فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
305 - 318
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از معضلاتی که امروزه بسیاری از کشورها با آن دست به گریبان هستند مشکل بافت های فرسوده در شهرهاست که هر کشوری سعی در رفع آن بر اساس امکانات و توانایی های بومی خویش و برپایه آراء نظریه پردازان گوناگون دارد. تحقق چنین هدفی مستلزم انجام مطالعات گسترده، شناخت جنبه های محیطی – کالبدی و بررسی ابعاد اقتصادی – اجتماعی، بافت های فرسوده است. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش به سازی و نوسازی بافت فرسوده محله نادرکاظمی به منظور حیات دوباره بافت است. اهداف فرعی در چارچوب هدف کلی پژوهش عبارت است از: شناخت ویژگی های اقتصادی و اجتماعی ساکنان، وضعیت کالبدی مجموعه، بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی در به سازی بافت فرسوده نادرکاظمی و ارائه راهبردها و راهکارهای علمی و عملی در این زمینه است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است که در محله نادرکاظمی شیراز با جمعیت 2302 نفر و نمونه قابل تعمیم 329 نفر مورد بررسی قرار گرفته است.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از راه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل آماری گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که کمبود امکانات، خدمات شهری و تاسیسات زیربنایی سبب مهاجرت بیش تر ساکنان بومی این منطقه به مناطق دیگر شهر شده است، از سوی دیگر، وضعیت اجتماعی – اقتصادی ساکنان بافت سبب شده تا روند به سازی و نوسازی درون بافت کند و سرعت فرسوده شدن و تخریب بافت افزایش یابد. بر اساس یافته ها پاسخ گویان بیش ترین تمایل را به مشارکت در تصمیم گیری و کم ترین گرایش را به مشارکت مالی داشتند؛ نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از آزمون پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت مردمی در روند ساماندهی بافت فرسوده با مولفه های دسترسی به خدمات و امکانات شهری و اعتماد سازی رابطه ای معنادار وجود دارد.
بررسی شاخصه های طراحی مسکن چند واحدی معاصر (پلکس) در ارتباط با الگوهای معماری بومی اقلیم گرم و خشک مورد پژوهی؛ مسکن بومی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
319 - 338
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش دست یابی به شاخصه های طراحی مسکن در اقلیم گرم و خشک و میزان انطباق پذیری مسکن پلکس به عنوان نوعی مسکن جدید با الگوهای گذشته معماری در ابعاد کالبدی و اقلیمی و هم چنین، دست یابی به معیارهایی که به احیاء معماری بومی گذشته و شناخت اصولی آن منجر می شود. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر، ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و با ماهیت کاربردی است. بعد از شناخت شاخصه های معماری بومی اقلیم گرم و خشک و شناخت مسکن پلکس از راه مطالعات میدانی (مشاهده و مصاحبه) ومروربرخی اسناد کتابخانه ای شاخصه های موردنظر در نمونه های مطالعاتی با سیستم امتیازدهی ارزیابی شده و از زاه مقایسه کمی (امتیازات کسب شده در نمونه های مسکن بومی و مسکن پلکس) و مقایسه کیفی (بررسی معیارهای به دست آمده از مطالعات انجام گرفته) به انطباق پذیری و استنتاج شاخصه های معماری هر یک از این دو نوع مسکن پرداخته شده است. یافته ها: نتایج مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و روش تطبیقی از طریق ویژگی های مفهومی و کالبدی مسکن بومی و مسکن پلکس در قالب شاخصه کالبدی ، اجتماعی و اقلیمی و تحلیل و سنجش شاخصه های موردنظر پس از طبقه بندی در قالب مؤلفه و معیارهای مربوطه ، هم پیوندی ، ارتباط و میزان انطباق شاخصه های طراحی در معماری مسکن بومی و مسکن پلکس به عنوان یک الگوی معاصر در طراحی مسکن جدید را نشان می دهد. مسکن بومی متأثر از مؤلفه های اقلیمی، فرهنگی و معیشتی است، اما مسکن پلکس حاصل شیوه ها و نگرش های جدید زیستی و اجتماعی است، ولی باوجود ریشه های متفاوت مسکن بومی وپلکس، می توان ویژگی های مشترکی در آن ها یافت. این معیارها نشان می دهد که مباحث مربوط به اصول پایداری اقلیمی جزء مباحث مهم و اساسی درزمینه طراحی معماری بومی می باشند که در مسکن پلکس تحقق یافته است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که تعامل نزدیکی بین معیارهای طراحی مسکن پلکس با مسکن بومی اقلیم گرم و خشک ,وجود دارد و این نوع مسکن می تواند به عنوان شکل جدیدی از مسکن معماری در ارتباط با اقلیم و ایجاد هم پیوندی با معماری گذشته در پاسخ گویی به محیط و ایجاد مسکن پایدار مفید، احیاء معماری مسکن بومی در معماری معاصر را در پی داشته باشد.
تحلیل متغیرهای اقتصادی– اجتماعی و الگوهای کاربری زمین در تولید سفرهای شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه چیدمان کاربری ها و توزیع فعالیت ها در سطح شهر، از عوامل تأثیرگذار بر الگوهای حمل ونقل شهری است. از آنجا که تقاضای سفر از پراکنش کاربری های عمده از جمله محل کار، مراکز آموزشی، مراکز تفریحی یا مراکز خدماتی مشتق می شود، بخشی از کاهش حجم تقاضا از مجرای اعمال سیاست های ساماندهی کاربری زمین، قابل حصول است. به این منظور، اطلاعات مربوط به رفتار ترافیکی و ویژگی های اجتماعی- اقتصادی 384 نفر از شهروندان شهر رشت جمع آوری شد. هدف پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، تبیین مزیت های استفاده از مدل ترکیبی تصمیم گیری WASPAS در بررسی متغیرهای اقتصادی- اجتماعی و الگوهای کاربری زمین در تولید سفرهای درون شهری شهر رشت است. برای شناسایی شاخص های مناطق هدف تولید سفر از مطالعات مرتبط با حوزه برنامه ریزی شهری و حمل ونقل درون شهری استفاده شد. براین اساس، 11 معیار و 40 زیرمعیار شناسایی شدند که مبنایی برای گردآوری اطلاعات مربوط به مناطق تولید سفر در شهر رشت بودند. برای به دست آوردن امتیاز هر معیار که دارای چند زیرمعیار است، از روش شاخص مرکزیت استفاده و نمره هر معیار با توجه به زیرمعیارهای آن محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی به اولویت بندی مناطق شهر رشت براساس تولید سفر پرداخته شد. با استفاده از وزن دهی آنتروپی شانون در گام دوم یافته های پژوهش مشخص شد معیارهای رشد فشرده با وزن 3/0 و اختلاط کاربری با وزن 25/0 بیشترین وزن و تأثیر را در تولید سفر دارند. نتایج این پژوهش نشان می دهد، مناطق 2، 1 و 3 به ترتیب قابلیت بیشتری برای تولید سفر دارند و مناطق 4 و 5 قابلیت تولید سفر کمتری دارند؛ به گونه ای که خروجی حاصل از مدل به خوبی با واقعیت های موجود منطبق است. برای کاهش جذب و تولید سفرهای شهری از منطقه درون شهری به منطقه دیگر شهر می توان براساس توزیع عادلانه کاربری های اقتصادی- اجتماعی از اصول و ضوابط حاکم بر مکان یابی کاربری ها استفاده کرد.
ارزیابی تحلیلی عملکردتوسعه شهری بامعیارهای شهر سبز ، مطالعه موردی، منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی تحلیلی روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران طی یک دوره پنج ساله 1390 الی 1395، انجام پذیرفت. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده است. داده های تحقیق در دو بازه زمانی (1390 و 1395) از اسناد رسمی و پایگاه های سازمان های دولتی و غیردولتی به ویژه معاونت های زیست محیطی و شهرداری تهران جمع آوری گردید. جهت تعیین میزان تأثیر هر یک از معیارهای ارزیابی شهر سبز و امتیازدهی به عملکرد آن ها در این دوره 5 ساله، از نظر خبرگان طی دو پرسشنامه مجزا استفاده گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار Expert Choice و ماتریس ارزیابی عملکرد و صفحه گسترده اکسل انجام پذیرفت. نوآوری تحقیق، بهره گیری از معیارهای متنوع و چندگانه معتبر در رابطه با شهر سبز جهت ارزیابی عملکرد توسعه شهری سبز در طول یک دوره پنج ساله در منطقه 22 شهر تهران می باشد. نتایج مطالعه نشان داد که در دوره زمانی مورد مطالعه از 39 معیار بررسی شده، 18 معیار در طول این مدت عملکرد مطلوب داشتند از جمله: سیاست پایداری آب، میانگین روزانه میزان SO2 و سرانه فضای سبز و 21 معیار دیگر دارای عملکرد بی تأثیر یا نامطلوب بودند. نتیجه نهایی ارزیابی عملکرد شهر سبز نشان داد که توسعه شهری سبز در این منطقه باتوجه به پتانسیل های زیست محیطی قابل توجه آن در وضعیت متوسط قرار گرفته است و فاصله نسبتا زیادی با نقطه ایده ال دارد.
تحلیل تطبیقی از تفاوت های فضایی گذران اوقات فراغت در مناطق کلان شهر تهران نمونه موردی: منطقه 19 و 22(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
43 - 57
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت جزء جدایی ناپذیر زندگی روزمره است. امروزه اوقات فراغت عرصه اجتماعی نوینی است که در آن افراد بدون دغدغه می توانند ارزش ها و علائق خود را نمایان ساخته، قدرت و مقاومت خویش را به نمایش بگذارند و به عنوان نماینده ای از طبقه اجتماعی خود اجرای نقش کنند. لیکن در این زمینه لازم است که موقعیت و پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد و ویژگی فردی آنان به عنوان عامل تأثیرگذار در نوع سبک زندگی و درنهایت در نوع متفاوت نحوه گذران اوقات فراغت موردبررسی قرار گیرند. لذا تحقیق حاضر نه تنها به بررسی عوامل مؤثر بر میزان و نحوه گذران اوقات فراغت در مناطق موردمطالعه پرداخت، بلکه اولویت ها و موانع گذران اوقات فراغت را نیز در مناطق 19 و 22 موردبررسی و شناخت قرار داد تا بدین طریق در ادامه بتواند به تحلیل کیفیت و سطوح دسترسی به کاربری های گذران اوقات فراغت دست یابد و میزان برخورداری مناطق به آن ها را مشخص نماید. در این راستا از مدل ها، نرم افزارها و روش های آماری متفاوت کمی و کیفی استفاده نمود تا برتری الگو و شیوه های فضاهای فراغتی و تفاوت های آن ها را در دو منطقه موردنظر با دو بافت متفاوت شهری یعنی جدید و میانی مشخص نماید. نتایج تحقیقات در بررسی رابطه بین جنس، سن، سطح تحصیلات و میزان درآمد بر اوقات فراغت نشان داد که میزان گذران اوقات فراغت در هر دو منطقه در بین مردان بیشتر از زنان می باشد. به ترتیب متغیر تحصیلات، متغیر درآمد و متغیر سن در منطقه 22 و متغیر درآمد، متغیر تحصیلات و متغیر سن در منطقه 19 دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری ها برگذران اوقات فراغت هستند. نکته دیگر رشد گذران شیوه های فردی و غیرفعال گذران اوقات فراغت در منطقه 19 به نسبت منطقه 22 به دلیل سطح کمتر برخورداری از کاربری اوقات فراغت، سطح پایین دسترسی ها، عدم وجود بسترهای لازم فراغتی از نوع فعالیت های فراغتی فضا محور می باشد.
کاربست تئوری زمینه گرایی در طراحی ورودی شهرکرمانشاه از سمت همدان
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به فضای ورودی شهر در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این فضاها را با بحران بی هویتی روبه رو کرده است. دستیابی به طراحی دارای کیفیت قابل فهم ، رجوع به زمینه طرح راه برون رفت از این مسائل است. هدف از این پژوهش؛ حفظ و تداوم هویت پیشین، ارتباط مخاطب با هویت مکان از طریق ارتباط بصری با عناصر نمادین، ایجاد مکث از طریق ارتباط بصری با نشانه ها و عناصر نمادین محلی در طراحی ورودی شهر کرمانشاه (از سمت همدان) است. روش پژوهش در این پژوهش ترکیبی است. در این پژوهش با رویکرد تفسیرگرایی، سعی شد به این سؤال که افراد، هویت ورودی شهر کرمانشاه از سمت همدان را چگونه درک و ارزیابی می کنند؟ پاسخ داده شود. در این راستا داده ها از طریق فنون مصاحبه عمیق و مشاهده و بازدید میدانی، گردآوری و موردبررسی قرار گرفتند. نمونه گیری، هدفمند بوده و مصاحبه ها پس از 30 نمونه به اشباع نظری رسید. در تحلیل داده های مصاحبه، از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. در نهایت نتایج برگرفته از تحلیل تماتیک و مشاهدات میدانی طبقه بندی و تفسیر شد. نتایج این پژوهش نشان داد عدم به کارگیری عناصر محیطی (انسانی و طبیعی) در ورودی شهر کرمانشاه باعث شده تا ورودی شهر، فاقد مؤلفه های یک ورودی متمایز باشد. مهم ترین عناصر محیطی شناسایی شده به عنوان نشانه و نمادهای بومی کرمانشاه عبارت اند از ؛ طاق بستان، طاق گرا، مصالح سنگ و پوشش گیاهی منطقه، که در صورت کاربست این عناصر در ورودی شهر بر اساس رویکرد زمینه گرایی می توانند باعث هویت بخشی به ورودی و آن را واجد مؤلفه های یک ورودی متمایز نمایند.
تحلیلی بر تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار در مقیاس محلی در راستای مدیریت پایدار (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1033 - 1056
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش و اهمیت زیرساخت ها در شهرها بر کسی پوشیده نیست. زیرساخت اجتماعی زیرمجموعه ای از زیرساخت ها و شبکه پیچیده و درهم تنیده ای از دارایی های ملموس و غیرملموس است که سطح کیفی زندگی را در یک اجتماع محله ای ارتقا می دهد و نقش مهمی در ایجاد جامعه ای منسجم، تاب آور و پایدار دارد. با این حال در کشور ما به دلیل کمبود زیرساخت های متناسب با نیازها و لحاظ نکردن ابعاد اجتماعی پروژه ها، شاهد اتلاف طیف وسیعی از دارایی ها هستیم. به این ترتیب، پژوهش حاضر در پاسخ به ضرورت فوق و بنا به اهمیت زیرساخت های اجتماعی انجام شده و هدف اصلی آن ارائه راهکارهایی برای تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار در سطح محلی و در راستای مدیریت پایداری پروژه به منظور نیل به اهداف توسعه پایدار شهری است. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است و مطالعه موردی در آن، پروژه فرهنگی، مسکونی و ورزشی جوانان یزد است. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از دو روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و نیز مطالعات میدانی (مصاحبه با افراد آگاه و فعال در پروژه و متخصصان صاحب نظر در حوزه پژوهش و اجرا) گردآوری شده است. سپس برای تحلیل داده ها از روش کیفی تحلیل محتوا استفاده شده است. پس از تحلیل داده های پژوهش، مهم ترین راهکارهای پیشنهادی در راستای توسعه پایدار و همسو با مدیریت پایداری پروژه و برای تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار در پروژه های زیرساختی ارائه شده اند که عبارت ا ند از: استفاده از نیروی انسانی متخصص و تجهیزات کافی، همکاری بخش خصوصی با دولتی، درنظرگرفتن موقعیت هایی ایمن و راحت برای حمل و نقل، برنامه ریزی برای چشم انداز آینده و نیازهای روبه رشد، بهره برداری بهینه از امکانات موجود، برنامه ریزی جامع مورد توافق عوامل اصلی پروژه. جمع بندی نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، در مقیاس محلی می توان با اطمینان از تأمین عوامل فوق با اتکا بر اصول مدیریت پروژه، گام مهمی در صنعت ساخت برداشت. همچنین با تعمیم مباحث فوق از جنبه های پژوهشی و اجرایی می توان به تدریج بستر لازم برای تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار را برای سایر پروژه های مشابه و در سطح کشور مهیا کرد.
برآورد ارزش زیبایی شناختی فضای سبز درختی منطقه جهانشهر کرج به روش رضایت خاطر (هدونیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
111 - 121
حوزههای تخصصی:
فضای سبز درختی به دلیل زیبایی و سایه اندازی اثر مثبت و قابل توجهی بر قیمت زمین و ساختمان های اطراف دارد. با این حال، این ارزش اغلب نادیده گرفته می شود. این پژوهش با هدف برآورد اثر فضای سبز درختی بر قیمت ساختمان در منطقه جهانشهر کرج صورت پذیرفت. برای ارزش گذاری فضای سبز درختی از روش رضایت خاطر (هدونیک) بهره گرفته شد. داده های خرید و فروش 220 دارائی مسکونی (آپارتمان/خانه) منطقه جهانشهر کرج در سال 1395 از شرکت دولتی خدمات انفورماتیک راهبر تهیه شد. اطلاعات مکانی و ویژگی های محله و فضای سبز درختی با استفاده از تصویرهای ماهواره ایQuickBird و نر م افزار Arc Gis10/3 جمع آوری گردید. فضای سبز درختی اطراف ساختمان های بررسی شده به کمک درصد تاج پوشش درختی در پنجره ای به شعاع های مختلف در اطراف ساختمان ها برآورد شد. سپس، از شعاع بهینه، که بالاترین همبستگی بین درصد تاج پوشش با قیمت را دارد، در مدل رضایت خاطر (هدونیک) بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که متغیرهای ساختمان و فضای سبز درختی اثر معنی داری بر قیمت هر متر مربع ساختمان دارد. شعاع بهینه برای برآورد درصد پوشش درختی در اطراف ساختمان ها 300 متر برآورد شد. تحلیل کشش پذیری نشان داد که هر یک درصد افزایش پوشش درختی در اطراف ساختمان های مسکونی، قیمت هر متر مربع بنا را 6/ درصد نسبت به میانگین افزایش می دهد. از این رو، فضای سبز درختی جهانشهر با پوشش میانگین 29/4 درصد، قیمت هر متر مربع ساختمان های مسکونی را 17/6 درصد افزایش می دهد. همچنین به ازای هر 1 کیلومتر دوری از پارک 1/9 درصد از قیمت هر متر مربع بنا کاسته می شود.
شناسایی مؤلفه های آتی زیست پذیری شهری با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
99 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش با شناسایی پیشران های مؤثر بر چشم انداز آتی زیست پذیری شهر مهاباد است. پژوهش حاضر بر حسب هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. با توجه به ماهیت این تحقیق، نخست با استفاده از روش گلوله برفی افتراقی تعداد 24 نفر از متخصصان و مسئولان اجرایی سازمان های دولتی مرتبط با امور زیست محیطی که بایستی در بحث مشارکت داشته باشند را شناسایی و انتخاب نموده و سپس از روش دلفی و مطالعات اسنادی برای تعیین پیشران های کلیدی استفاده گردید. همچنین از روش تحلیل ساختاری و نرم افزار Mic Mac جهت وزن دهی و شناسایی مهم ترین پیشران های اثرگذار بر زیست پذیری شهر بهره گرفته شده است. نتایج ناشی از تحقیق نشان داد که با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم از میان 40 متغیر، 10 پیشران کلیدی از جمله؛ کیفیت شبکه معابر، برخورداری از روشنایی کافی در معابر، دسترسی به حمل ونقل عمومی و پارکینگ، میزان سازگاری کاربری ها، دسترسی به پیاده راه ها و مسیرهای دوچرخه سواری، نسبت ساخت معابر پیاده رو به وسعت کل، درآمد کافی برای خانوارها، میزان سرمایه گذاری های دولتی، دسترسی کافی به تأسیسات شهری (اینترنت، برق، گاز و..) و میزان آلودگی هوا در آینده زیست پذیری شهر مهاباد تأثیرگذارند. مطابق نتایج ده پیشران در ستون اثرگذاری بیشترین سهم را در اثرگذاری مستقیم داشته اند که از این تعداد 8 متغیر در اثرگذاری غیرمستقیم هم با جابجایی های اندکی مجدداً تکرار شده اند و فقط متغیرهای " درآمد کافی برای خانوارها" از رتبه 7 به رتبه 12 و متغیر » و متغیر" میزان آلودگی هوا " هم از رتبه 10 به 14 منتقل شده است. در اثرپذیری، 9 پیشران از 10 پیشرانی که در ستون اثرپذیری مستقیم وجود دارند همان پیشران هایی هستند که با تغییراتی در رتبه بندی ها در اثرپذیری غیرمستقیم هم تکرار شده اند. علاوه بر این متغیر " کیفیت دسترسی به کاربری های اوقات فراغت و تفریحی" از رتبه 10 به رتبه 11 کاهش یافته و متغیر "کیفیت بصری خیابان" از رتبه 11 به 10 منتقل شده است.
تبیین دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری مطالعه مورد: فضاهای سبز شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
115 - 130
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری به مثابه کانون های سبز و طبیعی اند که انسان امروز شاید برای گریز از محیط پرهیاهوی شهری به آن ها پناه می آورد. هرچند همین جذابیت ها در برخی موارد سبب شده که این فضاهای سبز ارزشمند، دچار تغییر و تحولات نامطلوبی بعضاً ناشی از ساخت وسازهای سرمایه گرایانه شوند. پژوهش حاضر باهدف تببین دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری نوشته شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که به منظور بررسی پایایی چندین بار توسط اساتید و کارشناسان مورد بازبینی قرار گرفت و به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روش ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج نشان دهنده روایی موردقبول ابزار گردآوری پژوهش است. جامعه آماری پژوهش حاضر را شهروندان ساکن شهر رفسنجان مشتمل بر 161909 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید که به منظور اطمینان بیشتر تعداد 400 پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم افزار pls استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ازنظر دل بستگی به مکان محدوده موردمطالعه در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که فعالیت های مکان تأثیر مثبت و معناداری بر دل بستگی به مکان دارد، ضریب مسیر به دست آمده برابر با 598/0 بود. از دیگر نتایج این پژوهش آن بود که مؤلفه های فعالیت های مکان عملکرد مکان، حضور پذیری، زیبایی بصری، مشارکت پذیری مکان و قابلیت های مکان بر دل بستگی به مکان تأثیر مثبت و معناداری دارد از بین مؤلفه های استخراج شده قابلیت مکان با ضریب مسیر 406/0 دارای بیشترین تأثیر و شاخص مشارکت پذیری مکان با ضریب مسیر 111/0 دارای کمترین تأثیر بر دل بستگی به مکان در فضاهای سبز شهری بود.
تحلیل کیفیت زندگی شهری در محلات شهری با تأکید بر رویکردهای روش شناسی تطبیقی مکانی مطالعه موردی منطقه 6 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
35 - 52
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت و گسترش شهرها، ارزیابی کیفیت زندگی شهری از اهمیت بالایی برخوردار است. این ارزیابی ها به سازمان ها و مدیران شهری چشم انداز مناسبی را جهت تدوین برنامه های آتی و تخصیص هزینه کرد بودجه ها را می دهد. دراین بین روش های مختلفی جهت ارزیابی کیفیت زندگی شهری وجود دارد که از میان آن ها روش استفاده ترکیبی از تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره می تواند ارزیابی کیفیت زندگی شهری را باقابلیت های منحصربه فرد و تکمیل سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) ارائه دهد. در این پژوهش از روش OWA که یکی از روش های مهم تصمیم گیری چند معیاره است با دو رویکرد محلی و سراسری در سه درجه ریسک پذیری 3/0، 5/0، 7/0، تغییر اندازه پیکسل به 30،15 و 60 متر و استفاده از فیلترهای 3*3،5*5 و 7*7 باهدف ارزیابی کیفیت زندگی شهری استفاده شد. بررسی ها روی شش محله شامل: انقلاب اسلامی، ولیعصر، دانشگاه تهران، قائم مقام، بهجت آباد و پارک لاله و لایه های آلودگی هوا، ترافیک، دسترسی به خدمات سلامت، کیفیت پیاده رو، دسترسی به فضای سبز و تراکم_ جمعیت نشان داد به کارگیری رویکرد محلی و سراسری، تغییر در اندازه پیکسل و درجات مختلف ریسک پذیری می تواند هرکدام به صورت توأم و یا جداگانه تأثیر مستقیم و بسیار زیادی بر نتایج کار بگذارد. به طوری که با تغییر هرکدام از موارد ضمن تغییر قابل توجه در مساحت طبقه بندی در بسیاری از موارد، رتبه مناطق هم دچار تغییر شد. در بررسی رویکردهای مختلف استفاده از درجه ریسک پذیری 7/0 و اندازه پیکسل 30 و 60 با فیلتر 5*5 نتایج بهتری را نسبت به ارزیابی های میدانی به همراه داشته است. بنابراین با توجه به حساسیت بالای متغیرهای بیان شده و تأثیر مستقیم وزن هر لایه، باید دقت بالایی در انتخاب متغیرها و وزن دهی کارشناسان صورت گیرد.
تاثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر تهران بر مطلوبیت ادراکی- بصری از منظر شهروندان، متخصصان و هنرمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ایستگاه های مترو در زمره فضاهای همگانی شهرها قرار می گیرند، جداره آنها مشتمل بر آثار هنری همگانی به ویژه دیوارنگاره ها، بخشی از منظر شهری به حساب می آید. آثار هنری موجود در جداره می تواند با ایجاد سامانه ارتباطی میان اثر، هنرمند و مخاطب، زمینه ای برای تعامل بیشتر میان مردم و محیط فراهم آورد. بدین جهت، شناخت عوامل مؤثر بر ترجیحات بصری مخاطبان برای ایجاد مطلوبیت ادراکی _ بصری ضرورت دارد. هدف این پژوهش، شناخت چگونگی تأثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر بر مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری جداره ایستگاه است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر چگونه بر مقبولیت و مطلوبیت بصری جداره ایستگاه تأثیرگذارند؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش آمیخته و برای گردآوری داده ها از روش های مشاهده، مصاحبه و تکنیک ترجیح بصری استفاده شده است. از بین شهرهای گوناگون، به لحاظ موقعیت الگوفرستی، شهر تهران و از میان ایستگاه های مترو در این شهر، ایستگاه متروی تئاتر شهر به دلیل موقعیت مکانی و نزدیکی به خیابان ولی عصر، تئاتر شهر و پارک دانشجو انتخاب شد. از میان دیوارنگاره های این ایستگاه، نُه دیوارنگاره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که مطلوبیت ادراکی _ بصری در هر سه گروه ناظران تعلیم نیافته (شهروندان)، ناظران تعلیم یافته (متخصصان هنرهای تجسمی) و خالقان آثار (هنرمندان) وجود داشته و نظر شهروندان و هنرمندان به یکدیگر نزدیک تر بوده است. در ارزیابی به عمل آمده، شهروندان از به کارگیری طرح های دارای نوآوری، ریتم و تضادهای فرمی استقبال نموده و از نظر ایشان محل نصب دیوارنگاره ها به لحاظ میدان و زاویه دید و ارتباط با جداره ها مطلوب ولی نورپردازی آثار، نامطلوب ارزیابی شد. این موارد در نمونه های مورد مطالعه به عنوان عوامل اصلی مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری دیوارنگاره های ایستگاه شناخته شد.
کاربست آینده پژوهی در برنامه ریزی حفاظتی بافت تاریخی (مورد نمونه: عرصه ثبت جهانی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
417 - 437
حوزههای تخصصی:
حفاظت از بافت های با ارزش تاریخی تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی قرار دارد که با شناسایی این عوامل می توان تأثیرات واردشده بر بافت های با ارزش تاریخی را شناخت و برای هر شرایطی برنامه ریزی کرد. حفاظت از بافت های تاریخی و میراثی، از ضرورت های برنامه ریزی برای این نوع بافت ها است، اما وجود محیطی پیچیده و در حال تغییر، حفاظت را دچار چالش می کند که ازجمله این چالش ها می توان به تداوم فرسودگی و ازدست دادن جمعیت بومی اشاره کرد. استفاده از روش های نوآورانه آینده پژوهی، این امکان را برای برنامه ریزان شهری فراهم می کند تا با چالش ها و عدم قطعیت های محیطی مقابله کنند؛ بنابراین، به منظور تدوین ادبیاتی آینده محور برای مواجهه و حفاظت از بافت های تاریخی، این تحقیق با به تصویرکشیدن آینده های بافت تاریخی شهر، ابتدا به شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر حفاظت بافت تاریخی یزد می پردازد. سپس با تجزیه وتحلیل این عوامل و استفاده از روش تحلیل اثر متقابل، سناریوهای آینده بافت تاریخی را تدوین می کند. روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی و میدانی (مصاحبه) است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 10 نفر از متخصصان شناسایی شدند که دارای دانش و تجربه در موضوع تحقیق هستند. این افراد شامل اعضای هیئت علمی (در حوزه شهرسازی، مرمت و آینده پژوهی)، مهندسان مشاور در حوزه بازآفرینی و مرمت بافت تاریخی یزد، اعضای پرونده ثبت جهانی و مسئولان در پایگاه بافت تاریخی یزد و مسئولان بافت تاریخی در شهرداری یزد هستند. با بررسی مطالعات اسنادی و توصیفی، عوامل کلیدی مؤثر بر حفاظت بافت تاریخی یزد شناسایی و با نظر متخصصان تحقیق، این عوامل کلیدی تدوین و تنظیم شدند. 22 عامل کلیدی شناسایی شده به وسیله متخصصان تحقیق، ارزش گذاری شد که به کمک نرم افزار میک مک، داده های تحقیق از نظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان می دهد مهم ترین پیشران های مؤثر بر آینده بافت تاریخی، میزان وابستگی درآمد دولت به اقتصاد نفتی، توان رقابت پذیری بین المللی و الگوی مصرف است که از برخورد این پیشران ها، هشت سناریو برای بافت تاریخی یزد می توان متصور شد. با درنظرداشتن منطق هر سناریو، فضای موجود در آن سناریوها تدوین شده است که در این میان، ارکان شهرسازی بافت تاریخی یزد (حفاظت، دسترسی، حفظ عملکردهای با ارزش، توسعه کالبدی، پویایی اجتماعی-فرهنگی، بهبود اقتصادی، هم زیستی با محیط زیست و حفظ ارزش های انسانی) در هر سناریو بررسی شد.
ارزیابی سیاست های مدیریت شهری در بهره برداری از برند شهر خلاق (مطالعه موردی: رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
439 - 461
حوزههای تخصصی:
شهر رشت در سال 1394 به عنوان شهر خلاق خوراک شناسی انتخاب و عضوی از شبکه شهرهای خلاق یونسکو شد. با وجود گذشت چندین سال از کسب این عنوان، به نظر می رسد مسیر تحقق برند شهر خلاق رشت با چالش هایی مواجه شده و موفقیت های چشمگیری در برندسازی شهری کسب نشده است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در برندسازی شهری و ارائه پیشنهاد هایی به منظور ترویج برند شهر خلاق رشت است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-کمی و کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، 410 پرسشنامه به وسیله ساکنان و شهروندان این شهر تکمیل شده است. داده های به دست آمده با بهره گیری از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، دوجمله ای و تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی شدند. نتایج تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان داد شاخص حمایت مالی و تسهیل گری مدیریت شهری از فعالیت طبقه خلاق در میان سایر شاخص ها پایین ترین سطح را دارد. همچنین نبود تعامل دوسویه و مشارکت شهروندان در تحقق این برند در شهر از دیگر مواردی است که مدیریت شهری به آن بی توجه بوده است. درنتیجه اختصاص حمایت های مالی و تسهیلات لازم برای طبقه خلاق و ایجاد نهاد ارتباطی مؤثر و همین طور استفاده از ظرفیت بستر اینترنت و فضاهای مجازی، از اولویت های مدیریت شهری در تحقق برند شهر خلاق خوراک شهر رشت است.
تحلیل شاخص های شهر خلاق با استفاده از مدل ساختاری تفسیری (مطالعه ی موردی: شهر کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق شهرهای هستند که قادرند راه حل های جدیدی برای مشکلات روزمره شان ارائه دهند، شهر خلاق مکانی برای رشد خلاقیت ها در شهر، جایگاهی برای خلاقیت های هنری، نوآوری علمی و فناورانه، صدای فرهنگ رو به رشد است و در بین برنامه ریزان شهری بسیار مهم قلمداد می گردد از این رو میزان خلاقیت شهرها مسأله ای در جهت پیشرفت شهرهای بزرگ محسوب می گردد. حرکت به سمت شهر خلاق جهت توسعه ی هر چه بیش تر امری ضروری می باشد؛ زیرا شهرها بسترساز تعاملات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره هستند، در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر تحلیل شاخص های شهر خلاق با استفاده از مدل ساختاری تفسیری ISM در شهر کرمانشاه است. و از نظر هدف ، کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر شهر خلاق شهر کرمانشاه با استفاده از نظرات 30 نفر از مدیران شهری ، استادان و کارشناسان در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات هشت عامل به عنوان عوامل تاثیرگذار قوی بر شهر خلاق، شهر کرمانشاه از مدل سازی تفسیری- ساختاری و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد معیار سیستم حمل و نقل کارآمد و سیستم انرژی کارآمد بدون کربن تأثیرگذارترین و معیارهای ساختار مستحکم اجتماعی و خانه های امن جزء تأثیر پذیرترین عوامل به شمار می آیند و بعد اجتماعی مهم ترین شاخص شهر خلاق در شهر کرمانشاه است. هم چنین نتایج حاصل از میک مک نشان می دهد اکثر عوامل جزء متغیرهای پیوندی می باشند.
تبیین اهمیت کیفیت مکان در بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی، مورد مطالعه منطقه 10 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
957 - 980
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرها در ایران در ادوار مختلف، مشکلات و نارسایی هایی را در پی داشته است. یکی از این مسائل، بافت های ناکارآمد شهری است که زندگی در چنین مکان هایی را مشکل کرده است. بازآفرینی رویکردی نوین برای تولید سازمان فضایی به منظور ایجاد یا تجدید روابط شهری است. موضوع کیفیت مکان های شهری یکی از محورهای اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است. هدف از تحقیق حاضر تبیین اهمیت کیفیت مکان های شهری با توجه به جنبه های بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی در منطقه 10 شهر تهران است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای به شناسایی مؤلفه ها و متغیرهای مؤثر بر کیفیت مکان های شهری پرداخته و سپس پیشران ها و سناریوهای پیش روی آن تدوین شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عوامل تحرک پذیری، نشاط و پویایی (خاطره انگیزی)، رضایت از تنوع ارائه محصولات (تنوع فعالیت های اقتصادی)، ارتباط معنادار استقرار کاربری های مختلف، میزان نظارت طبیعی، محدودیت های فرهنگی، فیزیکی، خوانایی مسیر، جانمایی مناسب روشنایی معابر، وجود شهرت و خوش نامی فضاهای فراغتی، زیبایی شناسی بنا و سبک معماری ساختمان های موجود و وجود فضاهایی برای مطالعه مهم ترین عوامل کیفیت مکان برای بازآفرینی شهری در منطقه 10 شهر تهران هستند. برای تحقق کیفیت مکان در بازآفرینی شهری نیاز است تا با برنامه ریزی و مدیریت صحیح طرح ها و برنامه های توسعه شهری، از حرکت به سمت وضعیت های احتمالی که شرایط نامطلوب دارند، جلوگیری کرده و با اقداماتی شرایط خیزش به سمت وضعیت های مطلوب را فراهم کرد تا درنهایت شاهد اجرای سناریوهایی باشیم که به بهبود کیفیت مکان های شهری منجر شود.
تبیین عملکردی و شناسایی ارزش های مکان های عمومی رودخانه محور از منظر طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
31 - 48
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها، به واسطه عملکردهای متعدد، کیفیات متنوعی را برای انسان ها و سکونتگاه هایشان همراه دارند و مستقیم و غیرمستقیم، بر کیفیت زندگی آنها تأثیر می گذارند؛ اما تغییر سبک زندگی جوامع، ناآگاهی از ابعاد رودخانه ها و نگرش و توسعه تک بعدی، آسیب های فراوانی به این پدیده های طبیعی رسانده و موجب ناپایداری آنها شده است. این پژوهش، در پی خاطرنشان ابعاد رودخانه ها، اهمیت حفاظت آنها در حین توسعه ، ضرورت دیدگاه فراگیر در مواجهه با رودخانه و چگونگی استفاده از رودخانه به عنوان محور مکان های عمومی در چارچوب طراحی شهری است. این پژوهش توسعه ای_کاربردی، بر مبنای رویکرد کیفی متکی بر تجربه گرایی، به گردآوری داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی پرداخته و با انتخاب روش مطالعه میان موردی، از ابزارهای مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بازدیدهای میدانی رودخانه در شهرهای اردبیل، اصفهان، اهواز و رشت بهره گرفته است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از تحلیل های کیفی (تلخیص، دسته بندی) در کنار تحلیل های کمّی آماری استفاده شده و اعتبار نتایج، براساس اظهارنظر تضمین شده در موارد کیفی و بررسی آزمون اسمیرنف و T تک نمونه ای در تحلیل کمّی بررسی شده است. پژوهش حاضر، نقش ها، ارزش ها و کیفیات رودخانه را در قالب مؤلفه های نظام های مطالعاتی زیست محیطی/ اکولوژیکی، کالبدی/ فضایی، عملکردی، اقتصادی، اجتماعی/ فرهنگی، ادراکی/ روانی و ... تدوین کرده و به مقایسه تطبیقی وضعیت آنها در شهرهای بیان شده، پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به تنوع عملکردها، ارزش ها و نیز ابعاد رودخانه ها هرگونه توسعه مرتبط با آنها، باید با دیدی جامع نگر انجام شود. به علاوه، توجه به آب، ویژگی ها و تأثیرات آن، به مثابه مهم ترین عامل تمایز مکان های عمومی رودخانه محور، باید با اتخاذ رویکردهای مناسبی ازجمله درزمینه فعالیت ها، در مکان سازی مبتنی بر رودخانه مورد توجه قرار گیرد. برخی کاربردهای پژوهش حاضر، عبارتند از: یکپارچه سازی برنامه ریزی، طراحی و مدیریت رودخانه ها، مکان سازی و بازآفرینی پایدار با محوریت رودخانه ها، بازنگری اسناد توسعه شهری، بازنگری قوانین مرتبط و ... .
اولویت بندی مولفه های مورد نیازپارکینگ های هوشمند در محیط های شهری (مطالعه موردی شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
203 - 218
حوزههای تخصصی:
امروزه تاثیر فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی در هیچ یک از جنبه های زندگی بشر قابل کتمان نیست. از آغاز هزاره سوم تاکنون همگرایی فناوریهای نانو، زیست فناوری، اطلاعات و ارتباطات و علوم شناختی در قالب حوزه ای واحد به نام NBIC1و استفاده از آن در مدیریت شهری و هوشمندسازی شهرهای از پیش موجود یا طراحی هوشمند شهرهای نوپدید روند رو به رشدی داشته است. اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند، محیط زیست هوشمند، شهروندان هوشمند، سبک زندگی هوشمند و مدیریت اداری هوشمند از جمله موارد مورد نیاز در یک شهر هوشمند می باشند. در این بین، پارکینگ هوشمند به عنوان یکی از موارد تاثیر گذار در حمل و نقل هوشمند از اهمیت بالایی برخوردار است. پارکینگ هوشمند دارای 6 معیار سخت افزاری، نرم افزاری، سیستم تشخیص، سیستم پرداخت، سنسورها و تابلوهای راهنما می باشد. مجموع این معیارها دارای 32 مولفه است. با توجه به پروژه های هوشمند سازی انجام شده، کمتر پارکینگی را می توان یافت که همه ی این مولفه ها را دارا باشد. لذا اولویت بندی این مولفه ها در فرایند هوشمند سازی پارکینگ های شهر مرودشت از نگاه متخصصین این حوزه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از لحاظ روش، نظری و متکی بر تحلیل و توصیف است که تحلیل های آن، ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمّی است که در آن اولویت بندی شاخص های پارکینگ هوشمند با استفاده از آزمون و رتبه بندی فریدمن و با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد پارکینگ های شهر مرودشت از نظر هوشمند سازی در وضعیت مناسبی قرار ندارند و در بهترین حالت میزان هوشمند سازی پارکینگ های شهر مرودشت 47 در صد می باشد.
بررسی نقش مشارکت اجتماعی در زیست پذیری شهرها (نمونه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
54 - 71
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، کالبدی، روانی و ارتقاء کیفیت زندگی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود. از طرفی موضوع مشارکت شهروندان در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرها که از چند دهه قبل در بررسی ها و برنامه ریزی های توسعه شهری مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین جامعه ای زیست پذیر خواهد بود که به نیازهای افراد آن جامعه اعتنا دارد و به خواسته های آن ها احترام می گذارد و از مشارکت شهروندان در امور شهر غافل نمی ماند. هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی با زیست پذیری شهری می باشد. برای نیل به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار Spss ، Gis ، super decision بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل شهروندان مناطق پنج گانه زاهدان می باشد که 384 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری طبقه بندی شده توام با تصادفی سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده همبستگی بالا بین مولفه های مشارکت اجتماعی و ابعاد زیست پذیری اجتماعی در مناطق پنجگانه شهر زاهدان می باشدکه این امر بیانگر این مطلب است که هر چقدر مشارکت اجتماعی در بین شهروندان شهر زاهدان بیشتر باشد این شهر از نظر زیست پذیری اجتماعی در وضعیت بهتری قرار دارد. همچنین رتبه بندی مناطق شهر زاهدان بر اساس شاخص های زیست پذیری با مدل Copras و آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که منطقه 1 به عنوان یک منطقه کمابیش نوساز با توزیع متناسب کاربری اراضی و امکانات تفریحی و رفاهی، مشارکت و همبستگی بالای شهروندان، دسترسی مناسب به خدمات آموزشی و مراقبت های پزشکی، امنیت فردی و اجتماعی نسبتا خوب به عنوان مطلوب ترین منطقه زاهدان و منطقه 3 با بافت اسکان غیررسمی و آشفته، کمبود امکانات تفریحی، بهداشتی و پزشکی، امنیت پایین و نبود مشارکت بین شهروندان این منطقه محروم ترین و نامطلوب ترین منطقه به لحاظ زیست پذیری اجتماعی می باشد.
ارزیابی تاب آوری و مؤلفه های آن در برابر مخاطرات طبیعی مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
105 - 123
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی به صورت تکرارپذیر، جوامع بشری ازجمله شهرها را در معرض آسیب پذیری قرار می دهد. لذا تاب آور شدن با رویکرد تقویت جوامع و تحلیل آسیب پذیری مطرح می شود. در این راستا ارزیابی تاب آوری و ابعاد آن در شهر ایلام مطابق با راهبردهای جهانی تاب آوری و بررسی میزان کارآمدی سند جهانی تاب آوری مطابق با واقعیات ساختار تاب آوری شهر ایلام ضروری می نماید. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل خبرگان حوزه مدیریت بحران و ساکنین محلات شهر ایلام است. شاخص ها و مؤلفه ها با تلفیق مدل CDRI و راهبردهای سند سندای عملیاتی شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری همچون آزمون تی (T) تک نمونه ای و دو نمونه مستقل استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، وضعیت تاب آوری شهر ایلام بر مبنای راهبردهای جهانی تاب آوری با مقدار میانگین 42/2 درصد کمتر از حد مبنا (3) است که نشان می دهد وضعیت تاب آوری شهر ایلام با وضعیت مطلوب فاصله داشته و نامطلوب ارزیابی می شود. ابعاد تاب آوری اقتصادی، اجتماعی، نهادی، طبیعی و کالبدی با وضعیت مطلوب تاب آوری فاصله داشته و به سمت آسیب پذیری گرایش دارد. تفاوت معنادار بین تاب آوری بافت های فرسوده و حاشیه نشین با نواحی شهری دارای بافت جدید بیانگر سطوح متفاوت آسیب پذیری در سطح مناطق و نواحی محدوده موردمطالعه است. نتایج آزمون تی (Test –T) پرسشنامه مبتنی بر نظر خبرگان حاکی از آن است که راهبردهای بین المللی تاب آوری در صورت اجرا در تقویت تاب آوری جوامع محلی (ایلام) مؤثر می باشد که این امر استفاده از تجارب جهانی و لزوم بازنگری در راهبردهای کاربردی در حوزه تاب آوری شهری را یادآور می شود.