فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی به عنوان راهبردی کارآمد برای حل معضل بیکاری، توسعه اقتصادی، فقرزدایی و عدالت اجتماعی به ویژه در جوامع روستایی ضرورت دارد. کارآفرینی و به تبع آن، توسعه کارآفرینی زنان روستایی پدیده ای پیچیده و چند بُعدی است و تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد. در این تحقیق تلاش گردیده عوامل و مؤلفه های مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی کشور شناسایی شود. ازآنجا که راهبرد کارآفرینی زنان به عنوان بخش عظیمی از جامعه روستایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی اهمیت ویژه ای دارد؛ بنابراین مطالعات تلفیقی و ترکیبی از نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه توسعه کارآفرینی زنان روستایی، می تواند رویکرد جدیدی برای شناسایی راهکارهای جامع، فراروی پژوهشگران قرار دهد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی پژوهش های انجام یافته در رابطه با کارآفرینی زنان روستایی طی ده سال گذشته (از سال 1386 تاکنون) است. در این پژوهش با بکارگیری روش فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل CMA 2 ، ضرایب همبستگی و نمونه های آماری تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که اندازه اثر متغیر بازاریابی (292/0) به استناد تفسیر اندازه اثر کوهن، تقریباً ضعیف ارزیابی می شود، و اندازه اثر سایر متغیرهای شاخص مورد بررسی (عوامل فردی، اجتماعی، اقتصادی، مالی) در حد متوسط و متوسط به بالا بوده است. طبق نتایج تحقیق، توسعه کارآفرینی زنان روستایی امری پویا و چند وجهی بوده، نیازمند توجه همزمان به عوامل فردی چون نیروی انسانی خلاق، حمایت های مالی و اقتصادی از زنان روستایی، عوامل فرهنگی و آموزشی و ارتقاء زیرساخت های محیطی در روستاهای کشور است.
نقش پیوندهای روستایی- شهری در امنیت غذایی خانوارهای روستایی مورد: دهستان دهدشت شرقی، شهرستان دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی یکی از مؤلفه های اصلی کیفیت زندگی ساکنین مناطق روستایی است. امنیت غذایی در مناطق روستایی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که یکی از این عوامل، کم و کیف پیوندهای روستایی- شهری است. در تحقیق حاضر نقش پیوندهای روستایی- شهری در امنیت غذایی خانوارهای روستایی بررسی شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، خانوارهای دهستان دهدشت شرقی در شهرستان دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد است. بر اساس نتایج سرشماری سال 1395، این دهستان دارای 46 آبادی دارای سکنه و 12277 نفر جمعیت در قالب 3159 خانوار است. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده و حجم نمونه مورد نیاز برای تکمیل پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 325 خانوار محاسبه شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل مسیر و رگرسیون خطی) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میانگین هزینه خانوارهای روستایی در محدوده موردمطالعه برابر با 825 هزار تومان بوده است. همچنین 5/32 درصد از خانوارهای موردمطالعه در شرایط ناامنی غذایی قرار دارند. همچنین، بعد اقتصادی پیوندهای روستایی- شهری با تأثیر کلی (621/0) بیشترین تأثیر و بعد اطلاعاتی با (137/0) کمترین تأثیر را بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی منطقه مورد مطالعه داشته است.
عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی مورد: شهرستان هندیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان می باشد که تعداد کل آن ها 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 230 نفر از آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و ورایی سازه بررسی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 19 و Lisrel 8.54 و برای نشان داده محدوده جغرافیایی مطالعه از Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین عامل های حمایتی، حرفه ای و مهارتی، برنامه ریزی و سیاست گذاری، مدیریت مزرعه، تشکیلاتی و اجتماعی با سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که عامل های تاثیرگذار با ضریب تبیین 81 درصد ( γ= 0.90, t=19.39 ).اثر مثبت و معنی داری بر زیست پذیری خانوارهای مورد بررسی داشته است.
تحلیل ویژگی های محیطی بر تنوع شخصیت انسان از دیدگاه فلاسفه اسلامی و نقش آن در برنامه ریزی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت موضوع میان رشته ای است. بر اساس مطالعات دانشمندان علوم محیطی، شخصیت انسان ها تا حد زیادی متاثر از رفتار فردی و اجتماعی انسان ها و البته در محیط های مختلف و در تناسب با اکوسیستم های طبیعی و اجتماعی است. به باور دانشمندان انسان ها در شرایط محیطی گوناگون دارای رفتارها و بعضا تنوع شخصیت هستند که در مباحث فلاسفه به ویژه فلاسفه اسلامی مورد تامل و تتبع قرار گرفته است. شخصیت به طور کلی به ویژگی انسانها اشاره دارد و به آن دسته از جنبه های انسانی و ویژگی موثر فردی که عمل و رفتار انسانها برگرفته از آن است. مقاله حاضر با هدف بررسی نقش عوامل مختلف در شکل گیری شخصیت انسان، به نقش محیط جغرافیایی(طبیعی و اجتماعی) در شکل گیری و تنوع شخصیت انسان از دیدگاه فلاسفه اسلامی پرداخته است. روش تحقیق، کیفی مبتنی بر منطق استفهام و رویکرد آن تاویل گرایی است. با توجه به هدف تحقیق، تحلیل متون مورد استفاده قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای بوده و روش تحلیل محتوای کیفی در فرایند انجام تحقیق به کار برده شد. جامعه آماری تحقیق منابع اصیل و تفسیری دانشمندان مسلمان به ویژه ابن خلدون، ابن سینا و ملاصدرا تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد نخست بنا بر تفسیر های موجود، محیط شامل مجموعه ای از شرایطی طبیعی و موقعیت های جغرافیایی و سپس محیط اجتماعی شامل مجموعه ای از شرایط و عوامل اجتماعی پیرامون انسان، در شکل گیری و تنوع شخصیت انسان نقش موثری دارد. سپس تحقیق حاضر نشان داد اعتقادات، باورها و رفتار های شخصی افراد در سومین عامل موثر در شکل گیری و تنوع شخصیت انسان است؛ اگرچه زیر بنای این موارد در عوامل محیطی و اجتماعی نهفته است. در نهایت این تحقیق نشان داد که بر اساس اندیشه های متفکران اسلامی، نقش محیط طبیعی و اجتماعی در شکل گیری شخصیت انسان، نقش ابتدایی است و در شکل گیری شخصیت انسان، عوامل اکتسابی و به ویژه اعمال اختیاری نقش کلیدی و اساسی را داراست.
اثرات و پیامدهای مهاجرت معکوس در تحولات محیطی- اکولوژیکی و کالبدی روستاهای ساحلی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت بازگشتی فرایند مهاجرت از روستا به شهر و اقامت نسبتاً طولانی در آنجا و سپس بازگشت به موطن روستایی است. عوامل مختلفی در این فرایند تأثیر داشته و مهاجران بازگشته در تحولات روستا نقش ایفا کرده اند. هدف تحقیق حاضر تحلیل و اثرات پیامدهای مهاجرت های معکوس در تحولات روستایی شهرستان رشت در طی دو دهه اخیر است. سؤال اصلی مقاله این است که تحولات روستاهای بخش ساحلی در ابعاد مختلف توسعه تا چه حدی در تعداد و میزان مهاجرت معکوس رابطه دارد و میزان تفاوت ها و اثرات و پیامدهای مهاجرت های معکوس در روستاهای ساحلی و جلگه ای چگونه بوده است؟ به همین منظور به روش کتابخانه ای و میدانی به دنبال جمع آوری اطلاعات و اسناد مورد نیاز بوده و جهت تکمیل داده ها و اطلاعات از ابزاری مانند مشاهده مستقیم و عکس و پرسشنامه نیز استفاده نموده و برای تعیین جامعه نمونه در مطالعات میدانی از روش مورگان استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد مهاجرت های روستایی در طی سال های اخیر شدت یافته و خانواده ها تمایل زیادی برای بازگشت به روستاها دارند. این روند در روستاهای ساحلی به دلیل برخورداری از آب و هوای ساحلی بیش از سایر نقاط شدت دارد و اثرات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی بر جای گذاشته است که بیشترین اثر آن در بخش کالبدی قابل مشاهده است.
تبیین و تحلیل معیارهای کاربری برنامه ریزی زمین در کاهش خطر زلزله جهت افزایش تاب آوری شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع زلزله باعث خسارت های زیادی به سیستم شهر شده که ناشی از عدم توجه به شناخت عوامل اساسی در آسیب پذیری در برابر زلزله می باشد، از این رو لازم است که به بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیر گذار کاربرد برنامه ریزی زمین در کاهش خطر زلزله جهت افزایش تاب آوری شهری پرداخته شود. هدف پژوهش کاهش آسیب پذیری شهر و تقویت برنامه ریزی کاربری زمین جهت بهینه سازی توانایی های شهر برای مقابله باخطرات ناشی زلزله با توجه به معیارهای، فضایی– کالبدی، اجتماعی، اقتصادی است. در این پژوهش سعی داریم که با تلفیقی از (3) معیار «ابعاد» و (12) زیر معیار و (23)«گزینه» متفاوت در قالب طیف مفهومی به تحلیل و ارزیابی شهرک اقماری آساوله، سنندج براساس مدل AHP، با استفاده از نرم افزار Expert choice بپردازیم. تحلیل نتایج پژوهش نشان می دهد؛ که معیار فضایی- کالبدی دارای بیشترین اهمیت می باشد. همچنین نتایج زیر معیارها در مجموعه معیار فضایی – کالبدی نشان می دهد؛ که خصوصیات ساختمانی، خصوصیات ژتوتکنیک وکاربری زمین دارای بیشترین اهمیت از نظر کاهش خطر زلزله جهت افزایش تاب آوری شهری شهرک آساوله سنندج را دارا بوده است. Abstract The occurrence of the earthquake has caused a lot of damage to the city system due to the lack of attention to recognizing the basic factors in vulnerability to earthquakes. Therefore, it is necessary to study and analyze the components of land use planning to reduce the risk of earthquakes. To increase urban resilience. The question of this research is: Which of the land use planning criteria are effective against earthquakes and increasing urban alleviation? The purpose of the research is to reduce the vulnerability of the city and strengthen land use planning to optimize the city's ability to cope with the earthquake hazards in terms of criteria, spatial-physical, social, and economic.To analyze the data from the AHP technique and model, use Expert selection and GIS software.In this research, three main dimensions of "dimensions", spatial-facet, social, and economic are considered, which are hypothetical concepts in two alternative situations, "reducing the risk of earthquakes and increasing urban resilience" based on the amount of privileges and relative importance of the case In order to investigate the main objective that includes determining the land application planning criteria to reduce the risk of earthquakes in order to increase urban alleviation, in order to provide raw information, field surveys have been carried out and based on the information obtained through the matrix The points used in the scorecard model are presented and presented in the form of descriptive information set. According to the obtained weights for each of the criteria after the comparison of the pair, according to the sub criteria and the options studied, the spatial and physical criteria with 710 have the highest importance, the economic criterion with 219. Medium importance And the social standard with 070. It has the least importance. Also, the results of the following criteria in the set of space-cluster criteria show that the constructional characteristics weighing 420, the characteristics of geotechnical with a weight of 248., land use with a weight of 159. has the highest weights and interference with a weight of 24. The lowest weight and rank It is important to study the ratio of earthquake risk reduction to increase urban resilience.The analysis of the research results shows that the spatial-physical criteria are the most important. Also, the results show the following criteria in the spatial-physical criteria set: the characteristics of construction, geotechnical properties and land use have the most importance in terms of reducing the risk of earthquakes to increase urban resilience.
مکان یابی بهینه فضای سبز شهری با استفاده از GIS و روش ANP (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مکان یابی بهینه فضای سبز شهری در شهر اردبیل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش ANP است؛ این پژوهش از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات و آمار مورد نیاز بر اساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و بازدید میدانی و مراجعه به سازمان های مربوطه انجام گرفته است. سپس معیارهای مورد استفاده جهت مکان یابی بر اساس ضوابط مکان یابی انتخاب شده و با استفاده از روش ANP در نرم افزار Super Decisions مقایسه های زوجی انجام گرفته و وزن معیار هر یک از شاخص ها جهت آماده سازی لایه ها برای تجزیه و تحلیل های فضایی در محیط Arc GIS 10.2 انجام گرفته است؛ نتایج تحقیق به گونه ای است که در بعضی مناطق شهر اردبیل فضای سبز کمتری به ازای تراکم جمعیتی بیشتر و برعکس، وجود دارد. از جمله این مناطق بخش هایی از منطقه سه و چهار اردبیل می باشد که با وجود تراکم جمعیتی زیاد دارای فضای سبز کمتری نسبت به مناطق یک و دو (بخصوص منطقه دو) هستند؛ در نهایت با نتایج حاصل از تلفیق لایه های وزن دار به دست آمده، در محیط GIS با کمک دستورهای GAMMA 0/9,Weighted Overlay, Weighted Sum مکان های اولویت دار که در درجه زمین های مناسب و نسبتاً مناسب بودند برای ایجاد فضای سبز شهری در شهر اردبیل شناسایی و پیشنهاد شدند؛ از جمله محله هایی که شناسایی شده و دارای کمبود فضای سبز شهری می باشند می توان به محله های معجز، باغمیشه، عالی قاپو، محمدیه، دانش و ... اشاره کرد .
تدوین سناریوها و ارائه راهبردهای مؤثر در تاب آوری اجتماعی آینده (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی، به تدوین سناریوهای تاثیرگذار در آینده تاب آوری اجتماعی و ارائه راهبردهای موثر در این زمینه خواهد پرداخت. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، بر اساس روش جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش برای آینده نگری تاب آوری شهری تعداد 45 نفر از متخصصین حوزه شهری است که از آن ها پرسش گری به عمل آمد و نتایج حاصل از بررسی آنان برای شناسایی عوامل کلیدی بر شکل دهی تاب آوری اجتماعی در آینده مورد استفاده قرار گرفت. نیروهای پیشران با روش دلفی مشخص، و سپس این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شده و حیاتی ترین عوامل مشخص، و برای نوشتن سناریوهای محتمل از نرم افزار آینده پژوهی استفاده شده است. یافته ها:در نمودار پراکندگی متغیرها وضعیت ناپایداری سیستم بر تاب آوری اجتماعی کلان شهر اهواز حاکم است. نتایج: از میان 54 عامل یاد شده پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده این سکونتگاه ها در خروجی نرم افزار میک مک ده عامل کلیدی با بیشترین میزان تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر آینده تاب آوری اجتماعی کلان شهر اهواز مشخص شد: وضعیت درآمد، تحریم، فقر، ضعف مدیریت شهری، افزایش مهاجرت، مشوق های مالی، بیکاری، کم شدن صادرات نفت، بافت فرسوده، ضعف نهادها که بیشترین نقش رادروضعیت آینده تاب آوری اجتماعی در کلان شهر اهواز ایفا می کنند.
شناسایی بافت های فرسوده شهری بر اساس شاخص های کالبدی مطالعه موردی: منطقه یک شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان سیستم های پویای اقتصادی- اجتماعی و زنده، به ناچار در طول حیات خود شاهد فرسودگی های کالبدی در بافت خود می شوند که از این بافت ها می توان به عنوان عضو بیمار شهرها نام برد. محدودیت های فضایی موجود در حریم شهرها مانعی برای توسعه افقی شهرها محسوب می شود و از طرف دیگر توسعه های جدید در پیرامون شهرها هزینه های بالایی را در مقایسه با توسعه میان افزا طلب می کند. با این اوصاف توجه به بافت های فرسوده و نوسازی و بهسازی آن ها از اولویت های مجموعه مدیریت شهری به حساب می رود. پژوهش حاضر بر اساس شاخص های کالبدی، درصدد شناسایی و تعیین میزان بافت های فرسوده در منطقه 1 شهر تبریز هست. در این راستا ابتدا معیارها و شاخص های مرتبط با بافت های فرسوده در کالبد شهر شامل نفوذپذیری، پایداری وزیرشاخص های آن ها شامل؛ کیفیت ابنیه، عمر ابنیه، تعداد طبقات ساختمانی و نوع مصالح ساختمانی، و ریزدانگی) مشخص گردید و سپس با بهره گیری از نظرات کارشناسان و با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی این معیارها و شاخص ها وزن دهی شدند در مرحله بعد با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار ARC GIS نقشه فرسودگی منطقه موردمطالعه تولید و در نهایت هم با همپوشانی نقشه های معیارها مورداستفاده، نقشه نهایی بافت فرسوده منطقه موردمطالعه تولید و میزان مناطق بافت فرسوده مشخص گردید. است. نتایج حاصله نشان می دهد که 27% محدوده این منطقه شهری از فرسودگی متوسط به بالا برخوردار می باشد. در واحد تحلیل نواحی منطقه موردمطالعه نیز ناحیه 5، با دارا بودن 45.3% از بیشترین محدوده فرسودگی برخوردار هست. در مقابل ناحیه 1 (محدوده شهرک ولیعصر)، با 12%فرسودگی کمترین میزان فرسودگی را در میان نواحی به خود اختصاص داده است.
تبیین مسائل حکمروایی شهری در سناریوهای آینده کلان شهر تهران مبتنی بر رویکرد تبدیل سناریوهای کیفی به کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45 - 62
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی های عملکردی، ساختاری و ذاتی شهرهای امروزی و انبوه عدم قطعیت های ناشی از این پیچیدگی ها در کنار رشد برق آسای شهرها در همه ابعاد، پرداختن به آینده های بلندمدت آن ها را بسیار دشوار کرده است. در این بستر است که سناریو نگاری در مدیریت شهری رواج پیداکرده و اخیراً با استقبال گسترده ای از طرف مدیران، تصمیم گیران و تحلیل گران موضوعات شهری روبه رو شده است. باوجوداین، کاربردی ساختن سناریوها در برنامه ریزی و مدیریت شهری یک دغدغه کلیدی است که در پاسخ به این دغدغه استفاده روش های ترکیبی سناریو نگاری و تبدیل داستان های سناریوها به مدل های کمی و قابل ارزیابی موردتوجه قرارگرفته است. گرچه تمرکز بیشتر مطالعات صورت گرفته بر استفاده از روش های ترکیبی برای ساخت سناریوهای محیطی (تغییر اقلیم، آب، تغییر کاربری اراضی و..) بوده است، اما از ظرفیت این رویکرد برای بهره گیری در سناریوهای حکمروایی شهری نباید غافل بود. در این پژوهش سناریوهای کیفی حکمروایی شهری کلان شهر تهران با استفاده از روش نقشه شناختی فازی مدل سازی شده و میزان تأثیرگذاری هر سناریو بر مسائل کلیدی حکمروایی شهری به صورت کمی ارزیابی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بر اساس سه عدم قطعیت بحرانی: 1- مشارکت سمن ها و نهادهای مدنی در مدیریت شهری، 2- تأثیر فرآیند جهانی شدن بر کلان شهر تهران و 3- میزان تغییر و اصلاحات در نظام اداره کشور، هشت سناریوی ممکن شکل خواهد گرفت، که دراین بین پنج سناریوی سازگار آینده های متفاوتی برای حکمروایی کلان شهر تهران رقم خواهند زد. میزان تأثیرگذاری هرکدام بر هفت مسئله کلیدی حکمروایی شهری متفاوت است و بر اساس مدل سازی صورت گرفته، غیر از سناریوی اول که حکمروایی شهری تهران در وضعیت ایده ال قرار دارد، در همه سناریوهای باقی مانده مسائل حکمروایی تشدید خواهند شد.
مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر لاهیجان با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
17 - 30
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی از شهرهای ایران به خصوص اراضی حاشیه ای شهرها، تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل گردیده است. هم چنین شهر لاهیجان نیز مانند بسیاری از شهرهای ایران به دلیل افزایش ساخت وساز، دچار تغییر و تحولات قابل توجهی در زمینه کاربری اراضی شده است. هدف پژوهش حاضر مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از LCM و CA MARKOV می باشد، روش پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. در این راستا از تصاویر ماهواره ای لندست مربوط به چهار دوره زمانی 1368، 1379، 1389 و 1397 بهره گرفته شده است. تصاویر چهار دوره پس از عملیات پیش پردازش با استفاده از روش حداکثر احتمال طبقه بندی گردیدند. سپس با استفاده از مدل LCM و CA MARKOV به شناسایی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر لاهیجان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مساحت اراضی ساخته شده از سال 1368 تا 1397 نزدیک به 1250 هکتار افزایش یافته و اراضی جنگل و باغات در این دوره با کاهش حدوداً 2000 هکتاری روبه رو بوده است. بنابراین با توجه به مقایسه طبقه بندی ها و نتایج حاصل از مدل LCM مشخص می گردد، که بیشترین تغییرات در این دوره مربوط به جنگل و باغات می باشد. در پایان با به کارگیری مدل زنجیره مارکوف تغییرات کاربری اراضی را برای سال 1409 را پیش بینی شده است. ازاین رو با توجه به نتایج حاصل از پیش بینی تغییرات احتمال می رود که در سال 1409 میزان 5/760 هکتار از اراضی جنگل و باغات کاسته شده و 91/53 هکتار به اراضی ساخته شده، 09/693 هکتار به شالیزارها و 5/13 هکتار نیز به پهنه آبی افزوده خواهد شد. بنابراین بررسی ها نشان می دهد رشد مساحت ها در محدوده موردمطالعه متناسب و همسو نبوده؛ و این مسئله باعث ایجاد پدیده گستردگی در شهر لاهیجان گردیده است.
تطبیق اجزای ساخت معنا با ساخت کالبد در مجموعه تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
109 - 125
حوزههای تخصصی:
ساخت، کل متشکل از واحدهای تقسیم، رابط ها، مفاصل و مرزهاست که با گشتارهایی، حول انتظام دهنده هایی در تبعیت از اصولی شکل می گیرند. چنین ساختی واجد معنایی است. معنا، ذهنیتی است که از واژه، جمله، پاراگراف یا متن برای خواننده مستفاد می شود. پژوهش ساخت معنا، در زمینه شهر می تواند در ابعاد مختلف آن انجام گیرد. از آنجا که بعد کالبد، محسوس، باثبات و عینی ترین بُعد شهر است، پژوهش ساخت معنا در ساخت کالبد شهر انجام شده است. مجموعه تاریخی شهر یزد از ارزشمندترین مجموعه هایی است که به عنوان یک متن در کتابِ شهرِ یزد قابل پیگیری است. این متن همواره، متنی بامعنا بوده ولی مداخلات انجام شده در مجموعه گاهی سبب از دست رفتن معانی مترتب بر آن شده است. در این پژوهش،"ساخت"، "معنا" و "کالبد"، مفاهیمی هستند که در ابتدا، مرور و مدل های نظری آنها ساخته و ارائه شدند. سپس با مدل های یاد شده، ساخت معنا و ساخت کالبد مجموعه یاد شده با روش های توصیفی، پیمایشی و نسبت ساخت معنا و ساخت کالبد با روش تطبیقی پژوهش شدند. تطبیق و تناظر ساخت معنا با ساخت کالبد در مراتب کلان، میانه و خُرد، اشتراک شکل دهنده ها (اصول) و اجزای تشکیل دهنده آنها از دستاوردهای این پژوهش هستند. استفاده از مدل های ارائه شده در موارد مشابه توصیه می شود.
تبیین مفهوم ریسک و سنجش میزان ریسک لرزه ای مناطق شهری (مطالعه موردی: نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نقشه پهنه بندی خطر زلزله در ایران، بخش زیادی از این کشور در محدوده خطر نسبتاً متوسط روبه بالا قرار دارد. از سوی دیگر، دوره های غیرلرزه ای بعضی گسل ها در سده بیستم (حتی آرامشی هزارساله) نشان دهنده لرزه زا نبودن این گسل ها نیست. در این میان، قضاوت شهروندان از خطر باید بر این مبنا باشد که آن ها در منطقه ای زلزله خیز سکونت دارند. براین اساس ضروری است ارزیابی ریسک لرزه ای مناطق مختلف کشور با هدف کاهش خطرپذیری جوامع شهری در اولویت برنامه ریزی ها قرار بگیرد. در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، ضمن معرفی دیدگاه ها و مدل های مختلف مرتبط با مفهوم شناسی ریسک و آسیب پذیری، ریسک پذیری لرزه ای شهر نجف آباد بررسی شد. برای این منظور، از پارامترهای گوناگون کمی و کیفی براساس رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره و روش تحلیل شبکه (ANP) و ارائه مدل کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد حدود 60 درصد مساحت توسعه یافته شهر - که دربرگیرنده ساختمان های خشتی و آجر و آهن است - ریسک پذیری متوسط روبه بالایی دارد. با تطبیق نقشه تراکم جمعیت بر این پهنه، حدود یک چهارم جمعیت شهر (در بعضی قسمت ها با تراکمی بین 70 تا 100 نفر در هکتار) خطرپذیری بالایی دارند.
نقش سیاست های تعدیل ساختاری در دگردیسی اقتصاد روستایی ناحیه رضوانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
159 - 175
حوزههای تخصصی:
توسعه به ویژه توسعه اقتصادی یکی از اهداف مهم کشورهای درحال توسعه است. براین اساس، اجرای سیاست های تعدیل ساختاری نیز از مهم ترین اقدامات به شمار می آید. در کشور ایران از سال 1389 به بعد، قانون هدفمندی یارانه ها به عنوان یکی از سیاست های تعدیل ساختاری اجرا شد. دامنه گسترده پیامدهای اجرای این قانون، پرسش های متعددی را مطرح کرد. از جمله اینکه بازتاب و نتیجه قانون هدفمندی یارانه ها در اقتصاد روستایی چه بوده است؟ بنابراین در پژوهش کیفی حاضر، بررسی زمینه ای بازتاب های پرداخت یارانه در سکونتگاه های روستایی شهرستان رضوان شهر پرداخته شد و تجزیه و تحلیل داده ها به کمک تئوری زمینه ای صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد در حوزه اقتصاد روستایی، اجرای هدفمندی یارانه با پیامدهایی مانند «تعدد ردیف های هزینه کرد خانوار و افزایش حجم پرداخت های از پیش برقرار در اقتصاد روستا»، «تقویت بنیه درآمدی خانوار روستایی»، «برپایی و تشدید شکاف میان تولیدگران و خانوارهای روستایی»، «دگرش الگوی کسب و مصرف ثروت در اقتصاد روستا»، «ایجاد تکانه در جریان سرمایه میان اقتصاد روستا و شهر» و «تشدید روند فرامحلی شدن و سیاسی شدن اقتصاد روستایی» همراه بوده که درنهایت به سه مقوله کلان «تغییر هزینه و درآمد روستاییان»، «دگرگونی نظام تولید و مصرف ثروت در اقتصاد روستایی» و «رشد ریسک پذیری در اقتصاد روستایی» منجر شده است.
سنجش ظرفیت اجتماعی در پذیرش اصول رشد هوشمند در نواحی شهری (مطالعه موردی: کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
239 - 264
حوزههای تخصصی:
به دنبال ظاهرشدن پیامدهای ناگوار رشد پراکنده شهری، سیاست های رشد هوشمند به منزله راهکارهایی سازگار با توسعه پایدار در سطح جهان شناخته شده است. در حال حاضر، این سیاست های چکیده ای است که همه نظریه های گذشته را دربرمی گیرد و برای منطقی کردن گسترش شهرها به آن توجه می شود. افزون بر این، ظرفیت سازی و سنجش ظرفیت مردم در رسیدن به توسعه پایدار الزامی است. با توجه به اصل تشویق همکاری های جامعه و سهامداران، پیشنهاد نظرسنجی برای افزایش مشارکت شهروندان در حل مسائل شهری مطرح می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ظرفیت اجتماعی ده ناحیه شهر کاشان در پذیرش اصول ده گانه رشد هوشمند است. در این پژوهش اصول رشد هوشمند یک بار ترکیب شده و پس از مقایسه مقبولیت آن در قالب یک سیاست در ده ناحیه، تفاوت های نواحی در پذیرش اصول آزموده شده است. پس از این، بررسی جزئی تر مقبولیت هر اصل در هر ناحیه در قالب ظرفیت سنجی اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر کاربردی است که برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز آن از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. داده ها به کمک پرسشنامه در مقیاس پنج طیفی لیکرت، با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و نقشه ها با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شده است. جامعه آماری، 66.731 خانوار ساکن در شهر کاشان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد کل نمونه 320 به دست آمده است. براساس نتایج، ناحیه بازار بیشترین و ناحیه خزاق کمترین ظرفیت اجتماعی را در پذیرش رشد هوشمند دارند. در بررسی هر اصل در ناحیه های شهر کاشان مشخص شد ظرفیت اجتماعی در پذیرش چهار اصل توسعه انتخاب ها و فرصت های مسکن، حفاظت از فضاهای باز و نواحی زیست محیطی، استفاده از تکنیک های طراحی نوآورانه و تشویق همکاری های جامعه و سهامداران تفاوت معناداری ندارد.
مقایسه روش های طبقه بندی پیکسل پایه و شیءگرا در تهیه نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصویر ماهواره ای (مورد شناسی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم برای برنامه ریزی و مدیریت شهری به خصوص در راستای نیل به توسعه پایدار در نواحی شهری و استفاده بهینه از سرزمین، در دسترس بودن اطلاعات صحیح و بهنگام از وضعیت کاربری اراضی مناطق شهری است. در این راستا، هدف از انجام این تحقیق مقایسه دو روش طبقه بندی پیکسل پایه و شیءگرا در تهیه نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصویر ETM<sup>+</sup> در شهر ایلام با استفاده از نرم افزار Idrisi Selvi است. پس از تهیه تصویر مربوط و اعمال تصحیح هندسی و رادیومتریک بر روی تصویر با استفاده از دو روش مذکور، نقشه کاربری اراضی استخراج شد. برای ارزیابی دقت طبقه بندی از شاخص های صحت کل، ضریب کاپا، دقت تولیدکننده و دقت استفاده کننده استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که روش طبقه بندی شیءگرا تصویری با وضوح بهتر نسبت به روش طبقه بندی پیکسل پایه ارائه می دهد. نتایج برآورد دقت هم نشان می دهد که روش شیءگرا در هر دو شاخص صحت کل و ضریب کاپا با مقادیر به ترتیب 94 درصد و 91 درصد نسبت به روش پیکسل پایه با صحت کل و ضریب کاپا با مقادیر به ترتیب 88 درصد و 86 درصد، دقیق تر است. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق پیشنهاد می شود که روش طبقه بندی شیءگرا در تهیه نقشه های کاربری اراضی مناطق شهری مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی و رتبه بندی موانع اجرای کامل طرح جامع و تفضیلی شهر ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
42-55
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، شناسایی و رتبه بندی موانع اجرای کامل طرح جامع و تفضیلی شهر ایلام می باشد. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نقطه نظر چگونگی جمع آوری اطلاعات، از نوع تحقیقات آمیخته (کمی-کیفی) می باشد. جامعه آماری شامل دو بخش است بخش کیفی که شامل 30 نفر از کارشناسان شهرداری و اعضاء شورای شهر ایلام و بخش کمی شامل کارکنان شهرداری ایلام به تعداد 225 نفر می باشند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی صوری و محتوایی توسط استاد راهنما تأیید شده است. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه (90/0) محاسبه گردید، که این ضریب از نظر آماری قابل قبول می باشد. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار spss نسخه 22 و لیزرل نسخه 5/8 استفاده شده است. روش های آماری مورد استفاده آزمون کلموگروف-اسمیرنف به منظور بررسی نرمال بودن داده ها و آزمون معادلات ساختاری به منظور بررسی فرضیه ها و از تکنیک دلفی فازی جهت رتبه بندی متغیرها استفاده شده است. بر اساس نتیجه تحلیل عاملی، بار عاملی شاخص های موانع اجرای کامل طرح جامع و تفضیلی شهر ایلام بزرگتر از 50/0 و ضرایب معناداری آنها نیز بزرگتر از 96/1 می باشند لذا همه مؤلفه ها شامل: نبود تمرکز قدرت و امکانات اجرایی، تأخیر در تهیه طرح های تفصیلی و اجرایی، ویژگی خاص طرح، برخورد انفعالی با طرح و کارا نبودن تشکیلات و سازمان های، نبود مشارکت محلی، مشکلات مربوط به تملک زمین و همه 24 شاخص موانع اجرای کامل طرح جامع و تفضیلی شهر ایلام تأیید شده اند. با توجه به رتبه بندی مؤلفه ها، مشکلات مربوط به تملک زمین با وزن 240/0 کمترین تأثیر و برخورد انفعالی با طرح و کارا نبودن تشکیلات و سازمان های با وزن 355/0 بیشترین تأثیر بر اجرای کامل طرح جامع و تفضیلی شهر ایلام مؤثر هستند.
سناریوسازی تفکیک قطعات زمین در فرایند توسعه شهری (مطالعه موردی: نواحی پیرامونی شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
625 - 652
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی توسعه شهری همواره با چالش های جدید در زمینه افزایش پیچیدگی ها در محیط تصمیم گیری روبه رو بوده است و این امر ضرورت به کارگیری روش های جدید را ایجاد می کند. در این زمینه، برنامه ریزی مبتنی بر سناریوسازی به عنوان رویکردی جدید می تواند به شناسایی و ارائه سناریوهای گوناگون برای تصمیم گیری های مشخص در مدیریت شهری کمک کننده باشد. در فرایند توسعه شهری، مقوله تفکیک اراضی همواره از موضوعات بحث برانگیز در راستای گسترش مناطق شهری بوده و عوامل متعددی در تعیین اندازه مساحت قطعات مورد نظر دخیل بوده است. در پژوهش حاضر، چهار عامل بعد خانوار، سطح درآمد، قیمت زمین و میزان دسترسی به مراکز شهری، متغیرهای مستقل هستند و مساحت زمین نیز متغیر وابسته است. نتایج بررسی اهمیت هریک از متغیرهای مستقل در تبیین متغیر وابسته در رابطه رگرسیون ارائه شده است. منطقه مطالعه موردی شهر سمنان است که تا افق طرح جامع (1405) نیاز به 86 هکتار زمین دارد. فرایند مدل سازی تفکیک زمین در هفت گام انجام شده است. ابزار پایه مورد استفاده برای تقسیم بندی زمین مدلی است که داهال و چو (2014) ارائه کرده اند. با درنظرگرفتن متغیرها و روابط ارائه شده برای تعیین اندازه قطعات تفکیکی، چهار سناریو به دست آمده است. درنهایت با توجه به ویژگی های شهر سمنان، سناریوی محتمل که مبتنی است بر اسکان قشر پایین و متوسط درآمدی در ناحیه پیرامونی شهر، انتخاب و نحوه قطعه بندی آن ارائه شد.
سنجش مکانی-زمانی فرم فضایی شهر ارومیه با تأکید بر شاخص های تراکم شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
629 - 653
حوزههای تخصصی:
تراکم از مباحث کلیدی مطالعات شهری و از مهم ترین عناصر شناسایی فرم شهر است که پایش تغییرات آن در ترسیم وضعیت کالبدی-اجتماعی و تحلیل روند تحولات شهر اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی روند تغییرات و نحوه توزیع فضایی-زمانی شاخص های تراکم شهری ارومیه طی سال های 1375-1395 با استفاده از روش های آماری است. جامعه آماری مناطق پنج گانه شهر ارومیه است. نتایج پژوهش نشان دهنده افزایش مقادیر همه شاخص های مدنظر و ناهمگنی در توزیع است؛ به طوری که محدوده جنوبی شهر تراکم ساختمانی و سرانه زیربنای بالا و شمال شهر تراکم جمعیتی بالا و سرانه زیربنای پایینی دارد. ضریب موران شاخص ها از الگوی تصادفی و پراکندگی به خوشه ای حرکت کرده است. بیشترین تغییر نیز به سرانه خالص مسکونی با افزایش ضریب 04/0- در سال 1375 به 4/0 در سال 1395 مربوط است. ضریب گری نیز با کاهش و فشردگی همراه بوده است و بیشترین فشردگی در جمعیت، واحد مسکونی و زیربنا به میزان 28/1 تا 82/0 واحد و کمترین فشردگی در مساحت با کاهش 15/0 واحدی است. در ضریب ویلیامسون بیشترین نابرابری در مساحت، جمعیت تعداد خانوار و زیربناست و بقیه شاخص ها توزیع متعادل تری دارند. آنتروپی متغیرهای مساحت با افزایش ضریب به 57/1 و 97/0 بیانگر الگوی پراکنش است. در تراکم مسکونی نیز FAR و تراکم ساختمانی با ضرایب کمتر از 5/0 نشان دهنده قطبیت و تعادل نداشتن در توزیع است. به طورکلی با وجود متعادل شدن توزیع و حرکت شاخص ها به سمت فشردگی محدود، شهر با افزایش نابرابری و توزیع قطبی در شاخص های تراکم ساختمانی و سرانه زیربنا در منطقه 1 و 5 و شاخص جمعیتی در منطقه 2 مواجه است. تحول ساختار شهر در دهه گذشته نیز موجب قطبی ترشدن ساختار فضایی شهر از نظر جمعیتی و ساختمانی و افزایش نابرابری شده است. همچنین منطقه 5 با بیشترین نابرابری در توزیع شاخص ها مواجه بوده و نامتعادل تر است.
بررسی عوامل مؤثر در زیست پذیری بافت های فرسوده شهر ایلام (مطالعه موردی: محله بانبرز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
34-55
حوزههای تخصصی:
عوامل زیادی در زیست پذیری و تشدید زیست پذیری نقش ایفا می کنند که هر عامل به نحوی در تصمیمات و انگیزش افراد و جامعه جهت سکونت و اقامت تأثیرگذار است. وجود این عوامل موجب رونق زیستی و نبودشان موجب رکود زیستی در یک مجموعه می گردد. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در زیست پذیری بافت های فرسوده به صورت توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان محله بانبرز شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 376 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 968/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های اجتماعی (از طریق عامل های مشارکت ساکنان و امنیت اجتماعی)، اقتصادی (از طریق عامل های دسترسی مناسب به خدمات عمومی و امکانات شهری، تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در بافت، وجود استانداردهای زندگی)، کالبدی (از طریق عامل های کیفیت و قدمت ابنیه (میزان فرسودگی مصالح و بنا)، وجود عناصر هویت بخش و شاخص بصری، مساحت مناسب و کافی مسکن، سازگاری ابعاد معابر بافت و تراکم طبقات)، مدیریتی (از طریق عامل های مدیریت یکپارچه در بین نهادها، ایجاد تسهیلات مالی برای ساکنان بافت، میزان حمایت از سرمایه گذاران در بافت) و زیست محیطی به عنوان عامل های مؤثر بر زیست پذیری در محله بانبرز شناسایی شدند. همچنین از نظر ساکنان، وضعیت زیست پذیری محله بانبرز نامناسب است (055/2 m=)، که وضعیت زیست پذیری اقتصادی محله از سایر مؤلفه ها ضعیف تر است (925/1 m=).