فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
105 - 123
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی به صورت تکرارپذیر، جوامع بشری ازجمله شهرها را در معرض آسیب پذیری قرار می دهد. لذا تاب آور شدن با رویکرد تقویت جوامع و تحلیل آسیب پذیری مطرح می شود. در این راستا ارزیابی تاب آوری و ابعاد آن در شهر ایلام مطابق با راهبردهای جهانی تاب آوری و بررسی میزان کارآمدی سند جهانی تاب آوری مطابق با واقعیات ساختار تاب آوری شهر ایلام ضروری می نماید. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل خبرگان حوزه مدیریت بحران و ساکنین محلات شهر ایلام است. شاخص ها و مؤلفه ها با تلفیق مدل CDRI و راهبردهای سند سندای عملیاتی شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری همچون آزمون تی (T) تک نمونه ای و دو نمونه مستقل استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، وضعیت تاب آوری شهر ایلام بر مبنای راهبردهای جهانی تاب آوری با مقدار میانگین 42/2 درصد کمتر از حد مبنا (3) است که نشان می دهد وضعیت تاب آوری شهر ایلام با وضعیت مطلوب فاصله داشته و نامطلوب ارزیابی می شود. ابعاد تاب آوری اقتصادی، اجتماعی، نهادی، طبیعی و کالبدی با وضعیت مطلوب تاب آوری فاصله داشته و به سمت آسیب پذیری گرایش دارد. تفاوت معنادار بین تاب آوری بافت های فرسوده و حاشیه نشین با نواحی شهری دارای بافت جدید بیانگر سطوح متفاوت آسیب پذیری در سطح مناطق و نواحی محدوده موردمطالعه است. نتایج آزمون تی (Test –T) پرسشنامه مبتنی بر نظر خبرگان حاکی از آن است که راهبردهای بین المللی تاب آوری در صورت اجرا در تقویت تاب آوری جوامع محلی (ایلام) مؤثر می باشد که این امر استفاده از تجارب جهانی و لزوم بازنگری در راهبردهای کاربردی در حوزه تاب آوری شهری را یادآور می شود.
تحلیل و بررسی میزان تأثیر زمینه گرایی بر دلبستگی به مکان در محله های تاریخی (موردشناسی: محله های سرخاب و دوه چی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نادیده گرفتن اصول و ابعاد زمینه گرایی در فضای محله ها، منجر به کاهش میزان دلبستگی به مکان شده و به تبع آن مسائل و مشکلات متعددی به وجود آمده است؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارتقاء دلبستگی به مکان محله های تاریخی (سرخاب و دوه چی) شهر تبریز ازطریق ابعاد زمینه گرایی به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار پرسش نامه و انجام آزمون های Spss به روش نمونه گیری تصادفی-خوشه ای انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان محله های سرخاب و دوه چی با تعداد 300 نمونه آماری (150 نفر از هر محله) است. برای بررسی «زمینه گرایی»، ابعاد کالبدی، تاریخی، اجتماعی-فرهنگی و طبیعی و برای بررسی «دلبستگی به مکان»، مؤلفه های کالبدی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد زمینه گرایی (به جز زمینه طبیعی) و دلبستگی به مکان، ارتباط خطی در محله ها برقرار است که بیشترین مقدار مربوط به بُعد کالبدی (به ویژه خوانایی) است. ازلحاظ میزان تأثیرگذاری نیز بُعد تاریخی زمینه گرایی بیشترین تأثیر را بر دلبستگی به مکان دارد؛ بنابراین برای ارتقاء دلبستگی به مکان در محله های تاریخی شهر تبریز لازم است برنامه ریزان و طراحان معماری و شهرسازی به ابعاد کالبدی و تاریخی توجه و تأکید بیشتری داشته باشند.
ارزیابی مؤلفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر زلزله زده بم
حوزههای تخصصی:
پیداکردن راهی برای مقاوم کردن جوامع و افراد برای مقابله با بلایای طبیعی، ضرورت تعریف و ارزیابی تاب آوری در حوزه سوانح طبیعی را دوچندان کرده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی مولفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر زلزله زده بم بوده است. این پژوهش، از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی مولفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر زلزله زده بم پرداخته است. با توجه به ناهمگن بودن جامعه و واحد های نمونه گیری، از روش نمونه گیری چند مرحله ای، استفاده شد. حجم نمونه در این تحقیق، با استفاده از فرمول کوکران، 330 خانوار تعیین شدهاست. جهت تجزبه و تحلیل داده ها، از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی از جمله تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی چندگانه، استفاده شد. نتایج نشان داد که خانوارهای ساکن در شهر بم، از نظر مولفه های میزان دانش و مهارت در سطح نامطلوب و از حیث مولفه های آگاهی، نگرش و سرمایه اجتماعی در سطح مطلوبی قراردارند. در مجموع، بعد تاب آوری اجتماعی از سطح مطلوبی برخودار بوده است. از حیث وضعیت تاب آوری اقتصادی و مولفه های سه گانه آن شامل: میزان و شدت خسارت، توانایی جبران خسارت و بازگشت به شرایط شغلی و مالی مناسب، در وضعیت نسبتا بد و نامطلوبی قراردارند.
عوامل و پهنه های زوال کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
زوال را می توان فرایند پالایش جمعیتی و اقتصادی و کاهش تدریجی طبقات یا اقشار متوسط به بالا و افت بخش مرکزی شهرها تعریف کرد. شهر مشهد 2292 هکتار بافت فرسوده دارد که حدود 600 هزار نفر در آن بافت ها سکونت دارند. بر اساس مطالعات اکتشافی به عمل آمده، تحولات این بافت ها در چند دهه اخیر با ماهیت زوال مطابقت دارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل و انطباق و یا عدم انطباق زوال محلات بخش مرکزی شهر مشهد با بافت فرسوده و قدیمی آن است. برای انجام این پژوهش، 12 متغیر مرتبط به پدیده زوال در سرشماری نفوس و مسکن محلات این شهر انتخاب و بر اساس نمره Z استانداردسازی، مقایسه و بر اساس مجموع امتیاز به نقشه تبدیل شدند. آزمون فرضیات با بررسی جامعه آماری سال های 1365 تا 1390 و بلوک های سرشماری سال 1390 مرکز آمار ایران انجام شده است. تحلیل داده ها از طریق استانداردسازی متغیرها بر اساس نمره Z و آزمون میزان پراکندگی و تجمع پدیده زوال توسط شاخص G (خودهمبستگی فضایی موران) انجام شده است. محلات دارای زوال بر اساس مجموع امتیاز هر یک از محلات در نقشه مشخص شد. پردازش آماری و کارتوگرافی نقشه ها به کمک نرم افزارهای Excel و Arc GIS صورت پذیرفته است. نتایج محاسبات نشان می دهد که میانگین نمرات استاندارد متغیرها در سطح شهر، نزدیک به صفر بوده و دارای اختلاف و تفاضل اندکی در مقایسه با یکدیگر هستند. ازاین رو، از مقایسه تفاضل میانگین امتیازات استانداردشده پهنه های در حال زوال و فاقد زوال شهر مشهد استفاده شد. رتبه بندی متغیرها نشان می دهد که سطح تحصیلات و تبعات شغلی و درآمدی آن و میزان سرمایه گذاری در ابنیه جدید به ترتیب تأثیرگذارترین عوامل در زوال بخش درونی شهر مشهد هستند. همچنین، قدمت و منسوخ شدگی بافت، عامل اصلی نابسامانی محلات بخش مرکزی شهر مشهد نیست، بلکه میزان برخورداری اقتصادی و منزلت اجتماعی موجب زوال این محلات شده اند.
تبیین کیفیت های مورد انتظار از رودخانه شهری به عنوان یک مکان عمومی پایدار (مورد شناسی: اصفهان، اردبیل، اهواز و رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
117 - 142
حوزههای تخصصی:
مردم با انگیزه های متفاوتی همچون ارتباط با طبیعت و گذراندن اوقات فراغت خود در فضاهای رودکنار شهری حضور می یابند؛ از این رو تبدیل همه فضاهای شهری مبتنی بر رودخانه ها به «مکان عمومی پایدار» می بایست در زمره رسالت های شهرسازی قرار گیرد. چنین مکان هایی، برای مطلوب ماندن در چرخه حیات خود و اثرگذاری بر شهر، رودخانه، مردم و محیط زیست باید کیفیت های متعددی داشته باشند؛ در پژوهش حاضر نیز نخست از طریق مرور ادبیات شاخص ها و معیارهای کیفیت، مکان های عمومی پایدار رودخانه محور شناسایی و استخراج شد و سپس با بررسی میدانی، نظرات مردم و کارشناسان در نمونه های موردی (رودخانه های بالیقلی اردبیل، زاینده رود اصفهان، کارون اهواز و زرجوب رشت) از طریق مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته و تکمیل پرسشنامه بسته، داده های لازم برای نظرسنجی شاخص ها و معیارها در نمونه های موردی گردآوری شدند و برای بررسی اعتبار نتایج، از آزمون اسمیرنف و t تک نمونه ای درجهت تبیین آن ها به کمک تحلیل عاملی در نرم افزار spss پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که برآورده شدن انتظارات و پاسخ به انگیزه های حضور مردم، می تواند به موفقیت و مطلوبیت این مکان ها بیانجامد و سازنده اصلی کیفیت مکان های عمومی پایدار رودخانه محور را می توان در قالب پایداری، تاب آوری، انسان مداری، کارایی و اثربخشی، همگانی و بازبودن، نگهداری و پرورش، انسجام و ارتباط طبقه بندی کرد. در ذیل این شاخص ها، معیارها و سنجه های مرتبط به طور کامل گنجانده شده که ارزیابی نقاط ضعف و قوّت آن ها، برای بهبود وضع موجود یا راهنمایی عام برای توسعه های آتی در سه سطح کلان، میانی و تفصیلی، کارایی زیادی خواهد داشت. به عنوان یک نتیجه کلی می توان گفت کیفیت های موردنیاز، باید با اتکاء بر سازنده های مکان عمومی پایدار تأمین شوند و به محدوده رودکنار خلاصه نمی شوند.
تدوین راهبردهای توسعه گردشگری کلان شهرتهران بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای با استفاده از روش متاسوات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو بررسی جایگاه شهر تهران از منظر گردشگری در میان سایر رقبا و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای می باشد. جامعه هدف مسئولان و افراد صاحب نظر در عرصه گردشگری می باشد که براساس تکنیک دلفی افرادی که با موضوع و محیط آشنایی داشتند به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. روش تحقیق از نظر هدف ، کاربردی و از نظر متدولوژی جزو تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. جهت تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف ، منابع و عوامل کلان محیطی و معرفی جایگاه شهر تهران در میان رقبا از تکنیک تحلیلی متاسوات و به منظور تعیین جایگاه و رتبه بندی شهرهای مورد مطالعه از روش واسپاس بهره گرفته شده است. نوآوری تحقیق در استفاده از روش های ترکیبی متاسوات و واسپاس در تعیین جایگاه شهر تهران در منطقه می باشد. براساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که شهر دبی با وزن 6/4 از نظر درآمد گردشگری و شهر ریاض با وزن 3/4 از نظر جذب تعداد گردشگر بزرگ ترین رقیب های شهر تهران می باشد. در این راستا مهم ترین عوامل در عدم توسعه مناسب گردشگری نیز عواملی چون کمبود زیرساخت های گردشگری ، عدم انسجام سیاست های کلان شهری ، نبود برنامه ریزی های مشخص و واحد در استفاده از پتانسیل های انسانی ، پراکندگی سایت های گردشگری ، مشکلات حمل و نقل شهری ، اعمال تحریم های غرب علیه ایران شناخته شدند.
تبیین تأثیر ارتفاع و فرم گونه های مسکونی مبتنی بر ایجاد آسایش حرارتی فضاهای باز جمعی (نمونه مورد مطالعه: مجتمع های مسکونی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در محیط زیست یک عامل حیاتی است که بر سلامت و رفاه ساکنین تأثیر گزار است. آسایش حرارتی به میزان زیادی تحت تأثیر اثرات ترکیبی پارامترهای مختلف است و فرم بلوک های شهری تأثیر قابل توجهی بر مقدار تابش و الگوهای جریان و سرعت باد می گذارند. در این پژوهش به سنجش تأثیر فرم و ارتفاع بلوک های مسکونی بر آسایش حرارتی فضاهایی باز پرداخته است. روش تحقیق پژوهش به شیوه کمی، و از روش توصیفی و استنباطی از نوع پیمایشی، و روش نمونه گیری تصادفی و به منظور انتخاب حجم نمونه از نمونه گیری احتمالی کنترل شده استفاده شده است. چهار بلوک مسکونی با الگوهای متداول در شهر شیراز در سه حالت کوتاه مرتبه، میان مرتبه و بلند مرتبه انتخاب و شبیه سازی گردید. و به بررسی نتایج منتج از شبیه سازی به تحلیل داده ها و سنجش آنها با استفاده از نرم افزار ENVI-met در سال 1399 پرداخته شده است؛ سپس با استفاده از داده های اقلیمی در نرم افزار RayMan، دمای معادل فیزیولوژیکی به دست آمد و در پنج نقطه مدل های شبیه سازی شده، نسبت فرم و ارتفاع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس نتایج با توجه به نرم افزار SPSS22 آماره ها در دو سطح توصیفی و استنباطی بیان شده است، و با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی نقاط بحرانی براساس فرم ها بر حسب سه ارتفاع مطرح شده مشخص گردید و میزان معناداری و ارتباط بین انواع فرم های (ترکیبی، مجموعه، خطی، محیطی) برحسب انواع ارتفاع (بلندمرتبه، میان مرتبه و کوتاه مرتبه) با استفاده از آزمون کروکسکال والیس مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها نشان داد که بین انواع فرم و ارتفاع تفاوت معناداری وجود دارد و این ارتباط در ساختمان های میان مرتبه در فرم مجموعه ای و محیطی نتیجه مطلوب تری را داشته است. نهایتا هر دو فاکتور فرم و ارتفاع ارتباط مهمی با پارامترهای موثر در آسایش حرارتی فضای باز مجتمع های مسکونی دارند و نقش به سزایی در تعدیل دما محیط و امکان بهره روی متفاوتی را برای ساکنین بوجود می آورند.
تبیین سیاست های دولت محلی و توسعه شهری با تأکید بر شهرهای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه و استقلال درون شهرها، از جمله دغدغه های اصلی حاکمان جوامع گوناگون در جهان می باشد. توجه به امور شهرها در عصر جهانی شدن در گرو مدیریت قوی و کارامد است. این امر جز با اجرای الگوی دولت محلی و دخالت دادن مردم در امور شهری خودشان و احقاق حقوق شهروندی آنها، امکان پذیر نیست. کانون اصلی مشکلات توسعه نیافتگی در کشورهای در حال توسعه، شهرها هستند. افزایش جمعیت شهری و مهاجرت پیوسته روستاییان به شهرهای پرجمعیت، فشار شدیدی بر زیربناهای شهری وارد آورده و بیشتر آنها را از ایفای نقش مطلوب در فرایند توسعه در کشورهای در حال توسعه بازداشته است. توسعه شهری بستگی زیادی به زیربناهای شهری مانند انرژی، جاده ها و منابع دیگری دارد. لذا این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای درصدد آن است که توسعه شهری با رویکرد به نقش دولت محلی در ایران را مورد بررسی قرار دهد. نتایج یافته های این مقاله نشان می دهند که در ایران برخی شهرها، از فضا و سیمای شهری زیبایی برخوردار نیستند. تصمیمات عموماً از بالا به پایین به شهرداری ها دیکته می شوند. در شهرداری ها، حضور افراد متخصص و کارشناس در امور شهری و شهرسازی بسیار کم می باشد. با توجه به ویژگی هایی جغرافیایی سرزمین ایران (جغرافیای فرهنگی، جغرافیای اقتصادی، جغرافیای ناحیه ای) الگوی دولت محلی در مدیریت شهری و توسعه شهرها، می تواند کارایی داشته باشد.
تدوین مدل مفهومی تحقق بازآفرینی پایدار شهری از منظر آینده پژوهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
27 - 44
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه آورده است که از پیامدهای این پدیده، شدت یافتن ضریب آهنگ تغییرات فضایی- کالبدی شهرها و ناکارآمدی بافت های شهری می باشد. این روند افزایش جمعیت، افت منزلت های اجتماعی، نابسامانی در سازمان فضایی- کالبدی، اقتصادی و کارکردی را در محله های شهری که نقش اساسی در حیات و زوال شهر دارند؛ منجر شده است. علاوه بر این بافت های ناکارآمد، به عنوان کوچکترین سلول و مهمترین عامل در تداوم حیات شهری نقش بسیار مهمی را در آینده شهر دارند. از اینرو لزوم توجه به چشم انداز آینده این بافت ها، سبب پایداری محلات و در نهایت پایداری کل شهر می شود. در سال های اخیر رویکرد بازآفرینی پایدار شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فیزیکی و محیطی به منظور ارتقای کیفیت زندگی در بافت ناکارآمد در پیوند با کل شهر پا به عرصه مرمت و حفاظت گذاشته است. لذا این پژوهش با هدف تدوین چارچوب مفهومی و ارائه ی ابعاد و معیارهای بازآفرینی پایدار با استفاده از روش آینده پژوهی سعی بر آن دارد با روش توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین بررسی نظریات مربوط به بازآفرینی و پژوهش های انجام گرفته شده با این رویکرد، دیدی جامع از ابعاد و معیارهای آن داشته باشد. یافته ها نشان می دهد تا کنون نظریات بسیاری با این موضوع انجام شده که هرکدام اصول و معیارهایی برای تحقق بازآفرینی پایدار پیشنهاد شده است که در این میان نظریه پیتر رابرتز به دلیل جامع بودن و در رابطه بودن با هدف پژوهش انتخاب می شود.
تبیین مدل مفهومی نقش آفرینی فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
43 - 58
حوزههای تخصصی:
فضای شهری در یک بستر تاریخی، علاوه بر دارا بودن همه عملکردهای متعارف خود که در سایر محیط های شهری نیز عهده دار است، باید نقش خود را در ترازی بالاتر و چند وجهی منطبق با ویژگی های یک بافت تاریخیِ هویت مند ایفا نماید. بر این مبنا هدف اصلی پژوهش حاضر،کشف چگونگی ارتباط و نحوه برهمکنش مؤلفه های فضای شهری با اجزا و ارکان متشکله جریان زندگی در بافت تاریخی است؛ به نحوی که بتوان با مدیریت و استفاده شایسته از ظرفیت های فضای شهری در بستر بافت تاریخی، کیفیت زندگی ساکنان و کاربران آن را ارتقا بخشید. این مهم به نوبه خود حفظ ساکنین بومی در محدوده بافت تاریخی، بازگشت مهاجران از محدوده و پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی را موجب خواهد شد. روش تحقیق پژوهش حاضر "توصیفی_ تحلیلی"، "استدلال منطقی" و در نهایت "دلفی سازی و نظرسنجی از خبرگان" است. بدین ترتیب که ابتدا به مؤلفه های فضای شهری و کیفیات ناظر بر آن پرداخته شده، سپس ابعاد و سنجه های کیفیت زندگی شهری بررسی و شاخص هایی از آن که به فضای شهری و کیفیت محیطی اشاره دارد و موضوع کار طراحی، برنامه ریزی و مدیریت شهری است، بر اساس دیدگاه های نظری و تحقیقات انجام شده گذشته مشخص شده است. در گام بعدی شاخص های استحصال شده با ویژگی های خاص بافت تاریخی مورد پایش و بازبینی قرار گرفته است. شاخص های به دست آمده از دلفی (با تعداد 91 شاخص) با اظهارنظر حدود 40 نفر از خبرگان رشته و حرفه به 64 شاخص تقلیل یافتند. در نهایت نتایج آن در قالب مدل مفهومی نقش فضای شهری در ارتقای کیفیت زندگی در بافت های تاریخی شهری ارائه شده است. این مدل مفهومی از شش مؤلفه تشکیل شده؛ شامل مؤلفه زیست محیطی با معیارهای «کیفیت زیست خرد فضاها»، «پایداری زیست محیطی»، مؤلفه تجربی_زیبایی شناختی با معیارهای «هم پیوندی بافت جدید و قدیم»، «کیفیت منظر شهری و ارتباط فضایی»، مؤلفه عملکردی با معیارهای «تنوع استفاده از محیط»، «سرزندگی وکیفیت محیطی»، «ایمنی و امنیت» و «حمل ونقل و دسترسی»، مؤلفه اجتماعی_فرهنگی با معیارهای «سرزندگی و انسجام اجتماعی»، «حفظ تعادل جمعیت»، مؤلفه ی اقتصادی با معیارهای «سرزندگی و ثبات اقتصادی»، «انعطاف پذیری برنامه های توسعه» و مؤلفه ی زمان با معیارهای «مدیریت زمان در فضاهای همگانی»، «تداوم مکان» که شاخص ها را تعریف کرده اند.
مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک (موردمطالعه: محدوده هزارجریب و تخت فولاد منطقه 6 اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
55-66
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری بخش عمده ای از زندگی روزمره شهروندان را به خود اختصاص می دهند. تجارب طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری نشان داده است که این فضاها در پاسخگویی به نیاز کودکان، به عنوان حساس تری ن و مهم ترین قشر جامعه، ناکارآمد بوده اند و برنامه ریزی ها بیشتر بر اساس خواست و نیاز بزرگ سالان انجام می گیرد. هرچند در سال های اخیر توجه به کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف موردتوجه قرارگرفته ولی اقدامات کالبدی و محیطی مناسبی اتخاذ نشده است. با این وجود با پررنگ تر شدن مباحث حقوق شهروندی، توجه به تمام اقشار جامعه به خصوص کودکان به عنوان یک شهروند، بیشتر موردتوجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرارگرفته است. شهر دوستدار کودک علاوه بر تأمین نیازهای اولیه، امکان مشارکت و اظهارنظر را برای کودکان محقق می سازد. در همین راستا پژوهش حاضر به منظور شناخت و بررسی اصول و معیارهای شهر دوستدار کودک و میزا ن رعایت ای ن اصو ل د ر د و محدود ه هزارجریب و تخت فولاد اصفهان انجام گرفته است. روش تحقی ق د ر ای ن پژوهش، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی های میدانی و مصاحبه است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از بهره گرفتهشد. در این پژوهش ابتدا در قالب مبانی نظری به شناخت نیازهای کودکان و اصول Arc GIS و SPSS نرم افزارهای مطرح شده توسط اندیشمندان مختلف درباره شهر دوستدار کودک پرداخته شد. سپس با توجه به مطالعات انجام گرفته و امکانات و اطلاعات در دسترس، پنج شاخص ایمنی و امنیت، دسترسی، اوقات فراغت، مشارکت و سلامت محیط برای سنجش میزان کودک مداری محدوده های موردمطالعه انتخاب شد و ارزیابی هر شاخص با توجه به اطلاعات موجود از طریق پرسشنامه، بررسی های انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که امتیاز شاخص های شهر دوستدار GIS میدانی، مصاحبه و تحلیل اطلاعات در کودک به غیراز مشارکت کودکان که دارای وضعیت بسیار نامناسبی می باشد، از مقدار متوسطی برخوردار است و درمجموع امتیاز هر دو محدوده، با برتری ناچیز محدوده هزارجریب نسبت به محدوده تخت فولاد، نزدیک به هم است و نسبتاً دوستدار کودک می باشند. در پایان نیز با توجه به مصاحبه ها و نیازسنجی های انجام شده، راهبردها و سیاست هایی جهت دستیابی به رفاه کودکان و شهر دوستدار کودک ارائه شد.
ارزیابی تاب آوری اقلیمی در بعد کالبدی (مطالعه موردی: محله نقش جهان، اصفهان، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
55-66
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای اصلی مقابله با تغییرات اقلیمی و بحران های ناشی از آن در شهرها، تاب آوری شهری است. تاب آوری به توانایی هر سیستم شهری در تحمل و بازیابی سریع در اثر ضربه و فشارهای متعدد و تداوم ارائه خدمات اشاره دارد. شهر تاب آور شهری است که ضمن حفظ عملکردهای اساسی، ساختارها و هویت خود و همچنین سازگاری و پیشرفت در برابر تغییرات مداوم، آماده بازسازی آسیب های ناشی از هرگونه بحران مانند تغییر اقلیم است. این موضوع در تحقیقات مختلف و اسناد بین المللی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است و از آن جا که ایران در معرض چالش های اقلیمی بسیاری است، ضرورت چنین تحقیقاتی بیش از پیش احساس می شود. در این پژوهش، سوال اصلی این است که چگونه تاب آوری اقلیمی در بستر شهر شکل می گیرد و چگونه ابعاد آن به ویژه تاب آوری کالبدی باید ارزیابی شود. با توجه به این که اصفهان در معرض تغییرات اقلیمی است و بر اساس سناریوهای مختلف، تغییرات گسترده ای در دما و بارندگی این شهر برای دهه های آینده پیش بینی می گردد؛ پژوهش حاضر برای ارزیابی تاب آوری کالبدی محلات شهری در برابر تغییرات اقلیمی در نمونه پژوهی محله نقش جهان در شهر اصفهان طراحی و انجام شده است. اولین گام در راستای این امر بررسی چارچوب نظری تاب آوری شهری و استخراج شاخص های تاب آوری کالبدی بود. سپس جمع آوری داده ها از روش هایی مانند مطالعات اسنادی، مصاحبه و مشاهده انجام و داده های به دست آمده توسط نرم افزارهای تحلیل گردید. در انتها سطح تاب آوری اقلیمی در پنج دسته از معیار های محیطی-کالبدی، ساختار شهری، مقاومت SPSS و GIS و سازگاری، تراکم و دسترسی به خدمات ارزیابی و تحلیل شد. در بافت نقش جهان، امتیاز نهایی نشان می دهد که تاب آوری کالبدی در برابر تغییرات اقلیمی در سطح متوسط است. بنابراین در راستای بهبود آن راهبردهایی نیز ارائه شد.
خوانش ترجیحات استفاده کنندگان در تجربه فضاهای عمومی تجاری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
167 - 194
حوزههای تخصصی:
«محیط شهری» فضایی است مادی، با ابعاد اجتماعی و روان شناختی به منظور جریان یافتن زندگی روزمره و بستری برای تجارب متنوع. درعین حال، فضای عمومی به ما این امکان را می دهد که حضور مردم، تجربه و درک شود و شناخت دیدگاه ها را فراهم می کند. بررسی ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای شهری رویکردی درجهت دستیابی به تجارب شهری جمعی است؛ درحالی که مسئله پیشِ رو در جهان مدرن، جایگزین شدن تجربیات جمعی با تجربیات آنی در فضای شهری و بی توجهی به ترجیحات محیطی استفاده کنندگان فضایی است. هدف از این پژوهش، خوانش ترجیحات استفاده کنندگان فضاهای تجاری شهر اصفهان است و درپی پاسخگویی به این هدف، مقایسه ای تطبیقی بین ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای تجاری سنّتی و فضاهای تجاری نوظهور برمبنای نظریه تکاملی انجام گرفته است. روش این پژوهش در تبیین و تکمیل شاخص های بررسیِ تجربه و ترجیحات استفاده کنندگان، روش کِیفی بوده و رویکرد پدیدارشناسی تفسیری مد نظر است و با استفاده از تکنیک افتراق معنایی در پنج فضای شهری هم مقیاس (شهری-فراشهری) اصفهان با کارکرد تجاری (میدان نقش جهان، میدان امام علی، مجموعه سیتی سنتر، ارگ جهان نما، مجتمع پارک) ارزیابی شده است. در این پژوهش، سه بُعد اساسیِ تجربه در مدل ترجیحات مکان (بُعد منظر عینی، بُعد منظر ذهنی و بُعد منظر ارزیابانه) در نظر گرفته شده است که درنهایت می توان نتایج حاصل از بررسی شاخص های سه گانه ترجیحات شهروندان را در ابعاد تجربه مکان موردسنجش قرار داده و بر این مبنا فضا های شهری را در یک مقایسه تطبیقی بررسی کرد. جمع بندی صورت گرفته از یافته ها و مقایسه شاخص ها در هر فضا و در مقایسه با سایر فضاها نشان می دهد که از میان ابعاد مطرح شده، شاخص های مطرح در بُعد ارزیابانه فضا (ازجمله شاخص امنیت) منجر به ترجیح فضا می شود؛ هرچند شاخص های منظر ذهنی (ازجمله شاخص خوانایی) و شاخص منظر عینی (ازجمله شاخص وجود عناصر طبیعی و سبز) نیز لازمه ترجیح یک فضای شهری است.
استراتژی های طراحی در ساخت و سازهای تاب آور اقلیمی (نمونه موردی: خانه عباسیان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر شرایط اقلیمی در سطح جهان و اثرات ناشی از آن موضوع نگران کننده عصر حاضر است. تاب آوری اقلیمی به عنوان راه حل پاسخگو به رویدادهای ناگهانی اقلیمی توسط بسیاری از محققان مطرح شده است. با توجه به این که ساختمان ها موجب انتشار درصد بالایی از گازهای گلخانه ای هستند و با تکیه بر مطالعات انجام شده در زمینه روند رو به رشد تغییر اقلیم، مسأله تاب آوری اقلیمی در شهرها و در راستای آن تاب آوری ساختمان ها مطرح شده است؛ بنابراین پرداختن به استراتژی های کاربردی تاب آوری در طراحی ساختمان های آینده جهت پاسخ به سناریوهای اقلیمی ضروری است. منظور از استراتژی ها، مؤلفه ه ا و عوام ل و عملکردهایی است که در زمینه تاب آوری اقلیمی در بخش ساختمان سازی مطرح است. پژوهش حاضر با هدف یک بررسی تکمیلی در جهت بیان استراتژی های تاب آوری معماری های آینده حائز اهمیت است. مسئله مورد تأکید آن است که توجه به مؤلفه ها و استراتژی های تاب آوری ساخت وسازهای آتی با توجه به روند تغییر اقلیم جهانی در جهت استفاده در استانداردهای طراحی در ساختمان سازی لازم توجه است. این بررسی ابتدا با توجه به تأثیرات ناشی از تغییر اقلیم به عوامل خارجی و داخلی جهت بیان استراتژی های تاب آوری ساختمان و سپس زیرمجموعه های آن ها می پردازد و درنهایت به روش توصیفی _ تحلیلی و کیفی، یافته های حاصل از آن به صورت استراتژی های کلی در قالب جدول مطرح شده است. نتایج چنین است که تمامی مؤلفه های یک ساختمان از شروع طراحی تا پایان ساخت در بخش های مختلف ساختمان در تاب آوری آن مؤثر است و کوتاهی در بخش ساختمان در جهت تاب آوری، رویدادهای اقلیمی متغیر را تحت تأثیر قرار می دهد.
بررسی تأثیر ابعاد اجتماعی تاب آوری شهری بر توسعه پایدار گردشگری مطالعه موردی: شهر محمودآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
شهرها مقصد اصلی گردشگری به شمار رفته و امروزه گردشگری به یکی از موتورهای محرکه توسعه شهری و بازسازی آن تبدیل شده است. بر این اساس شهرهای گردشگری به دلیل نقش غالب گردشگری در توسعه خود غالباً منحصربه فرد در نظر گرفته شده و در معرض اختلال های خارجی قرار دارند. مبتنی بر این دیدگاه نیز تاب آوری برای درک توانایی اجتماع در توسعه صنعت گردشگری به روشی پایدار مهم به شمار می رود در این تحقیق تلاش شد تأثیر ابعاد اجتماعی تاب آوری شهری بر توسعه پایدار گردشگری موردبررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارشناسان و مسئولان حوزه شهری و گردشگری شهر محمودآباد و شهرداری شهر محمودآباد، به تعداد 80 نفر که در سال 1398 اشتغال به کار دارند و به دلیل حجم کم نمونه، تمام جامعه آماری به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری سرشماری انتخاب شد. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که تاب آوری اجتماعی با ضریب مسیر 689/0 بر توسعه پایدار گردشگری در شهر محمودآباد تأثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که تاب آوری اجتماعی قادر است 5/47 درصد از واریانس متغیر وابسته (توسعه پایدار گردشگری) را تبیین نماید. همچنین ابعاد تاب آوری اجتماعی، بعد حمایت اجتماعی با ضریب مسیر 502/0، بعد دل بستگی مکانی با ضریب مسیر 222/0، بعد آگاهی با ضریب مسیر 194/0، بعد مشارکت با ضریب مسیر 188/0 و بعد اعتماد نهادی با ضریب مسیر 163/0 به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر توسعه پایدار گردشگری در شهر محمودآباد داشتند.
عوامل متمایزکننده الگوهای انتخاب محل اقامت گردشگران داخلی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل تشخیصی درصدد شناسایی الگوهای تمایز بخش انتخاب محل اقامت گردشگران در شهر مشهد است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری تحقیق، گردشگران و زائران بومی شهر مشهد در فصل زمستان سال 1396 است. یافته های تحقیق نشان داد که انتخاب محل اقامت گردشگران مشهدی به شیوه غیرنهادی (68 درصد) و بر اساس تصمیم جمعی (88 درصد) صورت می گیرد. بررسی عوامل تمایزگذار در انتخاب محل اقامت نیز نشان داد که اگرچه پایگاه اجتماعی گردشگران در انتخاب محل اقامت نقش دارد، اما تنها عامل تعیین کننده نیست؛ بلکه ارزش های اقامتی گردشگران و نظام ترجیحات آنان در سفر و انگیزه سفر نیز در انتخاب محل اقامت گردشگران در شهر مشهد تاثیرگذار است.
اولویت سنجی معابر مستعد پیاده راه سازی در عرصه بافت تاریخی شهر یزد با استفاده از ابزار تحلیلی Weighted Sum، در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اولویت سنجی معابر مستعد جهت پیاده راه سازی در سطح بافت تاریخی شهر یزد بوده است. تحقیق، از لحاظ هدف کاربردی با روش توصیفی – تحلیلی می باشد. شاخص های تحقیق با استفاده از چارچوب نظری به دست آمد و اعتبار معیارها توسط متخصصان گروه و کارشناسان شهرسازی و ترافیک شهری تائید گردید. شاخص های نهایی شامل امنیت، دسترسی به حمل ونقل عمومی، حجم تردد خودرو در معبر، میزان سازگاری کاربریهای همجوار معبر با پیاده راه، چشم انداز بصری، تعداد دسترسی سواره به معبر، عرض و طول معبر مشخص گردید. شاخص ها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، وزن دهی شده است و در ادامه در نرم افزار GIS لایه های مختلف که در مکانیابی پیاده راه نقش دارند ایجاد شد سپس وزن های اختصاص داده شده به هر لایه در تابع Weighted Sum جانمایی شد. نتایج مطالعه نشان داد که در بافت قدیم شهر یزد، خیابان های امام خمینی شمالی، امام خمینی جنوبی و قیام بیش ترین استعداد را جهت پیاده راه سازی دارند. نوآوری این تحقیق، استفاده از تابع نرم افزاری Weighted Sum بر روی لایه های خطی می باشد.
تحلیل محتوای جرایم مکان محور شهر تهران در بازه زمانی 1390-1398 خورشیدی، مطالعه موردی: محله های نارمک، نازی آباد و پونک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرم و ناامنی، یکی از پایدارترین چالش های زندگی شهری و مقوله ای اولویت دار در کیفیت زندگی در فضاهای شهری است. شهر بزرگ تهران دارای بیشترین سهم نسبت جمعیت به جمعیت شهری کل کشور و جرم خیزترین شهر ایران است. قرائت های نوین از مکان و تجزیه و تحلیل های خُردمحور مکان مبنا، یکی از راهکارهای نوین عملیاتی پیشگیری وضعی جرم است که تاکنون به صورت نظری و عملیاتی مورد توجه متولیان و اندیشمندان حوزه امنیت شهری قرار نگرفته است. این مطالعه، مختصات آماری و مکان های نهایی جرایم در بین سه محله از شهر تهران را بررسی نموده است. رویکرد مطالعه، کمّی و ابزارهای پژوهش، تحلیل محتوای کمّی به کمک گزاره های استنتاجی و شاخص های تحلیلی مرکب خُرد مقیاس و میانی مقیاس جرم شناختی است. جامعه آماری تحقیق، شامل وقایع خبری روزانه ثبت شده هفت روزنامه سراسری ایران، کیهان، اعتماد، شرق، جام جم، دنیای اقتصاد و رسالت در پایگاه داده های تمام متن وب سایت «مگ ایران» از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1398 خورشیدی، 1100 پرونده و 290 مورد مکان خالص جرم خیز است. قلمرو مکانی تحقیق، شامل سه محله نارمک، محله نازی آباد و محله پونک در شهر تهران است. جرایم سرقت، زورگیری و قتل به ترتیب بالاترین سطح فراوانی مشترک جرایم را در بین محلات هدف داشته اند. سرقت در محله نارمک و زورگیری و قتل در محله نازی آباد فراوانی بیشتری داشته است. محله نازی آباد در شاخص های تطبیقی آماری- موضعی مطالعه به نسبت دو محله دیگر از معضلات ناامنی شهری بیشتری برخوردار است. مکانِ خانه مسکونی در جرم سرقت و شبکه معابر در جرایم زورگیری و قتل اصلی ترین مکان های جرم محلات بوده اند. حریم شخصی شهروندان و نیز فضای مشاع حرکتی همانند خیابان ها و میادین در این سه فضای جغرافیایی از ضریب ناامنی بسیار بالاتری به نسبت مکان های مالکیتی برخوردار بوده اند. در پایان، تجزیه و تحلیل های مکان مبنایی به تفکیک مختصات آماری و موضعی جرایم ارائه شده و پیشنهاداتی نیز برای هر محله و مطالعات آتی ارائه گردیده است.
ارزیابی وضعیت شاخص های شهر دوستدار کودک و ارتباط آن با دسترسی کودکان به کاربری های ضروری (مورد مطالعه: شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
835 - 856
حوزههای تخصصی:
توجه به نیازها و خواسته های گروه سنی کودکان، از الزاماتی است که از یک طرف نهادها و سازمان های بین المللی بر آن تأکید داشته اند و از طرف دیگر متون حقوقی، قانونی و توسعه ای کشور به آن توجه ویژه ای نشان داده اند. شهر دوستدار کودک از کلیدی ترین مفاهیمی است که با ارزیابی و تحلیل آن می توان میزان برآورده شدن خواسته های و انتظارات کودکان را سنجید. چگونگی وضعیت شاخص شهر دوستدار کودک و بررسی ارتباط آن با دسترسی کودکان به کاربری های ضروری موردنیاز آن ها مسئله اساسی پژوهش کمی و کاربردی حاضر است که به صورت موردی در شهر جهرم انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کودکان 6 تا 12 سال تشکیل می دهند (11678 نفر) که از میان آن ها 372 نفر به عنوان نمونه آماری درنظر گرفته شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با رعایت اصول تأیید شد. نتایج نشان داد شاخص های هشت گانه شهر دوستدار کودک دارای میانگین کمتر از حد مبنا (عدد 3) هستند و وضعیت کلی آن ها با میانگین 1/2 نامناسب است. همچنین مطابق نتایج، همبستگی میان شهر دوستدار کودک و دسترسی کودکان به کاربری های ضروری شان با مقدار 428/0 به لحاظ آماری مثبت است. نتایج رگرسیون خطی نشان داد متغیر مستقل پژوهش توانسته است 3/18 درصد از واریانس شهر دوستدار کودک را تبیین کند. از این رو ارتقای سطح کمی-کیفی کاربری های موردنیاز کودکان در سطح محله های مختلف شهر جهرم ضروری به نظر می رسد.
آسیب شناسی مدیریت سیاسی فضا در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران مرکزیت اداری-سیاسی کشور را در درون و برون مرزهای سیاسی تنظیم می کند و در تعامل با سایر نقاط جهان در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی درجه بالایی از تأثیرپذیری و تأثیرگذاری را در یک تحلیل سیستمی آشکار می سازد. سیستم شهری تهران، باز و چندوجهی است که با تعارض و ناپایداری های زیادی مواجه است. به نظر می رسد نبود یک کارکرد مشخص برای کلان شهر تهران، توصیف سیستمی از آن را با مشکل روبه رو و کارآمدی نهادهای مدنی و دولتی در آن را به شدت تضعیف می کند. سپس زمینه های اصلی و بالقوه در شکل گیری و بروز عوامل استراتژیک چهارگانه (فرصت ها، تهدیدها، نقاط قوّت و نقاط ضعف) در محیط بیرونی و درونی مورد شناسایی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد از میان عوامل مختلف بیرونیِ مؤثر در مدیریت سیاسی فضای کلان شهر تهران، عامل تهیه طرح مجموعه شهری با امتیاز وزنی (84/0) به ترتیب به عنوان مهم ترین فرصت و عامل تعدد و تفرق قلمروهای حکومتی و مدیریت کلان شهر تهران (33/0)، مهم ترین تهدید پیشِ روی مدیریت سیاسی فضا در مجموعه کلان شهری تهران محسوب می شوند. تفرق و چندپارگی، از ویژگی های بارز نظام مدیریت شهری تهران است که همین عامل باعث شده است نظام مدیریت و اداره این کلان شهر نتواند فضایی شهری و به تبع آن فرایندهای اجتماعی، سیاسی، کالبدی، زیست محیطی و اقتصادی را به صورت سیستماتیک تحت پوشش قرار دهد.