فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف تحقیق حاضر استفاده از داده های مربوط به نقشه های دوره خشکسالی و ترسالی و مقایسه روند تغییرات داده ها به منظور تعیین نوسانات رطوبتی می باشد. بدین منظور ابتدا داده های باران سنجی ماهانه ایستگاه های موجود در دشت سراب با استفاده از شاخص SPI (به عنوان یک استاندارد) بررسی شد. داده های حاصله به محیط GIS منتقل گردید و با استفاده از برنامه های جانبی نسبت به درون یابی متناسب داده ها در محیط GIS اقدام شد. در ادامه ارزیابی حساسیت سطح زمین در مقابل نوسانات عنصر بارش با روابط ریاضی مدل سازی شد. نتایج نشانگر بالا بودن مقدار حساسیت پیکسل هایی است که از نوسانات رطوبتی بالاتری برخوردار هستند. مقایسه پراکنش نقاط روستایی با نتایج حاصل از شاخص MFI، نشانگر همبستگی بالایی بین تعداد خانوار و نیز تعداد نقاط سکونتگاه روستایی با شاخص نوسان رطوبتی می باشد
اشاره ( تحدب خطوط تراز و طراحی هندسی قوس ها )
حوزههای تخصصی:
تبیین و اولویت بندی مداخله در بافت های فرسوده شهری با استفاده از روش AHP نمونه موردی: مشهد، محله نوغان (قطاع 2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلانشهر مشهد به مانند سایر کلانشهر های ایران با گستره رو به رشدی از بافت های فرسوده بخصوص در بخش مرکزی رو به روست. با توجه به اجرای طرح عظیم بازسازی حریم حرم مطهر، شناسایی و درجه بندی بافتهای فرسوده ی باقیمانده، جهت تعیین اولویت در بازسازی آنها، ازضرورت و اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر اساس این ضرورت، تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی بافت های فرسوده بخشی از محدوده ی پیرامون حرم مطهر، یعنی محله نوغان (قطاع2) انجام می گیرد. این قطاع یکی از چهار قطاع طرح بهسازی و نوسازی بافت مرکزی شهر مشهد را شامل می شود. در این تحقیق بر اساس معیارهای کمی و کیفی و با استفاده از روش AHP محدوده ی مورد مطالعه اولویت بندی شده است. بدین منظور معیارهایی از قبیل مساحت املاک, نفوذپذیری معابر ,کاربری اراضی, کیفیت ابنیه و فضای تاریخی - فرهنگی مورد استفاده قرار گرفت. پس از تعیین معیارها بر اساس نظرات کارشناسان و تعیین وزن هریک در ارتباط با میزان فرسودگی بافت و تلفیق همه شاخص ها، طبقه بندی محله از نظر اولویت بهسازی و نوسازی حاصل شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بخش قابل توجهی (2/44 درصد) از بافت از نظراحتیاج به بهسازی و نوسازی در اولویت اول قرارگرفته که محدوده آن بر روی نقشه نشان داده شده است. در اولویت اول تاثیر شاخص اقتصادی(مساحت املاک) به نسبت سایر عوامل در فرسودگی بافت مشهودتر است و در اولویت دوم عوامل محیطی - کالبدی تاثیر گذار بوده است.
بررسی تقویم آب و هوایی گردشگری با استفاده از CTIS (مطالعه موردی: شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا و فراگیر تمامی ارکان بنیادین جوامع و سیستم های جهانی را در برگرفته است. اقلیم به عنوان پدیده ای جغرافیایی، رابطه ای تنگاتنگ و انکارناپذیر با صنعت گردشگری و توسعه مقاصد آن دارد؛ به طوری که موفقیت بسیاری از مقاصد مطرح گردشگری جهان، مرهون وجود شرایط اقلیمی مطلوب است. یک اقلیم مناسب می تواند پاسخ های مثبت گردشگران را در پی داشته باشد؛ از این رو، گردشگران برنامه سفر خود را با توجه به شرایط اقلیمی و جوّی مقصد مورد نظر طرح ریزی می کنند. در این پژوهش با بررسی داده های هواشناسی دما، فشار بخار آب، رطوبت نسبی، سرعت باد، ساعت آفتابی، ابرناکی ایستگاه سینوپتیک کرمان در یک دوره آماری ۲۰ ساله (۱۹۹۴ تا ۲۰۱۳) و بهره گیری از نرم افزار Rayman و محاسبه شاخص هایPET و طرح مطالعات آب و هوایی گردشگری، تقویم زمانی گردشگری در شهر کرمان ارائه شد. نتایج تحقیق نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ اقلیم و شرایط آب و هوایی با فعالیت های گردشگری و گذران اوقات فراغت در شهر کرمان است؛ در واقع، یک اقلیم مناسب از نظر گرمایی، زیباشناختی و فیزیکی می تواند عاملی برای جذب گردشگر باشد. نتایجی که در قالب تقویم زمانی ارائه شد، نشان می دهد که از یکم اردیبهشت تا ۱۱ خرداد و ۱۰ شهریور تا ۲۸ مهر، بهترین زمان و ۱۰ آذر تا ۲۲ بهمن، بدترین زمان برای حضور گردشگران در کرمان است.
بررسی توانمندی های گردشگری شهر ساحلی بوشهر بر اساس مدل سوات و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پتانسیل های گردشگری از سرمایه های منحصر به فرد هر کشور و منطقه به شمار می رود که شناسایی، طبقه بندی و برنامه ریزی آن جهت توسعه گردشگری دارای اهمیت بالایی است. امروزه زندگی شهری به عنوان زندگی برتر تبدیل شده، در کشور ایران در چند دهه ی اخیر شهرنشینی رشد بالای داشته که نسبت این رشد در مناطق مختلف کشور متفاوت است. استان بوشهر یکی از استانهایی است که بیش از 60% جمعیت آن در شهرها ساکن هستند، شهر بوشهر مرکز استان بوشهر، دارای پتانسیل های متعدد گردشگری در زمینه های توریستی، تاریخی، اقتصادی است. این تحقیق با هدف شناسایی پتانسیل های گردشگری شهر ساحلی بوشهر و بررسی موانع موجود در راه گردشگری شهری صورت پذیرفته است. روش به کارگرفته شده به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده و پس از گردآوری، طبقه بندی و سازماندهی داده ها به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شده است. برای این منظور با تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها براساس مدل SWOT به ارائه راهبرد، در جهت توسعه گردشگری شهر ساحلی بوشهر پرداخته شده است. همچنین با استفاده از مدل تاپسیس رتبه بندی و سطح بندی پتانسیل های گردشگری بوشهر از نظر پاسخ دهندگان مناطق 8 گانه شهر بوشهر صورت گرفته، که نتایج به دست آمده نشان داد که برخورد مناسب مردم با ضریب نزدیکی5347. در اولویت اول، ساحل زیبا و شنی با ضریب نزدیکی 5339. در اولویت دوم و مراسم مذهبی- سنتی باضریب نزدیکی3436.دراولویت سوم قرارگرفته ودر جذب گردشگر به این شهر تأثیرگذار هستند. تحلیل فرضیات بر اساس روش تحلیل عاملی نیز نشان می دهد، به دلیل وجود همبستگی بالا و مناسب بین عوامل و متغیرها، تمامی پتانسیل های گردشگری در شهر بوشهر در توسعه اجتماعی و فرهنگی آن تأثیر می گذارند و همچنین کمبود امکانات و خدمات، مانع توسعه گردشگری در شهربوشهر شده است.
محاسبه، ارزیابی و تحلیل توزیع مکانی شاخص پرتو فرابنفش در گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرتو فرابنفش در محدوده طول موج کوتاه خورشید دارای انرژی زیادی است که می تواند باعث بیماری های پوستی، چشمی، تخریب ژنتیکDNA ، اختلال در سیستم ایمنی بدن و پیری زودرس در انسان شود. در این پژوهش به منظور محاسبه میزان پرتو فرابنفش، 94 نقطه نماینده با بهترین پراکنش در گستره ایران انتخاب گردید. سپس میانگین شاخص پرتو فرابنفش، در دوره آماری 2011-2000 برای تمامی ماه ها محاسبه شد. آنگاه به وسیله روش درونیابی IDW به تحلیل فضایی توزیع مکانی شاخص فرابنفش در مقیاس ماهانه و فصلی اقدام گردید و مشخص شد در دوره گرم سال، ارتفاعات بیشتر و عرض های پایین تر به ویژه در استان های سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان و فارس دارای میزان پرتو فرابنفش بیشتر بوده و از این رو خطر آسیب چشم و ابتلا به بیماری های پوستی بالاتر می رود. در مقابل استان های گیلان، مازندران، گلستان، اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی پرتو کمتری دریافت می کنند. برای تهیه نقشه میانگین سالانه شاخص فرابنفش به ارزیابی روش های زمین آمار جهت تعیین بهترین روش میانیابی پرداخته شد. نتایج نشان داد که مدل کروی چهار وجهی با تکنیک کریجینگ معمولی، مناسبترین مدل جهت برازش میانگین سالانه فراسنج پرتو فرابنفش در گستره ایران می باشد. نقشه نهایی نشان داد که در مقیاس سالانه، 4 درصد از مساحت کشور از شاخص پرتو فرابنفش متوسط برخوردار است که استانهای حاشیه دریای خزر را در بر می گیرد. 54 درصد از سطح کشور که نیمه شمالی کشور را شامل می شود، شاخص زیاد پرتو فرابنفش دریافت می کند و 42 درصد از مساحت کشور که عموما استان های جنوبی کشور را در برمی گیرد، از میزان شاخص خیلی زیاد برخوردار است.
پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب در حوضه ی آبریز مردق چای با استفاده از مدل ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب، یکی از پدیده های پیچیده و مخرب طبیعی است که هر ساله خسارت های فراوانی را به دنبال دارد. منطقه ی شمال غرب کشور، به دلیل داشتن اقلیمی نیمه خشک و کوهستانی و درنتیجه تغییرپذیری بالای بارش، ازجمله مناطقی است که در معرض سیلاب های مخرب قرار دارد. منطقه ی مورد مطالعه، حوضه ی آبریز مردق چای (موردو چای) در استان آذربایجان شرقی است. برای انجام این پژوهش از روش های توصیفی، میدانی و تحلیلی استفاده شد. متغیرهای مورد بررسی شامل شیب، شماره ی منحنی (CN)، ارتفاع رواناب، شکل، تراکم زهکشی، سنگ شناسی و پوشش گیاهی حوضه هستند. لایه های اطلاعاتی در نرم افزارهای Arc GIS و ENVI تهیه شد. برای تعیین میزان اثر و وزن دهی به متغیرهای اصلی و طبقه های فرعی هر یک از متغیرها در رابطه با خطر وقوع سیلاب، از مدل ANP در قالب نرم افزار Super Decisions استفاده شد. نتایج نشان می دهد که عامل شیب با میزان 30/0 و ارتفاع رواناب سطح حوضه با میزان 28/0 در رابطه با رخداد سیلاب، از بیشترین میزان اهمیت و عوامل پوشش گیاهی (NDVI) و سنگ شناسی، به ترتیب با رقم 06/0 و 07/0 از کمترین میزان اهمیت برخوردار هستند. کمابیش در 32 درصد از سطح حوضه، خطر وقوع سیلاب بسیار زیاد و زیاد است که بیشتر در قسمت هایی از پایین دست حوضه واقع شده اند. این امر با وجود کاهش شیب، به دلیل برقراری ارتباطات درونی متغیرها و دخالت عواملی مانند شماره ی منحنی (CN) و ارتفاع رواناب بالا، فقر پوشش گیاهی و تراکم زهکشی نسبی بالا است که با توجه به استقرار نقاط سکونتگاهی در این محدوده، انجام اقداماتی برای کاهش خطر وقوع سیلاب در این قسمت از حوضه ضروری است.
مقایسه کارایی روش های TOPSIS رستری و MOLA در آمایش سرزمین مورد شناسی: حوضه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل وجود بحران های محیط زیستی حاصل از استفاده غیر منطقی و تبدیل زمین، ارزیابی توان بوم شناختی و آمایش کاربری ها در سرزمین قبل از اجرای توسعه، امری ضروری است. روش های متفاوتی در جهان برای ارزیابی و آمایش سرزمین استفاده می شوند. روش های رتبه بندی براساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) و تخصیص کاربری ها بر اساس اهداف چندگانه (MOLA)، از جمله روش های ارزیابی و آمایش چندمعیاره هستند. در این مقاله از روش های TOPSIS و MOLA برای آمایش رستری سرزمین در حوضه حبله رود استفاده شده است. برای این منظور، از نقشه های توان بوم شناختی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان معیار ارزیابی استفاده شد و کاربری های آبزی پروری، باغداری، توسعه و مرتعداری به عنوان گزینه های ارزیابی در نظر گرفته شدند. در ابتدا روش آنتروپی برای وزن دهی نقشه های توان استفاده شد. سپس، روش TOPSIS برای اولویت بندی کاربری ها در منطقه استفاده شد. روش های آنتروپی و TOPSIS هر دو به شکل رستری در نرم افزار ایدریسی اجرا شدند. در مرحله بعد به منظور مقایسه نتایج، روش MOLA نیز در نرم افزار ایدریسی برای آمایش کاربری ها استفاده شد. نتایج حاصل از دو روش، مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت. همچنین، به منظور بررسی نحوه چینش کاربری ها، پارامترهای سیمای سرزمین برای نقشه های آمایش نهایی به وسیله نرم افزار FRAGSTATS محاسبه شد. نتایج نشان داد روش های TOPSIS و MOLA هردو نقشه های آمایش مطلوبی را ارائه می کنند؛ اما نحوه چینش کاربری ها در منطقه در آنها متفاوت است؛ به طوری که نتایج آنها تنها در 41/57 درصد مساحت منطقه با یکدیگر هم پوشانی دارند. تحلیل پارامترهای سیمای سرزمین نشان داد کاربری ها در روش TOPSIS دارای پیوستگی بیشتری هستند؛ در حالی که در روش MOLA کاربری ها در بعضی مناطق دارای پراکندگی هستند. هر دو روش مورد استفاده دارای نواقص و مزایایی هستند و یکی از مسائل مهم در مطالعات آمایش سرزمین ارائه راهکارهایی برای بهبود این روش ها و یا حتی استفاده از نتایج ترکیبی این مدل هاست.
تحلیل الگوی پراکنش فضایی مراکز آموزشی و ساماندهی مناسب کالبدی آن با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه 8 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم که اکنون در شهرهای بزرگ به چشم می خورد، عدم تعادل در نظام توزیع و نارسایی سیستم خدمات از جمله فضاهای آموزشی است. توسعه ناهمگون و برنامه ریزی نشده و رشد سریع جمعیت را می توان از دلایل اصلی بروز این مشکل بشمار آورد. در جهت افزایش کارایی این فضاها توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. هدف از این تحقیق ساماندهی فضایی- مکانی و توسعه کالبدی فضاهای آموزشی در منطقه 8 تبریز است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که در این مسیر ابتدا با استفاده از روش های تحلیل نزدیک ترین همسایه و شاخص موران، الگوی پراکنش فضایی مراکز آموزشی در محدوده مورد مطالعه مشخص گردید. با توجه به نتایج به دست آمده از این دو روش لزوم ساماندهی مراکز آموزشی در محدوده مورد مطالعه ضروری به نظر رسید، بدین منظور از مدل های ارزیابی چندمعیاره در محیط نرم افزار GIS استفاده گردید. به منظور ساماندهی وضع موجود مراکز آموزشی در محدوده مورد مطالعه از معیارهای تأثیرگذار و مناسب بهره گرفته شده و وزن مناسب این معیارها از طریق فرایند تحلیل سلسله مراتبی به دست آمد. در نهایت، نقشه مناسب که از روی هم گذاری به شیوه پیاده سازی تاپسیس انجام گرفته، استخراج گردیده است. با کمی تأمل در نقشه وضع موجود می توان دریافت بیشترین پراکنش فضاهای آموزشی در قسمت جنوب و جنوب غربی این منطقه قرار داشته و الگوی منظمی ندارد. نقشه های حاصل از نتایج تحقیق فضاهای مناسب جهت احداث مکان های آموزشی را پیشنهاد می کند.
تحلیل سینوپتیک سامانه های همراه با بارش سنگین و سیل زا در حوضه رودخانه کشکان برای دوره آماری (1384-1350)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تحلیل سینوپتیک سامانـههای هـمراه با بارش سنـگین حوضه رودخانه کـشکان میپردازد. پس از بررسی آمار 34 ساله ایستگاههای حوضه و اطراف آن سه توفان دارای حداکثر بارش انتخاب شدند. پس از بررسی نقشههای هوا، رطوبت و اختلاف فشار سطح زمین و ارتفاع 850 هکتوپاسکال از 48 ساعت قبل از بارش تا پایان توفان، نتایج نشان داد که با توجه به اینکه 3 توفان منتخب از بین شدیدترین توفانها در دوره آماری انتخاب شدهاند، علیرغم اینکه نمونههای انتخابی در فصول مختلف سال رخ دادهاند اما سیستم به وجود آورنده آنها یکسان بوده است و الگوی سامانههای ادغامی مدیترانه- سودانی بالاترین بارش را ایجاد کرده است. در سه توفان منتخب شرایط سینوپتیکی حاکم بدین شرح بوده است: 1- وجود پرفشار مستقر در شمالغربی اروپا و ریزش هوای سرد عرضهای بالاتر به پشت کم فشار مستقر در شرق مدیترانه. 2- تقویت کم فشار سودانی و حرکت آن به سمت شمالشرق. 3- در روزهایی که حداکثر بارش در حوضه اتفاق افتاده است این دو کمفشار در شرق عراق با هم ادغام شدهاند و پرفشار مستقر در شرق ایران نیز با ریزش هوای سرد بر روی دریای عمان و عرب و از طرفی وجود واچرخند عربستان باعث انتقال رطوبت به درون سامانه کم فشار مستقر در غرب ایران و منطقه مورد مطالعه شده است و حداکثر بارش را ایجاد کرده است.
تحلیل تناسب زمین برای توسعة کالبدی در محور شمالغرب شیراز با استفاده از رویکرد ارزیابی چندمعیاری (MCE)در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (ساج GIS-)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و ارزیابی تناسب زمین برای توسعة کالبدی شهرها یکی از دلمشغولیهای اصلی جغرافیدانان و برنامهریزان شهری است. در شرایطی که در اغلب شهرها توسعة کالبدی روندی سریع و فزاینده دارد، شناخت و مکان یابی اراضی مناسب برای توسعة کالبدی شهرها بسیار ضروری میباشد. تحلیل تناسب زمین برای گسترش شهرها فرآیندی است که به ارزیابی همزمان چندین معیار یا متغیّر مختلف نیاز دارد. در این مقاله با استفاده از روش ترکیب خطی وزندار و در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (ساج)، تناسب زمین برای توسعة کالبدی در محور شمالغرب شهر شیراز برپایة پنج معیار (شیب، جنس و قابلیت زمین ، فاصله با شهر و فاصله با راه های اصلی) ارزیابی شده و نقشة تناسب زمین در محدودة مذکور تهیه شده است. این نقشه نواحی اولویت دار و مناسب برای توسعة کالبدی را نشان میدهد و میتواند مورد استفادة برنامهریزان شهری و تصمیمگیرندگان فضایی قرار گیرد. واژگان کلیدی: تناسب زمین ، توسعة کالبدی، ارزیابی چندمعیاری، سیستم اطلاعات جغرافیایی، تحلیل فضایی.
تحلیلی بر وضعیت فضای سبز با رویکرد توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: مناطق شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به عنوان یکی از معیارهای توسعه پایدار شهری و تنفسگاه شهری محسوب می شود. ضمناً وجود فضای سبز در شهرها موجب ارتقاء کیفیت زندگی می شود. در نتیجه نحوه پراکنش فضای سبز در عرصه های شهری هم از بعد شهرسازی و هم به لحاظ عدالت اجتماعی حائز اهمیت است. در این راستا، هدف این تحقیق، ارزیابی میزان برخورداری مناطق شهر تبریز از فضاهای سبز شهری است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. نتایج این تحقیق با استفاده از ضریب پراکندگی نشان می دهد؛ که توزیع و پراکندگی فضای سبز در شهر تبریز با 76% درصد به صورت نامتعادل می باشد و بیشترین سرانه فضای سبز مربوط به منطقه ده با 53/3 مترمربع و کمترین آن مربوط به منطقه سه با 02/1 متر مربع است. با توجه به اینکه سرانه فضای سبز برای هر نفر در ایران با توجه به خواص اقلیمی بین 7-12 مترمربع تعیین شده است. در حالی که مطابق یافته های پژوهش حاضر سرانه فضای سبز در شهر تبریز 33/3 مترمربع می باشد. بنابراین شکاف عمیقی بین سرانه پیش بینی در کشور و محدوده مورد مطالعه وجود دارد.
استفاده از نرم افزار ComMIT در پهنه بندی خطر سونامی در سواحل جاسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریای عمان به واسطه وجود منطقه ی فرو رانش در نزدیکی ساحل ایران در صورت وقوع زلزله ای با بزرگی بالا در بستر دریا، سونامی، خسارات شدیدی به تأسیسات ساحلی و مسکونی وارد خواهد آورد. در سونامی ششم دی ماه 1383، با وجودی که بین کانون زمین لرزه اقیانوس هند و شهرهای ساحلی ایران در کنار دریای عمان فاصله ی زیادی وجود داشت، موج های سونامی در شهر چابهار خسارت های اندکی بر جای گذاشت. این به آن معنا است که اگر کانون زمین لرزه به ساحل ایران نزدیک تر باشد، شهرهای ساحلی ایران نیز با خطر جدی روبه رو می شوند. با توجه به این که ایران در کمربند زلزله خیز جهان قرار دارد، وقوع سونامی در دریای عمان امری دور از ذهن نخواهد بود. از این رو، ضرورت مطالعه ی جامع درباره ی سونامی در دریای عمان احساس می شود. در این مقاله سعی شده است که علاوه بر مطالعه ی زمین شناسی مکران به بررسی تاریخچه ی وقوع سونامی در سواحل دریای عمان پرداخته شد. علاوه بر این، با استفاده از داده های حاصل شده درGIS و مدل سازی در نرم افزار ComMIT وقوع سونامی در سواحل دریای عمان مدل سازی و بر روی تصاویر ماهواره ای نشان داده شد. شهر جاسک به دلیل موقعیت راهبردی خود در دریای عمان و تمرکز تأسیسات نظامی و بندری و برنامه ریزی های بلند مدتی که برای توسعه ی این بندر در دست اجرا است اهمیت بسیار فراوانی در دریای عمان دارد. از این رو، مدل سازی وقوع سونامی با دقت بسیار در این منطقه اجرا شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میزان تأثیر پذیری این منطقه از سونامی، با توجه به بزرگی زلزله به وقوع پیوسته و موقعیت جغرافیایی سواحل این شهر، گوناگون است و در شدیدترین زلزله بخش مهمی از تأسیسات ساحلی آسیب جدی خواهد دید
ارزیابی ترجیحات و برآورد تمایل به پرداخت شهروندان اصفهانی به منظور استفاده از هوای پاک: رویکرد مدلسازی انتخاب و مدل لاجیت شرطی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد الگوسازی انتخاب و بهره گیری از مدل لاجیت شرطی، ترجیحات افراد برای ویژگی های مختلف هوای شهر اصفهان را مبتنی بر تئوری ارزش لاکنستر و تئوری تابع مطلوبیت تصادفی مورد ارزیابی قرار می دهد. با استفاده از مقادیر تمایل به پرداخت های برآورد شده برای سطوح ویژگی های مختلف هوای پاک، می توان مقادیر رفاه را برای هر یک از سیاست های پیشنهادی محاسبه کرد. داده های این مطالعه از 500 پرسشنامه آزمون انتخاب که در شش ماه اول سال 1392 در شهر اصفهان تکمیل شد، بطوریکه پس از حذف پرسشنامه های ناقص و مرحله پیش آزمون، 7218 ردیف داده نهایی از تعداد 401 پرسشنامه آزمون انتخاب در قالب 6 پرسشنامه مختلف و 2406 مجموعه انتخاب که هر مجموعه انتخاب دارای دو گزینه (سیاست فرضی) بعلاوه یک گزینه (سیاست فرضی) وضعیت کنونی بود، استخراج شد. نتایج حاکی از آنست که افراد برای سیاست های حفظ و بهبود کیفیت ویژگی های مختلف کالای اکوسیستمی هوای پاک تمایل به پرداخت های نسبتاً بالایی دارند، بطوریکه افراد برای بهبود یک سطح ویژگی های کاهش بوی نامطبوع هوا، کاهش ریزش گرد و غبار سیاه، بهبود میدان دید و کاهش اثرات ضد سلامتی، 7500 تومان تمایل به پرداخت مثبت و معنی دار در یک فصل دارند. متغیرهای اقتصادی– اجتماعی مانند سن، متاهل بودن، فرزنددار بودن، تحصیلات، میزان مخارج ماهیانه خانوار و بومی بودن باعث افزایش تمایل به پرداخت ها شده است.
رتبه بندی محلات شهر سردشت از نظر حرکت به سوی خلّاقیت با تأکید بر تحقق شهر خلّاق با استفاده از تاپسیس و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلّاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی بسیار ضروری و مهم است. این مقاله با هدف بررسی مؤلفه های شهر خلّاق در محلات شهر سردشت، در راستای حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق تلاش می کند. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری 15 محله شهر سردشت و شاخص های تحقیق شامل 20 شاخص شهر خلّاق می باشد. بررسی وضعیت خدمات فرهنگی و چگونگی توزیع و سطح بندی آن ها نشان می دهد که محلات آزادگان و ترمینال به سبب وجود مراکز علمی، بیشترین میزان استفاده از خدمات فرهنگی را به خود اختصاص داده اند و همچنین بالاترین میزان نوآوری و اختراعات و ابداعات در محلات آزادگان و ترمینال با 64 درصد بوده است. در مدل ANP نیز معیار نوآوری بیشترین تأثیر را در حرکت یک محله به سمت محله خلّاق در شهر سردشت داشته است. در این میان شاخص های تعداد مراکز علم و فناوری، تعداد اختراعات به ترتیب با میزان 033/0 و 031/0 بیشترین نقش را در تحقق شهر خلّاق سردشت دارند. همچنین بر اساس مدل TOPSIS، محلات استادیوم و آزادگان در شاخص های مورد مطالعه در بالاترین سطح از نظر میزان خلّاقیت قرار دارند. محاسبات ضریب همبستگی چندگانه نیز روشن کرد که 8/41 درصد از تغییرات تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ناشی از بهبود و افزایش به کارگیری مؤلفه های شهر خلّاق است به گونه ای که به ازای یک واحد تغییر در اثر انحراف معیار، معیارهای تحقق شهر خلّاق 652/0 واحد تغییر در تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ایجاد می گردد. در نتیجه برای قرارگرفتن هر یک از محلات در مسیر تحقق شهر خلّاق، استراتژی هایی چون تشکیل انجمن نخبگان و اتاق های فکر نخبگان مدیریت شهر، توزیع عادلانه خدمات و امکانات علمی و فناوری، اختصاص مکان هایی به طبقه خلّاق جامعه و قرار دادن امکانات دسترسی به اینترنت برای طبقه خلّاق و سایر شهروندان و ... بسیار تأثیرگذار می باشند.
تحلیل الگوی گسترش شهر بهشهر بر اساس مدل های کمی برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهر های کشورهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، از جمله این تحولات افزایش سریع جمعیت بوده، که شهر بهشهر نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. به طوری که جمعیت این شهر در 50 سال اخیر بیش از 5 برابر رشد داشته است. این رشد فزایند، گسترش فیزیکی بی رویه شهر را نیز در پی داشته و به منظور تعدیل این نارسائی ها و مشکلات شهری، تحقیق حاضر بر آن است تا فرآیند گسترش شهر بهشهر و عوامل موثر بر آن را مشخص و راهکارهای پیشنهادی در رفع و تعدیل این فرآیند را پی جویی نماید. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. برای تحلیل داده ها از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، ویلیامسن، امتیاز استاندارد شده، HDI و ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که: 60 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای 1385- 1355 مربوط به رشد جمعیت بوده و 40 درصد باقیمانده، مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر است - محدوده مرکزی شهر از ساختاری متراکم تر و محدوده های پیرامونی از ساختاری پراکنده برخوردارند. - توزیع مکانی و سلسله مراتبی کاربری ها در سطح نواحی و محلات شهری بهشهر به صورت نامتوازن بوده و این بی نظمی در ساختار فضایی، شهر را به آشفتگی در بخش مرکزی و عدم تحرک شهری در سطح نواحی و محلات شهری دچار کرده است. همچنین به دلیل وجود موانعی چون پیش کوه های جهان مورا در جنوب و بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و راه آهن در شمال شهر، توسعه شهر به صورت افقی و خطی صورت گرفته است. بنابراین، می توان به گسترش عمودی به جای گسترش افقی شهر، اجرای طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و استفاده بیشتر از اراضی شهر و پر کردن فضاهای خالی داخل شهردر جهت جلوگیری از رشد افقی شهر اشاره کرد.
انتقال بهینه و مؤثر حادثه دیدگان به مراکز درمانی با کمک RFID و حل مسئله حمل ونقل در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای کاهش تلفات در حوادث ـ اعم از طبیعی یا غیرطبیعی ـ مدیریت صحیح در امر امداد رسانی به حادثه دیدگان امری ضروری است. این امر می تواند تابعی از جمعیت حادثه دیدگان باشد. سیستم های اطلاعات مکانی با توانایی جمع آوری، ذخیره سازی، روزآمد یا بهنگام سازی و بازیابی اطلاعات، کمک شایانی در تصمیم گیری ـ و به تبع آن مدیریت ـ خواهند کرد. با پیشرفت فناوری، امکان استفاده از ابزارهای جدید و امروزین در طراحی و پیاده سازی چنین سیستم هایی فراهم آمده است. در این مقاله، ضمن ارائه طرح کلی امدادرسانی بر پایه استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی، چگونگی به کارگیری ابزارهای شناسایی رادیویی، برای جمع آوری، نگهداری، روزآمد کردن یا بهنگام سازی و نیز بازیابی اطلاعات در قالب سیستم اطلاعات مکانی مطرح و تشریح می شود. این در حالی است که پیش تر استفاده از شناسایی رادیویی پیشنهاد شده بود، ولی به عنوان مؤلفه ای در سیستم اطلاعات مکانی طراحی نگشته بود. گردش کار مرسوم در امداد و نجات حادثه دیدگان نیز شرح داده می شود و مراحل مختلف رده بندی درمانی (تریاژ) با ذکر جزئیات بررسی می گردد. در ادامه نشان داده می شود که برای مدیریت امدادرسانی با روش های مرسوم چه مشکلاتی وجود دارد و چگونه می توان با به کارگیری روش پیشنهادی بر این مشکلات غلبه کرد. همچنین به عنوان مهم ترین نوآوری فعالیت حاضر، معلوم خواهد شد که بهینه سازی مدیریت انتقال حادثه دیدگان به مراکز درمانی، منجر به حل مسئله حمل ونقل می شود. راه حل مسئله حمل ونقل، با نیاز تخصیص مجروحان متناسب می گردد و الگوریتمی درست و مناسب برای حل آن ارائه می گردد. سرانجام در محیطی نرم افزاری، با استفاده از داده های نمونه، پیاده سازی صورت می گیرد.. از آنجا که موضوع انتقال حادثه دیدگان به یکی از موضوعات بهینه سازی بدل گردیده، بنابراین وجود و دریافت پاسخ بهینه نیز تضمین شده است.
تعیین تقویم زمانی گردشگری در دریاچه گهر بر اساس مدل MEMI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات بیوکلیمایی انسانی،پایه واساس بسیاری ازبرنامه ریزی های توریسمی است. تفاوت های زمانی - مکانی آب وهوا در مناطق مختلف یک پتانسیل قوی برای گردشگری است و از دلایلی می باشد که ایران را در ردیف پنج کشور متنوع گردشگری جهان قرار داده است. یکی از راهبردهایی که اخیرآ در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته، توسعه و گسترش توریسم در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای ترویج گردشگری می باشد. یکی از مناطق بسیار زیبا که از جنبه اکوتوریسم توان بالقوه فراوانی دارد، محدوده حفاظت شده اشترانکوه و به تبع آن دریاچه گهر در استان لرستان است. سطح آسایش انسان تحت تاثیر عوامل محیطی و فیزیولوژیکی قرار دارد. مدل MEMI جزءمدلهای موازنه حرارتی ترمو-فیزیولوژیک، از سه زیر شاخص PMV,PET ,SET تشکیل شده، اساس این مدل برمبنای معادله بیلان انرژی بدن انسان استواراست. در این پژوهش در راستای تعیین تقویم زمان مناسب گردشگری در دریاچه گهر از فراسنج های اقلیمی دمای خشک هوا به سانتیگراد، میزان ابرناکی آسمان به اکتا، سرعت باد غالب به متر در ثانیه، فشار بخار آب به هکتو پاسکال و رطوبت نسبی به درصد ایستگاه سینوپتیک شهر دورود در بازه زمانی 1391- 1379 ، و پیراسنج های فیزیولوژیکی انسانی( سن، جنس، وزن، قد، نوع پوشش و فعالیت)، به همراه متغیرهای موقعیتی( طول، عرض جغرافیایی و ارتفاع هندسی منطقه مورد مطالعه)،در قالب مدل MEMI ارزیابی گردیدند. نتایج حاصل از محاسبه و ارزیابی شاخص آسایش در این مدل حاکی از آن است که خروجی شاخص های PET و PMW تقریباً شبیه هم، و در تمام طول سال شرایط فیزیولوژیکی متنوعی در دریاچه گهر حاکم می باشد. بر اساس این مدل مناسبترین زمان برای فعالیت گردشگری در منطقه ماههای اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر است.