فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر خدمات شهری، پایانه مسافربری است. پایانه ها به عنوان مفصل ارتباطی جاده های برون شهری و درون شهری، مانع تردد اتوبوس ها به داخل شهرها می شوند و ازاین رو در بهبود وضعیت ترافیک و مدیریت سفرها نقشی سازنده ایفا می کنند. در شهر مشکین شهر به دلیل عدم وجود پایانه برای سرویس دهی به روستاهای مستقر در اطراف شهر، وسایط نقلیه مسافرکش که خیابان ها را اشغال می نمایند، باعث به وجود آمدن نابسامانی هایی از قبیل بار ترافیکی و مشکلات ناشی از آن شده است. به همین منظور این شهر به عنوان پایه مطالعاتی باهدف دستیابی به مناسب ترین مکان جهت استقرار مطلوب پایانه مسافربری انتخاب شده است. نوع تحقیق موردنظر بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، علی محسوب می شود. در این مقاله با استفاده از معیارهای مناسب (نزدیکی به جاده های اصلی، دسترسی به معابر اصلی شهر، سازگاری، دسترسی به تأسیسات و تجهیزات، مدل رقومی ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه، قیمت زمین و تراکم جمعیت) لایه های موردنظر در محیط Arc Map آماده سازی شده و با اعمال وزن های حاصل از فرایندهای وزن دهی در نرم افزار Expert Choice به روش AHP در یک مدل فراهم آمده و سپس این لایه ها در محیط نرم افزار IDRISI استانداردسازی شدند. طبق نقشه خروجی سه پهنه به عنوان پهنه های مناسب به دست آمد. برای رتبه بندی این پهنه ها از مدل الکترا استفاده گردید؛ بدین صورت رتبه برتر که به عنوان گزینه اول مطرح شده است در قسمت شمالی شهر که نزدیک ترین دسترسی را به جاده اصلی دارد انتخاب گردید. گزینه های دوم و سوم نیز به عنوان اولویت های بعدی در قسمت های جنوب غربی شهر قرار دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی جوانان روستایی (موردشناسی: نواحی روستایی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
113 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه و تحلیل عوامل بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی جوانان روستایی شهرستان اردبیل است. پژوهش پیشِ رو با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل جوانان روستایی شهرستان اردبیل است (49297N=) که از این میان تعداد 382 نفر با استفاده نمونه گیری تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق، روش گرد آوری داده ها برای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 81 /0 الی 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تکنیک تحلیل عاملی نشان داد، مهم ترین عوامل بهبود مسئولیت پذیری اجتماعی در منطقه مورد مطالعه، شامل چهار مؤلفه «تقویت روحیه شهروندی و بهبود کیفیت زندگی» (18/27)، «ترویج سبک هویتی هنجاری و توجه به مطالبات جوانان» (64/25)، «تکامل ساختاری رشد شخصیت و توانمندسازی روان شناختی» (27/24)، «تقویت هنجارهای اخلاقی و اقدام مداخله ای دولت» (91/22) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل 46/55 است. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
بررسی گونه های گردشگری موثر بر توسعه ی گردشگری منطقه آزاد ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
33 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی گونه های گردشگری موثر بر توسعه ی گردشگری منطقه آزاد ارس انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق گردشگران حاضر در منطقه آزاد ارس در خردادماه سال 96 است.، که حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده 100 نفر بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اثر گذاری متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته گونه های گردشگری و توسعه ی گردشگری مورد تایید قرار گرفته است. در مدل ساختاری بدست آمده، گردشگری تفریحی با ضریب تاثیر 59/0بیشترین تاثیر را یر متغیر گونه های گردشگری گذاشته است. بعد از این گونه گردشگری، گونه های گردشگری تاریخی، گردشگری طبیعت، گردشگری تجاری و گردشگری شهری به ترتیب با ضریب تاثیر 49/0، 36/0، 26/0 و 21/0 بیشترین تاثیر را دارند، کمترین تاثیر نیز مربوط به گونه گردشگری ماجراجویانه با ضریب 01/0 است. در ارتباط با متغیرهای توسعه ی گردشگری، بیشترین تاثیر مربوط به متغیرهای زمینه سازی ایجاد فرصت برای سرمایه گذاری بخش خصوصی، افزایش توجه سازمان منطقه آزاد ارس به سرمایه گذاری در بخش گردشگری این منطقه و ایجاد تسهیلات در زمینه صدور ویزا و روادید برای گردشگران خارجی است. کمترین ضریب تاثیر را متغیر تقویت ارائه امکانات در مجاورت جاذبه های گردشگری منطقه آزاد ارس با ضریب تاثیر 19/0 به خود اختصاص داده است. ضریب تاثیر گونه های گردشگری بر توسعه ی گردشگری برابر 29/0 است.. همچنین با توجه به آزمون استون- گیسر، می توان گفت که مدل در نظر گرفته شده در این پژوهش، ظرفیت و توان پیش بینی لازم را دارد.
تحلیل کیفیت و تبیین مطلوبیت اقامتگاه های سنتی کاشان و نقش آن در رضایتمندی گردشگران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مطلوبیت اقامتگاه های سنتی شهر کاشان و تأثیر آن بر رضایتمندی گردشگران شهری انجام شده است. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل و با استفاده از Amos مدل سازی شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 310 نفر محاسبه و به صورت تصادفی بین گردشگرانی که در اقامتگاه های سنتی کاشان اقامت داشته و یا از آن ها بازدید به عمل آورده اند، توزیع گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد شش شاخص تأثیرگذار بر مطلوبیت اقامتگاه ها به ترتیب عبارتند از: امکانات و تجهیزات، دسترسی و زیرساخت ها، مدیریتی- خدماتی، کالبدی- عملکردی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی. شاخص امکانات و تجهیزات موجود در اقامتگاه های سنتی با بار عاملی 99/0 بیشترین اثر را در تبیین مطلوبیت اقامتگاه های سنتی داشته است. در نهایت مدل تحقیق نشان می دهد معناداری اثر مطلوبیت اقامتگاه های سنتی بر میزان رضایتمندی گردشگران با بار عاملی 64/0 و سطح معناداری صفر مورد تأیید قرار می گیرد. می توان چنین بیان کرد بین متغیر مستقل مطلوبیت اقامتگاه های سنتی و رضایتمندی گردشگران ارتباط مثبت مستقیم و معناداری مشاهده می گردد به نحوی که با افزایش مطلوبیت اقامتگاه های سنتی بر رضایتمندی گردشگران نیز افزوده می شود.
پیامدهای اقتصادی اجرای طرح هادی در روستاهای دهستان انجیراب شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح هادی با هدف هدایت روستاها در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در صدد آن است که رفاه نسبی را برای روستاییان فراهم آورد. این در حالی است که در خصوص تأثیر مثبت این طرح تردید وجود دارد و در بعضی از مناطق روستایی اثرات معکوس گذاشته و نارضایتی روستاییان را به همراه داشته است. در این تحقیق تلاش شده تا به سنجش رضایت مندی روستاییان از اثرات اقتصادی طرح هادی روستایی در دهستان انجیراب از توابع شهرستان گرگان پرداخته شود. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه سرپرستان خانوار های ساکن در دهستان انجیراب (به تعداد 6881 خانوار) بوده که با استفاده از فرمول کوکران 308 نفر سرپرست خانوار به عنوان نمونه، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد سنجش قرار گرفته اند. روایی ظاهری پرسشنامه توسط کارشناسان ذیربط تأیید و پایایی آن با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (74/0) بوده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی در قالب چهار مؤلفه نشان می دهد که میزان تغییرات ارزش زمین داخل بافت روستاها (با واریانس 25/20 درصد از مقدار ویژه) به عنوان مهم ترین عامل و افزایش درآمد حاصل از اجرای طرح (با واریانس 63/19 درصد از مقدار ویژه)، بهبود شرایط اشتغال (با واریانس 68/14 درصد از مقدار ویژه) و میزان سرمایه گذاری اقتصادی (با واریانس 93/13 درصد از مقدار ویژه) از مهمترین پیامدهای اقتصادی اجرای طرح هادی در روستاهای مورد مطالعه می باشد. همچنین نتایج حاصل از چرخش عامل ها به روش واریماکس نشان می دهد که از 20 متغیر وارد شده در تحلیل عاملی اکتشافی، تنها 15 متغیر که دارای بار عاملی بالای نیم درصد بوده ، باقی مانده است.
توسعه اجتماعی روستاهای دهستان فیروز بهرام با تأکید بر شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شاخص های گسترش فناوری اطلاعات به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی محسوب می گردد. هر کشوری بتواند ضریب نفوذ این فناوری را در میان شهروندان خود افزایش دهد، از فواید متعدد آن در حوزه های مختلف بهره مند می شود. فناوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان یک ابزار توسعه ی پایدار روستاها در راستای کاهش فقر، کاهش شکاف دیجیتالی و جلوگیری از مهاجرت بی رویه ی روستاییان به شهرها شناخته شده است. ICT روستایی مقوله ای پیچیده بوده و توسعه ی آن، مستلزم تعامل هم زمان است. بنابراین ابعاد سه گانه ی فناوری، توسعه اجتماعی، آگاه سازی و مشارکت می تواند به عنوان راهبردی جهت توسعه ی پایدار روستایی به کار گرفته شود. هدف این تحقیق بررسی نقش دفاتر خدمات ارتباطی و اطلاعاتی ( فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی) در توسعه روستایی در بین کاربران روستاهای دهستان فیروز بهرام است روش تحقیق در این مطالعه پیمایشی و کمی است که برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کمک گرفته شده است. نمونه آماری شامل 380 نفر از کاربران دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی (روستایی های دهستان) بوده که با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که روستاییان معتقدند که دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی می تواند در ابعاد گوناگون اجتماعی آثار مثبتی برجای گذارد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از آن است که با افزایش میزان آگاهی، دسترسی و استفاده از خدمات دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی، میزان توسعه روستایی افزایش می یابد.
تحلیل احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی با تأکید بر پارک های شهری، مطالعه موردی: تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت و اهمیت توجه به زنان بدین سبب است که امروزه نیمی از جمعیت شهرها را زنان تشکیل می دهند و در صورت تأمین امنیت آن ها، میزان استفاده زنان از فضای عمومی در پارک های شهری بیش تر خواهد شد. از سوی دیگر، عدم احساس امنیت و رضایت از پارک های شهری باعث می شود که زنان این گونه از فضاها را ترک نمایند. هدف اصلی مقاله، بررسی میزان امنیت در انواع پارک ها و تأثیر امکانات فیزیکی و محیطی و امکانات و خدمات فضاهای عمومی در احساس امنیت زنان می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد که از ابزار پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی زنان استفاده کننده از پارک های شهر تبریز می باشد و میزان حجم نمونه 320 نفر تعیین گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد تفاوت معناداری از نظر احساس امنیت در انواع پارک ها وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان می دهد که میزان احساس امنیت زنان در پارک های محله ای و ناحیه ای بطور معنی داری پایین تر از پارک های حاشیه خیابان، شهری و فراشهری است. هم چنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد میان کیفیت کالبدی و احساس امنیت زنان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (001/0=p و 29/0=r). نتایج دیگر تحقیق بیانگر وضعیت نسبتاً مناسب امنیت زنان در پارک های شهر تبریز با میانگین 44/3 با سطح معنی داری آزمون 001/0 می باشد.
ارزیابی میزان پاسخگویی فضاهای عمومی شهری به نیازهای معلولان جسمی حرکتی (مطالعه موردی: خیابان فردوسی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
509 - 532
حوزههای تخصصی:
امروزه در فضاهای شهری شاهد افراد کم توان جسمی - حرکتی هستیم که حضورشان در اجتماع نادیده گرفته شده است. از جمله حقوق ضایع شده آن ها می توان به تحرک و دسترسی ایمن به خدمات، فضاها و تأسیسات عمومی شهرها با حفظ استقلال فردی اشاره کرد. با توجه به اینکه قدرت تطبیق معلولان با بسیاری از ناملایمات شهری پایین تر از دیگر شهروندان است و این افراد در بسیاری از مواقع ناتوان می مانند، فضای خانه را به محیط شهری ترجیح می دهند که این امر لزوم برنامه ریزی برای استانداردسازی فضاهای شهری و انطباق آن ها با نیازهای معلولان را بیشتر می کند. ایجاد فضاهای پاسخگو برای افراد دارای محدودیت های حرکتی، نمود تأمین عدالت و ایمنی اجتماعی در دسترسی هاست که علاوه بر امنیت جانی و بهداشتی، آثار روانی فوق العاده ای به همراه خواهد داشت و از افسردگی و انزوای معلولان جلوگیری خواهد کرد. هدف پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر بررسی وضعیت فضاهای عمومی شهری در پاسخگویی به نیازهای معلولان جسمی حرکتی در خیابان فردوسی شهر سنندج و تأثیر این فضاها بر انزوای اجتماعی معلولان است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هایی مانند آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون خطی چندگانه صورت گرفت. شاخص های مورد بررسی در این پژوهش شامل پیاده روها، پل های ارتباطی و دسترسی ها، حمل و نقل درون شهری، تجهیزات و مبلمان شهری و ساختمان ها و مکان های عمومی است. یافته های آزمون t حاکی از آن است که تمام شاخص های مورد بررسی میانگین بسیار پایینی دارد و فضاهای شهری در منطقه مورد مطالعه قادر به پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و زیستی معلولان نیستند. در این میان کمترین میانگین مربوط به شاخص سیستم حمل و نقل عمومی (1/1) است. همچنین در تحلیل رگرسیون، شاخص حمل و نقل با ضریب تأثیر 458/0 بیشترین تأثیر را بر انزوای معلولان دارد. نتایج نشان می دهد در زمینه طراحی و برنامه ریزی شهری برای معلولان در خیابان فردوسی سنندج اقدامات مناسب و کافی صورت نگرفته و هیچ یک از فضاها و کاربری های مورد سنجش در محدوده مورد مطالعه از نظر میزان پاسخ دهی برای نیازهای معلولان وضعیت مطلوبی ندارند که در این میان قابلیت دسترسی و وضعیت حمل و نقل عمومی به مراتب وضعیت بدتری داشته و انزوای معلولان را به همراه داشته است.
آسیب شناسی تحقق پذیری طرح های ملی و منطقه ای در مناطق شمالی ایران در دهه 50 تا 90 و ارایه سیاست های بهبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران برنامه های توسعه همواره به دلایل مشکلاتی که وجود داشته به طور موثری محقق نشده است. از جمله آنها طرح های توسعه ملی و منطقه ای است که در منطقه ساحل شمالی در بازه زمانی دهه 50 الی 90 تهیه شدند. این مشکلات در زمینه های مختلفی اعم از محتوا، مراحل تهیه، اجرا و نظارت وجود دارد که لازم است آسیب شناسی شود. پژوهش کنونی آمیخته ای از روش کمی و کیفی است و از نوع پژهش های توصیفی-تحلیلی به شمار می رود که با داده های آن به روش اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) جمع آوری و سپس تجزیه وتحلیل شد. در بخش داده های کمی از نرم افزار SPSS و آماره های درصد و فراوانی، آزمون آماری میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد. نتایج پژوهش در پنج حوزه شامل «عمده ترین مسائل و مشکلات بر سر عدم تحقق پذیری»، «مناسب ترین نحوه مواجهه با مسائل»، «متدولوژی بهینه به منظور تهیه»، «نحوه انطباق فرایند بهینه برنامه ریزی» و «آینده فضایی مناطق شمالی ایران» ارایه شد.
تحلیل ملزومات فرایندیِ مدیریتی در هوشمندسازی شهر (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: اگرچه تحقیقات زیادی در خصوص شهر هوشمند، در دنیا و حتی در ایران صورت گرفته؛ اما همچنان پروژه های هوشمندسازی شهرها در برخی از این کشورها و از جمله ایران عقیم مانده است. هنگامی که این تعاریف در یک ظرف واحد مورد بررسی مجدد قرار می گیرند، وجود خلأ هایی در آنها به نظر می رسد. از آنجا که این تعاریف و بررسی هایِ دارای خلأ، مبنای نظری بسیاری از کارهای عملیاتی در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم قرار گرفته، لذا خود، عامل بسیاری از عقیم سازی این پروژه هاست. روش: این تحقیق توسعه ای که با نگاهی آینده نگارانه با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه ای) انجام شده است. یافته های آن به دو بخش مروری و تحلیلی – توصیفی تقسیم بندی می شود. یافته ها: در ایران یکی از مسائل مبتلابه هوشمندسازی شهرها، نبود فرآیند و غیرسیستماتیک عمل کردن در مسیر هوشمندسازی است. در این تحقیق نیز از نگاه کارشناسان، هیچکدام از الزامات فرایندهای اساسی ده گانه در مدیریت هوشمند شهر کرمان در نظر گرفته نشده است. فرآیندهایی که ضمانت سیستماتیک عمل کردن در اجرای پروژه های هوشمندسازی دنیاست. نتایج: بنابراین لازم است مدیریت شهری کرمان با هدف کمک به تسریع هوشمندسازی با دعوت از متخصصان امر در بخش های دولتی و خصوصی فرآیندسازی را در سرلوحه اقدامات هوشمندسازی خود قرار دهند. توجه به نقش های اصلیِ کارکردی شهر در ارائه فرآیندهای مدیریتی هوشمندسازی آن بسیار مؤثر خواهد بود که این مهم نیز، نیازمند مطالعات عمیق تر است.
ارزیابی شرایط همدیدی وقوع بارش های منجر به سیلاب در شهرستان خلخال، با رویکرد محیطی به گردشی در دوره زمانی 1366 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل شرایط سینوپتیکی وقوع بارش های منجر به سیلاب شهرستان خلخال در استان اردبیل، داده های آماری بارش 30 ساله مربوط به 1366 تا 1395 را مورد بررسی قرار می دهد. بیش ترین بارش در تاریخ 18/09/1370 رخ داده است. نقشه های جوی سینوپتکی این بازه زمانی در تراز 500 میلی بار شامل نقشه فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، سرعت و جهت باد، رطوبت، دما، آب قابل بارش در سطح زمین و بلوکینک (امگا)، با استفاده از تصاویر ماهواره ای از پایگاه داده هایNCEP/NCA وابسته به سازمان ملی اقیانوس شناسی ایالات متحده، تهیه شده است. روش تحقیق رویکرد محیطی به گردشی انجام شده است. نتایج نشان داد که علاوه بر شرایط جوی و زمینی مؤثر در ایجاد بارش سنگین در تاریخ مذکور، وضعیت داخلی همراه با الگوی خارجی مثل دریاهای اطراف و مجاور ایران مثل دریای سیاه و مدیترانه تأثیر داشته است. مقدار بارش ماهیانه ایستگاه خلخال به عنوان منطقه ای که در جنوب استان اردبیل و جنوب غربی دریای خزر، در سه ماه فصل بهار دارای بارش بیش تر می باشد. در ماه های اسفند (8/1321)، فروردین (7/1716) و اردیبهشت (5/1448) میلی متر بود. بیش ترین مخاطرات طبیعی جوی متأثر از بارش های سنگین و سیلاب در خلخال خسارات داخل شهری، روستای، حاشیه رودخانه ها و کشاورزی، در ماه های مذکور صورت گرفته است. The present study with aims of analyzing the synoptic conditions of rainfall occurring in the Khalkhal cit
ارزیابی اثرات دلبستگی مکانی بر میزان تاب آوری اجتماعی در شهرها (مطالعه موردی: منطقه 12 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
76 - 88
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به مکان برخاسته از فعالیت ها و تعاملات بین انسان-مکان و انسان –انسان در یک مکان خاص است. وجود و سطح بالای دلبستگی در ساکنان یک مکان، محله، شهر سبب اهمیت آن مکان برای فرد و افزایش مشارکت در فعالیت های عمرانی و سیاسی و افزایش سطح تعاملات اجتماعی شهروندان می شود. همچنین این روابط عاطفی با مکان بر توانایی واکنش مردم به تغییرات و درک خطر و آمادگی در برابر مخاطرات (تاب آوری اجتماعی) تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایشی بهره گرفته شده است که زیرمجموعه روش تحقیق کمی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری ساکنان منطقه 12 شهر تهران شامل 239611 نفر است که با فرمول کوکران حجم نمونه 384 به دست آمده است. بر اساس نتایج مطالعات اسنادی، شاخص های پژوهش در بخش تاب آوری اجتماعی شامل مشارکت، اعتماد، همبستگی و انسجام اجتماعی، احساس اثرگذاری و کارایی و حمایت اجتماعی، آگاهی، دانش، مهارت و در بخش دلبستگی مکانی شامل دلبستگی عاطفی، وابستگی مکانی و هویت مکانی هستند که با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون تک متغیره تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های دلبستگی مکانی و تاب آوری اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران وضعیت نامناسبی دارند. بین شاخص های دلبستگی مکانی با تاب آوری اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد و نتیجه رگرسیون تک متغیره نشان داد که دلبستگی مکانی بر تاب آوری اجتماعی تأثیر بالایی دارد.
تحلیل عوامل جدایی گزینی اجتماعی-فضایی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی باعث پیدایش آشوب های شهری و چالش میان گروه های اقلیت می شود. نظریه «حق به شهر» هنجاری جهت کاهش گسست های شهری است. هدف پژوهش حاضر تبیین میزان و شدت جدایی گزینی اجتماعی-فضایی در شهر اصفهان است. این پژوهش از روش کمی کمک گرفته است و با استفاده از فرمول دونکن و نرم افزار جی.آی.اس و با شاخص های شغل، مهاجرت و سواد، به شناسایی میزان جدایی گزینی اجتماعی-فضایی و محل های بروز آن در شهر پرداخته است. جدایی گزینی متغیری وابسته به طرد اجتماعی است و سنجش آن از طریق طرد اجتماعی انجام می شود. برای این سنجش از شاخص های اقتصادی (شغل)، فرهنگی (زبان) و سیاسی (تمایلات سیاسی) و نیز شاخص های جایگزین استفاده می شود. در پژوهش حاضر این سنجش با استفاده از آمار سرشماری سال 85 و 90 مرکز آمار و در مقیاس حوزه بلوک در محدوده رسمی شهر اصفهان انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که پارامترهایی چون بی سوادی، بیکاری و مهاجرت از عوامل جدایی گزینی در برخی محلات (همچون طوقچی، خیابان لاله، زینبیه و عاشق اصفهانی) است و همچنین ساکنان ده ساله و بیشتر در مرکز شهر و محلات ثروتمندتر مستقر هستند. در گام بعدی از روش قیاس استفاده شده است و نتایج به دست آمده از فرمول دونکن با مطالعه مشابه در پاریس مقایسه شده است. نتایج حاکی است که شهر اصفهان ساختار فضایی نسبتا منسجمی دارد و در نسبت با پاریس کمتر دچار گسست اجتماعی-فضایی است. گام سوم پیشنهاد استراتژی های طراحی شهری است که با توجه به وضعیت گسست اجتماعی-فضایی اصفهان ماهیتی پیش گیرانه دارند و در راستای کاهش جدایی گزینی در شهر عمل می کنند.
مقایسه اثربخشی ایجاد فضاهای شهری مخصوص بانوان در شهر تهران از دید زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختصاص فضاهایی ویژه بانوان به عنوان یکی از راهکارهای تسهیل حضور و امنیت زنان در فضای عمومی توسط شهرداری تهران پیگیری می شود و موافقین آن را مصداق عدالت جنستی و مخالفین آن را به عنوان تبعیض جنسیتی در نظر می گیرند. در این تحقیق اثربخشی آنها از دید زنان و مردان تهرانی به عنوان ذینفعان اصلی سنجیده و مقایسه شده است. در این مطالعه از تحقیق ارزشیابی بهره گرفته شده و برای جمع آوری داده ها در تحقیق میدانی از مصاحبه فردی و در پیمایش از ابزار پرسشنامه استفاده شد. متغیرهای اصلی این تحقیق شامل: میزان آشنایی، میزان ضرورت برنامه ها، میزان رضایت و میزان اعتماد به انجام درست برنامه است. در پیمایش، 400 زن و 100 مرد با تلفیق دو روش خوشه ای چند مرحله ای و نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته اند. شهروندان تهرانی اعم از زن و مرد از سه برنامه مورد بررسی رضایت نسبی خوبی دارند و تفاوت زیادی بین نظرات آنها بجز در موارد محدود وجود ندارد؛ هرچند کیفیت پایین برخی خدمات و مشارکت ضعیف گروه های مختلف شهروندان در برنامه ها همچنان جای نقد دارد. بسط فضاهای زنانه با توجه به محدویت های زنان در حضور و احساس امنیت در فضاهای عمومی موافقین زیادی هم در زنان و هم در مردان دارد؛ هر چند باید توجه داشت ادامه و بسط این روند در جداسازی و تفکیک جنسیتی می تواند نتایج منفی و معکوسی در در دراز مدت در جامعه داشته باشد و به تعاملات سالم و پویای آن صدمه بزند.
واکاوی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
214 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، واکاوی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی بود. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرست خانوارهای روستایی کشاورزان کوچک مقیاس در روستاهای شهرستان دیواندره بود (N=10099). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 184 نفر به دست آمد که برای افزایش اعتبار یافته ها، تعداد 200 پرسشنامه بین اعضای جامعه آماری توزیع گردید که درنهایت 195 پرسشنامه تکمیل و عودت داده شد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای (بخش های مختلف به عنوان طبقه در نظر گرفته شد) با انتساب متناسب بود. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (α>0.7). تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSwin18 و Lisrel8.54 انجام شد. نتایج نشان داد که خانوارهای موردمطالعه ازنظر وضعیت سرمایه اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما ازنظر وضعیت تاب آوری در وضعیت مناسبی نیستند. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت و اقدام جمعی، انسجام اجتماعی و عضویت در گروه ها) خانوارهای موردمطالعه و تاب آوری آنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب تبیین 81 درصد ( 90/γ=0 , 81/t=17) اثر مثبت و معنی داری بر تاب آوری خانوارهای موردبررسی دارد.
تحلیل گفتمان عدالت فضایی در سند سیاست گذاری مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: شناخت و تحلیل فضا از طریق هدف ها و فرایندهایی که آن را قوام بخشیده اند اهمیت زیادی دارد. این اهداف و فرایندها توسط ساختارها، قوانین و نهادهای موجود که در ایجاد نا عدالتی تأثیر بسزایی دارند تهیه و پیاده سازی می شوند. در این میان، سیاست گذاری عرصه مهم و قدرتمندی در تولید فضا و ایجاد عدالت یا نا عدالتی فضایی به شمار می رود. بر این اساس عدالت فضایی یک ابزار مفهومی است که در چارچوب آن می توان پویایی، فرایندها و ابزارهای تولید فضای شهری را در دست یابی به شهری عدالت محور مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در این راستا هدف اصلی این پژوهش، تحلیل محتوای سیاست گذاری مدیریت شهری در چارچوب معیارهای گفتمان عدالت فضایی می باشد. روش: از آنجایی که طرح جامع شهر تهران سند اصلی در حوزه سیاست گذاری شهری است؛ در این مقاله به عنوان نمونه معرف اسناد سیاست گذاری انتخاب و با استفاده از روش کیفی و تحلیل تم، اصول و مؤلفه های مورد توجه در ارتباط با گفتمان عدالت فضایی از آن استخراج و تحلیل شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که این سند به معیارهای نفی حاشیه ای شدن، همه شمولی، برابری فرصت ها و مشارکت توجه بیشتری داشته است. در مورد معیارهای تنوع، شفافیت و توافق، شواهد به دست آمده حاکی از توجه کمتر سند به اصول و مؤلفه های موجود در این معیارها می باشد. در زمینه معیارهای آزادی و تفاوت نیز؛ سند در حد برخی ایده های کلی که فاقد سیاست پیشنهادی مشخص می باشد باقی مانده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد در سند در سیاست گذاری مدیریت شهری تهران، برخی زمینه ها و ابعاد عدالت فضایی مورد توجه قرار گرفته است که می توان آن را به وجود نسبی «عدالت حالت فضایی» در سیاست گذاری مدیریت شهری تعبیر کرد.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کشت کلزا در مناطق روستایی به دلیل جلوگیری از مهاجرت و اشتغال پایدار نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. تامین حدود 90 درصد از دانه های روغنی مورد نیاز ایران از طریق واردات، اهمیت و ضرورت بررسی عوامل و دلایل توسعه کشت کلزا را دوچندان می کند. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی استان خراسان رضوی بوده است. به این منظور تعداد 550 پرسشنامه در سال 1397 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی چهار شهرستان استان خراسان رضوی که دارای بیشترین سطح زیرکشت و پتانسیل تولید کلزا هستند تکمیل گردید. به منظور بررسی مؤلفه های اثرگذار بر افزایش سطح زیر کشت کلزا به دلیل پراکندگی مناطق روستای مورد مطالعه و تاثیر مجاورت بر توسعه کشت کلزا از الگوی اقتصادسنجی فضایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که برخی مؤلفه های توسعه اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روستایی مانند درآمد روستاییان، شغل غیر کشاورزی، بهبود در پرداخت تسهیلات بانکی،برگزاری کلاس های آموزشی و شرایط اقلیمی نقش مثبت و معنی داری بر افزایش و توسعه سطح زیرکشت کلزا در این مناطق دارد. دسته بندی متغیرهای اثر گذار به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نشان داد که گروه متغیرهای اقتصادی روستایی با بیشترین ضریب دارای بالاترین تاثیر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا می باشند. از سوی دیگر نتایج نشان داد که توسعه کشت کلزا به دلیل درآمد زایی و تاثیرات مثبت زیست محیطی آن سبب ایجاد اشتغال پایدار روستایی، کاهش مهاجرت روستا به شهر و توسعه روستایی و محلی می شود.
نابرابری های فضایی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی شهری (مطالعه موردی: منطقه 1 و 19 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اصلی ترین عامل بحران های جوامع بشری ریشه در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت دارد و یکی از مهم ترین بخش های این نابرابری ها در نواحی شهری است و این امر علت ایجاد نابرابری های گسترده در کیفیت زندگی شهری در سطوح جوامع مختلف است. در این پژوهش به بررسی نابرابری های فضایی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی شهری در مناطق 1 و 19 کلان شهر تهران پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر مبتنی بر تحقیق موضوعی است و به صورت توصیفی - تحلیلی انجام می گیرد و از نظر هدف کاربری است. روش گردآوری اطلاعات شامل اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی (میدانی) است. برای جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران و با توجه به ضریب خطای 5% برای مناطق 1 و 19 تعداد 322 پرسشنامه تعیین شده است پرسشنامه های تدوین شده در بین ساکنان دو منطقه توزیع گردیده است و داده های به دست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از مدل موران و نرم افزار Arc GIS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که در شاخص های مورد بررسی در این پژوهش از جمله شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی و کالبدی از لحاظ میزان و توزیع نوع امکانات نابرابری هایی و تفاوت هایی مابین منطقه 1 به عنوان یکی از مناطق تقریباً برخوردار کلان شهر تهران و منطقه 19 به عنوان یکی از مناطق محروم و کمتر توسعه یافته وجود دارد و همین امر کیفیت زندگی در دو منطقه را تحت شعاع قرار داده است.
سیاست تمرکزگرایی و ناپایداری نظام سکونتگاهی در پیرامون کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرگرایی شتابان و تمرکزبیش از حد جمعیت و فعالیت در شهرهای بزرگ کشورهای جنوب، موجبات تحولات شگرفی در نظام سکونتگاهی پیرامون آنها را باعث شده است. تجارب نظام برنامه ریزی کشور در هفت دهه اخیر حکایت گر آن است که سیاست تمرکزگرایی پیدا و پنهان در تمامی برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور و به ویژه در ناحیه کلان شهری تهران موجبات آهنگ سریع تحولات نظام کاربری اراضی را درپی داشته که از جمله پیامدهای آن ازهم گسیختگی مکانی _ فضایی نظام سکونتگاهی است. نتایج این پژوهش با رویکرد کاربردی به منظور سنجش سیاست تمرکزگرایی از طریق روش شناسی توصیفی _ تحلیلی تحولات نظام کاربردی اراضی در ناحیه کلان شهر تهران، نشان می دهد که اعمال سیاست های تمرکزگرایی در دوره پیش از انقلاب و بعد از آن ،تحول نظام کاربری اراضی از پهنه های کشاورزی را به پهنه های نیمه صنعتی، خدماتی، تبدیل سکونتگاه های روستایی به سکونتگاه شهری کوچک و در نهایت ناپایداری توسعه در سکونتگاه های روستایی بوده است. از سوی دیگر، با بروزمحدودیت های دیگر این سیاست در توزیع متوازن جمعیت_فعالیت و ناتوانی عملکردی کلان شهر تهران در ناحیه پیرامونی، شاهد انواع ناهنجاری های کالبدی – فضایی همچون توسعه بی رویه فیزیکی شهر تهران، الحاق شهری، خزش و سکونتگاه های غیررسمی بوده ایم که پایداری نظام سکونتگاهی منطقه کلان شهری تهران را با مخاطرات جدی روبرو ساخته است. در نهایت با بهره گیری از اصول برنامه ریزی فضایی و پیروی از سیاست های تمرکززدایی درچارچوب رویکرد پویش ساختاری_کارکردی و پیوند فضایی _ عملکردی روستا_شهری پایداری نظام سکونتگاهی در مجموعه کلان شهر تهران قابل دستیابی است.
تحلیل شکل گیری تعاملات اجتماعی در مسکن روستایی اقلیم معتدل و مرطوب با استفاده از روش چیدمان فضا در مسکن جلگه ای گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدیاد جمعیت، کثرت تنوعات اجتماعی و فرهنگی و در نتیجه کنار گذاشته شدن الگو های بومی در طراحی مسکن، ضرورت انجام پژوهش در زمینه رابطه تعاملات اجتماعی و نوع طراحی مسکن را دو چندان کرده است. معماری حاشیه خزر، از نمونه های بسیار کارآمد معماری بومی در اقلیم معتدل و مرطوب ایران است که در تعامل و رابطه تنگاتنگ با عوامل محیطی طبیعی و انسانی مانند جغرافیا، اقلیم، اقتصاد، فرهنگ و شرایط اجتماعی به خوبی پاسخگوی کلیه نیازهای اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی ساکنین بومی بوده است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مسکن روستایی اقلیم معتدل و مرطوب در فضای جلگه ای گیلان چگونه بر شکل گیری تعاملات اجتماعی منطقه تاثیرگذار بوده است؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله در پی آزمون آن هستیم این است که به نظر می رسد معماری بومی اقلیم معتدل و مرطوب ایران به دلیل آن که در تعامل متقابل با عوامل محیط طبیعی و انسانی شکل گرفته است نوع خاصی از تعاملات اجتماعی را نیز شکل داده است. روش پژوهش مورد استفاده در مقاله، توصیفی- تحلیلی و برای تبیین یافته های مقاله نیز از نرم افزارهای تخصصی و تکنیک چیدمان فضا استفاده شده است. نمونه های مورد مطالعه به صورت غیر تصادفی انتخ اب گردیده و با استفاده از تکنیک چیدمان فضا نمودار توجیهی برای هر نمونه ترسیم و سپس به وسیله روشهای نرم افزاری، مؤلفه های تعاملات اجتماعی در سه مقیاس خرد، میانی و کلان، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که الگوی مسکن روستایی جلگه ای گیلان، دارای ساختار یک لایه و از عمق کمی برخوردار است. ایوان و تالار در معماری خانه های روستایی اقلیم معتدل و مرطوب، فضاهایی اجتماع پذیر بوده بیشترین ارتباط بین خانه و فضای بیرون از طریق ایوان و دسترسی به سایر فضاها نیز از طریق ایوان و سپس تالار انجام می شود. ایوان کم عمق و هم پیوند ترین عنصر فضایی است که وظیفه ارتباطی بین فضای بیرونی و سایر فضاها را داشته و تالار در مرتبه بعدی قرار می گیرد. تالار با قرار گیری در عمق میانه و ارتباط کمتر با دیگر فضاها، فضایی نیمه خصوصی و مناسب جهت مناسبات و تعاملات اجتماعی را فراهم می آورد. Abstract Population growth, plurality of social and cultural diversity and as a result, abandoning canvas patterns in the design of housing, has done the need for research on the relationship between social interactions and the type of housing design is twofold. The Caspian margin architecture is one of the most effective examples of native architecture in the moderate and humid climate of Iran which interacts and closely interacts with natural and human environmental factors like geography, climate, economics, culture, and social conditions, it has responded well to all the climatic, cultural and social needs of indigenous inhabitants. The main question of the present article is that rural housing in a moderate and humid climate in the plain space of Gilan how has the region affected the formation of social interactions? The hypothesis we are testing to answer the main question of the article is that the architecture of the moderate and humid climate of Iran seems to be due to its interaction with natural and human factors, a particular type of interactions Social has also shaped. The research method used in the article is descriptive-analytical and for the explanation of the findings of the article, specialized software and space layout techniques have been used. The samples were randomly selected and using space layout technique, a graph of justification was drawn for each sample, and then by software methods, the components of social interaction in three macro, middle and macro scales were investigated. The results show that the rural housing model of Gilan plain has a single-layer structure with a small depth. Porch and Hall in the architecture of rural houses in a moderate and humid climate, Spaces are social the greatest connection between the home and the outside through the porch and access to other spaces is also done through the porch and then the hall. The porch is the diminutive and interconnected element of space which has a duty to communicate between outer space and other spaces and the hall is next. The hall is located in the middle depth and less connected with other spaces, provides a semi-private space suitable for social relationships and interactions.