فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۸۱ تا ۶٬۹۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۹۰-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
امروزه طرح و تعمیم نظریه های انتقادی به شهر و منجمله «عرصه های عمومی شهری» در ادامه تلاشهای انسان معاصر برای دست یابی به شرایط زیستی مطلوب به عنوان یکی از مهم ترین آرمانهای جنبش های اجتماعی و همچنین حاصل «غنای تجربه های تاریخی و ثمره نظری انباشتگی معرفتها» است. حوزه عمومی در واقع ایده یا مفهومی هنجاری است که در چارچوب کلی نظریات کلی هابرماس درباره کنش ارتباطی و اخلاق گفتگو جای دارد. حوزه عمومی بخشی از حیات اجتماعی است که در آن شهروندان می توانند به تبادل نظر درباره موضوعات و مسایل مهم مربوط به خیر عمومی (مصالح عامه) بپردازند. نتیجه این امر شکل گیری افکار عمومی است. فیلسوفان دموکراتیک نیز بر این باورند که این فضاها تجلی کالبدی حوزه عمومی، عرصه فعالیت، ارتباط و گفتگوی انسانهای آزاد و گروه های مختلف و همچنین محل شکلگیری حیات مدنی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و استدلال منطقی و با ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی برخی نظریه های انتقادی به شهر و مکتب فرانکفورت (بالاخص هابرماس، آرنت و هاروی) پرداخته است. در مرحله اول یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه پردازان مکتب فرانکفورت به دلیل تشابه در نظریه ها و آراء شان منجمله در انتقاد از نظام سرمایه داری متاخر و معاصر و پوزیتیویسم و مارکسیسم و انتقاد از مفاهیمی چون عقلانیت ابزاری، علم اثباتی و تجربی، شیء گشتگی انسان، از بین رفتن آزادی و استقلال انسان، که تحت نام اندیشمندان این مکتب قرار گرفته اند و در بعضی از مباحث و اندیشه های مطرح شان منجمله انقلاب و تغییر اجتماعی و کارگزاران آن در جامعه سرمایه داری و شیوه های آن، طرح یک نظام جانشین و آلترناتیو، شکل حکومت آینده بشر در شهرها و تغییرات عرصه های عمومی شهری در شهرهای آینده و غیره، با یکدیگر تفاوت دارند. در مرحله بعد نیز معیارها و مولفه هایی برای شکلگیری عرصه های عمومی در شهر مورد اشاره قرار گرفته است.
بررسی تأثیر قانون تعاریف محدوده و حریم بر ساختار کالبدی- فضایی آینده شهرها (نمونه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۳۸۰-۳۶۳
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیتی و تداوم پراکنده رویی در شهرها، سبب گردیده تا تعیین محدوده یا سیاست محدودیت شهری به عنوان راهکاری جهت مهار رشد شهرها و مدیریت آن، مدنظر قرار گیرد. این سیاستها، محتوای یکسانی نداشته و می تواند اثرات مختلف را بر شهر و محیط پیرامونش برجای گذارد. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت اثرات این سیاست ها و قوانین مربوط بر فرم فضایی- کالبدی کلانشهرهای ایران، کلانشهر مشهد به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که قانون «تعاریف محدوده و حریم شهر، روستا و شهرک و نحوه تعیین آنها» به عنوان مهمترین قانون در زمینه تعیین محدوده های شهری بوده است که با توجه به برخی ضعفهای آن، سبب شده آبادی های پیرامون مناطق کلانشهری به صورت نواحی منفصل شهری درآمده و توسعه شهری را به صورت جسته و گریخته رقم زند. علاوه بر این به دلیل عدم تعیین تکلیف و سیاست گذاری مناسب در فواصل بین این نواحی با کلانشهر و رونق ساخت و ساز در این مناطق، فضای بین شهر و نواحی جدید، بتدریج پر شده و باعث گسترش افقی یا اسپرال شهر خواهد شد. همچنین باتوجه به تفاوت های موجود در بافت های روستایی و وضعیت اقتصادی- اجتماعی حاکم بر ساکنان، نابرابری های زیادی در فضای شهری وجود خواهد داشت که در ساختار فضایی شهر مشهد اثرگذار خواهد بود و باعث آشفتگی و دوگانگی در ساختار فضایی شهر خواهد شد؛ به عبارتی سیاست های محدودیت شهری در ایران تاکنون در جلوگیری از توسعه پراکنده شهر، کارآیی لازم را نداشته و برخی نقاط ضعف آن سبب گردیده که همچنان شاهد توسعه های شهری و شکل گیری حاشیه نشینی در مناطق کلانشهری باشیم.
ارزیابی نقش طرح ارتقاءکیفی میدان بهارستان تهران در توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۲۸-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
میدان بهارستان به عنوان یکی از قدیمی ترین میادین تهران در جوار بسیاری از ابنیه تاریخی و فرهنگی قرار گرفته است و از ارزشمندترین میادین شهر می باشد. اما فرسودگی بافت منطقه، آلودگی های محیطی، کاهش تعلق خاطر و شیوع آسیب های اجتماعی این فرصت را از بین برده و تهدیدهایی را جایگزین آن کرده است. بنابراین لازم است برای رفع معضلات فوق طرح ارتقاء کیفی میدان بهارستان با محوریت پیاده گستری و تغییر مبلمان شهری اجرایی شود. تجربه اجرای طرح های ارتقاء کیفی مشابه با محوریت پیاده راه سازی نشان می دهد که بعضی از این طرحها هرچند با هدف ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر اجرایی شده است اما در نهایت به پایداری توسعه شهری کمکی نکرده است. لذا مسأله تحقیق این است که آیا طرح ارتقاء کیفی میدان بهارستان در ابعاد مختلف می تواند به توسعه پایدار شهری منجر شود؟ چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر نظریه های توسعه شهری در چهار بُعد اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی تدوین شد. داده های این تحقیق به روش ترکیبی کمی و کیفی از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. داده به کمک نرم افزاری آماری SPSS تحلیل شده است. بررسی آزمون فرضیه ها نشان می دهد که طرح ارتقاء کیفی میدان بهارستان درصورت اجرای کامل و همراستا با سایر طرح های مرکز شهر می تواند منجر به توسعه پایدار شهری شود.
احیاء و ساماندهی بافتهای فرسوده شهری در راستای توانمندسازی زنان شهروند؛ موردپژوهی: اقدامات شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۱۳۴-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
امروزه بافتهای فرسوده شهرها، نیازمند توجه بیشتری در حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری برای ساماندهی و احیاء می باشد که در این میان تغییر کاربری این فضاها همزمان با فرایند ساماندهی و نوسازی می تواند راهگشای استفاده مجدد از این فضاها باشد. از سویی دیگر، زنان سرپرست خانوار به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر اجتماعی لازم است مورد توجه مدیریت شهری و شهرداریها قرار گیرند که در این میان اقدامات مرکز امور بانوان شهرداری تهران در این رابطه حائز اهمیت است. بر این اساس، در این مقاله در روش توصیفی و تحلیلی و ارزیابی استدلالی به موضوع تغییر کاربری بافتهای فرسوده برای مراکز تفریحی، اجتماعی و اقتصادی بانوان منجمله مراکز شهربانو پرداخته شده است. مرجع تحلیل آمار مرکز امور زنان شهرداری تهران و تحلیل ادبیات نظری در این رابطه بوده است. نتایج تحقیق نیز ضمن اشاره به میزان خدمات رسانی شهرداری تهران و امور زنان منجمله در طرح های توانمندسازی و مجموعه های شهربانو، به ارائه راهکارهایی در راستای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار شهر تهران در حوزه وظایف شهرداری و مدیریت شهری تهران معطوف شده و پیشنهاداتی را در این رابطه مورد اشاره قرار داده است.
بررسی عوامل موثر بر عدم تمایل شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
83 - 92
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها در کشورهای جهان سوم و به تبع آن استفاده روزافزون از سوخ تهای فسیلی و افزایش ترافیک، این کشورها را با معضلات متعدد روب هرو ساخته است. دوچرخه با مزایای منحصر به فرد مانند ارزانی، عدم مصرف سوخت فسیلی، ایجاد ترافیک کمتر و عدم اثرات منفی بر محی طزیست بیش از پیش ب ه عنوان مکمل سایر وسایط نقلیه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از عمد هترین راهکارهایی که صاح بنظران برای دستیابی به توسعه پایدار شهری مطرح م یکنند، استفاده بیشتر از دوچرخه است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر عدم تمایل شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری اردبیل م یباشد که از رو شهای کتابخان های و میدانی برای جم عآوری اطلاعات استفاده شده و از آزمو نهای کولموگروف_اسمیرنوف، T تک نمون های، واریانس، t ،Scheffe مستقل و کروسکال والیس، تحت نر مافزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داد هها بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش، حا کی از این امر است که به ترتیب عوامل تبلیغات نا کافی در رسان هها، نبود فرهنگ دوچرخ هسواری و عدم تناسب دوچرخ هسواری بانوان با شرایط فرهنگی جامعه به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر عدم تمایل شهروندان بر استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری شناخته شدند. نکته جالب توجه این که از نظر شهروندان، شرایط آ بوهوایی سرد و همچنین نبود زیرساخ تهای مناسب دوچرخ هسواری در شهر اردبیل در مراتب بعدی بازدارند ههای استفاده از دوچرخه قرار گرفت هاند. در نهایت نیز پیشنهادهایی به منظور تشویق شهروندان به استفاده از دوچرخه در سفرهای شهری ارائه گردیده است.
Identify factors affecting internal response of educational institutions to society network evolution(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۴۴-۲۳۵
حوزههای تخصصی:
Present research seeks to review factors affecting responsiveness of training organizations to society network evolution. Data from 500 directors and deputies of secondary schools in the city of Tehran using stratified random sampling gathered through a questionnaire and analyzed using structural equation modeling. Reliability of this questionnaire was calculated using Cronbach's alpha at 83%. To calculate the validity, structural validity was used and the results show the validity of the survey tool. The primary outcome shows that the amount kmo is 0.83 closes to one as well as the significance of Bartlett's test is zero and is smaller than 0.05 and statistically significant. After analysis the following factors were identified that included:1. Professional Ethics 2. Critical Thinking 3. Social Responsibility 4. Ethics and citizenship education 5. Global Citizenship.
تحلیلی بر نظام سکونتگاه های شهری کلان منطقه مرکزی در سال های 90-1335(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل و تمرکز شدید از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است که این ویژگی معلول نتایج سیاستهای رشد قطبی به شمار می آید. جمعیت شهرها (اندازه شهرها)، به طور گسترده بین سکونتگاه های گوناگون با اندازه ها و الگوهای متفاوتی در مناطق مختلف توزیع شده اند. این الگوهای کاملا متفاوت، بیشتر روشنگر مناطقی است که رشد شهرها در آن به طور بی برنامه و با سیاست های نابرابر اتفاق می افتد. طی این روند معمولا بزرگترین شهرها، سریع ترین نرخ های رشد را پیدا می کنند که این امر موجب بروز و ظهور تسلط جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک یا چند شهر بر شهرهای دیگر در داخل نظام شهری یک کشور یا منطقه می گردد. عدم تعادل میان مراکز روستائی و شهری در زمینه های مختلف اجتماعی – اقتصادی، موجب بر هم خوردن نظم فضائی سکونتگاهها از یک سو و رشد شتابان و بی رویه بعضی از شهرهای درجه اول گردیده است.از آنجا که نحوه ی پراکنش نقاط سکونتگاهی در پهنه سرزمین و گسیختگی و عدم انسجام ساختار فضایی یکی از مشخصه های نظام شهری در سطح کشور است، بنابر این بررسی آن در کلیه مناطق کشور به منظور شناخت پیوندها و تفاوت ها امری اجتناب ناپذیر است. این پژوهش به بررسی وضعیت سکونتگاه های شهری واقع در کلان منطقه مرکزی شامل استان های اصفهان، یزد و چهارمحال وبختیاری در سال های 1335 تا 1390 با هدف آشنایی از میزان تعادل در توزیع جمعیت و پراکنش نقاط شهری کلان منطقه در طبقات مختلف شهری با استفاده از مدل هایی نظیر رتبه-اندازه، ضریب آنتروپی، منحنی لورنز ، ضریب جینی ، شاخص های تمرکز شهری و ... پرداخته است.روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد و اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است.نتایج پزوهش حاکی از آن است که شهرهای بسیار کوچک (روستا-شهرها) حدود 70 درصد شهرهای کلان منطقه را با جمعیت بسیار اندک و شهرهای بزرگ به تعداد اندک با جمعیت بسیار وجود دارند.شهر اصفهان به دلیل مرکزیت سیاسی، اداری، مالی و ... در طی همه این سال ها به عنوان نخست شهر برتر در نظام شبکه شهری این کلان منطقه است و فاصله بسیار با اندازه دیگر شهرهای کلان منطقه دارد. نظام شهری کلان منطقه تنها از لحاظ شاخص های تمرکز و نخست شهری و همچنین آنتروپی تا حدودی متعادل شده است ولی در بقیه مدل های مورد بررسی مانند رتبه-اندازه، منحنی لورنز و ضریب جینی فاصله زیادی با حالت نرمال دارد.در مجموع عدم تعادل، تمرکز و پدیده نخست شهری در نظام شهری منطقه حاکم است بنابراین، با ارایه خدمات و تقویت شهرهای کوچک و میانی و کاهش رشد شهرهای بزرگ در منطقه می توان به توزیع بهینه سلسله مراتب شهری در سطح کلان منطقه مرکزی کمک نمود.
سنجش رفتارهای زیست محیطی گردشگران در مقصدهای کویری و بیابانی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار مسولانه زیست محیطی به عنوان یک پیش شرط ضروری و نیزیک دست آورد مهم برای توسعه گردشگری در نواحی روستایی در راستای توسعه پایدار گردشگری است. هدف این تحقیق بررسی و مطالعه رفتار مسولانه زیست محیطی گردشگران در مقاصد بیابانی و کویری و عوامل موثر بر آن است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. بدین منظور جهت استخراج متغیرها و شاخص های تأثیر گذار و تحلیل یافته های تحقیق از نظریه های رفتارهای زیست محیطی استفاده شد. ابزاراصلی در گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه است. داده های گردآوری شده پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماریSPSS پردازش و بر اساس هدف و ماهیت داده ها از آزمون های آماری تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسن و تحلیل مسیر استفاده شد.یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان رعایت رفتارهای زیست محیطی از سوی گردشگران در نواحی روستایی این منطقه در شرایط مطلوبی قرار دارد. و عواملی نظیر میزان آگاهی، میزان ارزش درک شده، تصویر ذهنی از مقصد از سوی گردشگران، دلبستگی مکانی ومیزان رضایتمندی از سفردر نواحی روستایی خور و بیابانک از عوامل موثر بر میزان رعایت رفتارهای زیست محیطی گردشگران بوده اند. همچنین براساس نتایج تحلیل مسیر، دلبستگی مکانی (وفاداری به مقصد)بیشترین و تصویر ذهنی گردشگران از مقصد کمترین تأثیر رابرمتغیر وابسته تحقیق دارد.
تحلیلی بر تأثیرات حذف قاچاق کالا بر تغییرات سطح کیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: روستاهای مرزی شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاچاق کالا به عنوان فعالیتی غیررسمی در کیفیت زندگی روستاهای مرزی کشور که به دلیل حاشیه ای بودن در نظام برنامه ریزی مرکز پیرامون در رنج و فشار هستند؛ جایگاه ویژه ای دارد. با توجه به لزوم حذف قاچاق کالا جهت پویایی اقتصادی کشور، قدر مسلم کاهش و حذف این فعالیت سودآور غیررسمی اقتصادی به صورت یک باره و بدون برنامه ریزی جهت تدارک راهکارهای جایگزین از روستاهای مرزی که به دلیل ضعف ساختارهای اقتصادی، وابستگی بسیاری به قاچاق کالا دارند؛ تغییرات عمده ای را در کیفیت زندگی روستاییان مرزنشین به همراه دارد. لذا در پژوهش حاضر به بررسی تغییرات سطح کیفیت زندگی روستاییان روستاهای مرزی شهرستان مریوان به دنبال کاهش چشمگیر قاچاق کالا و حذف آن پرداخته ایم تا رهیافت این امر شناخت جامع وضع موجود جهت ارائه راهکارهای کاربردی به منظور بهبود سطح کیفیت زندگی روستاییان این منطقه به دنبال حذف قاچاق کالا باشد. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی است که جهت گردآوری اطلاعات آن از دو روش کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر توزیع پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را خانوارهای ساکن در دو دهستان مرزی خاو و میرآباد و زریوار در برمی گیرند که با بهره گیری از فرمول کوکران از میان 5223 خانوار تعداد 360 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسشنامه ها به روش طبقه ای و سپس تصادفی ساده در میان روستاهای منتخب و روستاییان آن ها توزیع گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین) و آزمون های آمار استنباطی (زوجی، رتبه ای فریدمن، همگونی کای دو، کروسکال والیس و آزمون دوجمله ای) استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که قاچاق کالا به عنوان پدیده ای غیرقابل قبول از منطقه حذف شده است اما در مقابل کیفیت زندگی روستاییان در ابعاد اجتماعی و اقتصادی کاهش یافته است و تنها در بعد کالبدی شاهد ارتقای سطح کیفیت زندگی روستاییان هستیم. همچنین بین میزان رضایت افراد از کیفیت زندگی شان بافاصله از مرز و وابستگی شغلی به قاچاق ارتباط معنی داری وجود دارد و درنهایت اینکه بازارچه های مرزی تأسیس شده نیز به عنوان راهکارهای جایگزین توانایی ارتقای سطح کیفیت زندگی روستاییان را به مانند قاچاق کالا نداشته اند.
تبیین رابطه میان آموزش های شهروندی با میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی مورد مطالعه: شهروندان تهرانی در سال 1393
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رابطه میان آموزش شهروندی با میزان پایبندی شهروندان به فرهنگ شهروندی مورد مطالعه قرار گرفته است. در دهه های اخیر، با توجه به اهمیت فرهنگ شهروندی و نقش آموزش های شهروندی در ارتقاء آن، رابطه بین مؤلفه های مختلف آموزش شهروندی از جمله دانش شهروندی، مهارت شهروندی، نگرش شهروندی و میزان بهره مندی شهروندان از آموزش های شهروندی شهرداری ها و سازمان های غیر دولتی با فرهنگ شهروندی مورد توجه صاحب نظران و پژوهشگران حوزه های علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. بر این مبنا، هدف اساسی این مقاله، تبیین وضعیت هر یک از متغیرهای آموزش شهروندی و فرهنگ شهروندی و چگونگی پیوند و تعامل دو متغیر فوق در جامعه آماری مورد مطالعه می باشد. این تحقیق از نوع مطالعه پیمایشی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جمعیت بالای 15 سال شهر تهران در نیمه سال 1393 می باشد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 1112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و بررسی شده اند. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی مثبت و معنی دار بین متغیرهای آموزش شهروندی و میزان بهره مندی از آموزش های شهروندی شهروندان با میزان پایبندی آنان به فرهنگ شهروندی را در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار داده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی متغیرهای تحقیق، نشان می دهد که میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفه های «نگرش شهروندی»، «مهارت شهروندی» و «دانش شهروندی» بر فرهنگ شهروندی به ترتیب برابر با 34، 17، 15 درصد می باشد.
سنجش احساس امنیت اجتماعی در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت بهعنوان پدیدهای که تلفیقی از عوامل فردی، روانی و اجتماعی میباشد تحتتأثیر تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط متفاوت اجتماعی است و برای دستیابی به زندگی سالم و تداوم روابط اجتماعی هر انسانی نیازمند آن است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر سنجش احساس امنیت اجتماعی در 6مؤلفه امنیت جانی، امنیت مالی، امنیت ارزشی و فرهنگی، امنیت خانوادگی، امنیت اخلاقی، امنیت شغلی و اقتصادی در مناطق چهارگانه شهر اردبیل میباشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. دادهها و اطلاعات به دو صورت کتابخانهای و میدانی گردآوری شدهاست. حجم نمونه بااستفادهاز فرمول کوکران برای هریک از مناطق بهصورت مجزا انتخابشده و روش نمونهگیری تصادفی است. دادهها در نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفت و نتایج بهدستآمده حاکیاز آن است که تفاوت معناداری بین مناطق شهری و امنیت اجتماعی وجوددارد طوریکه منطقه4 دارای کمترین احساس امنیت اجتماعی و منطقه2 دارای بیشترین احساس امنیت اجتماعی میباشد. همچنین، بین احساس امنیت اجتماعی، سن، جنس، سطح تحصیلات و شغل رابطه معناداری وجوددارد. به بیانی دیگر، حس امنیت در افراد دارای سن 35-55 سال بیشتر از دیگر ردههای سنی است. احساس امنیت در مردان و افراد دارای تحصیلات بالا و افراد با مشاغل دولتی بیشتر است. باتوجهبه آزمون رتبهبندی فریدمن منطقه2 دارای رتبه یک و منطقه4 دارای رتبه آخر و مناطق 3 و 1 به ترتیب دوم و سوم شدند.
سطح بندی میزان توسعه روستاهای بخش مرحمت آباد شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت تفاوت های موجود میان مناطق و نواحی مختلف به منظور ارائه برنامه های متناسب در راستای آمایش سرزمین و با هدف کاهش نابرابری های منطقه ای، امری ضروری است. از این رو هدف تحقیق حاضر سطح بندی روستاهای بخش مرحمت آباد شهرستان میاندوآب از لحاظ شاخص های توسعه یافتگی بوده است که در این خصوص از تکنیک تاپسیس و تحلیل خوشه ای استفاده شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی است. جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، در قالب 7 شاخص کلی با 36 زیرشاخص از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور وزن دهی به شاخص ها از مدل AHP استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که بر اساس میزان Ci در تکنیک تاپسیس، روستای قپچاق Ci= 0.705)) و روستای کردکندیCi= 0.184) ) به ترتیب بالاترین و پایین ترین رتبه را دارد. مطابق آزمون تحلیل خوشه ای نیز، روستای قپچاق به تنهایی در رده توسعه یافته قرار گرفته است. 7 روستا در رده متوسط توسعه و 6 روستا در سطح توسعه نیافته واقع شده است. در نهایت می توان گفت با توجه به این نابرابری در سطح توسعه یافتگی روستاهای بخش مرحمت آباد، لزوم اتخاذ برنامه های مرتبط جهت توسعه متوازن نیازی مبرم شناخته می شود.
بررسی و تحلیل چالش های گردشگری سلامت مشهد از منظر بیماران خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی وضعیت گردشگری سلامت در شهر مشهد از دیدگاه گردشگران خارجی و شناسایی نقاط ضعف گردشگری سلامت در فرآیند جذب و ارائه خدمات پزشکی و گردشگری سلامت به بیماران خارجی تدوین شده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و به منظور گرد آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران پزشکی ورودی به شهر مشهد در سال ۱۳۹۲ است و نمونه پژوهش، بیماران خارجی پذیرش شده در بیمارستان های امام رضا(ع)، بنت الهدی، مهر و جوادالائمه انتخاب شد. گردآوری اطلاعات به کمک پرسش نامه پژوهشگرساخته و تحلیل آن با نرم افزار SPSS صورت گرفته است. بدین منظور، از آزمون مقایسه میانگین تک نمونه ای با سطح اطمینان ۹۵ درصد استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد مهم ترین چالش هایی که گردشگران سلامت مشهد در مراجعه و اقامت با آن مواجه بوده اند عبارت اند از: ضعف در سیستم بازاریابی و اطلاع رسانی در فرآیندهای پذیرش و درمان در شهر مشهد، ضعف سیستم پذیرش الکترونیکی بیماران، نحوه پرداخت هزینه ها و ضعف سیستم مبادلات مالی در بیمارستان ها، نبود پشتیبانی زبان های خارجی در بیمارستان ها، فقدان بسته های کامل گردشگری سلامت، مشکلات مربوط به فرآیندهای اخذ ویزا و حمل و نقل درون شهری.
سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در مناطق روستایی اسکان عشایری (مطالعه موردی: مناطق اسکان عشایری استان های فارس و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در 4 بعد (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) خانوارهای اسکان یافته در مناطق روستایی اسکان عشایری است که در توسعه پایدار جامعه عشایری نقش حیاتی دارد؛ چرا که راه دست یابی به بسیاری از اهداف توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هموار می کند.
روش: روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است. 4496 جمعیت ساکن در پنج منطقه اسکان عشایری در استان اصفهان و فارس، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند و با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونه-گیری استفاده شد که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در روستاهای اسکان عشایری به عنوان نمونه بررسی و نتایج به جامعه آماری تعمیم داده شد. در این راستا، با توجه به ابعاد و شاخص های توسعه، داده های مورد نیاز با استفاده از روش میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شد و با استفاده از میانگین رتبه هر شاخص و آزمون های T.test، رگرسیون گام به گام و مدل تاپسیس استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر تعیین وضعیت شاخص های سلامت (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) در روستاهای اسکان عشایری، شاخص های اقتصادی و بهداشتی اسکان از توفیق چندانی برخوردار نبوده است، به ویژه در زمینه اقتصادی، وضعیت این عشایر بدتر شده و اشتغال پایدار خود را از دست داده و به مشاغل ناپایدار وابسته شده اند. میانگین بعد اقتصادی و بهداشتی در وضعیت نامطلوب قرار دارد؛ اما در بعد اجتماعی- فرهنگی مطلوب و در بعد زیست محیطی– کالبدی وضعیت در بعضی از شاخص ها نسبتاً نامطلوب است.
راهکارهای عملی: طبق یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود در روستاهای عشایری مناطق مورد مطالعه از نظر شاخص های سلامت به بعد زیست محیطی، دسترسی به ویژه بعد اقتصادی، توجه بیشتری شود.
بررسی عناصر فضایی- کالبدی تأثیر گذار بر مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دیزباد بالا، فریزی و آیدلیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناخت ویژگی ها و اصول شکل گیری و عناصر مختلف فضایی- کالبدی شکل دهنده گونه های مسکن روستایی در مناطقی از خراسان رضوی و استخراج عناصر کارآمد آن است تا علاوه بر دریافت صحیح مفاهیم و اصول سازمان یافته مسکن در منطقه مورد مطالعه، بتواند بخشی از ویژگی های این عناصر و دلایل وجودی آن ها را ثبت کند.
روش: روش انجام تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از روش توصیفی- تحلیلی و استنباطی است که با مطالعه منابع اسنادی، حضور در بافت و مشاهده و برداشت بناها و منازل مسکونی در چارچوب مطالعه نمونه های موردی روستاهای دیزباد بالا، فریزی و آیدالیک از خراسان و تحلیل استنباطی اطلاعات گردآوری شده صورت گرفته است.
یافته ها و نتایج: این پژوهش، ابتدا مؤلفه های کالبدی، فعالیتی و اقلیمی مؤثر بر گونه شناسی مسکن روستایی را بیان می کند. سپس، در قالب نمونه های موردی پژوهش حاضر، توسط نقشه ها و دیاگرام های توصیفی- تحلیلی مؤلفه های مذکور را مورد بررسی قرار داده و در نهایت، عوامل مؤثر بر شکل گیری عناصر فضایی- کالبدی مسکن روستایی را بیان می کند. در مجموع، می توان گونه مسکن روستایی را متأثر از چهار زمینه کلی دانست. این چهار زمینه شامل شرایط منطقه ای، جغرافیایی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی هستند که در کنار هم شرایط معیشت مسکن، طبیعت مسکن و در نهایت، سنت ساختمان مسکن روستایی را شکل می دهند.
مطالعه تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستای اسدآباد شهرستان تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری در گرو کارکردهای مناسب متغیرهای است که با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از مهمترین متغیرها امنیت گردشگران و مقاصد گردشگری است. برنامه ریزی گردشگری امروزه با برنامه ریزی شهری عجین شده و به منظور توسعه پایدار شهرها، جذب گردشگر و برنامه ریزی توریسم دارای اهمیت زیادی است. امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت، بسترساز توسعه جوامع انسانی است. هدف از این تحقیق شناخت میزان احساس امنیت زائران در کلانشهر مشهد با رویکرد جامعه شناسی و با تأکید بر نقش برنامه ریزی شهری در حوزه گردشگری است. در این نوشتار با توجه به رهیافت های جامعه شناختی امنیت، مطالعه احساس امنیت گردشگران در برابر هرگونه تهدیدی برای رسیدن به یک آرامش خاطر پایدار در جامعه میزبان با تاکید بر عواملی از جمله: اعتماد، کیفیت خدمات شهری، عملکرد پلیس و سلامت معنوی و روانی مورد نظر است.روش تحقیق این پژوهش به صورت پیمایشی و از ابزار سنجش پرسشنامه مصاحبه ای استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زائران هتل آپارتمان های مستقر در منطقه ثامن شهرداری مشهد بوده، است؛که برابر با حجم نمونه آماری 375 نفر براساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. ضریب آلفای کرونباخ در حدود72% بوده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که احساس امنیت در بین گردشگران حریم رضوی دارای کارکردهای اثرگذاری بر توسعه گردشگری دینی در کلانشهر مشهد خواهد بود. تحلیل یافته ها بیانگر این است متغیر کیفیت خدمات شهری و سلامت معنوی بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت گردشگران (زائران) داشته اند. بنابر این توسعه پایدار گردشگری برآیند پایداری امنیت در حوزه های اجتماعی ، محیطی اقتصادی و امنیت شهری است. می توان برای توسعه پایدار عوامل جامعه شناختی برنامه ریزی شهری بر گردشگری دینی کلانشهر مشهد سرمایه گذاری های لازم را بسترسازی کرد.
مکان یابی محل دفع پسماندهای روستایی با استفاده از تلفیق مدل تصمیم گیری چند معیاره در محیط GIS (مطالعه موردی: شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این که امروزه دفع نامناسب و غیر اصولی مواد زاید یکی از دلایل مهم آلودگی محیط زیست است و مقوله مکان یابی می تواند جهت مدیریت بهتر مواد زاید جامد و کاهش مشکلات زیست محیطی آن به کار برده شود، هدف این مقاله، تعیین مکان مناسب جهت دفن پسماندهای روستایی است که به صورت مطالعه موردی در دهستان های شهرستان شهرکرد انجام شده است.
روش: این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. هدف از این پژوهش مکان یابی بهداشتی دفن پسماند روستایی با استفاده از تلفیق مدل تصمیم گیری چندمعیاره (AHP FUZZY) و سیستم اطلاعات جغرافیایی است.
یافته ها: انتخاب مکان مناسب برای دفن بهداشتی زباله، مستلزم در نظر گرفتن عوامل و معیارهای متعددی (پوشش گیاهی، معیارهای فاصله از فرودگاه، فاصله از گسل، فاصله از شهر و روستا، فاصله از رودخانه، فاصله از رودخانه دایمی، فاصله از رودخانه فصلی، نزدیکی به کاربری اراضی، فاصله از راه های ارتباطی، ناهمواری، فاصله از خطوط انتقال برق فشارقوی، میزان باران) است که در این مقاله از ترکیب لایه های فوق، جهت استخراج و تفسیر نقشه نهایی مکان یابی پسماند روستایی استفاده شده است. با توجه به اهمیت این معیارها و ترکیب آن ها، سه سایت پیشنهادی مشخص شده بر روی نقشه، واقع در مناطق شرقی و غربی این شهرستان، بهترین مکان های پیشنهادی جهت دفن پسماندهای روستایی است.
راهکار علمی: استفاده از روش های نوین ابزاری توانمند و موفق در انجام مکان یابی است و نیازمند استفاده از این ابزار در مدیریت پروژه های شهری و روستایی هستیم.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر حایز اهمیت است که می توان با شناسایی معیارهای مرتبط و تعیین محدوده حریم دفن پسماند روستایی از پخش آلایندهای زیست محیطی مخرب در محیط روستا به عنوان یک محیط زیستی و تفریحی جلوگیری کرد.
تحلیل عاملی متغیرهای مؤثر بر رضایت شغلی مدیران دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش های زیادی پیرامون تأثیرات دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) روستایی از دیدگاه روستاییان انجام شده است؛ اما کمتر تحقیقی به بررسی دیدگاه و دغدغه مدیران دفاتر پرداخته است. هدف مطالعه حاضر شناسایی متغیرهای مؤثر بر ارائه خدمات توسط مدیران دفاتر ICT روستایی گیلان می باشد.
روش: تحقیق حاضر به روش توصیفی- همبستگی تلاش دارد متغیرهای مرتبط با رضایت را اولویت بندی، عوامل مؤثر بر رضایت شغلی را با تحلیل عاملی تعیین و نقش هر عامل را در تبیین رضایت شغلی محاسبه نماید. برای این منظور 223 دفتر ICT روستایی با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری از جامعه 553 دفتر ICT روستایی گیلان انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای اعتبار اجتماعی دفاتر بین روستاییان، مهارت انجام وظایف دفتری، تناسب کار با توانایی فردی و تأثیر مثبت دفاتر در روستا بالاترین میانگین را داشتند و در انتهای جدول رتبه بندی، رضایتمندی مدیران از درآمد دفتر و بیمه پایین ترین میانگین را به خود اختصاص دادند. بر اساس یافته های تحقیق، بیش از 80 درصد نگرانی شغلی مدیران دفاتر در ارتباط با درآمد کم (60 درصد) و امنیت شغلی (20 درصد) می باشد. همچنین هفت عامل مؤثر بر رضایت شغلی خلاصه شدند که در مجموع توانستند 88 درصد از واریانس رضایتمندی را تبیین کنند که شامل عامل اجتماعی، شخصیتی، اقتصادی، پست بانک، امکانات روستا، ستادی و جغرافیایی بودند.
راهکارهای عملی: با توجه به این که الویت نارضایتی شغلی مدیران دفاتر روستایی مربوط بیمه بازنشستگی هست، تشکیل صندوق بیمه دفاتر توسط کارگروه های هر بخش از شهرستان ها و توافق به همکاری در واریز مبلغ بیمه خود اختیاری، به همراه ارائه وکالت به نماینده کارگروه جهت پیگیری، یکی از گزینه های پیش رو در شرایط فعلی است.
اصالت و ارزش: دفاتر ICT روستایی نقش مهمی در کاهش شکاف دیجیتال ایفا می کنند و یافته های این تحقیق می تواند موردتوجه مسئولین و برنامه-ریزان ICT روستایی کشور قرار گیرد.
برآورد ارزش گذاری اقتصادی- تفرجگاهی آبشار و محوطه تفریحی خفر و تعیین عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی تفریحی، همچنین اجرای طرح های مختلف زیست محیطی و ایجاد تفرجگاه های متنوع و مراکز تفریحی گوناگون برای مردم یکی از مسائل مهم در مدیریت در سطح کلان و منطقه ای در هر کشور است. آبشار و محوطه تفریحی خفر به عنوان یکی از جاذبه های اکوتوریستی و ژئوتوریستی استان فارس، از مناطق مهم گردشگری می باشد. لذا مطالعه ارزش اکوتوریستی آن می تواند در پیش بینی نیازها و رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. هدف این پژوهش برآورد ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط است. برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد گردید. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 226 بازدیدکننده از منطقه مذکور جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که ٧۵ درصد بازدیدکنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده از آبشار مذکور می باشند. همچنین متغیرهای سن، اندازه خانوار، میزان تحصیلات، تمایلات زیست محیطی، درآمد و قیمت پپیشنهادی اثر معنی داری روی احتمال تمایل به پرداخت افراد دارند، ولی متغیرهای جنسیت و فاصله از لحاظ آماری معنی دار نبوده ولی علائم مورد انتظار را دارا بوده اند. میانگین تمایل به پرداخت افراد 6758.8 ریال و ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی خفرسالانه حدود 540704000 ریال برآورد گردید.
ارزیابی تطبیقی سیر تحول شاخص های مسکن شهر مریوان با نقاط شهری استان کردستان و کشورایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مسکن نقش مهمی در رضایت جسمی، روانی و نیازهای اجتماعی افراد دارد. مسکن علاوه بر این که می تواند در خدمت ترویج عدالت اجتماعی و کاهش نسبی شکاف بین طبقات مختلف اجتماعی درآید، نقش عمده ای در استحکام اقتصادی، ثبات اجتماعی جامعه و توسعه ملی دارد. در این میان شاخص های کمی و کیفی مسکن یکی از کلیدی ترین ابزار سنجش توسعه در کشورها محسوب می شود. گرچه در دنیا اهمیت تحلیل شاخص مسکن و نقش آنها پذیرفته شده، اما این شاخص ها در ایران چندان مورد مطالعه و استفاده در تدوین سیاست های مسکن قرارنگرفته اند. همین مسئله باعث شده که سیاست گذاران و تصمیم گیران آگاهی چندانی نسبت به آنها در تصمیم گیری روزمره و نقش و اثر آنها بر ساکنان نداشته باشند. هدف این تحقیق دستیابی به یک شناخت جامع از وضعیت مسکن در نقاط شهری کشور، استان کردستان و شهر مریوان از طریق بررسی و ارزیابی تطبیقی روند تحولات شاخص های کمی و کیفی مسکن طی دوره 90-1345 با شرایط مطلوب می باشد. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و بر تحلیل داده های ثانویه پایه گذاری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شاخص های کمی مسکن از سال 1345 تا 1390روند مطلوبی را طی کرده است. هرچند که محدوده های مورد بررسی از نظر تولید مسکن و تراکم خانوار در واحد مسکونی به شرایط نسبتاً مطلوب رسیده، اما از نظر سایر شاخص های کمی ( تراکم نفر و خانوار در اتاق و واحد مسکونی و...) تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله دارد. همچنین از نظر شاخص های کیفی نیز هر چند در طی 45 ساله اخیر روند مناسبی طی شده، اما هنوز در نقاط شهری کشور برخی از واحدهای مسکونی با مصالح بی دوام و نیمه بادوام ساخته شده اند. همچنین در نقاط شهری کشور بخش عمده ای از واحدهای مسکونی عمر مفید خود را طی کرده اند و نیازمند نوسازی و بهسازی هستند. به علاوه میزان اجاره نشینی از سال 1365 تا 1390 یک روند صعودی را طی کرده است (18/33 درصد). این وضعیت با توجه به شرایط فرهنگی کشور به معنای افزایش شکاف و فاصله طبقاتی و عدم توان گروه های کم درآمد در دستیابی به مسکن است.