فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های بررسی های ژئومورفولوژی، تعیین میزان کارستی شدن و شدت فرسایش سنگ های کربناته است. در این پژوهش، با استفاده از نه متغیر سعی بر پهنه بندی شدت انحلال سنگ های کربناته در حوضة سیف آباد لاغر بوده است. داده های مورد نیاز از منابع مختلف نظیر سازمان هواشناسی، آب منطقه ای استان فارس، نقشه های زمین شناسی منطقه، و مدل ارتفاعی رقومی استخراج و لایه های لازم تهیه شد. همچنین، با استفاده از تابع گاما فازی با ضرایب مختلف تحت نرم افزار ArcGIS، نقشه های پهنه بندی شدت انحلال تهیه شد. برای ارزیابی، ضریب همبستگی خروجی ها با میزان یون کلسیم محلول در آب های زیرزمینی منطقه محاسبه شد که نشان دهندة ارتباط قوی ضریب گاما 4/0 با درون یابی یون کلسیم و تناسب این ضریب برای پهنه بندی شدت انحلال کارست است. به علاوه، حوضه دارای نرخ فرسایشی کم است و بیشینة شدت فرسایش انحلالی کارست در جنوب غربی منطقه و کمینة آن در شمال حوضه رخ می دهد. همچنین، بیشینة فرسایش انحلالی در سازندهای غیرکربناته بر نهشته های رسوبی پادگانه ای و در سازندهای کربناته بر گروه بنگستان انطباق دارد. کمترین میزان فرسایش در سازندهای کربناته در کنگلومرای بختیاری و در سازندهای کربناته در آهک آسماری و جهرم اندازه گیری شده است.
واکاوی وردایی زمانی-مکانی رطوبت جوی ایران زمین طی بازه زمانی 2013-1979(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای این پژوهش از داده های ماهانة شبکه ای نم ویژه و نم نسبی مرکز اروپایی پیش بینی های میان مدت جوی طی بازة زمانی 1/1979 تا 12/2013 بهره گرفته شد. به کمک روش ناپارامتریک من کندال، معناداری روند مقادیر نم ویژه و نم نسبی برای هریک از یاخته های مکانی در 9 تراز مختلف جوی در سطح اطمینان 95 درصد آزموده شد. از تخمین زن شیب سن برای برآورد مقدار تغییرات کمک گرفته شد. یافته ها نشان داد اگرچه روند دو سنجة رطوبتی جو در کرانه های ساحلی دریاهای جنوب (خلیج فارس و دریای عمان) و جنوب غرب دریای خزر مثبت است، بر روی اغلب گسترة ایران زمین از مقدار رطوبت جوی و نم نسبی کاسته شده است. به لحاظ مکانی، بیشترین مقدار تغییرات کاهشی در هر دو سنجة رطوبتی جو در گسترة مکانی بین مدارهای 34 تا 36 درجة عرض شمالی ایران رخنمود داشته است. همچنین، نیمرخ عمودی روند بیان کنندة آن است که در لایة پایین وردسپهر، مقادیر نم ویژه و نم نسبی پهنة ایران زمین بیشترین مقدار کاهشی را داشته است. سری زمانی استانداردشدة میانگین پهنه ای بیان کنندة آن است که به لحاظ زمانی از سال 1979 تا 1998، نا هنجاری مقادیر نم ویژه و نم نسبی جو مثبت بوده است؛ در حالی که از سال 1999 تا پایان دورة آماری، نا هنجاری دو سنجة رطوبتی منفی بوده است.
پیش بینی مقدار تغییرات سالانه خط ساحلی دریای خزر (محدوده دلتای رودخانه ای گرگان رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امواج، جریان های دریایی و باد تحت تأثیر نوسان های سطح آب دریا، تغییرات زیادی بر مناطق ساحلی تحمیل می کند. در این پژوهش، پیش آمدگی دلتای رودخانه ای گرگا ن رود در مصب بررسی شده است. هدف این تحقیق، بررسی مقدار تغییرات خط ساحلی با استفاده از دو روش مختلف و پیش بینی موقعیت آیندة این خط است. با تهیه و پردازش تصاویر ماهواره ای در نرم افزار ENVI و رقومی سازی آنها در نرم افزار ARCGIS9.3، بررسی مقدار تغییرات و پیش بینی آیندة موقعیت خط ساحلی با استفاده از روش برش های عرضی ارزیابی شد. با توجه به طول پیش آمدگی دلتا در داخل دریای خزر و مقدار تغییر متوسط سالانة 2/40 متر به روش مقدار نقطة پایانی، پیش آمدگی قاعدة دلتای گرگان رود به داخل دریا طی 112 سال اخیر شکل گرفته است. نتایج نشان می دهد مقدار متوسط تغییرات سالانه در محدودة بررسی شده با روش نقطة پایانی و مقدار میانگین، به ترتیب معادل2/40 و 1/61 متر در سال است. در بین دو روش استفاده شده، روش مقدار نقطة پایانی برای پیش بینی تغییرات دوره های کوتاه مدت و روش مقدار میانگین برای پیش بینی تغییرات دوره های بلندمدت کارایی بهتری دارد.
ارزیابی دمای سطح زمین در ارتباط با روند تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: حوضه آبخیز طالقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین همواره به دلیل عوامل انسانی و طبیعی در حال تغییر است که می تواند منجر به تغییرات قابل توجهی در میزان محصولات کشاورزی و فرایندهای خاکسازی در سطح زمین شود. در این راستا استفاده از سنجش از دور به عنوان یک تکنولوژی کارآمد در مطالعات تغییرات کاربری اراضی و نیز بررسی دمای سطح زمین همواره مورد نظر کارشناسان بوده است. در این مطالعه از روش سبال (SEBAL) (الگوریتم تعدیل یافته انرژی سطح برای زمین) در حوضه آبخیز طالقان به منظور مدل نمودن دمای سطح زمین (LST) و تعیین ارتباط آن با کاربری/پوشش اراضی (LULC) استفاده شده است. برای این منظور از تصاویر TM (1987) و ETM+ (2010) استفاده شده و پس از انجام مراحل مختلف پردازش تصاویر نسبت به استخراج نقشه های کاربری اراضی بر اساس روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) در دوره زمانی23 ساله اقدام گردید. دقت طبقه بندی به روش SVM با بررسی از طریق داده های حقایق زمینی، در تصویر TM و ETM+ برحسب ضریب آماری کاپا به ترتیب 83/0 و 89/0 و براساس دقت کلی 37/88 و 86/92 درصد بدست آمده است. بیشترین تغییرات کاربری اراضی در اراضی مرتعی به چشم می خورد که به اراضی مرتعی با اهمیت پایین تر یا اراضی بایر تبدیل شده اند. علاوه بر این، افزایش بیابان زایی و کاهش پوشش گیاهی، روند افزایش دمای سطح زمین (LST) را تحت تأثیر قرار می دهد. بیشترین LST در مناطق مسکونی و اراضی بایر با رخنمون سنگی مشهود است که با گذشت سالیان متمادی نیز روند افزایش دما قابل تأمل است. نتایج این پژوهش در مطالعات حفاظت منابع طبیعی بسیار کاربردی بوده و می تواند راهگشای برنامه ریزی های حفاظت منابع طبیعی قرار گیرد.
روند تغییرات زمانی مخاطره توفان های تندری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از داده های فراوانی وقوع ماهانه ی روزهای توأم با توفان تندری 25 ایستگاه سینوپتیک کشور در طی بازه ی زمانی 1960تا 2010 و روش های تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی وارد با مجذور فاصله اقلیدسی و آزمون ناپارامتری من کندال روند تغییرات زمانی مخاطره توفان های تندری در ایران مورد بررسی قرار داده شده است. با توجه به بررسی های حاصل از تحلیل خوشه ای 3 ناحیه ی اقلیمی با روندهای مشابه از نظر فراوانی وقوع توفان های تندری، شامل منطقه شمال غرب و شمال میانی؛ نیمه ی غربی و شمال شرق ؛ نیمه ی جنوبی، سواحل دریای خزر، بخش های مرکزی و شرقی کشور شناسایی گردید. نتایج حاصل از بررسی توزیع زمانی توفان های تندری ایران نشان داد که بیشترین فراوانی رخداد این مخاطره در ماه های می، آوریل، ژوئن و اکتبر می باشد. در بازه ی زمانی فصلی نیز اوج فعالیت توفان های تندری در فصول بهار و پاییز متمرکز شده است. علاوه بر این از نظر مکانی در بازه های زمانی ماهانه، فصلی و سالانه حداکثر فراوانی وقوع توفان های تندری در مناطق شمال غرب و غرب بسیار بیشتر از سایر مناطق ایران می باشد.
واکاوی آماری موج گرمایی و دماهای گرانگین بیشینه کرمانشاه و ارتباط آن با نوسان اطلس شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعه فرین ها و حدی ها برای کارشناسان و دانشمندان اقلیم به علت تأثیرات شدید و مخربی که بر فعالیت های انسانی و فرایندهای طبیعی دارند، مورد توجه قرارگرفته اند که در کشور ما نیز به صورت پراکنده به این مهم پرداخته می شود. در این پژوهش سعی شده پیش بینی و تحلیل دماهای کرانگین بالای کرمانشاه با استفاده از داده های بیشینه مطلق سالانه ایستگاه کرمانشاه و ارتباط آن ها با شاخص اقلیمی اطلس شمالی طی یک دوره 50 ساله (2010- 1961) بررسی شود. از روش رگرسیون (پلی نومیال و لگاریتمی) و آماره من- کندال برای آزمون معنی داری روند تغییرات سری های دمایی استفاده شد و نمودار آن با استفاده از نرم افزار مطلب ترسیم گردید. با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون ارتباط آن ها با شاخص NAO و موج گرمایی بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که دمای 2 دهه 1970 و 1980 پایین تر و 3 دهه 1960، 1990 و 2000 بالاتر از متوسط طولانی مدت باشند و دهه 1980 سردترین و دهه 2000 گرم ترین دهه معلوم گردید. نتایج کلی این پژوهش بیانگر نوسانات فصلی در سری دماهای کرانگین بیشینه کرمانشاه است که این نوسانات معنی دار نیستند. برای پیش بینی دمای کرانگین بیشینه کرمانشاه مدل هالت وینترز بهترین مدل تشخیص داده شد که حاصل از این مدل نشان می-دهد در سال های 2014 و 2019 دما افزایش ناهنجاری خواهد داشت. بیشترین همبستگی بین نوسان اطلس شمالی و دماها در فصول سرد سال و در بازه زمانی یک ماهه و به صورت منفی نمود پیداکرده، درحالی که ضریب همبستگی در فصول گرم سال با وقفه سه ماهه و از رابطه ای مثبت برخوردار است.
تغییرپذیری شدت پرفشار سیبری در دوره تشدید گرمایش جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرپذیری زمانی و مکانیشدت پرفشار سیبری ( SHI)،در دوره تشدیدگرمایش جهانی موضوع پژوهش پیش رو می باشد. در این راستا، از داده های ماهانه SLP (NCEP/NCAR Reanalysis 1)جهت استخراج شاخص SHI به عنوان بیشترین مقدار فشار در قلمرو مکانی آناستفاده شده است.با تحلیلِداده های آنومالی دمای سطح زمین (مرکز ملی داده های اقلیمی )، دو دوره متمایز قبل از سال 1973 و بعد از این سال تشخیص داده شد. در نهایت معنادار بودن تغییرات زمانی و مکانی SHI طی دو دوره مورد مطالعه، با آزمون های مقایسه ای مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفتند.با استخراج SHI و موقعیت مکانی مراکزِ آن در ماه های دسامبر، ژانویه و فوریه،مشخص شد که در دوره بعد از سال 1973(تشدیدگرمایش جهانی)، SHI تضعیف شده و دامنه تغییرات سالانه آن نسبت به دوره قبل، کاهش محسوسی داشته است که بیشتر تحت تاثیر کاهش مقادیر حداکثرSHI بوده است.همچنین مشخص شد که در این دوره، مراکز SHI به سمت 50°N و 90°E جابجا شده اند افزون بر آن، هم فشار5/1020 و هم فشار1034هکتوپاسکال به سمت غرب انتقال یافته اند، کاهش مساحت قابل ملاحظه ای در هم فشار 1034 هکتوپاسکال طی دوره تشدید گرمایش جهانی مشاهده شده است که با توجه به کاهش مقادیر حداکثر SHI قابل توجیه است.
شبیه سازی شاخص های حدی دمای استان خوزستان بر اساس سناریوهای RCP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، سعی نموده است روند شاخص های حدی دما را بر اساس سناریوی وضعیت موجود و سه سناریوی RCP شامل 6/2، 5/4 و 0/6 به عنوان سناریوهای پیشنهادی فاز 5 CMIP در استان خوزستان شبیه سازی نماید. برای این منظور شاخص های DTR،TMAXmean TMINmean، TN10p، TX10p، TN90p TN90p و TX90p از مجموعه شاخص های معرف تغییر اقلیم جهت تحلیل روند دما انتخاب گردیدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در وضعیت موجود (2012-1982) کمینه های دما (72/2+ در سناریوی وضعیت موجود) نسبت به بیشینه های آن (2/1+ در سناریوی وضعیت موجود) با سرعت تقریباً بیشتری در حال افزایش هستند؛ به طوری که این مسئله منجر به روند کاهشی شاخص DTR شده است و شبیه سازی روند تغییرات دما بر اساس سناریوهای RCP حاکی از آن است در آینده (2050- 2013) روند افزایش دما همچنان ادامه خواهد داشت. به طورکلی در این پژوهش روند شاخص های شب های سرد و گرم (TN10p و TN90p) با روند شاخص TMINmean و شاخص های روزهای سرد و گرم (TX10p و TX90p) با شاخص TMAXmenn در مناطق مختلف استان هماهنگی نشان می دهد؛ به طوری که بر اساس آن ها تا سال 2050 شاخص های دوره سرد روند کاهشی (روزها و شب های سرد) و شاخص های دوره گرم سال (روزها و شب های گرم) روند افزایشی خواهند داشت.
بررسی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش با استفاده از GIS و RS (مطالعه: موردی سد دوستی)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
21 - 38
حوزههای تخصصی:
یکی از شایع ترین پیامدهای ژئومورفیک حاصل از ساخت سدها و ایجاد دریاچه در پشت آنها، فعال شدن لغزش هاست. سد دوستی به عنوان یکی از بزرگ ترین سدهای ذخیره ای کشور در اثر فعال شدن لغزش ها با وضعیت بحرانی مواجه شده است. هدف از این مطالعه شناسایی پدیده ی لغزش، علل، روند و اثرات آینده آن در دریاچه سد دوستی است و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی و تجربی است که در آن از داده های رقومی تصاویر سنجنده IRS، مدل های رقومی ارتفاع(DEM) ، نقشه های زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، و اطلاعات حاصل از عملیات میدانی و آزمایشگاهی شامل مشاهده مقاطع زمین شکل ها، مقاطع طبقات، و عوارض ساختمانی موجود در منطقه جهت تکمیل نقشه ی ژئومورفولوژی، نمونه برداری از مواد سطحی، نقشه برداری از لغزش های نمونه جهت پایش های بیشتر و انجام آزمایش توزیع ذرات استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی های صورت گرفته در منطقه به شناسایی 252 زمین لغزه ی جدید با مساحت کلی 8/123 هکتار (23/1کیلومترمربع) انجامید، حجم رسوب تولید شده توسط این زمین لغزش ها حدود 8595433 مترمکعب (59/8 کیلومترمکعب) بوده که تاکنون وارد دریاچه ی س د شده است. عوامل ای جاد لغزش ها شامل عوامل زمین شناسی، هیدرولوژی، آنتروپوژن، زیستی و اقلیمی است. با توجه به آثار زمین لغزش ها بر کیفیت آب، گنجایش سد و همچنین ناپایداری دامنه های مشرف به دریاچه ی سد، برنامه ریزی برای کنترل لغزش ها ضروری است.
بررسی روند تعداد روزهای یخبندان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به کمک داده های میانیابی شده ی دمای کمینه ی ایران طیّ بازه ی زمانی 1/1/1340 تا 29/12/1382روند تعداد روزهای یخبندان بررسی شد. یک آرایه ی با ابعاد7187×15705 حاصل شد که بر روی سطرها روز و بر روی ستون ها یاخته ها قرار داشت[1]. برای همه ی ماه های سال، تعداد روزهای همراه با یخبندان بر روی هر یاخته شمارش شد. برای شناسایی روند از آزمون ناپارامتری من- کندال و برای محاسبه ی شیب روند از آزمون خطی رگرسیون به روش حداقل مربعات استفاده شد. بطور کلی نتایج پژوهش نشان داد که در بیشتر گستره ی ایران، روند تعداد روزهای یخبندان رو به کاهش است. این مناطق بر روی شمال غرب و مناطق پست و هموار نواحی جنوبی، مرکزی و شرق ایران قرار دارد. تنها بر روی درصد بسیار کوچکی از گستره ی ایران روند مثبت است که بر روی رشته کوههای زاگرس و البرز دیده می شود. در ماه دی بیشترین گستره ی روند منفی و در ماه اسفند بیشترین گستره ی روند مثبت تعداد روزهای یخبندان وجود دارد. تعداد روزهای یخبندان ایران در فصل تابستان و ماه خرداد ایستا و بدون روند است.
بررسی تأثیر هوازدگی بر هیدروژئوشیمی رودخانه های زهکش کننده سنگ های آتشفشانی (مطالعه موردی: رودخانه بیدخوان واقع در جنوب شرق بردسیر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه بیدخوان کالدرای آتشفشان غیرفعال بیدخوان را زهکش می کند که در 40 کیلومتری جنوب شرق بردسیر کرمان واقع شده است. هدف این تحقیق تعیین منشأ عناصر و ترکیبات محلول در آب و ارزیابی تأثیر هوازدگی شیمیایی بر کیفیت آب آن است. بدین منظور تعداد 12 نمونه از نقاط مختلف مسیر این رودخانه برداشت و هدایت الکتریکی (EC)، pH و درجه حرارت آن ها در صحرا و غلظت یون های اصلی و چند فلز سنگین با روش های استاندارد آزمایشگاهی تعیین گردید. پس از کنترل صحت و دقت نتایج آنالیز، از ن مودار پایپر، نسبت های یونی و ت کنیک های آماری (آنالیز چند متغیره، آنالیز خوشه ای و ماتریس همبستگی) برای تحلیل و تفسیر داده ها استفاده شد. برمبنای آن، تمامی نمونه ها در محدوده آب های با سختی موقت قرار داشته و تیپ آ ن ها بی کربناته کلسیک و بی کربناته منیزیک می باشد. نسبت های یونی هوازدگی سیلیکات را نشان می دهند. در تفسیر فاکتورها، کاتیون های لیتیم، استرانسیم، باریم، کلسیم، سدیم و منیزیم و آنیون های بی کربنات، سولفات و کلرید در فاکتور 1 قرار گرفتند که منشأ کاتیون ها هوازدگی سیلیکات، منشأ عمده کلرید آب باران، منشأ بی کربنات گاز دی اکسید کربن هوا و خاک و منشأ سولفات آب باران و احتمالاً تا حدی هوازدگی پیریت در نظر گرفته می شود. آهن، منگنز و آلومینیوم هر سه در فاکتور 2 قرار دارند که به معنی منشأ یکسان است (هوازدگی سیلیکات های تیره). لذا منبع اصلی کاتیون های اصلی و فلزات سنگین هیدرولیز سیلیکات های منطقه است. براساس ترکیب شیمیایی آب، هم سیلیکات های روشن و هم تیره، نقش داشته اند. این امر با تنوع جنس سنگ های تشکیل دهنده این آتشفشان هماهنگی دارد.
بررسی روند تغییرات فراوانی روزهای همراه با توفان تندری در ایران با استفاده از روش های ناپارامتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
.توفان های تندری ازجمله پدید ه های آب و هوای هستند که گاهی می توانند باعث خسارات جبران ناپذیری به زیست بوم گردند. بدین منظور در مطالعه حاضر جهت شناسایی وجود روند در فراوانی روزهای همراه با توفان تندری در پهنه ی ایران، ازآمار 33 ایستگاه همدید که دارای آمار بلند مدت، از بدو تأسیس تا سال 2005 بودند بهره گرفته شد. ابتدا با اعمال روش های ناپارامتری من کندال و تخمین گر شیب سن بر روی چهار سری زمانی فصلی و یک سری زمانی سالانه هر ایستگاه، معناداری آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین جهت تشخیص سال آغاز روند از آزمون نموداری گام به گام من کندال استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که نقطه بیشینه فراوانی مکانی روزهای توأم با توفان تندری در پهنه ی ایران تابع زمان است. ارزیابی روند توسط هر دو آزمون حاکی از آن است که کلیه ی روندهای معنادار در تمام سری ها به جزء سری سالانه ایستگاه بم از نوع افزایشی هستند. بدین ترتیب با توجه به مشابهت زیاد نتایج دو آزمون می توان روند کلی توفان تندری را در ایران، در هر 5 سری زمانی از نوع افزایشی دانست. در این رابطه بیشترین و کمترین روند، به ترتیب مربوط به سری زمانی سالانه و سری زمانی زمستانه هستند؛ به طوریکه در سری زمانی سالانه روند 58% ایستگاه ها معنادار بودند. همچنین آزمون گام به گام آشکار نمود که در سری زمانی سالانه اکثر روندهای معنادار از دهه های 70 و 80 میلادی آغاز شده اند.
استفاده از تصاویرسنجنده ی TM-5 در تعیین تغییرات عمق نسبی و مساحت دریاچه ی پریشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایش اطلاعات در خصوص وضعیت دریاچه ها و تالاب های کشور یکی از مهمترین عوامل حفاظت از محیط زیست است و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار مدیران حوزه محیط زیست قرار می دهد. در این راستا استفاده از روش های کم هزینه تر و سریع تر می تواند بسیار راهگشا باشد. فناوری سنجش از دور به عنوان یکی از جدیدترین روش های مطرح در این زمینه همواره در بسیاری از مطالعات زیست محیطی مورد استفاده بوده است. از این رو در این پژوهش دو پارامتر کلیدی عمق نسبی و وسعت دریاچه در سال های 1985 و 1999میلادی و بر مبنای استفاده از تصاویر سنجنده TM-5 مورد بررسی قرار گرفت و با مقایسه روش SID در مقابل SAM و BEC، و همچنین استفاده از فیلتراسیون Sieve، روش بکار رفته به عنوان روشی کارآمد برای تعیین مساحت دریاچه مطرح گردید و با استفاده از 4 باند اول این سنجنده تغییرات عمق نسبی به روش Log Ratio Transform در دو سال پایش شد. نتایج نشان دادند روش SID با 20 درصد افزایش دقت در زمینه تفکیک محدوده دریاچه، عملکرد بهتری نسبت به دو روش دیگر دارد. تغییرات محاسبه شده برای وسعت دریاچه حاکی از 42/46٪ درصد افزایش مساحت دریاچه در سال 1999 نسبت به سال 1985 است همچنین تغییرات عمق محاسبه شده نیز حاکی از افزایش ناحیه با عمق متوسط دریاچه در سال 1999 نسبت به قبل است و بطور کلی پستی و بلندی های کف دریاچه تغییر قابل توجه و معناداری در این دو سال داشته است. این پژوهش نشان داد تصاویر لندست TM-5 می توانند در بررسی تغییرات عمق نسبی دریاچه های کم عمق و همچنین تغییرات مساحت دریاچه استفاده گردند و برای مطالعات آتی به عنوان روشی کارامد مطرح باشند.
تحلیل مورفولوژیکی مجرای رودخانه مهاباد و تأثیر احداث سد بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع موردمطالعه در این پژوهش، تحلیل شکل مجرا در حوضه آبریز رودخانه مهاباد است. این منطقه در جنوب دریاچه ارومیه قرار دارد. تغییرات سریع شکل مجرا یکی از ویژگی های مهم این رودخانه است که بررسی این تغییرات جهت اجرایی پروژه های عمرانی لازم است. برای این منظور تغییرات مورفولوژیکی مجرای رودخانه در زمان های مختلف با استفاده از عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای دوره های مختلف مشخص شد، سپس ارتباط بین متغیرهای مؤثر بر شکل مجرا ازجمله دبی، شیب، توان جریان، میزان رس کرانه ها و پهنای بستر با تغییرات مشاهده شده مورد تحلیل واقع گردید، نتایج نشان داد که مواد درشت دانه موجود در کرانه ها همراه با افزایش نسبت پهنا به عمق سبب شکل گیری مجرای گیسویی شده است. به طرف پایین دست بعد از محدوده گیسویی، رودخانه به شکل سینوسی تغییر پیدا می کند. به نظر می رسد افزایش میزان رس که سبب مقاومت بالا کرانه ها می گردد، همراه با افزایش دبی، عامل این تغییر باشد. در حدفاصل سد مهاباد در بالادست و سد کوچک انحرافی در پایین دست جریان، رودخانه به شکل آدا تغییر می یابد مقایسه عکس های هوایی سال های متوالی نشان می دهد این نوع مجاری در دوره کنونی توسعه پیداکرده اند. به نظر می رسد ایجاد سد سبب کاهش دبی اوج و نهشته شدن رسوبات در داخل مجرا شده که درنتیجه این امر شرایط لازم برای مجرای آدا فراهم آمده است.
شبیه سازی تغییرات اقلیمی آینده در منطقه ی جاسک و تأثیر آن بر جنگل های حرّا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالاب های جزرومدی مانگرو که در منطقه ی مرزی بین خشکی و محیط زیست دریایی واقع شده اند دارای ارزش اکولوژیکی و اجتماعی- اقتصادی قابل توجهی هستند. در این مطالعه با استفاده از روش ریز مقیاس Lars-WG در دو مدل GCM (HadCM3و MIHR) با سناریو A1Bشبیه سازی متغیّرهای اقلیمی دمای حداقل، دمای حداکثر و بارندگی در دوره های گذشته و آتی انجام شد. در بررسی عدم قطعیت نتایج نشان از قابلیت بالای مدل Lars-WG در شبیه سازی متغیّرهای اقلیمی در اکوسیستم های خشک داشت. بر پایه نتایج ریز مقیاس MIHR دمای حداکثر و حداقل در ماه های سرد از نوامبر تا مارس افزایش به میزان تقریبی به ترتیب °C7/4+ و °C21/4+ در حالی که در فصل گرم از جون تا اکتبر افزایش تقریبی به میزان °C65/3+ و °C55/3+ را نشان داد.
طبق نتایج HadCM3میزان افزایش دمای حداقل در فصل سرد °C03/3+ و °C3/3+ در فصل گرم تا انتهای سال 2100 خواهد بود. بطوری که میانگین ماهیانه دمای حداکثر از مرز °C38 در طول فصل گرم در دوره ی آتی 2099-2080 خواهد گذشت. همچنین پیش بینی شد تفاوت دمای شبانه روز به حداقل مقدار ممکن برسد که این شرایط بر پروسه های بیولوژیک و اکولوژیک مانگروها تأثیر خواهد داشت. رگرسیون خطی داده های دمای حداقل مشاهداتی افزایش °C14/3+ در طول 42 سال گذشته را نشان داد. بر پایه ی نتایج مدل HadCM3 و MIHR در دوره 2080 تا 2099 شاهد افزایش بارش در ماه های گرم و کاهش شدید بارش در ماه های سرد خواهیم بود.
تحلیل حساسیت پاراهای موثر بر میزان تبخیر روزانه با استفاده از الگوریتم Garson و شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل حساسیت پاراهای موثر بر میزان تبخیر به ارزیابی پاراهای هواشناسی روزانه شامل میانگین دما، رطوبت نسبی، سرعت باد، ساعات آفتابی، میزان تشعشع و فشار سطح ایستگاه سینوپتیک تبریز در دوره آماری 5 ساله (1386 الی 1390) پرداخته است. به این منظور در ابتدا به کمک شبکه عصبی مصنوعی وزن دار، مدلی برای تخمین میزان تبخیر توسعه داده شد. سپس به کمک ماتریس وزنی حاصل از بهترین معماری شبکه، از الگوریتم گارسن برای تحلیل حساسیت و تعیین اهمیت نسبی پاراهای ورودی استفاده گردید. نتایج حاصل نشان داد که میانگین دما و رطوبت نسبی بیش ترین تأثیر و ساعات آفتابی، میزان تشعشع، سرعت بادو فشار سطح ایستگاه کین تأثیر را بر روی میزان تبخیر از تشت شهر تبریز دارد.
بررسی تأثیر عناصر اقلیمی بر میزان جرایم در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی همچون اوضاع اجتماعی (فرهنگ، آموزش، اقتصاد و...)، شرایط اقلیمی (میزان حرارت، رطوبت، ساعات آفتابی و...) و نظام اجتماعی (سیاست، قوانین و...) بر ارتکاب جرایم اثر گذار است، از میان عوامل یاد شده شرایط آب و هوایی تأثیر مهمی در وقوع برخی جرایم دارد، این تحقیق با هدف تأثیر شرایط آب و هوایی بر ارتکاب جرم در استان پهناور خوزستان صورت گرفته است. در این رابطه آمار وقوع (به تنهایی و غیر از کشف) از قبیل؛ سرقت، قتل، نزاع و درگیری، شرارت و مفاسد اجتماعی از سال 1386 تا سال 1391 هجری شمسی از سامانه مرکز کنترل و فرماندهی انتظامی استان خوزستان و پارامترهای آب و هوایی مربوط به 12 ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی یاد شده از سایت اداره کل هواشناسی استان خوزستان استخراج شد و با استفاده از نرم افزار SPSS محاسبات و تجزیه و تحلیل لازم صورت گرفت. در پایان با استفاده از نرم افزار GIS پهنه بندی جرایم در استان خوزستان انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که عناصر آب و هوایی تأثیر به سزایی در ارتکاب جرایم داشته است، افزایش 55/1 درصدی جرم سرقت در فصل زمستان، 09/1 درصدی جرم قتل در فصل بهار، 19/4 درصدی جرم شرارت در فصل تابستان،80/0 درصدی جرم نزاع و درگیری در فصل تابستان و 44/1 درصدی جرم مفاسد اجتماعی در فصل بهار مؤید این ادعاست.
مدل سازی مکانی زمانی سه بعدی پراکنش آلاینده ی اکسید های ازت هوا ناشی از ترافیک در تقاطع خیابان ولی عصر فاطمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اصلی شهرها افزایش سریع آلودگی هواست که ترافیک وسایل نقلیه یکی از مهم ترین عوامل آن به شمار می رود. مدیریت هدفمند این عامل آلوده کننده نیازمند اطلاعات صحیح و دقیق از نحوه ی انتشار آلاینده ها در شرایط گوناگون مکانی و زمانی است. در این باره، پژوهش حاضر نحوه ی انتشار سه بعدی آلودگی حاصل از اکسیدهای نیتروژن (NOx) را در مقیاس میکرو بررسی و با استفاده از مدل GRAL [1] محدوده ی تقاطع ولی عصر فاطمی شهر تهران را در فصل زمستان مطالعه می کند. با توجه به این، خودروها به منزله ی مهم ترین عامل آلاینده به مدل معرفی شد و فرآیند مدل سازی در نُه ارتفاع متفاوت (از 7/1 تا 5/52 متری) انجام گردید. برای بررسی ویژگی های فضایی و زمانی داده های میزان غلظت آلاینده ی NOx از روش های خودهم بستگی فضایی عمومی و محلی موران استفاده گردید. میزان شاخص موران معادل 7/0 تا 9/0 در حالت دوبعدی و معادل 22/0 در حالت سه بعدی در نتایج حاصل نشان دهنده ی وجود سطح بالایی از خود هم بستگی فضایی مثبت معنادار است که گواه صحت عملکرد شبیه سازی صورت گرفته است. تحلیل شاخص موران محلی/انسلین نشان دهنده ی غلبه ی نقاط بالا بالا در ارتفاعات پایین تا متوسط و افزایش نقاط پایین پایین در ارتفاع های بالاتر است. همچنین، وجود خوشه های آلودگی نسبتاً پایدارتر در ارتفاع های مختلف در تقاطع ها و ناپایداری وضعیت خوشه بندی آلودگی هوا در نزدیکی ساختمان ها در نتایج حاصل مشهود است
ارزیابی پایداری و تعیین اندازه بهینه جمعیت شهر مشهد بر اساس وضعیت منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در مرحله اول به ارزیابی پایداری شهر مشهد در ارتباط با منابع آبی بر اساس مدل های توسعه شهری پایدار پیشنهادشده توسط هاتون اختصاص دارد و سپس جمعیت بهینه مشهد را بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب برای تأمین آب مورد نیاز در سال 1395، با احتساب سد دوستی و ارداک و بدون احتساب این دو سد تعیین می کند. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی از نوع تودرتو استفاده شد؛ چرا که اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای تحلیل های کمی محسوب می شود. در این راستا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای فرم های پایدار شهری بررسی شدند و در ادامه، مدل های هاتون در ارتباط با شبکه آب و فاضلاب شهری شناسایی گردیدند. وضعیت منابع آبی استان، دشت مشهد و شهر مشهد از طریق اسناد مرتبط تعیین گردید و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب محاسبه شد. نتایج نشان می دهد دشت مشهد از منابع آب زیرزمینی استان 2 درصد آن را داراست. در حالی که 97/65 درصد جمعیت شهری استان در این دشت و به ویژه در شهر مشهد ساکن اند و 42 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می گردد که 7/92 درصد آن متعلق به سد دوستی است. این سد در فاصله 220 کیلومتری شهر مشهد واقع است و از کل فاضلاب خانگی تولیدشده، 30 درصد آن بازیافت می شود. بنابراین، بر اساس مدل های شهری پایدار هاتون، مشهد در ارتباط با منابع آبی شهر پایداری نیست و بر اساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (بدون احتساب سد دوستی و ارداک) 1192660 نفر و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ 550459 نفر مازاد جمعیت دارد.
ویژگی های ژئومورفومتری دریاچه دیرینه سدی لغزشی سیمره و اثرات ژئومورفولوژیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیل دریاچه های سد ی لغزشی از گسترده ترین فرآیندهای ژئومورفیک در مناطق کوهستانی جهان است. ارزیابی کمی ویژگی های ژئومورفومتری این دریاچه ها به منظور مطالعه رفتار و آثار ژئومورفولوژیک آن ها امری ضروری است. دریاچه قدیمی سیمره درنتیجه زمین لغزش بزرگ سیمره در زاگرس چین خورده (کبیر کوه) در هولوسن ایجادشده است. روش مطالعه مبتنی بر تفسیر عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای و مدل های رقومی ارتفاع و بازدید میدانی به منظور اندازه گیری پارامترهای ژئومورمومتری در سه مقطع سد لغزشی، دریاچه سدی و حوضه زهکشی بالادست می باشد. نتایج نشان می دهد که سد لغزشی سیمره با حجم بیش از 40 میلیارد مترمکعب بزرگ ترین سد لغزش جهان بوده است. شاخص انسداد بی بعد با مقدار 33/2 نشان دهنده پایداری این سد لغزشی می باشد. عمق دریاچه قدیمی سیمره بیش از 200 متر و طول آن 40 کیلومتر بوده است. اندازه گیری های حجم آبی (45 میلیارد مترمکعب) و حجم رسوبی ( 23 میلیارد مترمکعب) دوره پایداری دریاچه ای را به ترتیب 8/19 و 5/1913 سال نشان می دهد. تفاوت این دو بیانگر رسوب گذاری این حجم رسوب دریاچه در طی چند مرحله می باشد. سد لغزشی سیمره چند مرحله با انسداد مسیر رود سیمره منجر به تشکیل محیط دریاچه ای شده است. درنتیجه این فرایند توپوگرافی، مورفولوژی و زمین شناسی دره رودخانه ای به طور گسترده ای کرده شده است.