فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
قطر ذرات رسوبات سطحی با فرایندهای غالب موثر در توسعه یافتگی و مورفولوژی سطحی لندفرمها ارتباط تنگاتنگی دارد. این پژوهش به ارتباط بافت رسوبات و توسعه یافتگی خندق های واقع در دشت سرهای جنوبی البرز شرقی به روش تحلیل آماری و با اندازه گیری قطر ذرات در چهار سایت مطالعاتی حدفاصل گرمسار- سیدآباد پرداخته است. سایت ها با توجه به تفاوت ها و تشابهات مورفولوژی سطحی بر روی تصاویر و بازدیدهای میدانی انتخاب شده اند. نمونه های برداشت شده از بخش های ابتدایی، میانی، انتهایی و دیواره گالی ها در آزمایشگاه توزین و پس از الک، نتایج توسط نرم افزار GRADISTAT در قالب نمودارها و جداول استخراج و تحلیل شده اند. علاوه بر این، با برداشت 800 نمونه از باکس های 5 در 5 متری، شاخص پهن شدگی و مورفومتری آنها محاسبه شد. نتایج حاصله نشان می دهند که بافت سطحی رسوبات چند منشایی بوده و بیانگر تفاوت فرایندهای موثر در طی زمان هستند( در سایت 1 و 2 و 4، سنگفرش قلوه سنگی با نام قلوه سنگ ماسه ای است به جز سایت 3، که ماسه قلوه سنگی است. سایت یک و چهار، دو منشایی محاسبه شدند. سایت 2، سه منشایی و سایت 3، تک منشأ.) کج شدگی زیاد، جورشدگی ضعیف و کشیدگی متفاوت بیانگر آن است که نوع و اندازه رسوب سطحی و عمقی گالی ها نتوانسته در همه سایت ها به طور کامل در توسعه یافتگی آنها موثر باشد. شاید در سایت 4، توسعه یافتگی گلی ها را فقط به عامل قطر رسوب منطقه و در سایت 2، عدم توسعه یافتگی گالی ها را بتوان به این عامل نسبت داد ولی در دو سایت دیگر یعنی سایت 1 و 3، به هیچ عنوان نمی توان توسعه یافتگی گالی ها را تنها به بافت و قطر رسوب منطقه نسبت داد بنابر این با توجه به تکتونیک فعال در منطقه عوامل تغییر سطح اساس بیش از خصوصیات فیزیکی رسوبات در این مسئله تاثیر گذار بوده اند.
ارزیابی و تحلیل فضایی خطر سیلاب در مناطق کویر و بیابان بر پایه ی تلفیق روش-های ANP و مقایسه زوجی در محیط GIS ،مطالعه موردی : استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
183 - 200
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، مناطق با درجات مختلف ریسک سیلاب جهت استقرار پایدار جمعیت در سطح هر یک از شهرستان های استان خراسان رضوی شناسایی شوند. بدین منظور، ابتدا داده های 6 پارامتر موثر شامل حداکثر دبی با دوره بازگشت های 2، 3، 5، 10، 25، 50، 100 و 200 ساله حاصل از خروجی نرم افزار HEC-HMS، تراکم زهکشی، کاربری اراضی و پوشش گیاهی، CN، شیب و نفوذپذیری منطقه مورد مطالعه، در محیط نرم افزار GIS آماده سازی گردید. سپس با استفاده از روش ANP و مقایسه زوجی به ترتیب وزن هر معیار و وزن کلاس های هر لایه در نرم افزار Super Decision محاسبه شد. سپس با استفاده از توابع تحلیل نرم افزار GIS، کل محدوده برای هر یک از معیارهای تعیین شده پهنه بندی شد .در نهایت، با تلفیق نقشه های پهنه بندی شده براساس وزن از روش ANP نقشه نهایی در پنج کلاس سیلخیزی خیلی کم تا سیلخیزی خیلی زیاد تهیه شد. نتایج نشان داد مساحت شهر هایی که در معرض سیلخیزی با درجه خیلی زیاد هستند همچنین نتایج پهنه بندی ریسک سیلاب با دوره بازگشت 2 ساله در سطح کل استان نشان داد که بیش از 86 درصد مناطق دارای سیلخیزی کم و خیلی کم، 2/12 درصد مناطق متوسط و 8/1 درصد نیز از لحاظ سیل خیزی در درجه زیاد می باشد. در حالیکه نتایج پهنه سیلابی در دوره بازگشت 200 ساله نشان داد که 3/41 درصد سیلخیزی کم، 4/31 درصد سیلخیزی متوسط، 3/13 درصد سیلخیزی زیاد و 1/14 درصد سیلخیزی خیلی زیاد را در سطح کل استان شامل می شود.
بررسی تغییرات ارتفاعی ریگ زرین با استفاده از سری های زمانی تصاویر ماهواره ای (طی دوره 2017-1977)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
192 - 206
حوزههای تخصصی:
تپه های ماسه ای به عنوان مهمترین برآیند فرایندهای بادی مناطق خشک و نیمه خشک، همواره در حال حرکت و جابجایی هستند که مقدار حرکت آنها تحت تأثیر پارمترهایی چون جهت و شدت باد، توپوگرافی محل، رطوبت منطقه، پوشش گیاهی، مواد رسوبی در دسترس، توپوگرافی و در عصر حاضر عملکردهای انسانی می باشد. هدف این پژوهش، بررسی تغییرات ارتفاعی تپه های ماسه ای ریگ زرین طی بازه زمانی 40 ساله است. برای انجام این پژوهش از سری های زمانی تصاویر لندست TM و ETM، نقشه رقومی ارتفاعی و تصاویر گوگل ارث استفاده شد. بررسیها نشان داد که از 1977 تا حال حاضر ریگ زرین افزایش ارتفاع داشته است. میانگین بیشترین تغییرات ارتفاعی در بخشهای میانی ریگ زرین صورت گرفته که حدود 4 متر بوده است. اما بخش های ابتدایی و انتهایی ریگ زرین حدود 1متر افزایش ارتفاع پیدا کرده است. همچنین، مقدار تغییرات ارتفاعی ریگ در طول دوره آماری مورد بررسی با نوسانات زیادی همراه بوده است. در برخی نقاط میانی تپه ها در حدود 8متر در گستره زمانی کمتر از 10 سال افزایش ارتفاع داشته است. بر این اساس، حداکثر ارتفاع و افزایش ارتفاعی تپه ها بین سالهای 1977-1987 صورت گرفته و طی بازه های زمانی 1987-1993 و 1998-2002 و همچنین 2008-2013 از ارتفاع تپه ها کاسته شده است. نتایج نهایی نشان داد که ریگ زرین تحت تاثیر بادهای غالب منطقه ای (شمال غرب-جنوب شرق) در حال حرکت به سمت شرق و جنوب شرق است؛ اما بادهای همگرا و متقابل محلی سبب شکل گیری هرم های ماسه ای شده و به دلیل تداوم این بادها بر حجم و ارتفاع تپه های ماسه ای بخش های مرکزی ریگ افزوده شده است.
بررسی خطر وقوع بیابان زایی با استفاده از شاخص های طیفی در محدوده ی پیرامونی دریاچه ی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وقوع بیابان زایی در محدوده ی پیرامون دریاچه ی ارومیه انجام شده است. بدین منظور در ابتدا، تصاویر ماهواره ی سنتینل-2 با استفاده از نرم افزار QGIS مورد پیش پردازش قرار گرفته و پس از انجام تصحیحات اتمسفری، اقدام به استخراج شاخص های طیفی نشانگر بیابان زایی (پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده ( NDVI )، آلبدوی سطحی، میزان نمناکی ( Wetness )، ضریب روشنایی ( Brightness )، میزان سبزینگی ( Greenness ) شد. پس از استخراج شاخص های طیفی مذکور و در جهت شناسایی مناسب ترین زوج شاخص های طیفی، میزان همبستگی و رابطه ی رگرسیونی موجود بین شاخص های مورد مطالعه با استفاده از تحلیل های آماری صورت پذیرفته در نرم افزار SPSS(22) بررسی شد. بر طبق نتایج حاصل، میزان همبستگی برای زوج شاخص (میزان سبزینگی - ضریب روشنایی ( برابر با 9/4- و برای زوج شاخص (میزان نمناکی - ضریب روشنایی) برابر با 33/0- می باشد. در مرحله ی بعد نقشه ی خطر بیابان زایی بر اساس دو زوج شاخص مذکور تهیه و با استفاده از الگوریتم Jenks Natural Break در محیط نرم افزار ARC-GIS 10.6 در پنج کلاس خطر شدید، نسبتا شدید، متوسط، ضعیف و بدون خطر بیابان زایی، طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که 89/9 درصد از کل مساحت محدوده ی مورد مطالعه در کلاس خطر شدید، 60/30 درصد در کلاس خطر نسبتا شدید، 48/37 درصد در کلاس خطر متوسط، 42/12 درصد در کلاس خطر ضعیف و 61/9 درصد در کلاس خطر بدون بیابان زایی قرار دارد. نتایج به دست آمده با استفاده از مشاهدات میدانی و ماتریس خطا ( Confusion Matrix using Ground truth ROI ) ارزیابی و با کسب ضریب کاپا 95/0 و درجه ی صحت 51/90 درصد مورد صحت سنجی قرار گرفت.
ارزیابی تکتونیک فعال حوضه آبریز کرگانرود در دامنه شرقی تالش ( بغروداغ)، با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز کرگانرود به عنوان یکی از زیر حوضه های مستقل دریای خزر در غرب استان گیلان واقع شده است. با توجه به فعّال بودن حرکات کوهزایی در برخی از نواحی ایران و برای آگاهی از میزان فعّالیّت نیروهای درونی و تکتونیکی در منطقه ی مطالعاتی، از هفت شاخص ژئومورفیک که عبارتند از: شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان (Smf)، شاخص نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (Sl)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص پیچ و خم رودخانه اصلی (S)، شاخص انتگرال هیپسومتریک (Hi) استفاده شده است. در این زمینه، مجموعه ای از روش های توصیفی، میدانی و تحلیلی به کار گرفته شد. نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و عکس های هوایی و مدل رقومی ارتفاعی منطقه (Dem) با قدرت تفکیک 12/5 متر و نرم افزار ARC GIS 10.1 و تصاویر گوگل ارث به عنوان داده های اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. از ترکیب شاخص های ژئومورفیک با یکدیگر می توان رابطه ی شاخص فعالیت های تکتونیکی (Lat) را به دست آورد. نتایج بررسی نشان داد که طبق مقادیر (Lat) حوضه کرگانرود در کلاس فعّالیّت های نئوتکتونیکی زیاد قرار دارد. شواهد ژئومورفولوژیکی به دست آمده مانند پادگانه های رودخانه ای ارتفاع یافته، وجود تراس های قدیمی و آبراهه های عمیق شده و دره های V شکل نتایج تحقیق را تأیید می کند.
شناخت عوامل مؤثر بر پراکندگی و وقوع فروچاله ها با استفاده از شاخص های کمی مورفومتریک مطالعه موردی (دشت کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
215 - 226
حوزههای تخصصی:
لندفرم یک عارضه زمین یا سیمای زمینی است که تشکیل آن به وسیله فرایندهای طبیعی به صورتی شکل گرفته که می توان آن را با عارضه های شاخص توصیف و تعریف کرد. فروچاله ها یکی از لندفرم های شاخص مناطق کارستی می باشندکه در اثرعوامل و فرایندهای گوناگونی شکل می گیرند . با توجه به اهمیت فرو چاله کارستی شناسایی و تهیه نقشه پراکندگی فرو چاله هاو ویژگی های شکلی آن ها از نیازهای علوم محیطی بخصوص ژئومورفولوژی است، هدف از این پژوهش تجزیه و تحلیل مورفومتری فروچاله ها جهت مدل سازی برای شناسایی ویژگی های کمی شکل فرو چاله ها در دشت کرمانشاه با استفاده از روش های ژئومورفومتریک RTp ،CURVATURA می باشد داده های ورودی در این مدل شامل شیب ، انحنای پلان ، انحنای پروفیل و شاخص RTp می باشد. نتایج نشان می دهد نقش عامل گسل در شکل گیری فروچاله ها به عنوان عامل غالب می باشد فروچاله های منطقه به تبعیت از ارتفاعات و بیشتر تحت تأثیر روراندگی، گسل ها از نوع فروچاله مرکب با عمق زیاد (89) درصد شکل گرفته است و امتداد تعداد اندکی از فروچاله های(انحلالی) گرد و ساده 11 درصد در مناطق با توپوگرافی ملایم می باشند. در واقع ارزیابی میزان فعالیت گسل ها نشان می دهد که روش های مورفومتریک شاخص های مناسبی برای ارزیابی ویژگی های شکلی فروچاله ها می باشند.
اصلاح خطای دما و بارش در شبیه سازی مدل های آب و هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلاح خطا معمولاً برای خروجی های مدل اقلیمی قبل از استفاده بعنوان ورودی مدل های محیطی در مطالعات اثر تغییر اقلیم استفاده می شود. در این پژوهش ابتدا خروجی شش GCM ریزمقیاس نمایی شده با RcgCM4-4 در محدوده CORDEX جنوب آسیا با قدرت تفکیک افقی حدود 50 کیلومتر از سایت ESGF دریافت گردید. همچنین داده های بارش، دمای بیشینه و دمای کمینه 41 ایستگاه همدید با نزدیکترین فاصله با یاخته های مدل ها در محدود ایران از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. سپس دقت خروجی های یاخته های متناظر با ایستگاه های زمینی نسبت به داده های مشاهداتی با روش های همبستگی و انحراف معیار استاندار شده با استفاده از نمودار تیلور ارزیابی گردید. در ادامه خطای مدل با کمترین خطای آماری برای خروجی های بارش با روش fitQmapRQUANT و برای خروجی های دمای بیشینه و دمای کمینه با روش اصلاح خطای اسکن خطی تصحیح خطا شدند. نتایج نشان داد روش های اصلاح خطای بکار رفته برای خروجی های دما سبب کاهش خطای داده ها شده است. برای دمای بیشینه در اکثر ایستگاه های مطالعاتی کم برآوردی این متغیر مشاهده گردید. این کم برآوردی در فصول گرم سال بیشتر از فصول سرد سال است. خروجی های ماهانه دمای کمینه مدل CCCma در مقایسه با داده های ایستگاه های واقع در مناطق جنوبی ایران بیش برآوردی این متغیر را بویژه در فصول گرم سال از خود نشان دادند. این در حالی است که در اکثر ایستگاه های واقع در عرض های جغرافیایی بالا برآوردی درست یا کم برآوردی این متغیر مشاهده شد. در حالی که برای خروجی های بارش به سبب اختلاف زیاد بین داده های مشاهداتی و مدل روش اصلاح خطا اثر بخش نبود. برای این متغیر مدل در شبیه سازی آن متأثر از بارش های موسمی جنوب آسیا برآورد درستی از بارش های جنوب ایران نداشته و شرایط بارش تابستانه را در این مناطق و حتی مناطق واقع در عرض های بالاتر در خروجی های هر شش مدل مورد بررسی از خود نشان داد.
مطالعه اثرات تغییر اقلیم بر ضریب استفاده از باند فرودگاه به روش FAA. مورد مطالعه: فرودگاه زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
55 - 62
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از گلبادهای قطبی شانزده جهتی، ضریب استفاده از باند فعلی فرودگاه زاهدان (باند 35-17) در دو دوره آماری 2017-1991 و 2050-2020 و با در نظر گرفتن بادهای جانبی مجاز (13 نات در ساعت) به روش FAA محاسبه شد. در این راستا با بکارگیری نرم افزار SDSM و مدل CanESM<sub>2</sub> و بر اساس سه سناریوی RCP<sub>2.6</sub>، RCP<sub>4.5</sub> و RCP<sub>8.5</sub>، سمت و سرعت وزش باد ایستگاه زاهدان تا سال 2050 مورد مطالعه قرار گرفت و با استفاده از نرم افزار WRPLOT گلبادهای شانزده جهتی روزانه برای دوره های آماری مزبور ترسیم گردید. نتایج نشان می دهد که ضریب استفاده از باند فعلی فرودگاه زاهدان در دوره 2017-1991 برابر با 02/95% است. همچنین پیش بینی ها نشان می دهد که تا سال 2050، ضریب استفاده از باند فعلی این فرودگاه در دو سناریوی RCP<sub>2.6</sub> و RCP<sub>4.5</sub> به ترتیب با 99/2% و 01/3% افزایش مواجه شده و به بیش از 01/98% می رسد. در حالی که ضریب مزبور در RCP<sub>8.5</sub> با 8/1% کاهش مواجه شده و برابر با 22/93% می شود که از حداقل ضریب استفاده از باند (95%)، کمتر است. بنابراین بر اساس سناریو RCP<sub>8.5</sub> در فرودگاه زاهدان جهت تامین حداقل ضریب استفاده از باند، نیاز به احداث باند دیگری منطبق با جهت باد نائب غالب شناسایی شده در این سناریو (135 درجه) وجود دارد.
اثر تغییرات آب و هوایی بر پیامدهای امنیتی-انتظامی بحران منابع آب با تاکید بر هیدروپولیتیک مناطق مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
79 - 98
حوزههای تخصصی:
پیامدهای تغییرات آب و هوایی بسیاری از جنبه های جوامع بشری را تحت تاثیر قرار می دهند. اما متاسفانه اثرگذاری پیامدهای تغییر اقلیم، کمتر از لحاظ امنیتی و انتظامی مورد مطالعه و واکاوی قرار گرفته شده است. یکی از اثرات مهم نابهنجاریهای آب و هوایی، تاثیر بر منابع آبی نواحی مختلف می باشد. دسترسی به منابع آبی مناسب یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر است، زیرا از یک سو منابع آبی محدود است و از سوی دیگر مصرف و تقاضای آن همواره رو به فزونی است. از این رو وضعیت منابع آب نقش به سزایی در شکل گیری جریان روابط و حرکت توسعه در فضای جغرافیایی ایران ایفا خواهد کرد. با توجه به اهمیت روزافزون رقابت های آبی، شناسایی ظرفیت های مثبت و منفی هیدروپولیتیکی کشور می تواند در راستای ارایه راهبردهای کلان و خرد راهگشای سیاست گزاران باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد توصیفی- به دنبال تحلیل سیستماتیک وضعیت فضایی منابع آب کشور (جریان های آبی ورودی از کشورهای همسایه و بارش) بوده و تلاش می کند تا چالش های کم آبی و پیامدهای امنیتی- انتظامی ناشی از کمبود منابع آب خصوصا در مناطق مرزی و حاشیه ای را مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. کم آبی و بحران آب در ایران نتیجه عوامل فیزیکی و اقتصادی ناشی از مدیریت ضعیف منابع آب است. عوامل دیگری مانند بارش کم سالانه، خشکسالی مداوم، دسترسی محدود به آب، افزایش جمعیت، تغییر اقلیم، پراکنش فضایی متفاوت آب، بهره وری نامناسب آب در بخش های مختلف کشاورزی و عدم برنامه ریزی پایدار آب را نیز نمی توان نادیده گرفت. عوامل فوق سبب کاهش تدریجی فعالیت های کشاورزی، افزایش تنش و درگیری بر سر منابع آب، افزایش بیکاری و گسترش چرخه فقر، مهاجرت به شهرهای بزرگ و حاشیه نشینی،خالی شدن سرزمین از جمعیت و بالا رفتن هزینه های تامین امنیت، افزایش قاچاق، نارضایتی منطقه ای و گسترش فعالیت های واگرایانه، گسترش فعالیت نیروهای فرامنطقه ای و ترویج تفکرات رادیکال و... شده است. اما یکی از راهکارهای حل معظل کمبود و آلودگی آب در ایران استفاده از سیستم مدیریت یکپارچه و پایش مداوم منابع آب کشور می باشد که شامل برنامه تصفیه و استفاده مجدد از آب است. نیاز است تا نیروی انتظامی نیز برای اجرایی شدن مدیریت بهینه آب با راه اندازی <sub>"</sub>یگان ویژه رصد منابع آب<sub>"</sub> به رصد و پایش دایمی مصرف منابع آب در مناطق مختلف بپردازد.
برآورد محصول و کاه گندم دیم با استفاده از تصاویر Landsat-OLI(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
589 - 604
حوزههای تخصصی:
پیش بینی عملکرد محصول از مهم ترین ابزارهای برنامه ریزی به منظور تأمین به موقع محصولات زراعی، مخصوصاً محصول استراتژیک گندم، است. در این تحقیق پیش بینی عملکرد گندم دیم در بخشی از شهرستان گیلان غرب با استفاده از شاخص های گیاهی NDVI و GLAI و داده های زمینی عملکرد گندم دیم و کاه مربوط به 35 قطعه زمین زراعی براساس ایجاد رابطه رگرسیون چندمتغیره بین شاخص های گیاهی و داده های زمینی در سال های زراعی 2014-2018 انجام گرفت. در بازه زمانی 2014-2018، نمودار دوره رشد محصول با استفاده از هر شاخص رسم شد و پارامتر هندسی مربوط به منحنی رشد گیاه مانند مساحت زیرنمودار از آن ها استخراج شد. نتایج این تحقیق نشان داد GLAI ضریب تعیین بیشتری نسبت به شاخص NDVI دارد. همچنین، رابطه رگرسیون چندمتغیره با 865 .0R 2 = برای برآورد میزان کاه و یک رابطه با 851 .0R 2 = برای گندم به دست آمد که درنهایت با استفاده از این روابط مقدار گندم برای کل منطقه برابر 295.606 تن و مقدار کاه برابر 705.032 تن برآورد شد. از بین مراحل مختلف رشد گیاه نیز مرحله تشکیل گل آذین با 65 .0R 2 = بیشترین ضریب تعیین جهت برآورد میزان محصول گندم و کاه را به خود اختصاص داد.
استفاده از روشی نوین در طبقه بندی چشم اندازهای ارضی در پهنه سرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از مطالعات ژئومورفولوژی مختص شناسایی و تفکیک خودکار، نیمه خودکار و ارائه سیستم های طبقه بندی واحد های فرمی زمین در مقیاس های مختلف است. هر یک از سیستم های چشم انداز ارضی، خود در برگیرنده تعدادی واحد های کوچک تر یا لندفرم می باشند. برخی روش ها در مقیاس شناسایی و تفکیک لندفرم ها عمل نموده و برخی به تفکیک و طبقه بندی چشم انداز ه مبادرت نموده اند. تفکیک چشم انداز های ارضی در طیف گسترده ای از مطالعات ژئومورفولوژیک همچون تهیه نقشه های ژئومورفولوژی، ارزیابی ها و پهنه بندی پتانسیل های محیطی در زمینه ژئوتوریسم، بهره برداری از محیط و توسعه پایدار، جغرافیای اقتصادی، ارزیابی مخاطرات محیطی، تنظیم سند آمایشی کشور و بسیاری بخش های دیگر به طور مستقیم و غیر مستقیم دارای کاربرد است. در این پژوهش سعی شده است که یک سیستم نوین در طبقه بندی چشم انداز های ارضی ارائه شود، که قابلیت تفکیک و طبقه بندی چشم انداز های ارضی را با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی و با در نظر گرفتن سادگی، داشته باشد. بدین منظور از مدل رقومی ارتفاعی سه مولفه ارتفاع، شیب و انحنای تانژانتی، پلان و نیمرخ، استخراج گردید، از میانگین این سه انحنا، انحنای متوسط استخراج گردید و این سه مولفه مبنای طبقه بندی چشم انداز های اراضی قرار گرفت. در گام بعدی هر یک از سه مولفه فرم شناسی فوق الذکر، بر اساس 5 روش آستانه گذاری فواصل هندسی، چارکی، شکست های طبیعی، انحراف معیار (باند اول تا چهارم) و روش میانگین وزنی به دو بخش تفکیک گردید. سپس هر سه مولفه با یک سیستم ترکیبی، کد گذاری و عرصه سرزمین ایران به 8 واحد چشم انداز ارضی طبقه بندی گردید و نتایج به صورت نقشه های پهنه ای ارائه و تحلیل گردید.
اثر دگرگونی های آب و هوایی بر ناآرامی های حاصل از تنش منابع آب (موردمطالعه: شرق اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
35 - 51
حوزههای تخصصی:
عواملی نظیر رشد جمعیت مصرف بی رویه آب، تغییرات آب وهوایی، گرم شدن کره زمین هدر رفتن آب، آلودگی آب و عدم مدیریت صحیح باعث می شوند که منابع آب طبیعی، در حال تمام شدن بوده و هر تغییری در مقدار آن تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی سیاسی، اجتماعی امنیتی، بر جای بگذارد. لذا تحقیق حاصل باهدف شناسایی مناطق مستعد بحران آب در محدوده شرق اصفهان انجام گرفته است. این مطالعه به صورت توصیفی_تحلیلی بوده و تمام ناآرامی های اتفاق افتاده در منطقه شرق اصفهان، موردبررسی قرارگرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل: مطالعات کتابخانه ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، داده های پارامترهای اقلیمی و هیدرولوژیکی آب های سطحی و زیرزمینی بود. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله ی مقایسه نقشه های فضایی و همچنین داده های ناآرامی های منطقه در نرم افزار ARC GIS انجام شد. مساحت محدوده بحرانی (خشک سالی شدید و خیلی شدید) در سال 91 کمترین و در سال 96 بیشترین مقدار بوده که نشانه درگیر شدن مناطق بیشتری از منطقه با بحران آب و در نتیجه افزایش، احتمالاً تعداد ناآرامی ها مواجه می گردد. همچنین روند محدوده های بحرانی (خشک سالی های شدید و خیلی شدید) تقریباً ثابت بوده و در سال 96 به یک باره حدود 25 درصد به نسبت سال 95 افزایش پیداکرده است. درنتیجه بحران شدید منابع آب در این مناطق، کشاورزی و معیشت مردم را تحت تأثیر قرار داده و نشان دهنده درگیر شدن مناطق بیشتری از منطقه با بحران آب است که به تبع آن احتمالاً تعداد ناآرامی ها نیز بیشتر می شود.
اثر تغییرات اقلیمی بر شدت و میزان آلودگی هوای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
76 - 90
حوزههای تخصصی:
شدت و میزان آلودگی هوای نواحی شهری متأثر از تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی در سال های اخیر افزایش یافته است و اثر آن در شهرهای بزرگ صنعتی از جمله اصفهان مشهود است. به منظور بازیابی و بررسی این تأثیر از اطلاعات و آمار هواشناسی ایستگاه سینوپتیک اصفهان جهت بررسی تغییرت اقلیمی و از داده های شاخص AQI برای بررسی شدت و میزان آلودگی استفاده شده است. بررسی ها نشان داد در یک دوره 63 ساله، 43/1 درجه سلسیوس متوسط سالانه دمای شهر اصفهان افزایش نشان می دهد که موجب گردیده شده و میزان و شدت آلودگی هوای شهر اصفهان در انتهای دوره (سال های 97-1390 افزایش یابد. نتایج نشان داد بر اساس میانگین ماهانه شاخص AQI در 83 ماه از 96 ماه از سال 90 تا 97 در وضعیت زرد یا سالم برقرار است، در 12 ماه وضعیت نارنجی و در یک ماه وضعیت قرمز حکمفرما است. ماه های فصل گرم با شرایط تقریبا ثابت عمدتا زرد یا نارنجی است. ولی در فصل سرد بخاطر توربولانس جو، شرایط کاملا دگرگون شده بطوری که هم تحت شرایط پایداری مطلق هوا و بروز اینورژن، با وضعیت قرمز و حتی وضعیت خطرناک و بحرانی مواجه است و هم تحت شرایط ناپایداری جوی، هوای کاملا پاک بروز می کند. البته روزهای همراه با آلودگی رقم بزرگتری را به خود اختصاص داده است. لذا برای اینکه در ماه های سرد مواجه با وضعیت بحرانی و خطرناک در کیفیت هوا نشویم باید میانگین شاخص AQI را از 3/84 به زیر شاخص 50 یعنی هوای پاک کاهش داد.
ارزیابی وضعیت مورفولوژیکی رودخانه طالقان در بازه زمانی 2006 تا 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه طالقان یکی از منابع مهم آب در آبیاری محصولات کشاورزی دشت قزوین محسوب می شود. احداث سد طالقان، استقرار جمعیت در حاشیه این رودخانه و تغییر کاربری زمین باعث شده تا بازه هایی از این رودخانه دچار تغییراتی شود؛ به طوری که هیچ گونه آگاهی از وضعیت مورفولوژیک این رودخانه وجود ندارد تا بتوان با آگاهی از آن نسبت به احیاء این رودخانه اقدام نمود.این تحقیق به ارزیابی ژئومورفیک رودخانه طالقان در بازه های زمانی (2016–2006) می پردازد. برای این منظور از 32 شاخص تحت عنوان اندیکاتورهای فشار (PI) و تغییر/روند تعدیل کانال (AI) در شش بازه از رودخانه طالقان در قالب روش rMQI استفاده شد. مطالعات انجام شده برای سال 2006 نشان داد که بازه های 2، 5 و 6 دارای کیفیت بسیار ضعیف و بازه های 1، 3 و 4 دارای کیفیت متوسط هستند. درحالی که در سال 2016 بازه های 1، 2، 4، 5 و 6 کیفیت بسیار ضعیفی دارند و بازه 3 رودخانه دارای کیفیت ضعیف ازلحاظ کیفیت مورفولوژیک هست. نتیجه این پژوهش نشان داد که رودخانه طالقان در تمامی بازه ها اصلاً وضعیت خوبی ندارد که این نشان دهنده وضعیت بد و بحرانی این رودخانه است. با توجه به تغییرات کاربری اراضی گسترده که در کرانه های این رودخانه رخ داده است، به نظر می رسد راه کارهایی از قبیل جلوگیری از تخریب کاربری اراضی در بالادست حوضه و حافظت از پوشش گیاهی طبیعی و توسعه آن از بهترین راه کارها باشد.
ارزیابی و پیش بینی روند توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی با تاکید بر رویکرد ژئومورفولوژیک و مدیریت محیط (مطالعه موردی: شهر پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضرتلاش شده است تا با استفاده از مدل LCM روند تحول سکونتگاه های شهر پاوه در طی سال های 1998 تا 2013 ارزیابی و همچنین میزان توسعه این نواحی برای سال 2030 پیش بینی شود. در این راستا، بر مبنای کاربری اراضی و سکونتگاهی سال 1998 و روند تغییر آن تا سال 2013 و همچنین سایر پارامترهای مؤثر، میزان گسترش نواحی سکونتگاهی تا سال 2030 پیش بینی شده است. بعد از تهیه تصاویر و عمل پیش پردازش با استفاده از طبقه بندی نظارت شده، نقشه کاربری اراضی سال های 1998 و 2013 تهیه شده است. سپس با استفاده از مدل LCM و بر مبنای متغیرهای مؤثر. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که نواحی سکونتگاهی منطقه مورد مطالعه با رشد روزافزونی مواجه می باشد، در سال 1998 کل نواحی سکونتگاهی منطقه مورد مطالعه 1/4 کیلومترمربع بوده است، این در حالی است که این مقدار در سال 2013 به 5/6 کیلومترمربع رسیده است. مطابق نتیجه به دست آمده، وسعت نواحی سکونتگاهی در سال 2030 به حدود 10 کیلومترمربع خواهد رسید. مطابق نقشه های تهیه شده و اطلاعات حاصله، توسعه آتی نواحی سکونتگاهی در قالب گسترش طولی و عرضی و نیز هسته های خاص و غالبا منطبق بر سطوح دامنه ای و حریم رودخانه ای است. بنابراین با وجود کارا بودن رویکرد موجود و بهره گیری از آن به عنوان یک سند اولیه، ضرورت تهیه و عملیاتی شدن سند ژئومورفولوژیکی شهری پاوه مبتنی بر فرم و فرایندشناسی با هدف شناخت واقعیت مکانی و مخاطرات محیطی موجود، جهت یابی روند توسعه شهری و نیز کاهش سطح ریسک وجود دارد.
برآورد فرسایش خاک در حوضه آبریز سد تنگ سرخ با استفاده از معادله جهانی فرسایش خاک تجدید نظر شده (RUSLE) و قابلیت های سنجش از دور و سامانه اطلاعات مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
183 - 159
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف برآورد فرسایش خاک در حوزه آبخیز سد مخزنی در حال احداث تنگ سرخ با مساحت 39 هزار هکتار در شرق و جنوب شرقی شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از مدل RUSLE و قابلیت های سنجش از دور و سیستم اطلاعات مکانی به منظور برنامه ریزی اقدامات حفاظتی در حوزه آبخیز سد انجام شده است. لایه پارامترهای مدل RUSLE شامل فرسایندگی باران، فرسایش پذیری خاک، شیب و طول دامنه، مدیریت پوشش گیاهی و عملیات حفاظت خاک به ترتیب با استفاده از داده های بارندگی، ویژگی های فیزیکی و شیمایی خاک، مدل رقومی ارتفاع و کاربری اراضی در محیط سامانه اطلاعات مکانی تهیه شده اند و پس از رویهم گذاری لایه ها، مقدار فرسایش به صورت مکانی در سطح حوزه برآورد شد. مقدار عامل فرسایندگی باران از 62/179 تا 74/327 مگا ژول در میلی متر بر هکتار ساعت سال (MJ mm ha−1 h−1 year−1) بود. عامل فرسایش پذیری خاک از 08/0 تا 46/0 تن هکتار ساعت بر هکتار مگاژول میلی متر (t ha h ha−1 MJ−1 mm−1) بود. کمترین و بیشترین مقدار عامل شیب و طول دامنه به ترتیب 08/0 و 42/12 بود. بیشترین و کمترین مقدار عامل مدیریت پوشش گیاهی به ترتیب 33/0 و 54/0 بود. بیشترین و کمترین مقدار عامل عملیات حفاظت خاک به ترتیب 5/0 و 1 بود. حدود 80 درصد منطقه مورد مطالعه دارای میزان فرسایش 35 تن در هکتار در سال است که بیشترین مقدار آن در قسمت های غربی و شمال شرقی است که آن هم ناشی از مقدار زیاد فرسایندگی باران و فرسایش پذیری خاک در این منطقه است.
واکاوی میانگین بلندمدت سپیدایی سرخ فام ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سپیدایی از فراسنجﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧیﺎز در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت آب و ﻫﻮایی است. بررسی رفتار زمانی و مکانی آن می تواند ابزاری برای شناخت تغییرات محیطی باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات بلندمدت سپیدایی کشور براساس داده های ماهواره ای در یک دوره هجده ساله با توجه به اثر عوامل جغرافیایی همچون ارتفاع و عرض جغرافیایی است. از این رو، نخست داده های روزانه سپیدایی سنجنده مودیس در محدوده ایران در بازه زمانی 1/1/1379 تا 29/12/1396 از تارنمای مودیس استخراج شد. سپس، میانگین بلندمدت سپیدایی ایران زمین محاسبه شد. یافته ها نشان داد سپیدایی ایران با میانگین 21درصد نزدیک به میانگین سیاره ای است که این ویژگی گذشته از عرض جغرافیایی به ناهمواری ها و شرایط رویه زمین بستگی دارد. از این جهت، پیوند سپیدایی سرخ فام و ارتفاع از تراز دریا بررسی شد. یافته های این بخش نشان داد که این پیوند یک رابطه قطعه به قطعه خطی است؛ به طوری که ابتدا با افزایش ارتفاع (از سطح زمین تا 1000متری)، سپیدایی کاهش یافته و سپس با افزایش ارتفاع (بالاتر از 1400متری) به سبب کاهش دما و پوشش برفی بر سپیدایی افزوده شده است. به طور کلی، می توان گفت این پیوند قطعه به قطعه خطی برگرفته از تنوع ناهمواری ها و جنس رویه زمین است.
تحلیل تغییرات محدوده جنگلهای مانگرو شمال و شرق تنگه هرمز متأثر از مورفولوژی ساحلی و هیدرودینامیک خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
84 - 61
حوزههای تخصصی:
جنگل های مانگرو برای هزاران سال نقش قابل ملاحظه ای را در اقتصاد جوامع انسانی بر عهده داشته اند. لذا شناسایی و سنجش تغییرات مرزهای مانگروها در طول زمان، می تواند نقش مهمی را در برنامه ریزی و انجام اقدامات حفاظتی مؤثر و کاهش آسیب پذیری مانگروها نسبت به مخاطرات طبیعی و انسانی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی تغییرات جنگل های مانگرو و ارتباط این تغییرات با هیدرودینامیک دریا و مورفولوژی ساحلی در بخش هایی از شمال و شرق تنگه هرمز طی بازه زمانی 47 سال می باشد. با استفاده از تصاویر ماهواره ای و انجام پیش پردازش ها و طبقه بندی آن ها به روش های SVM، MLC و ANN و ارزیابی دقت نقشه-ها روش SVM با کسب بالاترین درصد دقت، برای تهیه نقشه طبقه بندی تمام تصاویر انتخاب شد. نتایج نشان می دهد که در قسمت شمالی تنگه هرمز در تمامی سال ها مساحت جنگل های حرا افزایش پیدا کرده اند اما در قسمت شرقی مورد مطالعه همواره با روند کاهشی و افزایشی مواجه می باشد و به طور کلی توسعه قابل توجهی در طی این 47 سال در مانگروهای این قسمت مشاهده نمی شود. هر چند که با توجه به بررسی ویژگی های ژئومورفیک منطقه مانند شیب، توپوگرافی و وجود خورها و استران ها و رسوبات وارده از رودخانه های حسن لنگی، گز و حیوی و همچنین متوسط جزر و مد منطقه و گسترده ای که در بر می گیرد، مناطق مورد مطالعه پتانسیل بیشتری برای توسعه جنگل های مانگرو دارد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند با فرآهم آوردن اطلاعات دقیق در خصوص پیشروی و یا پسروی مانگروها در بخش های ساحلی مختلف، کمک چشمگیری به اجرای اقدامات حفاظتی و احیاء مانگروهای ایران کند.
بررسی روند تغییرات سرعت باد در ایران مرکزی با استفاده از داده های بازتحلیل شده ECMWF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
481 - 498
حوزههای تخصصی:
باد یکی از پارامترهای مهم اقلیم است و به عنوان یک شاخص مناسب می تواند برای تغییرات اقلیمی و الگوهای مرتبط با جریان هوا به کار برده شود. هدف از این تحقیق بررسی روند تغییرات بلندمدت سرعت باد در ایران مرکزی است. به این منظور، از داده های سرعت باد پایگاه بازتحلیل شده ECMWF نسخه ERA-Interim با تفکیک مکانی 75/0×75/0 درجه قوسی و داده های هفت ایستگاه سینوپتیک طی دوره آماری ۱۹۸۰-2017 استفاده شد. برای درستی سنجی داده های پایگاه ECMWF از روش های R 2 ، MBE، و RMSE و برای محاسبه روند از آزمون ناپارامتریک من- کندال (M-K) استفاده شد. نتایج نشان داد پایگاه ECMWF از دقت مناسبی برای برآورد سرعت باد برخوردار است؛ به طوری که مقدار R 2 در ایستگاه های مورد مطالعه بین 72/0 تا 95/0 متغیر است. متوسط سرعت باد در ایران مرکزی m/s19/3 محاسبه شد. کمینه سرعت باد در ماه ژانویه با 01/2 و بیشینه سرعت باد با m/s 95/3 در ماه ژلای محاسبه شد. به ترتیب بیشترین شدت روند افزایشی و کاهشی سرعت روند سرعت باد در ماه های مارس (نمره Z، 91/4) و دسامبر (نمره Z، 73/2-) محاسبه شد که در سطح آماری 01/0 معنی دار است. همچنین، بیشینه پهنه های روند افزایشی و کاهشی سرعت باد به ترتیب در ماه های فوریه و ژانویه به دست آمده است.
ارزیابی ناپایداری کانال رودخانه بیدواز اسفراین با استفاده از مدل جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کناره کانال، فرسایش و حمل رسوب کناره ای فرایندی طبیعی در رودخانه است که باعث تخریب زمین های کشاورزی و خسارت به زیرساختهای انسانی می شود. در این تحقیق از مدل جانسون جهت ارزیابی میزان فرسایش و ناپیداری کرانه رودخانه بیدواز استفاده شده است. برای انجام این کار، بازه ای از رودخانه انتخاب و 9 مقطع از این بازه مورد بررسی قرار گرفت. در مدل جانسون، 13 پارامتر جهت ارزیابی فرسایش کناره ای رودخانه استفاده می شود. نتایج بدست آمده از این مدل نشان می دهد که از سمت بالا دست رودخانه به سمت پایین دست، میزان فرسایش کناره ای و بستر افزایش می یابد. علت بالا بودن میزان فرسایش در قسمت پائین دست رودخانه، شیب زیاد کرانه کانال و عدم چسبندگی خاک آن بوده است. در میان 13 پارامتر، برخی از پارامترها مانند فعالیت حوضه آبریز و دشت سیلابی و مشخصات آن (پارامتر1) و حالت جریان (پارامتر2) وجه مشترک ناپایداری در تمامی مقاطع بوده است. دیگر پارامترها از جمله فاصله نقطه اثر مئاندر (پارامتر13) نقش کمتری در ناپایداری کانال بیدواز داشته اند. در مجموع، کانال های مربوط به مقاطع 7، 8 و 9 دارای بیشترین آسیب پذیری هستند.