ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
۲۷۸۱.

ارزیابی ارتباط خشکسالی هواشناسی با افت سطح آب های زیرزمینی دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خشکسالی هواشناسی دشت تبریز خشکسالی آب زیرزمینی افت سطح آب های زیرزمینی تحلیل هیدروگراف واحد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۸ تعداد دانلود : ۶۲۲
دشت تبریز در΄15­˚­46­-­΄­30­˚­45 ­طول شرقی و΄­17­­˚­38-­΄56­­˚­37 عرض شمالی و در شرق دریاچه ارومیه واقع شده است. در دهه­های اخیر، بطور منطقه­ای و در دشت تبریز خشکسالی­های متناوب و گاهی مستمر و شدیدی رخ داده است. همزمان سطح آب زیرزمینی دشت کاهش چشمگیری نشان می­دهد. از این­رو به نظر می­رسد، بین وقوع خشکسالی­های هواشناسی و افت سطح آب­های زیرزمینی بتوان رابطة معنی­داری پیدا کرد. در این راستا، هـدف پژوهش حاضـر بررسـی خشکسالی­های دشت با شاخصSPI ، پیگیری روند بارش­ها، تحلیل هیدروگراف واحد آب­های زیرزمینی و ارزیابی تأثیر خشکسالی­های هواشناسی در افت آب زیرزمینی در دشت تبریز با استفاده از روش آمار دومتغیره می­باشد. برای این منظور، از داده­های هواشناسی شامل متوسط بارش ماهانه ایستگاه­های دشت تبریز در دورة آماری (83-1351) برای تعیین دوره­های خشکسالی، داده­های ماهانه سطح آب چاه­های مشاهده­ای و پیزومتر دشت در دوره آماری (83-1370) برای نشان دادن نوسانات سطح آب زیرزمینی، نرم­افزارهایArc/GIS ، Arc/View­، Excell و Surferاستفاده شد. نتایج مطالعه نشان می­دهد که در دوره آماری (83-1370) سطح آب­های زیرزمینی سیر نزولی داشته و 94/3 متر افت دارند. خشکسالی آب­های زیرزمینی نیز با دو ماه تأخیر نسبت به خشکسالی هواشناسی بروز می­کند.
۲۷۸۲.

کنترل فرسایشی خندقی در جلگه های لُسی چین با استفاده از سیستم مکان یابی جهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۱ تعداد دانلود : ۸۸۷
امروزه استفاده از روشها و تحلیل های کمی در ژئومرفولوژی بیش از پیش متداول گردیده و کاربردهای وسیعی را در بررسیهای محیطی به خود اختصاص داده است. لیکن متاسفانه در کشور ما و در تدریس های دانشگاهی این رشته و کتب مربوطه چندان به آن پرداخته نشده و به نظر می رسد که ضرورتهای آن هنوز مورد توجه جدی قرار نگرفته است. همچنین کاربرد فن آوری های روز و کاربرد هر چه بیشتر آنها در علم جغرافیا از ضروریات قطعی به شمار می رود. یکی از مهمترین آنها سیستم موقعیت یابی جهانی یا G.P.Sمی باشد، که ابعاد بسیار گسترده ای یافته است. در این مقاله سعی شده تا سیستم کنترل فرسایشی خندقی که یکی از مهمترین عوامل فرساینده خاکهای سست و ناپایدار همچون خاک لُس می باشد را با استفاده از این فن آوری مورد بررسی قرار دهند. مترجم که رساله دکتری خویش را در ارتباط با ژئومرفولوژی اراضی لسی جنوب و شرق آق بند در شمال استان گلستان نوشته است، به خوبی به اهمیت بهره گیری از این نوع فن آوری ها و روشهای پیشنهادی در ایران پی برده و تلاش نموده با ترجمه مقاله، امکان استفاده از آن را برای دیگر علاقمندان فراهم سازد.
۲۷۸۳.

مقایسه ارزیابی آسیب پذیری آبخوان به روشهای DRASTIC و منطق فازی مطالعه موردی: دشت گل گیر مسجد سلیمان

کلیدواژه‌ها: منطق فازی آسیب پذیری پهنه بندی مدل DRASTIC

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲۰ تعداد دانلود : ۱۳۳۸
به منظور دست یابی به یک روش مناسب جهت حفاظت منابع آب زیرزمینی از آلودگی هایی که در آینده آن ها را تهدید می کند، سیستم های ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی توسعه یافته اند. در حال حاضر روشهای مختلفی جهت پتانسیل یابی آلودگی آب های زیرزمینی وجود دارد. این روش ها بر این اساس هستند که بعضی از مناطق دارای استعداد بیشتری برای آلوده شدن نسبت به سایر مناطق می باشند. در این تحقیق آسیب پذیری آبخوان دشت گل گیر بررسی شده است. دشت گل گیر در شرق استان خوزستان واقع شده است. این دشت به دلیل دارا بودن منابع غنی آب زیرزمینی و خاک حاصل خیز از کشاورزی پر رونقی برخوردار است. به دلیل گسترش زیاد فعالیت های کشاورزی کیفیت آب زیرزمینی تحت تاثیر مواد شیمیایی کشاورزی به ویژه نیترات می باشد. به همین دلیل ارزیابی آسیب پذیری در تصمیم گیری های مدیریتی این دشت اهمیت دارد. از میان روشهای موجود جهت ارزیابی آسیب پذیری، از مدل DRASTIC و استنتاج فازی بهره گرفته شده است. اصول مدل DRASTIC بر پایه ترکیب شاخص های تاثیرگذار هیدرولوژیکی و هیدروژیولوژیکی بر انتقال و یا عدم انتقال آلودگی می باشد و در محاسبه شاخص آن از منطق بولین استفاده می شود. منطق بولین می تواند موجب نتیجه گیری های غلط در مورد مقادیر نزدیک مرز دسته بندی ها شود. استفاده از منطق فازی می تواند به افزایش دقت نتایج به خصوص در مورد مقادیر مرزی کمک کند. نتایج این تحقیق توانایی مدل سازی فازی پارامترهای هیدروژئولوژیک که از عدم قطعیت ذاتی برخوردارند را تایید می نماید.
۲۷۸۴.

ارزیابی و اصلاح مدل مناسب تبخیر و تعرق بالقوه برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران خوشه بندی ارزیابی و استخراج مدل تبخیر و تعرق بالقوه داده های تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۵ تعداد دانلود : ۴۹۳
هدف اصلی این پژوهش، اصلاح و بومی سازی مدل تبخیر و تعرّق بالقوّه ی مناسب برای ایران است. بنابراین، این پژوهش متشکّل از سه مرحله ی اصلی: 1- خوشه بندی کشور براساس مؤلّفه های آب وهوایی مؤثّر بر تبخیر و تعرّق؛ 2- آزمون نتایج استخراج شده ی تبخیر وتعرّق با استفاده از رابطه های پیشنهادی و مقادیر تجربی (تشت تبخیر و لایسیمتری) و 3- اصلاح و بومی سازی معادله ی تبخیر و تعرّق منتخب با استفاده از داده های مشاهداتی است. برای این پژوهش، از هشت متغیّر آب وهوایی، میانگین اختلاف دما، میانگین حدّاقل، حدّاکثر رطوبت نسبی، مقادیر ساعت آفتابی، مقادیر بارش ماهانه، روزهای با بارش بالاتر از 10 و 5 میلی متر، فراوانی مقادیر رخداد سرعت متوسّط باد بالای 5 نات بر ثانیه، برای یک دوره ی 26 ساله از 1980 تا 2005 و برای 64 ایستگاه سینوپتیکی و کلیماتولوژی کشور استفاده شده است. هدف از انتخاب این متغیّرها، خوشه بندی ایستگاه های مورد مطالعه، بر اساس فراسنج های تأثیرگذار بر تبخیر و تعرّق است تا بتوان پس از این مرحله، برای هر خوشه، براساس تشابه ایستگاه ها از نظر تبخیر و تعرّق، ضرایب اصلاحی مشابهی را اِعمال کرد. در انجام خوشه بندی، بهترین حالت به شکل شش خوشه ای معرّفی شد. همچنین نتایج واسنجی چهار روش تورنث وایت، بلانی کریدل، جنسن هیز و هارگریوز سامانی نشان داد که روش بلانی کریدل همخوانی بهتری با شرایط محیطی را ارائه می دهد. در انتها، با استفاده از داده های لایسیمتر، معادله ی بلانی کریدل برای ماه های مختلف هر شش خوشه ی مطالعاتی اصلاح و بومی سازی شد.
۲۷۸۵.

پایش تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون، طی سال های 1365 تا 1388 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سامانه های اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشکسالی تغییرات کاربری پوشش گیاهی پرندگان مهاجر پناهگاه حیات وحش هامون

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : ۲۰۸۲ تعداد دانلود : ۱۳۰۸
تغییرات کاربری و پوشش اراضی از عوامل مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش و تنوع زیستی مناطق تحت حفاظت قلمداد می شود. با درک این تغییرات می توان اکوسیستم را در مسیر اهداف حفاظتی، مدیریت کرد. این مطالعه به منظور بررسی تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون در سه دهه گذشته با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سال های 1365 و 1379 و 1388 صورت گرفت. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر، با استفاده از روش طبقه بندی ترکیبی، نقشه کاربری و پوشش اراضی تهیه شد. نقشه پوشش گیاهی با استفاده از شاخص سبزینگی تسلدکپ و نمونه برداری میدانی و نقشه آب، شوره زار و خاک لخت با استفاده از شاخص نرمال شده آب و پردازش PCA بر روی تصویر تهیه گردید. در انتها تمامی لایه های اطلاعاتی تهیه شده با یکدیگر ترکیب شدند و نقشه کاربری و پوشش اراضی منطقه برای هر سال تهیه شد. به منظور بررسی تغییرات به وجود آمده در منطقه، روش مقایسة پس از طبقه بندی به کار رفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در این دوره مطالعه در سال 1379 تالاب هامون کاملاً خشک شده و به همین دلیل بین سال های 1365 الی 1379 مقدار پوشش گیاهی آن به شدت کاهش پیدا کرده و بر سطح اراضی شور افزوده شده است. با آبگیری مجدد تالاب در سال 1388 پوشش گیاهی آن احیا گردید، و این پوشش از 6 درصد کل منطقه در سال 1379 به 20 درصد افزایش پیدا کرد، و اراضی شور نیز از 39 درصد کل منطقه به 13 درصد کاهش یافت.
۲۷۸۶.

معماری آب انبارها در محیط طبیعی لارستان

کلیدواژه‌ها: پوشش مخزن لارستان آب انبار گرم و خشک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶۴ تعداد دانلود : ۱۲۲۹
انسان ها در هر زمان به تناسب نیازی که احساس می کنند برای سازگار کردن شرایط جغرافیایی، تغییراتی در اکوسیستم محیط خود بوجود می آورند. منطقه لارستان نیز از این قایده مستثنی نبوده و از ویژگی های اقلیم گرم و خشک آن، دیوارهای بلند و سایه دار، بادگیرها و از همه مهم تر و گسترده تر آب انبارها می باشد. این پدیده مهم، از اوایل روزهای شکل گیری شهر، نقش اساسی در مورفولوژی آن ایفا کرده است. در این پژوهش با انجام تحقیق جامعی، به مستند سازی و بررسی آب انبارهای عمومی لارستان و مطالعه موردی 211 نمونه از آنها پرداخته شد. در این بررسی آب انبارها با توجه به 11 جنبه مختلف تقسیم بندی شدند. در برداشت های انجام شده که 58 درصد آنها را آب انبارهای شهری، 9 درصد روستایی و 33 درصد را صحرایی تشکیل می دهد، بیشترین مشاهدات را می توان مربوط به پوشش گنبد 105 مورد، مخزن استوانه 189 مورد، دسترسی به وسیله پلکان داخلی 211 مورد، آب رسانی غیر مستقیم 128 مورد، تهویه توسط روزنه 209 مورد، مصرف آب شرب 148 مورد و نمای ساده با 176 مورد فراوانی را عنوان نمود. همچنین حجم کل آب انبارهای منطقه که 65 درصد آنها فعال، 17 درصد نیمه فعال و 18 درصد غیر فعال می باشند، در حدود 1.87 میلیون مترمکعب تخمین زده شد. در نهایت اقتصادی ترین و بهترین تصمیم جهت جلوگیری از تخریب این پدیده مهم و بقای حیات منطقه، حفظ کاربری ذاتی آب انبارها ارایه شد.
۲۷۸۷.

ارزیابی روش های مختلف تخمین نسبت تحویل رسوب (SDR) تحت شرایط آب و هوایی مختلف مطالعه موردی: حوضه های آبخیز استان مرکزی

کلیدواژه‌ها: مدل EPM نسبت تحویل رسوب (SDR) آبخیزهای خشک و نیمه خشک حوضه آبخیز خمین حوضه آبخیز مزلقان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۳۶
در ایران بر اساس نتایج تحقیقات به عمل آمده در بسیاری از موارد، اختلاف نسبی بین مقادیر فرسایش و رسوب برآورد شده توسط مدل EPM با مقادیر رسوب اندازه گیری شده بیشتر از 10 درصد گزارش شده است. در تحقیق حاضر اقدام به بررسی 13 روش برآورد نسبت تحویل رسوب، جهت مقایسه با روش محاسبه آن در مدل EPM جهت ارتقاء دقت مدل در دو حوضه آبخیز خمین و مزلقان واقع در استان مرکزی شده است، نتایج تحقیق نشان دهنده این است که روش مو و منگ (1977) و روش روئل (1977) به ترتیب با داشتن حداقل اختلاف نسبی در حوضه های آبخیز خمین و مزلقان، مناسب ترین روش ها هستند. بر این اساس توصیه می شود از روش محاسبه نسبت تحویل رسوب مو و منگ (1977)، در حوضه های آبخیز خشک و از روش روئل (1977)، در حوضه های آبخیز نیمه خشک ایران در صورت بکارگیری مدل EPM استفاده شود.
۲۷۸۸.

شبیه سازی سطح ایستابی دشت ملایر براساس داده های هواشناسی با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبیه سازی مدل سازی آب زیرزمینی دشت ملایر شبکه ی عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۲۲۶ تعداد دانلود : ۷۱۷
برای بررسی کارایی شبکه ی عصبی مصنوعی در شبیه سازی تغییرات سطح ایستابی سفره ی آب زیرزمینی دشت ملایر، از اطلاعات هواشناسی ایستگاه های تبخیرسنجی در سطح دشت، حجم آب برداشتی از سفره و مقادیر سطح ایستابی آن استفاده شد. از این اطلاعات، به عنوان ورودی شبکه ی عصبی مصنوعی نوع پرسپترون چندلایه در چارچوب چهار ساختار اطلاعاتی استفاده شد. ساختار اوّل، شامل میانگین اطلاعات دمای حدّاکثر هوا، دمای حدّاقل هوا، حدّاکثر رطوبت نسبی هوا، حدّاقل رطوبت نسبی هوا و میانگین تبخیر در مقیاس زمانی ماهانه و ارتفاع سطح ایستابی ماه پیش بود. در ساختار دوم از اطلاعات سطح ایستابی در یک، دو، سه و چهار ماه پیش استفاده شد. در ساختار سوم، افزون بر اطلاعات ساختار شماره ی دو، میانگین سطح ایستابی ماه مورد نظر و میانگین سطح ایستابی ماه پیش هم به کار گرفته شد. ساختار چهارم، براساس میانگین سطح ایستابی ماه مورد نظر، میانگین سطح ایستابی ماه پیش و اطلاعات هواشناسی ماهانه تعریف شد. ساختار سوم با آرایش 1-4-4-6، به عنوان ساختار مناسب با 9/1 درصد خطا در مقایسه با مقادیر واقعی پیشنهاد شد که نشان دهنده ی اهمّیّت به کارگیری عوامل سطح ایستابی سال های گذشته، در ورودی شبکه ی عصبی است. اجرای مدل بهینه ی شبکه ی عصبی، افت سطح ایستابی را 18/1 متر، به ازای 9/1 درصد خطا برآورد کرد. جذر میانگین مربّعات خطا در مدل بهینه ی شبکه ی عصبی با آرایش 1-4-4-6 بر مبنای قانون آموزش لونبرگ مارکوات و تابع محرک سیگموئید، در مقابل تغییرات واقعی سطح سفره 44/0 متر با ضریب تعیین 99/0 به دست آمد. با توجّه به دقّت مناسب مدل و روند کاهنده ی حاکم بر سفره، می توان استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی برای تصمیم گیری در مدیریت دشت را، به عنوان ابزاری با سرعت و دقّت مناسب در شبیه سازی سطح آب زیرزمینی دشت ملایر، توصیه کرد.
۲۷۸۹.

سنجش آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی ناحیه ولشت از مخاطرات زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت مکان تروریسم فضا ژئوتروریسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۸ تعداد دانلود : ۹۴۲
شناخت آسیب پذیری جمعیت و گروه های انسانی به عنوان اقدامی ابزاری در راستای پیشگیری از زایش فاجعه مبتنی بر زیستن در نواحی پر خطر مطرح است. به بیان دیگر زیستن در بستر مخاطره آمیز طبیعی به طور لزوم به معنای خسارت بار بودن و آسیب پذیری نیست بلکه آن چه منجر به ایجاد خسارت ناشی از رویداد مخاطرات میشود، نوع زیستن و میزان شناخت و درک جمعیت مستقر از درجه مخاطره آمیز بودن و مآلأ میزان آسیب پذیری است. تحلیل آسیب پذیری کانون های جمعیتی واقع در پهنه پرخطر اقدامی علمی برای فراهم سازی زیرساخت اطلاعاتی مناسب از درجه و میزان خطرپذیری از رخداد مخاطرات در مقیاس خانوار – واحد مسکونی است. مبتنی بر چنین دیدگاهی مسأله تحلیل آسیب پذیری ناشی از مخاطرات زمینی در ناحیه پر مخاطره و هم چنین پرجاذبه ولشت در البرز مرکزی را مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب نخست به کمک پایگاه اطلاعات مکانی داده ایجاد شده در محیط GIS، پهنه بندی دو مخاطره لغزش و لرزش در ناحیه صورت گرفت، سپس از طریق تکنیک ابداعی فاکتورهای اثر گذار این دو مخاطرات در ایجاد و همزادی با دیگر به منظور تولید نقشه مخاطرات زمین استخراج شده است. نقشه مخاطرات زمینی با نقشه تولیدی الگوی توزیعی واحدهای مسکونی که اطلاعات کیفیت بنا و جمعیت ساکن در آن از طریق پیمایش میدانی تا مین شده، به منظور تبیین آسیب پذیری این دو گروه، هم نهاد گردید. استخراج عرصه متعلق پهنه در معرض مخاطره زمینی نشان داد که از مجموعه مساحت محدوده حدود نیمی (4/49درصد) در پهنه های نسبتاً پر خطر؛ 8/36 درصد در عرصه های پرخطر؛ 5 درصد بسیار پرخطر و نزدیک به 9 درصد در پهنه های نسبتاً کم خطر واقع شده است. یافته تحقیق مؤید آسیب پذیر بودن کلیه مساکن و جمعیت ساکن در آن با درجه آسیب پذیری متفاوت است. به طوری که قریب به نیمی از واحدهای مسکونی و جمعیت منطقه از آسیب پذیری متوسط برخوردار بوده و نیمی دیگر واجد درجه آسیب پذیری زیاد تا بسیار زیاد میباشند.
۲۷۹۰.

تعیین پتانسیل ژئوئید با استفاده از داده های ارتفاع سنجی ماهواره ای و GRACE(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهواره های ارتفاع سنجی ژئوئید گریس سطح متوسط دریا پتانسیل ثقل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : ۴۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۳۷۰
هدف اصلی از این مقاله، تعیین پتانسیل ژئوئید با استفاده از داده های ماهوارة ارتفاع سنجی، Jason-2 و ماهواره GRACE است. مراحل انجام تحقیق حاضر براساس الگوریتم زیر است: 1) تهیه 80 دوره، در حدود 27 ماه، داده های خام ماهواره ارتفاع سنجی Jason-2؛ 2) انجام تصحیحات لازم نظیر: جزر و مدی، اتمسفریک و دستگاهی بر روی داده های خام به منظور تعیین ارتفاع سطح آب تصحیح شده؛ 3) تعیین پتانسیل ثقل روی نقاط سطح متوسط دریا به صورت ماهانه، با استفاده از ضرایب ماهانه هارمونیک های کروی مدل های ژئوپتانسیل ماهواره GRACE؛ 4) حذف داده های مربوط به دریاچه های بزرگ دنیا، به خصوص خزر یا کاسپین؛ و 5) متوسط گیری از باقی ماندة داده ها به منظور تعیین پتانسیل ژئوئید. نتایج نشان می دهند که متوسط پتانسیل ژئوئید در فاصله زمانی ـ از ژوییه 2008 تا سپتامبر 2010- در حدود بوده که بیشترین مقدار تغییرات زمانی ماهانه آن با دوره تناوب نیمه سالانه در حدود 2/2 مترمربع بر مجذور ثانیه است.
۲۷۹۱.

تخمین تولید مرتع با استفاده از داده های ماهواره IRS LISS III مطالعه موردی: منطقه تنگ صیاد، استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چهارمحال و بختیاری IRS LISS-III تولید مرتع شاخص های گیاهی منطقه تنگ صیاد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی نقشه کشی (کارتوگرافی)
تعداد بازدید : ۱۵۶۹ تعداد دانلود : ۷۶۵
تولید مراتع در سطح گسترده با روش های مرسوم هزینه بر است و زمان زیادی را طلب می کند. با توجه به معمول شدن استفاده از داده های ماهواره ای برای برآورد تولید مراتع در نقاط مختلف جهان، مطالعه حاضر به منظور ارزیابی داده های ماهواره IRS برای برآورد تولید گیاهان مرتعی در منطقه تنگ صیاد (استان چهارمحال و بختیاری) انجام گردید. داده های ماهواره ای در تاریخ 9 اردیبهشت 1386 و نمونه های گیاهی در نزدیک ترین زمان به تاریخ تصویربرداری برداشت شدند. سی واحد نمونه برداری در تیپ های مختلف گیاهی به صورت تصادفی مشخص شد و در هر واحد 12 پلات تصادفی مشخص گردید و تولید گروه های مختلف گیاهی گندمیان، گیاهان پهن برگ علفی (فرب ها) و بوته ها اندازه گیری شد. تصاویر ماهواره ای در 4 باند تهیه و تصحیحات لازم انجام شد و 23 شاخص معمول گیاهی به کمک ترکیب باندهای تصحیح شده محاسبه شدند. ضرایب همبستگی شاخص های گیاهی با تولید گندمیان، پهن برگان علفی و بوته ها، مجموع تولید گندمیان و پهن برگان علفی و مجموع تولید سه گروه گیاهی محاسبه شدند. نتایج نشان داد که شاخص گیاهی DVI بالاترین ضریب همبستگی را با تولید گندمیان و مجموع تولید گندمیان و پهن برگان علفی دارد، در حالی که شاخص NDVI بیشترین همبستگی را با تولید کل گیاهان منطقه نشان می دهد. همچنین شاخص NDVI بالاترین ضریب تبیین را برای تخمین تولید گیاهان مورد بررسی نشان داد. این مطالعه امکان برآورد تولید گندمیان و مجموع تولید گندمیان و پهن برگان علفی را با عدم قطعیت مورد قبولی به کمک داده های ماهواره ای نشان داد. رشد سبزینه ای محدود پهن برگان علفی و بوته ها در ابتدای فصل رشد به حدی نیست که به وسیله سنجنده ثبت گردد، لذا برآورد تولید این نوع گیاهان در این زمان با عدم قطعیت بسیاری همراه است. همچنین این مطالعه نشان داد که برای تخمین تولید گیاهان پهن برگ علفی، شاخص GNDVI و نسبت باند دوم به چهارم یا پنجم IRS را می توان به کار برد.
۲۷۹۲.

تغییرپذیری زمانی و مکانی بیشینه بارش ماهانه در بخش های جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واریانس هارمونیک بارش تغییرپذیری ماهانه بیشینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۱ تعداد دانلود : ۵۵۳
تغییرپذیری دما و بارش از ویژگی های اصلی اقلیم به شمار می آید. به ویژه بارش در مقیاس های زمانی و مکانی مختلف دارای تغییرات بسیاری است. بررسی تغییرپذیری درون سالان? فراوانی بارش بیشین? ماهانه در مناطق جنوبی دریای خزر موضوع مقالة حاضر است. برای این منظور از داده های 32 ایستگاه (همدیدی سازمان هواشناسی و باران سنجی وزارت نیرو) که دارای 40 سال آمار پیوسته (2006-1967) است، استفاده شده است. بررسی اولیه نشان می دهد که به طور نسبی در ماه های سپتامبر، اکتبر و نوامبر بارش بیشین? ماهانه در بیشتر بخش های منطقه رخ می دهد. به منظور بررسی دقیق تر و نشان دادن تناوب بارش از روش هارمونیک استفاده گردید. روش هارمونیک نشان داد که بیشترین درصد توضیح واریانس به وسیل? هارمونیک اول به میزان بیش از70 درصد در بخش های ساحلی مناطق مرکزی و غربی این منطقه مشاهده می شود. در این بخش ها تغییرات درون سالان? بارش بیشین? ماهانه طی دور? مورد بررسی عموماً به صورت سالانه صورت می گیرد. در بخش های کوهستانی و شرقی به هارمونیک های سوم و چهارم برای توضیح واریانس نیاز است و در بعضی از موارد تا هارمونیک ششم نیز برای توضیح واریانس به کار می رود، که نشان از تغییرپذیری زیاد و عدم یکنواختی بارش در این مناطق دارد. بیشترین PVR(1) به میزان 82 درصد متعلق به ایستگاه رشت و کمترین میزان PVR(1) به میزان حدود 10 درصد مربوط به ایستگاه نمارستاق است. میزان PVR که نشان دهند? میزان توضیح دهندگی واریانس است، در هارمونیک اول نشان دهند? تغییرات سالانه است. در ایستگاه رشت به واسط? میزان بالای PVR هارمونیک اول تغییرات درون سالانه مولف? بررسی شده دارای یکنواختی بیشتر و سالانه بوده و در ایستگاهی همچون نمارستاق تغییرات دارای تغییرپذیری بیشتری است و به هارمونیک های بالاتری برای توضیح واریانس نیاز است.
۲۷۹۳.

حفاظت محیط زیست و مدیریت منابع خاک روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حفاظت محیط زیست فرسایش خاک بیابان زایی مدیریت منابع خاک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی
تعداد بازدید : ۴۳۷۳ تعداد دانلود : ۲۳۸۴
در گذشته کشور ما با داشتن زمین های حاصلخیز فراوان و بهره گیری مناسب از مدیریت بهینه منابع خاک، همزیستی همگام با محیطِ زیست را تجربه کرده و سالیان زیادی آن را به عنوان موتور محرکه اقتصاد کشور محافظت نموده است. امّا اکنون ایران جزو کشورهایی است که فرسایش خاک به شدت در آن روی میدهد. با توجه به اینکه مناطق روستایی، بخش عمده ای از منابع طبیعی خاک کشور را در برمیگیرند؛ برنامه ریزی جهت رفع مسائل و به کارگیری شیوه های کارآمد، جهت بهره برداری و مدیریت بهینه ی آن میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات زیست محیطی و اقتصادی- اجتماعی در زمینه توسعه روستاها باشد. روش مطالعه در این مقاله کتابخانه ای- اسنادی بوده و به منظور شناخت وضعیت مدیریت منابع خاک ایران از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره گرفته است تا راهکارهای مناسب را بر این اساس ارایه نماید. نتایج نشان میدهد؛ ایران از جمله کشورهایی است که میزان تخریب منابع خاک و سایر منابع طبیعی آن، در مقایسه با سایر کشورهای جهان و حتی منطقه، در حد بسیار بالایی قرار دارد. این وضعیت در نتیجه عوامل طبیعی نامساعد نظیر؛ شیبِ تند اراضی، بارش های نامنظم و رگباری و عوامل انسانی همچون : نظام بهره برداری نامناسب، حاکمیت شیوه های غیراصولی و غیرعلمی در کشاورزی، روش های آبیاری سنتی و مدیریت ضعیف منابع خاک ایجاد شده است. در نهایت فرسایش مداوم و گسترده خاک، مشکلاتی نظیر کاهش شدید مواد آلی و عمق خاک، شوری و قلیایی شدن و در نهایت زمینه گسترش بیابان زایی در کشور را فراهم ساخته است.
۲۷۹۴.

تعیین حقابه زیست محیطی دریاچه های طشک و بختگان با استفاده از روش طبقه بندی C - میانگین فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق فازی سیستم اطلاعات جغرافیایی دریاچه های طشک و بختگان طبقه بندی C میانگین فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۸ تعداد دانلود : ۶۴۷
انسان می تواند با تکنولوژی موجود، طبیعت را مقهور اراده و خواست خود کند؛ ولی در صورت استفاده ی نامناسب و مهارنشده از طبیعت، موجب تخریب و بر هم خوردن تعادل اکوسیستم خواهد شد. آنچه به عنوان تخریب محیط زیست از آن یاد می شود، نتیجه ی برنامه ها و سیاست های نادرست در مدیریت سرزمین است و نمونه ی بارز این مسأله، دریاچه های طشک و بختگان است. با احداث سد های مخزنی (سدهای درودزن و سیوند) و برداشت بی رویه از آب رودخانه های کُر و سیوند برای مصارف کشاورزی، شهری و صنعتی، رژیم آبگیری طبیعی دریاچه های طشک و بختگان دچار اختلال شده و این امر سبب شده این دو دریاچه در فصول مختلف سال، دوره های خشک و بدون آب را سپری کنند. این درحالی است که این دو دریاچه، جزء مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست کشور بوده و طرح هایی که در بالادست برای برداشت آب به اجرا درمی آید، بدون توجّه به حفظ حیات دریاچه های طشک و بختگان انجام می شود. در صورت عدم تعلّق حقابه زیست محیطی به این دریاچه ها، اکوسیستم منطقه به اکوسیستم کویری تبدیل خواهد شد. این مقاله قصد دارد تا آثار سوء ناشی از احداث سدهای فوق را در تغییر چشم اندازهای جغرافیایی نشان دهد و سپس به بررسی نقش و اهمّیّت سیستم اطلاعات جغرافیایی، در برآورد نیاز آبی دریاچه ها بپردازد. برای این کار با استفاده از تصویر ماهواره ای ETM+ و ترکیب باند های (7- 5-2)، سطح دریاچه با توجّه به عمق و با استفاده از تکنیک C- میانگین فازی به هفت طبقه دسته بندی شد. درنهایت با استفاده از تابع Cut / fill در محیط GIS مشخّص شد که حجم آب مورد نیاز سالانه برای پُرشدن کلِّ سطح دریاچه، 1592 میلیون مترمکعّب است.
۲۷۹۵.

شناسایی و تجزیه و تحلیل الگوهای تراز میانی جو موثر در آلودگی هوای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلودگی هوا سطح 500 هکتوپاسکال الگوی گردشی شهر اصفهان شاخص استاندارد آلودگی هوا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری اقلیم شهری
تعداد بازدید : ۱۰۹۰ تعداد دانلود : ۶۵۴
در این پژوهش برای بررسی آلودگی هوای شهر اصفهان از داده های شاخص استاندارد آلودگی هوا (PSI) روزانه سه ایستگاه پایش کیفیت آلودگی (میدان لاله، آزادی و بزرگمهر) در محدوده شهر اصفهان طی سال های 1386-1384 استفاده شده است. رویکرد مورد نظر در این پژوهش محیطی به گردشی بوده، بنابراین، برای مشخص نمودن اثر گذاری و ارتباط بیشینه های PSI روزانه، طی دوره آماری روزهای با بیش از عدد120 انتخاب شده اند. بر این اساس، نقشه های الگوهای تراز میانی جو (500 هکتوپاسکال) برای مختصات 10 تا 70 درجه طول شرقی و 10 تا 70 درجه عرض شمالی از پایگاه اقلیمی NCEP/NCAR استخراج شد. نتایج این بررسی نشان می دهد که الگوهای گردشی تراز میانی جو تاثیر به سزایی در آلودگی هوای شهر اصفهان داشته، که در دوره های سرد و گرم سال، کانونی از پرفشارهای گسترده، بر روی قلمروی وسیعی از ایران و به خصوص منطقه مورد مطالعه مشاهده شده که حضور این کانون پرفشار، سبب پایداری و تراکم ذرات بر روی شهر اصفهان شده است.
۲۷۹۶.

بررسی آستانه های توپوگرافیکی وتحلیل نقش نوع سازندهای سطحی در توسعه خندق ها در دامنه های کوهستان های نواحی نیمه خشک مطالعه موردی: حوضه شورچای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کوهستان سهند فرسایش خندقی عوامل توپوگرافی فرسایش خطی سازندهای سطحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۰ تعداد دانلود : ۹۱۶
در سطوح دامنه های مناطق نیمه خشک انواع فرسایش و با شدت های متفاوت فعال است. فرسایش خطی بویژه فرسایش خندقی در بین انواع فرسایش مهمترین عامل تخلیه و ورود مواد دامنه ای به دشت های سیلابی وآب های جاری محسوب می شود. این نوع فرسایش در محدوده های کوهستانی نواحی نیمه خشک که دامنه هابه خوبی توسط پوشش گیاهی محافظت نمی شوند، بیشتر دیده می شود. در تشدید فرسایش عوامل مختلفی دخیل هستند، اما سرعت تشکیل عوامل مختلفی دخیل از پدیده های مربوط به فرسایش، به ویژه خندق ها در سطوح شیبدار متشکل از سازندهای سطحی مستعد به فرسایش خطی قابل ملاحظه است. در حوضه شورچای واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند (واقع در موقعیت جغرافیایی از ́ 05 ˚ 36 تا ́ 20 ˚ 37 عرض شمالی واز ́ 43 ˚ 46 تا ́ 15 ́ ˚ 47 طول شرقی )بر روی دامنه های متشکل از سازندهای سطحی متشکل از مارن، سیلت و رس حضور خندق های عمیق ودر حال توسعه در بخش های مختلف حوضه، بویژه در شیب های منتهی به رودخانه اصلی بیشتر دیده می شود. در این مقاله با استفاده از شاخص ها وضرایب مختلف مانند شاخص های V و TCI عوامل تشکیل وتوسعه این پدیده بررسی و تحلیل شده. نتایج حاصل از این بررسی ها نشان می دهد که در بخش های مختلف حوضه شورچای، شیب و نوع سازندهای سطحی دامنه ها نقش اولیه را در فراهم نمودن زمینه لازم برای تشکیل خندق ها ایفا نموده است. تحلیل مقادیر حاصل از به کارگیری شاخص ها در بخش هایی از محدوده مورد مطالعه نشان می دهد که در مواردی مقادیر حاصل از حد آستانه ها تجاوز نموده است، که این امر از پتانسیل بالای دامنه های محدوده مذکور برای فرسایش خطی، حکایت می کند.
۲۷۹۷.

شناسایی زیرحوضه های هیدرولوژیکی همگن از نظر عوامل ژئومورفولوژیک موثر بر سیلاب با استفاده از تحلیل خوشه ای (مطالعه موردی: دشت کرون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوشه بندی فازی خوشه بندی طبقاتی متغیرهای ژئومورفولوژیک حوضه کرون زیرحوضه های همگن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۶ تعداد دانلود : ۸۹۸
در حوضه های فاقد آمار تعیین زیرحوضه ها با ویژگیهای ژئومورفولوژیک مشابه و دسته بندی آنها برای اجرای هماهنگ عملیات کنترل سیلاب و نیز اولویت دادن به زیرحوضه ها با توان سیلخیزی بیشتر، به عنوان روشی برای مدیریت سیلاب در حوضه های فاقد آمار پیشنهاد می شود. در این پژوهش که به منظور شناخت زیرحوضه های دشت کرون از نظر ویژگیهای ژئومورفولوژیک موثر بر سیلاب و گروه بندی آنها در دسته های همگن صورت گرفت، سیزده متغیر کمی ژئومورفولوژی در تمام زیرحوضه ها محاسبه شدند. این متغیرها به گروه شاخصهای تراکم آبراهه ها، ژئومتری حوضه، متغیرهای ارتفاعی و اقلیمی حوضه تعلق دارند. برای تفکیک زیر حوضه هایی که از نظر این شاخصها در گروههای همگن قرار می گیرند از تحلیل خوشه ای به روش طبقاتی و روش فازی استفاده گردید. در روش طبقاتی بهترین تفکیک از روش وارد حاصل شد و زیرحوضه ها در سه دسته مشابه گروهبندی شدند. در روش فازی دو گروه و با درصد تعلق تقریبا مشابه مجزا شدند. به این ترتیب برای دستیابی به نتایج بهتر در این روش متغیرها در چهار دسته شامل متغیرهای آبراهه ای، ژئومتری، ارتفاعی و اقلیمی به طور مجزا دسته بندی شدند و روش فازی در هر دسته به طور جداگانه اعمال شد که تفکیک بهتری برای خوشه بندی با درصد تعلق قابل قبول تری صورت گرفت. برای تفکیک زیرحوضه ها به دسته های مشابه از نظر شدت سیلخیزی، از دبی اوج سیلاب، در دوره بازگشت مختلف استفده شد، در هر دو روش خوشه بندی به روش فازی و روش طبقاتی سه دسته زیرحوضه از هم تفکیک شدند که نشان می داد نتایج دو روش فازی و طبقاتی با اندکی جابه جایی در گروهها مشابه بوده است. در پایان از روش تحلیل توصیفی برای بررسی ویژگیهای توصیفی زیرحوضه ها استفاده شد و از این نظر نیز دسته بندی نظری زیرحوضه ها در سه گروه مشابه با توجه به توان سیل خیزی صورت گرفت که با خوشه های حاصل از روش تحلیل کمی مشابهت نشان می داد.
۲۷۹۸.

بررسی منحنی فضایی زیست محیطی کوزنتس در کشورهای آسیایی (مطالعة موردی: گاز دیاکسیدکربن و ذرات معلق)(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۷۹۹.

تأثیر آنومالی های دمای سطح دریای عمان بر بارندگی فصول پاییز و زمستان سواحل جنوب شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریای عمان رطوبت نسبی جنوب شرق ایران دمای سطح دریا خطوط جریان امگا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۵ تعداد دانلود : ۸۰۹
تغییرپذیـری درجه حرارت سطح دریا (SST) نقش بسیار مهمی را در پیدایش و تکامل فرایندهای اقیانوس­شناسی و اقلیمی نظیر بارندگی­های سنگین و سیلاب­های ناشی از آن، نوسانات سطح دریا در مقیاس کلان و شکل­گیری سیکلون­های حاره­ای دارند. در این پژوهش تأثیر دمای سطح آب دریای عمان (SST) در فصول چهارگانه سال بر بارندگی فصول پاییز و زمستان سواحل شمالی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. داده­های دمای سطح آب بر اساس میانگین­گیری از 4 نقطه در سطح دریای عمان از طریق داده­های آرشیو مرکز تحقیقاتی NCEP وابسته بهNOAA توسط نرم­افزار Gradsاستخراج گردید و داده­های اقلیمی سه ایستگاه ساحلی چابهار، جاسک و بندرعباس نیز مورد استفاده قرار گرفت. دوره­های گرم، سرد و نرمال (شرایط معمولی دمای سطح آب دریا) تعریف و میانه بارندگی در هر دوره به ترتیب Rw،Rc و Rbمحاسبه و از مقادیر نسبت­های به منظور ارزیابی میزان تأثیر این شرایط بر بارندگی استفاده شده است. نتایج نشان داد که وقوع شرایط گرم (سرد) در دمای سطح آب دریای عمان در فصل بهار با کاهش (افزایش) بارندگی در فصول پاییز و زمستان ایستگاه­های مورد مطالعه همراه بوده است. همچنین بارندگی­های زمستانه هم زمان با ناهنجاری­های مثبت دمای سطح دریا در تابستان چشمگیر بوده­اند. جهت بررسی ساز و کار مربوط به تأثیر دمای سطح آب دریای عمان بر بارندگی نواحی ساحلی، نقشه های خطوط جریان[1]، رطوبت نسبی و امگا[2] تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از تأثیر دمای سطح آب دریا بر روی الگوهای رطوبت نسبی و خطوط جریان در سطح دریا به عنوان مکانیزم اصلی تغییر میزان بارندگی است. عموماً طی شرایط پرباران خطوط جریان بر روی دریا مسیر طولانی­تری را طی نموده و میزان رطوبت سامانه­های باران­زا و جریان­های صعودی حاکم بر آنها جهت ایجاد بارندگی مهیاتر بوده­اند.
۲۸۰۰.

تحلیل تغییرات سریهای دما و بارش شیراز طی دوره 2005-1951(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضریب همبستگی پیرسون رگرسیون سریهای زمانی آزمون استقلال آزمون همگنی آزمون بتا آزمون مان ـ کندال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۴ تعداد دانلود : ۷۰۴
در مطالعه حاضر، همبستگی، میزان و روند تغییرات عناصر دما و بارش ایستگاه شیراز طی دوره آماری 2005- 1951 در مقاطع سالانه و فصلی با استفاده از روشهای رگرسیون سری های زمانی، شاخص استاندارد زی اسکور و روش میانگینهای متحرک، آزمونهای استقلال و همگنی، بتا( β ) و مان ـ کندال بررسی شده است. بررسی عنصر دما نشان می دهد که متوسط دمای سالانه دارای روند افزایشی به میزان9/1 درجه سانتیگراد در طی دوره مورد مطالعه است و این افزایش تقریباً در هر چهار فصل نیز قابل مشاهده است، اما متوسط بارش سالانه بر عکس متوسط دمای سالانه در کل یک روند کاهشی از خود نشان می دهد و از نظر فصول سال نیز این روند کاهشی به غیر از فصل زمستان در سایر فصول مشاهده می شود. با توجه به ضریب همبستگی رتبه ای مان ـ کندال روند مشخصی در آماره بارش سالانه ایستگاه همدید شیراز یافت نشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان