فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه می کند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبه های فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینه ای طبقه بندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیت های روان سنجی در قالب دیدگاه «شناختی_روان شناسی» است و در پی پاسخ به سئوالات زیر است: میزان کیفیت ادراک شده ساکنان از محلات جدید کوی گلشهر و پرواز تبریز در چه سطحی قرار دارد؟ و چه عوامل و شاخص هایی با چه میزان بر این کیفیت مؤثر هستند؟ روش تحقیق، توصیفی_تجربی با ابزار پرسشنامه است که به صورت نمونه گیری تصادفی_خوشه ای بین 250 نفر از ساکنان دو کوی گلشهر و پرواز شهر تبریز توزیع شدند. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، مقایسه زوجی و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج تحقیق، ساختار عاملی مقیاس ها را تأیید می کند و نشان می دهد که از میان عوامل فردی، عامل جنسیت و مالکیت بر کیفیت ادراکی ساکنان از محله اثرگذار است، از میان چهار مؤلفه اصلی، مؤلفه اجتماعی و سپس زمینه ای بر کیفیت ادراکی ساکنان تأثیر بیشتری دارند؛ در حالی که این دو بعد کمترین امتیاز را در بین ساکنان محلات دارا هستند. در میان شاخص های ابعاد، شاخص مناطق سبز از بعد معماری، شاخص قضاوت از بعد اجتماعی، خدمات حمل و نقل از بعد عملکردی و شاخص نگهداری و مراقبت از بعد زمینه ای بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت ادراکی محله دارند. بنابراین با حرکت از فضای فیزیکی_جسمی به طرف فضای اجتماعی_روانی_ذهنی، میزان اثرگذاری بر کیفیت ادراک شده از محله بیشتر می شود، اما اساس و تأکید تصمیمات متخصصان شهرسازی بیشتر بر ابعاد فضایی و عملکردی است. نتیجه جالب دیگر این است که برای ارتقای کیفیت ادراکی ساکنان علاوه بر بعد اجتماعی باید به بعد زمینه ای محلات نیز توجه و تأکید گردد. در انتها راهکارها و پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محلات مسکونی جدید به ویژه در بعد اجتماعی و زمینه ای ارائه می شود.
واکاوی بسترهای ایجاد شهر خلاق در نواحی شهری نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
123 - 132
حوزههای تخصصی:
در قرن 21، شهرها در چارچوب اقتصاد جدید جهانی به شدت با یکدیگر در رقابت هستند و هر یک سعی می کنند فرصت های بیشتری را به سوی خود جذب کنند. در نظریه های نوین توسعه ی شهری، نظریه شهر خلاق بیان می کند که طبقه خلاق کلید رشد اقتصادی و ثروت شهرها هستند، بنابراین شهرها بایستی بستری را برای جذب طبقه خلاق ایجاد کنند. با وجود اقدامات انجام شده در کشورهای توسعه یافته جهت استفاده از طبقه خلاق برای توسعه شهرها، اما ایران تاکنون آنطور که شایسته است نتوانسته از آن ها بهره مند شود. شهر نیشابور، به عنوان شهری که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است و پتانسیل های خلاق بودن را دارد به عنوان مورد پژوهی انتخاب شد. هدف پژوهش حاضر سنجش بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است، اطلاعات موردنیاز از طریق روش اسنادی تهیه شده اند. در این پژوهش، با مروری بر اندیشه های نظریه پردازان، مشخص شد شهر خلاق شامل دو مؤلفه اصلی طبقه خلاق و بسترهای جذب طبقه خلاق است. بنابراین به تحلیل بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور پرداخته شده است تا بتوان دریافت به چه میزان این شهر آمادگی جذب طبقه خلاق و نهایتا ایجاد شهر خلاق را دارد. جهت تحلیل داده ها و رتبه بندی نواحی شهر نیشابور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است و پس از استخراج نقشه رتبه بندی از نرم افزار GIS نتایج نهایی مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ناحیه 7 بهترین وضعیت را به لحاظ بسترهای جذب طبقه خلاق دارد و نواحی 6 و 11 در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج پژوهش حاکی از عدم تعادل میان نواحی شهر نیشابور به لحاظ برخورداری از بسترهای جذب طبقه خلاق است به گونه ای که عمده ی بسترها در نواحی مرکزی قرار دارند، که می تواند مانعی برای تبدیل شدن نیشابور به شهری خلاق به صورت یکپارچه باشد.
برنامه ریزی توسعه اشتغال پایدار روستایی با رویکرد PRA مبتنی بر مدل هفت سرمایه (موردشناسی: روستای بغدان شهرستان نیکشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
508 - 525
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه توسعه و اشتغال پایدار روستایی با تأکید بر روستای بغدان شهرستان نیکشهر انجام شد. گردآوری داده ها با استفاده از مدل های ارزیابی مشارکتی (PRA) و با بهره گیری از تحلیل ساختار اجتماعی و ساختار سازمانی با نمودار Ven، گردش روستایی، ترسیم درخت مشکلات و ماتریس زوجی نیازسنجی صورت گرفته و تحلیل داده ها نیز با استفاده از مدل هفت سرمایه و مدل رادار انجام شده است. علاوه بر بررسی های میدانی پژوهشگران و بهره گیری از دیدگاه صاحب نظران دانشگاهی، مشارکت کنندگان این پژوهش به طور خاص 23 نفر از مردان و زنان صاحب نظر روستا بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد روستای بغدان دارای سرمایه طبیعی و اجتماعی مناسبی است و سرمایه انسانی آن در حال افزایش است. درعین حال نتایج تحلیلی حاکی از آن است که در شرایط فعلی این روستا سرمایه فضایی - مکانی مناسبی ندارد، اما در صورت اجرای سناریوی جابه جایی پیشنهادی مکان روستا با توجه به زمینه های موجود و خواست روستاییان؛ موقعیت فضایی - مکانی جدید، فرصت های مناسب اشتغال زایی برای روستا و روستاییان ایجاد خواهد کرد. سرمایه زیرساختی روستا هم ضعیف است که البته با اجرای سناریوی جابجایی، این سرمایه روستایی نیز ارتقا خواهد یافت. علاوه بر این سرمایه نهادی روستا ازنظر مستندات قانونی و طرح های توسعه گردشگری و کشاورزی و هم ازنظر هماهنگی برنامه های بین سازمانی و اثربخشی برنامه ها جهت ایجاد اشتغال و معیشت ضعیف است. درنهایت به کمک مدل رادار و برحسب فرصت های موجود در هر یک از سرمایه های هفت گانه روستا؛ برنامه توسعه آتی و اشتغال زایی روستای بغدان تبیین و تدوین شد.
تبیین فضایی پدیده پراکنده رویی شهری (مطالعه موردی: شهر قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: پراکنده رویی برآیندی از رشد سریع جمعیت و گسترش لجام گسیخته در نواحی پیرامونی شهر و تأثیر مستقیمی بر توسعه فضایی شهرها دارد که در سال های اخیر به یکی از چالش های اصلی سراسر جهان تبدیل شده است. در همین راستا، این تحقیق با هدف تبیین فضایی پراکنده رویی شهری و اثرات محیط زیستی آن در قائم شهر می پردازد. روش: پژوهش حاضر بر آن است به روش توصیفی تحلیلی به تبیین اثرات فضایی پراکنده رویی قائم شهر بر نواحی پیرامون شهری با استفاده از تصاویر ماهواره چند زمانه لندست بپردازد. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی از محدوده مورد مطالعه گردآوری شد و برای تهیه کاربری اراضی از طبقه بندی نظارت شده فازی مبتنی برشدت انطباق و برای سنجش فرم های پراکنده رویی از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل هلدرن استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از مدل هلدرن نشان می دهد که عامل جمعیت بیشترین تأثیر را در ۲۲ سال بر رشد پراکنده شهر با الگوهای متفاوت گذاشته و براثر این رشد کاربری باغات با ۴۳ درصد بیشترین تغییرات را دارد پیش بینی های صورت گرفته براساس مدل سلول های خودکار مساحت اراضی ساخته شده تا سال ۱۴۰۲ به ۸۸۳۳ هکتار خواهد رسید. نتایج حاصل از سیستم اطلاعات جغرافیایی نشان می دهد که در این بازه زمانی فرم های فضایی پراکنده رویی از قبیل الگوی خطی رشد، الگوی مجزا و منفرد، الگوی رشد انبساطی، الگوی خوشه ای تشدید می شوند که پیامدهای زیست محیطی مخربی را به همراه دارد. نتایج: بنابراین آنچه از این تحقیق بر می آید رشد فضایی پراکنده شهری اثرات مخربی بر محیط زیست و زمین های مرغوب ارضی کشاورزی پیرامون و فرم فضایی قائم شهر گذاشته که در راستای دستیابی فرم پایدار شهری الگوی رشد فشرده شهری به عنوان توسعه آتی قائم شهر پیشنهاد می شود.
سنجش و ارزیابی زیست پذیری محلات شهری مطالعه موردی: منطقه 15 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
41 - 58
حوزههای تخصصی:
«افزایش جمعیت شهرنشین» در طول چند دهه گذشته، هرچند مزایایی برای ساکنان شهرها به ارمغان داشته، اما این پدیده بسیاری از شهرها و ساکنان را با مسائل و چالش هایی در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیستی و کالبدی روبرو ساخته است. تداوم این وضعیت موجب فاصله گرفتن شهرها از وضعیت پایداری و تنزل کیفیت زیست و زندگی ساکنان شده است.. بر این مبنا، «زیست پذیری شهری» به عنوان یکی از رویکردهای برآمده از مبحث توسعه پایدار، و به منظور حل چالش ها و مسائل شهری مطرح گردید. بر این اساس، تحقیق حاضر به سنجش و ارزیابی زیست پذیری شهری در محلات منطقه 15 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی باهدف کاربردی است و داده های موردنیاز تحقیق از طریق جمع آوری پرسش نامه ساکنان فراهم شده است. نتایج نشان می دهد امتیاز زیست پذیری در منطقه با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و با در نظر گرفتن عدد 3 به عنوان حد متوسط، برابر با 46/2 به دست آمده است که در بین ابعاد 5 گانه موردبررسی، بعد مدیریتی با امتیاز 78/1 و بعد اجتماعی - فرهنگی با امتیاز 81/2 به ترتیب دارای بدترین و بهترین وضعیت زیست پذیری در محله بوده اند. همچنین نتایج مدل کوپراس نشان داد در بین محلات منطقه 15، محله ابوذر با امتیاز 0576/0 و محله مینابی با امتیاز 0476/0 به ترتیب بهترین و بدترین محلات منطقه 15 ازنظر شاخص های زیست پذیری بوده است.
ارزیابی مکانی دسترسی به فضاهای باز شهری در مقطع زمانی پس از زلزله با استفاده از الگوریتم های بهینه سازی هاب و ژنتیک (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
311 - 331
حوزههای تخصصی:
آگاهی از وضعیت دسترسی به فضاهای باز شهری برای اسکان موقت پس از زلزله، از مواردی است که می تواند در مدیریت بحران بسیار حیاتی باشد. شناسایی این نقاط پیش از وقوع زلزله سبب می شود مدیران در مقطع زمانی ناپایدار و غیرقطعی پس از زلزله تصمیم گیری منطقی داشته باشند. همچنین این مسئله تأثیر محدودیت های خاص مکانی و زمانی آن مقطع را کم رنگ تر می کند. در مطالعه حاضر، به ارزیابی چگونگی دسترسی شهروندان شهر گرگان به فضاهای باز شهری پرداخته شده است. بدین منظور از الگوریتم ژنتیک برای حل مسئله ای مکان محور که داده های ورودی آن از GIS گرفته شده، استفاده شد. در زمینه تخصیص بهینه مکان در محیط GIS، دو سناریوی سخت گیرانه و سهل گیرانه با اعمال و بدون اعمال محدودیت انسداد راه مدنظر قرار گرفتند؛ از این رو برای سناریوی اول 48 قطعه و برای دیگری 153 قطعه زمین به عنوان زمین هایی با قابلیت بالقوه اسکان موقت درنظر گرفته شد. در زمینه حل مسئله تخصیص با استفاده از الگوریتم ژنتیک نیز با اعمال تغییرات در پارامترهای حل مسئله و در قالب دو سناریوی فوق، شش گزینه مختلف انتخاب شدند که کمترین مقدار هزینه انتقال جمعیت از مراکز بلوک های جمعیتی را به فضاهای باز داشتند. با پذیرش احتمالی بودن شرایط پس از وقوع زلزله، نتایج کلی پژوهش نشان می دهند در صورت وقوع زلزله شدید با احتساب انسداد راه در حالت سخت گیرانه، 24 و در حالت سهل گیرانه، 35 درصد از جمعیت به فضاهای باز دسترسی دارند. این موضوع در سناریوی سهل گیرانه به ترتیب 35 و 47 درصد خواهد بود. نتایج حل مسئله هاب با استفاده از الگوریتم ژنتیک نیز مشابه حالات سهل گیرانه و سخت گیرانه بدون احتساب انسداد راه است.
برآورد ظرفیت برد فیزیکی، واقعی و موثر گردشگری (مطالعه موردی: مجتمع ها و پارک های شهرستان نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای جذب گردشگر و ارائه خدمات مناسب به آنها از یک سو و برنامه ریزی برای حفظ محیط زسیت پیرامون این منابع از سوی دیگر از اهمیت قابل توجهی بر خوردار است .در مقاله حاضربه ظرفیت برد گردشگری در مجتمع های توریستی سی سنگان، آویدر، سیترا،وپارک نوید در شهرستان نوشهر پرداخت شده است. دادهای مورد نیاز از طریق پرسشنامه و نیز آمارهای آب وهوایی شهرستان نوشهر جمع آوری گردید ظرفیت برد فیزیکی مجتمع های سیسنگان ،سیترا،آویدر وپارک نوید به ترتیب 44/209، 36/ 103، 2432 68/53 برآوردگردید .ظرفیت برد واقعی به ترتیب 103737 ،44087، 89334، 228966محاسبه شد و ظرفیت برد موثربه ترتیب 6.846 ، 12472/259/1، 468112، 298/193/1محاسبه گردید توانمندیهای مدیریتی نقش بسیاراساسی در ظرفیت برد گردشگری دارددرفصول پائیزوزمستان تعداد گردشگران کم است ودر ایام تعطیل غیر هفته میزان تقاضا از حد ظرفیت کم تر بوده ودر فصول بهار و تابستان وروزهای جمعه و تعطیلات غالبا بعد از غروب خورشید میزان تقاضا از حد ظرفیت برد فراتر می رود .بنابراین با توجه به اوج بازدید ،باید ظرفیت مجتمع ها و پارک این ظرفیت ها را تحمل کند تا از افزایش فشار بر منابع و تسهیلات مجنمع و پارک جلو گیری شودلذا این موضوع باید در طرح ریزی مجتمع ها و پارکها مورد توجه قرار گیرد
ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در مقابل مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهرستان های بیرجند و خوسف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
244 - 257
حوزههای تخصصی:
رفتار مخاطرات طبیعی در طی زمان منجر به تخریب بنیان های طبیعی و انسان ساخت نقاط روستایی می گردد. تحلیل فضایی مخاطرات و ارتباط آن با محیط انسان ساخت می تواند درک فضایی ما را نسبت به روابط فضایی تبیین کند. شهرستان های بیرجند و خوسف یکی از مناطق ناپایدار جمعیتی طی دو دهه اخیر بوده اند. مخاطرات محیطی مانند خشکسالی، بحران آب و ریزگردها پیشران ناپایداری این روستاها شده و باعث تخلیه جمعیت روستایی در این منطقه گشته اند. این پژوهش با رویکردی کاربردی به ارزیابی مخاطرات محیطی محدوده موردمطالعه پرداخته و نقش آن ها را در ناپایداری روستاهای منطقه بررسی نموده است. برای انجام این پژوهش نخست به ایجاد پایگاه داده ای مهم ترین مخاطرات محیطی (خشکسالی، زلزله، یخبندان، گردوغبار، شوری و سختی آب) در محیط جی.آی.اس صورت گرفت و با استفاده از روش های وزن دهی فازی نقشه نهایی مخاطرات محدوده تهیه و نقاط داغ و سرد آن شناسایی و الگوهای خطر آشکار شد. سپس پایگاه جمعیتی 540 روستای منطقه برای شش دوره سرشماری (1395-1355) با استفاده از نظرسنجی درباره شدت، فراوانی مخاطرات و میزان تاب آوری روستایی با تهیه پرسشنامه تخصصی ویژگی های مخاطرات محیطی منطقه واکاوی گردید. نتایج نشان می دهد که 250 روستا دارای رشد جمعیتی صفر و منفی می باشند. مناطق جنوبی و شمالی منطقه دارای شدت آسیب پذیری بالایی هستند. همچنین 47 درصد از منطقه در پهنه خطرپذیری شدید قرار دارند که مشتمل بر67 سکونتگاه است در این پهنه واقع گردیده اند.
آینده نگاری صنعت گردشگری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
135 - 148
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از صنایع رو به رشد در آینده خواهد بود. بر خلاف بسیاری از صنایع دیگر که متاثر از پیشرفت فناوری ممکن است کاملا تغییر ماهیت دهند، گردشگری حتی به شکل موجود هم می تواند سهم بزرگتری از اقتصاد کشورها و شهرها داشته باشد. اما پتانسیل بالای گردشگری در اقتصاد شهری مانند شهر تهران، مملو از عدم قطعیت هایی است که برای فهم بهتر آینده ی آن باید از روش های آینده نگاری استفاده کرد. در این راستا پژوهش حاضر می کوشد تا به آینده نگاری صنعت گردشگری در شهر تهران بپردازد. محوریت مقاله حاضر بر روی گردشگران خارجی است. از منظر روش تحقیق این پژوهش کاربردی و توصیفی – تحلیلی است و از روش های کارگاه آینده، پانل خبرگان و سناریونگاری بر اساس عدم قطعیت های بحرانی بهره می برد و شش پیشران کلیدی با عناوین افزایش تقاضا برای سفر در کل دنیا، روابط خارجی، کسب و کارهای نوآفرین، آزادی های گردشگر، اقتصادی دولتی و زیرساخت های شهر تهران شناسایی شد که دو پیشران با عناوین اقتصاد دولتی و روابط خارجی به عنوان عدم قطعیت های کلیدی شناخته شدند. در نهایت، تحقیق حاضر به چهار سناریوی مستقل برای آینده گردشگری شهر تهران رسید که به ترتیب: تهرانِ مخوف، تهران: میزبان مهمانان سرزده، تهرانِ چشم انتظار و تهران: بازدید برای عموم آزاد نام گذاری شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که جز در سناریوی تهران: بازدید برای عموم آزاد، وضعیت گردشگری تهران خوب نیست و این صنعت نمی تواند کمکی به اقتصاد شهری تهران داشته باشد.
اخوان المسلمین و قلمروسازی آن در جغرافیای سیاسی جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
798 - 823
حوزههای تخصصی:
اخوان المسلمین نام جنبشی سیاسی اجتماعی است که در سال 1928 م. حسن البناء آن را در شهر اسماعیلیه مصر تشکیل داد. با وجود آنکه این جنبش، یک سازمان مصری است، جوهر و ماهیت آن که بر یک قلمرو، یک امت و حاکمیت الهی مبتنی بود، آن را واجد انگیزه های فراملی در مقیاس منطقه ای و جهانی کرد. اخوان برای اینکه بتواند به هدف غائی خود عمل کند، به قلمروسازی در جغرافیای سیاسی جهان اسلام پرداخت و در سال های پایانی دهه 1930 رابطه ای با علاقه مندان به اسلام گرایی در جهان عرب و اسلام برقرار کرد. در این پژوهش توصیفی تحلیلی، اطلاعات از منابع مکتوب و اینترنت جمع آوری شده است. در پاسخ به این پرسش که قلمروسازی اخوان المسلمین در جغرافیای سیاسی جهان اسلام ناشی از چه چیزی بود، می توان آن را ناشی از باورهای ایدئولوژیک این جنبش اسلامی برای بیداری امت اسلامی و دفاع از عظمت اسلام و مسلمانان دانست. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که فروپاشی خلافت عثمانی، سلطه استعمارگران بر کشورهای اسلامی، ظلم و ستم آنان در حق مسلمانان، تأسیس رژیم صهیونیستی و استبداد سیاسی در کشورهای اسلامی از عواملی است که به شدت اخوان المسلمین را متأثر و آنان را نسبت به اوضاع آشفته جهان اسلام به واکنش واداشته است؛ بنابراین قلمروسازی اخوان المسلمین در جهان اسلام را می توان در راستای بیداری اسلامی و اتحاد و همگرایی در جهان اسلام براساس آموزه های اسلام سلفی سید جمال الدین اسدآبادی قلمداد کرد.
تحلیل فضایی ارزش کیفیت محیطی روستاهای هدف گردشگری (مطالعه موردی: دهستان فضل، شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبنای سنجش کیفیت محیط روستاهای گردشگری، معیار رضایتمندی از شاخص های کیفیت محیط از دیدگاه روستاییان و کارشناسان است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. به منظورگردآوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (ابزار پرسشنامه) استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های کیفی نشان می دهند که در مجموع از میان 7 شاخص، مقدار 6 شاخص(بصری و جاذبه های گردشگری، زیست محیطی، بافت و شبکه های ارتباطی، محیط اجتماعی و پویایی محیط) بالاتر از اندازه میانگین بوده است و معادل کیفیت نسبتا مطلوب ارزیابی می شود و شاخص (عملکردی - ساختاری،) از اندازه میانگین کمتر بوده و وضعیت مناسبی ندارد. همچنین اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری دهستان فضل با استفاده از تکنیک ارزیابی تولید وزنی تجمعی (WASPAS)نشان می دهد محیط گردشگری بوژان و سمرقند در تمام ارزیابی ها وضعیت مناسبی را به خود اختصاص داده اند و در آخرین مرتبه روستای غار و روی قرار دارند. بنابراین، توسعه نماگر های عملکردی – ساختاری مانند امکانات و تسهیلات اقامتی، پذیرایی، خدمات مالی، خدمات فروشگاهی و... می تواند نقش مهمی در بالابردن مطلوبت کیفیت محیط و امکان رقابت با دیگر مکان های گردشگری و جذب گردشگران داشته باشند و زمینه توسعه پایدار منطقه را فراهم کنند.
عوامل مؤثر بر مکان یابی صنایع غذایی استان آذربایجان شرقی (مقایسه اولویت مناطق شهری و روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز مکانی صنایع در برخی مناطق شهری، از یک سو معضلات زیست محیطی فراوانی برای این مناطق ایجاد نموده و از سوی دیگر موجب محرومیت ساکنان مناطق روستایی از فرصت های شغلی و درآمدی متنوع شده و در نتیجه زمینه مهاجرت انبوه جوانان روستایی به شهرها را فراهم می نماید. به طوری که علیرغم توجه به مسئله توسعه روستایی در برنامه های توسعه کشور، به دلیل عدم توجه به سرمایه گذاری صنعتی در این مناطق، دستاورد کافی حاصل نشده و جمعیت روستایی کشور به حدود سی درصد کاهش یافته است. این امر معضلاتی همچون، رشد بی رویه حاشیه نشینی در شهرها و افزایش میانگین سنی نیروی انسانی در بخش کشاورزی و در نتیجه کاهش تولید در این بخش را به دنبال دارد، با توجه به اهمیت جمعیت روستایی و بخش کشاورزی در پیشبرد اهداف اقتصادی، هدایت صنایع به ویژه صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی از جمله صنایع مواد غذایی به سمت این مناطق می تواند در حل معضلات مورد اشاره مفید باشد. این مهم نیازمند شناخت دقیق از رفتار سرمایه گذاران در انتخاب محل استقرار بنگاه صنعتی است. این مطالعه با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتی ( AHP ) به بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم مکان گزینی در میان صنایع مواد غذایی استان آذربایجان شرقی و شناسایی دلایل ترجیح بین مناطق مجاور شهر و روستا پرداخته است. نتایج نشان می دهد که اندازه بازار، فراهم بودن زیرساخت ها از جمله آب، برق و گاز و همچنین امکانت حمل و نقل و هزینه حمل و نقل از مهم ترین عوامل مؤثر در محل استقرار صنایع مواد غذایی استان در مناطق شهری است، در حالی که پایین بودن هزینه زمین و زندگی و سهل بودن قوانین مالیاتی و تجاری، انگیزه برای احداث در مناطق روستایی را افزایش می دهد.
ارزیابی استراتژی های توسعه گردشگری پیرامون نواحی کلان شهری: (شهرستان شمیرانات، بخش لواسانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباط متوازن و استراتژیک بین تقاضای روزافزون جمعیت شهری برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح در سکونتگاه های روستایی و ضرورت توسعه این سکونتگاه ها با استفاده از منابع و پتانسیل های گردشگری موجود در این مناطق راهبرد مدیریت و برنامه ریزی اقتصادی عصر حاضر به شمار می رود. هدف این مقاله تحلیل و بررسی راهبردهای توسعه گردشگری بخش لواسانات در شهرستان شمیرانات به منظور پاسخگویی به دو نیاز توسعه منطقه و تقاضا برای گردشگری است. با توجه به موقعیت پیرامونی بخش لواسانات در شهرستان شمیرانات نسبت به کلان شهر تهران از یک طرف و پتانسیل های گردشگری آن از طرف دیگر سؤال اصلی مقاله این است که بهینه ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در این منطقه کدام استراتژی است؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخ گویی به سؤال اصلی در صدد آزمون آن هستیم این است که به نظر می رسد مناسب ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در ناحیه مورد مطالعه استراتژی های تهاجمی (SO) یعنی توجه به نقاط قوت داخلی این منطقه (پتانسیل های گردشگری) و بهره گیری از فرصت های موجود در پیرامون آن (تقاضا برای گذران اوقات فراغت در کلان شهر تهران) است. روش تحقیق مقاله تلفیقی از روش های تحلیل شبکه ای (ANP) و سوآت (SWOT) است و برای سنجش وزن سنجه ها از آزمون t تک نمونه استفاده شده که جامعه آماری مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 389 نفر متشکل از 2 گروه (مردم و مسئولان) تعیین شد و میزان پایایی و روایی پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ (89. برای مردم و 91. برای مسئولین) به دست آمده است. نتایج مقاله نشان می دهد که مناسب ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در محدوده مورد مطالعه استراتژی تهاجمی و در اولویت بعد رقابتی (SO)(توسعه ای) است و نیز از میان سنجه های 66 گانه مدل سوآت سنجه های S<sub>1</sub> ، W<sub>15</sub> ، O<sub>1</sub> و T<sub>1</sub> بیشترین امتیاز را کسب کرده اند. Abstract Establishing a balanced and strategic relationship between the growing demand for urban population to spend leisure time and have fun in rural settlements (this dimension is more likely to be found in the countryside and neighboring villages with larger cities) and the need to develop rural settlements using the resources and potential of tourism in these areas is current economic management and planning strategy. The purpose of this paper is to analyze and evaluate the tourism development strategies of the Lavasanat section in the city of Shemiranat. The main question of this article is that considering the peripheral location of the Lavasanat section in the city of Shemiranat compared to Tehran metropolis from one side and its potential for tourism on the other, which strategy is the most effective strategy for tourism development in this region? The hypothesis we are trying to test in this article is to answer the main question seems that the most appropriate strategy for developing tourism in the studied area is aggressive strategies (SO), namely, the attention to the internal strengths of this region (tourism potential) and the exploitation of the opportunities available around it. The demand for leisure in the metropolis of Tehran). Method of research paper is a compilation of Network Analysis (ANP) and Swot(SWOT) to measure the weight of the measurements, a single sample t test was used. The population of the study was determined using the Cochran formula consisting of 389 people, composed of 2 groups (people and authorities)the reliability and validity of the questionnaire were obtained by Cronbach's alpha (89 for people and 91 for officials). The results of the paper show that the most appropriate strategy for tourism development in the studied area is aggressive and in the next stage is competitive (SO) (development) and from the 66th model of Swat model also the scores of S<sub>1</sub>, W<sub>15</sub>, O<sub>1</sub> and T<sub>1</sub> have earned the most points.
تبیین الگوی طراحی مسکن، بر مبنای معیارهای عینی حس تعلق به مکان از دیدگاه کاربران و طراحان (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن تنها یک ساختار نیست بلکه نهادی است که برای پاسخگویی به مجموعه ای پیچیده از اهداف ایجاد می شود؛ بی توجهی و عملکردگرایی دیدگاه های مدرنیستی توسعه، انسان، شهر و معماری را از معنا بیگانه و از حس تهی ساخته است؛ شهر کرمانشاه نیز از این شرایط مبرا نبوده، بنابراین این پژوهش به منظور تقویت حس تعلق به مکان در خانه های مسکونی معاصر، از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و پیمایشی سود جسته است. ابتدا معیارهای مؤثر در حس تعلق شناسایی شده و سپس پرسشنامه هایی بر این اساس طراحی و در دو گروه طراحان و شهروندان توزیع شده و نتایج با نرم افزار آموس آنالیز گشته است. نتایج حاکی از آن است که ازنظر شهروندان شهر کرمانشاه مهم ترین معیار در شکل گیری حس تعلق در فضای مسکونی، "راحتی و انس با فضا" و بعدازآن "حضور نشانه های فرهنگی" و "سرزندگی و کیفیت بصری" می باشند، ولی ازنظر طراحان، "سلسه مراتب فضایی و نحوه دسترسی به آن" دارای بیشترین تأثیر است. این تحلیل بیانگر شکاف بین طراحان و کاربران است که می تواند با مطالعاتی ازاین دست به انسجام بیشتری برسد.
بررسی عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری درکلانشهر تبریز با استفاده از مدل های سنجش توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین فرم شهر و میزان پایداری رابطه معناداری وجود دارد و شناخت مورفولوژی و تبیین الگوی رشد آن، قدمی مهم در تحقّق پایداری شهر به شمار می رود. بر همین اساس، سیاست ها و راهبردهای برنامه ریزی و طرّاحی باید به گونه ای باشند که به شکل گیری فرم مطلوب منجر شود. از میان الگوهای پایداری که از اواخر قرن بیستم میلادی مطرح گردیده است، اجماع بیشتری بر فرم شهر متراکم (فشرده) وجود دارد. به طوری که این الگو توانسته است طرفداران زیادی را به خود اختصاص دهد و در صدر مباحث مربوط به فرم پایدار شهری قرار بگیرد. لذا این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز و ارائه مدل مناسب جهت کنترل آن به عنوان نظریه پایه ای و هدایت گر تحقیق انتخاب شده است. با توجه به گستردگی موضوع رشد هوشمند شهری، تصمیم بر این شد تا از میان ابعاد مختلفی که می توان این الگو را مورد بحث و تحلیل قرارداد، شاخص های تراکمی انتخاب و به عنوان مسیر مشخص گردید. جهت تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز از مدل ها و رو ش های متناسب در این زمینه استفاده گردید که طبق بررسی های انجام شده مشخص شد، در ابتدا رشد اولیه شهر به دلیل موقعیت ارتباطی و افزایش طبیعی جمعیت بوده است و این رشد و گسترش از ویژگی های طبیعی و اقلیمی تبعیت می نموده است. با گذشت زمان، گسترش شهر تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله عوامل اقتصادی، سیاست ها، طر ح ها و برنامه ها و عاملین و گروه های مختلف قرار گرفته است. موارد ذکر شده در نهایت موجب پراکنده رویی (اسپرال) در شهر تبریز شده اند و از مهم ترین دلایل آن می توان به افزایش قیمت زمین و مسکن در محدوده مرکزی شهر، رانت خواری، بورس بازی و معاملات زمین، عدم توسعه محدوده قانونی شهر در طرح جامع، وارد کردن کلیه سطوح با حداقل ده درصد ساخت و ساز به محدوده قانونی در طرح تفضیلی )ازجمله روستاهای گوجوار، اوغلی، الوار علیا، کندرود،خلجان، آناخاتون) و تقاضا برای افزایش فضای زندگی بیشتر اشاره نمود.
ادراک امنیت در فضاهای شهری مطالعه موردی: پهنه های پارک سرخه حصار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
97 - 108
حوزههای تخصصی:
پارک ها یکی از مهمترین فضاهای شهر تهران به حساب می آیند. پارک جنگلی سرخه حصار به عنوان یکی از قدیمی ترین و بزرگترین پارک های جنگلی شهر تهران که در محل گره های شلوغ شهری قرار گرفته، دارای کارکردهای منحصر به فردی است. استفاده مطلوب از این فضا زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در آن احساس امنیت نمایند. با توجه به گستردگی بالای پارک و پهنه بندی موجود در آن نمی توان از یک ادراک واحد از امنیت در پارک سرخه حصار بحث نمود. بر همین اساس سئوال اصلی پژوهش این است که شهروندان مراجعه کننده به پهنه های مختلف پارک سرخه حصار چه ادراکی از ابعاد مختلف امنیت موجود در این پهنه ها دارند و آیا این ادراک در پهنه های مختلف تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. روش تحقیق مبتنی بر روش کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. در این پژوهش با توجه به قلمرو مکانی مورد مطالعه، علاوه بر نمونه گیری از مراجعه کنندگان به پارک، اقدام به نمونه گیری از فضا و زمان نیز شده است. یافته های به دست آمده از 504 مراجعه کننده به پارک از طریق نرم افزارهای SPSS و GIS مورد تحلیل قرار گرفت. شش بُعد ادراک از امنیت در پنج پهنه پارک سرخه حصار دارای پایایی بوده و میزان ادراک امنیت مالی، حیثیتی، اموال عمومی و نظم عمومی در پهنه های پارک دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند. ادراک کلی از امنیت مراجعه کنندگان به پارک از طریق تجمیع نمرات آنها در شش بُعد امنیت حاصل شد. یافته های به دست آمده از ادراک کلی امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار نشان می دهد که بالاترین و پایین ترین میزان میانگین ادراک کلی از امنیت به ترتیب مربوط به پهنه های اقامت، انتظار، تفریح و پیاده روی و هنرهای محیطی است. تفاوت ادراک کلی از امنیت در پهنه های مختلف به لحاظ آماری معنادار است. استفاده از شهروندان به عنوان عوامل افزایش ادراک امنیت، افزایش تعداد پُست های نگهبانی و گشت زنی نیروی انتظامی و شهرداری، استفاده از دوربین مداربسته، تقویت آنتن دهی تلفن همراه و تجهیز روشنایی معابر فرعی و احداث نورافکن های خوشه ای از جمله راهکارهای ارتقای ادراک امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار است.
نقش نوسازی و بازسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری (نمونه موردی: محله شاهزاده قاسم شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش نوسازی و بازسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری در محله شاهزاده قاسم شهرستان گرگان می باشد. جامعه آماری پژوهش، تمامی خانوارهای ساکن محله شاهزاده قاسم گرگان بوده که بر اساس نقشه طرح جامع در منطقه دو شهرداری گرگان واقع درخیابان چاله باغ، حدود 450 خانوار می باشد که در محوطه ای به مساحت حدود 17240 مترمربع واقع شده است. با توجه به ماهیت این تحقیق، سرپرستان خانوارها به عنوان عناصر و واحدهای جامعه آماری در این پژوهش فرض شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور و پایایی آن بوسیله آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. به منظور سنجش نرمالیته بودن داده ها از آزمون های کلموگروف - اسمیرنوف و برای آزمون فرضیات از آزمون نسبت دو جمله ای ( Binomial - Test ) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داده که نوسازی و بازسازی بافت فرسوده محله شاهزاده قاسم گرگان، باعث افزایش کیفیت زندگی اهالی این محله گردیده است.
بررسی نقش پیاده راه ها در سرزندگی فضاهای عمومی مطالعه موردی: پیاده راه حرم شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 15
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی مهم ترین بخش از ساختار شهرها هستند و نقش مهمی در سلامت و کیفیت زندگی شهروندان دارند. یک جزء اساسی از فضاهای عمومی، گذرگاه های شهری می باشند که پیاده راه ها نیز در زمره آن ها محسوب می گردند. سرزندگی و پویایی عنصری مهم در ارزیابی کیفی فضاهای عمومی است. سرزندگی خود بازتاب فعالیت هایی است که در فضا صورت می پذیرد و پیاده مدار ساختن شهرها طریقی است بر تسهیل و ترغیب فعالیت هایی که می توانند به ارتقاء سرزندگی در شهرها کمک کنند. هدف این تحقیق ارزیابی سرزندگی در پیاده راه حرم واقع در شهرری و منطقه 20 شهرداری تهران است. روش تحقیق ارزیابی – تحلیلی بوده داده های مورد تحلیل به روش پیمایشی از نمونه آماری متشکل از 375 نفر از عابران پیاده راه و با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. 38 نمایانگر سرزندگی در قالب 38 گویه در 5 طیف، مورد ارزیابی نمونه آماری قرارگرفته و داده های حاصل شده در نرم افزار SPSS واردشده اند و در آن ها آزمون فریدمن و روش های آمار توصیفی اعمال گردیده است. یافته ها نشان دادند که به لحاظ کلی، سرزندگی در محدوده مطالعاتی در وضعیت متوسطی قرار دارد به طوری که 47/58 درصد از شرایط مطلوب سرزندگی در آن نمایان است. نمایانگرهای تأثیرگذارتر در سرزندگی در این پیاده راه بیشتر در بعد اجتماعی و اقتصادی قرار دارند تا بعد کالبدی. «تنوع مردمانی که حاضر می شوند»، «رویدادهای فرهنگی» و تنوع «فعالیت ها» و «مراکز خرده فروشی» تأثیرگذارترین نمایانگرها بوده اند. درعین حال، ضعف سرزندگی فضا بیشتر متأثر از نمایانگرهای کالبدی بوده است. «پارکینگ خودروها»، «گنجایش محدود» فضا، «مزاحمت ورود موتورسیکلت ها»، کمبود «فضای سبز» و پایین بودن «سطح نظافت» نمایانگرهایی هستند که وضعیت ضعیفی را نشان داده و بایستی موردتوجه قرار گیرند.
ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
پروژه های متفاوت، پیامدهای متفاوتی بر زندگی مردم دارند که این پیامدها باید بررسی و مشخص شوند. مطالعات تأثیرات فرهنگی پروژه ها، به منظور تحلیل پیامدهای یک طرح توسعه ای جهت تعدیل و تخفیف پیامدهای منفی و افزایش پیامدهای مثبت صورت می پذیرد و در عین حال چارچوبی برای مدیریت تغییرات فرهنگی و ابزاری برای تصمیم سازی درباره این عوامل است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها، ابعاد و مؤلفه ها، برای ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان می باشد. در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی در بخش کیفی، و روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی در بخش کمی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس یافته ها، ابعاد پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان، ذیل هشت موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی (تنوع قومی و گروهی، و تعاملات اجتماعی)، خلاقیت (زیرساخت های شهری نوآورانه)، آینده نگری (شهر آینده، و شهر هوشمند)، هویت (هویت ایرانی، هویت اسلامی، هویت انقلابی و مزیت رقابتی شهر اصفهان «گردشگری»)، امنیت (امنیت فیزیکی، و امنیت ذهنی)، عدالت، جذابیت (عناصر طبیعی و عناصر غیر طبیعی) و نمادها و نشانه ها (تأثیر عناصر عینی، و الهام پذیری از فرهنگ غالب). مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای همه متغیرها بزرگ تر از 7/0 بود و همچنین مقدار روایی همگرا نیز برای همه متغیرها بزرگ تر از 5/0 محاسبه شد، و در نهایت بر اساس شاخص های برازش، الگوی نهایی تأیید شد. با توجه به اهمیت مفهوم پیوست فرهنگی در زمینه آکادمیک و همچنین به کارگیری آن در زمینه های مدیریت و برنامه ریزی شهری، نتایج پژوهش حاضر، بستری نظری و شناختی برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه مطالعاتی فراهم می آورد.
بررسی پیامدهای توسعه کاربری اراضی شهری بر سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل زنجیره ای مارکوف (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در دهه های اخیر در اغلب کشورهای در حال توسعه با افزایش رشد شتابان شهری و مهاجرت روستاییان به شهر، سکونتگاه های غیررسمی گسترش بی سابقه ای یافته اند. می توان گفت یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در رشد پراکنده شهر کرمان تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی بوده است. از این رو پیش بینی این تغییرات می تواند در تصمیم گیری های مدیریتی و برنامه ریزی های آینده این شهر نقش به سزایی داشته باشد. روش: با توجه به کارایی بالای مدل CA-Markov در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، در پژوهش حاضر نیز از این مدل با هدف پیش بینی روند توسعه و تغییرات کاربری اراضی در سال افق 1406 بهره گرفته شد و از تصاویر ماهواره ای سال های 1368، 1379، 1387 و 1396 برای پیش بینی و آشکارسازی تغییرات استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان می دهد در نقشه پیش بینی سال 1406 مساحت سه کلاس، اراضی ساخته شده 10273 هکتار، زمین بایر 1229 هکتار و پوشش گیاهی 9983 هکتار خواهد بود. همچنین نقشه حاصل نشان می دهد که مساحت کلاس های زمین بایر و پوشش گیاهی به ترتیب به میزان 118 و 219 هکتار کاهش یافته است. همچنین کلاس اراضی ساخته شده نسبت به سال پایه (1396) تغییر چشم گیری نداشته است. نتیجه گیری: با توجه به کارایی بالای این مدل در پیش بینی تغییرات کاربری اراضی، می توان از نتایج حاصل از آن در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های آینده شهر کرمان استفاده نمود.