فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
454 - 472
حوزههای تخصصی:
امروزه در اکثر کشورهای جهان، صنایع کوچک و متوسط از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات در حال نقش آفرینی هستند. در کشور ما با وجودی که بیش از 90 درصد واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می گیرند، بدلیل نداشتن استراتژی توسعه مبتنی بر ساختارهای موجود صنعتی و رها کردن واحدهای کوچک تولیدی به حال خود، این بنگاه ها نتوانسته اند سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده داشته باشند. در این رابطه ایجاد و تجهیز شهرکهای صنعتی می تواند شرایط مناسب تری را برای مکان گزینی صنایع کوچک و متوسط، و مدیریت متمرکز این صنایع فراهم کند. در مقاله حاضر جاذبه های شهرک صنعتی اردبیل- فاز2 در مکان گزینی واحدهای صنعتی مورد تحلیل قرار گرفته است. این تحقیق بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است که جاذبه های شهرک را در 20 معیار مورد بررسی قرار می دهد. در حصول به سرجمع تناسب شهرک صنعتی اردبیل- فاز2 در مکان گزینی واحدهای صنعتی سعی شده است اطلاعات جمع آوری شده در چهارچوب تکنیک TOPSIS، بارگذاری شود. در برایند استفاده از تکنیک فوق ؛ امتیاز 49/0 در رابطه با جاذبه های شهر به لحاظ سرجمع معیارهای مورد بررسی بدست آمد . این وضعیت می تواندگویای وجود پاشنه آشیلهای متعدد در زمینه جذب واحدهای صنعتی در این شهرک باشد.
تبیین رابطه مدیریت روستایی با کیفیت زیست پذیری روستاهای گردشگری پیراشهری (مورد مطالعه: روستای اله آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 102
حوزههای تخصصی:
گردشگری در روستاهای پیرامون شهری می تواند به عنوان منبع جدید اشتغال و درآمد ساکنان از سوی مدیران محلی در ارتقاء سطح کیفیت زندگی به کار گرفته شود؛ اما پیش از آن، افزایش کیفیت زندگی منوط به انجام یک برنامه ریزی مدون برای ایجاد و توسعه شاخص زیست پذیری روستاهای پیراشهری است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت روستایی با زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی روستاهای دارای توان گردشگری پیراشهری است. روش پژوهش مورد استفاده ازنظر هدف، کاربردی با ماهیت پیمایشی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام ساکنان محلی روستای اله آباد استان یزد در فروردین 1400 بوده است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی و با بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 363 نفر انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با مدیریت محلی (دهیاری و شورای اسلامی) رابطه مستقیم و معنادار دارد و شدت رابطه زیست پذیری اقتصادی با مدیریت محلی در حد مناسب ولی بیشتر از سایر متغیرها است. نتایج همبستگی نیز گواه این موضوع است که با بهتر شدن وضعیت مدیریت محلی، تمامی ابعاد زیست پذیری بهبود پیدا خواهند کرد.
طراحی مدل مفهومی تأمین منابع مالی شهرهای هوشمند با رویکرد داده بنیاد (مورد مطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
74 - 89
حوزههای تخصصی:
مقدمه به منظور رفع معضلات شهری، مفاهیم شهر هوشمند جهش قابل ملاحظه ای در دیدگاه ها و راهکارهای مرتبط ایجاد کرده و ضرورت استفاده از راه حل های هوشمندانه و بهره برداری از قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت تبدیل شهرها به نیرویی مثبت برای زندگی پایدار، توجه به شهر هوشمند را افزایش داده است. یک شهر زمانی هوشمند است که سرمایه گذاری در سرمایه انسانی، اجتماعی و زیرساخت های ارتباطی سنتی (حمل ونقل) و مدرن (فناوری اطلاعات و ارتباطات) به رشد اقتصادی پایدار و کیفیت بالای زندگی منتج شود. تمرکز بر این تعریف بیش ازپیش نقش سرمایه گذاری و در کل، تأمین منابع مالی در شهرهای هوشمند را نمایان می سازد. تأمین مالی پروژه های شهر هوشمند در حال حاضر به میزان قابل توجهی بر اساس بودجه فعلی شهرداری تهران انجام شده و حوزه های مختلف سرمایه گذاری نقش چندانی در پروژه های یادشده ایفا نکرده و موضوعات مختلف مربوط به تحریم تکنولوژیکی کشور بر این فرایند تأثیرگذار بوده است. لازمه تأمین مالی این شهرها فاصله گرفتن از تأمین مالی سنتی و استفاده از رویکردهای جدید تأمین مالی است که در این پژوهش نیز موارد مختلفی از این گونه رویکردها بررسی شده اند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با طراحی یک مدل مفهومی داده بنیاد، عوامل تأثیرگذار در تأمین منابع مالی پروژه های فناوری اطلاعات در شهر هوشمند را شناسایی کند.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از نمونه گیری به روش گلوله برفی استفاده شده است که به طور هم زمان داده ها، گردآوری و تحلیل شده و انتخاب نمونه های بعدی بر اساس تحلیل داده های قبلی انجام شده است. به منظور تعیین مؤلفه های پژوهش، از روش بررسی مستندات و مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از خبرگان و مشاوران مختلف استفاده شده و جمع بندی مصاحبه ها نیز با استفاده از روش داده بنیاد صورت گرفته است. برای بررسی روایی مصاحبه ها، پس از طراحی چارچوب مصاحبه، از چهار نفر متخصص در زمینه پژوهش، نظرخواهی و تغییرات لازم مطابق نظرات آن ها اعمال شد. در هر مصاحبه، نظرات افراد از طریق پرسش های باز دریافت و سپس پاسخ ها یادداشت و کدگذاری شده و به منظور محاسبه پایایی مصاحبه ها، از روش توافق موضوعی دو کدگذار، استفاده شده است.یافته هادر این پژوهش مراحل نظریه داده بنیاد در سه مرحله به صورت ۱) مطالعه و جمع آوری داده های اولیه؛ ۲)مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان؛ ۳) کدگذاری داده ها برای دستیابی به مفاهیم، مؤلفه ها و برقراری روابط بین آن ها انجام شد که بر این اساس، سه نوع کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز تعداد ۲۱۰ نکته کلیدی به همراه ۷۹ کدباز شناسایی شد. کاهش زمان انعقاد قرارداد، نظام حاکمیتی قراردادها، تغییر نوع نگاه به مقوله تأمین مالی و تفکیک پیمانکار و سرمایه گذار، افزایش اهمیت به سود پروژه ها، مشکلات رویه های دست وپاگیر، کیفیت مطالعات اولیه پروژه ها و اطمینان نسبت انجام مطالعات اولیه، وجود حس اعتماد و بسترهای فعلی تکنولوژی تعدادی از کدهای شناسایی شده طی انجام مصاحبه ها هستند. در مرحله کدگذاری محوری نیز تعداد ۲۴ مقوله فرعی شناسایی و در مرحله کدگذاری انتخابی نیز بر اساس این مقوله ها، مقوله های کلی مدل مفهومی داده بنیاد در قالب شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شد.نتیجه گیرینتایج تحقیق بیانگر آن است که با توجه به شرایط اقتصادی فعلی و شاخص هایی نظیر نرخ تورم، نرخ برابری ارز و.... عوامل اقتصادی به عنوان شرایط علّی باید مد نظر قرار گیرد و مواردی نظیر مدیریت ریسک، ویژگی های مهارتی و رفتاری مدیریت، منابع مالی در دسترس، مدیریت قراردادها و ساختار مالی را به عنوان سایر شرایط علّی می توان نام برد. پیش از ورود به تأمین منابع مالی پروژه ها، باید شرایط زمینه ای فراهم شود؛ مدیریت چرخه عمر طرح یکی از این موارد است. هر طرح یا پروژه هوشمندسازی از ابتدا که تعریف، برنامه ریزی و اجرا می شود، دارای طول عمر مشخصی بوده و بی شک استفاده از هر مکانیزم تأمین مالی طی عمر مفید آن قابل تعریف بوده و گهگاه افزایش زمان پروژه بر مکانیزم های اولیه تعریف شده در این خصوص تأثیر بسزایی خواهد داشت. مدیریت تکنولوژی، ماهیت پروژه های هوشمندسازی، میزان در دسترس بودن داده ها سایر شرایط زمینه ای است که در این مدل شناسایی شده اند. شرایط مداخله گر در مدل داده بنیاد شرایطی است که بر راهبردها تأثیر می گذارند. عوامل سیاسی، ساختار سازمانی، مدیریت بدهی، مدیریت ذی نفعان و مدیریت نوآوری به عنوان شرایط مداخله گر تعریف شده و همچنین توسعه و به کارگیری دقیق مدل های کسب وکار، آموزش و فرهنگ سازی مدیران در خصوص روش های مختلف تأمین منابع مالی و بهبود نظام حکمرانی مالی و اجرایی نیز به عنوان راهبردهای مدل تعریف شده اند.
نقش بازاریابی محتوا در توسعه گردشگری سلامت در ایران، مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
97 - 113
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری سلامت سهم بالایی از درآمد کشورها را به خود اختصاص داده است. در ایران با توجه به هزینه پایین درمان نسبت به کشورهای دیگر و وجود تعداد زیاد متخصص در صورت برنامه ریزی و بازاریابی می توان گردشگران زیادی را جذب کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش بازاریابی محتوا در توسعه گردشگری سلامت است. ازلحاظ هدف، کاربردی با رویکرد اکتشافی و ازلحاظ نحوه تجزیه وتحلیل داده ها، آمیخته می باشد. جامعه آماری در فاز کیفی شامل مدیران و متولیان ارشد گردشگری سلامت و اساتید دانشگاهی در نظر گرفته شدند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 11 نفر از خبرگان انتخاب شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها در این فاز، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته که با روش تحلیل مضمون (تم) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در فاز کمّی نیز، مدیران ارشد، میانی و عملیاتی مراکز درمانی دولتی و خصوصی در استان تهران به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند که 400 نفر بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت انجام تجزیه وتحلیل های توصیفی و استنباطی، از نرم افزارهای spss و pls استفاده شد. نتایج تحقیق منجر به مدل تحقیق شامل شش تم فراگیر و پانزده تم سازنده گردید. علاوه بر این، نتایج نشان داد پیامدهای اولیه (شامل: افزایش سهم ایران از بازار گردشگری سلامت، و وفاداری سازی گردشگران سلامت به مراکز درمانی ایران) تأثیر مثبت و نسبتاً قویی (ضریب 336/0) بر پیامدهای ثانویه (شامل: ارز آوری و بهبود اقتصادی کشور و بهبود روند توسعه نظام بهداشت و درمان کشور) دارند
تبیین پیشران های طراحی فضای زیرین پل های شهری با رویکرد پایداری اجتماعی و پویایی فضایی (مورد پژوهی: فضای زیر پل رو گذر خواجه رشید همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین پیشران های زیر پل های شهری با رویکرد پایداری اجتماعی و پویایی فضایی در آینده شهر انجام شده است، تا بتوان چارچوبی جهت طراحی بهینه و مطابق با پایداری اجتماعی و سرزندگی و پویایی این فضاها تبیین کرد. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی و تحلیلی و از نوع همبستگی است که با تکنیک پیمایشی انجام شده است. گردآوری داده ها با روش اسنادی و میدانی انجام شده است. نرم افزارهای مورد استفاده در این تحقیق SPSS و Lisrel می باشند. اعتبار سنجی شاخص های تحقیق از طریق روش دلفی(تعداد 10 متخصص) و روش آلفای کرونباخ انجام شد. برای تبیین شاخص ها از تحلیل عاملی تاییدی و جهت تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره، مدل اندازه گیری تحلیل عاملی و برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولوموگروف-اسمرینوف استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، شهروندان شهر همدان در اطراف محدوده پل روگذر خواجه رشید، به تعداد 250 نمونه می باشند. سنجش شاخص های تحقیق با طیف لیکرت و با میانگین مفروض 3 و تعداد 5 معیار(عملکردی، پایداری اجتماعی، زیست محیطی، بصری، کالبدی ادراکی) و 24 شاخص صورت گرفت. میانگین کل شاخص ها برابر با 2.95 می باشد که از میانگین مفروض(3) پایین تر است. با استفاده از ضریب بتا بیشترین پیوند رگرسیون بین معیار پایداری اجتماعی و طراحی زیر پل های شهری (r=0.784) است. نتایج نشان می دهد 43 درصد(واریانس (0.43)) از پویایی و پایدارای اجتماعی زیر پل های شهری، تحت تأثیر متغیرهای (عملکردی، پایداری اجتماعی، زیست محیطی، بصری، کالبدی ادراکی) است که نشان می دهد تناسب و مطلوبیت بالایی داشته و از قدرت تبیین و پیش بینی لازم در موضوع پژوهش برخوردار است.
آسیب شناسی نظام بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر رویکردهای یکپارچه و پایدار (مورد مطالعه: کلان شهر تبریز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
1 - 21
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی به عنوان هویت هر قوم و کشوری و آثار گران بهایی از فرهنگ، دانش معماری و شهرسازی بومی تلقی می گردند. با توجه به تخریب و زوال این بافت ها طی دوره ی مختلف، بازآفرینی آنها یکی از اولویت های اساسی اکثر دولت ها محسوب می شود. با توجه به اهمیت بازآفرینی بافت های تاریخی، پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی نظام بازآفرینی بافت های تاریخی در کلان شهر تبریز و ارائه ی راهکارهای اجرایی به منظور دست یابی به وضعیت مطلوب نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی)، با هدف توسعه ای-کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. در راستای تحلیل اطلاعات نیز از مدل تحلیل عاملی Q و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده شده است. همچنین جامعه ی آماری تحقیق حاضر شامل مدیران و کارشناسان شهری و نخبگان دانشگاهی می باشد که بر اساس روش دلفی نخبگان 20 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که پنج عامل اصلی در نارسایی نظام بازآفرینی بافت های تاریخی در کلان شهر تبریز تأثیرگذارند که به ترتیب عبارتند از: عدم وجود مدیریت یکپارچه، ناکارآمدی طرح ها و برنامه ها، عدم هماهنگی و مشارکت، عدم ظرفیت سازی نهادی و عدم تأکید بر دانش محوری. این 5 عامل در مجموع 402/80 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند، یعنی عدم بازآفرینی مناسب بافت های تاریخی در شهر تبریز در حدود 80 درصد شامل اثرات (عوامل) استخراج شده می باشد و حدود 20 درصد نیز سایر عوامل را دربر می گیرد که خارج از بحث های مطرح شده در این تحقیق می باشد. همچنین میزان تحقق شاخص های پایداری و یکپارچه در نظام بازآفرینی بافت های تاریخی کلان شهر تبریز در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.
ارزیابی نقش گردشگری در تغییر الگوهای فرهنگی نواحی روستایی با استفاده از مدل دیمتل (مورد مطالعه: روستای محمود آباد، شهرستان خدابنده، استان زنجان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
38 - 63
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان صنعت سبز دارای جایگاهی ویژه در مباحث توسعه پایدار محیطی، به ویژه در روستاها و حفظ محیط زیست بوده که یکی از ابعاد آن گردشگری روستایی است. به طوری که توجه و توسعه ی آن می تواند برای کشورهای درحال توسعه که با معضلاتی چون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تک محصولی مواجه هستند، از اهمیت فراوانی به لحاظ تنوع بخشی اقتصادی برخوردار باشد. پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی نقش گردشگری در تغییرات فرهنگی(سبک ازدواج) روستای محمودآباد می پردازد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق متشکل از 15 نفر از مدیران محلی روستای محمودآباد و کارشناسان این حوزه را تشکیل می دهند. در پژوهش حاضر تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین عوامل موثر بر تغییرات الگوی فرهنگی ازدواج روستای محمودآباد بررسی شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد عوامل میزان درآمد و سن ازدواج بیشترین تأثیرگذاری و نوع همسر یابی و همسر گزینی، میزان درآمد، سبک برگزاری ازدواج بیشترین تأثیرپذیری و عوامل میزان درآمد، سبک برگزاری ازدواج، نوع همسر یابی و همسر گزینی بیشترین تعاملات و روابط را با سایر عوامل دارا می باشند.
امکان سنجی خودکارسازی تعیین تغییرات مناطق جنگلی با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده البرز مرکزی)
منبع:
کولوژی انسانی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
278 - 292
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدفجنگل زدایی یکی از بزرگ ترین چالش های جهانی محیط زیست است، زیرا جنگل ها یکی از مهم ترین اجزای بوم سازگان های جهان هستند و نقش کلیدی در تعدیل اقلیم و تنظیم چرخه های مختلف بیوشیمیایی دارند. جنگل های شمال ایران یکی از باارزش ترین اکوسیستم های جنگلی ایران به شمار می روند و ازنظر تنوع گونه های گیاهی جزو جنگل های غنی محسوب می شوند. بنابراین، تشخیص تغییرات سطوح در جنگل ها با کمک داده های چندزمانی به ما این امکان را می دهد که با شناسایی خودکار این تغییرات از تخریب بیشتر جلوگیری نماییم. هدف اصلی این تحقیق شناسایی آستانه ها و اعمال آن ها بر روی تصاویر شاخص تفاوت گیاهی نرمال شده (NDVI) در سنجنده مودیس و پایش خودکار مناطق جنگلی است.مواد و روش هااین تحقیق در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی با وسعت بیش از ۳۹۸ هزار هکتار و پوشش گیاهی بسیار غنی با بیش از ۱۱۰۰ گونه گیاهی انجام شد. در این تحقیق محصول MOD13Q1 سنجنده مودیس و شاخص NDVI با وضوح مکانی ۲۵۰ متر و وضوح زمانی ۱۶ روز و همچنین تصاویر محصول MCD12C1 سنجنده مودیس با تفکیک مکانی 5600 متر و تفکیک زمانی یک ساله در سه لایه با طرح های طبقه بندی برنامه بین المللی ژئوسفر – بیوسفر (IGBP)، دانشگاه مریلند (UMD) و طرح مشتق شده مودیس (LAI) استفاده شد. تصاویر NDVI ۱۶ روزه با الگوریتم حداکثر مقدار به تصاویر ماهانه تبدیل شدند و الگوریتم PCA با ۲۵ مؤلفه برای حذف خطا ها بر روی آن ها اعمال شد. با استفاده از سامانه گوگل ارث، ۵ چندضلعی تصادفی در مناطق جنگلی بکر انتخاب شد تا مقدار پیکسل ها تخمین زده شده و درنهایت آستانه تعیین شود. همگنی پوشش گیاهی با استفاده از MCD12C1 موردبررسی قرار گرفت. آستانه جنگل با محاسبه میانگین و انحراف معیار مناطق نمونه، طی یک دوره ۱۶ ساله تعیین شد. درنهایت، تغییرات با اعمال آستانه بر روی تصاویر سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۱۶ و اعمال عملیات بولین با عملگرهای and و or روی آن ها شناسایی شد. سپس با استفاده از سامانه گوگل ارث اعتبار سنجی این نقاط انجام شد.نتایج و یافته هابا اعمال PCA روی تصاویر به همراه حفظ اطلاعات اصلی، میزان خطا تا حد مطلوب کاهش یافت. نتایج بررسی همگنی پوشش گیاهی در ۵ منطقه نمونه نشان داد که در سه لایه طبقه بندی، همگن بوده و از طبقه جنگل های پهن برگ خزان کننده هستند. نتایج محاسبات انحراف معیار و میانگین ماهانه ارزش جنگل حاکی از آن است که ماه های جون، جولای و اوت (۱۱ خرداد الی ۹ شهریور) برای بررسی تغییرات پوشش جنگلی منطقه مورد مطالعه مناسب هستند. آستانه برای این ماه ها به ترتیب برابر با 55/8596، ۸۰۰۰ و 51/8497 به دست آمد. با اعمال آستانه ها بر روی تصاویر در این سه ماه در سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۱۶ و کسر این تصاویر از یکدیگر، پیکسل هایی که ارزش جنگلی خود را ازدست داده بودند، مشخص شدند. درنهایت، پس از انجام عملیات بولین ، ۲۰۰ پیکسل با مساحت تقریبی ۲۳/۱۷۲۸ هکتار به عنوان نقاط تغییریافته با کاهش پوشش جنگلی شناسایی شد. پس از بررسی، دقت کلی برای نقاط تعیین شده برابر با 5/88 درصد بود. بنابراین با اعمال آستانه های تعیین شده، امکان تشخیص خودکار تغییرات در عرصه های پوشش جنگلی به صورت به روز و مستمر فراهم است.نتیجه گیریبه طورکلی منطقه حفاظت شده البرز مرکزی یکی از مراکز مهم جنگلی کشور است و بر اساس نتایج به دست آمده طی 16 سال به دلایل مختلف، مقدار قابل توجهی از جنگل ها دچار تخریب شده یا ازدست رفته است. همچنین نتایج این تحقیق حاکی از اهمیت استفاده از روش های خودکار در شناسایی تغییرات پوشش جنگلی با اعمال آستانه های معین بر روی تصاویر شاخص NDVI سنجنده مودیس در سنجش ازدور است.
امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جوامع روستایی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
444 - 467
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت غذایی یکی از مهم ترین نگرانی های جوامع مختلف است. این نگرانی به ویژه در مناطق روستایی که خود تولیدکننده مواد غذایی هستند، اهمیت بیشتری پیدا می کند. در پژوهش حاضر، به بررسی امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جوامع روستایی استان بوشهر پرداخته شده است. داده های موردنیاز از یک نمونه 380 نفری از خانوارهای موردمطالعه که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که بیش از 60 درصد از خانوارهای روستایی در وضعیت ناامنی غذایی قرار دارند. همچنین بر اساس مدل مکارتی، مشخص شد که عوامل اقتصادی، جغرافیایی و اجتماعی به ترتیب، بیشترین تأثیر را بر امنیت غذایی دارند. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در بین عوامل اقتصادی، متغیرهایی از قبیل میزان اراضی آبی، میزان پس انداز و تعداد دام سبک و سنگین، در میان عوامل اجتماعی، متغیرهایی نظیر سواد همسر خانوار، تعداد فرزندان و بار تکفل و از میان عوامل جغرافیایی، متغیرهایی نظیر میزان فاصله با مراکز فروش محصولات کشاورزی، میزان فروش از طریق واسطه ها و سرمایه گذاری افراد شهری در مناطق روستایی، اثر مثبت و معنی داری بر بهبود امنیت غذایی دارند.
تدوین سناریوها و استراتژی های توسعه روستایی کشور در افق 1414 با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی ایران در زمان حساس از روند تحول و توسعه روستایی-شهری خود قرار دارند . برای رشد و توسعه آینده مناطق روستایی کشور و تقویت چشم انداز اجتماعی و اقتصادی سریع روستایی، تغییرپذیری روستاهای ایران امری ضروری و لازم است که باید مورد توجه مسئولین و تمام بازیگران و دینفعان توسعه روستایی کشور قرار گیرد. به همین دلیل برای توسعه بیشتر روستاهای کشور لازم است محرک ها و استراتژی های آینده توسعه روستایی را تدوین نمود. هدف این پژوهش نیز تدوین و ارائه محرک ها و استراتژی های آینده توسعه روستایی در افق 1414 با رویکرد آینده پژوهی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش ترکیبی(کمی و کیفی) است. جامعه آماری کارشناسان دانشگاهی و مدیران مرتبط با فرایند روستایی در سطح کشور بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و به صوت هدفمند 20 نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها و اطلاعات، با توجه به مدل ها و هدف تحقیق از پرسش نامه تاثیرات متقابل آینده پژوهی و مصاحبه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از مدل ساختاری و نرم افزار میک مک استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن بود که بهبود ظرفیت مقامات محلی برای رفع نیازهای جمعیت رو به افزایش روستایی، هماهنگی سیاست های روستایی و شهری و همسو کردن زمینه های اصلاح استراتژی ها، مدرن سازی مناطق روستایی با استفاده از روستاهای هوشمند، تامین اعتبارات و سیستم های بانکی در مناطق روستایی/ خدمات اعتباری و مالی، تکامل و بهبود بهره وری از همه عناصر تشکیل دهنده زنجیره ارزش کشاورزی و نهایتا افزایش آموزش فراگیر روستایی و مداخله آنها در سرمایه گذاری و برنامه ریزی روستایی مهم ترین سناریوها و استراتژی های توسعه روستایی در ایران هستند. بیان استراتژی ها و و کاربرد آنها می تواند زمینه ای برای اصلاح سیاست ها و استراتژی های تقویت و توسعه چشم انداز روستایی کشور و راهنمایی برای تعیین مسیر آینده مناطق روستایی کشور باشد.
بررسی شاخص محرومیت نسبی (IRSD) شهرهای استان لرستان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
257 - 277
حوزههای تخصصی:
شاخص محرومیت نسبی در ابعاد اجتماعی و اقتصادی برای تعیین جهت گیریهای توسعه متناسب با شرایط موجود و ظرفیت ها نقش کلیدی دارند، بدیهی است برنامه ریزی علمی– منطقی که به ضرورت بهره گیری از دانش و استدلال در توسعه فضای جغرافیایی تاکید دارد، بدون آگاهی دقیق از وضعیت موجود شاخص ها ، ناموفق و صرفا تلف کردن زمان و هدر دادن منابع است. از طرف دیگر مراکز جمع آوری، تحلیل و نمایه شاخص ها که اغلب سازمانهای دولتی هستند نیز می بایست با لحاظ مقتضیات و ضرورتها نسبت به شاخص سازی اقتضایی به کمک متخصصین برنامه ریزی متناسب با وضعیت موجود اقدام تا بتوان در نهایت به برنامه ریزی متناسب با مزیت ها دست پیدا کرد. هر چند فقر نسبی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی و حتی آموزشی و تربیتی قابل بررسی است اما براساس هدف های مدنظر این مقاله، شاخص IRSD در دو حوزه اقتصادی- اجتماعی در محدوده جغرافیایی استان لرستان و براساس آمارهای رسمی در شهرهای این استان مورد بررسی قرارگرفته است. براساس مطالعات انجام شده با موضوع سطح بندی توسعه استان لرستان بویژه در ابعاد اجتماعی- اقتصادی و نتایج حاصل از متغیرهای شاخص IRSD، استان لرستان نسبت به میانگین شاخص های کشور از سطح توسعه یافتگی پایینی برخوردار است. در10 شهر این استان از 11 شهر، درصد شاخص ها پایین تر از میانگین کشوری است به تعبیر ساده تر از قابلیت لازم برای زندگی برخوردار نیستند. در این میان شهرهای دوره چگنی، رومشگان، پلدختر و سلسله نسبت به سایر شهرهای استان محرومیت نسبی بیشتری دارند. مالکیت مسکن و وسیله نقلیه بعنوان دو دارایی ضروری دراین استان از پایین ترین نسبت در میان 9 متغیر مورد مطالعه هستند.
تبیین جایگاه آینده در برنامه ریزی شهری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت پیچیده شهرها و رشد شتابان فناوری به همراه وقوع تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... موجب شده است شهرها مورد آماج شدیدترین تکانه ها قرار گرفته و برنامه ریزان شهری نتوانند همپای این تغییرات به حل چالش ها بپردازند. در این راستا، برنامه ریزی راهبردی به عنوان یکی از مهم ترین رهیافت ها در برنامه ریزی شهری که توجه ویژه ای به آینده دارد، دیگر ضمانت کننده موفقیت در چنین محیطی نمی باشد. بنابراین، لازم است تا جایگاه آینده در ارتباط با فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی تبیین گردد. لذا هدف پژوهش صراحت بخشی به جایگاه آینده در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش فراترکیب برای دستیابی به هدف مذکور استفاده شده است. 104 منبع فارسی و انگلیسی در ارتباط با پژوهش استخراج شده که از این میان، 26 منبع با استفاده از روش کَسپ، غربال و با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری شده اند. در مجموع 108 کد، 13مفهوم و 5 مقوله به دست آمده است. نتایج پژوهش گویای آن است در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی لازم است به موضوعات، عمیق تر نگریسته شود و با بهره گیری از نگاهی نقادانه لایه های پنهان شهر مانند موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه قرار گیرند. زیرا که این موضوعات، پیشران و مبنای دستیابی به پیش بینی صحیح از آینده مطلوب هستند. همچنین راهبردها و اقدامات پیشنهادی علاوه بر نوآورانه بودن باید در برگیرنده گونه های مختلفی از آینده های محتمل باشند تا بتوانند دستیابی به آینده مطلوب را، واقع گرایانه تر پی جویی کنند.
تحلیل فضایی - زمانی مهاجرت های معکوس (از شهر به روستا) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
422 - 443
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس یکی از جریان های اصلی پیوندهای روستایی - شهری به حساب می آید. این جریان متأثر از برخی عوامل دافعه شهری مانند بالا بودن هزینه زندگی و آلودگی هوا و همچنین برخی عوامل جاذبه در نواحی روستایی مانند پایین بودن هزینه زندگی، شرایط مطلوب آب و هوایی و امکان گذران اوقات فراغت شکل می گیرد و اثرات متفاوتی را نیز هم در مبدأ و هم در مقصد مهاجرت به جا می گذارد. هدف از مقاله حاضر تحلیل وضعیت مهاجرت های معکوس هم در بعد فضایی و هم به لحاظ زمانی است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش اکتشافی، توصیفی و تحلیلی است. داده های مورداستفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و طی دو دوره زمانی 5 ساله 1390-1385 و 1395-1390 مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های آمار فضایی در محیط نرم افزار Arc Map انجام شده است. یافته های پژوهش در سطح ملی نشان دهنده کاهش نسبی مهاجرت های معکوس طی دوره زمانی 5 سال 1390 تا 1395 است. در سطح استانی نیز 28 استان کشور دارای رشد منفی و کاهش نسبی مهاجرت های معکوس مواجه بوده و تنها 3 استان دارای رشد مثبت بوده اند. یافته های تحلیل فضایی در سطح شهرستان های کشور نیز نشان دهنده تمرکز فضایی تعداد بالای مهاجرت های معکوس در پیرامون دو کلان شهر تهران و مشهد است. همچنین محل تمرکز فضایی مقادیر بالای نسبت مهاجرت های معکوس به کل مهاجران واردشده به نواحی روستایی، منطبق با مناطق مرکزی و شمالی ایران است.
تحلیل تنش های هیدروپلیتیکی رودخانه هیرمند از طریق بررسی تغییرات کاربری حوضه با روش SVM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب منبع قدرت است و کمبود آن یک موضوع مهم و بسیار استراتژیک است که بر رشد اجتماعی و اقتصادی جوامع تأثیر می گذارد و درنتیجه اقتدار سیاسی آن ها را تهدید می کند. کمبود آب در رودخانه های بین المللی، سبب سیاسی شدن آن و درنتیجه تنش های آبی می شود. یکی از رودخانه های بین المللی که تقسیم آن تنش های هیدروپلیتیکی را در پی داشته است، رودخانه هیرمند است. رودخانه هیرمند که قسمت اعظم آن در خاک افغانستان قرارگرفته است، تأمین کننده اصلی آبِ منطقه سیستان در ایران است. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی تحلیل هیدروپلیتیک رودخانه هیرمند با بررسی تغییرات کاربری حوضه آبریز رودخانه در سه کلاس آب، پوشش گیاهی و خاک از سال 1986 تا سال 2021 با استفاده از موتور مجازی پردازش تصاویر ماهواره ای (Google Earth Engine) است. نمونه های تعلیمی با روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) در 3 کلاس (آب، خاک و پوشش گیاهی) طبقه بندی شده است. در پایان برای اعتبار سنجی داده ها، از ضریب کاپا (بدبینانه ترین حالت) و ضریب اورال (خوش بینانه ترین حالت) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سال هایی که در حوضه رودخانه هیرمند در افغانستان کم آبی، کمبود بارش و خشک سالی حاکم می شود، افغانستان با اقداماتی نظیر احداث سدهای جدید و بستن دریچه سدهای پیشین، بی توجهی به معاهده های دوجانبه و رعایت نکردن حقابه ایران و همچنین رها کردن آب رودخانه به سمت شوره زارهای پایین دست داخلی، شرایط هیدروپلیتیکی حاکم بر رودخانه، به سمت تنش های هیدروپلیتیکی سوق پیدا می کند.
ارزیابی وضعیت شاخص های حق به شهر (نمونه موردی: مناطق پنچ گانه شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
125 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث حق به زندگی شهری و حق خواهی در شهر و یا چنان که هنری لوفور می گوید، حق به شهر مورد توجه قرار گرفته است. با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر اردبیل می توان شیوه نظام سرمایه داری و سودطلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونه ای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبی های شهروندان و ارگان ها به فراموشی سپرده شده است. در این راستا هدف اصلی پژوهش ارزیابی شاخص های حق به شهر در اردبیل و مناطق شهری آن است که جهت جمع آوری داده ها از نظرات شهروندان مناطق (383 نفر) و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS، Excel و مدل تصمیم گیری چندمتغیره کوپراس (KOPRAS) استفاده شده است. در همین خصوص نتایج تحقیق و آزمون tتک نمونه ای بیانگر این امر است که میانگین امتیاز شاخص های حق به شهر در شهر اردبیل 99/2 به دست آمده که حد متوسط را نشان می دهد. همچنین براساس مدل کوپراس، مناطق یک، سه، پنج و دو و چهار شهری به ترتیب رتبه های اول تا پنجم شاخص های حق به شهر را در مناطق شهری اردبیل را کسب کرده اند. از نظر سطح بندی نیز، مناطق یک و سه شهری در سطح خوب، مناطق دو و پنج شهری در سطح متوسط و منطقه چهار در سطح ضعیف قرار گرفته اند.
واکاوی اثرات راه اندازی کسب وکارهای کوچک و متوسط زنان روستایی (مورد مطالعه: شهرستان مرودشت، استان فارس)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
208 - 229
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی زنان از مهم ترین موضوعات دستورکار توسعه معاصر در جهان و بویژه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بوده و برخی از صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که شناخت توانمندی ها و مهارت های زنان، به خصوص زنان روستایی و هدایت استعدادهای خلاق آنان در بهره برداری از ظرفیت های این قشر بزرگ اجتماعی مؤثر است. طی دهه اخیر در کشور، سهم زنان در کسب وکارهای خصوصی و غیر دولتی روند رو به رشدی را طی کرده و زنان روستایی در کسب وکارهای کوچک و متوسط روستایی به فعالیت اشتغال دارند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، شناخت اثرات مختلف راه اندازی و گسترش کسب وکارهای کوچک و متوسط زنان روستایی در شهرستان مرودشت در استان فارس است. جامعه مورد مطالعه زنان عضو صندوق اعتبارات خرد روستایی مرودشت بوده که طبق نمونه گیری تصادفی، 71 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از پیمایش و پرسشنامه، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. طبق یافته های مطالعه، سطح ارتباطات اجتماعی و شبکه سازی زنان کارآفرین روستایی تفاوت معناداری داشت، به گونه ای که زنان جوان تر، با سابقه عضویت کمتر و دارای تحصیلات دانشگاهی، در برقراری تعامل با نهادها و کارشناسان دولتی و خصوصی، موفق تر بوده اند. اثرات اشتغال زنان روستایی در کسب وکارهای کوچک و متوسط را می توان در چهار دسته فردی-روانشناختی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و زیست محیطی تحلیل نمود. در پایان، با توجه به مجموعه تأثیرات و پیامدهای مثبت کسب وکارهای روستایی برای گروه زنان و جامعه روستایی، توصیه می شود که اقدامات تشویقی-انگیزشی به منظور جذب حداکثری زنان روستایی نسبت به عضویت در صندوق های اعتبارات خرد روستایی صورت گیرد. علاوه بر آن، ارتقای دوره های آموزشی-مهارتی ساختارمند و منسجم در راستای تقویت روحیه کار تیمی و شبکه سازی اجتماعی در ایجاد کسب وکارهای جمعی نیز پیشنهاد می گردد.
ارزیابی اثر تغییرات کاربری بر الگوی مکانی-زمانی دمای سطح زمین و جزایر حرارتی در شهر اهواز با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمایی سطح زمین (LST) یکی از پارامترهای مهم در مطالعه تغییرات آب و هوایی و فرآیندهای فیزیکی سطح زمین است. در این مطالعه، ابتدا تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر دمای سطح زمین در شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار، تصاویر ماهواره ای سال های 2002، 2013 و 2020 با روش شیءگرا، طبقه بندی شده و دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا محاسبه گردید. در ادامه جهت بررسی الگوهای مکانی زمانی دمای سطح زمین و جزایر حرارتی، از سه شاخص NDVI، UHII و UHIII استفاده شده و دمای طبقات پوشش گیاهی استخراج گردید. مقادیر خطای RMSE بین دمای اندازه گیری شده میدانی و دمای استخراج شده از تصاویر سال های 2002، 2013 و 2020 به ترتیب 79/1، 66/1 و 98/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد؛ در سال های 2002-2020 نواحی ساخته شده و نواحی بایر به ترتیب 69/5779 و 66/2521 هکتار افزایش و پوشش گیاهی و پهنه های آب به ترتیب 15/3200 و 89/57 هکتار کاهش یافته است. طی این دوره، دمای سطح زمین در نواحی ساخته شده، نواحی بایر، پوشش گیاهی و پهنه های آب به ترتیب 10/4، 26/5، 32/6 و 93/3 درجه افزایش پیدا کرده است. همچنین شاخص UHIII روند افزایشی داشته و بیشترین شدت جزایر حرارتی در سال های 2002، 2013 و 2020 به ترتیب در نواحی جنوبی، شرقی و شمال غربی شهر بوده است. نتایج تحلیل همبستگی دو متغیر LST و NDVI، گویای ارتباط منفی قوی بین آن ها بوده و افزایش شاخص UHIII با کاهش مقادیر پوشش گیاهی ارتباط مستقیم داشته است. بنابراین، پوشش گیاهی اثر مهمی در کاهش دمای سطح زمین و شدت جزایر حرارتی دارد.
اولویت های ناحیه ای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در دهستان های شهرستان شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از صنایع مهم در ارتباط با تولیدات و محصولات کشاورزی می باشد که موجب حفظ و نگه داری محصولات کشاورزی و مواد غذایی برای مدت طولانی و هم چنین اشتغال زایی و افزایش ارزش افزوده بخصوص برای مناطق روستایی که تولیدکننده اصلی محصولات کشاورزی هستند می شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی و ارائه مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش ARAS فازی برای شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی موردمطالعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهرکرد انجام شد. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی بود و جامعه آماری موردپژوهش شامل کلیه کارشناسان و صاحب نظران در حوزه تخصصی اعم از پژوهشگران، خبرگان و کارشناسان مرتبط در استان چهارمحال و بختیاری بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد 26 نفر شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد، با استناد به معیارها و ملاک های مکان یابی مستخرج از چارچوب مفهومی تحقیق، از نظر مطلوبیت در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی، دهستان های مرکزی، فرخشهر، طاقانک با وزن های 92/99%، 66/97% و 65/78% به عنوان بهترین مناطق شناسایی شدند. همچنین دهستان مرغملک با 98/64% پایین ترین وزن را از این منظر به خود اختصاص داده است.
تحلیل فضایی سطوح توسعه یافتگی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه از نظر برخورداری از شاخص های مختلف توسعه دارای عدم تعادل زیادی است. نخستین گام در فرایند برنامه ریزی منطقه ای، شناخت سطوح توسعه مناطق کشور به منظور تشخیص و رفع تنگناها و محدودیت های مناطق می باشد. لذا هدف این پژوهش، تحلیل فضایی سطوح توسعه یافتگی استان های ایران می باشد. بر اساس آمار موجود در سال 1397، 84 شاخص در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی استفاده شد. روش مورداستفاده در این تحقیق مبتنی بر ساخت شاخص ترکیبی است. به این منظور از روش های تحلیل عاملی، تاکسونومی عددی و روش تاپسیس، برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه استان ها، روش تحلیل مؤلفه های اصلی برای وزن دهی به شاخص های انفرادی، تحلیل سلسله مراتبی AHP نیز برای وزن دهی به ابعاد چهارگانه استفاده شد. در نهایت برای طبقه بندی سطح توسعه استان ها از قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج وزن دهی ابعاد توسعه، به ترتیب وزن نسبی بعد اقتصادی 0.536، بعد زیربنایی 0.219، بعد اجتماعی 0.162 و بعد فرهنگی 0.083 به دست آمد. نتایج سطح بندی شاخص ترکیبی کل توسعه نشان می دهد الگوی فضایی ایران شامل مناطق توسعه یافته با شاخص ترکیبی بین 0.344-0.95 (شامل 3 استان)، مناطق با سطح متوسط توسعه یافتگی با شاخص ترکیبی بین 0.15-0.34 (شامل 11 استان) و مناطق توسعه نیافته با شاخص ترکیبی بین 0.011-0.15 (شامل 17 استان) می باشد. نتایج تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی نیز مؤید وجود شکاف توسعه بین استان های ایران است. بنابراین لازم است در هرگونه تخصیص بودجه برای برنامه توسعه، استان های کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته موردتوجه برنامه ریزان و متولیان توسعه قرار گیرند.
تحلیل بقاء سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر تضمین بقا الگوهای فضایی موجود ازجمله دغدغه های جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای محسوب می گردد. در سنجش میزان بقا، یکی از روش های مؤثر و کارآمد، آنالیز بقا می باشد. هدف این پژوهش کاربست تحلیل بقاء در قالب نگرش توسعه پایدار محلی - منطقه ای است که به صورت توصیفی - تحلیلی از نوع مقطعی بر روی تمامی سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها و تعیین میزان بقا از روش کاپلان مایر در نرم افزار SPSS و برای مقایسه میانگین میزان بقا از آزمون لگ رنک استفاده شد. نوآوری اصلی این پژوهش، به کارگیری آنالیز بقا در سنجش میزان بقا در انواع الگوهای فضایی و جمع بندی مؤلفه های متناظر با آنالیز بقا است. که هر روستا را مانند یک شخص با مؤلفه های: دموگرافیک، بیولوژیکی و اجتماعی - اقتصادی در نظر گرفته است. نتایج نشان داد چشم انداز بقا روستاهای شهرستان های قزوین، آبیک و بوئین زهرا به علت روند توسعه ناپایدار و روابط مخرب اکولوژیکی منطقه کلان شهری تهران در چند دهه اخیر بسیار کوتاه است همچنین چشم انداز بقا شهرستان های آوج، البرز و تاکستان هرچند نسبت به مناطق یادشده از شرایط بهتری برخوردارند اما همچنان به لحاظ بقا وضعیت نگران کننده ای دارند. با آگاهی از میزان بقا می توان، با اتخاذ سیاست های مراقبتی برای مناطق پرمسئله و اقدامات لازم جهت پذیرش نقش های فرامنطقه ای متناسب با توان حیاتی آن ها، به افزایش طول عمر و بقاء این سکونتگاه ها کمک نمود.