100 کیلومترمربع کاهش یافته است و با افزایش شهرنشینی، وسعت مناطق مسکونی و صنعتی نیز افزایش یافته و از 130 به 364 کیلومتر مربع رسیده است. در نهایت باتوجه به اینکه پیش بینی تغییرات کاربری زمین، در دید کلی برای مدیریت بهتر منابع طبیعی و حفاظت زمین های کشاورزی اطراف مناطق شهری و اتخاذ تدابیر و سیاست های دراز مدت مؤثر است، با استفاده از مدل پیش بینی زنجیره مارکوف، تغییرات کاربری زمین در سال 1405 پیش بینی شد که با گسترش مناطق مسکونی-صنعتی و کویر و شوره زار و کاهش زمین های کشاورزی همراه بوده است. این تحقیق نشان می دهد که داده های سری زمانی سنجش از دور می توانند در مدل سازی تغییرات کاربری زمین نقش بسیار مؤثری ایفا کنند.
بررسی شاخصه های موثر بر هویت مکان در مسکن اجتماعی نمونه موردی: (مسکن مهر گلها، همدان)
حوزههای تخصصی:
از پیشنهادات اخیر دولت در راستای دستیابی به هدف تأمین مسکن در توان مالی خانوارها، پروژه مسکن اجتماعی برای اقشار کم درآمد است و از نکات مهم در این مساکن توجه به کیفیت مساکن تولیدی در برابر سرعت بالای این ساخت و سازها است و ممکن است کشور را در آینده با مشکلاتی پیچیده و بعضاً غیرقابل حل همچون بافت فرسوده شهری و حاشیه نشینی روبرو کند. هویت مندی و اقدام برای تقویت آن یکی از موضوعات مهم است که توجه به آن، بهبودبخش بسیاری از مشکلات پیشروی این مساکن باشد. بنابراین این مقاله با هدف ارتقای هویت مندی مساکن برای اقشار کم درآمد و انتخاب مسکن مهر گلها در همدان به عنوان نمونه موردی و با رویکردی کاربردی و دیدگاهی فرآیندگرا انجام شد. فنون مورد استفاده در گردآوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش، مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، مشاهده و پرسشنامه بود که در میان 100نفر جامعه نمونه توزیع شد. یافته های کلی پژوهش نشان می دهد؛ تاثیر متغیرهای "کالبدی-فضایی"، "عملکردی-ساختاری"، "دسترسی به خدمات شهری"، "مردم و روابط اجتماعی" و "حس تعلق" در نمونه ی مورد مطالعه با 95 درصد اطمینان تایید می شود و این متغیرها تاثیر معناداری بر ارتقا هویت مکان دارند.
تحلیل مکان مندی و زمان مندی الگوهای اجتماعی فعالیت روزمره زنان در محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
85 - 98
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی_تحلیلی، الگوهای فعالیتی و حرکتی (به صورت پیاده) زنان محله سنگلج تهران در طول یک هفته (به شکلی ناپیوسته) با اتکا بر روش های مدل سازی و تحلیل تئوری «جغرافیای زمان» مطالعه شده است. هدف اصلی، درک این نکته بوده است که زنان چگونه به صورت روزمره در فضای محله با اهداف و انگیزه های اجتماعی جابه جا می شوند و فعالیت اجتماعی آنها در چه فضاها و مکان های محلی تحقق می یابد؟ به منظور دسترسی به برنامه های اجتماعی روزمره زنان در محله، داده های موردنظر از طریق روز نگاشت ها و جلسات مصاحبه های حضوری نیمه ساخت یافته با 78 مورد از زنان محله طی چهار ماه استقرار در دفتر محلی، گردآوری و از طریق روش های بازنمایی در تئوری جغرافیای زمان مدل سازی شده اند. نتیجه این مطالعات چند نکته جامع را در مورد فعالیت اجتماعی و حضور روزمره زنان در فضای محلی آشکار می کند. نخست این که، کانون فعالیت اجتماعی زنانه کمتر در فضاهای عمومی محلی و بیشتر در فضاهای خصوصی و یا فضاهای عمومی فرا محله ای واقع است و سهم فضاهای عمومی محلی در تعاملات اجتماعی زنان ساکن محله بسیار اندک است. دوم این که، فعالیت اجتماعی زنان سهم بسیار اندکی از بودجه زمانی روزمره آنها را به خود اختصاص می دهد. سوم این که، حلقه های فضایی فعالیت اجتماعی زنان نه یک فعالیت مستقل بلکه زیرمجموعه ای از سایر فعالیت های روزمره (مانند خرید کردن) محسوب می شود. در مورد خاص این مقاله، استفاده از مدل های یاد شده و نتایج تحلیلی حاصله می تواند نقش کلیدی در برنامه ریزی و طراحی حرکت و فعالیت اقشار مختلف اجتماعی در فرایند توسعه اجتماعی محله محور دارا باشد.
استفاده از روش اصلاح شده RIAM جهت مکان یابی محل دفن زباله در راستای افزایش زیست پذیری (نمونه موردی: شهرستان شبستر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
69-82
حوزههای تخصصی:
روش ماتریس ارزیابی سریع اثرات (RIAM) یکی از روش های ارزیابی اثرات محیط زیست است که موجب می شود قضاوت های ذهنی در یک مسیر شفاف در فرایند ارزیابی اثرات محیط زیست توسعه یابد. اما از آنجایی که در این ماتریس به حساسیت و آسیب پذیری محیط زیست توجه نشده است در این مطالعه با اضافه کردن معیار ششم (حساسیت محیط زیست، B4) به اصلاح روش پرداخته شد. اضافه کردن این معیار باعث می شود فرآیند کلی بررسی، به حالت بررسی واقعی EIA نزدیک تر شود. سپس با بهره گیری از ماتریس ارزیابی سریع اثرات اصلاح شده، مکان یابی محل دفن زباله در شهرستان شبستر صورت گرفت. اثرات فعالیت-های پروژه در دو گزینه مکانی پیشنهادی کارخانه کمپوست بر چهار جزء محیط زیستی (فیزیکی-شیمیایی، بیولوژیکی-اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی) از طریق بررسی های میدانی، نظر کارشناسی و نرم افزار RIAM ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بهترین گزینه مکانی جهت احداث کارخانه کمپوست گزینه دوم است.
ارزیابی نقش بهبود فضای کسب وکار با تأکید بر رویکرد آینده پژوهی: مورد مطالعه منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
18 - 32
حوزههای تخصصی:
مقدمه از مهم ترین پیامدهای تخلیه مراکز شهری می توان به رکود اقتصادی، تخلیه جمعیتی، حکمروایی نامطلوب شهری، کاهش تقاضای خرید و کمبود سرمایه گذاری های زیربنایی اشاره کرد؛ بنابراین احیا و باززنده سازی مراکز شهری، به عنوان قلب تپنده شهرها در بهبود کیفیت زندگی ساکنان نقش بسزایی دارد. بهبود فضای کسب وکار ((BID یکی از روش های موفق با رویکرد اقتصادی به مراکز شهری محسوب می شود. هدف تحقیق حاضر، سنجش و استخراج پیشران های بهبود نواحی کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران با رویکرد آینده پژوهی است. در استفاده از روش بهبود فضای کسب وکار در احیای مراکز شهری، داشتن نگاه آینده پژوهی برای برنامه ریزی و سیاست گذاری امری منطقی و ضروری است. منطقه ۶ شهر تهران به علت قرارگیری در مرکز ثقل ارتباطی شهر تهران و رواج مشاغل اقتصادی غیررسمی، خصوصیات خاص ترافیکی را در این منطقه سبب شده است. با توجه به الگوی سفرهای روزانه شهر تهران، منطقه ۶ ضمن آنکه از بیشترین میزان جذب سفرهای روزانه برخوردار است. روش تحقیق این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش کمی و از نظر ماهیت، بر اساس روش جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی بوده که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش برای آینده پژوهی بهبود نواحی کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران، تعداد 15 نفر از مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه شهری بوده است. در پردازش اطلاعات از روش تحلیل اثرات متقابل به متغیرها، بر مبنای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم هر یک از عناصر در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. با استفاده از روش دلفی تعداد 31 پیشران اولیه شناسایی شده است. یافته ها نتایج تحقیق بیانگر آن است که پیشران کلیدی تأثیرگذار بر ایجاد فضای کسب وکار در منطقه 6 تهران شناسایی نشده است. همچنین، عوامل دووجهی نظیر حکمروایی خوب شهری، عملکرد شهرداری در ارائه خدمات و تسهیلات، وضعیت سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی، کیفیت ابنیه و مصالح بخش مسکن و ساختمان و غیره ظرفیت بسیار زیادی برای تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دار ند. متغیرهایی همچون بهره وری مناسب از ظرفیت های فرهنگی و تفریحی، میزان جذب سفر منطقه، میزان جذب مشتری منطقه، روند توسعه ساخت وسازهای تجاری منطقه و امنیت کل منطقه تحت عنوان «متغیرهای هدف» استخراج شده اند که نشان دهنده این است که می توان به تکامل سیستم مطابق برنامه و هدف خود دست یافت. سایر متغیرها تحت زیرمجموعه عوامل تنظیمی، مستقل و تأثیرپذیر استخراج شده اند که جایگاه تأثیرپذیر و منفعل دارند و نمی توانند در پویایی فضای کسب وکار منطقه نقش حیاتی داشته باشند. از این رو، ایجاد فضای کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران تابع توجه ویژه به پیشران های کلیدی هستند که در مجموع روابط مستقیم بالقوه و روابط غیرمستقیم بالقوه بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. از این رو، پیشران «نیروی انسانی ماهر و آموزش دیده» دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری مستقیم بالقوه بر دیگر متغیرهای پژوهش است. در جایگاه دوم پیشران «میزان مشارکت اجتماعی» و «پیشران وضعیت ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی» در مرتبه سوم اثرگذاری قرار دارد. از این رو، می توان گفت که در جهت مدیریت شهری بهتر و دیدگاه آینده پژوهی بر رویکرد فضای کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران منطقی و عقلانی است که این سه شاخص به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر پویایی و کسب وکار این منطقه در نظر گرفته شود. نتیجه گیری با اتخاذ رویکرد آینده پژوهی و با مد نظر قرار دادن پیشران های کلیدی به دست آمده در پژوهش حاضر، تصمیمات و برنامه ریزی های مدیریت شهری در راستای بهبود نواحی کسب وکار منطقه 6 شهر تهران جهت دار شده و در مسیر هدفمند قرار خواهد گرفت. در این راستا با گرفتن تصمیمات و انجام اقداماتی ازجمله تربیت و آموزش سرمایه انسانی متخصص، افزایش انگیزه، رقابت پذیری، مشارکت اجتماعی و کاستن ناهنجاری های اجتماعی در سطح منطقه می توان زمینه های پویایی و بهبود نواحی کسب وکار در محدوده مطالعاتی را فراهم آورد. این پژوهش می تواند آغازی برای پژوهشگران بعدی در زمینه بهبود نواحی کسب وکار باشد. ارزیابی وضعیت موجود پیشران های کلیدی استخراج شده در منطقه مطالعاتی و ارائه برنامه راهبردی به منظور پیاده سازی رویکرد بهبود نواحی کسب وکار در منطقه 6 شهر تهران می تواند به عنوان سرفصلی برای پژوهشگران در سال های آتی باشد.
نقش شهرها در انتقال بیماری
حوزههای تخصصی:
مبانی مربوط به شهرنشینی بیشتر به جریان های اقتصادی و تغییرات جمعیتی شهرها و مناطق توجه داشته است. اخیراً، مجامع علمی و سیاسی به چالش های مربوط به شهرنشینی که یکی از مهم ترین آن ها مرتبط با بهداشت و بیماری در شهرها است توجه خاصی نشان داده اند. پرسشی که مطرح می شود این است که آیا شهرهای موجود و یا شهرهای که در آینده ایجاد می شوند موجب شیوع و یا مانعی برای بیماری ها هستند. در این تحقیق به نقش شهرها در ایجاد جریان هایی که منجر به افزایش شیوع بیماری ها به ویژه بیماری های عفونی در حال ظهور EID ، در مناطق مختلف شهری می شود، می پردازد و به طور خلاصه نشان می دهد که چگونه شهرنشینی در اپیدمیولوژی بیماریها مؤثر است. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی – پژوهشی می باشد. قابل توجه است که علاوه بر مشکلات مرتبط با تغییرات جمعیتی در شهرها، فشارهای زیست محیطی همراه با تغییرات اجتماعی و مکانی منجر به شکل های جدید شیوع بیماری شده است که در ظهور اپیدمی های EID نقش دارند. با مطالعات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که سه عامل مهم تأثیرگذار بر شیوع بیماری ها در شهرها عبارتند از: تغییرات جمعیتی، زیرساخت ها و حکومت. مطمئناً عوامل بیشتری وجود دارد که می توان آنها را شناسایی کرد، اما این سه موضوعی است که در ادبیات مربوط به شهرنشینی و بیماری ها برجسته ترین بوده و همچنین ارتباط نزدیکی با فرآیندهای گسترش شهرنشینی دارد. با روی آوردن مدیریت شهری به سمت ایجاد شهرهای هوشمند اثرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از شیوع بیماری ها و یا هرگونه بحران های طبیعی به مقدار قابل توجهی کاهش داد.
میزان انطباق پذیری پارک های شهر تهران با رویکرد شفابخشی باغ ها
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۳
۹۵-۱۰۶
حوزههای تخصصی:
باغ های شفابخش به عنوان باغ های موثر در سلامت جسمی و روانی در محیط های مصنوع به دور از بیم زندگی پرمخاطره امروزی، افزون بر خدمات آموزشی، درمانی، طب سنتی و گیاهان دارویی، برای مراجعه کنندگان خود آرامش روحی و روانی به ارمغان می آورد. اثرات منفی جسمی – روانی محیط های بسته، تاریک و شلوغ شهری بر انسان، به مانند: اضطراب، افسردگی، خستگی روانی و... لزوم طراحی و اجرای باغ های شفابخش را در محیط های مصنوع مسلم و محرز می نماید. در این پژوهش از طریق تحلیل و تفسیر منابع متعدد و معتبر، سعی شده است تا عوامل موثر در شفابخشی باغ ها شناسایی گردد، تا اولاً تأثیرات و چارچوب این شاخصه ها و مولفه های شفابخشی در هر گونه از کاربری ها و عرصه ها، تدوین شده و دوماً با توجه به شاخصه ها و مولفه های شفابخشی باغ ها، از طریق مشاهده محقق و پرسشنامه انطباق پذیری، در 8 پارک شهر تهران مورد ارزیابی و نظرسنجی کاربران قرار گیرد، تا نقاط قوت، ضعف، انطباق پذیری و رضایت مندی کاربران از پارک ها شناسایی شده و برای بهبود سطح کیفیت و عملکرد پارک ها، این موارد را در طراحی و بازطراحی لحاظ نمود. همچنین نتایج این تحقیق بیانگر آن است پارک های شهر تهران از نظر میزان شاخصه های شفابخشی و نیز اکولوژیکی در اکثر سطوح، در موقعیت ضعیف و یا بسیار ضعیف قرار دارند. از اینرو، مطالعات این تحقیق، ضرورت طراحی و بازطراحی پارک ها را براساس اصول علمی روشن می سازد.
سنجش پایداری محله با به کارگیری الگوی LEED-ND در راستای کاهش مصرف انرژی (مطالعه موردی: محله فردوسی کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
1 - 17
حوزههای تخصصی:
با افزایش بیش از 2 میلیارد نفری جمعیت جهان به جمعیت حاضر تا سال 2050، انتظار می رود مصرف انرژی تشدید شود و استدلال می شود که محیط شهری باعث مشکلات زیادی می شود که از آن جمله می توان به گرمایش جهانی، تخریب ازن، بحران انرژی، ناراحتی حرارتی در فضای باز و داخل ساختمان و همچنین گرمای شهری اشاره کرد. امروزه یکی از چالش های فرآوری دولت ها در سراسر جهان، شکل گیری شهر هایی در جهت بهینه سازی مصرف انرژی است. در این میان برنامه ریزی شهری با ایجاد محلات پایدار نقش مؤثری در کاهش مصرف انرژی در شهرها بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پایداری در محله فردوسی کرمانشاه بر اساس راهنمای انرژی و محیطی LEED-ND می باشد.
در این تحقیق، به دلیل جامعیت، طراحی هدفمند و ارتباط منطقی و عملکردی مباحث مختلف ذکرشده در راهنمای طراحی محیطی و انرژی LEED-ND، این راهنما به عنوان روش بررسی محله فردوسی کرمانشاه انتخاب شد. روش اندازه گیری و سنجش مباحث مختلف پس از بررسی مبحث های مطرح شده در گواهینامه مذکور اتخاذ گردید و در ادامه پس از برداشت اطلاعات لازم، اندازه گیری و سنجش و ارزیابی، وضعیت محله فردوسی کرمانشاه بر اساس استاندارهای گواهینامه مذکور مشخص گردید. بر اساس برداشت ها و تحلیل های صورت گرفته محله فردوسی حداقل امتیاز لازم را در جهت دریافت گواهینامه کسب نکرد. نتایج پژوهش نشان دهنده این مسئله حیاتی است که می توان با ایجاد قوانینی در برنامه ریزی و طراحی محله ها در جهت رسیدن به محلات پایدار و کاهش چشمگیر مصرف انرژی گام برداشت. با توجه به مسئله بحران انرژی و اهمیت بالای آن، این تحقیق می تواند راهگشایی در جهت تدوین گواهینامه ای در این زمینه برای محله های ایران باشد. علاوه بر این، تعریف سیستم ها و معیارهای ارزیابی جوامع شهری درکشورهای درحال توسعه هدفی اجتناب ناپذیر است.
اولویت بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد بر مبنای تحلیل امکان سنجی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
19 - 35
حوزههای تخصصی:
شهر یزد، با دارا بودن جاذبه های گردشگری گوناگون، هرساله میزبان تعداد بسیار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی است. برنامه ریزی گردشگری بلندمدت، نیازمند تحلیل امکان سنجی توسعه این جاذبه ها است. هدف از این پژوهش، اولویت بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد به عنوان یکی از مقاصد کلاسیک گردشگری در ایران، بر مبنای تکنیک ارزیابی ماتریس کمی اینسکیپ شامل عوامل دسترسی پذیری، امکان پذیری توسعه اقتصادی، اثرات زیست محیطی توسعه، اثرات اجتماعی-فرهنگی توسعه، اهمیت ملی/منطقه ای و اهمیت بین المللی است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و ابزارهای مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای این منظور پس از شناسایی جاذبه های گردشگری شهر یزد، پرسشنامه ای مبتنی بر شش عامل فوق با مقیاس 1 تا 10 تهیه شد و در اختیار 17 نفر از خبرگان حوزه های مختلف گردشگری شهر یزد قرار گرفت که به روش هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور اولویت بندی جاذبه ها از مدل کمی شاخص انتخاب ارجحیت (PSI) که یکی از روش های نوین تصمیم گیری چند معیاره است، در بستر نرم افزار Microsoft Excel استفاده شد. بنا به یافته های تحلیلی تحقیق، اهمیت ملی/منطقه ای و امکان پذیری توسعه اقتصادی، مهم ترین عوامل در تحلیل امکان سنجی توسعه جاذبه های گردشگری شهر یزد بودند. نتایج نهایی نشان داد اولویت توسعه به ترتیب با جاذبه های میراث معماری؛ صنایع دستی و تولیدات محلی؛ برگزاری مراسم خاص مذهبی؛ و فرهنگ و آداب ورسوم محلی است که همگی بر ابعاد ملموس و ناملموس میراثی شهر یزد دلالت دارند. درمجموع می توان استنباط نمود که باوجود گذشت 3 سال از ثبت شهر تاریخی یزد به عنوان اولین شهر از ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو هیچ برنامه مدونی برای بهره گیری از این فرصت کم نظیر جهت جذب گردشگران خارجی وجود ندارند، درحالی که تمرکز بر این پتانسیل می تواند منجر به توسعه متوازن سایر جاذبه ها گردد که این امر نیازمند برنامه ریزی یکپارچه و بلندمدت است.
بررسی تأثیر ارزش ویژه برند گردشگری بر وفاداری گردشگران مطالعه موردی: ایران مال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
59 - 71
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم رقابت شهرها برای جذب گردشگر بیشتر اهمیت شایانی به خود گرفته است. جاذبه های گردشگری در مقاصد شهری به دلیل تأثیر جهانی شدن و تأکید بر برند سازی به عنوان عنصر ملموس و فیزیکی به خصوص در مقصدهای شهری بیشتر شبیه هم شده اند. چنین امری رقابت برای متمایز ساختن جذب گردشگر را دشوار ساخته است. در این راستا هدف پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری ایران مال از دیدگاه گردشگران می باشد. این پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه گردشگران بالقوه ایرانی، می باشد که در بازه زمانی 1 مهرماه الی 30 آبان ماه 1399 از ایران مال بازدید کرده اند. در پژوهش حاضر، از روش نمونه گیری تصادفی ساده بهره گرفته شده است. همچنین، به منظور تعیین حجم نمونه از نرم افزار Sample Power استفاده گردید که تعداد 160 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که آگاهی از برند با ضریب مسیر 410/0، تصویر برند با ضریب مسیر 235/0 و کیفیت ادراک شده با ضریب مسیر 212/0 بیشترین تأثیر را بر ارزش ویژه برند دارند. همچنین، ارزش ویژه برند با ضریب مسیر 540/0، تصویر برند با ضریب مسیر 203/0 و ارزش ادراک شده با ضریب مسیر 164/0 و کیفیت ادراک شده با ضریب مسیر 110/0 بیشترین تأثیر را بر وفاداری به برند دارند. بنابراین، به وضوح روشن است که ارزش ویژه برند به همراه معیارهای تصویر برند، ارزش ادراک شده، و کیفیت ادراک شده می توانند منجر به وفاداری به برند مقصد شوند.
بررسی جدایی گزینی اجتماعی-فضایی گروه های تحصیلی و شغلی در کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
67 - 80
حوزههای تخصصی:
توسعه و شکل گیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بین المللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعه ای از خروجی های فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلا نشهرهاست. از ملموس ترین اثرات عدم برنامه ریزی مناسب برای روبه رو شدن با این تحولات، عدم توزیع مناسب منابع میان گروه ها و اقشار مختلف جامعه و در نتیجه نابرابری ها و جدایی گزینی های اجتماعی_اقتصادی است. کلا نشهر شیراز نیز همچون دیگر کلانشهرهای ایران تغییرات گسترده ای را طی سال های اخیر تجربه نموده است. توسعه ای که علاوه بر دست اندازی به نواحی پیرامونی شهر، موجب جدایی گزینی گروه های مختلف اجتماعی شهر از یکدیگر شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی الگوهای جدایی گزینی اجتماعی_فضایی گروه های اجتماعی کلانشهر شیراز در سال 1390 با روش توصیفی_تحلیلی است. به طوری که بتوان علاوه بر بیان کمی تفرق های اجتماعی موجود، توزیع فضایی گروه های مختلف را نیز بررسی نمود. در واقع ابتدا با استفاده از شاخص های جدایی گزینی، تفرق های اجتماعی به صورت کمی بررسی می شود و سپس با استفاده از شاخص موران محلی انسلین، خوشه های شکل گرفته از این تفرق فضایی در سطح کلانشهر شیراز استخراج می شود. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 دو شهر شیراز و صدرا و بر مبنای 505 حوزه آماری است. یافته های پژوهش حاکی از جدایی گزینی گروه های تحصیلکرده، طبقات بالا و طبقات متوسط از گروه ها و اقشار کم برخوردار جامعه شیراز است. به طوری که گروه های برخوردارتر (با شاخص جدایی گزینی 0.51 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) در نواحی شمال غربی و غربی و اقشار ضعیف تر (با شاخص جدایی گزینی 0.38 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) نیز در نواحی جنوبی و جنوب شرقی تجمع نموده اند. در واقع در حالی که اقشار ضعیف تر جامعه شیراز به طور قابل توجهی از منظر سطح تحصیلات و طبقه شغلی در نواحی حاشیه ای جنوبی و گاهی خارج از محمدوده خدماتی شهر با سطح خدمات بسیار پایین تر سکنی گزیده اند، اقشار برخوردار جامعه با نسبت بالایی متمایل به سکونت در نواحی گران قیمت تر شمال غربی، با سطح خدمات بالاتر و با آب وهوایی بهتر هستند.
ارزیابی کارآمدی شورایاریها در نهاد مدیریت محله تهران از منظر حکمروایی شایسته شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
136 - 152
حوزههای تخصصی:
در کشور ما برای نیل به حکمروایی شایسته شهری که از جمله مولفههای آن مشارکت و تمرکززدایی نهادی است، طرحها و برنامههای محدودی مد نظر بوده است. از جمله آن شورای اسلامی شهر تهران، با هدف جلب مشارکت حداکثری شهروندان در اداره امور شهری اقدام به تصویب طرح شورایاری محلات و اجرای آن کرد. پیرو آن شهرداری تهران طرح مدیریت محله را در راستای تکمیل و تقویت انجمن شورایاری محلات، تمرکززدایی و ارتقای مدیریت محلهمبنا اجرا کرد، اما با گذشت چند سال از تصویب و اجرای این طرح، بازخورد مثبتی که در راستای حکمروایی شایسته باشد، دیده نشده است، در پژوهش حاضر ضمن شناسایی مهمترین چالشها و مشکلات این طرح از منظر حکمروایی شایسته، مهمترین راهبردهای بهبود عملکرد مدیریت محله ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش از جمله پژوهشهای توصیفی تحلیلی و به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی است. روش گردآوری دادهها اسنادی و پیمایشی و ابزار گردآوری نیز پرسشنامه محققساخته است. برای تدوین راهبردهای حرکت به سوی حکمروایی خوب شهری در کلانشهر تهران از روش تحلیلی SWOT استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد میان وضع موجود و آرمانهای حکمروایی خوب شهری در شهر تهران فاصله زیادی وجود دارد و تبدیل ساختار مدیریت محله به مدیریت مشارکتی به تمهیدات عمیقتر و گستردهتری نیازمند است. ایجاد و توسعه مدیریت هماهنگ و یکپارچه از طریق واگذاری مدیریت امور محلی در حوزه اجرایی، ارتقا و تقویت نقش شوراها در تهیه و تصویب برنامههای توسعه منطقه و کمک به توانمندسازی نهاد مدیریت محله مهمترین راهبردهای پیشنهادی است.
به کارگیری رویکرد رشد هوشمند شهری جهت احیاء مرکز شهر (نمونه موردی: شهر نهاوند)
حوزههای تخصصی:
ناحیه مرکزی شهرها مرکز کارکردی (نه الزاماً جغرافیایی) هر شهر را تشکیل می دهند. به همین دلیل جاذب بیشترین مراجعات و سفرهای روزانه هستند. ضرورت اساسی تداوم حیات اقتصادی و کارآمدی فعالیت های ناحیه مرکزی شهر «قابلیت احیاء و باززنده سازی» آن است. در پاسخگویی به این مسائل و مشکلات، مفاهیم و رویکردهای جدیدی برای توسعه های آتی مرکز شهر مطرح گردید که یکی از آنها رویکرد رشد هوشمند است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با آشنایی کامل از تئوری رشد هوشمند و بررسی وضعیت موجود شهر نهاوند با استفاده از روش تحلیل و ارزیابی اطلاعات به ارائه راهبردها و سیاست هایی برای توسعه احیای مجدد مرکز شهر نهاوند که دچار افت شهری شده است مبتنی بر اصول رشد هوشمند پرداخته شود. نوع انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها اسنادی- کتابخانه ای می باشد و جامعه مورد پژوهش محدوده مرکز شهر نهاوند است.
امکان سنجی احداث پیاده راه به عنوان یک کاتالیزور در جهت ارتقای کیفیت فضای شهری (مطالعه موردی: محور بوعلی همدان)
حوزههای تخصصی:
حرکت پیاده از قدیمی ترین و ابتدایی ترین اشکال جابه جایی انسان درگذشته بوده است که متأسفانه امروزه با غلبه تدریجی حرکت سواره و توجه به رفع نیازهای سواره موجب افول ارزش های بصری و محیطی گشته است. حرکت پیاده دارای ارزش هایی چون احساس تعلق به محیط، درک هویت فضایی و کیفیت های محیطی است که با حرکت سواره این ادراک حاصل نمی شود. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات میدانی و استفاده از پرسش نامه و با هدف تبدیل خیابان شهری به پیاده راه، عوامل مؤثر بر احداث پیاده راه مطلوب در خیابان بوعلی همدان مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چهار گروه عوامل شامل سرزندگی، امنیت و ایمنی، انعطاف پذیری و دسترسی و ترافیک بر احداث یک پیاده راه مطلوب شهری مؤثر هستند که در این میان عامل ایمنی و امنیت دارای بیشترین تأثیر از نظر عابران پیاده است.
تدوین راهبردهای توسعه گردشگری کلان شهرتهران بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای با استفاده از روش متاسوات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو بررسی جایگاه شهر تهران از منظر گردشگری در میان سایر رقبا و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای می باشد. جامعه هدف مسئولان و افراد صاحب نظر در عرصه گردشگری می باشد که براساس تکنیک دلفی افرادی که با موضوع و محیط آشنایی داشتند به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. روش تحقیق از نظر هدف ، کاربردی و از نظر متدولوژی جزو تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. جهت تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف ، منابع و عوامل کلان محیطی و معرفی جایگاه شهر تهران در میان رقبا از تکنیک تحلیلی متاسوات و به منظور تعیین جایگاه و رتبه بندی شهرهای مورد مطالعه از روش واسپاس بهره گرفته شده است. نوآوری تحقیق در استفاده از روش های ترکیبی متاسوات و واسپاس در تعیین جایگاه شهر تهران در منطقه می باشد. براساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که شهر دبی با وزن 6/4 از نظر درآمد گردشگری و شهر ریاض با وزن 3/4 از نظر جذب تعداد گردشگر بزرگ ترین رقیب های شهر تهران می باشد. در این راستا مهم ترین عوامل در عدم توسعه مناسب گردشگری نیز عواملی چون کمبود زیرساخت های گردشگری ، عدم انسجام سیاست های کلان شهری ، نبود برنامه ریزی های مشخص و واحد در استفاده از پتانسیل های انسانی ، پراکندگی سایت های گردشگری ، مشکلات حمل و نقل شهری ، اعمال تحریم های غرب علیه ایران شناخته شدند.
ارزیابی و تبیین میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در نواحی جنوبی کشور (مطالعه موردی: شهرستان های استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در شهرستان های استان بوشهر انجام گردید. این مطالعه به لحاظ ماهیت یک پژوهش کاربردی و از منظر روش شناسی در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری داده ها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر ابزارهای استاندارد شده در قالب جداول و فرم های رایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن(بویژه سالنامه آماری سال 1393 استان بوشهر) بوده است. شایان ذکر است که جامعه آماری پژوهش 9 شهرستان واقع در استان بوشهر بوده است که جهت سنجش سطح دسترسی زنان به فرصت های آموزشی، 19 مولفه در قالب شاخص های توسعه آموزشی، از آمارنامه رسمی استان، استخراج و با استفاده از تکنیک تحلیل مولفه های اصلی وزن دهی و سپس با استفاده از روش های وایکور و تحلیل سلسله مراتبی خوشه ای مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل یافته های پژوهش ضمن تایید وجود شکاف عمیق در توزیع و تخصیص فرصت های آموزشی بین شهرستان های استان بوشهر، حاکی از آن است که در مجموع شاخص ها، تنها شهرستان های بوشهر با ضریب 0 و گناوه با 12/0 دارای بالاترین سطح توسعه یافتگی به لحاظ دسترسی زنان به فرصت های آموزشی بوده و شهرستان های دیلم با ضریب 84/0، تنگستان با ضریب 89/0 و دیر با ضریب 1 در پایین ترین سطح دسترسی قرار گرفته اند. همچنین نتایج سطح بندی شهرستان ها نیز نشان داد به لحاظ میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی نوعی محرومیت کلی بر فضای استان بوشهر حاکم است.
سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری خشکسالی با تأکید بر بُعد اقتصادی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
91 - 122
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای کاهش ابعاد آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر مخاطرات طبیعیِ خشکسالی، تاب آورساختن این جوامع است که می تواند یکی از استراتژی های اصولی مدیریت، برنامه ریزی و توسعه پایدار روستایی در برابر پیامدهای خشکسالی باشد. هدف از این پژوهش، سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری اقتصادیِ ناشی از خشکسالی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه در ابعاد توسعه یافتگی -اجتماعی-رفاهی، اقتصادی، سیاسی-انتظامی و اداری، کالبدی، آموزشی، تأسیسات-زیربنایی و ارتباطی و فرهنگی و مذهبی و بُعد تاب آوری (اقتصادی)- استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق براساس سرشماری سال 1395، دارای 5081 خانوار است که براساس فرمول کوکران و با خطای 05/0، حجم نمونه 357 خانوار برآورد شده است. همچنین برای ارزیابی شاخص از 10 کارشناس کمک گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره توصیفی و استنباطی و مدل ویکور استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که سه متغیر بازار فروش محصولات کشاورزی با میانگین 24/3، بیمه محصولات و دام با میانگین 76/2 و مهارت شغلی با میانگین 54/2، به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده و دارای بیشترین اهمیت هستند. درمقابل نیز سه متغیرِ توانایی جبران خسارت با میانگین 47/1، عضویت در تعاونی و شرکت های کشاورزی با میانگین 865/0 و کارآفرینی با میانگین 814/0 به ترتیب با کسب رتبه های 17، 18 و 19، کم ترین میزان اهمیت را داشتند. همچنین روستاها از نظر شاخص های مورد مطالعه در 5 گروه قرار گرفتند که به ترتیب روستاهای چقاگینو (0)، قلعه دارابخان (038/0)، سه چقا (125/0)، جامه شوران (166/0) و رحیم آباد سفلی (168/0)، در ردیف توسعه یافته؛ روستاهای کاشنبه سفلی (293/0)، تازه آباد نامیوند (355/0) و ذالکه وزیری (400/0) در ردیف روستاهای درحال توسعه؛ روستای گوهرآباد (535/0) در ردیف روستاهای کم تر توسعه یافته؛ روستاهای قمشه تپه (624/0)، لعل آباد حسینقلی خانی (709/0) و توه لطیف (717/0) به عنوان توسعه نیافته و در مرحله آخر نیز روستاهای قیماس (809/0)، بان لرینی (901/0)، لعل آباد کل کل 2 (959/0) و قمشه باباکرم (1) در ردیف روستاهای محروم قرار دارند.
عوامل کالبدی مؤثر بر بهینه سازی فضای کاری برای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی فضاهای کاری مناسب زنان، موضوع مهمی است که باید در مطالعه زندگی زنان مورد توجه قرار گیرد. فضاهای کاری بدلیل ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعی شان یکی از مهم ترین مسایل، در جهت تقویت جامعه به شمار می آیند. حضور زنان در جامعه و در فضاهای کاری و مشارکت آن ها در امور اجتماعی متضمن ایجاد جامعه ای توسعه یافته است. هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش عوامل فضایی کالبدی و دستیابی به راهکارهای طراحی معماری در راستای بهینه سازی فضای کاری برای زنان بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه است. جامعه مورد مطالعه شامل 265 نفر از زنان شاغل در ادارات دولتی استان گلستان در شمال ایران بوده است. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش، از آزمون T تک نمونه ای در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن بود که عواملی از قبیل وجود حریم شخصی و قلمرو، امنیت و آراستگی، زیبایی و نظم فضا از مهم ترین عوامل موثر کالبدی و فضایی در بهینه سازی فضای کاری زنان می باشند.
تحلیل شاخص های پیاده مداری در بخش مرکزی شهرها (مورد مطالعه: پیاده راه صف (سپهسالار) و خیابان سی تیر شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
335 - 359
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری پیاده پاسخی به نیاز متعالی انسان در شهر است. در دهه های اخیر، ایده پیاده راه سازی و سپس ایده پیاده راه مداری در راستای زیست پذیرکردن هرچه بیشتر شهرها و کمک به بهبود کیفیت فضاهای شهری مطرح شده است. درواقع این جنبش ها ایده ای برای انسانی ترشدن شهرها، احیای مراکز و سرزندگی شهری بوده است. هدف این تحقیق تحلیل شاخص های پیاده مداری در پیاده راه صف (سپهسالار) به عنوان نمونه عینی پیاده راه شهری و بهره گیری از این شاخص ها برای ارزیابی خیابان سی تیر است که ماهیت شبه پیاده راهی در بخش مرکزی شهر تهران دارد. برای این منظور از شاخص مبلمان شهری، زندگی شبانه، امنیت، تنوع، کاربری، زیبایی شناختی و مقیاس انسانی برای تحلیل و سنجش دو مورد مطالعه استفاده شد. به دلیل ناپارامتریک بودن داده ها، برای مقایسه تفاوت ارزیابی وضعیت پیاده مداری از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف دونمونه ای، به منظور ارزیابی وضعیت برای دو گروه زنان و مردان از آزمون ناپارامتریک مقایسه ای دو گروه مستقل و برای سنجش گروه های سنی در استفاده از این دو فضا از آزمون کروکسال والیس بهره گرفته شد. درنهایت برای سنجش میزان رضایت از وضعیت پیاده مداری، از رگرسیون ترتیبی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میزان رضایت استفاده کنندگان از شاخص های موردبررسی در خیابان سی تیر، بیشتر از پیاده راه صف است. همچنین رضایت مردان از وضعیت پیاده مداری در پیاده راه صف بیشتر از زنان است. این در حالی است که در خیابان سی تیر، تفاوت معنی داری بین جنسیت مشاهده نمی شود. وضعیت پیاده مداری برای گروه های سنی در هر دو فضای مورداستفاده تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد. به طورکلی در رضایت از شاخص های پیاده مداری در خیابان سی تیر، با وجود ماهیت شبه پیاده راهی از نمونه اجراشده یعنی پیاده راه صف تا حد زیادی موفق عمل کرده است. خیابان سی تیر از بین متغیرهای موردبررسی فقط در متغیر مقیاس انسانی دچار ضعف است که یکی از دلایل آن، عبور خوردرو از داخل این پیاده راه است و در صورت ترددنکردن وسایل نقلیه، قابلیت ایجاد پیاده راه مطلوبی در بخش مرکزی تهران را خواهد داشت. درحالی که پیاده راه صف در متغیرهایی مانند زندگی شبانه، مبلمان شهری، تنوع و زیبایی شناختی دچار ضعف است و به دلیل تجاری بودن کاربری آن، وضعیت اقتصادی آن رو به رکود است.
تحلیل و ارزیابی زمینه های کالایی شدن مسکن در بازار مسکن ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مسکن مهم ترین دارایی خانوار به شمار می رود و کالایی اساسی و بدون جانشین است که با توجه به قیمت آن، سهم قابل توجهی از درامد خانوار را به خود اختصاص می دهد و صاحبان آن به منظور عدم پذیرش ریسک ها بالاتر در سایر بازارهای مالی به نگهداری از آن مبادرت می ورزند. بنابراین مسکن کالایی مصرفی و سرمایه ای به شمار می آید که قابل حذف از سبد هزینه ی خانوار ها نیست. تبدیل شدن مسکن به کالای سرمایه ای به جای کالای مصرفی یکی از مشکلات حوزه مسکن در حال حاضر است که این سؤال را به ذهن متبادر می سازد که چرا مسکن در ایران کالای سرمایه ای شده است؟ پاسخ به این سؤال هدف اصلی است که در این نوشتار دنبال می گردد. برای رسیدن به پاسخ این سؤال، مطالعه ی اسنادی اساس قرار گرفته است و با تحلیل و توصیف مطالب موجود است درخصوص کالایی شدن مسکن کشور ایران به عنوان جامعه ی آماری پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که قیمت مسکن و عمده متغیرهای در نظر گرفته شده، درونزا می باشند، لذا در این پژوهش از الگوی خود توضیح برداری(VAR) مورد استفاده قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که؛ ماتریس ضرایب همبستگی بین متغیرها مثبت می باشد اما با نرخ ارز و نرخ سود بانکی رابطه منفی دارد و بالاترین ضریب همبستگی با قیمت مسکن را تولید ناخالص داخلی دارد. همچنین رابطه علی و معلولی بین متغیرها نشان می دهد که قیمت مسکن با متغیرهای سهام(S)، نرخ سودبانکی(R)، تابع اعتبارات بخشی(CRE) و تابع تولید ناخالص داخلی(GDP) رابطه علی و معلولی متقابل دارند و با متغیرهای نرخ ارز (EX)و قیمت سکه(G) رابطه علی و معلولی روشنی دیده نمی شود و همچنین با متغیرهای هزینه ساخت(C)، حجم نقدینگی(M) و نرح تورم(INF) رابطه یک سویه دارند که نشان می دهد متغیرهای مورد بررسی در قیمت مسکن و تبدیل آن به کالای سرمایه ای تاثیر گذارند و با مدیریت هر یک از این شاخص ها می توان مسکن را به کالای مصرفی تبدیل نمود.