فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۲۳۵ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
1 - 19
حوزههای تخصصی:
رسالت این نوشتار تبیین عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی در برابر مخاطرات بیولوژیکال با تأکید بر کووید -19 است. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از روش کتابخانه ای (نقشه توزیع بیماری کووید 19، کتاب ها و مقالات معتبر در راستای موضوع پژوهش) و از روش پیمایشی به صورت پرسش نامه و روش دلفی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل و آماده سازی داده ها از نرم افزار spss برای جامعه آماری 133156 خانوار شهر زنجان با حجم نمونه 321 استفاده شد و با استفاده از ابزارهای تحلیلی تحقیق (از مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی در قالب مدل سازی معادلات ساختاری) اقدام به تحلیل داده ها گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که تحلیل شاخصه های مفهومی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی چهار عامل تبیین کننده اصلی را به صورت عوامل: آگاهی و سلامت با ضریب 0.74، نگرش با ضریب 0.78، مهارت با ضریب0.82، سرمایه اجتماعی و عدالت با ضریب0.73 مورد شناسایی قرارداد و تحلیل ساختار ارتباطی عوامل مؤثر شناسایی شده با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که عوامل شناسایی شده دارای ارتباط ساختاری معناداری در تاب آوری اجتماعی در برابر کرونا در شهر زنجان است.
پیش بینی احتمال روزهای گرد و خاک در مناطق شرقی ایران با روش کریجینگ نشانگر فضایی- زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
197 - 216
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های زیست محیطی به وجود آمده در منطقه خاورمیانه و ایران در سال های اخیر، پدیده گرد و خاک می باشد که در حال افزایش است. بدین منظور با هدف پیش بینی احتمال وقوع روزهای گرد و خاک، داده های سرعت باد و دید افقی در مناطق شرقی ایران با روش کریجینگ نشانگر فضایی – زمانی و با استفاده از نرم افزار R مورد بررسی قرار گرفت که در آن نشانگر یک، برای روز گرد و خاک و نشانگر صفر برای روز بدون گرد و خاک در نظر گرفته شد. سپس آرایه SP Data (Spatial Temporal Data)به صورت ترکیبی از ماتریس و بردار در کلاسSTFDF(Spatial Temporal Function Data Fram) و STF (Spatial Temporal Function) ساخته شد. پس از برازش تمامی مدل های تفکیک پذیر و غیر تفکیک پذیر، تغییرنگار متریک جمعی با کمترین میانگین مجموع مربعات به عنوان بهترین مدل برای برازش داده ها انتخاب شد. خروجی مدل نشان داد که داده ها تا 5 روز دارای وابستگی فضایی- زمانی هستند، لذا می توان از آخرین روز دوره آماری، احتمال وقوع روز گرد و خاک را برای 5 روز آینده پیش بینی کرد؛ که در اولین روز قابل پیش بینی یعنی 01/04/2017 (24/01/1396)، نقاط بحرانی ایستگاه های سرخس و فریمان در استان خراسان رضوی به ترتیب با احتمال 16 و 20 درصد، ایستگاه های زابل، زهک، میرجاوه، نصرت آباد، زاهدان و خاش در استان سیستان و بلوچستان به ترتیب با 17، 13،13،19،24 و 17 درصد و ایستگاه های ابرکوه، بافق و بهاباد در استان یزد به ترتیب با 20، 16 و 35 درصد، بیشترین احتمال وقوع روز گرد و خاک را دارا بودند.
فضا، بُعد چهارم قدرت (قسمت هشتم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت برندسازی گردشگری کویری (موردمطالعه: دریاچه نمک قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
173 - 190
حوزههای تخصصی:
دریاچه نمک قم با داشتن جاذبه های خاص و منحصربه فردی چون بلورهای نمکی، هشت ضلعی های منظم، کانی ها، گونه های جانوری بیابانی و انواع گیاهان شورپسند تاکنون نتوانسته جایگاه خود را در بین مقاصد گردشگری بهبود ببخشد. برندسازی می تواند تصویر جالبی را متناسب با جاذبه های گردشگری کویر نمکی در ذهن گردشگران ایجاد نماید. لذا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت برندسازی گردشگری کویری در دریاچه نمک قم است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها آمیخته است. جامعه آماری در هر دو بخش کیفی و کمی، یکسان و همان خبرگان حوزه گردشگری و آشنا با گردشگری کویری و دریاچه نمک قم است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان آگاه به موضوع، و همین خبرگان، نمونه آماری بخش کمی را شکل داده اند. روش نمونه گیری در هر دو بخش از نوع غیر احتمالی و گلوله برفی است و حد کفایت نمونه گیری از قاعده اشباع نظری پیروی می کند. جمع آوری داده ها به شیوه میدانی در روش کیفی از طریق مصاحبه و در روش کمی، از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. در بخش کیفی جهت تجزیه وتحلیل از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تکنیک AHP استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل مؤثر بر موفقیت برندسازی گردشگری کویر در دریاچه نمک شامل جاذبه های گردشگری، عوامل فرهنگی، زیرساختی، مدیریتی، حمایت های دولتی و جذب مشتری است که مهم ترین آن ها از طریق تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، جاذبه های گردشگری با وزن 404/0 و کم اهمیت ترین آن ها جذب مشتری با وزن 056/0 شناسایی شد.
تدوین راهبرد سیاست گذاری پویا در تعاملات بین المللی برای توسعه اقتصادی ج.ا. ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود به عصر اطلاعات و ارتباطات و پایان جنگ سرد، مفاهیم و عناصر قدرت را متحول و دولت ها را به سمت تجهیز توانمندی های نظامی با قدرت اقتصادی، از طریق توجه به شاخص های توسعه پایدار و گسترش تعاملات بین المللی، هدایت کرد. ایران نیز پس از انقلاب اسلامی و سپس جنگ تحمیلی، هدف کسب جایگاه قدرت اقتصادی منطقه جنوب غرب آسیا را در چشم انداز 1404 قرار داد. تاکنون، مواجهه با مشکلاتی نظیر جنگ و تنش های سیاسی مانع از پیاده سازی برنامه ای راهبردی عملیاتی برای تعاملات بین المللی کشور شده است. این در حالی است که جهانی شدن، موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خاورمیانه، و ماهیت منحصربه فرد ج.ا.ایران در منطقه، ضرورت حضور موثر این کشور در زنجیره تولید و تجارت جهانی را ایجاد کرده است. بنابراین درصدد ارائه راهبرد موردنیاز ج.ا.ایران در سیاست گذاری تعاملات بین المللی و تبیین ویژگی های آن هستیم. بنا به فرضیه پژوهش، راهبرد سیاست گذاری پویا، مبتنی بر تعامل سازنده منطقه ای و بین المللی، فهم کارکرد ساختارهای اقتصاد بین الملل و تطابق با استانداردهای بین الملل در چارچوب منافع ملی، راهبرد مناسب تعاملات بین المللی برای تحقق توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و به منظور پاسخ گویی به سوال اصلی، از تحلیل محتوای کیفی و کمی داده-ها (ثانویه-کتابخانه ای و نخستین- نظرخواهی از خبرگان) و ابزار آماری نظیر SPSSو تحلیل مسیر استفاده شد. پس از تایید جامعه نمونه در مورد متغیرها، شاخص ها و مدل پیشنهادی، مدل یا الگوی نهایی ارائه شد که به باور این پژوهش و تایید جامعه نمونه، کاربست مدل پیشنهادی درنهایت بهبود قدرت منطقه ای کشور در قالب شاخص های قدرت سازنده را به همراه خواهد داشت.
بررسی صداقت رهبر بر آوای کارکنان با میانجیگری رفتارهای توانمندسازانه رهبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
241 - 256
حوزههای تخصصی:
سازمان ها به منظور دستیابی به مزیت رقابتی و توسعه مستمر خود می بایستی این فرصت را برای کارکنان فراهم کنن د تا ایده ها، نظرها و اطلاعات خود را در فرآیندهای م رتبط با کار خ ود بی ان نماین د. همچنین پیشنهاد های سازنده و انتقادهای کارکنان برای سازمان هایی که تلاش می کنند موقعیتشان را در محیط بشدت رقابتی حفظ کنند، اهمیت اساسی دارد. به همین جهت هدف از این پژوهش بررسی صداقت رهبر بر آوای کارکنان با میانجیگری رفتارهای توانمندسازانه رهبر است. همچنین ، این پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 460 نفر کارکنان خط مقدم آژانس های مسافرتی منتخب شهر یزد برآورد گردید و از طرق فرمول کوکران تعداد 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد صورت پذیرفت. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و سازه و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی بررسی و مورد تایید قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها از تکنیک مدل سازی ساختاری با نرم افزار اسمارت پی ال اس3 استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که صداقت رفتاری رهبر بر رفتارهای توانمندسازانه رهبر تاثیر مثبت و معنادار دارد؛ همچنین صداقت رفتاری رهبر بر آوای کارکنان با میانجیگری رفتارهای توانمندسازانه رهبر تاثیر مثبت و معنادار دارد.در نهایت نتایج نشان داد صداقت رفتاری رهبر به کارکنان اجازه می دهد تا در تصمیم گیری ها مشارکت کنند، مهارت های جدید را یاد بگیرند و کارایی خود را تقویت کنند و در نتیجه به آن ها شجاعت بیشتری می بخشد تا نظرات و افکار خود را با همکاران خود ابراز نمایند.
بهینه سازی مدل دراستیک در ارزیابی آسیب پذیری آبخوان میمه به آلودگی نیترات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
15 - 34
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های مناسب برای جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی، شناسایی مناطق آسیب پذیر آبخوان و مدیریت بهره برداری از منابع آب وکاربری اراضی است. نیترات به عنوان یکی از شاخص های شیمیایی آلودگی آب از دیرباز مورد توجه بوده است. هدف از این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری آبخوان میمه به نیترات با استفاده از GIS، روش های آماری و مدل دراستیک می باشد. بر اساس روش دراستیک آسیب پذیری آبخوان میمه در محدوده آسیب پذیری کم و متوسط (128-75) قرار می گیرد. پس از محاسبه شاخص جدید دراستیک با استفاده از Raster Calculation در محیط ARCGIS، بار دیگر همبستگی بین غلظت نیترات در نمونه های آب زیرزمینی و شاخص دراستیک جدید محاسبه گردید. در این حالت ضریب هبستگی از 162/0 – (قبل از بهینه سازی) به 842/0(بعد از بهینه سازی) افزایش یافت. همبستگی فوق در سطح احتمال 95 درصد معنی دار بود (05/0>P-value). برای تهیه نقشه پهنه بندی غلظت نیترات، نمونه برداری از 10 حلقه چاه بر اساس اصول نمونه برداری استاندارد انجام و به روش اسپکتروفتومتری مورد آنالیز قرار گرفت. سپس نقشه پهنه بندی غلظت نیترات با استفاده از مدل های میانیابی ترسیم شد. تلفیق دو نقشه آسیب پذیری و پهنه بندی غلظت نیترات نشان می دهد اکثر محدوده مورد مطالعه در محدوده بی خطر و کم خطر قرار دارد و تنها بخش کوچکی از منطقه که غلظت نیترات نیز در آب زیرزمینی آن بالاتر از 50 میلی گرم در لیتر است، در محدوده خطرناک طبقه بندی شده است. بر اساس نقشه پهنه بندی غلظت نیترات، بالاترین غلظت در آب های زیرزمینی قسمت جنوبی آبخوان میمه مشاهده گردید که ناشی از تأثیر متقابل آلودگی ناشی از فعالیت های کشاورزی، برگشت آب آبیاری، جنس زمین، نرخ بالاتر تغذیه، هدایت هیدرولیکی و نفوذپذیری خاک می باشد.
بررسی مناقشه ی سرزمینی میان عربستان سعودی و مصر از دیدگاه جغرافیای سیاسی دریاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تقابل فزاینده ی ژئوپلیتیک عرب - صهیونیسم از 15 می 1948 میلادی، اسرائیل دو بار در سال های 1952 و 1967، جزایر تیران و صنافیر را به همراه شبه جزیره ی سینا به اشغال درآورد. پس از انعقاد پیمان صلح کمپ دیوید و ماده ی الحاقیه ی آن در 1979، اسرائیل در 1982 نیروهای خود را از جزایر و شبه جزیره ی سینا بیرون کشید. همزمان در کنوانسیون 1982 حقوق دریاها با اطلاق عنوان «بین المللی« به تنگه ی تیران، حق عبور بی ضرر غیرقابل تعلیق برای اسرائیل فراهم شد. از فروردین 1395 تا دی 1395 (8 آوریل 2016 تا 16 ژانویه ی 2017) دو رخداد مهم حاکمیت این جزایر را تحت تاثیر قرار داد؛ نخست، اعطای حاکمیت جزایر تیران و صنافیر از سوی رئیس جمهور مصر به عربستان و سپس تعلیق این حکم توسط دادگاه عالی مصر . مقاله ی پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تاریخی-حقوقی مسئله ی حاکمیت در جزایر تیران و صنافیر پرداخته است. نتایج، نشان می دهد که جزایر به لحاظ تاریخی به کشور مصر تعلق دارند. اگر جزایر تیران و صنافیر به حاکمیت عربستان درآید، در آن صورت هر دو کشور در دریاى سرزمینى تنگه ی تیران مشترک هستند، اما اگر جزایر در حاکمیت مصر باقی بماند، در آن صورت، تمامی تنگه در حاکمیت مصر خواهد بود. همچنین با توجه به پیمان صلح کمپ دیوید و کنوانسیون 1982، واگذاری جزایر تیران و صنافیر به عربستان و یا ابقای آن در حاکمیت مصر، تغییری در نظام حقوقی آمد و شد در تنگه ی تیران ایجاد نخواهد کرد.
ارزیابی مدیریت ایمنی در کاهش حوادث کارگاهی در پروژه های ساخت و ساز شهری جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
223-238
حوزههای تخصصی:
با توجه به ناایمن بودن صنعت ساخت و ساز، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی مدیریت ایمنی و بررسی تأثیر آن در کاهش حوادث کارگاهی در پروژه های ساخت و ساز شهری جنوب شهر تهران می باشد. روش تحقیق توصیفی - همبستگی و از نوع کاربردی است. جهت بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، به ترتیب، از روش تحلیل عاملی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری مهندسان ناظر فعال در حوزه ساخت و ساز شهری تهران می باشند که به شیوه تصادفی خوشه ای و براساس جدول مورگان، تعداد 357 نفر انتخاب شده اند و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آمار استنباطی و تحلیل رگرسیون در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که اولویت بندی عناصر تأثیرگذار در بهبود برنامه های ایمنی و کاهش حوادث کارگاهی به ترتیب عامل ”استفاده از تجهیزات حفاظتی“، ”تدوین مسئولیت ها“ و ”مدیریت ریسک“ می باشند. همچنین در حوزه رتبه بندی انواع حوادث کارگاهی، به ترتیب ”آسیب و جراحات به افراد ناشی از عدم بکارگیری تجهیزات حفاظت فردی“، ”صدمه به تأسیسات زیرزمینی شهری حین عملیات گودبرداری به روش نیلینگ“، ”خسارات جانی و مالی ناشی از ایمن و استاندارد نبودن تجهیزات کارگاهی “، ”وقوع مرگ خاموش در اتاق های کارگری بدلیل ایمن نبودن وسایل گاز سوز و عدم تهویه مناسب“، ”سقوط قطعات اسکلت سازه حین جوشکاری“، ”سقوط کارگران، مصالح و تجهیزات از ارتفاع“و ”ریزش دیواره های گود و پلاکهای مجاور بدلیل عدم گودبرداری اصولی و استاندارد“ از جمله حوادث و خسارات جانی و مالی معمول در کارگاه های ساختمانی جنوب شهر تهران طبقه بندی می گردند.
جانمایی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران با استفاده از تکنیک AHP و GIS؛ (مطالعه موردی: شهربابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
65 - 88
حوزههای تخصصی:
برای کاهش آسیب پذیری شهر در برابر بحران هایی نظیر زلزله، سیل و سایر بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی تنها توجه به ایمنی و مقاومت ساختمان و رعایت اصول مهندسی ساختمان، کفایت نمی کند بلکه لازم است مدیریت بحران به عنوان یکی از حیاتی ترین سطوح مدیریت، وارد امور شهری گردد. از آنجا که مکانیابی در چهارچوب کاربری زمین معنا پیدا می کند و در حقیقت عملی است جهت گزینش علمی و اصولی مکانی برای کاربری مورد نظر، ضروری است تا با تأکید بر نحوه استقرار و همجواری کاربری های شهری، گامی مؤثر در جهت کنترل و مهار بحران برداشت. منظور از این پژوهش جانمایی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران شهر بابک با در نظر گرفتن پارامترها و عوامل موثر مکانی شهر بابک می باشد. برای این منظور ابزار و فنون پیشرفته ای ابداع شده اند تا در خدمت تحلیل کاراتر برنامه ریزی شهری قرار گیرند. از اینرو مکان یابی پایگاه پشتیبان مدیریت بحران شهربابک، با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) جهت وزندهی معیارها، همپوشانی شاخص (IO) جهت تلفیق لایه ها و سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) الگوی مکانیابی بهینه پایگاه پشتیبان مدیریت بحران را در تحقیق حاضر ارائه نموده است. ماهیت تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی- تجربی است. در این مسیر معیارهای بکار گرفته شامل کارایی، سازگاری، ایمنی و ویژگی های محیطی شهربابک می باشد. نتایج عمومی این پژوهش نشان می دهد 16.9 درصد از کل مساحت شهربابک شامل اراضی کاملا نامطلوب جهت احداث پایگاه پشتیبان مدیریت بحران ، 41.7 درصد اراضی با مطلوبیت ضعیف، 18.6 درصد اراضی با کیفیت بی تفاوت، 21.2 درصد اراضی نسبتا مطلوب و 1.6 درصد طبقه کاملا مطلوب را به خود اختصاص داده است. همچنین نقشه پیشنهادی جانمایی پایگاه پشتیبان مدیریت بحران شهربابک و کاربری های ضروری مجاور این کاربری در نقشه کاربری اراضی پیشنهادی آمده است.
اولویت بندی زیرحوزه های شهری مستعد سیلاب با استفاده از تکنیک PCA به عنوان یک روش جدید وزن دهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
83 - 100
حوزههای تخصصی:
در مناطق شهری به دلیل توسعه سطوح نفوذناپذیر و به دنبال آن افزایش قابلیت تولید رواناب، احتمال بروز پدیده های مخرب سیلابی بیش از سایر مناطق است. اولین گام در مدیریت سیلابهای شهری شناسایی مناطق بحرانی می باشد. در این پژوهش به منظور اولویت بندی زیرحوزه های شهرستان ارومیه نسبت به سیل خیزی از تکنیک چند معیاره فرارتبه ای پرومته II (PROMETHEE II) استفاده شده است. برای این منظور، ابتدا مرز واحدهای هیدرولوژیکی در ArcGISبا توجه به شیب منطقه و وضعیت کانال های انتقال آب و محل اتصالات آنها، مشخص و تعداد 22 زیرحوزه تعیین شد. خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوزه ها (ارتفاع رواناب، نفوذناپذیری، ارتفاع زیرحوزه، شماره منحنی، طول آبراهه اصلی، فرم زیرحوزه، محیط و مساحت آن) به عنوان معیارهای رتبه بندی انتخاب شدند. وزن هر یک از این متغیرها از عواملی است که تاثیر بسیار زیادی بر فرآیند رتبه بندی زیرحوزه ها می گذارد و لازم است با حساسیت خاصی تعیین گردد. از طرفی، اثر متغیرهای مختلف از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت است. برای روشن شدن این مسئله، در این پژوهش تعیین وزن معیارها یک بار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و بار دیگر بر اساس آنالیز مولفه های اصلی (PCA) انجام شد. با توجه به وزن و مقدار هر معیار در هر گزینه (زیرحوزه)، تکنیک پرومته IIبرای هر یک از دو گروه وزن تعیین شده، اجرا وزیرحوزه های منطقه نسبت به سیل خیزی اولویت بندی شد و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد در الویت زیرحوزه ها بر اساس دو روش وزن دهی تفاوتهایی وجود دارد. وزن معیار اول که عمق رواناب است برای روش های PCAو AHPمتفاوت بوده و به ترتیب برابر با 150/0 و 280/0 می باشد. تاثیر اختلاف وزن معیارها و اولویت آنها در ایجاد سیل، قابل ملاحظه بوده است؛ به طوریکه از بین هفت زیرحوزه بحرانی نخست، تنها چهار زیرحوزه به طور مشترک حضور دارند که از این چهار زیرحوزه نیز تنها دو زیرحوزه دارای رتبه یکسانی هستند. این موضوع نشان می دهد که روش PCAبه دلیل ملاحظه اثر ویژگی های مکانی معیارها و حذف خطای موجود در روش های مبتنی بر نظرسنجی، از دقت بیشتری در وزن دهی معیارها برخوردار است.
نظریه چرخه قدرت و تحولات قدرت ایالات متحده؛ بستری برای تحلیل رفتار سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
52 - 82
حوزههای تخصصی:
تحول سیستم بین الملل پس از پایان جنگ سرد و سیاست خارجی ایالات متحده به عنوان ابرقدرت باقی مانده در سیستم، از مهم ترین عواملی هستند که سیاست بین الملل و سیاست خارجی تمامی بازیگران سیستم بین الملل اعم از دولتی و غیردولتی را شکل می دهند. به همین منظور، این نوشتار بر آن است تا با پاسخگویی به این سوال که قدرت آمریکا در سال های بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری سابق چه تحولاتی را از سر گذرانده است، بستر لازم را برای درک روند تحولات نظام بین الملل و فهم سیاست خارجی آمریکا و به تبع آن سایر بازیگران سیستم فراهم آورد.نظریه چرخه قدرت به سبب نقاط قوت خود در بررسی روند تحولات و تحلیل آن، به عنوان چارچوب نظری انتخاب شده است. در ابتدا داده های مربوط به هشت شاخص قدرت ملی برای هشت قدرت برتر نظام بین الملل در بازه ۱۹۸۹-۲۰۱۷ گردآوری شده و سپس با محاسبه قدرت نسبی برای هر یک از هشت بازیگر مورد نظر، چرخه قدرت آمریکا ترسیم شده است. داده ها با استفاده از پایگاه های اینترنتی جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آن به صورت کمی صورت گرفته است. چرخه ترسیم شده نشان می دهد که آمریکا در ۱۹۹۸ در نقطه بیشینه قدرت نسبی خود در نظام بین الملل قرار داشته و پس از آن وارد فاز افول قدرت نسبی شده است و در سال ۲۰۱۲ سرعت کاهش قدرت نسبی آن از افول فزاینده به افول کاهنده بدل شده است.
تأثیر استراتژی آمریکا بر تحولات کردستان عراق از سال 1971 تا2014(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استراتژی های قدرت های بزرگ در مناطق ژئوپلیتیکی جهان تابع متغیرهای مختلفی است. این قدرت ها در تمام کره زمین به دنبال پایداری و حفظ برتری بوده و این روش را به واسطه ابزارهای مختلفی اعمال می نمایند. یکی از دلایل منابع و ریشه های پایداری قدرت های جهانی حضور و کنش آن ها در گستره جهانی و دخالت و تأثیرگذاری آن ها بر فرایندهای جهانی است. با پایان جنگ جهانی دوم ایالات متحده به عنوان قدرت تأثیرگذار جهانی مطرح شد. رقابت ایالات متحده با شوروی، شکل گیری بلوک های جهانی در دو مقیاس را در پی داشت. لذا دو قدرت شوروی و ایالات متحده به عنوان بازیگران جدید، استراتژی های ژئوپلیتیکی خود را پیگیری کردند. با خروج بریتانیا از شرق کانال سوئز در سال 1971، ایالات متحده بازیگر فعال در کنش های این بخش از جهان شد. کردستان به عنوان بخشی از این فضا، در بخش شمالی عراق تحت تأثیرجریان های قدرتی قرار گرفت. در این پژوهش تأثیرگذاری ایالات متحده و تداوم آن در دوره های بعد در ارتباط با کردستان شمال عراق مورد مطالعه قرار گرفته است. تا الگوی رفتاری یک قدرت بزرگ در یک منطقه ژئوپلیتیکی ویژه تحلیل گردد. ازاین رو پژوهش حاضر در تلاش است با روش تحلیلی و توصیفی به این سؤال پاسخ دهد: که استراتژی آمریکا چه تأثیراتی بر تحولات کردستان عراق از سال 1971 تا 2014 داشته است؟نتایج پژوهش نشان می دهد که رابطه آمریکا با کردستان عراق از الگوی بی طرفی یا مداخله محدود در دوره جنگ سرد تا الگوی تعاملی پس از پایان جنگ سرد پیروی کرده است. استراتژی آمریکا در وضعیت بی طرفی اثرات متفاوتی بر توسعه سیاسی، اقتصادی و نظامی کردها داشته و در دوره تعاملی توسعه سیاسی، نظامی و اقتصادی کردها را در پی داشته است. این الگوی تعاملی، مسیر توسعه تعاملات همه جانبه یک قدرت بزرگ را در جنوب غرب آسیا از یک فضای میکرو فراهم کرده است. به گونه ای که بستر نوعی خودگردانی با اختیارات گسترده در شمال عراق را بهوجود آورده است.
بررسی نقش منطقه آزاد تجاری در بهبود شاخص های اقتصادی مناطق روستایی: مطالعه موردی شهرستان ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
111 - 133
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر، با هدف بررسی نقش منطقه آزاد تجاری در بهبود شاخص های اقتصادی مناطق روستایی شهرستان ماکو، به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی (از طریق پرسشنامه) صورت گرفت. روایی صوری پرسشنامه توسط پانل متخصصان تأیید شد. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد سی پرسشنامه صورت گرفت و با استفاده از رابطه آلفای کرونباخ، پایایی بخش های مختلف پرسشنامه 85/0 تا 91/0 به دست آمد. همچنین، با استفاده از رابطه کوکران، حجم نمونه تحقیق چهارصد نفر به دست آمد. برای انجام پژوهش به شیوه مقایسه ای، دویست پرسشنامه بین روستاهای واقع در منطقه آزاد ماکو و دویست پرسشنامه نیز در محدوده روستاهای دور از این منطقه توزیع شد. نتایج تحلیل فضایی روستاهای مورد مطالعه نشان داد که نقش منطقه آزاد تجاری در تقویت شاخص های اقتصادی در 25 درصد روستاها در سطح قوی و در 41 درصد روستاها در سطح متوسط و در بقیه روستاها در سطح ضعیف است. در پایان، با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادهایی کاربردی ارائه شد.
بررسی ایجاد شهر کوچک و تأثیرات آن بر سکونتگاه های روستاهای حریم: مطالعه موردی شهر فردوسیه، بخش مرکزی شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
49 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ایجاد شهر کوچک و تأثیرات آن بر سکونتگاه های روستاهای حریم بود. بدین منظور، شهر فردوسیه و روستاهای حریم آن شامل یوسف آباد صیرفی، رامین و وسطر در بخش مرکزی شهرستان شهریار بررسی شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن شامل شهر فردوسیه به انضمام سه روستای یادشده با جمعیتی حدود 27586 نفر بود که از آن میان، بر اساس رابطه کوکران، 379 نفر (62 نفر مسئولان و 317 نفر مردم) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از قانون رتبه- اندازه و ماتریس سوات (SWOT) انجام شد. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که توزیع نرمال جمعیت در سطح منطقه عملکرد مثبت نداشته و با عدم کاهش نابرابری های موجود بین سکونتگاه ها و نیز عدم بهبود نظام سلسله مراتب سکونتگاهی همراه بوده است؛ همچنین، نامناسب بودن و عدم کفایت تسهیلات آموزشی، فرهنگی، بهداشتی و درمانی به عنوان مهم ترین نقاط ضعف داخلی محسوب می شوند.
مقایسه کارآمدی چهار روش هوش مصنوعی در پیش بینی خشک سالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
139-156
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یک اختلال موقتی است که خصوصیات آن از منطقه ای با منطقه دیگر متفاوت است، از این رو نمی توان تعریف جامع و مطلق برای خشک سالی بیان نمود.در تحقیق حاضر، به منظور معرفی یک روش مناسب جهت پیش بینی خشکسالی برای یک ماه آتی، چهار روش هوش مصنوعی شامل یادگیری عمیق (Deeplearning) (از شبکه الکس نت که یکی از شبکه های کانولوشن می باشد استفاده شده است)، الگوریتم K نزدیک ترین همسایه (KNN)، ماشین برداد پشتیبان چند طبقه (SVM-MultiClass) و درخت تصمیم (Decision Tree) در نظر گرفته شد. داده های بارندگی 11 ایستگاه سینوتیک استان یزد طی دوره آماری 29 ساله (1988 تا 2017) به صورت ماهانه به عنوان داده های آزمایشی مورد استفاده قرار گرفتند. شاخص بارش استاندارد شده (SPI) برای نشان دادن وضعیت خشکسالی از نظر شدت و مدت در مقیاس های زمانی 1، 3، 6، 9، 12 و 24 ماهه محاسبه گردید. در ابتدا داده های بارش به عنوان ورودی شبکه های عصبی و کلاس بندی SPI به عنوان خروجی شبکه ها قرار داده شد. 80 درصد داده ها برای آموزش و20 درصد داده ها برای تست شبکه ها به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که تمامی شبکه ها توانایی پیش بینی خشکسالی را داشته اند، بر اساس معیار ارزیابی macro-f1 شبکه Deeplearning در مقیاس زمانی 1 ماهه با 71/22 درصد، ناکارآمدترین روش و Decision Tree با 65/64 درصد، کارآمدترین روش بوده اند، اما با افزایش مقیاس زمانی، شبکه Deeplearning عملکرد خود را بهبود بخشید، به طوریکه در مقیاس زمانی 24 ماهه با 35/65 درصد، بهترین عملکرد مربوط به شبکه Deeplearning و بعد از آن، شبکه SVM-MultiClass با 40/57 درصد، قرار گرفت.
تحلیل زمانی – مکانی تاوه قطبی و نقش آن در وقوع روزهای بارش سنگین و فراگیر حوضه آبریز قره سو در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
179-206
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به تحلیل زمانی – مکانی تاوه قطبی و نقش آن در وقوع روزهای بارش سنگین حوضه آبریز قره سو پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا با روش صدک 95 درصد روزهای بارش سنگین حوضه استخراج شد. سپس با در نظر گرفتن شرط فراگیری، 79 روز بارش سنگین و فراگیر طی دوره آماری 1979-2015 تعیین شد. در ادامه با در نظر گرفتن پربندهای معرف تاوه قطبی در نقشه های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال موقعیت تاوه در هر یک از روزهای بارش سنگین بر مبنای بیشترین گسترشی که بر روی پهنه همدید داشته، شناسایی گردید. تحلیل همدید موقعیت زمانی و مکانی تاوه قطبی طی روزهای منتخب بارش سنگین و فراگیر نشان می دهد که 4 الگو طی 79 روز بارش سنگین قابل شناسایی است. موقعیت و تمرکز الگوهای تاوه در هر یک از فصول، تغییر پیدا کرده اند. به نحوی که کمترین نفوذ تاوه طی فصل پاییز و بیشترین نفوذ در فصل زمستان دیده می شود. در تمامی موارد روزهای بارش سنگین و فراگیر در اثر قرارگیری ناوه حاصل از تاوه قطبی بر روی منطقه مورد مطالعه می باشد که همزمان استقرار بندالهای عظیم رکس و امگایی بر روی اروپا است. بیشترین ارتباط بین عرض جغرافیایی تاوه و شدت بارش در الگوی سوم (دریای سرخ تا غرب خلیج فارس) که بیشترین نفوذ تاوه بر روی منطقه صورت گرفته، دیده می شود. در هر یک از موقعیت های مکانی تاوه، موقعیت، امتداد و عمق ناوه نیز متغیر شده است. به نحوی که بهترین موقعیت و بیشترین اثرگذاری تاوه در الگوهای سوم و چهارم که ناوه های حاصل ازتاوه بیشترین عمق و گستردگی را بر روی منابع آبی مجاور دارند، رخ داده است.
تحلیل اقلیم شناسی تگرگ در محدوده زاگرس شمالی در فصل رشد گیاهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
37 - 52
حوزههای تخصصی:
کشاورزی تنها فعالیتی است که کم ترین آسیب را به طبیعت وارد می سازد؛ اما از شرایط طبیعی، به ویژه آب و هوا به شدت تأثیر می پذیرد. پدیده تگرگ از مهم ترین مخاطره ی طبیعی است که هر ساله با صدمات به محصولات کشاورزی باعث ناپایداری فعالیت های کشت و کار شده است. به همین دلیل بررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی، ترویج و به کارگیری کامل دانسته های بشری پیرامون فرآیندهای جوی، منجر به بهبود کمی و کیفی محصولات و در نهایت پایداری کشاورزی می گردد. بنابراین بررسی جامع در توزیع زمانی– مکانی و شرایط همدیدی این پدیده ی مخرب، هدف تحقیق حاضر می باشد. به این منظور از داده های آماری ۲۳ ساله، ۱۰ ایستگاه سینوپتیکی منطقه (۲۰۱۴-۱۹۹۲) در فصل رشد گیاه (ماه های آوریل تا سپتامبر) استفاده و با انتخاب ۴ نمونه از بارش-های شدید تگرگ و نیز داده های مرکز NCEP/NCAR نقشه های همدیدی تراز دریا ۵۰۰، ۸۵۰ و ۱۰۰۰ هکتوپاسکالِ وزش سرد، وزش رطوبتی، اُمگا و جبهه زایی در محیط نرم افزار Grads ترسیم شده است. ساعت ۹ الی ۱۵ (با اوج بارش در ساعت ۱۲) به وقت گرینویچ و ماه های آوریل، می و ژوئن به ترتیب حداکثر فراوانی را داشته اند. در حداکثر بودن فراوانی وقوع در منطقه علاوه بر عوامل محلی چون توپوگرافی آن ها (با ارتفاع زیاد از سطح دریا)، محل ورود سیستم های بارش زا مانند بادهای غربی نقش مؤثری داشته است. قرارگیری فرودهای عمیق ناشی از فعالیت های بادهای غربیِ دارای هوای بسیار سرد عرض های شمالی، رطوبت دریای مدیترانه و سیاه روی منطقه، اختلاف دمای شدید بین سطح زمین (ناشی از فرارفت های هوای گرم و مرطوب در سطح زمین) و ترازهای بالا (همراه با جبهه های سرد) و صعود توده هوای سطح زمین منجر گشته که بیش ترین فراوانی وقوع تگرگ در فصل بهار (اوج بارش در آوریل و می) می باشد.
ارزیابی مدل های پیش بینی خطر زمین لغزش در حوضه چم سنگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی زمین لغزش یکی از روش هایی است که می توان به کمک آن مناطق بحرانی را به لحاظ پایداری شیب مشخص کرده و از نقشه های پهنه بندی به دست آمده در برنامه ریزی های توسعه پایدار استفاده کرد. هدف از این مطالعه مقایسه مدل های تهیه نقشه خطر زمین لغزش؛ منطق فازی، ارزش اطلاعاتی و تراکم سطح مورد استفاده در حوضه چم سنگر در 40 کیلومتری جنوب شرق خرم آباد لرستان بوده، به منظور بررسی پایداری دامنه ها در حوضه چم سنگر ابتدا با استفاده از تصاویر گوگل ارث و بازدید های میدانی (ثبت نقاط لغزشی با استفاده از GPS) نقاط لغزشی شناسایی و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزش های حوضه تهیه گردیده در این مطالعه، عوامل مرتبط با زمین لغزش مانند شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، بارندگی، کاربری اراضی، فاصله از جاده و آبراهه در تجزیه و تحلیل لغزش مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی و طبقه بندی نتایج خروجی مدل های مورد استفاده در برآورد خطر لغزش منطقه از شاخص جمع مطلوبیت (QS) استفاده شد ، نتایج بدست آمده نشان داد که مدل تراکم سطح، با مقدار 85/1 QS= روش کار آمدتری نسبت به مدل های ارزش اطلاعاتی با 60/1 QS= و منطق فازی با 554/0 QS=، برای تهیه نقشه خطر لغزش های حوضه چم سنگر دارد. بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل تراکم سطح به ترتیب 31/36، 78/44، 62/16، 65/1، 63/0 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفت.
نقش ژئوپلیتیک در تشدید بحران های بین المللی (مطالعه موردی: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
187 - 215
حوزههای تخصصی:
در ایجاد، گسترش و تشدید بحران های بین المللی متغیرهای متعددی نقش آفرینی می کنند؛ در این میان متغیر ژئوپلیتیک وزن ویژه ای دارد. هدف این مقاله نیز بررسی رابطه بین این دو متغیر با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی است. هرچه موقعیت ژئوپلیتیک کشور بحران زده از حیث دارا بودن منابع طبیعی و حضور در یک منطقه استراتژیک حائز اهمیت برای قدرت های بزرگ، برجسته تر باشد؛ بحران بوجودآمده استعداد بیشتری برای تبدیل شدن به یک بحران بین المللی را خواهد داشت. این فرضیه در مورد بحران سوریه به آزمون گذاشته می شود. مدعای پژوهش پیش رو درباره بحران سوریه این است که موقعیت برجسته ژئوپلیتیکی(منابع مادی، ارزشی و استراتژیک) سوریه یکی از عوامل اصلی تشدید بحران این کشور در طول 10 سال گذشته بوده است. به عبارت دیگر اگر سوریه موقعیت فعلی ژئوپلیتیکی(حضور در مرکز خاورمیانه، همسایگی با اسرائیل و دریای مدیترانه، حضور در مرکز رقابت های منطقه ای بین جریان محافظه کار و انقلابی منطقه و منابع نفتی و گازی) را نداشت؛ بحران در این کشور تشدید نمی شد.