فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی چگونگی تحول در تهیه اطلس های ملی از اطلس های سنتی تا اطلس الکترونیک
حوزههای تخصصی:
بررسی آسیب پذیری ساختمانهای شهر در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله)(مطالعه موردی: محله محتشم کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت صحیح ابعاد و اصول مدیریت بحران ناشی از زمین لرزه در مناطق شهری می تواند به عنوان اولین گام در فرآیند مدیریت بحران و به عنوان یکی از اساسی ترین دستورالعمل ها جهت اجرائی نمودن مدیریت بحران زمین لرزه محسوب می گردد. لذا در پژوهش حاضر به منظور برنامه ریزی اصولی برای کاهش آسیب پذیری ساختمان های شهری و ارائه تصویری روشن از وقوع احتمالی زلزله و عواقب، ارزیابی پهنه های آسیب پذیری شهری ضروری است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است و برای تحلیل داده ها با مدل AHP و نرم افزار GIS و وزن دهی شاخص ها در Expert Choice، به بررسی آسیب پذیری بافت فرسوده محله محتشم شهر کاشان، پرداخته شده برای بررسی آسیب پذیری 9 شاخص مورداستفاده قرارگرفته است. میزان آسیب های وارده به ساختمان های این محله در پنج گروه شامل: پهنه های آسیب پذیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ازنظر آسیب پذیری 10 درصد محله در آسیب پذیری خیلی کم، 19 درصد کم، 15 درصد متوسط، 47 درصد زیاد و 9 درصد در آسیب پذیری خیلی زیاد قرار دارد؛ و توزیع فضایی آسیب پذیری در مرکز محله به دلیل عدم استفاده از مصالح مقاوم، کیفیت نامطلوب و قدمت زیاد ابنیه ها، بیشتر از همه جا است. کمترین آسیب پذیری در جداره اصلی بافت بخصوص در قسمت جنوب شرقی محله واقع شده است؛ که با توجه به تحلیل های انجام گرفته در این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بادرنظرگرفتن مشکلات کالبدی بافت محله محتشم، رویکرد مدیریت بحران زلزله یک راهکار مؤثر در راستای حفظ بافت و کاهش آسیب های وارده به این بافت در اثر وقوع زلزله خواهد بود.
ملی/ محلی گرایی بوم شناختی؛ اکولوژیک (رویکردی نو به مقوله مدیریت و آمایش سیاسی فضا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان شکل گیری دولت مدرن در ایران، تلاش برای ساخت و تحمیل یک هویت فضایی یکدست و هژمون بر عرصه فضای ملی و در مقابل نیز تلاش نخبگان محلی برای ساختن یک هویت محلی منحصر بفرد بدون توجه به روابط فرا محلی وجود داشته است. هدف این مقاله ارایه رویکردی نو به مقوله مدیریت سیاسی فضا در ایران است. رویکردی مبتنی بر مفهوم ضد ژئوپلیتیک به مقوله ی ملی گرایی خشونت آمیز و محلی گرایی واگرا بر عرصه فضای جغرافیایی / سیاسی سرزمین ایران. در واقع ارایه این رویکرد به درک و فهم نو و متفاوت از فضا و سیاست منجر می گردد. هر تغییری در این عرصه تغییراتی را در نوع تفسیر دیگران به وجود می آورد و در پی آن اشکال جدیدی از فهم در قالب فضا و گفتمان های متفاوت شکل می گیرد. این فهم تعاملی نامتناهی و حلقه ای بهم پیوسته از اشکال متفاوت خود و دیگری در قالب گفتمانی است که لزوماً مستلزم نفی هیچ کدام از طرف های مقابل نیست. این نوع رویکرد مبتنی بر مسئولیت پذیری در قبال فضاهای فرهنگی متفاوت است. در این رویکرد ""دیگری"" در قالب ذهن، زبان و فرهنگ خود آنان فهم می گردد. استدلال اصلی این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، این است که مدیریت سیاسی فضا از زمان شکل گیری دولت مدرن در ایران مبتنی بر ساخت یک هویت منفرد و یکدست در فضای ملی بوده و منجر به ملی گرایی خشونت آمیز از یک طرف و در مقابل محلی گرائی واگرا شده است؛ و ناکارآمد می باشد. لذا در جهت رفع این نقیضه، ملی / محلی گرایی بوم شناختی را به عنوان الگوی بدیل مطرح می کند. ملی / محلی گرایی بوم شناختی مبتنی بر این فرض است که فضای ملی و محلی جزئی لاینفک از یکدیگرند و فضا عرصه ای است برای دیالوگ و تفاهم نه تقابل. در فضای اکولوژیک، اخلاق فضایی بر اساس ارتباطات چند وجهی و شبکه ای فضاها، مردمان و مناطق مختلف ایران استوار است. در این فضا، سنت ها و روایتگری ها از تقسیمات متعارض شکل نمی گیرند، تفاوت های فضایی به گونه ای مطلق دریافت نمی گردند، مفاهیم شباهت و تفاوت مقوله ای نسبی در نظر گرفته می شوند و از دوگانگی و تقابل های دوتایی خشونت آمیز و قوم محورانه در عرصه سیاست و فضای ملی/ محلی پرهیز می گردد. بسترهای اجتماعی چنین فضایی متفاوت از مدیریت دولتی و تولید امنیتی فضاست. ملی/ محلی گرایی اکولوژیک در یک تعبیر کلی مبتنی بر رابطه مستمر بین اذهان متفاوت در دو سطح ملی و محلی است. یافته ها عبارت است از دیالوگی مستمر بین علایق استراتژی های ملی و خواسته های محلی و منطقه ای. یکپارچگی ملی و فهم روایت ها و داستان ها و علایق محلی و منطقه ای در کانون ملی/ محلی گرایی اکولوژیک قرار دارد.
جغرافیا و توسعه گردشگری
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی از علل مهم شکل گیری گردشگری قلمداد می گردد. تکامل و تراکم شهرها، تنگناها و محدودیت های خاصی را برای ساکنانش به وجود آورده و ادامه چنین روندی باعث می گردد که انسانها به دنبال گریزگاهی باشند که خود را برای مدتی از معضلات دست و پاگیر زندگی شهری رها ساخته، و زمانی را به تفریح و تفرج و ترمیم قوای تحلیل رفته اختصاص دهند. ساکنان شهرها به دلایل ...
نقدی بر گفتمان جهانیشدن و تبیین گفتمان بوم - جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن به عنوان فرایندی در حال تکوین (که خود معلول دگرگونیها و تحولات بی سابقه در عرصه ارتباطهای جهان شمول، اطلاعات گرایی و دانش - محوری است) امروزه با رشدی فزاینده، عرصههای گوناگون زندگی اجتماعی را در نور دیده و مانند واقعیتی گریزناپذیر، فراراه جوامع بشری، جلوهگر شده است. این مقاله بر آن است که ادبیات گستردة جهانی شدن و اشاعه ناصواب آن را که هم اکنون پس از گذشت حدود سه دهه از آغاز فرایند جهانی شدن، هنوز به تعریف جامع و کاملی از این فرایند نایل نیامده و گرایشها مختلف فکری در تحدید و تعریف آن (جهانی شدن) از نگاه دو سویه به بوم و جهان عاجز مانده اند، بررسی کند؛ به طوری که عده ای با پافشاری بر خصیصه همگون ساز آن و با امید وافی بر تحقق آرمانهای سیاسی خودشان، صرفا به سویه جهانی و بین المللی جهانی شدن نظر می کنند و عده ای دیگر با محصور ماندن در فضاهای کوچک و نفس گیر بومها به مخالفت با جهان گرایان بر می خیزند.بسط و تشریح گفتمان بوم - جهان در روابط جاری حاکم بر کشورهای جهان از یکسو و مناسبات جدید میان بومها (شهرها و روستاها) در داخل کشورهای جهان از سوی دیگر رهیافت نظری نوینی است که از چشم انداز جغرافیایی می تواند به نحو مطلوبتری گویای آرایش جدید فضایی جهان باشد
تحلیل نقش متغیر همسایگی در الگوی رأی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دورة دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای انتخابات از شاخه های جغرافیای سیاسی است که به مطالعة جنبه های جغرافیاییِ انتخابات مانند سازمان دهی فضایی انتخابات، تنوعات فضایی در الگوهای رأی گیری و تأثیر عوامل محیطی و فضایی در تصمیم های رأی دهندگان می پردازد. عواملی که به لحاظ موقعیتی، جغرافیایی و فضایی نوع تصمیم گیری های انتخاباتی را تحت الشعاع قرار می دهند، بسیار گسترده اند. یکی از این عوامل پدیدة همسایگی است که از عوامل اثرگذار در رفتار سیاسی شهروندان و پیدایش الگوهای فضایی انتخابات به شمار می آید. منظور از مقولة همسایگی این است که ساکنان یک محدودة خاص (محله، روستا، شهر و استان) در قالب رأی دهندگان، با نامزدی که در آن مکان زاده شده است یا زندگی می کند، همزادپنداری بیشتری دارند و تصور می کنند که نامزد محدوده (زادگاه) شان تنگناها و مشکلات آنان را بهتر درک می کند؛ ازاین رو بیشتر به او رأی می دهند. این پژوهش به دنبال بررسی و تحلیل نقش متغیر همسایگی در الگوی رأی کاندیداهای دهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و برای تبیین بهتر موضوع با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های انتخاباتی ترسیم شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیر همسایگی در الگوی رأی سه کاندیدا از چهار کاندیدا یعنی آقایان محسن رضایی، محمود احمدی نژاد و مهدی کروبی تأثیر زیادی داشته است و دربارة آقای میرحسین موسوی این تأثیر مشهود نیست و به عبارت دقیق تر، عوامل دیگر در مرحلة بالاتری قرار دارند.
ارزیابی انتشار فضایی و عوامل تأثیرگذار بر بازاریابی بین المللی زعفران در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زعفران یکی از باارزش ترین محصولات کشاورزی و گران ترین ادویة جهان است. این گیاه ازجمله گیا ها نی است که با توجه به اقلیم و عرض جغرافیایی خاص و با نیاز آبی کم، اهمیت استراتژیک زیاد و تأثیرات اقتصادی و اجتماعی فراوانی که در کشورهای تولیدکننده، به ویژه کشور ا فغانستا ن دارد، می تواند اثرگذاری ویژه ای را در بازار بین المللی به خود اختصاص دهد. بنابراین، این گیاه می تواند آینده ای مناسب همراه با گسیل شدن سرمایه گذاری ها و حمایت ها به عرصة بازاریابی بین المللی زعفران، داشته باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی انتشار فضایی کشت زعفران در کشور افغانستان و هدف جزئی تر آن، بازاریابی مناسب این محصول به لحاظ کیفیت مناسب در عرصة بین المللی است. یافته های پژوهش نشا ن می دهد که کشور افغانستان به دلیل شرایط جوی خاصی که دارد، دارای زمینة انتشار فضایی مناسبی برای کاشت زعفران است و به موازات ارزش اقتصادی بالای زعفران، افزایش تقاضای بازار بین المللی را با خود به همراه آورده است. ازجمله عوامل تأثیرگذار در این زمینه را می توان ازیک سو، مشترکات زیست محیطی (اکوسیستم)، قومی، فرهنگی و ازسوی دیگر، حضور مدیریت توسعه یافتة جهانی به عنوان پشتیبان توسعة زراعی، کاشت، برداشت، بازاریابی مدرن و توسعه یافتة مبتنی بر فنّاوری اطلاعات و تجارت الکترونیک و سرمایه گذاری کلان، به ویژه در آموزش منابع انسانی نام برد. همة موارد ذکرشده افغانستان را به عنوان گزینه ای جدی در تجارت جهانی زعفران در سال های آینده مطرح خواهند کرد.
بررسی تأثیر بهینه سازی کاربری اراضی در کاهش فرسایش و رسوب حوضه آبخیز سدّ چم گردلان به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تخریب محیط زیست یکی از مشکلات جوامع انسانی ناشی از مدیریت نامناسب در حوضههای آبخیز است. بهینه سازی کاربری اراضی یکی از استراتژیهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدر رفت منابع است. تحقیق حاضر در حوضه آبخیز سد چم گردلان استان ایلام با مساحت 46822 هکتار و به منظور تعیین مناسبترین ترکیب کاربری اراضی شامل باغ، کشت آبی، کشت دیم، مرتع و جنگل جهت کمینه سازی فرسایش خاک و رسوب صورت گرفت. با توجه به اهداف مورد نظر در این تحقیق، ابتدا نقشههای توپوگرافی، زمین شناسی، شیب، جهت، طبقات ارتفاعی، زمین شناسی و غیره با استفاده از نرم افزار GIS تهیه شد. سپس از روی هم گذاری دو به دوی نقشه طبقات ارتفاعی با جهت و زمین شناسی با شیب، دو نقشه اولیه تهیه و از روی هم گذاری دو نقشه اولیه، نقشه پایه با 190 واحد همگن به دست آمد. سپس، نخست با استفاده از مدل EPM مقدار فرسایش و رسوب ویژه در حوضه مورد مطالعه در محیط GIS محاسبه شد و نقشه شدت فرسایش ترسیم گردید. بالاخره، برای بررسی تأثیر بهره برداری مناسب از اراضی در کاهش میزان فرسایش و رسوب در مدل EPM، اقدام به بهینه سازی کاربری اراضی از طریق ارزیابی و آمایش سرزمین گردید. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اعمال مدیریت مناسب و آمایش میتواند به طور کلی میزان فرسایش و رسوب حوضه آبخیز را حدود 401276 تن در سال (حدود 54%) کاهش دهد. بنابراین، چنانچه کاربریهای مناسب و سازگار با شرایط طبیعی و محیطی و با هدف استفاده بهینه از طبیعت ارائه و انتخاب شوند، فرسایش در آبخیز مورد مطالعه و در نهایت رسوب تولید شده در حوضه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
مراکز تهدیدپذیر استان کرمانشاه و ملاحظات پدافند غیرعامل با رویکردی بر نظریه پنج حلقه واردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفتی که از لحاظ نظامی در حوزه مهندسی رزمی در کشورهای پیشرفته بهوجودآمده، بیشتر با هدف آسیبرساندن به مراکز خطرزا و تهدیدپذیر بودهاست. بر این اساس، ضرورت دارد با رعایت اصول پدافند غیرعامل و افزایش بازدارندگی نسبتبه کاهش میزان آسیبپذیری این مراکز اقدام نمود. این مقاله سعی بر آن دارد که اصول پدافند غیرعامل در مراکز تهدیدپذیر در استان کرمانشاه با رویکردی بر نظریه پنج حلقه واردن بهکارگیرد به شیوهای که فضای سرزمینی را با ارایه نقش تدافعی به آنها ایمن نماید. برای دستیابی به این هدف ضرورت دارد شناسایی و تحلیل موقعیت مراکز تهدیدپذیر به-منظور دستیابی به ایمن سازی مراکز سکونتگاهی انجام گیرد بهنحویکه مراکز جمعیتی بتوانند در زمان جنگ و... کمترین خسارات جانی و مالی را متحمل شوند و ضرورتهای کارکردی آنها تداوم یابد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی-تحلیلی و با رویکرد شناخت مسئله است. اطلاعات مکانی و توصیفی، آماده سازی و ویرایش نقشه های موردنیاز بااستفادهاز نرمافزار 2/10GIS sArc تهیه شد. نتایج اولیه بیانگر آن است که مناطق و محدوده های مرکزی استان کرمانشاه بهویژه مرکز استان باتوجهبه تجمیع مراکز و کاربری های خطرزا و تهدیدپذیر نامناسب و بحرانی تشخیص داده شده است. همجواری با کشور بحرانزده عراق با ساختارهای متفاوت و نامتقارن جمعیتی ضرورت بیشتر برنامهریزی راهبردی در استان کرمانشاه را می طلبد.
مهاجرتهای روستایی خراسان (نقشه های پایه)
حوزههای تخصصی:
A Critique on Shia Geopolitics Discourse; With Emphasis on Genealogical Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The results of the research show that located of Shia Iran in Matrix Sunni countries in the Persian Gulf, Always one of The West Maneuver Fields was for political Pressure action against Iran. So that The schemes such as “Iran Fears”, “Shiite Crescent”, and “The New Middle East” from regional and trans-regional actors purely has been a strategy to drive out Iran from playground area. Geopolitics In modern thoughts was in based on place as a key factor in understanding the geopolitical zones. But, in the postmodern thoughts, is emphasized on “Space” Instead of “Place” are emphasis on near discourses to each other in public space. For example, the shia geopolitics unlike geopolitical objective effects, has no Visual effects neither the territory nor any level of mapping. But a kind of an attempt to strengthen new words Discourse after Cold War is that threatened the Shia is intended to produce soft power for the west Countries. The idiom of Shia Geopolitics is revealed a Power structure system which can be realized to incentive coined the term. This paper is trying with the re-reading of terminology of Shia Geopolitics, stressed Iran’s, through a “Conceptual Genealogy”, that is done in form of “Discourse Method”, and disclosure of the"" invisible structures of power ""to give a better understanding of these term.
بررسی فرایند قلمروسازی کشورهای ساحلی در دریای عمان و محاسبه قلمروهای دریایی
حوزههای تخصصی:
دریاها و اقیانوسها بیش از ۷۰ درصد سطح سیاره زمین را شامل می شوند و در طول تاریخ نیز همواره مورد توجه بوده اند، اما مهم ترین اقدامات رسمی و قانونی برای قاعده مند نمودن ادعاهای متعدد و متفاوت کشورهای ساحلی در زمینه ادعای کنترل و مالکیت انحصاری دریای ساحلی و سرزمینی، به قرن بیستم بر می گردد. اولین کنفرانس مربوط به حقوق بین الملل دریاها در سال ۱۹۳۰ در لاهه تشکیل شد و آخرین کنوانسیون حقوق بین الملل دریاها نیز کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاهاست که تعداد کشورهایی که به کنوانسیون پیوسته اند به حد نصاب لازم رسیده است، از ۱۶ نوامبر ۱۹۹۴ لازم الاجرا گشته است. کشورهای ساحلی متعاقب و متاثر از مواد این کنفرانسها و کنوانسیونهای بین المللی اقدام به تصویب قوانین مناطق دریایی، تعیین و تحدید مرزهای دریایی و فلات قاره و ... نموده اند. در بین دو پهنه آبی جنوب ایران، قلمروسازی و تعیین و تحدید مرزهای دریایی و فلات قاره در خلیج فارس بیش از دریای عمان مورد توجه بوده است و حتی پژوهشهای کمتری نیز در زمینه قلمروسازی در دریای عمان صورت گرفته است. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از اسناد و قوانین دریایی و تحلیل کارتوگرافیکی، در پی آن است تا با بررسی قوانین مناطق دریایی و فرایند قلمروسازی کشورهای ساحلی در پهنه دریای عمان و ترسیم مرزهای تعیین و تحدید شده بر روی نقشه و استفاده از روش خط میانه در محدوده های تعیین حدود نشده، نقشه قلمروهای دریایی کشورهای ساحلی را در دریای عمان ترسیم نموده و مناطق مختلف دریایی هر یک از چهار کشور ساحلی این دریا را محاسبه نماید. نتایح تحلیل کارتوگرافیکی و محاسباتی نشان دهنده این است که در دریای عمان که همه محدوده آن بعد از خط مبدأ کشورها در زمره منطقه انحصاری- اقتصادی است، کشورهای ایران و عمان بیشترین قلمروهای دریایی و پاکستان که کمترین ساحل را در دریای عمان دارد، کمترین قلمروهای دریایی را در دریای عمان دارا می باشد. همچنین نتایج نشان داد که فرایند قلمروسازی و تحدید حدود مرزها در دریای عمان فرایندی کند بوده است به طوری که از ۱۴ قطعه مرز دریایی و فلات قاره که باید در پهنه این دریا تعیین و تحدید شوند، تنها ۲ قطعه تعیین و تحدید شده است و می توان گفت کند بودن این فرایند و توجه کمتر کشورهای ساحلی به مرزبندی در دریای عمان متأثر از برخی عوامل جغرافیایی و اقتصادی و البته تحت الشعاع فرایند قلمروسازی خلیج فارس بوده است.