فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
210 - 229
حوزههای تخصصی:
تنوع زمینی توسط معیارهای مختلفی همچون کانی ، فسیل ، خاک، اقلیم، چشم اندازها و فرآیندهای مؤثر در تشکیل آن ها، قابل ارزیابی است. حساسیت پذیری بر توانایی مناظر برای مقاومت در برابر تغییر تأکید می کند که تابعی از انعطاف پذیری است. این پژوهش با هدف بررسی میزان ارتباط بین معیارهای تنوع زمینی با درجه حساسیت پذیری چشم اندازها انجام شده است. ابتدا اولویت بندی و تعیین میزان تأثیر هریک از معیارهای تنوع زمینی، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و توسط نرم افزار Expert Choice 11انجام شد. نتایج، بیانگر آن است که بین زیرمعیارهای منتخب، پوشش گیاهی (495/0) و سپس سنگ شناسی (336/0)، از بالاترین میزان اهمیت برخوردار می باشند. همچنین بر اساس اولویت بندی معیارهای انتخابی فوق، بیشترین وسعت منطقه مورد مطالعه (%45)، دارای تنوع زمینی متوسط می باشد. سپس میزان ارتباط هر یک از معیارها با درجه حساسیت پذیری چشم اندازها توسط آزمون آماری پیرسون، ارزیابی شد (نرم افزار SPSS 21). نتایج تجزیه و تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که تنها زیرمعیار فسیل با ضریب 233/0–رابطه منفی با میزان حساسیت پذیری دارد. بالاترین میزان ضریب همبستگی مربوط به پوشش گیاهی با ضریب 566/0 است. ضریب به دست آمده برای هر کدام از زیرمعیارها به لحاظ شدت ارتباط در سطح متوسط بوده و هریک از ضرایب همبستگی حاصل شده برای زیرمعیارها، با توجه به سطح معناداری (000/0) با 99% سطح اطمینان قابل پذیرش است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بخش عمده محدوده مطالعاتی، از نظر حساسیت پذیری و تخریب، منطقه ای بحرانی محسوب می شود. همچنین حفاظت از پوشش گیاهی منطقه در برابر عوامل مخرب، نسبت به بقیه زیرمعیارها در اولویت است.
تحلیل عاملی پارامترهای مورفومتریک و مدل سازی سیلاب (مطالعه موردی حوضه های آبریز استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های مورفومتریک نقش تعیین کننده ای در پاسخ های هیدرولوژیکی حوضه های آبریز دارند. تحقیق حاضر با هدف بررسی اهمیت این پارامترها در سیل خیزی حوضه های آبریز استان کردستان با استفاده از روش تحلیل عاملی انجام گرفته است. ابتدا 12 شاخص با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی و ابزار GIS استخراج گردید. با استفاده از تحلیل عاملی و دوران متغیرها به روش واریماکس، متغیرها در سه عامل گروهبندی شده که هر کدام با توجه به درجه همبستگی خود با هر عامل در یکی از عوامل سه گانه قرار گرفتند. سه عامل حدود 78 درصد از واریانس و پراکندگی مشاهدات را در بر می گیرد که حجم بالا و مناسبی به حساب می آید. متغیرهای مساحت، طول حوضه، طول جریان، نسبت بافت و تراکم زهکشی که همبستگی بالایی با عامل اول دارند، در عامل اول قرار گرفته و حدود 44 درصد از واریانس و پراکندگی مشاهدات را در بر میگیرند که مؤثرترین متغیرها در سیل خیزی حوضه می باشند، متغیرهای مساحت با 955/0، طول حوضه با 936/0 و طول جریان با 908/0 دارای تأثیر بیشتری درسیل-خیزی می باشند. متغیرهای ضریب کشیدگی، شکل حوضه، ضریب فرم، ضریب گردی و ضریب فشردگی در عامل دوم قرار گرفته و 2 متغیر فراوانی آبراهه و نسبت انشعاب در عامل سوم قرار میگیرند. پس از تعیین شاخصهای با بیشترین همبستگی که مساحت ، شکل و آبراهه نام گذاری شدند اقدام به تحلیل رگرسیون و مدل سازی سیل خیزی حوضه های آبریز گردید. نتایج نشان داد که تحلیل عاملی می تواند روشی مفید برای گروه بندی و تعیین شاخص های مؤثر در سیل خیزی حوضه های آبخیز باشد
پیش نمایی بارش های تابستانه مونسونی جنوب شرق ایران مبتنی بر مدل همادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر بارش ماهیت متغیر و تصادفی دارد و به لحاظ مکانی و زمانی دارای رفتاری متفاوت است. لذا پیش نمایی بارش در مقایسه با دیگر متغیرهای هواشناسی دارای عدم قطعیت بیشتر است. در پژوهش حاضر برای کاهش عدم قطعیت و تخمین مناسب بارش، از برونداد داده های پایگاه کوردکس و مدل های CMIP5 از روش شبکه عصبی استفاده شد. نتایج نشان داد با توجه به همبستگی بالای دما، رطوبت و فشار هوا با بارش، کاربست این متغیرها در کاهش عدم قطعیت پیش نمای بارش سودمند است. ضمن اینکه می توان از روش غیرخطی شبکه های عصبی مصنوعی جهت اریب سازی داده های بارش پایگاه کوردکس و CMIP5 جهت آینده نگری بارش در جنوب شرق کشور استفاده کرد. از دیگر نتایج این پژوهش روند افزایشی بارش های جنوب شرق ایران به ویژه نواحی ساحلی می باشد. این امر را می توان ناشی از افزایش سطح تحت تأثیر بارش های متأثر یا هم زمان با مونسون جنوب غرب هند دانست. روند افزایشی بارش در سواحل جنوبی بی ارتباط با افزایش ظرفیت نگهداشت محتوای رطوبتی نیز نمی باشد. تغییرپذیری بین بارش سالانه باران های موسمی هند نیز نشان دهنده یک روند مثبت ثابت تحت گرمایش جهانی بی وقفه است. ازآنجاکه هم افزایش مدت بارندگی های موسمی و هم افزایش تنوع بین سالی در آینده در بیشتر مدل ها دیده می شود، می توان به این روندهای پیش بینی شده اطمینان خاطر داد. همچنین پیش بینی می شود که بارش باران های مونسون تابستان هند در شرایط گرم شدن کره زمین در دهه 2050 در مقایسه بازمان پایه بیشتر باشد.
تعیین سهم واحدهای سنگ شناسی و محدوده های بیشینه شتاب زمین در تولید رسوب با استفاده از روش منشایابی رسوب (حوضه آبخیز تالار استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
120 - 141
حوزههای تخصصی:
One of the main issues in drainage watersheds is erosion and sediment yield. Lack of proper management in this field can be environmental hazards and even a threat to human life. The purpose of this study is fingerprinting the sources of sediment yield in sub-basins 1 and 2 of Talar drainage basin in Mazandaran province.140 soil samples in first approach and 80 samples in second approach collected respectively sub-basin 1 (77) and (47), sub-basin 2 (63) and (33) of lithological units and range of peak ground acceleration and 20 drape sediment samples at the outlet sub-basins and 28 geochemical elements measured as tracers in the samples. Using the Kruskal-Wallis test and discriminant function analysis, the composite fingerprints was determined. The largest relative contribution of sediment yield based on the Bayesian un-mixing model is in the first approach (sub-basin 1 unit sandstone and conglomerate with 59.1%, sub-basin 2 unit marl and shale with 47.2%), in the second approach (sub-basin 1 unit the range of peak ground acceleration at the level (0.51-0.6) g with 50.3%, and sub basin 2 units channel bank with 64.6%). The results of this study showed that the range of peak ground acceleration have a direct effect on control of sediment yield and erosion processes. Also, division of lithological groups as sources sediment yield based on range of peak ground acceleration, which have a great impact on sediment yield, as a new approach, can be of great help in understanding sediment yield processes.
مورفولوژی، تحرک و ویژگی های اندازه ذرات رسوب در تپه های ماسه ای جدید، مطالعه موردی: ارگ جوان آب شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۶)
123 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ارزیابی ویژگی هایی مورفولوژی، تحرک پذیری و توزیع اندازه ذرات رسوب به عنوان شاخص های تکامل تپه های جوان می باشد. با این هدف و بر پایه عکس ه ای هوایی، تصاویر ماهواره، نقشه ها و بازدیدهای صحرایی مطالعه انجام شد. نتایج نشان داد که بر پایه پارامتر ضخامت ماسه معادل و پارامتر تغییرپذیری جهت باد، نوع مرفولوژی تپه های ماسه ای، خطی مشخص شد. شاخص آب و هوایی تحرک تپه های ماسه ای، توسعه یافته توسط لنکستر، با استفاده از داده های هواشناسی ایستگاه سینوپتیک قم، کاشان و اردستان، در یک دوره 27 ساله برای تپه های ماسه ای آزمایش شد و نشان داد که رابطه خوبی بین میانگین شاخص تحرک، فعالیت و مرفولوژی تپه های ماسه ای وجود دارد. داده های این تحقیق نشان می دهد که شاخص تحرک ماسه (M) برای تپه های ماسه ای 210 است که در محدوده تپه های ماسه ای کاملا فعال قرار دارند. توزیع اندازه دانه و چهار پارامتر اندازه یعنی میانگین اندازه، جورشدگی، چولگی و کشیدگی منحنی محاسبه شد. نمودارهای طرح پراکندگی جورشدگی، چولگی و کشیدگی در مقابل اندازه متوسط ذرات، در تمایز انواع تپه های ماسه ای نشان داد که رابطه جورشدگی و چولگی در مقابل میانگین اندازه ذرات، در نشان دادن تحرک تپه ها موثر هستند. پارامترهای اندازه دانه رسوبات بدون توجه به نوع مورفولوژی تپه های ماسه ای دارای تغییرات مکانی هستند. مشخصه های اندازه دانه می تواند به عنوان شاخصی برای محیط انتقال استفاده شود. مطالعات این تحقیق نشان داد که بر اساس ویژگی های اندازه دانه و شاخص اقلیمی، تپه های ماسه ای از نوع خطی ساده با فعالیت زیاد می باشند. محیط انتقال رسوبات تپه ها در بالا دست باد نسبت به رسوبات تپه ها در پایین دست پرانرژی تر است
ارزیابی ارتباط عوامل مؤثر بر ضریب زبری مانینگ و سرعت برآوردی جریان آب در رودخانه قره سو، اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعت جریان تحت تأثیر مقاومت پوشش گیاهی درختچه ای، بوته ای و علفی در بستر و سواحل رودخانه ها و سیلاب دشت ها قرار دارد. با کاهش سرعت جریان، عمق جریان در مسیر افزایش می یابد که نتیجه آن، طغیان جریان در سیلاب دشت رودخانه است. در پژوهش حاضر، تأثیر پوشش گیاهی و عوامل مؤثر بر ضریب زبری مانینگ و برآورد سرعت جریان آب رودخانه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. برای انجام این پژوهش به صورت برداشت میدانی، خصوصیات پوشش گیاهی و سرعت جریان در 24 مقطع عرضی در بازه ای به طول 70/16 کیلومتر از رودخانه قره سو اردبیل (محدوده روستای انزاب تا پل سامیان)، اندازه گیری شد. سپس ضریب زبری مانینگ با روش کوان برای هر یک از مقاطع رودخانه محاسبه شد. هم چنین به منظور بررسی ارتباط بین متغیرها و تأثیر آن ها بر یکدیگر، از آزمون همبستگی پیرسون در محیط نرم افزار SPSS، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عمق جریان به ترتیب با سرعت جریان و عرض جریان رابطه معکوس معنی دار (889/0- r=، 934/0- r= و 01/0>p) و با ضریب زبری مانینگ رابطه مستقیم معنی دار (357/0- r= و 05/0 >p)، دارد. هم چنین، عرض جریان نیز به ترتیب با ضریب زبری مانینگ، رابطه معکوس معنی دار (387/0- r= و 05/0>p)، با سرعت جریان رابطه مستقیم معنی دار (941/0r= و 01/0 >p) دارد. ضریب زبری مانینگ به ترتیب با سرعت جریان، دبی رودخانه، شعاع هیدرولیکی و عرض جریان رابطه معکوس معنی دار (347/0- r=، 474/0- r=، 412/0- r=، 387/0- r=، و 05/0>p دارد. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که همبستگی مقادیر سرعت برآورد شده و اندازه گیری شده، نشان دهنده صحت قابل قبول معادله کوان در برآورد ضریب زبری و سرعت جریان در بازه های رودخانه موردمطالعه است.
نقش تغییرات کاربری اراضی بر شکل گیری دمای سطح زمین در شهرها، مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش و توسعه شهرها و افزایش شهرنشینی یکی از ویژگی های کنونی و عصر حاضر جوامع انسانی به ویژه کشورهای درحال توسعه است. تراکم و ازدیاد جمعیت در شهرها منجر به گسترش و توسعه نواحی شهری و تغییر در کاربری اراضی شهری گردیده است. در این تحقیق با استفاده از تکنیک سنجش ازدور نسبت به شناخت الگوها و بررسی تغییرات مکانی دمای سطح زمین در مناطق مختلف شهر اصفهان اقدام شد. با استفاده از معادلات حرارتی و الگوریتم مرکز مشابهت، دمای سطح زمین برای دوره های 1365 تا 1401 محاسبه گردیده است. برای ارزیابی تغییرات صورت گرفته در کاربری اراضی محدوده موردمطالعه که شامل کاربری های ساخته شده، باغات، پوشش گیاهی، و اراضی فاقد پوشش گیاهی می باشد از طبقه بندی نظارت شده روش بیشترین مشابهت استفاده شده است. نتایج حاصل از مقایسه کاربری اراضی سال 1365 تا 1401 در محدوده مطالعاتی نشان می دهد که، در طی دوره مذکور کاربری مسکونی 94/175 کیلومترمربع افزایش داشته و کاربری باغات 28/74 کیلومتر روند کاهشی را نشان می دهد. همچنین در کاربری پوشش گیاهی شاهد کاهش 03/39 کیلومتری و در کاربری مناطق فاقد پوشش گیاهی 75/217 کیلومتر کاهش را شاهد هستیم. نتایج حاصل از بررسی دمای سطح زمین، نشان دهنده گسترش دمای سطح زمین در دوره مطالعاتی در شهر اصفهان می باشد. بر این اساس در دوره موردمطالعه، در نواحی شرق و جنوب شرق دمای سطح زمین در حال گسترش بودند. بررسی خطوط هم دما بیانگر این است که دمای سطح زمین در اطراف شهر ازنظر دمایی و وسعت افزایش قابل توجهی پیدا کردند
ارزیابی فرونشست زمین در دشت گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
119 - 102
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پدیده بازگشت ناپذیر فرونشست زمین، باعث بروز مخاطره جدی محیطی در دشت های مختلف ایران از جمله دشت گرگان شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در بروز فرونشست در دشت گرگان بود. روش تحقیق شامل دو بخش شناسایی مناطق فرونشست و بررسی عوامل و پارامترهای مؤثر و ارزیابی میزان تأثیر هرکدام بود. در بخش شناسایی، از تکنیک تداخل سنجی راداری استفاده شد که مبنای آن مقایسه فاز گرفته شده از دو مجموعه داده رادار از یک منطقه در دو زمان مختلف و با ایجاد اینترفروگرام است که قادر به اندازه گیری تغییرات سطح زمین در دوره زمانی است و در بخش بررسی عوامل موثر، نحوه تعیین و تحلیل پارامترهای مؤثر همچون میزان افت سطح آب، جنس و ضخامت لایه های خاک به خصوص لایه های ریزدانه خاک موردبررسی قرارگرفت. نتایج تحلیل داده های ماهواره ای بیانگر آن است که منطقه به طور پیوسته در حال نشست است. نقشه سرعت میانگین تغییر شکل در راستای خط دید ماهواره که از تحلیل سری زمانی به دست آمد، آهنگ فرونشست را 14 میلی متر در ماه (169میلیمتر در سال) نشان داد. محدوده فرونشست شناسایی شده تقریباً روند شرقی- غربی دارد که با روند ساختارهایی نظیر خزر همخوانی دارد. نمودارهای تراز سطح آب و میزان بارندگی این محدوده در سال های 1385 تا 1389 علیرغم نوسانات فصلی، روند نزولی نشان می دهند و تحلیل پارامترهای مؤثر، نشان می دهد که نشست، به دلیل افت یکسان آب و یا ضخامت یکسان لایه ریزدانه در اعماق مختلف، متفاوت می باشد.
شناسایی تیپ های هوای جزیره ابوموسی جهت طرح ریزی و اجرای عملیات آب خاکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن اطلاعات کافی از منطقه عملیات از مهم ترین و کلیدی ترین عوامل موفقیت در طرح ریزی، هدایت و اجرای موفقیت آمیز عملیات هاست و این مسئله به خصوص در مورد شرایط جوی منطقه، در عملیات آب خاکی از اهمیت دوچندان برخوردار می باشد. جهت انجام پژوهش و شناسایی تیپ های هوای جزیره ابوموسی جهت طرح ریزی و اجرای عملیات آب خاکی از داده های مربوط به 18 متغیر آب وهوایی در بازه زمانی 30 ساله (2021-1991) و همچنین از میانگین و حداکثر قدرت دریا در یک روز استفاده شده است. به منظور تجزیه وتحلیل آماری داده ها و به دست آوردن ویژگی های آماری هریک از تیپ های هوا، از نرم افزار متلب استفاده و جهت شناسایی تیپ های هوا، عناصر آب و هوایی در معرض تحلیل خوشه ای به روش ادغام وارد قرار گرفتند. پس از انجام عملیات آزمون وخطا برای گزینش شمار گروه های تشکیل دهنده تیپ های هوا، درنهایت چهار تیپ هوا، برای این جزیره شناسایی شد. برای تعیین مناسب ترین و بدترین تیپ هوا، از تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج نشان داد که بر اساس مقایسه زوجی عناصر آب و هوایی برای تعیین اولویت تیپ هوا برای انجام عملیات آب خاکی عنصر سرعت باد و دید افقی بالاترین وزن را به خود اختصاص داده و مؤثرترین عناصر آب و هوایی در عملیات آب خاکی شناخته شدند. پس از تشکیل ماتریس تصمیم، وزن هریک از تیپ های هوا مشخص و تیپ هوای معتدل با بیشینه قدرت دریا با وزن 0.343 با دوره فعالیت در اواخر فصل زمستان و اویل فصل بهار بدترین تیپ هوا برای اجرای عملیات آب خاکی در جزیره ابوموسی برآورد شد.
تحلیل همبستگی فضایی تغییرات پوشش گیاهی با ارتفاع رواناب در حوضه آبریز گرگانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل همبستگی فضایی تغییرات پوشش گیاهی با ارتفاع رواناب در حوضه آبریز گرگانرودچکیدهدر سال های اخیر پدیده سیل یکی از رویدادهای هیدرواقلیمی و از جدی ترین مخاطرات طبیعی بوده که جوامع بشری را مورد تهدید قرار داده است. بهره برداری بی رویه از جنگل ها و مراتع و تغییر کاربری اراضی و تبدیل آن ها به اراضی کشاورزی نامناسب به همراه ساخت بی رویه مناطق مسکونی، سبب افزایش سیلاب شده است. بنابراین پدیده سیلاب اهمیت بسزایی دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل همبستگی فضایی تغییرات پوشش گیاهی با ارتفاع رواناب در حوضه آبریز گرگانرود در یک بازه 21 ساله انجام گرفته است. بدین منظور از داده های شیب، نوع خاک، واحد اراضی و کاربری اراضی برای تهیه واحد پاسخ هیدرولوژیک و تصاویر لندست سال های مختلف (2021-2000-1990) جهت بررسی تغییرات تراکم پوشش گیاهی با استفاده از شاخص NDVI در هر یک از واحدهای پاسخ هیدرولوژیک استفاده شده است. در این راستا 72 واحد پاسخ هیدرولوژیک به عنوان واحد پایه در محدوده مطالعاتی تهیه شد. همچنین ارتفاع رواناب با روش SCS در هر یک از واحدهای پاسخ هیدرولوژیک با استفاده از معیارهای ارتفاع بارندگی، گروه هیدرولوژیکی خاک، پوشش گیاهی، نوع کاربری و بافت خاک محاسبه شد به طوریکه شهرهای آق قلا، سیمین شهر و گمیش تپه و رودخانه گرگانرود در ارتفاع رواناب زیاد قرار دارند. نتایج تحلیل 78 درصد همبستگی فضایی بین ارتفاع رواناب با تراکم پوشش گیاهی را نشان داد واژگان کلیدی: سیلاب، حوضه آبریز گرگانرود، واحد پاسخ هیدرولوژیک، NDVI، SCS.
تحلیل مکانی روند بارش های سنگین فصلی و سالانه کشور با استفاده از رگرسیون چندک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلیل اصلی وجود عدم قطعیت در تعیین کمبود منابع آبی در آینده، تغییر اقلیم است. به دلیل گرم شدن کره زمین نگرانی هایی در مورد افزایش یا کاهش بارندگی وجود دارد و این مسأله برنامه ریزی و مدیریت منابع آب را پیچیده می کند. از این رو بررسی روند بارش از اهمیت بسزایی برخوردار است. روند خطی گزارش شده در ارزیابی های اقلیمی ایران و جهان، منعکس کننده تغییر در میانگین بارش سالانه است. روند میانگین، نمی تواند تغییرات سایر چندک های توزیع، از جمله دم های توزیع (میزان بارش بسیار زیاد و کم) را منعکس کند. در این مطالعه از روش رگرسیون چندک[1] (QR) برای تعیین روند بارش های سنگین (بارش های بیشتر از صدک 98ام توزیع بارش) فصلی و سالانه ۴4 ایستگاه سینوپتیک کشور برای دو دوره ی نرمال استاندارد اقلیمی اخیر 2010-1981 و2020 -1991 استفاده شد. برای این منظور، بعد از کنترل کیفیت و همگن سازی داده ها، صدک های 98ام بارش های فصلی و سالانه برای هر دو دوره محاسبه شدند و مورد مقایسه قرار گرفتند. سپس روند این چندک ها با استفاده از روش رگرسیون چندک برآورد شده و مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در مقایسه دو دوره نرمال استاندارد اقلیمی، بارش های سنگین بهاری در دامنه های جنوبی البرز، بارش های سنگین تابستانی در سواحل دریای خزر، بارش های سنگین پاییزی در شمال غرب و شمال شرق کشور و بارش های سنگین زمستانی در دامنه های زاگرس به طور عمده تغییر رفتار داده اند. همینطور، بارش های سنگین بهاری در دامنه های جنوبی البرز رو به کاهش است، در صورتی که بارش های سنگین تابستانی در سواحل دریای خزر و بارش های سنگین پاییزی در شمال غرب و شمال شرق کشور رو به افزایش است.
تحلیل توزیع روند زمانی-مکانی دید افقی و ارتباط آن با پارامترهای اقلیمی در سواحل جنوبی دریای خزر با استفاده از آنالیز Ridit(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی روند زمانی- مکانی دید افقی در سواحل جنوبی دریای خزر، داده های ساعتی دید افقی و پارامترهای اقلیمی (رطوبت نسبی، بارش، دما و سرعت باد) در ۱۳ ایستگاه هواشناسی در دوره ۱۹۵۱-۲۰۲۰ اخذ گردید. بعد از غربالگری داده ها، تغییرات زمانی دید افقی بررسی شد و آماره Ridit روی داده های ساعتی و ضریب همبستگی روی پارامترهای اقلیمی اجرا شد. نتایج حاکی است که تغییرات میانگین سالانه دید افقی در ایستگاه های موردمطالعه ۴ دوره (دوره اول سال های 1951 تا 1976 دوره افزایش؛ دوره دوم سال های 1977 تا 1985 دوره کاهش محسوس؛ دوره سوم سال های 1986 تا 2002 دوره ثبات (بدون تغییر اساسی) و دوره چهارم سال های 2003 تا 2020 دوره افزایش نسبی بوده اند. بیشترین اختلاف مقادیر Ridit در بابلسر (8/0 تا 2/0) و کمترین اختلاف آن در مراوه تپه (5/0) مشاهده شد. بررسی ضریب همبستگی دید افقی و رطوبت نسبی نشان داد که در هر دو مقیاس سالانه و ماهانه منفی و معکوس بوده است و بیش ترین ضریب همبستگی منفی را آستارا (47/0-) و کمترین مقدار آن را ساری (07/0-)، ضریب همبستگی دید افقی با بارش که بیشینه همبستگی منفی معنی دار در منجیل (15/0-) و کم ترین آن در مراوه تپه (012/0-)، همبستگی دید افقی با دما در بیشتر ایستگاه ها مستقیم و مثبت بوده و بیشینه همبستگی مثبت را آستارا با مقدار 38/0 به خود اختصاص داده است. همچنین همبستگی سرعت باد بادید افقی منفی نشان داد دامنه بیشینه و کمینه همبستگی معکوس بین 28/0- در ساری و 08/0- در بابلسر در نوسان است
تحلیل همدیدی ترسالی های شدید و فوق شدید در جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترسالی و خشک سالی ویژگی جدایی ناپذیر هر اقلیمی می باشد. ولی در اقلیم های خشک و نیمه خشک، ترسالی یک فرصت ایده آل برای ترمیم یا جبران کم آبی های منطقه می باشد. بخش جنوبی کشور ایران علیرغم دسترسی به منابع عظیم رطوبتی دریاهای گرم جنوبی، اقلیمی خشک دارد. برای انجام تحقیق، ابتدا داده های بارش روزانه تمام ایستگاه های سینوپتیک استان های جنوبی کشور که در دوره آماری 33 ساله (1986-2019) دارای آمار کامل بوده اند، استخراج گردید. سپس با استفاده از شاخص های ZCI،ZSI،SPI ترسالی ها و خشک سالی ها شناسایی گردید. در نهایت سال هایی که در هر سه شاخص فوق در شرایط ترسالی شدید قرار داشتند، به عنوان نمونه انتخاب گردید. در گام بعد داده های نم ویژه، باد مداری و نصف النهاری، ارتفاع ژئوپتانسیل و امگا برای تمام ترازهای جوی در لایه زیرین و میانی وردسپهر از سایت NCEP/NCAR برای تمام روزهای بارشی دریافت شد. بررسی نقشه های ترازهای زیرین وردسپهر (دریا،1000 و 925 هکتوپاسکال) نشان داد که سه سامانه اصلی الگوی لایه زیرین وردسپهر را کنترل می کنند. زبانه های پرفشارهای سیبری، تبت و مهاجر از سه تا 7 روز قبل از شروع فعالیت بارشی سامانه، با گسترش بر روی آب های گرم دریاهای عمان و عرب رطوبت لازم را به درون سامانه سودانی فرا رفت می نمایند. در لایه میانی وردسپهر واچرخند عربستان نقش بسیار مهمی در تعیین مسیر ورود سامانه، الگوی گسترش ناوه مدیترانه ای و طول دوام فعالیت سامانه بارشی بر روی منطقه ایفا می کند
ارزیابی شدت بیابان زایی با استفاده از شاخص های طیفی منتج از تصاویر ماهواره ای، مطالعه موردی: شهرستان بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی از عوامل تخریب اکوسیستم های طبیعی در مناطق خشک جهان به شمار می آید. شناخت مناطق در معرض بیابان زایی، جهت مبارزه با این پدیده اهمیت فراوانی دارد. سنجش از دور، ابزاری مهم در ارزیابی و پایش تخریب سرزمین و بیابان زایی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شدت بیابان زایی در شهرستان بندر ماهشهر براساس شاخص های طیفی منتج از تصاویر ماهواره ای است. ابتدا شاخص های NDVI، SAVI، RVI، TGSI و Albedo با کمک نرم افزار ENVI از تصویر OLI لندست 8 منطقه استخراج شدند. سپس، برای ارزیابی رابطه همبستگی بین شاخص های طیفی از رگرسیون خطی استفاده شد و شدت بیابان زایی در منطقه طبقه بندی گردید. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی بین دو شاخص NDVI و Albedo برابر با 83/0-، بین دو شاخص SAVI و Albedo برابر با 78/0- و بین دو شاخص RVI و Albedo برابر با 77/0- بوده است. ضریب همبستگی بین دو شاخص TGSI و Albedo برابر 86/0 بوده است. همبستگی بیشتر بین دو شاخص TGSI و Albedo، بیانگر مناسب تر بودن مدل Albedo-TGSI جهت ارزیابی شدت بیابان زایی در منطقه است. نقشه بیابان زایی مدل Albedo-TGSI نشان داد که نواحی دارای شدت بیابان زایی کمتر، عمدتاً در قسمت های شمالی و شرقی و نواحی دارای شدت بیابان زایی بیشتر، عمدتاً در قسمت های جنوبی و جنوب غربی منطقه واقع شده اند.
بررسی تغییرات پوشش برف و دمای سطح زمین با مولفه توپوگرافیکی ارتفاع مطالعه موردی حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
75 - 53
حوزههای تخصصی:
سطوح دارای پوشش برف (SC) بر تعادل انرژی سطح زمین از طریق بازخورد آلبیدو تأثیر می گذارد، و همچنین تاثیر عمده ای بر فرآیندهای اقلیمی، فعالیت های انسانی و چرخه هیدرولوژی، دارد. دمای سطح زمین (LST) از عناصر اصلی در شناخت اقلیم یک منطقه است که تغییرات و نوسانات آن ها در طبقات ارتفاعی مختلف برای بررسی های هیدرولوژیکی بسیار کاربردی است. هدف از این مطالعه ارزیابی و بررسی ارتباط دمای سطح زمین و سطح پوشش برف با مولفه توپوگرافیکی ارتفاع در حوضه دریاچه ارومیه می باشد. در این پژوهش به علت سهولت دسترسی به داده های سنجش ازدور و تفکیک مناسب زمانی و مکانی تصاویر ماهواره ای ترا، از تصاویر سنجنده مودیس به صورت ماهانه، فصلی و سالانه در بازه زمانی 1379-1399 استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد بین LST و SC رابطه معکوس وجود دارد، همچنین بررسی نقشه های SC و طبقات ارتفاعی نشان می دهد رابطه مستقیمی بین این دو متغیر وجود دارد، در واقع با افزایش ارتفاع پایداری برف در منطقه افزایش می یابد به طوری که در ارتفاعات بیشتر از 3000 متر مقدار سطح پوشش برف بیش از 98% نسبت به منطقه است. تغییرات دمای سطح زمین در ارتفاعات مختلف معکوس تغییرات سطح پوشش برف است بنابراین در ارتفاعات کمتر از 2000 متر میانگین سالانه دما 21تا 35 درجه سانتی گراد است، اما در ارتفاعات بالاتر از 3500 متر میانگین دمای سالانه حدود 7 الی 13 درجه می باشد.
بررسی تغییرات رژیم جریان هیدرولوژیکی و مؤلفه جریان محیط زیستی EFCs در رودخانه خیاوچای در یک دوره 30 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
43 - 25
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها دارای اهمیت بسیار بالا از نظر استفاده های انسانی و کارکردهای اکولوژیک هستند. در تحیق حاضر مولفه های جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای در دوره های متوالی 5 ساله تعیین شده است. در این راستا تغییرات مولفه های جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای با استفاده از نرم افزار IHA مشخص شد. بر اساس نتایج، مقادیر جریان های کمینه در دوره اول (1367 تا 1396) بالا بوده است ولی در دوره اخیر (1391 تا 1398) کاهش پیدا کرده است. هم چنین کاهش مقادیر دبی شاخص های جریان های حداکثر و افزایش تعداد روزهای دبی صفر به تعداد 174 روز نیز ناشی از کاهش آبدهی رودخانه بوده است. مقدار مولفه های نرخ اوج گیری و نرخ فروکش در دوره های اخیر افزایش پیدا کرده است. مقادیر شاخص های تداوم جریان کمینه، و فراوانی جریان کمینه در رودخانه خیاوچای افزایش داشته است. بر اساس تغییر مقادیر شاخص پراکندگی جریان، وقوع جریان های شدید و یا بسیار کم در رودخانه به دلیل کاهش جریانهای کمینه و افزایش دبی های سیلابی تشدید شده است. بدر دوره های ابتدایی رژیم جریان رودخانه طبیعی بوده و در ایام سال با دبی بالاتر از 01/0 مترمکعب درثانیه جریان داشته است، درحالی که، در دوره 7 ساله اخیر کاهش پیدا کرده و به میزان 001/0 مترمکعب درثانیه رسیده است. براساس تغییرات تداوم جریان در دوره های اخیر تداوم رودخانه به 50 الی 60 درصد ایام سال با دبی بسیار کم تغییر پیدا نموده است. در مجموع می توان گفت که تغییر مولفه های محیط زیستی جریان در راستای کاهش دبی و افزایش روزهایی با دبی صفر بوده است که می تواند ناشی از کاهش بارندگی و وقوع خشکسالی ها باشد.
تحلیل اثر احداث بندهای اصلاحی بر تغییرات منحنی تداوم جریان رودخانه زرچشمه، حوضه آبریز هونجان، استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
135 - 120
حوزههای تخصصی:
احداث سدها می تواند باعث ایجاد تغییرات در رژیم هیدرولوژیکی رودخانه شود. به منظور تنظیم جریان های زیست محیطی مدیریت شده درک تأثیرات بالقوه ساختارهای آبی بر رژیم های هیدرولوژیکی رودخانه ضروری است. در پژوهش حاضر، برای بررسی تغییرات متوسط ماهانه دبی و منحنی تداوم جریان با استفاده از نرم افزار IHA نسخه 7.1.، از آمار ایستگاه هیدرومتری تنگ اسفرجان در خروجی حوضه هونجان (استان اصفهان) استفاده شد. مقدار جریان ماهانه در دوره بعد از احداث بندهای اصلاحی نسبت به دوره قبل از احداث بندها کاهش داشته است. همچنین منحنی تداوم جریان در تمام فصل ها قبل از احداث بندهای اصلاحی بالاتر از حالت بعد از احداث است. تفسیر منحنی های تداوم جریان بیانگر اثر کاهشی بندهای اصلاحی در همه ی انواع جریان است. شاخص های هیدرولوژیکی جریان (شاخص دبی نرمال در حالت پرآبی، شاخص دبی نرمال در حالت کم آبی، شاخص دبی عادی یا نرمال)، در دوره بعد از احداث نسبت به دوره قبل از احداث کاهش داشته است. در تمام ماه های سال به غیر از ماه های فوریه، مارس و آوریل نرخ کاهش شاخص دبی نرمال در حالت کم آبی (Q75) بیشتر از شاخص دبی نرمال در حالت پر آبی (Q25) بود. شاخص دبی نرمال در حالت پرآبی بعد از احداث بندهای اصلاحی در فصل بهار بیش تر از سایر فصل ها کاهش داشته است. شاخص دبی نرمال در حالت کم آبی در فصل زمستان و پاییز (91 درصد) و تابستان (90 درصد) کاهش بیش تری نسبت به بهار داشته است.
بررسی تحولات رسوبی و اقلیم دیرینه براساس رسوب شناسی و آنالیز عنصری در پلایای دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم شناسی دیرینه شامل مطالعه اقلیم در هر قسمتی از تاریخ زمین است که از این میان مطالعه تغییرات کواترنری و به ویژه هولوسن که ارتباط بیشتری با شرایط اقلیم کنونی زمین دارد. تغییرات محیطی و اقلیمی، سیگنال های ژئوشیمیایی را در رسوبات دریاچه ای به جای می گذارند که می-تواند در تفسیر شرایط محیطی و اکولوژیکی گذشته استفاده شود. پلایای دامغان واقع در مرکز چاله دامغان در استان سمنان واقع در نیمه شمالی کشور است. هدف از این پژوهش تحلیل تحولات اقلیم دیرینه در این پلایا با استفاده از داده های رسوبی، آنالیزهای دانه سنجی و آنالیز عنصری به روش ارزیابی شاخص های اقلیمی و تحلیل شرایط رسوبی و عناصر رسوبات است. براین اساس نتایج آنالیز های رسوبی و ژئوشیمیای در پلایای دامغان نشان می دهد در انتهای گمانه شرایط محیطی مرطوب بوده و با گذشت زمان در انتهای این دوره در این منطقه با روند تدریجی کاهش رطوبت مواجه بوده است. در رخساره بعدی شرایط اقلیمی شدیدا سرد و خشکی در منطقه حاکم می شود بعد از مشخص شدن این دوره سرد و خشک در انتهای این دوره شرایط گرم و مرطوب آب و هوایی در دامغان مسلط بوده است. در ابتدایگمانه نیز روند خشک شدگی دریاچه آغاز و بتدریج دریاچه ای شور و کم عمق در حوضه جایگزین می شود که نهایتا شرایط پلایایی در منطقه ایجاد شده و تا امروز ادامه دارد. نتایج نشان می دهند تفسیر ژئوشیمی (آنالیز عنصری ) نوسانات رطوبت، خشکی و دمای محیط را در توالی های مختلف در منطقه دامغان به خوبی مشخص می کند.
ارزیابی اثرات تفرج گسترده بر ویژگی های محیطی اکوتون های هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۶)
103 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارزیابی اثرات گردشگری غیرمسئولانه بر ویژگی های محیطی اکوتون های هرمزگان است. به این منظور پس از جنگل گردشی، سه منطقه معرف پنج هکتاری با شرایط بدون فشار توریسم، با فشار متوسط و با فشار زیاد توریسم، انتخاب و شاخصه های مختلف محیطی اندازه گیری شد. در هر منطقه معرف، ده ترانسکت خطی، هر یک شامل دوازده پلات، قرار داده شد. برای اندازه گیری فانروفیت ها از پلات 20*20 و برای اندازه گیری کریپتوفیت ها و بوته ای ها پلات 2*2 مترمربعی، استفاده شد. ده پروفیل خاک نیز بر روی هر ترانسکت، حفر و مقایسه میانگین داده ها با آزمون LSD با استفاده از نرم افزار SAS 9.1 انجام شد. نتایج نشان داد وزن مخصوص خاک در منطقه گردشگری شدید، افزایش و درصد تخلخل خاک کاهش یافته است. همچنین میانگین تاج پوشش گیاهی مربوط به منطقه گردشگری کم (70 درصد) و کمترین آن مربوط به منطقه گردشگری زیاد (1/23 درصد) است. بیشترین وزن مخصوص ظاهری مربوط به منطقه با فشار زیاد گردشگری (79/1 گرم بر سانتی متر مکعب) و کمترین آن، مربوط به منطقه گردشگری با فشار کم (24/1 گرم بر سانتی متر مکعب) است. بیشترین درصد تخلخل خاک، در منطقه با فشار گردشگری کم، به ترتیب 93/50 و کمترین میزان، در منطقه با فشار گردشگری زیاد 19/32 درصد است. در نهایت افزایش شدت فعالیت های گردشگری، باعث تخریب خاک شده و تمامی ویژگی های پوشش گیاهی منطقه، شامل تراکم، درصد تاج پوشش گیاهی در بازه زمانی یک سال و ارتفاع گونه های درختی، درختچه ای و بوته ای نیز در اثر افزایش فشار گردشگری زوال یافته است. پیشنهاد می گردد ظرفیت برد گردشگری رعایت و فرهنگ سازی و آموزش گردشگران انجام گیرد.
واکاوی روند تغییرات شدت چرخندهای توأمان مدیترانه-دریای سرخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از چرخندهای مؤثر بر بارش های بعضاً فراگیر ایران زمین، سامانه های ادغامی دریای مدیترانه و دریای سرخ می باشند. ازاین رو دستیابی به روند تغییرات شدت ارتفاع ژئوپتانسیل و شیو ارتفاع ژئوپتانسیل هم زمان با الگوهای توأم مدیترانه- دریای سرخ به عنوان یکی از عوامل نمودهای این چرخندها و نیز بارش برخی نواحی ایران زمین، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. برای انجام این پژوهش از داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 1000 هکتوپاسکال مربوط به مرکز پیش بینی میان مدت جوی اروپایی و نسخه ERA-Entrim به صورت دیده بانی شش ساعته طی بازه زمانی 1979-2018 استفاده شد. برای بررسی وجود جهش و نوسانات در شدت مراکز چرخندی توأمان مدیترانه – دریای سرخ در طی دوره آماری از نمایه الکساندرسون موسوم به نمایه آزمون همگنی استاندارد نرمال (SNHT) استفاده گردید. به منظور وارسی و بررسی معنی داری روند بین داده های ارتفاع ژئوپتانسیل و داده های شیو ارتفاع ژئوپتانسیل، آماره ناپارامتری خی دو به کار گرفته شد. به منظور تحلیل و الگوسازی روند بلندمدت از روش پارامتری رگرسیون خطی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاضر بیان گر افزایش ارتف اع ژئوپتانسیل در محل شکل گیری مراکز چرخندی دریای مدیترانه و همچنین کاهش شیو فشار در مقادیر متوسط سالانه می باشد که احتمالاً منجر به کاهش ناپایداری و بارش در مناطق تحت تأثیر خواهد شد. داده های شیو ارتفاع ژئوپتانسیل دریای مدیترانه در سال 1996 یک جهش معنی دار داشت که سری زمانی را به دو مقطع زمانی قبل و بعد از جهش تقسیم کرد، نتایج نمایانگر روند صعودی در این دو مقطع زمانی است، امّا دوره دوم نسبت به دوره قبل با شیب ملایم تری افزایش پیداکرده است