مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
شواهد ژئومورفولوژیکی
حوزه های تخصصی:
راندگی گیلانغرب با طول بیش از 110 کیلومتر با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی در جنوب غرب استان کرمانشاه واقع شده است. در این پژوهش مسایل تکتونیکی و مورفولوژیکی مناطق واقع در مسیر راندگی گیلانغرب در یال جنوب غربی تاقدیس قلاجه مورد مطالعه قرار گرفته است. برای ارزیابی فعال بودن راندگی گیلانغرب از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی استفاده شده است. در این پژوهش کمیت های توپوگرافی (Smf، Fmf، Fd، Eu، Sl) و شاخص های الگوی شبکه زهکشی (Af، T) به عنوان ابزار اصلی مورد استفاده قرار گرفته اند. از شواهد ژئومورفولوژیکی حاصل از راندگی گیلانغرب، اطلاعات زلزله و شواهد زمین شناسی نیز استفاده گردید. بررسی فعال بودن راندگی گیلانغرب مهم ترین هدف این پژوهش می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که راندگی گیلانغرب در دوره پلیو– کواترنر فعال بوده و با توجه به وقوع زلزله در امتداد آن، این گسل در عهد حاضر (هولوسن) نیز فعال می باشد. تحلیل کمیت های توپوگرافی حاکی از ادامه بالا آمدگی فعال در منطقه می باشد.
ارزیابی کمی فعالیت های نئوتکتونیک با تکیه بر شواهد ژئومرفیکی در حوضه ی ریجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه ریجاب با مساحت 189 کیلومترمربع در زاگرس شمال غربی و شمال شهرستان سرپل زهاب قرار گرفته است. اسکلت اصلی آن از لایه های مقاوم دولومیت شهبازان و آهک آسماری تشکیل شده که بخش شرقی آن به صورت تاقدیس فشرده است و بخش غربی آن به شکل ناودیس است. بر اثر عملکرد گسل کرند بیشترین فعالیت های تکتونیکی در قسمت های میانی مشاهده میشود که نتیجه ی آن جابه جایی لایه های آهکی – دولومیتی در محدوده ی ناودیس از شمال شرق به جنوب غرب و کج شدن آن به طرف جنوب غرب و وقوع گسیختگی در کمر یال جنوب غربی ناودیس شده است. فرآیند خمش سبب گسختگی هایی شده که نتیجه ی آن جابه جایی چرخشی قطعات شکسته شده است. این رویداد باعث شکل گیری یک سری گسل های طولی و عرضی شده است که ساختمان آهکی - دولومیتی ناودیس ریجاب در جهات مختلف بریده اند. برای تشخیص فعالیت های نئوتکتونیک در این تحقیق از دو روش تطبیقی - تحلیلی و میدانی استفاده گردید. در شروع کار با تکیه بر ساختمان زمین، حوضه ی مورد مطالعه به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد و سپس به کمک نرم افزار Arc GIS کار تطبیق و تفسیر نقشه های توپوگرافی، هیدروگرافی، گسل و زمین شناسی و عکس های هوایی حوضه با نقشه ی اشکال ژئومرفولوژی انجام شد و در ادامه به کمک نرم افزار Spssنتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه برای ارزیابی کمی فعالیت های نئوتکتونیکی از شاخص های عدم تقارن حوضه زهکشی(Af)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن(Vf)، شاخص سینوسی جبهه کوهستان(Smf)، شاخص شیب طولی رودخانه(SL)، شاخص تقارن توپوگرافی معکوس(T) و شاخص طبقه بندی(Iat) استفاده گردید. در ادامه برای بررسی نقش گسل ها و درز و شکاف ها در شکل گیری و الگوی توسعه ی آبراهه ها از نمودار گلسرخی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بخش شرقی حوضه (تاقدیس ریجاب) از نظر تکتونیکی نیمه فعال و مناطق شمال و جنوب در غرب حوضه (ناودیس ریجاب) فعال و مناطق میانی این ناودیس بسیار فعال می باشد.
بررسی تغییرات بستر و ویژگی های ژئومورفولوژیکی رودخانه ی گیلان غرب در سال های 1344 تا 1381(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم های رودخانه ای به شدّت به تغییرات زمین ساخت حسّاس هستند و در واکنش به حرکات زمین ساختی، دچار تغییراتی در ویژگی های ژئومورفولوژیکی بستر و تغییرات بستر خود می شوند. این تغییرات موجب پیدایش آثار مخرّبی روی زمین های کشاورزی، نواحی مسکونی و سازه های اطراف رودخانه می شود. در این پژوهش رودخانه ی گیلان غرب به طول 20 کیلومتر از لحاظ آثار نوزمین ساخت مورد بررسی قرار می گیرد. با استفاده از عکس هایی هوایی سال 1344، تصاویر ماهواره ای TM سال 1365 و تصاویر IRS سال 1381 مسیر رودخانه، در سه دوره ی زمانی در محیط نرم افزارArcGIS رقومی شده و تغییرات بستر، تعداد مئاندرها و تغییرات طول رودخانه در این سه دوره محاسبه شده است. در ادامه برای اثبات تأثیر فعّالیّت های نوزمین ساختی، شاخص های ژئومورفیک SL و S محاسبه شد و نیمرخ طولی رودخانه مورد تحلیل قرار گرفت. درنهایت با بازدیدهای میدانی از منطقه، شواهد ژئومورفولوژیکی آثار نوزمین ساخت بر رودخانه ی گیلان غرب شناسایی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که طیّ دوره ی زمانی 37 ساله، نوزمین ساخت عامل اصلی تغییرات رودخانه ی گیلان غرب بوده است. به دلیل شدّت فعّالیّت های نوزمین ساختی، میزان تغییرات رخ داده در رودخانه طیّ دوره ی زمانی 1365 تا 1381 شدیدتر از دوره ی زمانی 1344 تا 1365 بوده است و این امر توسّط جابه جای بیشتر بستر، تغییرات تعداد مئاندرها، طول رودخانه و میزان حدّاکثر جابه جایی رخ داده در این دوره و همچنین مقادیر کمّی شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیک و تفسیر نیمرخ طولی رودخانه تأیید می شود. الگوی رودخانه در قسمت های کم شیب تر از نوع مئاندری و در مناطق پرشیب تر از نوع الگوی شریانی است.
تجزیه و تحلیل تکتونیک – ژئومورفولوژی حوضه رودخانه درونگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه آبخیز رودخانه درونگر، در رشته کوه های کپّه داغ، در شمال استان خراسان رضوی واقع شده است. شواهد ژئومورفولوژیکی حوضه مورد بحث، حاکی از ادامه فعالیت های نئوتکتونیکی در دوران پلیو- کواترنر است. هدف از این پژوهش، ارزیابی تکتونیک فعال و مقایسه نتایج به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی حوضه و تأثیر آن بر شبکه زهکشی رودخانه ای است. در این پژوهش از شاخص های ژئومورفولوژیک (Hi، Bs، AF، Smf، S، Vfو SL )، شاخص طبقه بندی IAT ، نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و مدل رقومی ارتفاع (DEM)، جهت تجزیه و تحلیل فعالیت های نئوتکتونیکی حوضه استفاده شده است. نتایج به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک و بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی، حاکی از فعال بودن نئوتکتونیک در حوضه می باشد و بر اساس شاخص طبقه بندی IAT، این حوضه جزء مناطق فعال از نظر تکتونیکی به حساب می آید
ارزیابی تکتونیک فعال حوضه آبریز کرگانرود در دامنه شرقی تالش ( بغروداغ)، با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز کرگانرود به عنوان یکی از زیر حوضه های مستقل دریای خزر در غرب استان گیلان واقع شده است. با توجه به فعّال بودن حرکات کوهزایی در برخی از نواحی ایران و برای آگاهی از میزان فعّالیّت نیروهای درونی و تکتونیکی در منطقه ی مطالعاتی، از هفت شاخص ژئومورفیک که عبارتند از: شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان (Smf)، شاخص نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (Sl)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص پیچ و خم رودخانه اصلی (S)، شاخص انتگرال هیپسومتریک (Hi) استفاده شده است. در این زمینه، مجموعه ای از روش های توصیفی، میدانی و تحلیلی به کار گرفته شد. نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و عکس های هوایی و مدل رقومی ارتفاعی منطقه (Dem) با قدرت تفکیک 12/5 متر و نرم افزار ARC GIS 10.1 و تصاویر گوگل ارث به عنوان داده های اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. از ترکیب شاخص های ژئومورفیک با یکدیگر می توان رابطه ی شاخص فعالیت های تکتونیکی (Lat) را به دست آورد. نتایج بررسی نشان داد که طبق مقادیر (Lat) حوضه کرگانرود در کلاس فعّالیّت های نئوتکتونیکی زیاد قرار دارد. شواهد ژئومورفولوژیکی به دست آمده مانند پادگانه های رودخانه ای ارتفاع یافته، وجود تراس های قدیمی و آبراهه های عمیق شده و دره های V شکل نتایج تحقیق را تأیید می کند.
ارزیابی نسبی جنبش های نوزمین ساخت فعال در طاقدیس کته پیفک؛ ایوان غرب، ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
55 - 72
حوزه های تخصصی:
تحلیل های ژئومورفیکی از جبهه های کوهستانی، طاقدیس ها و مناطق چین خورده می توانند درک درست و ارزش مندی در مورد تاریخ زمین ساختی هر منطقه ای ارائه دهند. بنابراین، چنین مطالعاتی غالباً در مقیاس منطقه ای و با استفاده از تحلیل های ریخت زمین ساختی برای تعیین مناطق دارای فعالیت های زمین ساختی بالا انجام می شوند. طاقدیس کته پیفک در شمال خاوری شهرستان ایوان غرب، شمال استان ایلام واقع شده و بخشی از زون زاگرس چین خورده به شمار می آید. در این پژوهش با هدف ارزیابی جنبش های نوزمین ساخت فعال در طاقدیس کته پیفک، از هفت شاخص ژئومورفیک ازجمله نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (VF)، درصد بخش های بریده نشده جبهه کوهستان (EU)، درصد بخش های بریده شده جبهه کوهستان (FD)، پیچ وخم جبهه چین (FFS)، تقارن چین (FSI)، نسبت جهت (AR) و شاخص فعالیت نسبی زمین ساخت (Iat) استفاده شده است. ویژگی های مورفومتری طاقدیس کته پیفک با استفاده از نقشه های توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی مشخص شد. همچنین، داده های ساختاری، زمین ساخت و سنگ شناسی موردنیاز با استفاده از نقشه زمین شناسی 1:100,000 برگ 5257 به دست آمدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که مقادیر بالای شاخص های FFS, EU, AR و مقادیر پایین شاخص های FD, VF, FSI گویای جوان و نامتقارن بودن این طاقدیس، تداوم نیروهای نوزمین ساختی و فرسایش کم تر در آن است. همچنین، برپایه شاخص Iat مشخص شد که این طاقدیس در کلاس 3 قرار دارد. شواهد میدانی موجود در منطقه موردمطالعه همچون دره های باریک (V شکل)، پرتگاه های مستقیم، پرشیب و گسلی و نیز یال های نامتقارن تداوم فعالیت های زمین ساختی در این طاقدیس را تایید می نمایند.
بررسی تکتونیک فعال در حوضه سمنان (جنوب سمنان) با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
149 - 174
حوزه های تخصصی:
شاخص های ژئومورفولوژیکی از روش های بسیار مفید در ارزیابی و شناسایی آثار فعالیت های تکتونیکی (کند و سریع) به شمار می آیند و می توان با استفاده از این شاخص ها به طور معقول و واقعی لندفرم های مختلف را با هم مقایسه کرد. این تحقیق به شناخت نحوه عملکرد و میزان اثرگذاری حرکات تکتونیکی در حوضه سمنان با استفاده از شاخص های ژئومورفیک مانند گرادیان طولی رودخانه، انتگرال هیپسومتریک، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره، تقارن توپوگرافی معکوس، عدم تقارن حوضه زهکشی ، پیچ وخم رودخانه اصلی، پیچ وخم پیشانی کوهستان، تراکم سطحی آبراهه ها، انشعاب پذیری و شاخص شکل حوضه به عنوان تکنیک های مدلی و مفهومی می پردازد. ابزارهای فیزیکی مورد استفاده در تحقیق حاضر شامل تصاویر ماهواره ای IRS، نقشه های توپوگرافی و همچنین نقشه زمین شناسی و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. به این منظور یک مدل رقومی ارتفاع از داده های توپوگرافی SRTM10M برای محدوده مورد مطالعه تهیه شد. سپس در محیط نرم افزار ARCMAP ترسیم آبراهه ها، اندازه گیری شاخص ها و تجزیه و تحلیل های آماری مربوط به شاخص های ذکر شده صورت گرفته و نتایج در قالب نقشه استخراج شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استناد به شاخص های ژئومورفولوژیکی و با استفاده از ابزارهای فیزیکی ذکر شده نشان می دهد که فعالیت های تکتونیکی در حوضه سمنان فعالیت متوسطی داشته، محاسبه 10 شاخص ژئومورفیک درحوضه مورد مطالعه بیانگر وجود حرکات نئوتکتونیکی نسبتاً فعال در حوضه سمنان است. بر اساس طبقه بندی شاخص IAT، حوضه سمنان از نظر فعالیت های تکتونیکی در کلاس 3 قرار می گیرد. وجود دره های v شکل و عمیق در قسمت های شمالی منطقه می تواند دال بر وجود همین فعالیت های تکتونیکی درحوضه باشد.
بررسی آنومالی حرارتی و رطوبتی بین زمان حال و پلیستوسن و بازسازی شرایط اقلیمی با استفاده از شواهد ژئومورفیک(مطالعه موردی: ارتفاعات شمال شرقی بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
99 - 115
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی پلیستوسن با توجه به زمان وقوع و نقش آن در شکل گیری چشم اندازهای فعلی کره زمین، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی یخچال های کواترنر در شمال شرقی ارتفاعات بینالود است. ارتفاع برف مرز با روش رایت و روش پورتر شامل نسبت ارتفاع، ارتفاع کف سیرک و نسبت مساحت تجمعی برآورد گردید. براساس فرم خطوط منحنی میزان در نقشه های توپوگرافی، 55 سیرک در بخش های شمالی، شرقی و غربی منطقه تحقیق شناسایی شدند. تجزیه و تحلیل ارتفاعات برآورد شده گواه این است که ارتفاع برف مرز دائمی در روش پورتر و رایت، به دلیل انعکاس اثرگذاری جهت ناهمواری بر ارتفاع برف مرز نسبت به سایر روش ها با واقعیت انطباق بیشتری دارد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان می دهد که این منطقه در دوره های سرد تحت حاکمیت سیستم شکل زایی یخچالی بوده است. برحسب همبستگی بین ارتفاع و متوسط دمای سالانه و ارتفاع و مقدار بارش سالانه، گرادیان حرارتی و رطوبتی محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد خط برف مرز دائمی با روش های رایت و پورتر، در ارتفاع 2600 و 2100 متری واقع شده است. باتوجه به این خط و افت آهنگ دما به مقدار 7/0 درجه به ازای هر100 متر ارتفاع، مقدار تفاوت دمای کنونی با دوره پلیستوسن، معادل 4/6 درجه سانتی گراد محاسبه شد. نتایج نشان داد که مقدار بارش سالانه در دوره پلیستوسن 130 میلی متر نسبت به میانگین امروزی بیشتر بوده است.