فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
استخراج محدوده ساختمان ها از تصاویر ماهواره ای نه تنها نقش انسان را در تولید نقشه های شهری کاهش می دهد بلکه در زمان و هزینه تولید این نقشه ها صرفه جویی قابل توجهی صورت خواهد گرفت. همچنین امکان تهیه نقشه محدوده ساختمانها در بازه های زمانی کوتاه مدت سالیانه، ماهیانه و حتی کوتاه تر را نیز فراهم می آورد. شهرداریها و سایر ارگانهای شهری نیاز به نقشه های بروز از ساختمانها و سایر عوارض شهر دارند. روش انتخابی برای انجام این کار بر اساس اطلاعات هر پیکسل(Pixel Base) و با استفاده از الگوریتم درخت تصمیم گیری (Decesion Tree) است. به این صورت که با تعیین حد آستانه های مناسب با توجه به ویژگیهای طیفی هر پدیده نسبت به حذف مرحله ای عوارض اقدام و در نهایت کلاس ساختمانها با توجه به هدف مطالعه استخراج گردید. عملیات فوق بر روی تصاویر دو زمانه مربوط به سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲میلادی انجام و سپس نقشه تغییرات ساختمانها استخراج گردید و درنهایت نقشه خروجی با نقشه های رقومی املاک در وضع موجود که از ممیزی سطح شهر تولید شده مقایسه و دقت روش انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
برنامه ریزی فضایی با رویکرد پویش ساختاری-کارکردی: به سوی پیوند جبرگرایی فضایی با انسان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الزامات اساسی برای توسعه مردم و مکان های جغرافیایی طرح نظریه های برنامه ریزی فضایی زمینه محور و نقد عناصر تشکیل دهنده این نظریه ها است. براساس این چشم انداز اولیه، رویکرد پویش ساختاری-کارکردی نخستین گام یعنی صورت بندی یک رویکرد بدیل را در برنامه ریزی فضایی و در ارتباط با محتوای جغرافیای اجتماعی ایران برداشته است. نوشتار حاضر در پی آن است تا با روش تحلیلی، بر نحوه صورت بندی دو مفهوم کلیدی انسان و فضا در رویکرد فوق متمرکز شود و امکانات مفهومی آن را در برنامه ریزی فضایی ایران تحلیل کند. همانطور که نوشتار حاضر استدلال می کند مفاهیم فضا و انسان در رویکرد پویش ساختاری-کارکردی بدون ارتباط با یکدیگر مفهوم سازی شده اند. در واقع، مفهوم فضا بدون توجه به الزامات روش شناسی آن برای مفهوم انسان صورت بندی شده است. در نتیجه، در حالی که رویکرد پویش ساختاری-کاکردی از یک سو عینیّت گرایی، برنامه ریزی نخبه گرایانه، رهیافت از بالا به پایین، مفهوم آستانه در اقتصاد نئوکلاسیک، شهرنشینی شتابان و جستجوی قوانین عام را از زاویه دید انسانگرایی نقد می کند، ولی از سوی دیگر، به واسطه تأکید بر جغرافیای پوزیتویستی و اقتصاد نئوکلاسیک، همان موارد موردنقد را بازتولید می کند. فائق آمدن بر گسستگی های مفهومی در رویکرد پویش ساختاری-کارکردی مستلزم بازتعریف تعاملی مفاهیم انسان و فضا است. اما پیش از بازتعریف این مفاهیم، بهتر است هویت جغرافیدانان و برنامه ریزان برمبنای تجارب گذشته و چشم انداز پیش روی برنامه ریزی فضایی در ایران بازتعریف شود.
بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلی این تحقیق، بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک در استان همدان می باشد.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، جزو تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان تولید کننده سیر در استان همدان تشکیل می دهند. در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 163 کشاورز برآورد شده است. برای گردآوری داده-های مربوطه از پرسش نامه استفاده شده است. روایی محتوایی آن به کمک گروهی از اعضای هیأت علمی دانشکده کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی مورد تأیید قرار گرفت. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 72/0 الی 83/0 محاسبه شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای میزان تقاضا برای سیر ارگانیک، میزان در دسترس بودن بذر برای تولید سیر ارگانیک، هزینه های تولید سیر ارگانیک و وجود بازار مناسب برای فروش سیر ارگانیک با تمایل کشاورزان به پذیرش کشت سیر ارگانیک، رابطه معنی داری وجود دارد و وجود روحیه محافظه کاری در بین کشاورزان بر تمایل به پذیرش کشت سیر ارگانیک تأثیر منفی می گذارد.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها ی تحقیق، فراهم کردن تسهیلات برای کشاورزان جهت تولید محصولات ارگانیک، برگزاری نمایشگاه ها و تیزرهای تلویزیونی و رادیویی و پخش بروشور در بین کشاورزان تا حد زیادی تمایل کشاورزان را برای پذیرش کشت سیر ارگانیک افزایش می دهد.
اصالت و ارزش: نو آوری این مقاله در شناسایی عواملی که می تواند پذیرش کشاورزی ارگانیک را در منطقه تسریع بخشد، می باشد. تا کنون چنین تحقیقی در این منطقه انجام نشده و نتایج حاصل می تواند راهگشای اتخاذ تصمیمات و اقدامات مسؤولان نهادها از جمله جهاد کشاورزی در سازمان دهی و حلّ مسائل مربوط به کشت سیر ارگانیک شود؛ به طوری که پیامدهای نهایی آن نصیب کشاورزان شود.
پژوهشی در مورد حوزه نفوذ نقشهای مختلف مشهد مقدس
حوزههای تخصصی:
مطالعات طرح جامع تهران ، گزارش ارائه نتایج کارگاه ها
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی توسعة منطقه ای در استان بوشهر با بهره گیری تلفیقی از روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه، تغییر بنیادی در متغیر های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه محسوب می شود و تحقق آن، مستلزم ایجاد هماهنگی بین ابعاد گوناگون جامعه است. وجود دوگانگی های اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی و فرهنگی در فرآیند توسعه و تحول جامعه، یکی از مباحث اساسی در ادبیات نوین توسعه است. این معضل یک نوع آسیب شناسی توسعه را مطرح می سازد که توجه و اهتمام به آن بیش از پیش لازم و ضروری است. در همین راستا پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری تلفیقی از روش های تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس، تحلیل خوشه ای و محاسبه ضریب پراکندگی (CV) در تلاش است تا وضعیت توزیع و توسعه شاخص های توسعه ی اقتصادی- اجتماعی، بهداشتی- درمانی و صنعتی در استان بوشهر را مورد تحلیل و ارزیابی مقایسه ای قرار دهد. نتایج این مطالعه نشان داد که: سطح برخورداری شهرستان های مختلف استان بوشهر از شاخص های مورد بررسی متعادل و متوازن نبوده و تفاوت نسبتاً محسوسی از این نظر در بین شهرستان های استان مشاهده می گردد. علاوه بر این وضعیت توزیع هر یک از شاخص های سه گانه مورد ارزیابی نیز متفاوت از همدیگر است. بطوری که بیشترین اختلاف با ضریب پراکندگی برابر با 139/1 در برخورداری از شاخص های توسعه صنعتی و کمترین اختلاف در برخورداری از شاخص های اجتماعی- اقتصادی با ضریب پراکنش برابر با 387/0 مشاهده گردید. بر اساس شاخص تلفیقی توسعه، شهرستان های جم و بوشهر به عنوان برخوردارترین شهرستان ها و چهار شهرستان گناوه، دشتی، تنگستان و دیر نیز به عنوان محروم ترین شهرستانهای استان بوشهر شناخته شدند.
ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج مورد: روستاهای حسن آباد و نایسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری یکی از دغدغه های اساسی نهادهای مدیریت و برنامه ریزی شهری است. این پژوهش با عنوان ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج بر آن است تا با واسطه سنجش سطح رضایت مندی ساکنین از وضعیت کیفی محیط سکونت به ارزیابی کیفی و در صورت لزوم طراحی راهکارهای مناسب جهت بهبود کیفیت محیط های مسکونی بپردازد. برای تحقق این هدف رویکرد سنجش میزان رضایت مندی سکونتی به عنوان رویکرد نظری تحقیق برگزیده شد. داده های گردآوری شده در قالب تکمیل پرسشنامه میدانی با استفاده از نرم افزار SPSSو روش های آماری تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی، آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد میزان کیفیت محیط مسکونی در روستاهای حسن آباد و نایسر به ترتیب با میانگین 47/2 و 46/2 (در مقایسه با میانه نظری 3) پایین تر از میانه نظری بوده است. بر اساس خروجی آزمون T، رضایت از کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده معنادار نمی باشد و در مورد دو شاخص سازنده اصلی یعنی رضایت از شاخص های عینی محیط مسکونی و شاخص های ذهنی محیط مسکونی نیز نتایج به همین صورت است. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره، در سطح دوم مدل، شاخص های ذهنی محیط مسکونی نسبت به شاخص های عینی در میزان رضایت از کیفیت محیط مسکونی تأثیر بیشتری دارد. در سطح سوم مدل نیز، زیرشاخص امکانات خارجی واحد مسکونی، رضایت از سازمان دسترسی و فضایی و دسترسی به امکانات و خدمات تأثیر بیشتری بر شاخص بالاسری دارند. هم چنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای شناسایی میزان تاثیر ویژگی های اجتماعی- اقتصادی مخاطبان بر روی ادراک کیفیت محیط مسکونی نشان داد که در هر دو روستا، تفاوت ادراک کیفیت محیط مسکونی در بین تمامی گروه ها (و بر مبنای ویژگی های اجتماعی- اقتصادی افراد) معنی دار است. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی، مدل نظری ارایه شده را تأیید نمود.
بررسی میزان اثرگذاری فعالیت های غیرکشاورزی در توسعة ابعاد اقتصادی و اجتماعی سکونت گاه های روستایی (مطالعة موردی: معادن فیروزه خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تک بخشی بودن اقتصاد روستایی و تأکید بر فعالیت های بخش کشاورزی در نواحی روستایی یکی از مشکلات پیش روی پایداری اقتصاد روستایی است؛ زیرا در نواحی روستایی کشور بخش کشاورزی با بحران های زیست محیطی، محدودیت فرصت های اشتغال و افزایش نرخ مهاجرت روستا به شهر مواجه است. با این حال، امروزه در بین محققان این موضوع مطرح است که نواحی روستایی مجدداً به عنوان کلید پیش برندة توسعه اقتصادی و اجتماعی مطرح شوند و چنین امری عمدتاً از طریق تمرکز بر رونق بخشیدن اقتصاد غیرکشاورزی امکان پذیر است. به این منظور، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش معادن فیروزه به عنوان یک فعالیت غیرکشاورزی در پایداری شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دهستان فیروزه، شهرستان فیروزه می پردازد. جامعة آماری شامل روستاهای دهستان فیروزه است. شهرستان فیروزه دارای 3205 نفر جمعیت و 948 خانوار می باشد. حجم جامعة نمونه 250 نفر از شاغلان فعالیت های معدنی و غیر معدنی در دهستان فیروزه است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی و تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها؛ میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه است.
روش: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، آزمون تحلیل واریانس فیشر (Anova) و آزمون Tukey می باشد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیان گر تأثیر مثبت معادن بر رشد شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دهستان فیروزه می باشد، اگرچه بر اساس نتایج حاصل از آزمون (Anova) در رابطه با میزان بهره مندی از شاخص های اقتصادی و اجتماعی درخانوارهایی که صرفاً در فعالیّت های کشاورزی فعالیّت می کنند با خانوارهایی که در معادن فعال هستند و یا خانوارهایی که به صورت هم زمان درهر دو بخش فعالیّت می کنند، تفاوت معناداری وجود دارد.
راهکارهای عملی: یکی از راهکارهای عمده در این زمینه، توجه به خوشه سازی فعالیت های معدنی و تجمیع آن ها در قالب خوشه است. با تجمیع فعالیت های معدن فیروزه امکان استفاده از تجربیات و امکانات یک دیگر، امکان ایجاد امکانات مشترک و انجام امور به صورت اشتراکی به وجود می آید. از این رو، می توان گفت که ایجاد خوشه های معدنی در حوزه های مختلف، باعث توسعة این منطقه می شود.
تحلیل فضایی الگوی مشارکت سیاسی شهروندان در چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر آمل (1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورای شهر یکی از مهم ترین ارکان تصمیم گیری و اداره امور شهر به شمار می رود که با گذشت بیش از صد سال از تصویب اولین قانون رسمی در این زمینه، در سال 1377 کار خود را به طور جدی شروع کرد. شهروندان ایرانی با حضور در چهار دوره انتخابات شورای شهر، در مدیریت شهری خود تأثیرگذار بودند. پژوهش حاضر چگونگی حضور مردم را از دیدگاه فضایی - سیاسی در شهر آمل بررسی می کند تا نشان دهد الگوی فضایی مشارکت در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر چگونه بوده است. با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات دوره چهارم و توابع آمار فضایی، الگوی فضایی تمایل ساکنان مناطق مختلف شهر به هر یک از نامزدهای حاضر بررسی شد. تحلیل درصد آرای نفرات برگزیده به کل آرا نشان دهنده کم بودن مقدار آن در کل دوره های انتخابات است. به طوری که این نسبت هیچگاه از 36 درصد بیشتر نشده است. شاخص موران برای چگونگی توزیع آرا 07/0 است که حاکی از فقدان تشابه و همبستگی بین محلات در توزیع آرا و همچنین پراکندگی در الگوی توزیع فضایی آرا است. بر اساس یافته ها، الگوی مشارکت در شهر یکسان نبوده و پهنه شرقی - غربی از مشارکت بیشتری برخوردار بوده است. نتایج نشان می دهد که بین وضعیت اقتصادی و اجتماعی محلات و مشارکت سیاسی رابطه معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان مشارکت شهروندان و نرخ اشتغال 41/0 و جمعیت شاغل 73/0 است که از نرخ بیکاری با 28/0 و جمعیت بیکار با 63/0 بیشتر است. این ضریب برای بار تکفل عمومی 4/0 به دست آمد. از دیگر نتایج این پژوهش، تأثیر نقش همسایگی در انتخابات شورای شهر آمل است، به گونه ای که پیامد عوامل و زمینه های جغرافیایی مؤثر در رفتار رأی دهندگان مناطق مختلف شهر آمل باعث شده رأی گیری در این شهر به صورت محلی گرا، طایفه گرا و قومی دربیاید. بنابراین چنین زمینه فرهنگی، یکی از بازدارنده های اساسی در تحقق فرایند مردم سالاری محلی به شمار می رود.
طرحی برای مدیریت روستایی
حوزههای تخصصی:
فرهنگ نام آوران خوی
حوزههای تخصصی:
بازخورد اقلیم و ژئومورفولوژی در برنامه ریزی توسعه شهری (مطالعه موردی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مدیران و برنامه ریزان از توسعه شهری چینش منطقی کاربری های انسانی و طبیعی در یک مجموعه سیسمتی است. تعامل بین زیرسیستم ها به مطلوب ترین شکل می تواند سبب بالاترین حد آنتروپی مثبت و در نتیجه توسعه مدرن شهری گردد. در این پژوهش مسئله این است که آیا دینامیک توسعه فیزیکی شهر شیراز از ضوابط آشوبی یا برخالی تبعیت می نماید؟ مهم ترین ابزار تحلیلی در این برآورد در مرحله اول اعمال نگرش سیستمی در پژوهش می باشد. در مرحله دوم هر یک از زیرسیستم ها (زیرسیستم کلیماتیک، ژئومورفولوژیک، انسانی) به صورت کمی تعریف گردیده است. به این منظور اطلاعات مورد نیاز از خروجی های سی ساله اقلیمی سازمان هواشناسی استان به صورت قیاسی استخراج و از بطن آن به صورت استقرائی اطلاعات مورد نیاز حوضه ی شیراز در مطالعات اقلیمی از طریق واسطه یابی درونی مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین با استخراج پیکسل های دو بعدی مسطحاتی و سه بعدی (توپوگرافیکی و ژئومورفیکی) اطلاعات مکانی برداشت شده است. دیتاهای دو بعدی توسعه فیزیکی شهر شیراز به عنوان سیستم انسانی نیز به صورت قیاسی در کل استان و شهرستان شیراز و سپس به صورت واسطه یابی درونی به صورت کمی برداشت شده است. با توجه به آرایش فضائی هندسی اطلاعات عددی و تجزیه و تحلیل جبری زیرسیستم ها می توان به بازخورد سیستماتیک آنها که ناشی از ساختار کیاسی، فراکتال یافازی است پی برد و با آگاهی از عملکرد متقابل عناصر دو زیرسیستم حوضه طبیعی و زیرسیستم انسانی محدوده شهری شیراز طوری به مدیریت توسعه شهری شیراز پرداخت که کل سیستم دارای کمترین حد آنتروپی منفی در سایر زمینه های جریان ماده و انرژی و بالاترین حد بازخورد منفی سیستمی باشد. نتیجه این تحلیل سیستمی از طرفی سبب پیش بینی بروز عدم تعادل در زیرسیستم های پویای ژئومورفولوژی شهری و کنترل آنها خواهد شد و از طرف دیگر می تواند سبب کنترل سیستم به سمت ناتعادلی و سپس تعادل گردد.
بررسی تأثیرات شکل جغرافیایی استان ایلام بر توسعه نیافتگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه و ارتقای واحد های سیاسی تا اندازه ی زیادی به نحوه سازماندهی سیاسی فضا و آرایش بهینه سرزمین بستگی دارد. یکی از مهم ترین مؤلفه های مؤثر در سازماندهی بهینه فضا شکل گزینی مناسب برای واحدهای سیاسی است، چرا که شکل هندسی نقش بسیار مهمی در اداره و توسعه، شکل گیری هویت جمعی، مشارکت مردم در امور و تعلق و وابستگی به یک واحد سیاسی دارد. هدف این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، بررسی شکل هندسی استان ایلام و چگونگی تأثیرگذاری آن بر توسعه این استان می باشد. داده های پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری مردم و مسئولین ساکن استان ایلام و حجم نمونه321 نفر می باشد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از هر دو روش کیفی و کمی (نرم افزار Spss وGIS ) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استان ایلام دارای شکلی طویل و کشیده و دارای یک زائده در شمال شرقی است که آن را در زمره شکل های دنباله دار قرار داده است. به عبارت دیگر این استان از معایب دو شکل طویل و دنباله دار برخوردار می باشد. این شکل منحصر به فرد وحدت ساختاری و کارکردی، توسعه متناسب با ظرفیت های استان، شکل گیری هویت جمعی در میان مردم استان و حس تعلق مردم به استان و در نتیجه مشارکت مردمی جهت توسعه در استان، را با چالش مواجه کرده است.
علل افزایش قیمت زمین و اثرات ناشی از آن در ناحیه اصفهان
حوزههای تخصصی:
مکان یابی پارکینگ های طبقاتی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و هدایت جابه جایی انسان و کالا در سطح معابر یک شهر، مهم ترین هدف ایجاد سیستم های حمل و نقل شهری است. کارکرد این سیستم وابسته به وجود زیرساخت های لازم و نیز قرارگیری مناسب اجزا مختلف آن و هماهنگی این اجزا با یکدیگر است. یکی از مهم ترین زیرساخت های سیستم حمل و نقل مراکز شهرهای بزرگ، پارکینگ های طبقاتی عمومی هستند که نقش عمده ای در کاهش پارک حاشیه ای و روانی ترافیک ایفاء می کنند. این پارکینگ ها زمانی می توانند کارایی لازم را داشته باشند که در مکان مناسب احداث شوند. این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی و با هدف مکان یابی علمی پارکینگ های طبقاتی در سطح شهر رشت انجام گرفته است. در این راستا بر اساس ادبیات تحقیق و نظر کارشناسان حوزه ترافیک، شهرسازی و برنامه ریزی شهری 8 شاخص از جمله فاصله از مراکز جاذب سفر شامل مراکز تجاری، اداری - خدماتی، تفریحی - پذیرایی، دسترسی به معابر شریانی و میادین اصلی، فاصله از نقاط آبگیر و قابلیت و سازگاری کاربری ها انتخاب گردید و با استفاده از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اقدام به تجزیه و تحلیل داده شد که سرانجام نقشه همپوشانی شده نهایی پهنه های مستعد جهت استقرار پارکینگ های طبقاتی تشکیل شد. در ادامه با استفاده از نقشه نهایی به دست آمده از مدل تحقیق، طی بازدید میدانی در پهنه هایی که مشخص شد، دارای قابلیت خیلی خوب و خوب هستند. اراضی دارای مساحت لازم جهت ساخت پارکینگ و در وضعیت فعلی به صورت بایر، زمین بایر، پارکینگ غیرطبقاتی و یا ساختمان فرسوده و مخروبه هستند، به تعداد 9 نقطه به مساحت 35547 مترمربع جهت ساخت پارکینگ طبقاتی شناسایی شد و با توجه به میزان تقاضای پارکینگ و ضرورت رفع معضل کمبود پارکینگ به ترتیب اهمیت اولویت بندی شدند.
بررسی و ارزیابی کاربری اراضی مناطق 9گانه شهر شیراز با استفاده از مدل LQ در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی"" در واقع مجموعه فعالیت هایی است که محیط انسانی را مطابق خواسته ها و نیازهای جامعه شهری سامان می بخشد و این مقوله هسته اصلی برنامه ریزی شهری را تشکیل می دهد. امروزه با توجه به توسعه روزافزون شهرها و عدم تعادل در پراکنش کاربری ها،ساماندهی کاربری اراضی شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. دسترسی عادلانه به این کاربری ها و استفاده بهینه از آنها،یکی از مولفه های اساسی در توسعه پایدار و عدالت اجتماعی است. این مطالعه شهر شیراز را به علت قرار داشتن در زمره شهرهای تاریخی – فرهنگی و دارا بودن ارزشهای ملی و ویژگیهای بین المللی،همچنین توسعه شتابزده شهر در دهه های اخیر و دارا بودن مسائل و مشکلات شهرسازی، به عنوان نمونه موردی جهت بررسی و ارزیابی کاربری های مناطق آن برگزیده است . پژوهش صورت گرفته، با روش تحلیلی مقایسه ای بر پایه روش تجربی انجام شده است که هدف از انجام آن شناخت وضعیت کاربری اراضی مناطق 9 گانه شهر شیراز با رویکردی جغرافیایی و بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)است. به منظور ارزیابی کاربری ها،از یک سو با استفاده ازروش های مقایسه ای، میزان کاربریهای شهری مناطق 9 گانه شهر شیراز با کل شهر شیراز، ایران و جهان مقایسه شده و از سوی دیگر با استفاده از مدل ضریب مکانی LQi به تفاوت های مکانی کاربری ها در سطح شهر شیراز پرداخته شده و وزن هر کاربری در سطح مناطق شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفته است.درنهایت نیز اطلاعات به دست آمده را به محیط excell و spss برده تا مورد کنکاش قرار گیرند.آنچه از یافته های این تحقیق به دست آمده نشان می دهد که : توزیع کاربری ها در شهر شیراز،با استانداردهای رایج کشور و جهان مغایرت دارد.همچنین،در خود شیراز، توزیع کاربریها در مناطق مختلف شهر با مساله عدم تعادل روبروست که در این میان،کاربری های فرهنگی- مذهبی ،حمل و نقل ،آموزشی،تاسیسات شهری و جهانگردی، نسبت به سایر کاربری ها تعادل فضایی نامناسب تری دارند.همچنین،بررسی ها نشان می دهند که صرف ارزیابی کمی کاربری ها کافی نبوده و باید با درنظر گرفتن تمامی جوانب و ارزیابی کیفی کاربری ها همراه باشد تا زمینه ساز توسعه پایدار شهر گردد . واژه های کلیدی : ارزیابی کاربری اراضی شهری، مناطق 9گانه شیراز، ، مدل LQ ،GIS
تحلیل قابلیت ها و جایگاه شهر تهران ازنظر تحقق مفهوم شهر خلاق در مقایسه با سایر شهرهای دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش میزان تحقق مفهوم شهر خلاق در کلان شهر تهران است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی-توسعه ای و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری آمار از روش اسنادی- کتابخانه ای استفاده شده است. برای سنجش میزان تحقق مفهوم شهر خلاق از ۳۹ شاخص از شاخص های شهر خلاق در قالب ۵ معیار کلی (فرهنگی-هنری و جاذبه های خلاق، سرمایه انسانی و تحقیق، جهانی شدن، فناوری، تنوع و تاب آوری) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شهر تهران علی رغم پتانسیل های فراوان در مقایسه با شهر های مورد مطالعه با ضریب (Q) ۹۵۷/۰، در رتبه آخر قرار دارد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که در ۳۹ شاخص بررسی شده، تهران تنها در شاخص تعداد افراد در سن ۱۴-۲۵ جایگاه بهتری از سایر شهرها دارد اما در اکثر شاخص ها به ویژه در امکانات گردشگری برای گردشگران بین المللی، درصد افراد شاغل در فعالیت های تحقیق و توسعه، درصد کاربران اینترنت و اینترنت با سرعت بالا، درصد افراد خارجی ساکن در شهر، آزادی و سانسور مطبوعات، ضریب جینی، مشارکت در انتخابات گذشته وضعیت مناسبی ندارد. مهم ترین رویکردی که شهر تهران برای تحقق شهر خلاق می تواند به کار گیرد، اول بهبود محیط شهری خلاق در راستای پرورش شهروندان خلاق، دوم حفظ و جذب طبقه خلاق و شهروندان خلاق است.
واکاوی طرح های توسعه شهری جدید با الگوهای نوین برنامه ریزی شهری (مطالعه موردی: شهرک خاوران تبریز)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی در ایران از دهه 40 به بعد، شدت می گیرد که نتیجه آن پیداش طرح های شهری (جامع و تفصیلی) جهت انتظام بخشیدن به توسعه های شهری است. این طرح ها به دلیل نگرش صرفاً کالبدی که به شهرها داشته اند از بُعد اجتماعی، اقتصادی، فنی و سازمانی با نارسایی های بسیاری همراه بوده و در مجموع نتواسته اند برای توسعه موزون و متناسب شهرها مؤثر باشند و غالباً نیز، به دلیل بلند مدت بودن و فاقد انعطاف پذیری، در مقابل پویایی شهر نتوانسته اند به اهداف خود دست یابند. ضرورت این امر، استفاده از الگوهای نوین توسعه شهری است که در اواخر قرن بیستم در کشورهای اروپایی و آمریکایی به کار گرفته شده و نسبت به طرح های موجود موفقیت بیشتری را نشان می دهند و شهرهای بی روح مدرنیته را به سمت زندگی های محله ای با ساختارهای سنتی پیشین خود سوق می دهند که مقیاس انسانی دارد و سرزندگی و زندگی در این گونه شهرها موج می زند. از این رو باید الگوهای نوین، که بیشتر بر پایه توجه به اصول و معیارهای انسان گرایی و منعطف بودن استوار است، به عنوان طرح آلترناتیو استفاده گردد که بیشتر بر مقیاس های کوچک (محلی) با بازه زمانی کم تأکید می کنند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل طرح توسعه شهرک خاوران با استفاده از مبانی نظری الگوهای نوین توسعه شهری از قبیل TND، TOD، رشد هوشمند، واحدهای برنامه ریزی شده و ... است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. محدوده مورد مطالعه این تحقیق، شهرک خاوران یکی از شهرک های تازه طراحی شده شهر تبریز است. برای گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده؛ همچنین از نرم افزار ArcGIS برای تهیه نقشه ها استفاده شده است. تحلیل های صورت گرفته، براساس نقشه های ترسیم شده محدوده و گزارش کار طرح بازنگری شهرک خاوران است. نتایج تحقیق نشان می دهد با وجود توسعه و گسترش ادبیات نظری الگوهای نوین برنامه ریزی شهری در کشور، این اصول و مبانی کمتر در طرح های شهری کشور به طور عام و شهرک خاوران تبریز به صورت خاص مد نظر قرار گرفته است.
جغرافیای سیاسی جهان اسلام
حوزههای تخصصی: